فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
مسئله ی تغییر نظام خطی زبان فارسی و نگارش آن با الفبای لاتین بنیاد، دیرزمانی است توجه برخی زبان شناسان و دستوردانان را به خود جلب کرده است. در کنار عوامل فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و همچنین آموزش زبان فارسی به غیر فارسی زبانان؛ پیشرفت تکنولوژی و پدیده هایی چون گفتگوی اینترنتی (chat) و نامه های اینترنتی (e-mail) و پیامک(sms) اهمیت بیشتری به این موضوع داده است. دلایل گوناگونی از سوی گروه ها و اشخاص مختلف برای تغییر نظام خطی کنونی ارائه شده است و شیوه ها (یا الفباها)یی نیز پیشنهاد شده اند. آما آیا دلایل ارائه شده همیشه علمی و منطقی هستند؟ آیا نظام های خطی پیشنهادی در عمل کاربردی و قابل اجرا هستند؟ در این مقاله، ، ضمن نقد و بررسی استدلالات سه گروه اوروفارسی، یونی پرس و پارسیک، شیوه های خطی پیشنهادی آنها و همچنین شیوه ی خودجوش فراگیر مورد استفاده ی عموم را مورد بررسی قرار می دهیم. بررسی ها نشان می دهند که استدلالات این گروه ها احساسی و غیر منطقی هستند و بر پایه ی این پیش فرض بنا شده اند که دشواری های خط فارسی باعث مشکلات فراوان در یادگیری زبان فارسی می شود. اما شیوه های خطی پیشنهادی این گروه ها نیز کارآمد نیستند.
نقش پادگفتمانی استعارة زبانی در ترمیم فرایند ارتباطی در نامه های نیما یوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر گفتمانی، عرصه ی فرایند تولید معناست و عناصر مختلفی در شکل گیری این فرایند دخیل هستند؛ استعاره یکی از عناصر معناساز در انواع گفتمان ها است. این مقاله با رویکرد نشانه- معناشناختی، نگاهی تازه به نقش پادگفتمانی استعاره در فرایند تولید معنا و چگونگی برقراری ارتباط در گفتمان نامه های نیما یوشیج دارد. منظور از نقش پادگفتمانی، به کارگیری استعاره به عنوان یک شگرد از جانب گفته پرداز در جهت برجسته سازی بخشی از گفته، تأثیرگذاری هرچه بیشتر بر مخاطب، حمایت از گفته، ترمیم روابط زخم خورده، سرپوش گذاشتن بر عواطف و احساسات، القای حسی خاص به مخاطب و ... در گفتمان است. این پژوهش بر آن است تا نقش استعاره را در شکل گیری معنا و انسجام بخشی به گفتمان نشان دهد و نقش های پادگفتمانی استعاره را در ترمیم و بازسازی گفتمان بررسی کند. از این رو مهم ترین کارکردهای ارتباطی استعاره را در نامه های نیما دسته بندی کرده و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است.
بررسی نحویساخت مجهول:رویکرد گذر پنهانی- کریمی/ عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، با اتخاذ رویکرد متأخر کمینه گرا به ساخت مجهول، موسوم به رویکرد گذر پنهانی (کالینز، 2005)، به بررسی ساخت مجهول در زبان فارسی پرداخته می شود. فرضیة یکنواختی تخصیص نقش های معنایی (بیکر، 1988) جایگاه زیرساختی موضوع بیرونی را هم در جملة معلوم و هم در جفت مجهول آن یکسان فرض می کند و این در حالی است که در انگاره های سنتی زایشی، شیوة ادغام موضوع بیرونی در دو ساخت معلوم و مجهول متفاوت است. رویکرد گذر پنهانی از آن جهت در نظریه پردازی زایشی مورد توجه قرار گرفته است که هم سو با فرضیه یکنواختی تخصیص نقش های معنایی می تواند تبیینی شفاف از اشتقاق ساخت مجهول در زبان هایSVO به دست دهد. بررسی مجهول در زبان فارسی می تواند در دو سطح به فهم ما از چگونگی اشتقاق نحوی این ساخت ها کمک کند. نخست آن که تبیین نحوی ساخت مجهول فارسی در رویکرد گذر پنهانی افق جدیدی را در حوزة نظریه پردازی در خصوص نحو زبان های ایرانی نمایان می سازد و دوم آن که بررسی ساخت مجهول در زبان فارسی به عنوان زبانیSOV این امتیاز را به ما می دهد تا به برطرف نمودن کاستی های رویکرد اتخاذی در تبیین مجهول در زبان هایSOVبپردازیم.
تحلیل صوری و معنایی فرایند تکرار کامل در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکرار پدیده ای زبانی است که در دو نوع کامل و ناقص از سوی زبان شناسان بررسی شده است. این پژوهش، به تحلیل صوری و معنایی فرایند تکرار کامل در زبان فارسی می پردازد. در این راستا، از دیدگاه های مطرح در این فرایند به ویژه اینکلاس و زول (۲۰۰۵) و ریگر (۱۹۹۸) بهره برده ام. تکرار کامل، از حیث صوری، به دو نوع ناافزوده و افزوده (میانی و پایانی) دسته بندی شده است. و از حیث معنایی، مفاهیمی که در ساخت های تکراری حاصل می شوند، مدّنظر است. نتایج حاصل از این بررسی نشان می دهد که در برخی واژه های مکرر، معنایی اصطلاحی/ مجازی ایجاد می شود که کاملاً متفاوت با معنای عناصر تکرارشونده و مغایر با دیدگاه اینکلاس و زول است. از حیث ویژگی های معنایی، مفهوم کثرت از بسامد بالایی برخوردار است. بررسی الگو ها به لحاظ ساختار و معنا نشان می دهد که نحوة ترکیب در الگو ها موجب تغییر صورت و معنا در این فرایند می شود.
مجهول در کرمانجی و سورانی بر پایه دستور نقش و ارجاع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تطبیقی- تحلیلی ساخت مجهول در کردی سورانی و کردی کرمانجی است که بر اساس رویکرد ""دستور نقش و ارجاع"" تحلیل می شود. سورانی و کرمانجی به ترتیب مجهول تصریفی و ترکیبی را در نظام زبانی خود متجلی می سازند. این فرایند در سورانی گونه مهابادی از طریق افزودن تکواژ -rǎ/rě به ریشه فعلی و در کرمانجی از طریق فعل کمکی hǎtin ""آمدن"" و مصدر فعل حاصل می شود. برایند حاصل از داده ها نشان می دهد که علی رغم آنکه، کرمانجی و سورانی در بند متعدی گذشته به ترتیب نظام زبانی ارگتیو ساختواژی و غیرفاعلی-مفعولی را در نظام زبانی خود متجلی می سازند، مجهول زمان- مبنا نیست. بدان معنا که پدیده مجهول در هر دو گویش در زمان حال و گذشته، هر دو، از نظام زبانی فاعلی- مفعولی پیروی می کند. علاوه بر این، نشان داده می شود که مجهول هر دو مرحله مندرج در ""اصل همگانی تقابل جهت"" یعنی تغییر موضوع نحوی- ترجیحی (PSA) و تغییر موضوع را که ون ولین (2007) مطرح نموده است دربرمی گیرد، اما رویکرد دستور نقش و ارجاع تبیینی روشن برای ساخت های غیرمعلومی که از برخی افعال مرکب ناگذرا شکل می گیرد، ندارد.
بررسی انتقادی از بازنمون تحولات سوریه در مطبوعات ایران و آمریکا با به کارگیری الگوی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به تحلیل متون مطبوعاتی ایران و آمریکا (دو روزنامه کیهان و واشنگتن پست) پرداخته شده است. رویکرد مورد استفاده برگرفته از الگوی ون لیوون (2008) است و محقق می کوشد نشان دهد جهان بینی صاحبان رسانه ها چگونه به نویسندگان مطبوعات منتقل شده و در قالب متن بازتاب می یابند. هدف از این تحقیق یافتن پاسخی برای این سؤال است که مسائل سیاسی کشور سوریه چگونه در دو روزنامه بازنمایی شده و اگر تفاوتی در این بین وجود دارد، چگونه می تواند بیان گر نقطه نظر سیاسی صاحبان رسانه ها باشد. این پژوهش به بازنمایی «کنش اجتماعی» پرداخته، پنج تقابل دوگانه را در ده متن استخراجی در بازة زمانی 20 تیر تا 29 مرداد 1391 بررسی نموده و میزان تأثیرگذاری هر تقابل بر گفتمان را نمایش می دهد. نتایج بیان گر این است که مطبوعات ایران و آمریکا مسائل سیاسی روز را در راستای سیاست های دولت خود بازسازی می کنند و نویسندگان به منظور القای جهان بینی خود به گونه ای هدف دار و کاملاً متفاوت از تقابل ها برای بازنمایی کنش اجتماعی بهره جسته اند. از میان تقابل های بررسی شده، تقابل نشانه ای- مادی، فعال سازی-غیرفعال سازی، عامل نمایی-عامل زدایی و انتزاعی-عینی به شیوه ای متفاوت در ساختار گفتمان فارسی و انگلیسی نمود یافته اند و این امر ریشه در تفاوت اساس دیدگاه صاحبان رسانه دارد.
بررسی استعاره خشم در زبان نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتای بینایشان/طالبی- حق بین- افراشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی استعاره های مفهومی خشم در آزمون ور ان نابینای مطلق مادرزاد می پردازد. بر اساس آموزه های زبان شناسی شناختی، استعاره های مفهومی نقش مهمی در نظام شناختی بشر دارند و استعاره شناختی، چارچوبی برای اندیشه است و صرفاَ موضوعی زبانی نیست بلکه موضوعی است مرتبط با اندیشه و خرد. با تحلیل استعاره های مربوط به عواطف می توان به تفاوت های فرهنگی و بنیان های شناختی ملت های مختلف پی برد. خشم یکی از اصلی ترین احساسات بشر است و به همین دلیل استعاره های آن از پربسامدترین و جهانی ترین استعاره ها هستند. در بررسی ای میدانی که به منظور واکاوی عملکرد ذهن در چگونگی شکل گیری استعاره های خشم در نابینایان فارسی زبان انجام گرفت، 10 نابینای مطلق مادرزاد فارسی زبان و 10 بینای فارسی زبان به عنوان گروه گواه بین سنین 18 تا 28 سال انتخاب شدند. زبان اول همه این آزمون وران فارسی بوده است. این پژوهش استعاره های مفهومی خشم را در زبان نابینایان مطلق مادرزاد در مقایسه با همتای بینایشان از نظر قلمروهای مبدأ بر اساس مدل کووچشتحلیل نموده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که گفتارگرایی در نابینایان موجب تشابه فراوان استعاره های خشم، حتی استعاره های دیداری خشم، در دو گروه شده است. این مسئله می تواند به باوری که منشأ استعاره را ذهن می داند، خدشه وارد کند.
حذف بندی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله پدیده ‘حذف بندی’ در زبان فارسی مورد بررسی قرار می گیرد. چنین بررسی ای با معرفی انواع حذف بندی در زبان فارسی ( با مرجع و بدون مرجع آشکار ) واکنش حذف و تاثیر آن را در هر یک مورد مطالعه قرار می دهد. با مرور شواهد زبان فارسی نشان می دهیم یکی از پرطرفدارترین تحلیل های مطرح امروزی در توجیه این نوع ساخت ها با نام ‘ تحلیل حذف ’ پاسخگوی تمامی تنوعات دستوری جملات فارسی نیست. از این رو با تکیه بر تحلیل دیگری با نام ‘ تحلیل کاربرد- مجدد’ بر مبنای دیدگاه چانگ و همکاران (2011)، جملات فارسی را مورد بررسی قرار می دهیم. چنین مطالعه ای با این فرض به موضوع می پردازد که نشان دهد در تحلیل چنین ساخت هایی، اتکاء صِرف به ملاحظات نحوی کفایت نمی کند و در بررسی شواهد زبان فارسی می بایست به نکات معنایی-کاربردی نیز توجه کرد. این پژوهش نشان می دهد که ملاحظات معنایی-کاربردی مانند نشانه های کلامی، گزینش واژگانی ، ساخت موضوعی وجهت فعل در عملکرد چنین پدیده نحوی نقش بسزایی ایفا می کنند.
بررسی فرایند حسی ادراکی شطحیات عرفانی بر اساس نظریه نشانه معناشناسی احساسات(مقاله علمی وزارت علوم)
بررسی فرایند واژه سازی در زاد المسافر ناصرخسرو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان آثار نثر ناصرخسرو، زاد المسافر1 از نظر موضوع و شیوه نگارش، از ارزش ویژه ای برخوردار است. ناصر خسرو در این کتاب که آن را بعد از سفرنامه نوشته است، برای تبیین مباحث فلسفی و پاسخ گویی به حکیمان ایران و فیلسوفان یونان، برای اصطلاحات فلسفی، برابرهای زیبا قرار می دهد. از این نظر، بعد از کتاب های ترجمه شده از عربی مانند ترجمه تفسیر طبری و تاریخ بلعمی که به ضرورت ترجمه در آن ها معادل سازی صورت گرفته است ، این کتاب در کنار کتاب هایی چون التفهیم و دانشنامه علایی جزو اولین آثار غیر ترجمه ای محسوب می شود که به ضرورت موضوع به واژه سازی می پردازد. این جستار به الگوهای واژه سازی درون متنی در این کتاب و تنوع آن می پردازد که به سبب آشنایی ناصرخسرو با ویژگی ها و امکانات زبان بوده است و شباهت آرای وی با نظریه های زبان شناسی جدید در باب زبان، گفتار و نوشتار، موید آن است؛ به عبارت دیگر، جستار حاضر بر پایه آموزه های زبان شناختی، به بررسی فرایند واژه سازی در متن ادبی- فلسفی زاد المسافر می پردازد.
رویکردی کمینه گرا به توزیع نشانة نفی در جملات پرسشی بلی – خیر در گویش دشتستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش توصیفی - تحلیلی حاضر حاضر به بررسی توزیع نحوی نشانة نفی جمله در جملات پرسشی بلی خیر در گویش دشتستانی می پردازد. در این گویش، نشانة نفیِ جمله علاوه بر جایگاه منضم به فعل، در جایگاه ماقبل متمم های گروهی جمله و همچنین ابتدای جملات پرسشی بلی خیر قرار می گیرد. بر این اساس، با ارائة شواهدی چند، رفتار انتخابی این نشانه و نیز سازوکارهای حاکم بر توزیع آن در سلسله مراتب جمله در دو جایگاه منضم به فعل و غیرمنضم به فعل از منظر برنامة کمینه گرای چامسکی (1995؛ 2001) تببین می گردد. یافته های پژوهش نشان می دهد که نشانة نفی در جایگاه ماقبل فعل، «پیشوند منفی» و در جایگاه ماقبل متمم های گروهی، «جزء قیدی منفی» است که هر یک در گروه های جداگانه ای تولید شده و با فعل در رابطة مطابقه شرکت می کنند. در جملات پرسشی بلی خیر، نشانة نفی به عنوان جزء قیدی منفی از جایگاه هستة گروه نفیِ غیرمنضم به فعل حرکت می کند و در جایگاه هستة گروه متمم نما قرار می گیرد تا ضمن اقناع معیار نفی، تعبیر پرسشی جمله را فراهم سازد. عدم تحقق این حرکت، ساختی غیردستوری تولید می کند.
بررسی نقش بافت موقعیت در شکل گیری معنا در نمایشنامه من اورلاپی هستم/سجودی-زمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: نشانه شناسی یکی از علومی است که به بررسی چگونگی تولید معنا می پردازد. یک اثر نمایشی از طریق نشانه ها و ارجاعاتی که به جهان بیرون دارد می تواند در مخاطب خود تولید معنا کند. یکی از عواملی که در شکل گیری معنای یک اثر دخیل است بافت موقعیت آن می باشد که به دلیل ارجاعات متن به آن رابطه ای تنگاتنگ با بافت درون متنی دارد. اما مساله ای که پژوهش حاضر به بررسی آن می پردازد این است که بافت موقعیت به چه میزان می تواند در تفسیر مخاطبان از آن چه می بینند تأثیر داشته باشد.روش: روش اجرای این پژوهش از نوع آزمایشی بوده، و برای دستیابی به این منظور متن نمایشنامه ای انتخاب شد که ارجاعات کمی به بافت موقعیت و بافت درون متنی خود دارد. متن انتخابی در دو بافت برون متنی مختلف اجرا شد. آزمودنی های این پژوهش نیز به دو گروه تقسیم شده و هریک از گروه ها یکی از این دو فیلم را تماشا کرده به سوالاتی درباره آن پاسخ دادند. یافته ها و نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان داد که آزمودنی ها در ادراک بافت موقعیت دو فیلم با هم متفاوت بوده و این تفاوت در سطح معنی داری است. علاوه براین،پژوهش حاضر نشان دادکه عواملی از بافت موقعیت که در ارتباط با مکان فیلم است بیشتر در برداشت فضای فیلم تأثیر داشته حال ان که عواملی که در ارتباط با شخصیت ها و روابط میان آن ها است بیشتر در اداراک افراد از فیلم تأثیر داشته است.
تحلیلی بین زبانی ازساخت های غیرشخصی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گستردگی انواع ساخت های غیرشخصی و رویکردهای متفاوتی که در بررسی آنها اتخاذ گردیده است، موجب پدید آمدن آراء متفاوت و گاه متناقض، درباره ی دسته بندی این ساخت ها و نقش دستوری و معنایی اجزای سازنده ی آنها شده است. این نکته لزوم مطالعه ی این ساخت ها را با رویکردی تازه که مبنای مشترکی را برای مطالعه ی انواع متنوع ساخت های غیرشخصی برگزیند، آشکار می سازد. در پژوهش پیش رو، دو رویکرد رایج نقش گرا و ساخت گرا که همواره در بررسی این ساخت ها به چشم می خورند با هم تلفیق شده اند و ساز و کاری جدید را برای بررسی این ساخت ها بوجود آورده اند. این پژوهش ساخت های غیرشخصی را بیشتر از دیدگاه فاعل سرنمون و ویژگی های آن تحلیل می کند؛ بدین ترتیب که به پیروی از مالچوکو و اگاوا (۲۰۱۱)، از بین ویژگی های نقشی ای که کینان(۱۹۷۶) آنها را ویژگی نقشی فاعل سرنمونی می داند چهار ویژگی (ارجاعی، معین، مبتدا و کنشگر بودن) را بر می گزیند و سپس در پی این ادعا که کاهش این ویژگی های نقشی، در شکل صوری جملات انعکاس یافته، جمله ها را به سوی غیرشخصی شدن هدایت می کند؛ به تحلیل بین زبانی از ساخت غیرشخصی در زبان فارسی می پردازد و دسته بندی نوینی از این نوع ساخت در زبان فارسی ارائه می دهد.
Discourse and Ideology Variation: A Critical Functional Approach To Mina Stampede News Reports(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This paper takes a critical look at the news reports of the Islamic Republic of Iran and Saudi Arabia on Mina stampede. Previous studies have indicated that media discourse contributes to public opinion and ideology. Little, however, has been mentioned on how variation in media discourse affects the process. This study analyzed 24 news reports from the two countries from 24 to 31 September 2015 using the components of Systemic Functional Linguistics (SFL) and Critical Discourse Analysis (CDA). The results indicate differences in the reports from the two countries in using variation patterns which in turn have the potential of changing and monitoring readers` ideologies through influencing their opinions on the nature of power relations and interactional structures. The paper tries to contribute to the area of research on media discourse and ideology construction by arguing that discourse variation has not been sufficiently theorized. An attempt will also be made to offer a tentative theorization of such variation
بررسی معناشناسانه استهزا با تاکید بر همنشینی ها وجانشینی ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه پژوهی از روش های مورد استفاده در تفسیر موضوعی برای کشف و استخراج نظریه قرآن می باشد. که امروزه مورد توجه زیادی واقع شده، به ویژه در علم زبانشناسی و در حوزه معناشناسی؛زیرا از طریق این شیوه می توان در شبکه معنایی قرآن با بررسی واژگان در سیاق آیات به معنای جدیدی از واژه دست یافت که با معانی قبلی و خارج از شبکه قرآن اگر چه در مواردی هم پوشانی داشته، در مواردی نیز یک معنای نو و ابداعی که مختص دیدگاه قرآن است، ارائه می دهد. که این معنای جدید منجر به توسع معنایی 1واژه می شود.\nهدف از پژوهش حاضر بررسی واژه استهزا با روش توصیفی تحلیلی با استفاده از مطالعات واژه شناسانه از طریق لغت و تحلیل هم نشینی2 واژه ها در کنار یکدیگر و جانشینی3 است. به صورت بررسی این واژه و مشتقات آن در قرآن با تحلیل محتوایی آن بر پایه مطالعات درون متنی قرآن با توجه به سیاق آیات می باشد.یافته های قرآنی نشان داد: واژه استهزا با پاره ای از مفاهیم اعتقادی و اخلاقی ارتباط معنایی دارد و همین امر منجر به توسعه معنایی واژه در قرآن شده است. گرچه معنای لغوی مستخرج از کتب لغت تحت عنوان تمسخر و تحقیر در قرآن نیز به کار رفته است. امااز آنجا که توحید محور اصلی آیات قرآن است. بنابراین واژه ها در پرتو آن معنایی جدید می یابند. و واژه گان ترکیبی جدیدی مثل استهزا خدا، مطرح می شود. از هم نشینی استهزا با واژگان کفر و نفاق و ایمان و جانشینی آن با واژگان سخر و ضحک مکشوف شد که در دیدگاه قرآنی با دو نوع استهزا ممدوح و مذموم مواجهیم. که اولی جهت تربیت و آگاهی از سوی خدا و مومنان در مقابل استهزا کافران و به نوعی مجازات اینان است و دومی برای تحقیر و بی اعتنایی از سوی کافران و منافقان صورت می گیرد. این روابط معنایی با ظرافت های ادبی و تصویرپردازیهای هنری از معقول به محسوس و سایر آرایه های ادبی و آوایی، برجسته سازی و دارای وضوح معنا و زیبایی ساختاری و محتوایی گردید. و این نشان دهنده انسجام و اتساق لفظ و معناست.
جهان های موازی و معنی شناسی روایت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیرنگ برخی از روایت ها به گونه ای خلاف عادت طرح ریزی شده است به طوری که مجموعِ چند حالتِ متضاد و گاه متناقض همزمان ارائه می شود. فهم و معنادار کردنِ این نوع روایات براساس هستی شناسیِ کلاسیک که اکثر ما خوانندگان با آن خو گرفته ایم ممکن نیست؛ بلکه نیازمند هستی شناسیِ دیگری همچون هستی شناسیِ کوانتومی است. چراکه در تفسیر «چندجهانیِ» مکانیک کوانتوم به فعلیت رسیدنِ «همه احتمالات» و جمع شدن حالت های متضاد ممکن است. بنابراین این مقاله یک پژوهش بینارشته ای است با هدف بررسیِ انواع روایاتِ به اصطلاح «چندجهانی» براساس مبانیِ مطرح در مکانیک کوانتوم. پرسش این پژوهش تبیین ارتباط میان مفهومِ جهان هایِ موازی در فیزیک و معنی شناسیِ روایت است یا به عبارتی، پاسخ به این پرسش که ایده جهان های موازی چه نقشی در معنی شناسی روایت دارد؟ نتایج به دست آمده نشان می دهد که روایات چندجهانی خواننده را به تفکر عمیق تر درباره ذاتِ مکان، زمان، هویت، حافظه، به چالش کشیدن مرز میان امر واقعی و خیالی و مسایلی از این قبیل فرامی خواند.
نقش قافیه شعر در واژه سازی زبان فارسی (مطالعه موردی: اشعار نظامی گنجوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبانی ماندگار است که بتواند خود را همپای زمان و نیاز های روز به پیش ببرد. زبان فارسی در آغاز یکی از گویش های ایرانی بود که به دلایل متعددی توانست از پشتوانه ادبی عظیمی برخوردار شود و گسترش پیدا کند. راه های تقویت زبان بسیار است. امروز نهاد خاصی مثل فرهنگستان زبان به گسترش زبان فارسی کمک می کند اما در گذشته هرکدام از شاعران بزرگ خود تلاش هایی کرده اند که بی توجهی به الگوهای واژه سازی آنها شاید آسیب های زیادی به زبان فارسی بزند. نقش شعرا در کمک به زبان فارسی، افزایش امکانات دستوری است. منظور از امکانات دستوری مجموعه امکانات یا ظرفیت هایی است که یک زبان در اختیار کاربران خویش قرار می دهد تا راحت تر بتوانند ارتباط برقرار کنند و با کمترین انرژی بیشترین بازدهی را داشته باشند. در این پژوهش شعر نظامی گنجوی بررسی شده تا مشخص شود که او چه مقدار برای زبان فارسی امکان سازی کرده است. هدف مقاله اثبات این امر است که نظامی با اغتنام از محدودیت های ناشی از قافیه شعر، دست به نوآوری هایی زده است که هم به زیبایی شعرش کمک کرده و هم خدمات شایانی به زبان فارسی و شعرای بعد از خود نموده است.