فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۵۱۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
ریشه شناسی واژگان گویش های مختلف ایرانی هم به شناخت بیشتر ویژگی های آوایی این گویش ها کمک می کند، هم به ریشه شناسی واژه های فارسی و دیگر زبان ها و گویش های ایرانی. گویش های ایرانی گنجینه عظیمی از داده های زبانی هستند که می تواند در زبان شناسی زبان های ایرانی استفاده شود. این مقاله به ریشه شناسی 12 واژه از گویش های مختلف ایرانی می پردازد. درمورد هر واژه پس از بررسی برابر یا همریشه واژه در دیگر گویش ها و زبان های ایرانی، صورت ایرانی باستان واژه بازسازی، و روند دگرگونی آوایی واژه از ایرانی باستان به گویش های ایرانی بررسی شده است. در ریشه شناسی واژه ها به ویژه بر تمایز بین صورت واژه در گویش های شمال غربی و جنوب غربی تأکید شده. واژه هایی که در این مقاله از گویش های مختلف ایرانی ریشه شناسی شده اند، شامل این واژه ها هستند:
arde/âla «کنار، پهلو، نیمه»؛ast/hast «خانه، حیاط»؛ daha «داسه»؛ gwask/bīg «بزغاله، گوساله»؛ gūn «پستان دام»؛ jeven «هاون غلات»؛ jəxūn «خرمن»؛ kahra «بزغاله»؛ kətū «سگ»؛ mâl «دام، چهارپا»؛ tâta «عمو»؛ xal «کج، خمیده».
تحلیل فمینیستی گفتمان و توازن قدرت در رمان شمال و جنوب اثر الیزابت گاسکل بر پایه نظریه کُنش های گفتاری جان سِرل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه جایگاه زنان در قرن نوزدهم انگلستان با بررسی گفت وگوهای رمان شمال و جنوب اثر الیزابت گاسکل بر مبنای نظریه کنش گفتارهای جان سِرل و شاخص های مؤثر بر آن ها نشان می دهد زنان، علی رغم قوانین حاکم بر مراودات اجتماعی و با حفظ شئونات رفتاری دوران خود، از زبان برای بهبود موقعیتشان به طور غیرمستقیم بهره برده اند. نورمن فرکلاف معتقد است ایدئولوژی غالب بر جامعه به شکلی چهره منطقی و طبیعی به خود می گیرد که گفتمان قدرت در دست گروه حاکم باقی بماند؛ اما بررسی زبان شناختی -فمینیستی آشکار می سازد که همسو با نظریه دبورا تانن، کلام و رفتار زنان بیشتر از آن که نشان دهنده شخصیت درونی آن ها باشد، حالت نمایشی دارد. قهرمان زن در نمونه گفت وگو های بررسی شده غالباً تغییراتی در انتخاب کنش خود ایجاد می نماید تا در توصیف ذهنیت شخصی اش موفق به ایجاد تأثیر قابل قبول در مخاطب شود. در پایان رمان هایی نظیر شمال و جنوب، علی رغم سکوت و فروتنی شخصیت زن در پایان داستان، دیدگاه های وی طی فرآیندی متشکل از تأثیرهای پی درپی، به قهرمان مرد داستان منتقل شده و در تصمیم ها و رفتار اجتماعی بعدی مرد نمود آشکاری دارد. چکیده مبسوط ١- مقدمه بررسی فمینیستی و سبک شناسانه رمان انگلیسی قرن نوزده شمال و جنوب اثر الیزابت گاسکل با استفاده از نظریه کنش گفتگوهای جان سرل نشان می دهد که علیرغم قوانین محکم حاکم بر رفتار و گفتار زنان با جنس مخالف در این دوره، زنان با بکارگیری مبتکرانه و زیرکانه زبان قادر بودند بر شرایط مدیریت کنند و قدرت را در اختیار بگیرند. ...
فرایند تحول طنین معنایی به معنای ضمنی در زبان فارسی؛ یک بررسی درزمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرایند تغییر زبان بخشی جدایی ناپذیر از ماهیّت ذاتی آن است و به آرامی و با ظرافت انجام می شود؛ و گاه چنان پنهان و نامحسوس است که تنها پس از گذر زمان و در مقایسه با گذشته برای اهل زبان ملموس خواهد شد. پژوهش حاضر در پی بررسی پدیده ی تغییر و تحول طنین معنایی (مثبت یا منفی) مربوط به برخی از ترکیبات فعلی خنثای کنونی فارسی به معنای ضمنی در آن ها است. بدین منظور، ضمن بررسی پژوهش های متعدد پیرامون طنین معنایی و معنای ضمنی و بررسی تحّول و تبدیل این دو به یکدیگر در زبان های مختلف بویژه انگلیسی، همین سیر تحّول را در برخی ترکیبهای فعلی زبان فارسی نشان می دهیم. به همین منظور، دو پیکره از دو مقطع تاریخی (قرن هفتم هجری و دوران معاصر) زبان فارسی تهیه و طنین معنایی چند ترکیب فعلی در آن ها تعیین شد. نتایج نشان می دهد که طنین معنایی برخی از این عبارت ها از مثبت به منفی تغییر کرده و این طنین معنایی منفی در برخی از ترکیبات بویژه «موجب شدن» در حال تبدیل به معنای ضمنی منفی است.
بررسی تطبیقی افعال مسیرنمای زبان های فارسی میانه و نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رده شناسی شناختی بر اصول مفهومی، تجربه و ادراک متمرکز است و می خواهد جهانی ها و تفاوت های موجود در بازنمایی مقوله ها، تجربه ها و موارد دیگر را در زبان های دنیا بررسی کند. یکی از اصول بنیادین زبان شناسی شناختی و به تبع آن رده شناسی شناختی، مردود دانستن تمایز میان زبان شناسی درزمانی و هم زمانی است. در حقیقت، بی توجهی به تغییراتی که در طول زمان در زبان صورت پذیرفته است، به نادیده گرفتن شواهدی می انجامد که به صورت تاریخی بر درک کاربردهای امروزی یک زبان اثر گذاشته اند. بر همین مبنا، هدف پژوهش حاضر بررسی اَشکال بیان رویدادهای حرکتی فعل در زبان فارسی میانه (با تأکید بر آثار فارسی میانه زردشتی) و مقایسه آن با زبان فارسی نو برای پاسخ به این پرسش است که در طول زمان و در ادوار مختلف زبان فارسی، بازنمایی رویداد حرکتی فعل دستخوش چه تغییراتی بوده است. چارچوب نظری پژوهش حاضر، رده شناسی شناختی تالمی (2000) است که بر مبنای آن، زبان ها بسته به آنکه شیوه و مسیر حرکت را در ستاک فعل یا تابع های آن رمزگذاری کنند، به دو رده فعل محور و تابع محور تقسیم می شود. یکی از اجزای اصلی رویداد، حرکت مسیر است. بازنمود این رویداد و اجزای آن در زبان های مختلف به روش های متنوعی انجام می گیرد. هر زبان با استفاده از امکانات و گرایش هایی که دارد، این اجزا را به شیوه ای خاص نشان می دهد. بدین ترتیب فعل های حرکتی انواع مختلفی از اطلاعات مسیر حرکت را بازنمایی می کنند. در این مقاله، افعال حرکتی زبان فارسی میانه و نو از همین دیدگاه بررسی و بر اساس سازوکار شناختی مقایسه شده است. بررسی ها نشان داد که فعل در زبان فارسی میانه برای بازنمایی اطلاعات مسیر از امکان فعل محوری بهره می گرفته، در حالی که زبان فارسی نو این امکان را گسترش داده است و علاوه بر فعل-محوری، از امکان تابع محوری نیز استفاده می کند. می توان این نتیجه را اینگونه تفسیر کرد که با بسط گستره شناختی سخن گویان زبان در طول زمان، زبان از امکانات بیشتری برای بیان مفاهیم استفاده می کند.
مقاله به زبان انگلیسی: بررسی کارکردی اشاره به خود در پایان نامه های کارشناسی ارشد علوم نرم (A Functional Investigation of Self-mention in Soft Science Master Theses)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به بررسی کمی و کارکردی اشاره به خود در پایان نامه های کارشناسی ارشد در علوم نرم می پردازد. یکی از اهداف مهم این تخقیق یافتن کارکرد اشاره به خود در در پایان نامه های کارشناسی ارشد در علوم نرم بود. بدین منظور، بیست پایان نامه کارشناسی ارشد در علوم نرم ، در چهار رشته ی دانشگاهی به طور تصادفی از کتابخانه های چهار دانشگاه طراز اول انتخاب شدند. در هر رشته دانشگاهی، پنج مورد در بازه ی زمانی هفت سال (2014-2007) انتخاب شدند. این تحقیق، صرفا بخش مباحثه پایان نامه ها را مورد بررسی قرار داد. بررسی کمی این نوشته جات نشان داد که فراوانی انواع مختلف عناصر اشاره به خود، در علوم نرم کاملا متفاوت می باشد. میان این عناصر، ضمیر ""من"" با فراوانی 49 ، پر کاربردترین ضمیر اول شخص بود. همچنین این عناصر اشاره به خود، به طور کارکردی، براساس طبقه بندی نقش ضمایر شخصی در کلام Tang and John(1999)، مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های تحقیق حاضر، از بعد کارکردی نشان داد که پر کاربردترین نقش کلامی عناصر اشاره به خود در این نوشته جاتRecounter of research process وکمکاربردترین Originator بود.
بررسی نشانه ای- فرهنگی و تغییر ایدئولوژی در ترجمه (بر اساس تحلیل گفتمان انتقادی) مطالعة موردی: پیرمرد و دریا، اثر ارنست همینگوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به اهمیت تحلیل گفتمان انتقادی در ترجمه پرداخته شده است تا مشخص شود که این تحلیل چگونه می تواند انتقال ایدئولوژیک را در فرایند ترجمه منعکس کند. با تکیه بر دلایل احتمالی که در حین انتقال زبان منجر به تحریف در ترجمه می گردد، این مقاله بر آن است تا رابطة ساختارهای گفتمان مدار و کارکردهای اجتماعی را نشان دهد. در این باب، پس از تعریف مفاهیم کلیدی، برخی مزایای تحلیل گفتمان انتقادی نسبت به رویکردهای دیگر بر شمرده می شوند. از آنجایی که روابط قدرت و ایدئولوژی را می توان به عنوان مفاهیم مشترک در ترجمه و گفتمان انتقادی در نظر گرفت، به اجمال به توضیح آنها پرداخته خواهد شد. پس از معرفی برخی تحلیلگران انتقادی، جهت نشان دادن انتقال ایدئولوژیکی و فرهنگی در فرایند ترجمة ادبی «پیرمرد و دریا»، از نظریة فان دیک و هاکین کمک گرفته می شود. در نهایت، بر اساس چارچوب یادشده، مشخص می شود که به دلیل اشتراک مفاهیم یادشده در گفتمان انتقادی و ترجمه، تحلیل انتقادی گفتمان به تحلیلگر و مترجم در درک مشکلات فرهنگی و اجتماعی کمک می کند و برای تفسیر، توصیف و بررسی تغییرات فرهنگی و اجتماعی صورت گرفته در متن ضروری می باشد. این تحلیل در فرایند ترجمة نام برده، نگارندگان را به این نتیجه می رساند که مترجم با اقتباس شیوة بومی سازی، طبیعی سازی ایدئولوژیک، و ترجمة اصطلاحی، سعی بر انتقال ایدئولوژی و گفتمان غالب داشته است.
فعل آینده در زبان ها و گویش های ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فعل آینده در زبان های ایرانی از دوره باستان تاکنون با تحولاتی همراه بوده است. در فارسی باستان ساخت خاصی به نام آینده وجود نداشت و غالباً از وجه التزامی برای اشاره به آینده استفاده می شد. در اوستایی، علاوه بر وجه التزامی، فعل مستقل آینده نیز وجود داشت که از این ساخت تنها وجه اخباری و صفت فاعلی موجود است.
در گروه غربی زبان های ایرانی میانه، خلأ کاربرد فعل آینده با وجه مضارع التزامی و مضارع اخباری جبران می شده است. در گروه شرقی زبان های ایرانی (سغدی و خوارزمی)، فعل آینده با افزودن پسوند زمان ساز به آخر فعل واژگانی ساخته می شد.
در فارسی دری، و به تبعِ آن در فارسی نوشتاری امروز، فعل آینده از ترکیب شکل تصریفی فعل معینِ «خواستن» و فعل واژگانی (در شکل مصدر کامل یا کوتاه) بنا می شود. اما در فارسی گفتاری معمولاً این شیوه کاربردی ندارد و عملاً مضارع اخباری جانشین آن گردیده است. در بیشتر گویش های ایرانی ویژگی فعل ِآینده مشابه فارسی گفتاری است.
در این مقاله ضمن بررسی سیر تحول تاریخی فعل آینده از گذشته تا به امروز، چگونگی ساخت آن در برخی از گویش های ایرانی مطالعه شده است
بررسی فرآیند موسیقی جزء 30 قرآن کریم از دیدگاه نشانه – معناشناسی گفتمان (مبتنی بر الگوی تنشی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساختار زبانی قرآن کریم، یک ساختار موسیقایی است که با کاربست بهترین و جذاب ترین شیوه ها به انتقال پیام و محتوای دینی خود دست یازیده است. ساختار تمام اجزاء و عناصر موسیقایی آن متناسب با یکدیگر و هماهنگ با محتوا و اغراض دینی آیات به کار گرفته شده و در القای هر چه بیشتر معانی و مفاهیم آیات قرآنی سهیم است. یکی از دانش هایی که می تواند راه جدیدی را در مطالعات قرآن کریم بگشاید و به فهم آن یاری رساند، نشانه - معناشناسی گفتمانی است. نشانه معناشناسی به منزله ی یکی از شیوه های نقد ادبی نو، برآیند نشانه شناسی ساختارگرا و نظام گفتمان روایی است که جریان تولید معنا را با شرایط حسّی- ادراکی پیوند می دهد. در این رویکرد، نشانه ها همراه با معانی به گونه هایی سیّال، پویا، متکثر و چند بعدی تبدیل می شوند. جستار حاضر درصدد است تا با رویکرد توصیفی– تحلیلی، چگونگی شکل گیری فرآیند تنشی گفتمان را در برخی آیات جزء 30 قرآن کریم و موسیقی حاصل از آیات و تأثیر آن در معانی را بررسی کند. نتایج بررسی این پژوهش بر اساس الگوی تنشی نشان می دهد که در برخی آیات، خداوند به طور مستقیم وارد فضای گفته پردازی شده و سبب خلق فشاره ی عاطفی شده است، و در این حالت آیات با سرعت بیشتری بیان می شوند اما گاه خداوند از فضای گفته پردازی خارج شده و به فضای گفته ای وارد می شود و سبب خلق گستره ی شناختی می شود و در نتیجه آیات با کندی ادا می شوند. بنابراین الگوی نشانه-معناشناسی می تواند به عنوان روشی کارآمد در تجزیه و تحلیل متن ادبی قرآن به کار رود و رویکردی نو در بررسی موسیقی آیات داشته باشد و زمینه ساز خوانش تازه ای از این متن الهی گردد.
بررسی ساخت اطّلاع جملات پرسشی در فارسی نو با تأکید بر متن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جملات پرسشی از جمله ابزارهای زبانی هستند که با ساخت اطّلاع جمله در ارتباط هستند و یا مستقیماً علامت و سازوکاری برای تشخیص نوع اطّلاع در جمله محسوب می شوند. جملات پرسشی از لحاظ ساختار و نوع و حرکت پرسش واژه ها تاکنون مورد مطالعه و بررسی قرار گرفته اند. پژوهش حاضر به مطالعه تطبیقی تحوّل جملات پرسشی و نقش آنها در دوره فارسی نو پرداخته است. برای این منظور، متون نثر متعلّق به قرن 4 تا معاصر مورد بررسی قرار گرفته است و نتایج حاصله عبارتند از اینکه جملات پرسشی در فارسی نو از نوع پرسش واژه ابقایی هستند و در عین حال، ترتیب واژگانی آزاد دارند و این ویژگی موجب می شود تا علاوه بر کانونی سازی اطّلاعی، پرسش واژه ها از طریق حرکت، نوعی کانون تقابلی در متن به وجود بیاورند و در صورت وجود هر عنصر جاذب کانون، به جایگاه گروه منظوری حرکت نمایند و تنها بار پرسشی را به جمله القاء نمایند. لذا طبق بررسی انجام شدة پیوستاری از نشانداری سیر تطوّری پرسش های دوره فارسی نو بر اساس حرکت و نوع ساخت اطّلاع پرسش ها به دست داده شده است.
بررسی معنایی، نحوی و کاربردشناختی سببی های مرکب در ترکی آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق توصیفی- تحلیلی بعد از گردآوری داده ها از زبان گفتاری آنها را واج نگاری و مورد تحلیل معنایی،نحوی و کاربرد شناختی قرارداد تا مشخّص شود که آیا طبقه بندی ون ولین و مشخّصه های مورد نظر وی در ترکی آذری وجود دارد یا نه.مهم ترین نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که سببی های گروه دوم وامری مورد نظر ون ولین در زبان ترکی آذری وجود دارند.همچنین ارتباط خاصی بین مشخّصه های نحوی،معنایی و کاربرد شناختی سببی های فاعلی-فاعلی و فاعلی–مفعولی و سلسله مراتب معنای درون بندی وجود دارد.مقایسه سببی های مُرکّب شباهت ها و تفاوت هایی را نشان می دهند:همه گروه ها مورد بررسی دارای معنای سببی،تأکید محدود و برتری موضوع نحوی در همه آن ها کنش گر است.سببی فاعلی– فاعلی و فاعلی–مفعولی با واسطه رابطه ضعیف سببی را بیان می کنند،حال آنکه سببی های فاعلی–مفعولی بی واسطه مفهوم سببی قوی را نشان می دهند.
هدف از این پژوهش بررسی شباهت ها و تفاوت های معنایی،نحوی وکاربرد شناختی سببی های مرکب فاعلی– فاعلی و فاعلی– مفعولی از دیدگاه دستور نقش و ارجاع ون ولین (2008) است تا با بررسی معنایی،نحوی و کاربردشناسی سببی های مُرکّب به تعیین و تبیین شباهت ها و تفاوت های سببی های مُرکّب بر اساس طبقه بندی ون ولین از سببی ها مرکب پر داخته شود
بررسی صوت شناختی واکه های [æ, o, i]در لهجه کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله مطالعه کاهش واکه ای در لهجه کرمانی و مقایسه آن با لهجه فارسی معیار است. کاهش واکه ای فرایندی است که در هجای بدون تکیه صورت می گیرد و طی آن واکه های بدون تکیه تغییر یافته و به سوی واکه های دیگر گرایش می یابند. به منظور بررسی کاهش واکه ای در لهجه کرمانی، تعداد 6 نفر گویشور مرد بومی زبان فارسی با میانگین سنی 23 و انحراف معیار08/3 در این تحقیق شرکت کردند که سه نفر از آنها گویشور بومی لهجه کرمانی و سه نفر دیگر گویشور بومی لهجه فارسی معیار بودند. داده های این تحقیق شامل 12 کلمه می باشد که در لهجه کرمانی و فارسی معیار، در جملات سئوالی و خبری و در جایگاه تأکید و بدون تأکید قرار داده شدند. این کلمات با استفاده از میکروفونShureو نرم افزارPraat (بورسما، 2001) در اتاق آکوستیک گروه زبان شناسی دانشگاه صنعتی شریف توسط گویشوران خوانده و ضبط شدند. آن گاه مقدار دیرش، انرژی، فرکانس سازه های اول، دوم و سوم، فرکانس پایه و مرکز ثقل طیفی واکه های موردنظر اندازه گیری شد. نتایج این تحقیق نشان داد که دیرش، انرژی و فرکانس پایة این واکه ها در لهجه کرمانی کمتر از دیرش، انرژی و فرکانس پایه آنها در فارسی معیار است. هم چنین نتایج بررسی فرکانس سازه های اول و دوم واکه های موردنظر تأییدی است بر این ادعا که واکه های [æ, o, i] در لهجه کرمانی گرایش به سوی مرکز دارند بنابراین این نوع کاهش واکه ای در لهجه کرمانی کاهش مرکزگرا نامیده شده است.
حالت نحوی ضمیر مستتر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی حالت نحوی ضمیر مستتر همواره یکی از چالش های نظریة زبان از آغاز کار دستور زایشی تاکنون بوده است. دستوریان حاکمیت و مرجع گزینی، این مقولة تهی را بر اساس قضیة ضمیر مستتر، بدون حالت نحوی انگاشتند. اما فقدان حالت، و نیز اتکا به مفهوم حاکمیت، ضمیر مستتر را متفاوت از هر عنصر اسمی دیگر می کرد. به منظور پرهیز از این وضع، فرضیة حالت تهی در آغاز کار برنامة کمینه گرا این عنصر را دارای حالت نحوی تهی دانست که آن را با هستة زمان واقع در بندمتمم در ساخت های کنترلی ناخودایستا بازبینی می کند. فقدان محتوای این نوع نگرش به حالت، هم از نگاه نظری و هم از دید تجربی مورد نقد قرار گرفت. سرانجام استدلال شد که چنانچه ضمیر مستتر بتواند حالتی را از خود بروز دهد، آن گاه همچون دیگر عناصر اسمیآشکار، داراییک حالتنحوی متعارف خواهد بود. بر این پایه، کاوش کنونی تلاش می کند به نقد و بررسی دیدگاه های پیشین دستوریان دربارة حالت ضمیر مستتر پرداخته و نشان دهد این عنصر پنهان دارای یک حالت متعارف ساختاری است که آن را با هستة زمان بند متمم در ساخت های کنترل خودایستای التزامی بازبینی می کند.
چالش عناصر هویت ساز سرزمین مادری و میزبان در فضاهای بیناگفتمانی مهاجرت در رمان های ادبیات مهاجرت فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش می کوشد با مطالعه رمان های ادبیات مهاجرت فارسی، چالش عناصر هویت ساز دو سرزمین مبدأ و میزبان را در فضاهای بیناگفتمانی مهاجرت، در سرزمین میزبان، تحلیل و بررسی کند. هدف از این بررسی، پاسخ به این پرسش اصلی است که: جابه جایی سوژه انسانی از سپهر نشانه ای سرزمین مادری به سپهر نشانه ای سرزمین میزبان، عناصر هویت ساز سرزمین مادری را دچار چه چالش هایی می کند؟ مقاله برای رسیدن به پاسخ این پرسش، از مبانی نظری مطالعات فرهنگی و به ویژه نظریه سپهر نشانه ای یوری لوتمان سود می جوید. فرض مقاله بر این است که عناصر هویت ساز با خروج از سپهر نشانه ای خود، بخش مهمی از قدرت و تأثیرگذاریشان را از دست می دهند. این نشانه های هویت ساز در سرزمین میزبان به سبب ازدست دادن قدرت های حامیِ خود و تفاوت و تعارض با نشانه های هویت ساز میزبان، ممکن است به حاشیه فرستاده شوند یا دچار تغییرات ارزشی شوند و درنتیجه، سوژه انسانی را دچار چالش های فراوان هویتی کنند؛ چالش هایی که از هویت آستانه ای تا بحران هویت و بی هویتی متغیر است.
بررسی فرایند رشد درک استعاره ی بدن مند درکودکان2 تا5 ساله ی فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام مفهومی ما که بر اساس آن فکر و عمل می کنیم، ماهیتی اساساً مبتنی بر استعاره دارد. کودک نیز از آغاز زبان آموزی با این تعامل شناختی روبه رو است. بر همین اساس بر پایة دانش اندک خود از محیط و واژگان، از نظام استعاری بزرگ سالان نیز بهره می برد. کودک امروز دارای دانش شناختی متفاوتی از کودک زمان پیاژه و حتی پس از آن است. وسایل ارتباط جمعی، اسباب بازی های مدرن مانند ایکس باکس و تبلت، کتاب های مصوّر و انواع پازل ها همگی دنیای شناختی کودک را متحول ساخته است. به همین منظور، بازبینی زمان درک استعاری کودک، موضوع قابل توجهی است که پژوهش حاضر به آن پرداخته است. در این پژوهش میدانی، 60 کودک دختر و پسر 2 - 5 ساله در شرایط آزمونی قرار گرفتند. برای انجام پژوهش حاضر، آزمون خودساخته ای بر مبنای گردآوری عبارات استعاری کودک فارسی زبان و پژوهش میدانی بیالکا- پیکال (2003) صورت گرفت. یافته های پژوهش، حاوی زمان درک عبارات استعاری بدن مند و علاوه بر آن، میزان درک کودک با توجه به متغیر سن می باشد. نتایج پژوهش حاضر با نتایج بررسی بیالکا- پیکال (2003) همسو بوده است؛ با این تفاوت که پژوهش بیالکا- پیکال کودکان را از سه سال و سه ماهگی مورد بررسی قرار داده و پژوهش حاضر، کودکان فارسی زبان را از سن دوسالگی دارای درک عبارات استعاری بدن مند می داند. در این بررسی مشخص گردید که میزان درک با توجه به متغیر سن و علایق شناختی کودک رو به افزایش است.
بررسی باهم آیی پیش فعل و همکرد«کردن» در فعل مرکب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله با هدف بررسی و تحلیل باهماییِ پیش فعل و همکرد «کردن» در فعل مرکب فارسی بر مبنای نظریة واژگان زایشی (پاستیوسکی، ۱۹۹۵) نگاشته شده است و می کوشد تا با بهره گیری از مفاهیم مطرح در این نظریه، علل معناییِ تاثیرگذار بر ترکیب و باهم آیی عناصر مذکور و محدودیت های حاکم بر آن را مورد بررسی قرار دهد. در این مسیر پس از طبقه بندی عناصر پیش فعلی ترکیب شده با همکردِ «کردن»، تلاش می کنیم به بررسی سهم معنایی آن در مجموعه داده های مورد تحلیل بپردازیم. از نتایج این تحلیل می توان به نقش و تأثیر اطلاعات رمزگذاری شده در سطوح چندگانة بازنمایی های واژگانی-معناییِ عناصر پیش فعل و همکرد «کردن» در باهمایی عناصر تشکیل دهندة فعل مرکب و محدودیت های حاکم بر آن اشاره کرد. روش این پژوهش، توصیفی-تحلیلی است. افعال مرکب مورد بررسی و معانی و مثال های مربوطه از فرهنگ بزرگ سخن (انوری، ۱۳۸۱) استخراج شده است.
ساخت غیرشخصی در گیلکی شهرستان لنگرود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر به بررسی ساخت های غیر شخصی در گویش گیلکی شهرستان لنگرود در چارچوب نظریه کمینه گرا می پردازیم. هدف از این پژوهش، تعیین ماهیت عنصر غیر فعلی و نحوه اطلاق حالت به گروه اسمی ابتدای این جملات و تبیین جایگاه زیر ساختی و روساختی این سازه است. بررسی داده های گیلکی نشان می دهد که ساخت های غیر شخصی قالبی دارای گزاره مرکب اند و فعل آن ها از نوع نامفعولی است. عنصر غیر فعلی به عنوان هسته گزاره، نقش معنایی تجربه گر به گروه اسمی ابتدای جمله اعطا می کند. این گروه اسمی در حقیقت متمم حرف اضافه پسایند «را» است و با آن تشکیل یک گروه حرف اضافه ای می دهد و در زیر ساخت نحوی در جایگاه شاخص گروه اسنادی (محمول غیر فعلی) ادغام می شود. به اعتبار آزمون های فاعلی، این گروه حرف اضافه ای در روساخت نحوی به جایگاه شاخص گروه زمان حرکت نمی کند و به همین خاطر گیلکی فاقد فاعل کوئرکی است. از این رو گروه حرف اضافه ای را مبتدای رو ساختی درنظر می گیریم.
نگاهی به نقش جنسیت نویسنده در ارائه ی جزئیات در داستان بر اساس دستور نقشگرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضرتلاشی برای تعیین بسامد و نقش جزئیات، با رویکردی مقابله ای بین نویسندگان زن و مرد، در چارچوبʼ دستور نقشگرای نظام مندʻ است. دو داستانʼ تیله-شکسته ʻنوشته سیمین دانشور (1380) و داستانʼ همانطورکه بودʻ نوشته جعفرمدرس صادقی( 1385) داده های پژوهش حاضر هستند که بر اساس مفاهیم مطرح در ʼ فرانقش اندیشگانیʻ و نظام گذرایی بررسی شده اند. از آنجا که ارائه اطلاعات جزیی در دستور نقشگرا در قالب افزوده های حاشیه ای در متن بازنمایی می شود، ابتدا افزوده های حاشیه ای موجود در هر دو داستان استخراج و با توجه به اصول دستور نقشگرا و بافت زبانی طبقه بندی شده است. پس از تجزیه و تحلیل داده ها مشخص شد که دانشور نسبت به مدرس صادقی از افزوده های کمتری استفاده کرده است ولی تنوع افزوده های به کار رفته در آثار او، بیشتر است. در هر دو داستان تعداد افزوده های مربوط بهʼ مکانʻبیشترین میزان را به خود اختصاص داده است. در اثر نویسنده ی مرد هیچ افزوده ای مربوط بهʼ منبع و ظاهرʻ به چشم نمی خورد؛ در حالی که نویسنده ی زن، این افزوده ها را به کار گرفته است. دانشور تمام آن ها را به صورت نقل قول بیان می کند؛ بدین صورت که وی در روایت داستان از دهان شخصیت اول، در هر موقعیتی به خوبی حرف های دیگران را به خاطر می-آورد. به نظر می رسد بررسی متون ادبی از این منظر زوایای جدیدی از این آثار را در ادبیات داستانی، نقد ادبی و سبک شناسی آشکار می کند. معرفی این مقوله و کاربست آن در سبک شناسی داستان از دیگر اهداف جستار حاضر است.