فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۱۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
امام حسین(ع) و نهضت عظیم ایشان انقلابی در عالم ایجاد کرد که مسیر تاریخ بشری را تغییر داد، انقلابی که تمام ابعاد بشری تحت تاثیر آن قرار گرفت. ادبیات یکی از همان ابعادی است که این نهضت بر آن تاثیر گذاشت و آن را به عنوان یکی از عوامل تاثیر گذار نهضت همراه خود ساخت. شریف رضی یکی از ادبای شاخص ادبیات شیعی است که توانست با آثار علمی و ادبی خود یاری رسان این نهضت حسینی باشد. ولی آنچه هدف این پژوهش بوده، این است که شریف رضی چه میزان از شعرش را در راستای نهضت حسینی و زنده نگه داشتن یاد امام حسین (علیه السلام)، عاشورا و کربلا قرار داده است.برای رسیدن به پاسخ این سوال از روش توصیفی تحلیلی استفاده شده است. در پایان این نتیجه حاصل شد که تمام اشعار شیعی شریف رضی در رثای امام حسین (ع) و ذکر مصیبتهای ایشان سروده شده و توانسته است به خوبی این نهضت را یاری نماید.
الأصیل والدّخیل فی رأی أبی العلاء المعرّی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قضیة العجمة والکلمات الوافدة إلی العربیة قد شغلت أذهان اللّغوییّن العرب منذ القدم، ولکلّ منهم موقفه الخاصّ تجاه هذه القضیة. فأبوالعلاء المعرّی باعتباره أحد أهمّ العلماء الملمّین باللّغة والمالکین بزمامها، أبدی اهتماماً بهذه القضیة وله مساهمات نشطة فی هذا الصّدد.
فهذا البحث باتّخاذ الموقف النقدی- التحلیلی (معتمداً علی المنهج الصرفی) یحاول أن یحدّد البصمات الأساسیة لموقف أبی العلاء من العجمة والوافد فی اللّغة العربیة فی آثاره الشهیرة، فبدا لنا من خلال البحث والاستنتاج أنّ أبا العلاء فی بحثه عن ""الأصیل والدخیل"" کان ینطلق من المقابلة بین الأعجمی والعربی ویعالج الفارسیة باعتباره أکثر الألسنة تأثیراً فی اللّغة العربیة. وهو یبدی معرفة أصیلة بهذه اللّغة فیقوم بذکر أصل المعرّب فی لغته ویعالج ما یطرأ علی أصوات اللّفظة فی لغتها الأمّ من تغییر عند تعریبها. إنّ عدم الإلمام بالأصل العربیّ لبعض المداخل مسألة کانت لها بصماتها فی المعالجة المعجمیة العلائیة وقد یتأتّی ذلک فی مظهرین أوّلهما تقریریّ بالسّلب بنفی الأصل العربی وثانیهما تبریریّ بالإثبات بإقرار الإستعمال من جانب القُدامی، ولتجنّب هذه المشکلة یعتمد علی المعطیات الصّرفیة ویتّخذ من الوزن وحروف الزیادة مقیاساً به یحکم للمادّة أو علیها بالإنتماء، وهو یتعامل مع مسألة الدالّ والمدلول علی أساس منطقی ویعید کلّ دالّ إلی معناه اللغویّ الذی أفاده فی أصل وضعه.
التمظهرات الدینیه فی رحلة ابن جبیر الأندلسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الرحلة مادة أدبیة حکائیة من الأنواع الأدبیة الذاتیة التی تتجلی فیها نفسیات الرحالة واتجاهاته الدینیة ونزعاته الاجتماعیة وأسالیبه الفنیة. وقلما نجد رحالة یصوّر مشاهداته بمنأی عن هذه الاتجاهات والنزعات، فمن ثم اقترن الخطاب فی الرحلة بالسمات الذاتیة لصاحبها. ابن جبیر الکنانی رحالة أندلسی یحظی الخطاب فی رحلته بتمظهرات دینیة وإسلامیة وذلک لأنّه کان شخصیة دینیة وفقهیة ودافعه الأساس من هذه الرحلة هو السفر إلی مکة المکرمة وأداء فریضة الحج فتعد رحلته هذه من الرحلات الحجازیة التی غلبت علیها النزعات الدینیة والومضات الإسلامیة وصوّر فیها التمظهرات الإسلامیة کالأمکنة والمعتقدات والشخصیات الدینیة والفرق الإسلامیة. إنّ هذه الدراسة بالاعتماد علی المنهج الوصفی- التحلیلی هدفت إلی التحری عن هذه التمظهرات وتوصلت إلی أنّ لهذه التمظهرات حضورا واسعا فی رحلته والتی تتراءی لنا فی الالتزام بالواقعیة، والسیمیائیة الدینیة للعناوین، ووصف الأمکنة الإسلامیة، وتوظیف الشخصیات الدینیة، وتصویر العقائد الإسلامیة، والتحیز للممالک الإسلامیة.
دراسة نقدیة فی عقیدة أبی تمام وعروبیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إنّه لا یکاد یوجد شخص علی الکرة الأرضیة قدیماً وحدیثاً یخلو من لغة الاتهام وتشویه صورته من جانب مناوئیه وإنّ لغة الخصومة متجذرة فی حیاة الشعوب ولاسیما أوساط الشعوب العربیة. ممّن أصبح مرمی سهام التهمة هو أبوتمام حبیب بن أوس الطائی من فحول شعراء العصر العباسی، یقوم هذا البحث بدراسة حول التهمة التی اُلصقت بالشاعر وجعلته أجنبیاً عن قبیلة طیء العربیة، وکذلک التهمة التی قالت بنصرانیة الشاعر وأیضاً بکفره وعدم إسلامه، لذا تقوم هذه الدراسة أوّلاً: بطرح أبرز الأقوال لبعض العلماء والأدباء، المتقدمین والمتأخرین الذین یقولون بنصرانیة أبی تمام ورومیته، کالصولی وطه حسین ومرجلیوث وغیرهم. ثمّ یقوم ثانیاً: بإثبات العکس من خلال الکتب التاریخ والسیر والأنساب، کما أثبت ذلک من خلال شعره الذی أثبت صحّة نسبه لقبیلة طیء، وإسلامه کما أنّ الباحث أضاف أدلة عقلیة واستنتاجیة تؤید طائیته وإسلامه، وأخیرا یخرج الباحث بنتیجة: أنّ الشاعر عربیّ أصیل وغیر نصرانی الأسرة والمعتقد، بل إنّه من أعیان الشیعة.
نمادشناسی شخصیت امام حسین(ع) در شعر أدونیس
حوزه های تخصصی:
قیام امام حسین(ع) در سال 61 هجری در برابر ستم واستبداد امویان بازتاب های فرازمانی وفرامکانی بسیاری در پی داشت. این قیام علاوه بر بُعد سیاسی و اجتماعی ابعاد فرهنگی ومعنوی مهمی به ارمغان آورد. در حوزة فرهنگی و به ویژه در ادبیات عربی بی وقفه حضور مستمر و مداومی داشت، که ادامة این تأثیر در ادبیات امروز جهان عرب بسیار چشمگیر بود. أدونیس از شاعران معاصر عرب و نامزد مشهور جایزة نوبل، از جمله شاعرانی به شمار می آید که از قیام امام حسین(ع) بهره های فراوانی برده است. نکتة مهم در این است که شاعری مانند أدونیس با افکار غربگرایانه، چگونه تحت تأثیر آموزه های والای نهضت امام حسین(ع) قرار گرفته، و اشعارش را سرشار از ابعاد و نمادهای شخصیتی آن امام همام نموده است. این مقاله سعی دارد نمادهای مرتبط با شخصیت بزرگ امام حسین(ع) را در أشعار أدونیس شناسایی، و معانی و مفاهیم آن را تبیین نماید. شعر امروز جهان بر اساس اسطوره و نماد می گردد، و معرفی نمادهای جدید که بار دینی و معنوی دارند بسیار مهم وضروری به نظر می رسد.
آلیّات الخطاب التهکّمی واتّجاهاته فی شعر «سمیح القاسم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یستغرق موضوع المقاومة جزءا مهمّاً من الشّعر العربی الحدیث؛ ویعتبر سمیح القاسم أحد أشهر الشعراء العرب الذین ارتبط اسمهم بشعر الثورة والمقاومة من داخل أراضی عام 1948. یقوم شعره علی الواقعیة الثوریة، وفیه تحدّ ودعوة إلی الکفاح، ومعظم قصائده ذات مضامین ثوریة. والقارئ لشعر القاسم المقاوم یری أنّه وظّف آلیة مؤثّرة لا نجد مثیلاً لها لدی الشعراء الأخرین، وهی الخطاب التّهکّمی. هذه الدراسة ناقشت آلیّات الخطاب التهکّمی فی شعر سمیح القاسم وفقاً للمنهج الوصفی التحلیلی، وتوصّلت إلی بعض نتائج أهمّها أنّ موضوع المقاومة رغم أنّه یتعلّق بجمیع شعراء الأرض المحتلّة وخارجها، لکنّ الذی یمیّز القاسم هو رؤیته التهکّمیة فی مواجهة العدوّ وتحدّیه، وکذلک أسلوبه المتمیّز الذی جعله رائد لهذا الفنّ الشعری. هذا من جانب، ومن جانب آخر غیّر دلالات بعض الألفاظ والأعلام فی خطابه التّهکمی للنیل من العدوّ الصهیونی، ولاحظنا ذلک فی وقوفه وراء قناع الشنفری ومزج ذلک بمفارقة الموقف. وقد تهکّم فی خطابه السیاسی المقاوم علی ثلاث: الأوّل: الاحتلال الإسرائیلی والدّوال الموالیة له، والثّانی: قادة العرب وحکّامه، والثالث: الأنا الفلسطینی، فحمّلهم مسؤولیة الأوضاع المتأزمة فی الأراضی المحتلّة.
دراسة أغراض التکرار فی الشعر الملتزم عند البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظاهرة التکرار باعتبارها نوعاً من الأنواع الأدبیة تحظی بأهمیة کبیرة فی الشعر العربی الحدیث، ذلک لأنّه یمکن من خلالها التوصل إلی رؤیة الشاعر وموقفه حول قضایا مختلفة وکذلک یمکن من خلالها الکشف عن حجم تأثر الشاعر بالمذاهب الأدبیة والفکریة. فی هذه الدراسة نسعی لتسلیط الضوء علی أغراض تکرار الفعل فی اشعار عبدالوهاب البیاتی الملتزمة.کما لا یخفی علینا أنّ البیاتی قد مرّ بمرحلتین أساسیتین فی حیاته الشعریة هما المرحلة الرومانسیة والمرحلة الواقعیة، وقد کان لکل من هذین المرحلتین أسلوبه الخاص فی تناول القصائد ومعانیها وخصائصها اللفظیة والفنیة. لذلک نسعی فی هذا البحث أن نکشف عن وظائف هذه الظاهرة فی قصائد الشاعر الملتزمة ومدی تأثر وتبعیة هذه الأغراض والوظائف من المدرسة الواقعیة والشعر الملتزم. إنّ المنهج المستخدم فی هذه الدراسة هو المنهج التحلیلی - التوصیفی کما استعنا بالمنهج الإحصائی لاستخراج عدد أغراض الأفعال المتکررة التی قد وردت فی دیوان الشاعر ودلالاتها فی المرحلة الواقعیة وإعطاء عینات لحجم تأثر الشاعر بهذه المدرسة. مما توصلنا إلیه فی هذه الدراسة هو أنّ الشاعر کان فی المرحلة الواقعیة یستخدم التکرار لأغراض ثوریة ونضالیة تنسجم مع مبادئ الواقعیة وما تدعو إلیه.
واکاوی احساس کهتری در شخصیّت «عنترة بن شدّاد» از رهگذر سروده هایش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث رایج در نقد ادبی، نحوه انعکاس دغدغه های روحی ادیب در اثر وی است و از آن جا که متون ادبی بخصوص شعر، بن مایه های خود را از عمق روح آدمی می-گیرد، می توان بر اثر پذیری آفرینش های ادبی از شرایط روانی حاکم بر شخصیّت ادیب، بیش ازپیش صحّه نهاد. با قبول این واقعیّت که ویژگی های روانی انسان از حیث انسان بودن اصلی ثابت است، باید اذعان کرد که این رابطهء دوسویه میان اثر ادبی و شرایط روانی ادیب در همهء دوره های تاریخی و ادبیات تمام ملل وجود دارد. پژوهش حاضر که با رهیافت توصیفی –تحلیلی صورت گرفته، قصد دارد نمود احساس کهتری و خودکم بینی را به عنوان یکی از فرآیندهای روانی شخصیّت «عنترة بن شدّاد» - شاعر بلندآوازه عصر جاهلی - مورد بررسی قرار داده و بازتاب این احساس را در جنبه های گوناگون شخصیّت وی از جمله جنگاوری، عشق و قدرت ادبی به تصویر بکشد. از مهم ترین دستاوردهای پژوهش حاضر این است که نیروی برانگیزنده و محرک رفتارهای «عنتره»، حس برتری جویی او و تلاش برای غلبه بر احساس حقارت است و رفتارها و منش های حماسی این شاعر، وسیله ای برای ظهور و اثبات جنبه های مثبت و متعالی شخصیّت وی می باشد.
معرفی و نقد دیدگاه های محمد السعید جمال الدین در پرتو کتاب ادبیات تطبیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محمّد السّعید جمال الدّین از پیشگامان و مؤلّفان برجستة ادبیّات تطبیقی مصر در حوزة نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی است. در حقیقت، یافته های پژوهش، بیانگر این است که مشخّصة اصلی اندیشه های تطبیقی وی، تأثیرپذیری از مکتب فرانسوی ادبیّات تطبیقی، نقد فرهنگی ادبیّات تطبیقی و تأکید بر نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی است؛ در حقیقت رویکرد اساسی وی، در ادبیّات تطبیقی، تأکید بر مسألة تأثیر و تأثّر در پرتو پیوندهای تاریخی است. افزون بر این، ایشان به مانند طه ندا، با شیوه ای علمی به بررسی ادبیّات تطبیقی اسلامی می پردازد و در پی آن است تا تعاملات فرهنگی و تأثیر و تأثّری را که ادبیّات ملل اسلامی در گذر تاریخ بر هم گذاشته اند، بررسی کند. وی در تبیین ضرورت این نظریّه (نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی) به نقد تلاش های امپریالیسم و ناسیونالیسم فرهنگ غربی در جهت از خود بیگانگی فرهنگ ملّت های اسلامی نیز می پردازد. این پژوهشِ توصیفی – تحلیلی، ضمن معرّفی محمّد السّعید جمال الدّین، به تحلیل جایگاه و دیدگاه های وی در باب ادبیّات تطبیقی، به ویژه موضوع نظریّة ادبیّات تطبیقی اسلامی، می پردازد.
فضایل و مناقب حضرت علی(ع) در اشعار محیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سید محی الدین بن تاج الدین بن قتّال متخلص به «محیا»، یک از شاعران پارسی گوی قرن 11 قمری و سنی مذهب است که در آثار خویش، عشق و ارادتش را به پیامبر(ص) و اهل بیت(ع) به ویژه حضرت علی(ع) بی پرده ابراز داشته است. او در دیوان اشعارش، در کنار مدح پیامبر(ص) و خلفای راشدین، بارها و به طور خاص، از حضرت علی(ع)، در نهایت احترام، اصالت و تقدّس یاد کرده است. در این نوشتار، به بیان دیدگاههای این شاعر درباره خلفای راشدین و به ویژه حضرت علی(ع) پرداخته شده است. محیا، حضرت محمد(ص) را محبوب و معشوق خود می داند و به حضرت علی(ع) عشق می ورزد و خود را از نسل حضرت علی(ع) می داند.
ناله های شعری ابن فارض و کلّیتی از عرفان وی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوشش و کوشش سالک شوریده، نردبان عروج به قله های بی کرانه قرب و بندگی و راه دستیابی به عشق الهی است. ناله های جان سوز و ادبی ابن فارض، این شاعر سوخته عشق و مجذوب نور توحید، همان ناله های سوزان محی الدین عربی، مولانا جلال الدین بلخی، فخرالدین عراقی و دیگر عارفان الهی ست. با توجّه به اینکه وی در به کارگیری صناعات بدیعی لفظی و معنوی در اشعارش به افراط گراییده و از این منظر نیز مورد توجّه پژوهشگران نبوده است؛ همچنین با هدف شناساندن شخصیّت شعری او، نگارنده به نگارش این مقاله تحریض شد. حاصل پژوهش نشان می دهد که شراره های عشق الهی با سوز و گداز، فقدان انس و وصال با عالم عرش و رهایی از منزل فرش، جلوه های ادبی کم نظیری آفریده است. ابن فارض در سروده هایش، تحولی ادبی به همراه آمیخته ای از فنون ادبی عام پسند به وجود آورده و نوعی افراط در آراستگی و زیبایی ظاهر ایجاد کرده است که باعث اخلال در رسیدن به هدف والای سلطان عاشقان مصر می باشد.
الثّراء الفنیّ لأسلوب الاستفهام فی الشّعر الفلسطینی المقاوم (دیوان ابراهیم المقادمة أنموذجا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یتناول البحث دراسة أسلوب الاستفهام فی الشعر الفلسطینی المقاوم بأسلوب علمی یهدف إلی معرفة الأنماط المختلفة لکلّ أداة من أدوات الاستفهام وبیان السّمات النحویة والبلاغیة والفنیة الّتی یتمیّز بها الشعر الفلسطینی. وتظهر الدراسة عدد ونسب کلّ أداة ومدی ارتباطهما بالسیاقات اللغویة والبلاغیة، فی دیوان ابراهیم المقادمة کنموذج من شعراء المقاومة وذلک من خلال الاستقراء الکامل لدیوان الشاعر. وانتهجت المنهج التحلیلیّ والنقدیّ لهذا الأسلوب لنتبیّن السمات اللغویّة المختلفة ونسبها المختلفة عند الشاعر، وسأقوم بذکر القیاس النحویّ وأستشهد علیها ممّا جاء فی الدیوان، سواء فی معانیها الأصلیّة أو فی معان ثانویّة یفیدنا زیادة عن معناها الأصلی ک الاستنکار والاستعطاف والالتماس والتمنی وما إلی ذلک. ظهر من خلال هذه الدراسة أنّ هناک المشاعر والدّلالات الّتی یوحی بها الاستفهام تعرف من المواقف الّتی تساق فیه وحال المخاطب والجوّ الشعوریّ المسیطر على المواقف. کما یتّضح من خلال هذا البحث أنّ الشاعر استخدم هذا الأسلوب احیاناً لاستنهاض الشعب علی العدو الصهیونی أو التهکّم بهم والطعن بأعمالهم.
سیبویه بین التقعید والوظیفیة (الاستثناء دراسة)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یسعى هذا البحث إلى الکشف عن منهجیة سیبویه فی دراسة النحو على ضوء التقعید والوظیفیة وذلک بالارتکاز على ما جاء فی تبویبات الاستثناء. فانتهى البحث إلى أنّ أسلوب سیبویه تقنینی تحلیلی، لا یقف عند نقل المسموع، بل یتجاوزه إلى دراسة تحلیلیة وظیفیة. وأدنى دلیلٍ یکشف اعتماده على هذا الأسلوب هو أن کثرة المصطلحات التی یستعملها فی تصنیف الأبواب اصطلاحات وصفیة کثر ما تشرح الشّکل الإعرابی والتعلیل له فی آن واحد. ویکشف هذا البحث معتمدا على المنهج الوصفی التحلیلی أنّ سیبویه لم یهمل الجانب الوظیفی للغة العربیة بل اعتنى بالاستعمالات، والوظائف الدلالیة والتداولیة عنایة فائقة، حیث تکمن وراء کل استعمال، ولغة قومٍ وموقفٍ کلامی دلالته المختلفة، التی یدرسها سیبویه دراسة مستقصیة. من ثمّ ما صار یعرف فی وقتنا الراهن بنظریة الوظیفیة کان موجودا لدى سیبویه على سبیل التطبیق والتوظیف العملی.
صورة السجین الفلسطینی فی دیوان «وردة علی جبین القدس» لهارون هاشم رشید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إن احتلال أرض فلسطین، وما تبعها من قتل، وظلم، وبطش، وتشرید، دفع المواطن الفلسطینی إلی مواجهة المحتلّین بکل وسائل المقاومة، والتصدّی لهم بروح الوطنیّة والبسالة، والصمود والتحدّی فی سبیل الحریة؛ فضاق الاحتلال ذرعاً بهؤلاء المناضلین الذین دأبوا علی تحریر وطنهم من مخالب اسرائیل، فزج بهم فی غیاهب السجون والمعتقلات، وأخذ یمارس ضدّهم أنواع الظلم، والتعذیب، والمهانة اللاإنسانیّة بغیة إطفاء هذا المشعل الوهّاج، لکنّ هؤلاء السجناء حملوا رسالة نضالیّة وتوعویّة لأبناء الشعب الفلسطینی المقاوم، وکان لتجربة السجن التی عاشها هؤلاء المناضلیّن دورٌ بارزٌ فی نمو القیم الإسلامیّة والوطنیّة وترسیخ ثقافة المقاومة. وقد اهتمّ الکثیر من شعراء المقاومة بتجسید مواقفهم وبطولاتهم، ومن هؤلاء الشعراء الذین أفردوا دیواناً کاملاً للسجناء هو الشاعر الفلسطینی «هارون هاشم رشید». هذه الدراسة ستسلّط الضوء علی صورة السجین فی شعره، ووفقاً للمنهج الوصفی-التحلیلی، تهدف إلی استظهار ملامح السجناء ومواقفهم البطولیّة فی دیوان «وردة علی جبین القدس» من أجل التعاطف الجماهیری مع هذه الشریحة المضطهدة. وقد توصّل البحث إلی نتائج أهمّها: أنّ الشاعر ابتعد عن الندب والبکاء علی السجناء، واتّخذ الشعر للمطالبة بحقوقهم وحریّتهم والتعاطف معهم. وحاول هارون إظهار بطولات السجناء لکی یزرع الأمل فی النفوس ویدعم المقاومة، کما سعی إلی فضح سیاسات المحتلین إزاء السجناء وتعذیبهم، لاستنهاض همم البلدان العربیّة فی التصدّی إلی هذه القضیّة.
دراسة آراء عبد القاهر الجرجانی مقارنة مع بعض اللسانیین المحدثین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یعدّ عبد القاهر الجرجانی من أبرز المجددین فی مناهج الدراسة اللغویة والأدبیة وقد استقل عن معاصریه فی متابعة نظریة النظم التی أصبح بمرور الزمن رائدها الأول بلا منازع، فالجرجانی اهتدى إلى البنیویة بمفهومها المعاصر قبل أن یهتدی إلیها أی عالم ونظریة النظم عنده تشهد له بعبقریة لغویة منقطعة النظیر. تصبو هذه الدراسة فی جزء یسیر مما یمکن درسه إلى إلقاء الضوء على آراء الجرجانی مقارنة مع الآراء اللسانیة الأخرى خاصة آراء سوسیر وتشومسکی. یقوم منهج البحث على المنهج الوصفی الذی یحاول إبراز وجوه التشابه بین عبد القاهر الجرجانی وبین سوسیر وتشومسکی، بحیث یبین أن آراء عبد القاهر تقترب من المحدثین بل تکاد تتفق معهم فی نواح کثیرة من دراسته. کما نظرته إلى اللغة بأنّها بناء ونظام ونسق من العلامات وتأکیده على اعتباطیة العلاقة بین الدال والمدلول وإیمانه بأن المفردة تکسب قیمتها الدلالیة والجمالیة داخل السیاق کلها تدخل فی صلب نظریة البنیویة.
الفکاهة السیاسیّة فی أشعار أحمد فؤاد نجم دراسة وتحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یُعدّ الشاعر السیاسی أحمد فؤاد نجم من أبرز شعراء الفکاهة فی مصر. اکتست فکاهته ثوباً سیاسیاً واجتماعیاً حیث وظفّها کبوقٍ أعلن من خلاله عن مواقفه الصارمة والصلبة حیال الأنظمة العربیة الفاشلة بنبرة صارخة حتّى اشتهر فى الأوساط الأدبیة بشاعر السیاسة. تمتاز فکاهة أحمد فؤاد نجم اللّاذعة بمیزتین أساسیتین: أوّلاً من حیث الدلالة أنّها تحمل فی طیاتها معانی ثوریة تندّد بالأنظمة السیاسیّة والاجتماعیة فی العالم العربی. ثانیاً ومن حیث الصیاغة فإنّها صیغت بلغة ناریة ولهجة شدیدة عارمة تنقضّ على الأنظمة التی خانت قضایا الشعوب العربیّة کالصاعقة. إنّ الموضوعات الّتی تناولتها سخریة أحمد فؤاد هی: نقد الأوضاع الاجتماعیة والحکومات العربیة وعمّالها ورجال الحکم والسیاسة وذمّ التدخل الأجنبی فی الشؤون العربیة ونقد الظروف السیاسیة والاقتصادیة المتردیّة والحثّ على مقارعة الظلم ومکافحة الظّالمین. یرمی هذا المقال إلی دراسة وتحلیل الفکاهة السیاسیة للشاعر المصری أحمد فؤاد نجم بالاعتماد على منهج الوصفی _ التحلیلی مستخدماً الأسالیب العلمیة ومناهج البحث المتّبعة فی الموضوعات الأدبیة. ومن أهمّ النتائج التی تفیدها هذه الدراسة هی أنّ أحمد فؤاد نجم وظّف الفکاهة لنقد الأوضاع السیاسیة والاجتماعیة التی تحکم الساحة المصریة وتستهدف تحسین ظروف حیاة الشعب المصری ونیل الحقوق والحریات المدنیة فی ظلّ دولة دیمقراطیة تحترم حقوق الأفراد والشعب ولذلک سمّی بشاعر السیاسة والفکاهة المریرة.
دراسة فی رسم الشخصیات النسائیة المقاومة روایة عینا أم موسی نموذجا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الأدب المقاوم کثیراً ما یختص بتصویر الآلام والمصائب التی یعانیها الشعوب، فهذا الأدب یهدف إلی إذکاء روح المقاومة والوعی لدى العامة. السبب الرئیس لظهور أدب المقاومة هو الظلم والاستبداد، فالکاتب یرید من خلال أدبه توعیة الناس للنضال مع العدو. هذا و یعد عنصر الشخصیة من أهم العناصر الفنیة فی الروایة، ولایمکن إبداع قصة أو روایة مستقلة دون الشخصیة. وکلّ کاتب فی هذا المجال، یستخدم فنونا و تقنیات ربّما تختلف عن الآخرین. روایة عینا أم موسی من مؤلفات الکاتبة العراقیة علیاء الأنصاری تحتوی علی المسائل المتعلقة بالمقاومة الإسلامیة أمام العدو الداخلی وهو الکیان الظالم العراقی، هذه الروایة تبرز نساء المقاومة قمن بدعایة الأمنیات والطموحات، حیث قمن بتضحیة حیاتهن للمناضلة فی سبیل الدفاع عن الحق أمام الباطل. من هذا المنطلق یحاول هذا المقال بناء علی المنهج الوصفی_ التحلیلی دراسة عنصر الشخصیة، حیث یرکز علی دور المرأة فی روایة ""عینا أم موسی"". والنتائج تدلّ علی أنّ الروایة تؤکد علی الدور البارز الذی تقوم به المرأة فی هذا المجال وأنها رمز للصمود والمقاومة، وتساعد الآخرین ولها دور رئیسی.
لمحة عن الکسائی و خصائصه القرائیة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی بن حمزة الکسائی أحد القراء السبعة و رئیس مدرسة الکوفة النحویة. هو أدرک أکثر من خمسة و عشرین من الشیوخ فی النحو و القراءة و لم یسعد شیخ بکثرة تلامیذه کما سعد الکسائی. و یرجع کثیر من إختلافاته مع سائر القراء إلی أصول لفظیة لیس لها دخل فی تغییر معنی الآیة کالإمالة و الوقف علی هاء التأنیث و ترک الهمزة و قطع ها و فی أکثر مواضع الإختلاف بین الکسائی و الباقین، کانت قراءته وفق قراءة أستاذه حمزه الزیات. و نحاول فی هذه المقالة من خلال استقراء موارد قراءته، رسم ملامح شخصیة الکسائی العلمیة و هو یعلّل و یوجّه القراءات أو یردّها مستعیناً بالصرف و النحو و اللغة و البلاغة و رسم الخط و المأثور من القراءات.
ملامح المقاومة فی شعر عبدالرحیم محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إنّ شعر المقاومة من أوسع میادین الأدب العربی، والشعراء الفلسطینیون کثیراً ما یتمحور شعرهم حول هذا الأدب. فالشاعر المقاوم علیه أن یشحن الأمل إلى التحریر فی عروق الشعب ویحثّهم حتّى یدخلوا میادین الصراع. وإن دقّقنا فی الشعر الفلسطینی نرى الشاعر الشهید عبدالرحیم محمود جزءاً من هذا الأدب فکان مسایراً لشعبه وأبناء قومه، ومجابهاً للظّلم یرتفع صوته فی وجه الغزاة الطغاة ولا یهدأ حتّى یکتب عنهم بقوة، وینخفض صوته عند الترنم بحبّ الوطن والحنین إلیه. فیقترب شعره إلى صدق التجربة والإصالة لأنّه لم یترک وطنه وشعبه أبداً فله روح متحمّسة وثوریة قلّما نجدها لدى شاعر آخر ممّا دفعته کی یضحّی بنفسه فی سبیل الوطن فمات شهیداً. یهدف هذا البحث وفقاً للمنهج الوصفی التحلیلی إلى دراسة ملامح المقاومة فی شعر عبدالرحیم محمود، وسنحاول أن نبیّن روحه المتحمّسة ومظاهر المقاومة التی غلبت على شعر هذا الشاعر الشهید. وقد توصّلنا إلى أنّ هذا الشاعر یعتقد بأنّ الحل الوحید للوصول إلى الحرّیة هو المقاومة لاغیر فالصهاینة الغاصبون لا یعرفون معنىً للوفاء حتى یتفاوض معهم. فیستعرض عبدالرحیم الماضی الذی یفتخر به العرب جمیعاً لتحریک حمیة الشعب وتحریضهم نحو العمل والجهاد؛کما یدعو النساء للمشارکة فی ساحة النضال لما لهنّ من نصیب وافر فی تحریر البلد.
الحریة الوجودیة فی الروایة العربیة المعاصرة؛ دراسة فی ""أصابعنا التی تحترق"" لسهیل إدریس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعتبر الحریة من أهمّ المبادئ التی ارتکزت علیها الوجودیة؛ فهی توحّد بین الإنسان والحریة، وتعتقد أن لا إنسان بلا حریة، فتجعل منه ذا حریة مطلقة، دون أن تؤدّی إلی الفوضویة. إنّ روایات سهیل إدریس، والذی یعدّ من أبرز مروّجی الوجودیة فی الأدب العربی، قد عکست کثیرا من المبادئ الوجودیة، بحیث تعتبر منطلقا هامّا لنشر الوجودیة کفلسفة ذات لغة معقدّة بین الناس عن طریق لغة أدبیة. وروایة ""أصابعنا التی تحترق"" - کآخر حلقة فی ثلاثیته - قد قدّمت نموذجا عن البطل الوجودی الذی ینادی بأهمّ الشعار الوجودی نتیجة حاجة الإنسان العربی الماسة إلیه وهو الحریة. والحریة الوجودیة قد شغلت مساحة واسعة من هذه الروایة. إنّ هذه الدراسة قد تولّت من خلال المنهج الوصفی – التحلیلی مهمة دراسة الحریة الوجودیة ومیزاتها فی هذه الروایة. فالنتائج تدلّ علی أنّ هذه الحریة توصف دائما بالمطلقة، والبطل یرفض کلّ ما یخالف هذا الإطلاق، ویصاحبه القلق نتیجة ممارسته للحریة المطلقة، والمسؤولیة هی التی تحول دون أن تنتهی هذه الحریة المطلقة إلی الفوضویة.