فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۲۱ تا ۸۴۰ مورد از کل ۸٬۶۶۷ مورد.
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال سیزدهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۴۹
111-128
حوزه های تخصصی:
این مقاله با تحلیل موضوع فنا به عنوان غایت کنش اخلاقی، به تقریری نوین از نظام اخلاقِ عرفانی صدرایی توجه دارد. انسان برای ایصال به سعادت غایی خود ناگزیر است که مدارج هستی خویش را معدوم سازد: عدم قالب و عدم نفس و عدم روح. این گامها که به ترتیب معادل با مرگ طبیعی و اِنعدام نفس انسانی و فنا در توحید الهی هستند، ضمن هم خوانی با مبانی تشکیکی وجودشناختی حکمت متعالیه، با پاسخ به این پرسش که «در خوانش سلبی از ماهیت اخلاق، نقش فعل اخلاقی چیست؟»، امکان ارائه یک نظریه اخلاق شناسانه سلبی را فراهم می کنند. بر این قرار، مسیرِ تخلّق از پی سفر انسان به عالم اله آغاز می شود و پس از محوِ ماسوی الله پایان می یابد. با التفات به تمایز اخلاق دنیوی و اخروی و در عین توجه به حدیث قرب نوافل و فرائض، امتیاز این نظریه سلبی در تشخیص ماهیت اخلاق اسلامی نمایان می شود.
توصیه اخلاقی و لزوم تقدم حق عمومی در حیازت مباحات و معادن عامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخلاق مقوله ای است که همیشه و در همه جا حضور داشته و سیلان آن شرط غیر مذکور در همه فعالیت های بشری است؛ به همین نسبت در حوزه قراردادها و حق مالکیت و اعمال حقوق خصوصی هم اخلاق حضوری پر رنگ دارد و توصیه های جدی دارد. بنابراین در زمینه رفتارهای حقوقی که به حوزه عمومی، حقوقی و حق حاکمیت و عموم افراد مرتبط است. طبیعتاً اخلاق حضور و توصیه دارد. در پژوهش پیش رو در زمینه بهره برداری افراد از مباحات و حیازت از آن ها و نیز معادن عامه که طبیعتاً طلاقی زیادی با حقوق عمومی افراد دارد و توصیه های اخلاقی محدودیت هایی را ایجاد خواهد کرد، به بررسی پرداخته شده و توصیه های اخلاقی که محدودیت هایی برای حقوق خصوصی و حق مالکیت افراد در حوزه ی خصوصی ایجاد می کند را با روش توصیفی تحلیل و شیوه و ابزاری کتابخانه ای را به بحث گذاشته است و به نتایج بدیع و خوبی در این خصوص دست یازیده و به سوالات و ابهامات چندی در این زمینه پاسخگو بوده است و منتج به این حاصل گردیده که افراد در بهره برداری از حیازت مباحات و نیز معادن عامه مطلق العنان و آزاد نبوده بلکه محدودیت های چندی از جمله در حوزه توصیه های اخلاقی را دارند.
عناصر تأثیرگذار در کارآمدی رسانه جمعی و مصونیت بخشی به آن (با تأکید بر آموزه های اخلاقی و روان شناختی)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
اخلاق سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۷ (پیاپی ۵۹)
115 - 140
حوزه های تخصصی:
مهم ترین رسالت رسانه، آموزش، اطلاع رسانی، تحلیل صحیح، تقویت باورهای معرفتی و اصلاح رفتار مخاطب است. یکی از عناصر مهمی که می تواند رسانه جمعی را در نیل به این رسالت مهم یاری رساند و رسانه را از آسیب ها و مشکلات مصون بدارد، رعایت هنجارهای اخلاقی و ارزشی است. هدف پژوهش حاضر، بررسی و تبیین هنجارهای اخلاقی و ارزشی مؤثر در افزایش کارآمدی رسانه جمعی و تلاش برای مصونیت بخشی به آن در برابر آسیب هاست. سئوال اساسی این است که برجسته ترین آموزه های اخلاقی و ارزشی در کارآمدی رسانه و مصونیت بخشی به آن کدامند؟ در این پژوهش، با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، آموزه های اخلاقی و روان شناختی مرتبط با رسانه جمعی، تحلیل شده است. برای دستیابی به عناصر مؤثر در کارآمدی و مصونیت رسانه جمعی، آموزه های اسلامی و روان شناختی به طور دقیق و عمیق بررسی و این موارد استخراج شد: 1. لزوم رعایت جامع نگری در محتوا و ابزارهای رسانه ای؛ 2. دقت در پردازش و تحلیل اطلاعات؛ 3. توجه به تفاوت های فردی و ظرفیت های شناختی مخاطب؛ 4. رعایت اصل موقعیت شناسی؛ 5. بهره گیری از ارتباط کلامی و غیرکلامی مناسب و فاخر؛ 6. سعه صدر و انتقادپذیری؛ 7. التزام به صداقت و راستگویی؛ 8. رعایت عدالت و انصاف در رسانه؛ 9. احترام به منزلت و کرامت مخاطب؛10. افزایش توانایی خودنظارتی در مخاطب؛ 11. افزایش تاب آوری مخاطب؛ 12. بازنمایی واقعیات و عدم تحریف آن ها.
بررسی جایگاه تربیت اخلاقی در کتاب های درسی دوره ابتدایی؛ مطالعه ای از نوع تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه تربیت اخلاقی در کتاب های درسی دوره ابتدایی بود. روش مورداستفاده، تحلیل محتوای کمی از نوع آنتروپی شانون بوده و واحد تحلیل نیز متن، پرسش ها، تمرین ها و تصاویر می باشد که درمجموع 1247 صفحه مورد بررسی قرار گرفت. جامعه آماری، کتاب های دوره ابتدایی بود که براساس نمونه گیری هدف مند (باتوجه به اهداف دروس)، کتاب های هدیه های آسمانی و قرآن به عنوان نمونه انتخاب شدند. مؤلفه ها و شاخص های تربیت اخلاقی از اسناد بالادستی و منابع پیشین استخراج و در کتاب ها مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوایی با استفاده از CVR به دست آمد که برابر با 90/0 و تأیید شد، پایایی نیز براساس ضریب توافقی 87/0 به دست آمد. یافته ها نشان داد که بیشترین میزان توجه و ضریب اهمیت مربوط به مؤلفه رابطه با خدا و کم ترین میزان اهمیت مربوط به مؤلفه رابطه با خود بوده است. درنهایت اینکه تربیت اخلاقی آن طور که باید مورد توجه قرار نگرفته است.
شناسایی مولفه های مدرسه شاد در نظام آموزش ابتدایی ایران بر مبنای فرهنگ ایرانی– اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف : پژوهش حاضر با هدف شناسایی مولفه های مدرسه شاد در نظام آموزش ابتدایی ایران به انجام رسیده است. روش: این پژوهش با استفاده از رویکرد ترکیبی پژوهش، راهبرد اکتشافی – متوالی و مدل تدوین ابزار به انجام رسید. در مرحله کیفی پژوهش از روش تحلیل مضمون استقرایی و در مرحله کمی از روش پیمایش استفاده شد. حوزه ی پژوهش در مرحله کیفی منابع و متون ایرانی – اسلامی مرتبط با موضوع شادی و در مرحله کمی جامعه آماری پژوهش کلیه مدیران مدارس دوره ابتدایی کشور در زمان مطالعه بودند. شیوه نمونه گیری در مرحله کیفی پژوهش هدفمند و در مرحله کمی احتمالی (خوشه ای چندمرحله ای) است. ابزار گردآوری داده ها در مرحله کیفی پژوهش یادداشت برداری (چک لیست) و در مرحله کمی پژوهش پرسشنامه بوده است. یافته ها: بر اساس نتایج مرحله کیفی پژوهش شادی ایرانی – اسلامی پیرامون سه مضمون فراگیر شادی درونی (بینش معطوف به شادی، منش معطوف به شادی و پویش معطوف به شادی)، زیست معطوف به شادی (زیست جهان شاد، بهزیستی معنوی و مادی) و کنش های معطوف به شادی (کنش های مناسکی، عاطفی و اجتماعی معطوف به شادی) شکل گرفته است. نتیحه گیری: اینکه نتایج مرحله کمی پژوهش بیانگر این است که نقش مولفه های شادی ایرانی – اسلامی در تحقق مدرسه شاد از نظر جامعه آماری پژوهش بالاتر از حد متوسط برآورد شده است و مولفه های مدرسه شاد از اعتبار مطلوبی برخوردار هستند. واژگان کلیدی: شادی، مدرسه شاد، آموزش ابتدایی، فرهنگ ایرانی – اسلامی
بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری مادران با پایگاه هویت و دینداری دانش آموزان دختران دوره متوسطه دوم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف :هدف از این پژوهش بررسی رابطه بین شیوه های فرزندپروری مادران با پایگاه هویت و دینداری دانش آموزان دختر سال های متوسطه دوم در رشته علوم انسانی شهر بابل می باشد. روش : روش پزوهش توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه دانش آموزان دختر سال های متوسطه دوم در رشته علوم انسانی شهر بابل بود، که در سال 99-98 در مدارس دولتی شهر بابل و در مقطع متوسطه دوم مشغول به تحصیل بودند که با استفاده از روش نمونه گیری ساده تعداد 120 دانش آموز و مادرانشان انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده پرسشنامه پایگاه هویت (Bennion& Adams,1986 ) و پرسشنامه سنجش دینداری فرد مسلمان آرین(1378) و پرسشنامه شیوه ی فرزندپروری بامریند( اسفندیاری، 1374) بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص آماری توصیفی فراوانی و آمار استنباطی ضریب همبستگی اسپیرمن و پیرسون و آزمون کولموگروف- اسمیرنف استفاده شد . یافته ها: نتایج این پژوهش رابطه معناداری بین شیوه های فرزندپروری مقتدرانه ، سهل گیرانه و مستبدانه با پایگاه هویت دانش آموزان دخترنشان داد. این درحالی است که بین شیوه های فرزندپروری با دینداری دختران رابطه معناداری وجود نداشت. نتیجه گیری : بنا بر این یکی از راه های تقویت پایگاه هویت دانش آموزان کمک به والدین در اتخاذ رویکرد مقتدارانه درتربیت دختران خود می باشد .
چالش های اخلاقی کاربرد فناوری نانو تکنولوژی در کشف جرم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیچیدگی های موجود در روابط اجتماعی در جهان امروز، نحوه ارتکاب جرایم را پیچیده کرده و کشف جرایم پیچیده نیازمند ابزارهای اخلاقی، پیچیده و فنی است و دیگر از طرق سنتی و دیرین نمی توان به همه نیازهای جامعه برای کشف جرم پاسخ داد. به همین روی فناوری نانو همانند دیگر زمینه های علمی، در علوم جنایی نیز وارد شده است و از شناسایی گرفته تا منحصرسازی و ارزیابی اسناد و ادله جمع آوری شده در صحنه جرم کاربرد فراوان پیدا کرده است. فناوری نانو با توجه به قابلیت های فراوان آن در تشخیص و آشکارسازی سریع و دقیق آثار جرم، می تواند در راستای جلوگیری از وقوع جرم و شناسایی متخلفان موثر باشد. استفاده از این فناوری در تشخیص DNA و انگشت نگاری می تواند راه حل های جدید و علمی برای آشکارسازی و بهبود آثار پنهان حاوی DNA و انگشت ارائه نماید که در غیر این صورت کشف نشده باقی خواهند ماند. امروزه گستره فعالیت های پلیس جنایی با بهره گیری از پیشرفته ترین تجهیزات و امکانات فناوری زیستی و نانو، وسیعتر شده و امروزه استفاده از میکروسکوپ الکترونی، نانوحسگرها، حسگرهای زیستی و روش های گوناگون طیف بینی، در آزمایشگاه های جنایی معتبر پلیس رایج شده است و کشف حقیقی جرم بدون باقی ماندن کوچکترین ابهام و با پیشرفت فناوری نانو همراه گردیده است. همچنین، ملاحظات اخلاقی در بهره گیری از این فناوری مورد توجه پژوهشگران است
تربیت عارفانه نزد محقق اردبیلی بیدگلی (عالم و عارف و شاعر شیعی سده 11)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در روزگار صفوی، حکومت و برخی متشرعان بانفوذ، متعصب و قشری موجب طرد و انکار بسیاری از فرقه های تصوف گردیدند و ناگزیر شکل خانقاهی تصوف با محدودیت و گاه ممنوعیت روبرو گشت و به صورت گرایش های ذوق مندانه عرفانی و سلوک زاهدانه فرصت بروز یافت. نوشته های صوفیانه نیز با توجه به چگونگی نشو و ارتقای تصوف و یا قوت و ضعف آن در زمان ها و مکان های مختلف و همچنین میزان توجه و اقبال عامه و خاصه به تصوف و متصوفه، در قوس های صعودی و نزولی بر یک سامان نبود. میرزا محمد محقق اردبیلی بیدگلی از علما و عرفای سده یازدهم هجری قمری است. اطلاع ما درباره او بسیار اندک است. این مقاله در جهت معرفی مشرب دینی و افکار و آراء عرفانی میرزا محمد بن سلطان محمد اردبیلی معروف و متخلص به محقّق اردبیلی بیدگلی عالم، شاعر و عارف شیعی سده یازدهم هجری است؛ در مجال کوشیده ایم تا اطلاعاتی نادر و البته نو را از خلال نوشته های وی برکشیم و هرچند مختصر به بوته نقد نیز بگذاریم و چهره دینی و مذهبی وی را با چهره عارفانه اش بسنجیم. بنای ما در این پژوهش بر آثار خطی و چاپی موجود در کتابخانه های مدرسه سلطانی کاشان، آیت الله مرعشی و دانشگاه تهران است
بررسی نقدهای وارد بر فایده گرایی عمل محور
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول بهار ۱۳۹۹ شماره ۱
33 - 70
حوزه های تخصصی:
بررسی مهمترین نقدهای وارد بر فایده گرایی عمل محور چکیده تفکیک میان قاعده محوری و عمل محوری یکی از دوگانه های مهم در میان طرفداران فایده گرایی است. ابتدا قدری درخصوص ماهیت این نزاع و اینکه نقطه ی دقیق اختلافی چیست سخن می گوییم. سپس به تاریخچه ی این نام گذاری نگاهی می اندازیم. درمرحله ی سوم و اصلی، به نقدهایی می نگریم که به طورخاص به فایده گرایی عمل محور وارد کرده اند. برخی از این نقدها از سوی مخالفان فایده گرایی و برخی دیگر از سوی موافقان فایده گرایی است که تقریر عمل محورانه را ضعیف می دانند. این نقدها را در سه قسمت دسته بندی می کنیم، توضیح می دهیم و صحت و سقم شان را برمی رسیم. ناعملی بودن، زیان باری و داشتن لوازم غیراخلاقی نام سه نقدی است که بر عمل محوری وارد کرده اند. آیا این تقریر از فایده گرایی می تواند پاسخ مشکلاتی را بدهد که مخالفان وارد کرده اند یا اینکه باید از این گونه ی فایده گرایی گذر کرد و طرحی نو در انداخت؟
We Have to Live Till We Die
منبع:
تأملات اخلاقی دوره اول زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴
57 - 68
حوزه های تخصصی:
What ethical stance would be appropriate in today’s messy situation of health crisis, global warming, social and economic antagonisms, etc.? The first one is that of an expert who deals with the specific task imposed on him by those in power, blissfully ignoring the wider social context of his activity. The second one is that of pseudo-radical intellectuals who criticize the existing order from a comfortable morally superior position, well aware that their criticism will have no actual effects. How, then, are we to go on living after we get rid of the illusions of a false critical stance? Not just by accepting our reality: the fascination with the end of our civilization make us spectators who morbidly enjoy the disintegration of normality. A way out of this deadlock is signalled by a line from a song by the German rock band Rammstein: “we have to live till we die”. We have to fight against the pandemic and other crises not by way of withdrawing from life but as a way to live with utmost intensity. Is there anyone more ALIVE today than millions of healthcare workers who with full awareness risk their lives on a daily base? Many of them died, but till they died they were alive.
ساختارسازی عدالت اجتماعی - کیفری با نهادینه کردن نظام نیمه آزادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام نیمه آزادی یکی از جلوه های اصل فردی کردن کیفر و از جمله روش هایی است که در راستای کاهش جمعیت کیفری زندان با آزادی نیمه وقت مجرم موافقت کرده اما بر نظارتی دائم بر آن تأکید می ورزد. این روش علاوه بر تأکید بر قراردادی شدن عدالت کیفری بر پایه توافق، از یکسو ثبات خانوادگی بزهکار را حفظ کرده و از سوی دیگر اصلاح گام به گام مجرم را در دستور کار قرار می دهد. با ترویج بیشتر فرهنگ قانون مداری و ارائه نظریه های مدرن، زندان نیز به عنوان یک مجازات، کالبدشکافی شد. در همین راستا نظام های مختلف حقوقی با در پیش گرفتن سازوکارهایی سعی کردند که از آثار منفی و مخرب زندان بکاهند و از آن تنها برای مجازات مجرم، بدون صدمه زدن به خانواده او، متمتع گردند. سؤالی که در این مقاله مورد نظر می باشد این است که کاربست نیمه آزادی از منظر پاسخ به کیفر چیست و این نظام از چه جایگاهی در سیاست کیفری برخوردار می باشد؟ نظام نیمه آزادی نهادی است که می توان آن را از منظر وظیفه گرایانه و فایده گرایانه با تکیه بر توجیه کیفر، بررسی و تبیین نمود. به دیگر سخن، سیاست کیفری نظام های مدرن از آن برای تنبیه و اصلاح مجرمان به گونه ای که کمترین فاصله را از اجتماع گرفته و بیشترین فایده را برای اجتماع سبب شوند، استفاده کرده اند. نظام حقوق کیفری ایران نیز بخشی از قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ را به این نهاد نوین کیفری اختصاص داده است. در این مقاله، نگارندگان تلاش نموده اند تا ضمن تبیین نظام نیمه-آزادی به ارزیابی ابعاد مختلف آن در سیاست کیفری ایران بپردازند
معافیت از کیفر در فقه اسلامی؛ میانکنشی اخلاق، تربیتی و حقوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف جرم شناختی کیفر، هدف گیری اصلاح اجتماعی و تربیت مجرم می باشد به علاوه که کاهش آثار جرم هم مورد نظر است. همچنین تجربه ﻧﺸﺎن داده اﺳﺖ که ﮐﯿﻔﺮﮔﺮاﯾﯽ ﺑﯿﺶ از اﻧﺪازه و اﻓﺰودن ﺑﻪ ﺷﻤﺎر ﭘﯿﺮوان ﺣﻘﻮق ﮐﯿﻔﺮی ﮐﻪﺧﻮاه ﻧﺎﺧﻮاه ﭘﯿﺎﻣﺪﻫﺎی ﻧﺎﮔﻮار اﺟﺘﻤﺎﻋﯽ، اﻗﺘﺼﺎدی، ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ و... را در ﺑﺮدارد، ﻫﯿﭻﮔﺎه ﻧﺸﺎن دﻫﻨﺪه ﮐﺎرآﻣﺪی دﺳﺘﮕﺎه ﻋﺪاﻟﺖ ﮐﯿﻔﺮی در ﯾﮏ ﮐﺸﻮر ﻧﯿﺴﺖ. لذا نظام عدالت کیفری با اتخاذ سیاست کیفری ارفاقی خاصه در جرائم سبک، علاوه بر کاهش تراکم پرونده های کیفری، افزایش اوقات قضات جهت رسیدگی با دقت بیشتر در پرونده های مهمتر، کاهش اطاله دادرسی، کاهش جمعیت کیفری، کاهش هزینه های بار شده بر دولت و نیز امتناع از برچسب زنی در وهله اول جهت گیری اخلاقی و تربیتی و اصلاح گری اجتماعی بوده است. در نوشتار حاضر به روش توصیفی تحلیلی به چیستی معافیت از کیفر از نظر فقه و حقوق اسلامی و ارتباط آن با اخلاق و تربیت فردی و اصلاح گری اجتماعی پرداخته است
بررسی انتقادی برداشت مک اینتایر از فضیلت با تکیه بر آراء شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اخلاق سال سیزدهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۴۷
103-120
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه آثار فقدان حاکمیت اخلاق، بیش از پیش در جوامع آشکار شده و بویژه جوامع توسعه یافته در این خصوص با چالش های فراگیری روبه رو هستند، بحث از فلسفه اخلاق امری گریزناپذیر می نماید. تفاوت دیدگاه ها در فلسفه اخلاق باعث شده تا مقایسه تطبیقی منظرگاه های مختلف در این خصوص اهمیتی دوچندان یابد. در این تحقیق با تکیه بر منابع تخصصی و مقایسه تطبیقی، در پی پاسخ به این پرسش هستیم که چه تفاوت های اساسی در تبیین معنای فضیلت بین شهیدمطهری و مک اینتایر بعنوان نماینده دو اندیشه اسلامی و غربی وجود دارد. به نظر می رسد باور به نسبی گرایی، استقلال در تدوین برنامه سعادت، اعتقاد به بستر تاریخی بروز فضیلت، و حدوسط دانستن فضیلت، از مهم ترین عناصر تمایز این دو دیدگاه است. باتوجه به مباحث ارائه شده می توان به این نتیجه دست یافت که اگرچه اندیشه مک اینتایر نظریه ای قابل دفاع در اخلاق است اما در قیاس با اندیشه اسلامی دچار کاستی هایی است.
بررسی چالش های اخلاقی حق سکوت متهم در نظام حقوقی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
235-254
حوزه های تخصصی:
یکی از بارزترین حقوق متهم که در اسناد بین الملل ونظام های حقوقی وهمچنین در نظام حقوقی ایران مورد توجه قرار گرفته است ،حق سکوت متهم در مراحل مختلف دادرسی است.اما نظر وتوجه اندیشمندان وحقوقدانان به بعد اجرایی آن ورعایت این حق در دادرسی ها همواره مورد مناقشه بوده است برخی رعایت حق سکوت را موجب اطاله دادرسی ،فرار متهمین ومجرمین حرفه ای از چنگال عدالت و...می دانند .برخی ازبعد اخلاقی و در راستای حفظ کرامت انسانی متهم ودر پرتوی اصل برائت از وجود حق سکوت متهم دفاع نموده اندو برای عدم رعایت حق سکوت متهم ضمانت اجرایی پیش بینی نموده اند.مساله این است از منظر اخلاق در اجرای رعایت حق سکوت متهم در مراحل مختلف دادرسی در نظام حقوق ایران موانع ومشکلاتی وجود دارد که به عنوان چالش آن را باید مورد بررسی قرار دهیم.تنها راه رسیدن به مقصود قانون واخلاق که همانا رعایت، حق سکوت متهم دردادرسی ها است عبور ازاین موانع وچالش هاست .دغدغه محقق این است که چالش های پیش رو را باید شناسایی ودر جهت رفع این گونه چالش ها باید به دنبال سازو کارهای اخلاقی، حقوقی ،قضایی واداری ،انتظامی باشیم تا ضمن حفظ کلیت نظام حقوقی ،به حقوق مسلم متهم نیز بی توجهی نشده باشد درتحقیق پیش رو از روش توصیفی وکتابخانه ای استفاده شده است ونتایجی که از این تحقیق به دست می آید پیش بینی سازو کارهایاخلاقی و تقنینی ،قضایی ،اداری وانتظامی برای تسهیل در اجرای رعایت حق سکوت در مراحل مختلف دادرسی است ،شناخت راهکارها جهت رفع چالش های موجود، موجب برداشتن گام بسیار مفید وموثری در راستای عادلانه نمودن سامانه دادگستری جنایی می شود.
مقایسه نقش خانواده و مدرسه در جامعه پذیری دینی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه فیروزآباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تربیت اسلامی سال پانزدهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳۲
93 - 116
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به مقایسه نقش خانواده و مدرسه در جامعه پذیری دینی دانش آموزان پرداخته است. روش تحقیق پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر فیروزآباد بوده که تعداد 366 نفر به عنوان نمونه براساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. داده ها توسط نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفته و میزان پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین جامعه پذیری دینی دانش آموزان از حد متوسط (100) بالاتراست (178/113). بین جامعه پذیری دینی و متغیرهای پایگاه اقتصادی−اجتماعی، نقش الگویی خانواده، سرمایه فرهنگی، نقش معلم، شیوه های فرزندپروری، انواع سبک های مدیریت، نقش مربی و نقش محتوای کتاب های درسی رابطه معناداری وجود دارد. نقش خانواده در کل در جامعه پذیری دینی دانش آموزان بیشتر از مدرسه است. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که متغیرهای مستقل وارد شده در مدل رگرسیون 6/49درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کند.
تکالیف والدین در قبال تربیت فرزند در اسلام و یهودیت(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به تبیین وظایف بنیادین والدین در قبال فرزند از منظر اسلام و یهودیت می پردازد و وجوه اشتراک آموزه های دینی در زمینه تربیت، به ویژه تربیت اخلاقی کودک را می نمایاند. در مجموع، نُه وظیفه والدین که تربیت بنیادین کودک متأثر از آنهاست، عبارتند از: انتخاب همسر شایسته؛ توجه به دستورات شریعت در بدو تکوین نطفه؛ تکیه بر مقام و اراده ربوبی و استمداد از او در امر تربیت؛ تزکیه و تأدیب خویشتن؛ تکریم کودک؛ آموزش مفاهیم اخلاقی به او؛ توجه به استعدادهای ذاتی کودک در برنامه ریزی تربیتی برای او؛ ایجاد علاقه به خداوند در کودک؛ و دقت در نحوه مواجهه با خطاهای او. گرچه دستورات دینی و مصادیق توصیه های تربیتی به والدین در اسلام و یهودیت متفاوتند، تمایزی در اصول و رویکردهای کلی آنها ملاحظه نمی شود. این پژوهش می تواند نقش ادیان در تربیت اخلاقی را تبیین کرده، بر ضرورت التزام به شریعت و باورهای دینی تأکید کند و پیروان را به اشاعه اخلاق دینی ترغیب نماید. کار تحقیق، به روش مطالعه کتابخانه ای صورت گرفته و در مواردی نیز از مصاحبه بهره برداری شده است.
بررسی نقش بیمه مسئولیت اجتماعی و حرفه ای حسابرسان بر ریسک شهرت اخلاقی و کیفیت حسابرسی با استفاده از رویکرد دلفی و معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی بررسی نقش بیمه مسئولیت اجتماعی و حرفه ای حسابرسان بر ریسک شهرت اخلاقی و کیفیت حسابرسی با استفاده از رویکرد دلفی پرداخته است. یکی از روش های از بین بردن ریسک، انتقال ریسک می باشد و از آنجائیکه حسابرسان به دلایل مختلف از جمله قصور ممکن است با ریسک هایی مواجه شوند، بیمه مسئولیت حرفه ای در این بین برای آنها راهگشا است. این مطالعه از طریق رویکرد دلفی و براساس 95 پرسشنامه تکمیل شده توسط حسابرسان در سال 1397 صورت گرفت. با استفاده از روش معادلات ساختاری نتایج فرضیه اول نشان داد که حسابرسان مستقل بیمه مسئولیت اجتماعی و حرفه ای را بر کاهش ریسک شهرت خود مؤثر می دانند و ارتباط مثبت و معناداری میان بیمه مسئولیت اجتماعی و حرفه ای و کاهش ریسک شهرت اخلاقی حسابرسان وجود دارد. در ارتباط با فرضیه دوم نتایج نشان داد که بیمه مسئولیت اجتماعی و حرفه ای منجر به کاهش کیفیت حسابرسی می شود
اضطراب مرگ و روش های اخلاقی کاهش آن؛ با استفاده از نمونه های مثبت در آموزه های اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اخلاق وحیانی سال هشتم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۱۸)
111 - 141
حوزه های تخصصی:
شایع ترین و زیر بنایی ترین اضطراب بشری، اضطراب مرگ است که گاه به اضطراب مرضی تبدیل شده و در زمره رذائل اخلاقی قرار می گیرد. در این پژوهش بر اساس تعالیم دینی و نمونه های مثبت مواجهه با مرگ، راه کارهای اخلاقی برای کاهش اضطراب مرگ، رویارویی مناسب با آن و طی کردن مطلوب این مرحله مهم از زندگی ارائه شده است. در این تحقیق با استفاده از تحلیل محتوای کیفی و روش کیفیِ اجتهاد دانش دینی، تلاش شد با تتبع و بررسی تعالیم اسلامی به طبقه بندی منسجمی از آیات و روایات مربوط به مرگ و انواع مواجهه با آن دست یابیم؛ لذا انواع مواجهه مثبت اخلاقی با مرگ و شاخص های دست یابی به آن استنباط و استخراج شد تا بتوان در پرتو آن با رویکرد شناختی به افزایش آگاهی و تقویت بینش و در نتیجه کاهش اضطراب و مواجهه ی مطلوب با مرگ برسیم. استخراج الگوهای مثبت مواجهه با مرگ مانند مرگ در حال ایمان به خدا، مرگ در حال اسلام، مرگ در زمره نیکان، مرگ در حال پاکی، مرگ نفس مطمئنه، شهادت، مرگ با معرفت و ولایت اهل بیت پیامبر و مرگ در حال تحصیل علم را می توان به عنوان یافته های این تحقیق برشمرد. معرفی برخی شاخص های اخلاقی مانند: تقویت برنامه های عبادی، آماده شدن برای مرگ با اعمال صالح و ماندگار، ترک گناه، توبه، تقویت اخلاص، افزایش شناخت خدا، ایجاد و تقویت معرفت و ارتباط با معصومین و همنشینی با افراد نیک کردار را می توان از نتایج مقاله برشمرد.
ارائه مدل برنامه درسی تربیت سیاسی بر اساس ساحت تربیت اجتماعی – سیاسی سند تحول بنیادین آموزش وپرورش برای دانش آموزان دوره متوسطه اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف ارائه مدل برنامه درسی تربیت سیاسی بر اساس ساحت تربیت اجتماعی-سیاسی سند تحول بنیادین برای دانش آموزان دوره متوسطه اول با رویکرد کیفی انجام شد. نمونه مورد مطالعه بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس قاعده رسیدن به حد اشباع در تحقیقات کیفی، با حضور 14 نفر صاحب نظران حوزه برنامه ریزی درسی و تربیت سیاسی، 9 نفر اعضا گروه تألیف کتاب های درسی و 6 نفر از سرگروه های معلمان، صورت گرفت. ابزار پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته می باشد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از روش های تحلیل محتوای مقوله ای و مضمون استفاده شد. نتایج نشان داد مبانی فلسفی برنامه درسی تربیت سیاسی رئالیسم اسلامی؛ نظریه مطلوب برنامه درسی، نظریه تحول گرا؛ ساختار مفهومی برنامه درسی تربیت سیاسی شامل عدالت، عزتمندی، قانون مداری، انتخاب، مسئولیت پذیری، شناسایی وظایف نهادهای سیاسی، مشارکت، میهن دوستی؛ ساختار سازمان دهی برنامه، تلفیقی (وحدت در درون یادگیرنده) و ساختار نحوی برنامه درسی تربیت سیاسی تفسیری و انتقادی است. به دنبال این یافته ها کیفیت عناصر نه گانه مورد بررسی و تائید صاحب نظران قرار گرفت و در نهایت نتایج نشان داد دروس مطالعات اجتماعی، فارسی، مهارت های نگارشی و فرهنگ و هنر از بیشترین پتانسیل برای پرداختن به برنامه درسی تربیت سیاسی در دوره متوسطه اول برخوردارند. در نتیجه می توان گفت که جامعیت و توجه به عناصر مؤثر برنامه درسی فوق الذکر می تواند به بهبود سطح دانش، نگرش و بینش سیاسی دانش آموزان متوسطه اول کمک کند.
«مدرسه صالح» کانون تحقق حیات طیبه با تأکید بر جامعه محلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تبیین روابط مدرسه صالح با جامعه محلی است. ازآنجاکه مدرسه صالح که در سند تحول آموزش و پرورش به آن اشاره شده مدرسه ای برای تحقق حیات طیبه است، پژوهش حاضر سعی دارد با تبیین روابط مدرسه صالح و جامعه محلی، در عملیاتی کردن این مدرسه مفهومی گامی بردارد؛ چرا که اکوسیستم مدرسه صالح در تعامل با محیط ضمن درک نیازها و ارتقای یادگیری، می تواند تحول آفرین شده و پویایی و رشد دوجانبه ایجاد کند. این پژوهش با رویکرد کیفی و با استفاده از تحلیل مضمون متن مصاحبه صاحب نظران و مطلعین خبره و ادبیات تحقیق در این حوزه به این نتایج دست یافته که مدرسه به عنوان نهاد فرهنگی ویژه و بخشی از اکوسیستم تربیتی و آموزشی، نیازمند توسعه یادگیری ازطریق شبکه سازی و اشاعه آن به سمت امت اسلامی است. مدرسه که بخشی از یک جامعه است می تواند در جریان های اجتماعی ناظر به اصلاح مداوم موقعیت، فعال باشد، مشارکت کند و مشارکت بپذیرد. این مشارکت می تواند با نهادهای محلی به خصوص با مدارس و دانشگاه ها و سایر نهادها صورت بگیرد تا در این ارتباط با مشکلات، مسائل و نیازها شناسایی شده و در شبکه ای با برنامه ریزی به حل مشکلات اقدام کند. همچنین مدرسه از منابع و فرصت های موجود در جامعه محلی برای رشد و توسعه خود و حل مسائل استفاده خواهد کرد. این فرایند دو سویه منافعی دارد که با هم افزایی شکل گرفته در بستری یکپارچه بدون رقابت توزیع می شود. در این نگرش، خانواده، مدرسه و دانشگاه، کانون های فرهنگی و تربیتی، شوراها و بستر جامعه محلی فضاهای تربیتی مکملی هستند که در کنار یکدیگر برای تربیت دانش آموخته صالح و شکل گیری امت اسلامی تلاش می کنند.