این پژوهش به مقایسه نقش خانواده و مدرسه در جامعه پذیری دینی دانش آموزان پرداخته است. روش تحقیق پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر فیروزآباد بوده که تعداد 366 نفر به عنوان نمونه براساس فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه است. داده ها توسط نرم افزار SPSS مورد پردازش قرار گرفته و میزان پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ محاسبه شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین جامعه پذیری دینی دانش آموزان از حد متوسط (100) بالاتراست (178/113). بین جامعه پذیری دینی و متغیرهای پایگاه اقتصادی−اجتماعی، نقش الگویی خانواده، سرمایه فرهنگی، نقش معلم، شیوه های فرزندپروری، انواع سبک های مدیریت، نقش مربی و نقش محتوای کتاب های درسی رابطه معناداری وجود دارد. نقش خانواده در کل در جامعه پذیری دینی دانش آموزان بیشتر از مدرسه است. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که متغیرهای مستقل وارد شده در مدل رگرسیون 6/49درصد از واریانس متغیر وابسته را تبیین می کند.