فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۴۱ تا ۳۶۰ مورد از کل ۵٬۶۶۹ مورد.
تحلیل معنایی علیت در فلسفه ارسطو و ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
ارسطو برای نخستین بار در تاریخ فلسفه، نظریه علل اربعه را مطرح کرد و از آن برای بررسی ساختار رویدادهای طبیعت و توجیه تغییرات عالم بهره گرفت. علل در فلسفه ارسطو هم باعث تحقق شیء در خارج میشوند و هم سبب شناخت آن. ابن سینا با استفاده از منابع فکری متعدد، از نوافلاطونی گرفته تا اندیشه های دینی در اسلام، علیت را به گونه ای دیگر تفسیر کرد و توانست با آن نظام خلقت را تبیین فلسفی نماید. علیت در نظام فلسفی ابنسینا بر مدار وجود است، نه حرکت؛ و علیت، هستی موجودات را تبیین می کند، نه فقط حرکت آن ها را. از این رو با وجود آن که علیت و توابع آن هم در فلسفه ارسطو و هم در فلسفه ابن سینا نقش محوری دارد، اما نگرش این دو فیلسوف به این نظریه متفاوت بوده است. به نظر می رسد این تفاوت در تعاملی دوسویه با تطور معنایی علت از فلسفه ارسطو به فلسفه ابن سینا شکل گرفته است. برای روشن شدن علت این تفاوت لازم است تا معنای علیت نزد این دو فیلسوف به خوبی تبیین گردد تا واضح شود که هر یک از این دو فیلسوف برای علیت و علت چه واژه ای را به کار می بردند و از آن چه معنا و کاربردی انتظار داشتند.
کتاب شناخت
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۹ شماره ۲۷۷
حوزه های تخصصی:
عشق از منظر شیخ اشراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نگاه «سهروردی» به مقوله « عشق»، نگاهی فیلسوفانه و عارفانه است. وی «عشق»، «حسن» و «حزن» را سه فرزند «عقل» می خواند، «حزن» و «رنج» را همواره ملازم و همرکاب «عشق» می شمارد و رسیدن به «حسن» وکمال را جز از طریق «عشق» میسر نمی داند.
به تعبیر وی عشق پیچکی را ماند که درخت را در میان می گیرد، رطوبت آن را در خود کشیده، می خشکاند، تن را فانی کرده و جان را بقا می بخشد. در نگاه او «عشق» محبتی مفرط و بیرون از حد است که در مجموعه هستی، سریان دارد و هر موجودی، چه نوری و چه غیر نوری، از آن بهره و نصیبی دارد و این «عشق» است که رابط وجودی، میان موجودات عالم است.
سالک طریق، باید از دو وادی «معرفت» و«محبت» گذر کند و گاو نفس را در پیش پای «عشق» قربانی نماید تا به آب حیات «عشق» رسد و از آن جرعه ای برگیرد. غایت این «عشق» تشبه به خدا و فنای در اوست.
دلایل عقلی و نقلی تجرد نفس از منظر علامه طباطبایی(ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نفس انسان مهم ترین بخش وجود بشری است که در طول تاریخ همواره مورد بحث و گفتگو بوده است. مادی انگارانِ نفس انسانی به انگیزه های مختلف سعی دارند یا وجود نفس را انکار نمایند یا آن را مادی و خارج از عالم مجردات بشمارند. علامه طباطبایی(ره) با استدلال های مزجی، هم وجود نفس و هم تجرد آن را به اثبات می رساند. ایشان نفس را موجودی مجرد می داند که موطنی غیر از عالم طبیعت دارد. نفس مجرد در نگاه ایشان با ابزار مادی قابل درک نیست و با تجربه آزمایشگاهی نمی توان به بررسی آن پرداخت. خودآگاهی، شهود باطنی و درک بساطت نفس از جمله دلایلی است که علامه برای اثبات وجود نفس و مادی نبودن نفس به آنها استناد می کند. این مقاله سعی دارد دلایل عقلی و نقلی علامه طباطبایی را در اثبات تجرد نفس بیان نماید و تا حدی نیز به شرح و دسته بندی آنها بپردازد.
شناخت ابعاد وجودی انسان از نگاه ابن عربی و شنکره(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
خداوند انسان را به صورت خود آفریده است. ازآنجاکه انسان موضوع اصلی آفرینش است، اندیشمندان ادیان مختلف، درباره او بحث کرده اند و برایش ابعادی برشمرده اند. شناخت این ابعاد، برای رسیدن به هدف خلقت، یعنی کمال، ضروری است. این مقاله، دیدگاه دو متفکر بزرگ، ابن عربی مسلمان و شنکره هندو را درباره ابعاد وجودی انسان بررسی می کند. هردو معتقدند انسان دو بعد مادی و روحانی دارد. با برداشتن حجاب مادیات، روح او با یگانه مطلق یکی می شود و به کمال می رسد. آن ها معتقدند ابعاد وجودی انسان، فقط در ویژگی ها متفاوت اند؛ اما در اصل وجود، تفاوتی ندارند.
مراتب سیر و سلوک از دیدگاه ملاصدرا
حوزه های تخصصی:
درفلسفه اسلامی مسئله عقل ومراتب آن،اهمیت زیادی یافته است.به جهت وجود منابع غنی وحیانی وتاکید منابع شیعی،فلاسفه مسلمان اهتمام خاصی بر آن داشته اند.در فلسفه اسلامی،عقل نه تنها منافاتی با عرفان و سیروسلوک ندارد،که مکمل آن است. حکیم ملاصدرا در جهت تبیین این مسئله وتوضیح توافق میان عقلانیت، شریعت وطریقت عرفانی، مراتب سیروسلوک رابا بیان مراتب عقل آغاز می کند،بامراتب سیروسلوک و سفرهای نفسانی،ادامه می دهد تابه رتبه شهود وعیان رسد که همان مرتبه انسان کامل ومقام محمود محمدی(ص) است.
امکان معرفت و چیستی آن در معرفت شناسی فیلسوفان صدرایی و کارتزین ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
در میان مباحث معرفت شناسی معاصر، دو مسئله امکان معرفت و چیستی آن، از جمله مباحث مهم به شمار می آیند. فیلسوفان حکمت متعالیه و فیلسوفان دکارتی، هر دو به امکان معرفت حقیقی اذعان دارند. همچنین آنها معرفت حقیقی را تعریف، و آن را به اقسام متفاوتی تقسیم می کنند. شکاکیت، تقسیم علم به حصولی و حضوری، سخن از تصور و تصدیق و اقسام آن و استفاده ایشان از منطق و به ویژه بحث قیاس و مباحث پیرامون آن، به منزله روش رسیدن به معرفت، از دیگر مباحث مهم در مقایسه معرفت شناسی این دو گروه در باب مسئله امکان و چیستی معرفت است.
بررسی غایت اخلاق از دیدگاه ابن سینا(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه ابن سینا در اخلاق برگرفته از مبانی فلسفی وی است و، بنابراین، تعریف و موضوع و مسائل و روش و غایتی که برای اخلاق ارائه می دهد برگرفته از آن مبانی فلسفی است. در این مقاله، تلاش ما برای تبیین غایات و اهداف اخلاق از دیدگاه ابن سینا است و آن را با توجه به آثار ابن سینا مورد توجه و بررسی قرار داده ایم. غایت اخلاق در نظر ابن سینا کمال عقل عملی است که به معنای حصول ملکه اعتدال است. حصول ملکه اعتدالْ کمالِ متوسط و مقدمه برای رسیدن به کمال عقل نظری است و کمال عقل نظری از دید ابن سینا دارای مراتبی است که عالی ترین آن اتصال با عقل فعال است. کمال نفس در جنبه عملی و نظری انسان را به سعادت و خیر می رساند. انسان ها به اعتبار تحصیل مراتب کمال در جنبه عقل عملی و عقل نظری دارای مراتب مختلف سعادت می گردند. بر دیدگاه ابن سینا اشکالات جدی ای وارد است که در پایان مقاله مورد توجه قرار می گیرد.
تصویر زندگیِ پس از مرگ در فلسفه، ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا به معاد روحانی و جسمانی اعتقاد دارد، ولی صرفاً به بررسی فلسفی معاد روحانی میپردازد و معاد جسمانی را به دین واگذار میکند. تصویری که او از معاد روحانی به دست میدهد بر فیلسوفانِ پس از او بسیار اثرگذار بوده است. روش کار او چنین است که ابتدا به ذکر پنج اصل دربار? قوای نفس و رابط? آنها با لذّت و الم هر یک میپردازد و آن گاه این پنج اصل را در مورد نفس ناطقه پیاده میکند. علّتْ آن است که بر اساس نفس شناسی او ذات نفس عقل است و حواسّ ظاهر و باطن به علّت تعلّق نفس به بدن تحقّق دارند و به همین علّت بعد از مرگ که بدن وجود ندارد حواسّ ظاهر و باطن نیز معدوم اند و هر گونه معاد روحانی مربوط به قوّ? ناطقه خواهد بود. او افراد بشر را با توجّه به جنب? نظری و ملکات عملی و همچنین مقصّر یا معاند بودن تقسیم میکند و وضعیّت هر یک را در زندگی بعدی مورد بررسی قرار میدهد. بخشی از مباحث او نیز به وضعیّت عدّه ای که وی از آنها با تعابیری چون «نفوس بُله» و «نفوس ساده» یاد کرده اختصاص دارد. از نظر او عذابِ ناشی از جنب? نظریِ نفس دائمی است، ولی عذابِ ناشی از ملکات رذیله دائمی نیست و به پایان میرسد.
ماهیت اصل امتناع تناقض و فروع سه گانه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«اصل امتناع تناقض» زیربنایى ترین اصل معرفت بشرى است که انکار آن به انکار همه علوم و سقوط در سفسطه و شکاکیت مى انجامد. در این مقاله تلاش ما در جهت شناخت ماهیت تناقض و برخى وجوه کمترشناخته شده آن است که غفلت از آنها موجب وقوع در مغالطاتى پرشمار است. با تحلیل دقیق تناقض، به این نتیجه مى رسیم که حقیقت تناقض چیزى جز «اجتماع و ارتفاع نفى و اثبات متعلق به امر واحد» نیست و این امر به حکم بدیهى عقل، هم در جانبِ اجتماع و هم در جانبِ ارتفاع باطل است. هرچند اصل یادشده بدیهى است، به تناسب متعلق نفى و اثبات، ممکن است رسیدن به لازم نقیض، پیچیده شود و در نتیجه تشخیص تناقض، دشوار گردد. به طورکلى اصل امتناع تناقض به سه اصل دیگر متفرع مى گردد که هریک از آنها به حسب متعلقش در حوزه خاصى جریان مى یابد. گاه متعلق نفى و اثبات، اعیان موجودات است و گاه حیث حکایتگرى مفاهیم از مصادیق خود و گاه نیز صدق و کذب قضایا. ما این تناقض ها را به ترتیب تناقض اعیان، تناقض محمول ها و تناقض قضایا نامیده و احکام آنها را بررسى کرده ایم.
نگاهی انتقادی به مبانی معرفتشناسی فمینیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۶ شماره ۱۲۱
حوزه های تخصصی:
«معرفتشناسی فمینیسم» رویکردی است نوظهور که با تکیه بر تأثیر مستقیم عنصر جنسیت بر معرفت در جامعه غربی متولد شد. اگرچه غایت و هدف این رویکرد به منظور از میان برداشتن تبعیض ادعا شده در معرفت است؛ با این حال، بحث تازهای در عرصه معرفتشناسی مطرح میسازد که پیش از این در معرفتشناسی برجسته نشده بود. رویکردهای سهگانه رادیکال، لیبرال، و از لحاظ دیدگاه هر کدام با توسّل به معرفتشناسیهای پیش از خود، به نحوی موضوع تأثیر جنسیت بر امر شناخت را مورد بررسی قرار دادند. با اینهمه، این رویکردها در درون خود، از مبانی معرفتشناسی حاکم بر عصر نوین بهره برده و به نوعی آنها را مبنای کار خود قرار دادهاند. به عبارت دیگر، درون هر رویکرد معرفتشناسی فمینیستی، خواه رویکردی حداقلی باشد یا حداکثری، عناصری مانند تفکیک دکارتی سوژه و ابژه، عقل دکارتی، توجه به جایگاه سوژه، ذاتگرایی و واقعیت ثابت قابل مشاهده و ردگیری است. از اینرو، بررسی این مبانی کمک زیادی به روشن شدن معرفتشناسی فمینیسم میکند.
بنیادهای معرفت یا معرفت های بنیادین
حوزه های تخصصی:
چکیده
پیش نیاز هر نوع گفت و گوی ثمربخشی، به ویژه در حوزه معارف دینی، پذیرش واقعیات خارج از ذهن و تصور انسان و نیز پذیرش امکان شناسایی و شناساندن آن است که مرز عبور از سفسطه و شکاکیت مطلق شمرده میشود. این همه، جز با پذیرش بدیهیات معرفتی، یعنی اصولِ اثباتناپذیر یا بینیاز از اثبات، تحقّق نخواهد یافت. از این جهت، پرداختن بدین اصول بر دیگر مباحث، تقدّم منطقی دارد.
وصول به چنین نتیجهای، توجه به برخی تقسیمبندیهای اولیه را در حوزه منطق و معرفتهای بشری میطلبد که عمدتا تقسیم علم به حضوری و حصولی و نیز تقسیم حصولی به بدیهی و نظری و اثبات ضرورت وجود بدیهیات و اقسام آن است که بنیاد تمامی دانشهای بشری در تمامی شاخههای علوم به حساب میآید.
یادآوری این امر ضروری است که ممکن است عواملی در فعّال یا کم اثر و یا حتی بیاثر شدن این درک و دریافتهای اولیه، اثر گذارند، نقش دین و کتابهای آسمانی، به ویژه قرآن، تأیید، تقویت و غفلتزدایی از این بدیهیات، دانسته شده و با ذکر نمونههایی، برای تأکید این مطلب، بحث پایان میگیرد.
چیستی صادر اوّل، ادله و لوازم فلسفی آن در فلسفه ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین و تشریح صادر اوّل، دغدغة ذهن حکمای اسلامی بوده است. حکمای مشاء، صادر اوّل را عقل اوّل دانسته اند. ملاصدرا صادر اوّل را گاهی عقل اوّل و در برخی آثار خود وجود منبسط دانسته است. این مقاله تلاش دارد، علاوه بر ارائه نظر ملاصدرا در باب این موضوع، عبارات به ظاهر متعارض ملاصدرا در باب صادر اوّل را توجیه کند. این تحقیق به این پرسش پرداخته که آیا فلسفة ملاصدرا توان اثبات فلسفی وجود منبسط به عنوان صادر اوّل را دارد؟ و این اثبات بر پایه کدام تقریر از وحدت وجود صورت می گیرد؟ در ادامه با اثبات ادعاهای فوق لوازم فلسفی و احکام و عوارض صادر اوّل به نحو استقرائی إحصا شده است.
حدیث کنز مخفی در آینة حکمت متعالیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بسیاری از آثار اندیشمندان مسلمان به حدیث قدسی «کنت کنزاً مخفیاً فأحببت أن أعرف فخلقت الخلق لکی أعرف» اشاره شده است. برخی با دیدة تردید یا انکار به سند و محتوای حدیث نگریسته اند، اما بسیاری آن را درخور اعتنا دیده و نتایج بسیار از آن استنباط کرده اند. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به بررسی نحوة نگرش بنیانگذار حکمت متعالیه و برخی از پیروان آن به این حدیث می پردازد. ملاصدرا غایت و مطلوب بودن خداوند را، برای ذات خویش و دیگر موجودات، به ترتیب با اسامی الهی «اول» و «آخر» تطبیق می کند. او کنز مخفی را اشاره به مرتبة احدیت صرف می داند و برای تبیین نحوة احتجاب و ظهور در حدیث کنز حق تعالی چهار وجه ذکر می کند. ملاصدرا برخلاف جمهور متکلمان ارادة خداوند را منبعث از علم او به نظام خیر می داند که تابع علم او به ذات خویش است و بر همین اساس، حب ذاتی و عشق ازلی خداوند را سرچشمة ارادة او برای آفرینش معرفی می کند. همچنین، این حدیث را می توان به منزلة تفسیر آیة «و ما خلقت الجن و الانس الا لیعبدون» (ذاریات: 56) در نظر گرفت که بر اساس آن، عبادت معرفت است و انسان کامل، که جلوه گاه بروز همة صفات الهی است، غایت قصوای همة آفرینش خواهد بود.
تحلیل انتقادی برهان وجوب و امکان ابن سینا و نقد ملاصدرا بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
برهان وجوب و امکان را فارابی ابداع و ابن سینا به کمال رساند. برهان فارابی مبتنی بر امتناع تسلسل است؛ اما ابن سینا در ضمن برهانِ خویش به ابطال تسلسل می پردازد. بنابراین، پذیرش برهان سینوی منوط به پذیرش استحاله تسلسل به عنوان یک اصل نیست و این یکی از تفاوت های برهان سینوی با برهان وجوب و امکان فارابی است. اگرچه ابن سینا در اشاراتمدعی فراتر از این نوآوری است و می گوید تقریر اشارات، وجود واجب را حتی با فرض جواز تسلسل اثبات می کند، اما به نظر می رسد اولاً، برهان وجوب و امکان ابن سینا در اشارات، برخلاف ادعای او و تصور رایج ، امتیاز چشم گیری نسبت به تقریر های این برهان در مبدأ و معادو نجاتندارد و ثانیاً، این ادعای او در مورد هیچ یک از تقریرهایش صدق نمی کند. یکی دیگر از ایراد های برهان سینوی نادرستیِ مبنای او در بابِ نیاز معلول به علّت است. در عین حال، نقدِ «ممکن الوجود نبودنِ سلسله ممکنات» را نیز نمی توان از ملاصدرا پذیرفت؛ زیرا اوّلاً فرضِ مساوقت وحدت و وجود که استدلال او مبتنی بر آن است، نمی تواند حد وسط قرار گیرد و ثانیاً این نقد با نظریه او در باب وحدت حقیقی عالم ناسازگار است.
بازتعریف مفهوم نظم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برهان نظم از دیرباز مورد توجه فیلسوفان و متکلمان بوده است. با وجود تقارب محتوای این برهان با مضامین وحی، در ماهیت، مبادی، مقدمات و نتایج آن اختلاف نظر فراوانی وجود دارد و پاسخ به چیستی مفهوم نظم، تعیین مصادیق نظم در جهان طبیعت، چرایی نظم و چگونگی دلالت نظم بر وجود ناظم هوشمند همواره دغدغه پژوهشگران در حوزه کلام جدید است.
این مقاله در پی آن است که به واکاوی مفهوم و اقسام نظم بپردازد، زیرا بسیاری از اختلاف ها و تشتت آرا در باب برهان نظم (برای اثبات وجود خدا)، ناشی از ابهام در مبادی تصوری آن است. نظم مفهومی قیاسی و معقول ثانی فلسفی است که به سه عنصر داشتن اجزا، هماهنگی و هدفداری متکی است. هر کدام از این عناصر شرط لازم (و نه شرط کافی) برای حصول این مفهوم هستند. مفهوم نظم با ملاک های متعدد به اقسام گوناگون تقسیم می شود. محققان معتقدند برخی از اقسام در این برهان کارایی ندارند. در این نوشتار، سعی بر آن است که به بررسی و نقد این دیدگاه ها بپردازیم.
نظر متکلمین معتزلی درباره صفات خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر چه فرق مختلف متکلمین همچون اشاعره ، معتزله و امامیه اختلاف نظر زیادی در اصول و فروع دین دارند اما جملگی در اصل توحید که محور دین اسلام را تشکیل می دهد موافقت دارند . با این حال تفاسیر گوناگون ، بعضأ متضاد و بلکه متناقضی که از همین اصل ارائه نموده اند ‘ ریشه همه اختلافات دیگر است . متکلمین معتزلی که استدلال عقلی را ملاک قضاوت در باب توحید دانسته اند با تکیه بر بساطت مطلق ذات و نفی وحدت صفت و موصوف به ذاتی که در واقع فاقد صفات است قائل شده و پس از آن در توضیح و تبیین صفات اعلام شده در کتاب قرآن به تکلف افتاده اند . رأی آنان درباره علم و قدرت الهی اگر با دقت مورد ارزیابی قرار گیرد مستلزم نفی این صفات می باشد . بزرگان این مکتب برای آنکه بدین ملازمه تصریح ننمایند که این مقاله تتبعی است در آثار آنان .
لغزش های ابن تیمیه(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی: