مقالات
حوزه های تخصصی:
ملّاصدرا در تحلیل ایمان به گزارش و تفکیک مفهومی تعریف های گذشتگان میپردازد. از نظر او علم یا تصدیق یقینی مفهومی محوری در ایمان است. او جایگاه مفاهیم دیگری چون اقرار زبانی، احوال، و اعمال را در مفهوم ایمان بررسی میکند و آن ها را به مفهوم علم پیوند میزند. پس از این تلفیق، وی از مفاهیم فلسفی، عرفانی، و قرآنی همچون توحید، حکمت، نور، و عقل یاری میجوید تا فرادیدگاه خود در مسئل? ایمان را به تصویر کشد. طیّ این مراحل نشان دهند? استفاد? ملّاصدرا از روش میان رشته ای با الگوی تلفیقی است.
بررسی انتقادی مدل پلورالیسم دینی جان هیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرضیّ? پلورالیسم دینی جان هیک تلاشی است که وی از درون سنّت مسیحی برای تبیین رابط? مسیحیّت با دیگر ادیان جهان صورت داده است. ادّعای اصلی هیک آن است که هم? ادیان از ارزش معرفتی یکسانی برخوردارند و هم? آن ها در راهنمایی پیروانشان به سمت رستگاری نهایی موفّق عمل میکنند. هیک برای تبیین و توجیه ادّعای خود ابتدا باید در مقابل ناواقع گِرَوان از واقع گروی گزاره های دینی حمایت، و سپس در مقابل شمول گروان و انحصارگروان از تفسیر پلورالیستیِ مسئل? تنوّع ادیان دفاع کند. امّا به نظر میرسد که مدل پلورالیسم دینی هیک دچار تعارضات درونی بسیاری است که بیان آن ها هدف اصلی این مقاله است. به این منظور، به بیان سه دسته از انتقادات وارد بر این مدل اشاره خواهد شد: نخست انتقاداتی که به ناکثرت گروانه بودن این مدل اشاره دارند، دوم انتقاداتی که به عدم امکان پذیرش این مدل در سنّت مسیحی میپردازند، و سوم انتقاداتی که از ناکارآمدی این مدل در دستیابی به اهداف از پیش مشخّص شده پرده برمیدارند.
بررسی برهان های ریاضیّاتی ابطال تسلسل بر اساس نظریه مجموعه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از براهین ابطال تسلسل در فلسف? اسلامی، مانند برهان تطبیق یا برهان آحاد و الوف، مبتنی بر مبانی و مقدّمات ریاضیّاتیاند. تحلیل و استخراج این مقدّمات پرده از ماهیّت ریاضیّاتی این برهان ها برمیدارد و نشان میدهد که در کنار رویکرد فلسفی به این براهین میباید از منظر ریاضیّات نیز به آن ها نگریست. با اتّخاذ این منظر، روشن میشود که شأن این براهین هم سنگ برخی پارادوکس هایی است که در ریاضیّات فراروی مفهوم بینهایت بزرگ مطرح شده اند. با استفاده از نظریّ? مجموعه های کانتور، پارادوکس های مزبور حلّ شده و راه برای پذیرش نامتناهی ریاضیّاتی هموار گشته است. با توجّه به ماهیّت ریاضیّاتی براهین ابطال تسلسل، بهره گیری از نظریّ? مجموعه ها نشان میدهد که مبانی و مقدّمات ریاضیّاتی براهین مزبور قابل خدشه و، در نتیجه، از اثبات امتناع تسلسل ناتوان اند.
بررسی برهانهای صدرالمتألهین در باب اصالت وجود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مطالعه در تمام آثار ملّاصدرا چهارده برهان برای اثبات اصالت وجود به دست میآید که این نوشتار آن ها را مورد بررسی قرار داده و بدین نتیجه رسیده است که صدرالمتألّهین برای اثبات اصالت وجود به مثاب? محور هستیشناسی حکمت متعالیه دو رهیافت کلّی را بهکار گرفته است: 1. اثبات اصالت وجود از راه سلب ویژگیهای امر اصیل از ماهیت؛ 2. ابطال اصالت ماهیت از طریق لوازم محال. و در پایان، معلوم میشود که رهیافت نخست و برهان هایی که بر آن مبتنی است وافی به مقصود و قویتر از رهیافت دیگر و استدلالهای ناشی از آن است.
تصویر زندگیِ پس از مرگ در فلسفه، ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا به معاد روحانی و جسمانی اعتقاد دارد، ولی صرفاً به بررسی فلسفی معاد روحانی میپردازد و معاد جسمانی را به دین واگذار میکند. تصویری که او از معاد روحانی به دست میدهد بر فیلسوفانِ پس از او بسیار اثرگذار بوده است. روش کار او چنین است که ابتدا به ذکر پنج اصل دربار? قوای نفس و رابط? آنها با لذّت و الم هر یک میپردازد و آن گاه این پنج اصل را در مورد نفس ناطقه پیاده میکند. علّتْ آن است که بر اساس نفس شناسی او ذات نفس عقل است و حواسّ ظاهر و باطن به علّت تعلّق نفس به بدن تحقّق دارند و به همین علّت بعد از مرگ که بدن وجود ندارد حواسّ ظاهر و باطن نیز معدوم اند و هر گونه معاد روحانی مربوط به قوّ? ناطقه خواهد بود. او افراد بشر را با توجّه به جنب? نظری و ملکات عملی و همچنین مقصّر یا معاند بودن تقسیم میکند و وضعیّت هر یک را در زندگی بعدی مورد بررسی قرار میدهد. بخشی از مباحث او نیز به وضعیّت عدّه ای که وی از آنها با تعابیری چون «نفوس بُله» و «نفوس ساده» یاد کرده اختصاص دارد. از نظر او عذابِ ناشی از جنب? نظریِ نفس دائمی است، ولی عذابِ ناشی از ملکات رذیله دائمی نیست و به پایان میرسد.
کارکردهای الهیاتی سکوت در آثار مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکوت یکی از مهم ترین بن مایه های الاهیّات عرفانی، به نحو اعم، و الاهیّات سلبی،به نحو اخص، است. سکوت آخرین مرحل? کوشش عارف و الهیدان عرفانی در تلاش برای سخن گفتن از خداست. در این مرحله، تمام ترفندها و روش های زبانی عارف رنگ میبازند. در نوشت? پیش رو به کارکردهای الاهیّاتی سکوت در آثار مولانا میپردازیم. در ابتدا به نقش محوری سکوت در آثار وی اشاره میکنیم. سپس به دلایل اخلاقی روانی و نیز دلایل زبانی ـ معرفتی دعوت به سکوت در آثار این عارف میپردازیم. رابط? معکوس عقل و سخن گفتن، نجات بخشیِ خاموشی، پرهیز از پریشانی ضمیر و نیل به جمعیت خاطر به مدد خاموشی، مراعات حال مخاطب، رازپوشی، پرهیز از خاصیّت تخدیری سخن وری، و پرهیز از کبر از مهم ترین دلایل اخلاقیروانی دعوت به سکوت است و ظرفیّت محدود زبان در بیان حقایق، بیان ناپذیری خدا و تلاش برای حفظ وحدت و رهایی از عالم مادّی، به طور اعم، و زبان بشری، به طور اخص، از دلایل زبانی ـ معرفتی فراخواندن به خاموشی به شمار میآید. در بخش آخر این مقاله نیز چرایی سخن گفتن به رغم فراخواندن به سکوت را بررسی میکنیم. از مهم ترین دلایل و علل سخن گفتن عارف و الهیدان، به رغم دعوت به سکوت، به مواردی هم چون به سخن در آمدن عارف از جانب خدا، سخن گفتن به واسط? اضطراری درونی، سخن گفتن از سر عشق ورزی به خدا و خلق، جنب? تعلیمی سخن و ارائ? قرینه ای بر بیان ناپذیری اشاره میتوان کرد.
لزومی حقیقی و لزومی لفظی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابن سینا شرطی لزومی با مقدّم ممکن و شرطی لزومی با مقدّم ممتنع را لزومی به حسب نفس الامر و لزومی به حسب الزام نامیده، و قسم دوم را در واقع و نفس الامر کاذب دانسته است. این حکمْ شگفت بلکه خلاف شهود است و، از این رو، نزاع های بسیاری در ردّ و قبول آن درگرفته است. در این مقاله، با گزارش انتقادی نزاع های یادشده، لزومی حقیقی و لفظی را به زبان منطق جدید و به کمک منطق موجّهات و منطق ربط تحلیل کرده ایم و نشان داده ایم که به کمک لزومی حقیقی میتوان به فهم بهتری از آرای منطق دانان مسلمان رسید و به دفاع از آموزه های منطق سنّتی پرداخت. در این ارتباط، سه موضوع مورد مناقشه در منطق سنّتی (یعنی عکس مستوی گزار? شرطی، تلازم شرطیّات، و مدّعای قطب الدین رازی مبنی بر لزوم سازگاری میان مقدّم و تالی لزومی صادق) را به کمک لزومی حقیقی شرح داده و از آنها دفاع کرده ایم.
نوآوری های فلسفی شهید سیّد مصطفی خمینی در الاهیّات بالمعنیالاخص(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهید سیّد مصطفی خمینی از فیلسوفان معاصر است که در مکتب حکمت متعالیه پرورش یافته و، بر اساس آن، آرای نوینی را عرضه کرده است. کتاب فلسفی باقیمانده از او با نام تعلیقات علی الحکمة المتعالیة حاوی نظرات خاصّ وی است. امّا در میان 29 جلد کتاب فقه، اصول، و تفسیر او نیز به طور پراکنده میتوان از نظرات اختصاصیاش در زمین? فلسف? اسلامی اطّلاع یافت. دیگر کتاب فلسفی او، القواعد الحکمیة، در حمل? ساواک از میان رفته و، به همین دلیل، گاهی مدّعاهای فلسفی وی بدون استدلال برجای مانده اند. نگارنده در مقاله ای دیگر به 32 نظری? جدید او در زمین? الاهیّات بالمعنیالاعم اشاره کرده و در این نوشته به 17 نظر فلسفی شهید در مباحث الاهیّات بالمعنیالاخص میپردازد و آن ها را با آرای گذشتگان مقایسه میکند ـ مباحثی همچون توحید و صفات حق، عوالم هستی که فعل خداوند است، و مباحث مربوط به معاد. اطّلاع از این آرا، علاوه بر رشد دادن به فلسف? اسلامی، در تدوین تاریخ جامع فلسف? اسلامی یاریرسان است.