فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۴۰۱ تا ۱٬۴۲۰ مورد از کل ۱۷٬۸۸۲ مورد.
۱۴۰۱.

سنت و سنت گرایی از دیدگاه فریتیوف شوان و دکتر سید حسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنت حکمت خالده نصر سنت گرایان شوان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۱۲ تعداد دانلود : ۱۶۵۰
سنت ­ گرایی که به عنوان جریانی معاصر در مقابل مدرنیسم قرار می گیرد ، به وجود یک سنت زنده، پویا و ازلی معتقد است که هرگز از بین نمی رود، واحد است و در قالب ها ی گوناگون متجلی می­شود. این معنای از سنت با سنت به معنای متعارف ؛ یعنی آداب، رسوم و عادت بسیار متفاوت است. در این دیدگاه سنت وسیله­ رسیدن انسان به خدا و شامل مبانی مابعدالطبیعه یا وجودشناسی، انسان شناسی، اخلاق و خداشناسی است. در قلب تمام سنن، حکمت خالده­ وجود دارد ؛ برخلاف نظر شوان که حکمت خالده را با مابعدالطبیعه مترادف و مابعدالطبیعه را علم به حقیقه الحقایقی می­داند که تنها از طریق تعقل قابل حصول است، نه از راه عقل جزیی. حکمت خالده از نظر نصر ""حاوی"" مابعدالطبیعه یا علم قدسی­ای است که به شناخت مبدأ کلی اهتمام می­ورزد. او برخلاف نظر ها کسلی که کاربرد اصطلاح حکمت خالده را برای نخستین بار از سوی لایب نیتز می­داند، معتقد است که این اصطلاح را برای نخستین بار آگوستینو استیوکو در دوره­ رنسانس به کار برده و در اندیشه اسلامی عنوان اثری است از ابن مسکویه. بنابراین، با استناد به این گفته­ نصر و با توجه به دوره­ حیات ابن مسکویه و نیز آگوستینو استیوکو، دقیق­تر به نظر می­رسد اگر کاربرد این اصطلاح را برای نخستین بار از سوی این حکیم مسلمان بدانیم. آنچه از نظر خواننده می­گذرد، مروری است بر برخی از مهمترین مبانی سنت گرایان و پیروان حکمت خالده با محوریت آراء شوان به عنوان تکمیل کننده­ طریق سنت گرایی و دکتر نصر به عنوان شارح آثار او و وجوه اختلاف و شباهت­ دیدگاه های این دو فیلسوف معاصر، تا با به دست آوردن چارچوبی برای شناخت سنت اصیل، پویا و جهان شمول، جایگاه حکمت خالده در اندیشه­های فلسفی معاصر روشن شود.
۱۴۰۶.

معنای زندگی از نگاه علامه طباطبایی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلید واژه ها: اخلاق خداباوری علامه طباطبایی معناداری حیات کمال و سعادت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۰۳ تعداد دانلود : ۱۳۳۶
معنای زندگی، یکی از مباحث مهم فلسفی است که از دیرباز تحت عنوان «هدف زندگی» مطرح بوده است. اینکه معنای زندگی چیست، و چرا ما آفریده شدیم، و اینکه چرا باید این همه رنج را در زندگی تحمل نماییم، از پرسش های اساسی و همیشگی انسان است. در این راستا، دیدگاه مفسر و فیلسوف معاصر، علامه طباطبایی که تأثیر افکارش بر اندیشمندان پسین، بر کسی پوشیده نیست، مورد بحث قرار گرفته است. نکته بدیع این است که از نگاه ایشان، زندگی در علم و آگاهی، پایبندی به اخلاق و رفتار انسانی، مسئولیت پذیری در پرتو تعالیم دینی و در خداباوری و روح توحیدی، معنا پیدا می کند و همهٔ بی معنایی و پوچی زندگی در خودفراموشی، تفکر دنیوی، عدم درک جایگاه انسانی، دوری از اعتقاد به خدا و انسان محوری است که ارمغان تمدن غرب است.
۱۴۰۹.

"چگونه از دین دفاع کنیم؟ حاشیه‏اى انتقادى بر مقاله «اعتبار تئوریهاى علمى»

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۹۲
یکى از راه‏هاى حل تعارض علم و دین، تشکیک در حجیت معرفت‏شناختى تجربه و حس است که نویسنده محترم مقاله «اعتبار تئوریهاى علمى»(2) این رویکرد را برگزیده است. ناقد محترم در این نوشتار کوتاه در صدد است نشان دهد که چنین رویکردى منجر به تشکیک در خود دین نیز مى‏شود. بنابراین، راه حل مناسبى براى حل تعارض علم و دین نیست. شایان ذکر است که چاپ این دست مقالات که در مقام نقد نویسندگان مجله رواق اندیشه مى‏باشد لزوما به معناى تأیید محتوى آن از سوى مجله نیست بلکه تنها به منظور ایجاد فضاى نقد و مناظره، چنین مقالاتى امکان چاپ مى‏یابند. یکى از وظایفى که هر دینى بر عهده متدینان خود مى‏نهد، دفاع از آن دین است. این وظیفه در اسلام به نحو مؤکّد است؛ زیرا دین اسلام دین فطرت و عقل است. بنابراین، علاوه بر شرع اسلام، عقل و فطرت نیز این وظیفه را بر عهده مسلمین مى‏گذارد. یکى از وجوه دفاع از دین دفاع در برابر افکار و آراى رقیب است. متدین باید در برابر افکار و آراى رقیب بتواند چنان دفاعى از دین خود بنماید که معقولیت دیندارى خود را نشان دهد. علم جدید غرب یکى از همین رقباى دین شمرده مى‏شود که از جهاتى چند، رقیب دین شمرده شد؛ از جمله: 1ـ ارائه توصیفى از واقعیات مغایر با توصیف دین از آنها؛ 2ـ ادعاى ایجاد سعادت و بهشت دنیوى با تسریع در رشد تکنولوژى و تغییرات فوق‏العاده در شیوه زندگى بشر. در مقابل، متدینان به روشهاى مختلفى تلاش کردند در برابر این رقیب جدید و تازه نفس، از دین دفاع کنند و حتى به رقیب بتازند. یکى از قویترین و مهمترین این روشها خدشه در اعتبار تئورى‏هاى علمى است. در همین راستا، یکى از نویسندگان در مقاله «اعتبار تئوریهاى علمى» تلاش کرده است این اعتبار را زیر سؤال ببرد. وى با خدشه در اعتبار معرفت حسى و تجربى و با استمداد از آراى کوهن و فایرابند در فلسفه علم، در نهایت چنین نتیجه مى‏گیرد: «از این جهت، وقتى که نظریات علمى، از اعتبار نظرى برخوردار نیستند، در صورتى که میان یک نظریه علمى با یک نظریه فلسفى، عرفانى، دینى،... تعارض مطرح شود، نمى‏توان با اعتماد به آن نظریه علمى، نظریه رقیب را از صحنه خارج نموده و آن را باطل دانست.»(3) وى براى این منظور استقراگرایى و ابطالگرایى را نقادى نموده و به آراى نسبى‏انگارانه کوهن و فایرابند نگاه مثبت دارد. به نظر مى‏رسد این رویکرد به علم بیش از آن که به نفع دین باشد، به نفع رقباى دیگر دین، از قبیل اومانیسم و لیبرالیسم باشد. در این نقد به توضیح همین نکته مى‏پردازیم.
۱۴۱۲.

بایسته های تبلیغ فرهنگ مهدوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۷۱
در چند سال گذشته شور و شوق ظهور منجی موعود در سراسر جهان و در میان همه اقوام، ملل و مذاهب رشدی شتابان داشته و مباحث مربوط به آخرالزمان شناسی و منجی گرایی با سرعتی باورنکردنی گسترش یافته است. پیروان اهل بیت(ع) در سرزمین اسلامی ایران نیز به مدد انفاس قدسی حضرت بقیة اللّه الأعظم ـ أرواحنا له الفداء ـ توجه روزافزونی نسبت به موضوع مهدویت و انتظار پیدا کرده و عاشقان مهدی(ع) گوشه، گوشه این سرزمین را تبدیل به مجالس ذکر یاد و نام آن عزیز سفر کرده نموده اند. امروزه در کشور ما کمتر مرکز علمی، آموزشی و فرهنگی دیده می شود که در آن محفل، انجمن، کانون، گروه یا نشریه ای با هدف تبلیغ و ترویج فرهنگ مهدویت و انتظار یا تحقیق و پژوهش در این زمینه شکل نگرفته باشد. اما حساسیتها و ظرافتهای فرهنگ مهدوی، از یک سو، و آسیبهایی که ممکن است در این میان از سوی دشمنان دانا یا دوستان نادان متوجه این فرهنگ شود، از سوی دیگر، ضرورت توجه به رسالتها و وظایف مبلغان و مروّجان فرهنگ مهدوی را دو چندان ساخته است. با توجه به آنچه گفته شد در این سلسله مقالات تلاش شده که ضمن تبیین مهم ترین بایسته های تبلیغ و ترویج فرهنگ مهدوی و ارائه راهکارهایی برای تعمیق و گسترش هر چه بیشتر این گونه فعالیتها، برخی از آسیبها و آفتهایی که فعالیتهای تبلیغی و ترویجی در حوزه مباحث مهدوی را تهدید می کنند، نیز بررسی شود. با امید به این که مورد توجه شما عزیزان واقع شود.
۱۴۱۹.

بررسی مفهوم «من» و آگاهی از دیدگاه حکمت متعالیه و عصب شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آگاهی من نفس مغز ملاصدرا عصب شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۵۰ تعداد دانلود : ۶۷۶
بحث آگاهی و «من» از مهم ترین مباحث تاریخ فلسفه است. ملاصدرا مانند سایر فلاسفه اسلامی، مفهوم «من» و آگاهی را به نفس نسبت می دهد. لکن وی بر خلاف فلاسفه پیشین سعی کرد تبیینی یگانه انگارانه از رابطه نفس و بدن ارائه دهد تا مشکلی را که پیشینیان بر اساس تبیین دوگانه انگار از نفس و بدن داشتند، حل کند. از نظر وی، انسان را جوهری در حال حرکت است که از نحوه وجود ضعیف تری به نام بدن به نحوه قوی تری از وجود به نام نفس مجرد تبدیل می شود. این در حالی است که در علوم اعصاب، آگاهی را به مغز نسبت می دهند و معتقدند که «من» نیز از آگاهی به دست می آید. اما عصب شناسان هنوز توضیح کاملی درباره چگونگی آگاهی ارائه نکرده اند. از این رو با استفاده از آسیب های مغزی که باعث تغییر و از دست دادن آگاهی می شود، نظریه خود را توجیه می کنند. لکن از آنجا که در حکمت متعالیه، نقش مغز در فرایند آگاهی انکار نشده است، این دلیل برای توجیه مادیت آگاهی کفایت نمی کند. طبق دیدگاه حکمت متعالیه، آگاهی را نمی توان صرفاً به ماده (مغز) نسبت داد، هرچند که فعل و انفعالات مغز، زمینه ساز آگاهی هستند. اما طبق این دیدگاه، آگاهی و «من» امر مجردی است که عامل وحدت دهنده ادراکات مختلف است و توانایی تجزیه و تحلیل و مقایسه این ادراکات را دارد، در حالی که در علوم اعصاب، در مورد چنین عاملی، تبیینی ارائه نشده است.
۱۴۲۰.

حکمت هاى دهگانه لقمان (ع) (6)

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان