آرشیو

آرشیو شماره ها:
۶۸

چکیده

متن

موضوع مهدی، انتظار و ظهور، سراسر کتابها و مدارک مذاهب اسلامی را فرا گرفته است. پیامبر اکرم خود آن را تعلیم داده است. علیبن ابیطالب و دیگر امامان، همواره دربارهی آن سخن گفتهاند و دربارهی خصوصیات موعود و ظهور، و انتظار منتظران، دقایقی بسیار مطرح ساخته اند. علما و بزرگان فِرَق اسلامی ر سرتاسر تاریخ جهان اسلام، در اینباره فصلها نوشتهاند و کتابها نگاشتهاند. با این حساب، آیا شدنی است که موضوعی این چنین، در کتاب الهی ریشه نداشته باشد؟!
در قرآن کریم، دربارهی مسایل آیندهی دوران، و حوادث آخر الزّمان، و استیلای خوبی و خوبان بر جهان، و حکومت یافتن صالحان ـ گاه به اشاره، و گاه به تصریح ـ سخن گفته شده است. اینگونه آیات را مفسران اسلامی با مستندات و مدارک دربارهی حضرت مهدی و ظهور آخر الزّمان دانستهاند. از جمله آیات مربوط به حضرت مهدی و آخر الزّمان و ظهور طلعت رشیده و دولت کریمه است:
1. وارثان خدا بر روی زمین:
قال موسَی لِقومِهِ استَعینُوا باللهِ و‌اصبِروا إنّ الأرض لِلّه یُورِثُهَا مَن یَشَآءُ مِنْ عِبادِهِ والعَقبة لِلمُتّقین ؛ موسی به قوم خود گفت: "از خدا یاری جویید و پایداری ورزید، که زمین از آنِ خداست؛ آن را به هر کس از بندگانش که بخواهد میدهد؛ و فرجام [نیک] برای پرهیزکاران است".
عن هشامبن سالم عن أبی خالد الکابلی عن أبی جعفر قال: وَجدنا فی کتاب علیّ "أنّ الأرضَ لِلّه یورثُها من یشاء من عباده والعاقبة للمتقین" أنا و أهلُ بیتی الذین أورثنا الأرض و نحن المتّقون و الأرضُ کلّها لنا...
امام باقر فرمود: ما در کتاب [حضرت] علی یافتیم که: زمین متعلق به خداست و به هر کس از بندگان خویش بخواهد وا میگذارد و سرانجام نیک از آنِ پرهیزکاران است. من و خاندانم کسانی هستیم که خدا زمین را به ما واگذار کرده و ما هستیم پرهیزکاران و همهی زمین از آنِ ماست، هرکه از مسلمانان زمینی را زنده کند باید آن را آباد کند و خراج آن را به امام از خاندان من بپردازد و هرچه از آن زمین استفاده کند و بخورد حق اوست و اگر زمین را واگذارد و خراب کند و مرد دیگری از مسلمین پس از وی، آن را آباد سازد و زنده کند او نسبت به آن زمین از کسی که آن را واگذاشته سزاوارتر است و او باید خراج آن را به امام از خاندان من بپردازد و هرچه از آن زمین استفاده کند، حق اوست تا زمانی که قائم از خاندان من با شمشیر ظاهر شود. آنگاه او، زمینها را تصرف کند و از متصرفین جلوگیری نماید و آنها را از آنجا اخراج کند ـ همچنان که رسول خد زمینها را تصرف کرد و از متصرّفین جلوگیری نمود ـ مگر زمینهایی که در دست شیعیان ما باشد که حضرت قائم نسبت به آنچه در دست آنهاست قرارداد میبندد و زمین را در دست آنها وا میگذارد.
2- حکومت صالحان در زمین:
ولَقَد کَتَبنَا فِی الزّبُورِ مِن بَعدِ الذّکرِ أنّ الأرضَ یَرِثُها عِبادِیَ الصّالحُون ؛ و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایستهی ما به ارث خواهند برد.
علیبن ابراهیم فی تفسیره المنسوب إلی الصّادق فی معنی الآیة: قال؛ قال: الکتب کلّها ذکرالله، إنّ الأرض یرثها عبادی الصالحون قال: القائم و أصحابه و فی روایةٍ أخری عن الباقر: هم أصحاب المهدی فی آخر الزّمان.
علیبن ابراهیم در تفسیرش از قول امام صادق در تفسیر این آیه بندگان شایستهام وارث زمین خواهند شد آورده است که امام فرمود: مراد از بندگان شایسته حضرت قائم و یاران او هستند. و در روایت دیگری از قول امام باقر آمده است: مراد از بندگان صالح اصحاب حضرت مهدی هستند که در آخر الزمان میآیند. شیخ منصورعلی ناصف نویسندهی کتاب التاج الجامع للاصول کتابی که اصول پنجگانهی معروف اهل سنت در آن گردآوری شده و تقریظهای مهمی از علمای الازهر به آن نوشته شده است چنین آورده است:
إشتَهَرَ بَینَ العُلَماء سَلَفاً و خَلَفا أنّه فِی ءاخِرِ الزّمانِ لابُدّ مِن ظَهور ِ رَجُلٍ من أهل البَیتِ مُسمّی المهدی یَستَولی عَلَی المَمالِکَ الإسلامیّةِ وَیَتّبعهُ المُسلِمُونَ وَیَعدِلُ بَینَهُم ویؤیّدُ الدّین؛ در میان همهی دانشمندان امروز و گذشته مشهور است که در آخرالزمان به طور یقین مردی از اهل بیت: ظاهر میشود که بر تمام کشورهای اسلامی مسلط میگردد، و همهی مسلمانان از او پیروی میکنند و در میان آنها عدالت را اجرا مینماید و دین را تقویت میکند. سپس میافزاید:
وَقَد رُوِیَ أحادیثُ المَهدی جَماعة مِن خِیارِ الصّحابة وأخرَجَها أکابِرُ المُحدّثین: کأبی داوود، و ترمذی، و ابن ماجة، والطبرانی، و ابی یُعلی والبزاز و الامام احمد والحاکم. احادیث مهدی را گروهی از اصحاب خوب پیامبر نقل کرده و بزرگان اهل بیت مانند: ابو داوود و ترمذی و ابن ماجه و طبرانی و ابو یُعلی و بزاز و امام احمد و حاکم در کتابهای خود آورده اند.
3- حکومت جهانی مستضعفان:
وعداللهُ الّذینَ ءامَنُوا مِنکُم وَعَمِلُوا الصّالِحاتِ لَیَسخلفنّهم فِی الأرض کَما استَخلَفَ الّذینَ مِن قَبلِهِم وَلَیُمَکّننَّ لَهُم دِینَهُم الّذی ارتَضی لَهُم وَلَیُبدّلَنّهُم مّن بَعدِ خَوفِهِم أمناً یَعبُدُونَنی لایُشرِکُونَ بِی شَیئاً وَمَن کَفَرَ بَعدَ ذلکَ فَأولئکَ هُمُ الفاسِقُون ؛ خدا به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته کردهاند، وعده داده است که حتماً آنان را در این سرزمین جانشین [خود] قرار دهد همان گونه که کسانی که پیش از آنان بودند جانشین [خود] قرار داد. و آن دینی را که برایشان پسندیده است به سودشان مستقر کند، و بیمشان را به ایمنی مبدل گرداند، [تا] مرا عبادت کنند و چیزی را با من شریک نگردانند، و هر کس پس از آن به کفر گراید؛ آنانند که نافرمانند. روی ابوعلی الفضلبن الحسن الطبرسی فی کتاب مجمع البیان فی تفسیر قوله تعالی: وعدالله الذین ءامنوا و عملوا الصالحات لیستخلفنهم فی الأرض؛ قال المروی، عن اهل البیت:، انّها فی المهدی من ءال محمد طبرسی در مجمع البیان در تفسیر این آیه: خداوند آنان را که ایمان آورند و عمل صالح انجام دهند، وعده داده که آنها را در زمین جانشین خود کند، میفرماید: از اهل بیت: روایت شده که: این آیه در شأن حضرت مهدی از آل محمد نازل شده است. شیخ ابوالنًّضر عیاشی، با اسناد خود، از حضرت امام زین العابدین روایت کرده است که این آیه را خواند و فرمود: اینان به خدا شیعهی ما هستند، خدا این کار را در حق آنان به دست مردی از ما خواهد کرد و این مرد مهدیِ این امت است؛ و او همان کسی است که پیامبر فرموده است: "اگر از عمر دنیا جز یک روز باقی نماند، خدا همان یک روز را چنان دراز کند تا مردی از خاندان من حاکم جهان گردد. او هم نام من [محمد] است. او زمین را از عدل و قسط لبریز سازد، همانگونه که از ظلم و جور لبریز شده باشد.".
4- آیهی ظهور حق:
هُوَ الّذی أرسَلَ رَسُولَهُ بِالهُدی ودینِ الحَقّ لِیُظهِرَهُ عَلَی الدّین کلِّهِ ولوکَرِهَ المُشرِکوُن ؛ او کسی است که پیامبرش را با هدایت و دین درست، فرستاد تا آن را بر هر چه دین است پیروز گرداند، هر چند مشرکان خوش نداشته باشند. محمدبن فضیل در حدیثی نقل میکند که امام موسی کاظم در تفسیر این آیه: لیظهرهُ علی الدین کله فرمود: هنگام قیام قائم این دین را بر سایر ادیان غلبه دهد. شیخ بزرگوار قمی در تفسیر خود میگوید: این آیه دربارهی قائم آل محمد نازل شده است و او تنها امامی است که خداوند او را بر همهی ادیان پیروز خواهد نمود. او زمین را پر از عدل و داد خواهد کرد، بعد از آنکه از ظلم و جور پر شده باشد و این از آیاتی است که تأویل آن بعد از تنزیل خواهد بود. رشیدالدین میبدی، در تفسیر کشف الاسرار در شرح این آیه گوید: رسول، در این آیه، محمد است، و هدی و هدایت، قرآن و ایمان است. و دین حق، اسلام است. خدا این دین را بر دیگر ادیان برتری دهد، چنانکه دینی نماند مگر اینکه اسلام بر آن غالب آید. و این امر، بعد از این خواهد شد، و هنوز نشده است و قیامت نخواهد آمد، مگر اینکه این کار بشود. ابوسعید خِدری روایت کرده است که پیامبر از بلایی یاد فرمود که به این امت رسد، تا بدانجا که از بسیاری ظلم و ستم، کسی برای خویش پناهی نیابد. چون چنین شود، خداوند مردی از خاندان مرا برانگیزد، و به دست او زمین را از عدل و قسط به پا کند، آنسان که از ستم آکنده باشد. همهی ساکنان آسمان، و همهی ساکنان زمین، از او خرسند باشند. در روزگار او، قطرهی بارانی در آسمان نباشد، مگر اینکه بر زمین فرو بارد و گیاهی در زمین نباشد، مگر اینکه بروید. چنان روزگاری خوش و با برکت پدید آید که کسان آرزو کنند کاش مردگانشان زنده شوند و به این جهان باز گردند...
5. ذخیرهی الهی:
بَقیّتُ الله خَیرٌ لّکُم إن کُنتُم مّؤمِنینَ وَمَآ أنَا عَلَیکُم بِحَفیظ اگر مؤمن باشید، باقیماندهی [حلال] خدا برای شما بهتر است، و من بر شما نگاهبان نیستم. در تفسیر "نور الثقلین" از "اصول کافی"، نقل شده است: مردی از امام جعفر صادق دربارهی قائم پرسید، که آیا میتوان او را به هنگام سلام دادن، یا امیرالمؤمنین خطاب کرد؟ امام صادق فرمود: نه، این نامی است که خداوند آن را فقط به امیرالمؤمنین اختصاص داده است. آن مرد گفت: فدایت شوم، به هنگام سلام دادن به او، چه بگویم؟ امام صادق فرمود: بگو السلام علیک یا بقیة الله! سپس امام این آیه را تلاوت کرد: بقیت الله خیر لکم إن کنتم مؤمنین. شیخ ابومنصور طبرسی، در کتاب الاحتجاج از امیرالمؤمنین نقل کرده است که فرمود: بقیةالله، یعنی مهدی، که پس از گذشتن این دوره خواهد آمد و زمین را از قسط و عدل پر خواهد کرد، همانگونه که از ظلم و جور پر شده باشد.
6. مستضعفان وارثان زمین:
و نریدُ أن نَمُنَّ عَلی الّذینَ استُضعِفوا فِی الأرضِ و نجعَلَهُم أئِمّةً وَ نَجعَلَهُمُ الوارِثینَ ؛ و خواستیم بر کسانی که در آن سرزمین فرودست شده بودند منّت نهیم و آنان را پیشوایان [مردم] گردانیم، و ایشان را وارث [زمین] کنیم. امیرالمؤمنین علی فرمود: مقصود از آیهی و نرید أن نمنّ...، آل محمد هستند که خداوند بعد از سختیها، مهدی آنها را مبعوث خواهد نمود و او اهل حق را عزیز و دشمنانشان را زایل خواهد کرد.
.7- مضطر کیست؟:
أمّن یُجیبُ المُضطرَّ إذا دَعاهُ وَیَکشِفُ السّوءَ وَیَجعَلُکُم خُلَفُآء الأرضِ أءلَهُ مّعَ اللهِ قلیلاً مّاتَذَکّروُن ؛ یا [کیست] آن کس که درمانده را ـ چون وی را بخواند ـ اجابت میکند، و گرفتاری را برطرف میگرداند، و شما را جانشینان این زمین قرار میدهد؟ آیا معبودی با خداست؟! چه کم پند میپذیرید. محمدبن مسلم نقل میکند که: امام باقر فرمود: این آیهی شریفه: أمّن یُجیبُ المُضطرَّ إذا دَعاهُ وَیَکشِفُ السّوءَ... دربارهی حضرت قائم نازل شده است. جبرئیل به صورت پرندهای سفید بالای ناودان رحمت بایستد و او اول کسی است که با آن جناب بیعت میکند. سپس سیصد و سیزده نفر با وی بیعت میکنند؛ آنها که به راه افتادهاند و آنها که از رختخوابهای خود ناپدید میشوند، همان ساعت میرسند و این است منظور امیرالمؤمنین که میفرماید: آنان که از بسترهای خود ناپدید شوند و همین است معنای این آیه: در خیرات سبقت بگیرید هرکجا باشید خداوند همه را حاضر میکند. ، مراد از خیرات ولایت است. علیبن ابراهیم قمی1 در تفسیر خود مینویسد: امام صادق دربارهی تفسیر آیهی مزبور میفرماید: این آیه دربارهی قائم آل محمد نازل شده است. به خدا سوگند! او مضطر است زمانی که در مقام، دو رکعت نماز بگزارد و خدا را بخواند و خداوند دعای او را مستجاب میکند و رنج او را برطرف مینماید و او را در زمین خلیفه قرار میدهد. و در حدیثی دیگر از امام صادق [بعد از بیان مطالب فرق] چنین روایت شده است که: و این از چیزهایی است که هنوز نیامده و اگر خدا بخواهد، خواهد آمد.
8. منظور از فجر، لیالٍ عشر، شفع و وتر چیست؟
والفَجرِ وَلَیَالٍ عَشر والشَّفعِ وَالوَترِ ؛ سوگند به سپیده دم، و به شبهای دهگانه، و به جُفت و تاق. جابر جعفی گوید: امام باقر در تفسیر این آیه ی شریفه: والفجر و لیال عشر فرمود: ای جابر! سپیده دم، جدّ من است و شبهای ده گانه، ده امام است و منظور از شفع زوج امیرالمؤمنین و وتر فرد اسم حضرت قائم است.
9- مراد از روز در آیهی والنهار اذا تجلّی چیست؟:
والّیلِ إذا یَغشی والنّهارِ إذا تَجلّی ؛ سوگند به شب چون پرده افکند. سوگند به روز چون جلوهگری آغازد. جابر گوید: امام صادق در تأویل این دو آیه: "قسم به شب وقتی که فراگیرد و روز وقتی که روشن شود." فرمود: مراد از شب، دولت شیطان است تا روز قیامت صغری که همان روز قیام حضرت قائم است و مراد از روز، قیام حضرت قائم است هنگامی که قیام میکند.
10. روشن کنندهی زمین:
والشَّمسِ وَضُحهَا و‌القَمَرِ إذَا تَلَهَا وَالنَّهارِ إذَا جَلَّهَ ؛ سوگند به خورشید و تابندگیاش، سوگند به مَه چون پی [خورشید] رود، سوگند به روز چون [زمین را] روشن گرداند. فضلبن عباس گوید: امام صادق در تأویل این آیات: قسم به خورشید و روشناییاش و ماه چون از پی آن در آید و روز چون زمین را روشن کند فرمود: مراد از خورشید، امیرالمؤمنین است و منظور از ضُحها نور خورشید قیام حضرت قائم است و ماه که از پی آن درآید، امام حسن و امام حسین هستند و روز که زمین را روشن کند، نیز قیام قائم است. آیات یاد شده و پارهای دیگر از آیات قرآن کریم به مهدی موعود و مسایل و رخدادهای آخرالزمان و وقایع مقارن ظهور و پس از ظهور، تفسیر شده است. و در شرح و تفسیر آنها، به احادیث نبوی، و سخنان امام علیبن ابیطالب و دیگر ائمّه طاهرین:، و سایر علما و محدثان و بزرگان اسلام، استناد شده است. شاید کتاب تفسیری، از تفاسیر عالمان شیعه یافت نشود که در آن، به مناسبت آیات یاد شده، سخن از حضرت مهدی و مسایل آن امام، به میان نیامده باشد؛ خوانندگان محترم میتوانند به کتاب المَحجة، فی ما نزل فی القائم الحجّة تألیف عالم بزرگ، سید هاشم بحرانی مراجعه نمایند. همچنین در تفسیرهای معتبر اهل سنت نیز، برخی از آیات مذکور، و پارهای از آیات دیگر به حضرت مهدی و ظهور او تفسیر شده است؛ از جمله:
1. تفسیر غرائب القرآن، نظام نیشابوری. 2. تفسیر کشّاف، جارُالله زمخشری. 3. تفسیر کشف الاسرار، رشیدالدین میبدی. 4. تفسیر الکشف والبیان، ابواسحاق ثعلبی. 5. تفسیر مفاتیح الغیب، فخر رازی. 6. تفسیر الدّرالمنثور، جلال الدین سیوطی. 7. تفسیر المنار، شیخ محمد عبده مصری. 8. تفسیر روح البیان، اسماعیل حقی. 9. تفسیر روح المعانی، شهاب الدین آلوسی بغدادی. 10. تفسیر الجواهر، طنطاوی مصری.

تبلیغات