مقالات
حوزه های تخصصی:
مقایسه رویکرد ارسطو و ابن سینا در مسأله اثبات وجود خدا، تا اندازه زیادی روشنگر تفاوت مبنایی اندیشه مشایی ارسطویی و سینوی و همچنین، راه متفاوتی است که در جهان اسلام نسبت به مغرب زمین، در مسأله اثبات وجود خدا طی شده است. ارسطو در کتاب فیلوسوفیاس، به دو برهان «درجات کمال» و «غایت شناختی» اشاره کرده است، ولی استدلال اصلی او بر اثبات وجود خداوند، برهان حرکت است که در کتاب لاندای مابعدالطبیعه و همچنین، کتاب طبیعیات به تفصیل به آن پرداخته است. هر سه برهان فوق، رویکرد جهان شناختی داشته، در دسته براهین پسینی قرار می گیرند. برای ابن سینا پذیرش این که ارسطو می خواسته از امور طبیعی، مانند حرکت عالم، وجود خدا را اثبات کند، بسیار سخت است. بر اساس همین تفکر، همه تلاش ابن سینا در اثبات وجود خدا بر این امر متمرکز شده است که از برهان های جهان شناختی در اثبات خدا استفاده ننماید. ابن سینا از برهان وسط و طرف و امکان و وجوب در چندین کتاب خود استفاده کرده، آخرین تقریر خود از برهان امکان و وجوب را «صدّیقین» می داند. برهان او وجودشناختی و در عین حال پیشینی است
الهیات فیض کارل رانر، در میانه کلیسای کاتولیک و الهیات نو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسبت فیض و طبیعت مساله ای است مهم در الهیات مسیحی که سرنوشت مسایل دیگری در این الهیات بدان بسته است. در میانه قرن گذشته این مساله مورد اختلاف الهیات نو در فرانسه و کلیسای کاتولیک بوده است. کارل رانر متاله وجودی-استعلایی کاتولیک آلمان با هر دو سوی نزاع موافقت ها و مخالفت هایی را داشت. او دیدگاه اش در مورد فیض را در این میانه ابراز نمود و با استفاده از مفاهیمی چون اگزیستانسیال فراطبیعی، فیض نامخلوق و توان تعبدی کوشید تبیین عمیق تری از مساله بیان دارد. اهمیت فیض در الهیات رانر تا آن جاست که الهیات او را الهیات فیض نیز گفته اند. نظریه او دارای نکات مهمی برای الهیات کاتولیک و الهیات خود اوست و نیز نقدهایی را به خود دیده که در این جا بدان ها نیز پرداخته ایم.
سنت و سنت گرایی از دیدگاه فریتیوف شوان و دکتر سید حسین نصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنت گرایی که به عنوان جریانی معاصر در مقابل مدرنیسم قرار می گیرد ، به وجود یک سنت زنده، پویا و ازلی معتقد است که هرگز از بین نمی رود، واحد است و در قالب ها ی گوناگون متجلی میشود. این معنای از سنت با سنت به معنای متعارف ؛ یعنی آداب، رسوم و عادت بسیار متفاوت است. در این دیدگاه سنت وسیله رسیدن انسان به خدا و شامل مبانی مابعدالطبیعه یا وجودشناسی، انسان شناسی، اخلاق و خداشناسی است. در قلب تمام سنن، حکمت خالده وجود دارد ؛ برخلاف نظر شوان که حکمت خالده را با مابعدالطبیعه مترادف و مابعدالطبیعه را علم به حقیقه الحقایقی میداند که تنها از طریق تعقل قابل حصول است، نه از راه عقل جزیی. حکمت خالده از نظر نصر ""حاوی"" مابعدالطبیعه یا علم قدسیای است که به شناخت مبدأ کلی اهتمام میورزد. او برخلاف نظر ها کسلی که کاربرد اصطلاح حکمت خالده را برای نخستین بار از سوی لایب نیتز میداند، معتقد است که این اصطلاح را برای نخستین بار آگوستینو استیوکو در دوره رنسانس به کار برده و در اندیشه اسلامی عنوان اثری است از ابن مسکویه. بنابراین، با استناد به این گفته نصر و با توجه به دوره حیات ابن مسکویه و نیز آگوستینو استیوکو، دقیقتر به نظر میرسد اگر کاربرد این اصطلاح را برای نخستین بار از سوی این حکیم مسلمان بدانیم. آنچه از نظر خواننده میگذرد، مروری است بر برخی از مهمترین مبانی سنت گرایان و پیروان حکمت خالده با محوریت آراء شوان به عنوان تکمیل کننده طریق سنت گرایی و دکتر نصر به عنوان شارح آثار او و وجوه اختلاف و شباهت دیدگاه های این دو فیلسوف معاصر، تا با به دست آوردن چارچوبی برای شناخت سنت اصیل، پویا و جهان شمول، جایگاه حکمت خالده در اندیشههای فلسفی معاصر روشن شود.
یگانه پرستی در اسلام و آیین سیک و نقد و بررسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خداوندی را سپاس که درگاهش باز، رحمتش دراز و عفوش خطا پوش است، یگانه و بی همتاست، با آنکه مفهوم امید بخش توحید در منظر برخی از ادیان ابراهیمی تفاوت دارد، در تقسیم بندی ادیان، گاهی آن ها را بر اساس پایه و بنیاد، ادیان توحیدی می خوانند. توحید و یگانه پرستی نیز در آیین سیک اصل و اساس این آیین را می سازد، و نه تنها از توحید تقریباً به مفهوم ناب آن، به گونه ای که در اسلام مطرح است یاد می کند، بلکه در برخی موارد صریحاً با توحید تثلیثی هندویی و مسیحی مخالفت می ورزد. (( Singh Jagraj,2009,p.13 حال چرا آیین سیک، که در شمار یکی از ادیان زنده جهان است و از بنیادی ترین ویژگی هایش توحیدگرایی است، در زمره ادیان توحیدی قرار نگرفته است؟ مطابق آموزه های این آیین، تصور درست از خداوند در وحدت مطلق او تحقق مییابد. حال می توان آن را در ردیف ادیان توحیدی قرار داد؟ در نوشتار حاضر توحید در آیین سیک با توحید در اسلام، و قلمرو هریک مورد مطالعه و بررسی تطبیقی قرار می گیرد.
الگوهای ارتباط وحیانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وحی قرآنی، ارتباطی کلامی بین پیامبر (ص) و خداوند است که در الگویی ارتباطی دارای فرستنده، گیرنده، هدف و کانال ارتباطی است. علمای مسلمان و برخی از مستشرقان الگوهای ارتباطی گوناگونی از وحی قرآنی ارائه کرده اند که در دو قالب الگوهای خطی و غیر خطی قابل بررسی است. الگوهای خطی عناصر مختلف ارتباط وحیانی را در خود جای می دهند و می کوشند فرایند نزول وحی را ترسیم کنند. بخشی از این الگوها دارای اشکالات ساختاری هستند. الگوهای غیر خطی نیز با ترسیم سیر صعودی نفس پیامبر (ص)، مراحل مختلفی برای نزول در نظر می گیرند که به علت عدم سازگاری سیر صعودی روحی پیامبر (ص) با آیات و روایات و اصول ارتباطی، این دسته از الگوها نیز ناکارآمد و ضعیف اند. در این مقاله، ضمن بیان الگوهای ارتباطی، الگوهای مختلف ارتباط وحیانی از منظری قرآنی، روائی و ارتباطی نقد قرار می شوند.
تطبیق انگاره وحی در عهدین و قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی ارتباط خداوند با انسان از مسایل مهم در مباحث الهیاتی ادیان ابراهیمی است. یهودیت و اسلام ضمن ارایه تعریفی همگون از وحی، شیوه هایی همسان از القای آن را مطرح نموده و هدف از آن را ابلاغ شریعت الهی از جانب خداوند توسط بندگان برگزیده به انسان معرفی می کنند با این تفاوت که مخاطب وحی در آئین یهود تنها قوم بنی اسرائیل و هدف از آن تشکیل جامعه توحیدی مبتنی بر التزام بر احکام و تکالیف الهی در محدوده سرزمین مقدس است. این هدف در اسلام عبارت است از ارتقای وجودی انسان تا مرتبه «عبد» و تجلی اوصاف الهی در او بواسطه تقید بر الزامات شرعی و تسلیم در برابر خداوند. اما مسیحیت به سبب تلقی خاص خود از انسان و وحی، مفهوم، شیوه و اهداف متمایزی را مطرح می کند. در این تلقی، وحی از مفهوم اصطلاحی خود خارج شده و به تجسم کلمه الله در هیأت انسان تغییر مفهوم یافته است که هدف از آن کشف کامل اوصاف الهی با حضور خداوند در میان بندگان و رها ساختن آنان از قید شریعت و تکلیف و نیز تطهیر آنان از گناه ذاتی است در این انگاره، انسان توان ارتقای وجودی را جز بواسطه تجسم خدا ندارد. بر اساس تعالیم این ادیان، متن مقدس هر یک از آنها از تحفظ الهی بهره مند بوده؛ از وثاقت و حجیت کامل برخوردار است.
تجارب مینوی در نظام فکری سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حقیقت تجارب شهودی و چگونگی تحقق آنها، از جمله مسائلی است که همه افراد، فرهنگ ها و آیین ها با آن مواجه بوده و در خصوص آن دیدگاه هایی ابراز داشته اند. دو دیدگاه عمده در خصوص حقیقت چنین تجاربی مطرح شده است: نظریه ذات گرایی که بر انسجام این تجارب و مشترک بودن آن بین افراد و اقوام تأکید داشته و دیگری دیدگاه ساخت گرایی که ایده ها و تفکرات مکاشفه گر را در تکوین و شکل دهی تجارب پر رنگ دانسته است و لذا بین افراد و فرهنگ ها تفاوتی ماهوی در این تجارب وجود دارد. نظام فکری اشراقی، که با مطارحات حکیم سهروردی تنسیق شد، در این زمینه، دیدگاه خاص و ارزنده ای دارد. در چنین تفکری اتحاد با نور زمینه ساز مکاشفه عرفانی است و دیدگاه خاص نفس شناسانه این نظام در تحقق این تجارب دخیل است که با اشراق و مشاهده همراه بوده، با اتحاد و فنا پایان می پذیرد. گرچه در این تفکر ویژگی های ذوقی و اشراقی نقش اساسی دارد، ولی مجموعه ویژگی های تجارب مینوی از نگاه سهروردی، بیانگر نوعی ذات گرایی در مکاشفات عرفانی است، نه اینکه وحدت شخصی تجارب بر اساس نوع تفکر حاکم بر افراد، هر تجربه ای را از دیگر تجارب جدا کند؛ بلکه همه آنها دارای مشترکات و زمینه های واحدند. پژوهش حاضر ضمن اشاره به دیدگاه های مطرح در این خصوص به توضیح چیستی و چگونگی تجارب مینوی از نگاه سهروردی پرداخته و به مجهولاتی در این زمینه پاسخ داده است.