فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۳٬۳۰۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
باور به وجود عناصر اربعه (آتش، آب، هوا یا باد و خاک) و اخلاط و مزاج ها (صفراوی، بلغمی، دموی و سوداوی) و طبایع متناظر با آنها (گرمی، سردی، تری یا رطوبت و خشکی) همچنان از ارکان اصلی طب عامه یا مردمی در ایران محسوب می شود. پیشرفت های چشمگیر علم پزشکی، مانع از تداوم اندیشه و رفتارهای منطبق با نظام طبایع چهارگانه نشده است. پژوهش حاضر تلاش می کند رویکردی انسان شناختی به نظام طبایع چهارگانه در طب عامه ایران داشته باشد. پرسش محوری پژوهش این است که ویژگی ها و نسبت های مفروض بین عناصر به ظاهر دور از هم اعم از اندام های انسانی، گیاهان، حیوانات و فصول سال عمدتاً در قالب باورها و رفتارهای مربوط به خوراکی ها نمود می یابد، چگونه قابل تبیین است؟ به کمک داده های برگرفته از منابع و با اختیار کردن دیدگاه نظری که دورکیم، موس و لوی-استروس و نیز انسان شناسی پزشکی به روی ما گشوده اند، نشان داده ایم که نظام طبقه بندی طبایع گویای فعالیت ذهن انسانی برای درک جایگاه خود و سایر موجودات عالم و خوانشی فرهنگی از طبیعت و جهان هستی است. از سوی دیگر، دغدغه نگهداشت تعادل بین مزاج ها را به بُعد باورشناختی آن مربوط دانسته ایم.
از مهندسی اجتماعی تدریجی تا مهندسی اجتماعی آرمانی: مقایسة تطبیقی رویکرد روشنفکران نسل اول و دوم پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تغییر جهت روشنفکری در ایران از راست به چپ طی دورة کوتاه مدت پهلوی اول رخ داد. برخلاف روشنفکران نسل اول پهلوی که به بازسازی جامعة ایرانی براساس الگویی تدریجی و گام به گام و برمبنای مدرنیته اعتقاد داشتند و این موضوع آنان را به همراهی با نظام پهلوی برای بازاندیشی دربارة اندیشة ایران شهری کشاند، روشنفکران نسل دوم به طورکلی از مهندسی تدریجی اجتماعی دست شستند و بر تغییر انقلابی وضع موجود پای فشردند. این مقاله براساس نظریة مهندسی اجتماعی و کثرت گرایی مفهومی توضیح می دهد که این تغییر روش چه تفاوت هایی را در فضای روشنفکری ایران طی دورة پنجاه سالة پهلوی پدید آورد.
به گمان نویسندگان، روشنفکرانِ این دو نسل شباهت هایی با هم دارند، چنان که هردو نسل روشنفکر به شدت تحت تأثیر روندهای روشنفکری اروپایی بوده اند، هردو به مخالفت با پایگاه طبقاتی خود برخاسته اند و هردو داعیة بازگشت به خویشتن را داشته اند. با وجود این، آنان راهی سراسر متفاوت در پیش گرفتند. درحالی که نسل اول براساس بازخوانی آثار پارسی قبل از مشروطه به همراهی با دولت پهلوی برای پیشبرد مدرنیته در ایران پرداخت، نسل دوم ازطریق وارونگی اندیشة انقلاب ذهنی مارکسیسم، به مخالفت با نظام حاکم پرداخت و در این مسیر، با مدرنیتة ایرانی نیز به جدال برخاست.
مطالعة انسان شناختی هویت زبانی مهاجران افغان در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به باور بسیاری از اندیشمندان حوزة زبان شناسی و انسان شناسی ""زبان"" پایة هویت به شمار می آید، چه دو مفهوم هویت و زبان در پیوندی ناگسستنی با یکدیگر قرار دارند. حتی برخی از آنان معتقدند نخستین نشانة هویت، یعنی نام های فردی، از جنس زبان است. ما در این پژوهش با استفاده از داده های میدانی، امر زبانی و رابطة آن را با متغیرهای دیگری مانند سن، جنس، قومیت و ملیت در بین مهاجران افغان بررسی و سعی کرده ایم ارتباط آن را با مقولة هویت نشان دهیم. بعد از گذشت ربع قرن از حضور وسیع افغان ها در ایران، هم اکنون نسل دوم و سوم مهاجران درحال تجربة موقعیتی تازه هستند تا بتوانند به هویت جدیدی دست یابند. این فرایند، که ناگزیر از درون نوعی نا به سامانی هویتی عبور می کند، به تدریج خود را در جامعة مهاجران نمایان می سازد. هویت جدید بدون شک ازخلال زبان صورت می پذیرد. به نظر ما، شکل گیری این هویت می تواند در زمینه سازی حضور رسمی اقلیت جدید ""ایرانی-افغان"" در ایران به طور مؤثری عمل کند. بنابراین، هویداست که زبان فارسی افغان، نه فقط ازسوی مهاجران در ایران، بلکه در خود کشور افغانستان نیز درمعرض آسیب ها و تهدیدهای کم و بیش جدی قرار گرفته است.
مطالعه کیفی مذهب و قوم گرایی در میان کُردهای شیعه و سنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد است با استفاده از رویکرد تفسیر گرایی اجتماعی به مطالعه ی رابطة قوم گرایی و مذهب در میان کُردهای ایران بپردازد. روش شناسی پژوهش، کیفی است و داده های کیفی در این مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه عمیق گردآوری شدند. برای تجزیه و تحلیل یافته ها از روش نظریه زمینه ای استفاده شده است. بر اساس روش نمونه گیری کیفی/ هدفمند و معیار اشباع نظری 31 نفر از کُردهای شیعه و سنی ساکن شهرستان های مختلف استان کرمانشاه در این مطالعه شرکت کردند و درک وتفسیر آن ها نسبت به پدیده ی قوم گرایی و ارتباط آن با مذهب مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. داده های گردآوری شده در قالب 53 مفهوم اساسی، 14 مقولة عمده و نهایتا دو مقولة هسته کدگذاری و تحلیل شدند. برای کُردهای سنی 28 مفهوم به دست آمد که به 7 مقوله اصلی شامل، هویت یکپارچة کُردی، نارضایتی از دولت، تلقی سکولار از دین، ارجحیت قومیت بر مذهب، بیگانگی با هویت ایرانی، حق تعیین سرنوشت و نقش نخبگان قومی تقلیل یافته و یک مقولة هسته تحت عنوان «ناسیونالیسم کُردی سکولار» برای آن تعیین شده است.
همچنین برای کُردهای شیعه 25 مفهوم به دست آمد که به 7 مقوله اصلی شامل، هویت قومی کُردی، هویت ملی ایرانی، نارضایتی از دولت، سازگاری مذهب و قومیت، تاکید بر حقوق فرهنگی قوم کُرد،تلقی سکولار از دین و فقدان آگاهی تاریخی تقلیل یافته و یک مقولة هسته تحت عنوان «قوم گرایی فرهنگی» برای آن تعیین شد.
مقایسة مقولات به دست آمده از دو گروه مصاحبه شوندگان سنی و شیعه نشان می دهد که در مورد دو مقولة «نارضایتی از دولت» و «تلقی سکولار از دین» دارای تشابه هستند و در سایر موارد همچون طرز تلقی نسبت به هویت کُردی، هویت ایرانی و رابطه ی مذهب و قومیت دارای تفاوت های اساسی می باشند.
بررسی جامعه شناختی نگرش مردم نسبت به جهان پس از مرگ (مطالعه موردی : جمعیت بیست سال به بالای شهر بابل)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با عنوان «بررسی جامعه شناختی نگرش مردم نسبت به جهان پس از مرگ» با هدف بررسی عوامل مؤثر بر نگرش مردم به جهان پس از مرگ انجام شده و به روش پیمایشی صورت گرفته است. جامعه آماری تحقیق شامل 170 هزار نفر از جمعیت بیست سال به بالای مردم شهر بابل است و حجم نمونه ای به تعداد سیصد نفر با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شد. روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و نیز ابزار پرسش نامه محقق ساخته با طیف لیکرت برای گردآوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفته است و اطلاعات با آزمون اسپیرمن، آزمون من ویتنی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر، تجزیه و تحلیل شده است.
یافته های تحقیق نشان داد که نگرش 49 درصد از پاسخگویان به جهان پس از مرگ در حدّ متوسط با نگرش اسلام به جهان پس از مرگ همسو بوده و نگرش 35 درصد آنان به طور کامل با نگرش اسلام همسو بوده است. همچنین میان میزان دین داری، سن و احساس محرومیت و متغیر وابسته رابطه معناداری وجود دارد و میان متغیرهای مستقل جنسیت، ریسک پذیری و پایگاه اقتصادی اجتماعی و متغیر وابسته تحقیق رابطه معناداری وجود ندارد. براساس رگرسیون چند متغیره، متغیر های دین داری بیشترین تأثیر را بر متغیر وابسته تحقیق داشته اند.
نتایج تحقیق نشان دادند که هرچه میزان دین داری، احساس محرومیت و سن مردم افزایش می یابد، نگرششان نسبت به جهان پس از مرگ با نگرش اسلام همسوتر می شود. براساس نتایج رگرسیون چند متغیره و تحلیل مسیر، بُعد اعتقادی بیشترین اثر مستقیم را بر متغیر وابسته داشته و بُعد پیامدی بیشترین اثر غیرمستقیم را بر نگرش مردم نسبت به جهان پس از مرگ داشته است.
پیکربندی نهادی مبتنی بر موازنه قدرت در جامعه سنتی ایران (بازخوانی تحولات ایران از صفویه تا قاجاریه براساس رویکرد نهادگرایی تاریخی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد نظری غالب در جامعه شناسی تاریخی جامعه ایرانی، با ارائه تصویری از جامعه ما که در آن قدرت خودکامه و استبدادی حکومت مانع رشد انجمن ها، اصناف، طبقات و یا به طور کلی هرگونه نیروی مستقل اجتماعی بوده است و در نتیجه اصالت دادن به حکومت یا «دولت» به عنوان کنشگر و عامل اصلی تحولات جامعه ناگزیر به «غیاب جامعه» به عنوان «نیروهای اجتماعی» موثری که نقش عمده ای در تحولات اجتماعی جامعه ایران داشتند، منجر شده است. این مقاله براساس رویکرد نهادگرایی تاریخی، روایت بدیلی از جامعه پیشانوسازی ایران ارائه می کند که در آن بر نقش نیروها، نهادها و عاملیت های متعدد اجتماعی تاکید می شود. در این روایت بدیل، پیکربندی نهادی دوران قاجار، مبتنی بر شبکه نسبتا پیچیده ای از روابط متقابل بین چهار نهاد اصلی یعنی حکومت مرکزی، روحانیت، بازار و ایلات و قبایل بود که حاصل آن تعادل نهادی نسبتا پایداری بین این نهادها بود. این تعادل نهادی نه ناشی از سلطه یک نهاد بر نهادهای دیگر بلکه محصول موازنه قدرت بین این نهادها بود. این تعادل نهادی، ریشه در شرایط و نحوه شکل گیری حکومت صفویه داشت که مبتنی بر ترکیبی از نیروهای ایلی و قدرت ایدئولوژیک بود
نگاهی انتقادی به پیشینة داخلی مطالعات جامعه شناختی بر روی سبک زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سبک زندگی هرچند اصطلاحی صرفا جامعه شناختی نیست لیکن مفهوم پردازی خود را تا حدود زیادی مدیون مطالعات جامعه شناختی ای است که از بدو تاسیس این رشته بر روی این مفهوم صورت گرفته است. مفهوم پردازی سبک زندگی به عنوان مسئله ای پژوهشی به دوران کلاسیک این رشته در قرن 19 میلادی باز می گردد. در این زمان تمرکز اصلیِ پیشگامان جامعه شناسی در کنار توضیح تفاوت های جامعه و اجتماع، بررسی اشکال و الگوهای سبک زندگی انسان ها در جامعة جدید بود. در ایران نیز چندی است این اصطلاح در فضای آکادمیک به موضوعی قابل توجه در هدایت تحقیقات و انجام پژوهش های مختلف تبدیل شده است. در اینجا این سؤال به وجود می آید که آیا می توان به معنایی که در اروپای قرن نوزدهم و بیستم میلادی سبک زندگی به عنوان مسئله ای جامعه شناختی طرح گردید در جامعة ایرانی نیز به عنوان مسئله ای جامعه شناختی صورتبندی گردد؟ و آیا پژوهش های جامعه شناختی صورت گرفته تاکنون توانسته در تمام ابعادِ یک پژوهش، چون طرح مسئله، مفاهیم و نظریات، روش ها و یافته ها به صورتبندی خود منطبق با چارچوب های مسئله مندیِ سبک زندگی در جامعه ایرانی بپردازد؟ در جهت پاسخگویی به این سؤال در مقالة حاضر، یازده مقاله علمی- پژوهشی که با رویکرد جامعه شناختی درباب سبک زندگی در ایران به نگارش درآمده و چاپ شده را با روش تحلیل متنی بررسی نموده ایم. در این پژوهش هدف آن بوده که با توجه به نگاه جامعه شناختی به مفهوم سبک زندگی، رویکرد مقالاتی که به عنوان نمونه انتخاب شده اند را در تمام ابعاد پژوهش مورد ارزیابی قرار دهیم.
شهر به مثابه بدن: نگاهی انسان شناختی به میدان امام خمینی (توپخانه) تهران با تأکید بر رابطه کالبد انسانی و فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی رابطه میان هویت کالبدی شهر با استفاده از الگوی مطرح انسان شناسی بدن می پردازد تا راهی برای فهم معنای شهر در انسان شناسی شهری باشد. با در نظر گرفتن هویت منسجم تهران در گذشته جامعه مورد پژوهش میدان امام خمینی (توپخانه) شهر تهران انتخاب و این پرسش ها مطرح شد که تهران ”بی هویت“ کنونی چگونه اداره می شود؟ آیا بی هویتی تهران موقعیتی درونی شده و تغییرناپذیر است یا امکان بازگشت به گذشته و یا رفتن به سوی هویت های منسجم در واقعیت های کالبدی یا بازنمایی ها در آینده وجود دارد؟ برای پاسخ الگوی سه سطحی بدن فردی، بدن اجتماعی، بدن کیهانی در انسان شناسی بدن را در نظر داریم که هر سه در یک رابطه پیوستاری، تعاملی و عمودی نسبت به یکدیگر قرار می گیرند. در این الگو شهر به مثابه کالبد در نظر می گیریم و به ترتیب شهروندان، گروه های اجتماعی و شهر کیهانی شهروندان را در مقابل سه سطح فوق قرار می دهیم. در این بررسی مشخص شد که جامعه مورد پژوهش در بی هویتی خویش لزوماً رابطه کالبدی و فضایی با شهروندان خود ندارد و بدن فردی، در تضیف شده ترین موقعیت در رابطه ای فرودست نسبت به بدن اجتماعی قرار دارد. از سوی دیگر تهران شهر گروه های اجتماعی است که منتسب به هیچ یک نیست و این رابطه متناقض را نشان می دهد و در این زمینه با یک گسست هویتی مواجه است. این نیز معلوم شد بدن کیهانی در نزد شهروندان نیز انسجام هویتی ندارد. این وضعیت بدون دخالت سیاست گذاران شهری به ایجاد یک شهر با هویت منسجم و شخصیت شهری منجر نمی شود.
بررسی تفاوت های نابهنجاری های اجتماعی در مناطق سنتی و مدرن شهر همدان از نظر ساکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بافت قدیمی اغلب شهرهای بزرگ ایران فرسوده است و این فرسودگی بافت نمی تواند خدمات مناسبی به جمعیت ساکن خود ارائه کند، در نتیجه اقشار متوسط و مرفه اجتماعی از آنجا به بخش نوساز شهری جابه جا می شوند و محله هایی با بافت نوین و طراحی جدید ایجاد می نمایند. بافت های سنتی به دلایل مختلفی از جمله وجود اماکن فاقد مالک، خرابه ها، عدم برخورداری از روشنایی مناسب، عدم برخورداری از امکانات و تکنولوژی های نوین برقرارکننده ی امنیت همچون دوربین های مداربسته و … و نیز وجود کنج های خلوت، برای مجرمان به بهشت جرم تبدیل می گردد. در این تحقیق با استفاده از نظریه ی طراحی محیطی(CPTED) مطالعه ی در شهر همدان در دو بافت سنتی و نوین شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی تفاوت نابهنجاری های اجتماعی در مناطق سنتی و مدرن شهر همدان و نقش طراحی محیطی در کاهش نابهنجاری های اجتماعی بوده است. این تحقیق در خلال سال های ۱۳۹۱ تا ۱۳۹۲شیوه ی کمّی، با روش پیمایشی، به طریقه علّی- مقایسه ای انجام شده است. جامعه ی آماری تحقیق شامل کلیه ی ساکنان شهر همدان در دو منطقه ی مدرن و سنتی بوده که محلات مدرن محدود به محلات چهارگانه؛ کوی استادان، کوی متخصصان، کوی سعیدیه و کوی پردیس و محلات سنتی محدود به محلات جولان، کُلَپا، امامزاده یحیی، خیابان باباطاهر، خیابان اکباتان و خیابان شهدا بوده که در شهرک های تازه ساز(بافت مدرن) در حدود ۷۵۰۰۰ نفر و در بافت سنتی در حدود ۳۴۳۰۰۰ نفر، و در مجموع شامل ۴۱۸۰۰۰ نفر بوده است. حجم نمونه توسط فرمول کوکران برابر با ۳۸۴ نفر برآورد گردید. واحدهای تحلیل با استفاده از شیوه ی سهمیه ای- اتفاقی ساده انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از دو پرسشنامه ی محقق ساخته که روایی آنها به صورت صوری و محتوایی و نیز تحلیل عاملی برآورد و پایایی آنها توسط ضریب آلفای کرونباخ سنجش گردیده، جمع آوری شده و با استفاده از نرم افزار SPSS و توسط آزمون تحلیل واریانس چند طرفه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که بر اساس مدل نظری CPTED بین نابهنجاریهای اجتماعی در بافت سنتی و نوین شهر همدان تفاوت وجود داشته و طراحی محیطی در این زمینه اثرگذار بوده است به قسمی که طراحی محیط شهر در بعد کلی(۰۰۸/۰=P، ۱۷۶/۷=F) و ابعاد پنج گانه؛ تعیین قلمرو(قلمروگرایی)(۰۱۷/۰=P، ۱۲۱/۴=F)، نظارت یا مراقبت(۰۱۲/۰=P، ۵۱/۴=F)، کنترل دسترسی(ورودی) (۰۰۹/۰=P، ۷۹۵/۴=F)، تصویر و نگهداری از فضا(۰۰۱/۰=P، ۳۲۳/۱۰=F)، سخت کردن آماج جرم(۰۱۳/۰=P، ۳۸۸/۴=F)، فعالیت پشتیبانی(حمایت)(۰۳۸/۰=P، ۲۸۷/۳=F) در دو بافت مدرن و سنتی به طور متفاوتی بر روی جرم و کجروی افراد اثرگذار بوده است.
تبیین جامعه شناختی تولید گفتمان ادبیات داستانی سیاسی در دهه های چهل و پنجاه شمسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله قصد دارد به مطالعة عوامل جامعه شناختی مؤثر بر تولید گفتمان ادبیات داستانی سیاسی در دهه های چهل و پنجاه شمسی بپردازد. بدین منظور، از نظریه های روبرت وسنو، و رندال کالینز استفاده کرده ایم که مجموعاً چهار متغیر سیاست های اصلاحی دولت نوساز، ایجاد بحران در نظم اخلاقی جامعه، شکل گیری زنجیره های تعامل میان نویسندگان، و بسیج منابع را بر تولید گفتمان مورد مطالعه مؤثر می دانند. در این پژوهش، با رویکرد تبیینی، از روش تفسیر تاریخی استفاده شده و سعی شده با استفاده از داده های تاریخی، از نحوة تولید گفتمان مورد بحث، روایتی معقول ارائه شود. یافته ها حاکی از آن است که به واسطة سیاست های اصلاحی پهلوی دوم، شکل گیری طبقة متوسط جدید و طرح ادبیات متعهد فضای فکری و سیاسی جامعه با وضعیت جدیدی مواجه شد. تشکیل کانون نویسندگان ایران و فعالیت های پیگیر اعضای آن و برگزاری شب های شعر انستیتو گوته از مهم ترین عوامل تجربی مؤثر بر تولید (تولید، گزینش، و نهادینه شدن) گفتمان ادبیات داستانی سیاسی دورة مورد مطالعة ما بوده اند.
کتیره چینی (کتیرا چینی) یا کتیره زنی (کتیرا زنی) در کوهمره جروق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روستا ها واحد های همگن اجتماعی، اقتصادی و طبیعی هستند که فعّالیّت شان عمدتاً در بخش کشاورزی است در حالی که در بخش های دیگر از جمله اشتغال غیررسمی شبه کشاورزی نیز امکان توسعه و محرومیت زدایی از روستاها وجود دارد. توسعه روستایی و ابعاد گوناگون اقتصادی، اجتماعی، زیست محیطی و فعّالیّت های اقتصادی فراموش شده می تواند زمینه احیای مجدد روستاها را فراهم آورد. از نمونه های توسعه روستایی می توان به رونق دوباره فعّالیّت اقتصادی کتیرا چینی اشاره کرد که در گذشته از جایگاه خاصی در روستاهای ایران برخوردار بوده ولی متأسّفانه این فعّالیّت اقتصادی به فراموشی سپرده شده است
هدف کلّی تحقیق: انجام یک پژوهش منظّم و همه جانبه در ارتباط با پدیده کتیرا چینی به عنوان یکی از مشاغل سنّتی مهم در بسیاری از مناطق روستایی ایران به ویژه مناطق کوهستانی و سردسیری از جمله منطقه دهستان کوهمره جروق بوده است و از آن جایی که پژوهش حاضر تا حدّ زیادی نو می باشد اساس تحقیقات بر مطالعات میدانی نگارنده استوار است. شیوه گردآوری اطّلاعات در این پژوهش با کمک سه ابزار اصلی صورت گرفته است:
الف) طراحی سؤالات مناسب درباره پدیده مورد نظر به منظور ایجاد یک چارچوب منطقی در جهت رسیدن به اهداف پژوهش. (68 سؤال)
ب) مشاهده هدفدار از مراتع کتیرا و ابزارآلات کار.
ج) مصاحبه با افراد با تجربه و کسانی که مدّتها به این شغل اشتغال داشتند.
جمعیّت مورد نظر در این پژوهش دهستان کوهمره جروق واقع در 45 کیلومتری جنوب شرقی کازرون از توابع استان فارس است که از 18 روستا تشکیل شده است و می تواند به عنوان یک الگوی تحقیقی در سایر مناطق نیز مورد استفاده واقع شود.
معرفی کتاب: دف و دایره در تاریخ ایران در ادبیات فارسی، در جهان ایرانی/ کیوان پهلوان؛ انتشارات آرون
مطالعه اتنوبوتانی و اتنواکولوژی گونه های دارویی کچیک (مطالعه موردی مراتع کچیک در شمال شرق استان گلستان) سیده زهره میردیلمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موارد بحث برانگیز پیرامون گیاهان دارویی، دانش بومی است. این دانش بسیار گسترده است و جنبه های متفاوتی از جمله اتنوبوتانی گیاهان دارویی را نیز دربرمی گیرد. اتنوبوتانی به معنی دانشی است که بشر از گیاه-شناسی و اکولوژی محیط زیست گیاهان دارد. در این تحقیق یک ارزیابی اتنوبوتانیکی در 5 روستای واقع شده در منطقة ترکمن نشینِ اطراف شهرستان کلاله واقع در شمال شرقی استان گلستان، صورت پذیرفت. جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه در سه مرحله انجام شد و اطلاعاتی مانند زمان جمع آوری، پراکنش اکولوژیکی، نام محلی، خواص درمانی و اندام دارویی مورد استفاده برای گیاهان مورد مطالعه، مجموعاً با استفاده از 234 پرسشنامه ثبت شد. در این بررسی تعداد 45 گونه دارویی– خوراکی، متعلق به 21 خانواده با توجه به سابقه مصرف توسط مردم بومی معرفی شد. نتایج نشان داد که دانش بومی نه تنها دارای اطلاعاتی در زمینه خواص درمانی گونه های دارویی است، بلکه درمورد خصوصیات اکولوژیکی گیاهان (اتنواکولوژی) نیز اطلاعات گرانبهایی دارد که حتی بدون نیاز به عملیات اکولوژیکی و صرف هزینه و زمان بسیار جهت پلات اندازی، می توان پراکنش تقریبی آنها را نیز برآورد نمود.
گونه شناسی اکتشافی برداشت از مفهوم زنانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنانگی مفهومی است که هر دو بعد جنسی و جنسیتی را شامل می شود و متأثر از فرهنگ قرار دارد. عضویت در گروه قومی نیز به مثابه یک عامل فرهنگی بر شکل گیری زنانگی مؤثر است. در این پژوهش با استفاده از روش های کیفی مصاحبه، داستان زندگی، تحلیل محتوا و شناسایی طبقه های متعارف، شاخص های زنانگی و گونه شناسی آن بین زنان متأهل 22-19 ساله در سه گروه قومی مشخص شد؛ در این پژوهش اقوام آذری و کُردی و مازندرانی و موضوع ها و طبقه های فکری متعارف شناسایی شده است. براساس نتایج شاخص های زنانگی مشترک در هر سه گروه قومی تقریباً مشابه و شامل پنج مورد نقش های مراقبتی، شخصیت احساس محور، رقابت درون جنسی، نقش های خانگی و زیبایی ظاهری است. سنخ های چهارگانه زنانگی شناخته شده در سه گروه قومی عبارتند از: منفعل، سنتی، مستقل و فعال؛ این سنخ شناسی برمبنای نگرش نسبت به شاخص های پنج گانه صورت گرفته است. سنخ منفعل در گروه قومی کُرد و آذری، سنخ سنتی و مستقل در هر سه گروه قومی کرد و آذری و مازندرانی و سنخ فعال فقط در گروه قومی مازندرانی دیده شده است. در حالی که به نظر می رسد برداشت از زنانگی در گروه قومی مازندرانی دستخوش بازتعریف از نگرش سنتی شده است، تمایز اساسی در برداشت گروه های قومی آذری و کرد مشاهده نشد. طبقه های متعارف فکری شناسایی شده در این پژوهش شامل تفکر «ذات گرایانه» و «تمایل های مادرانه» است.
بررسی تأثیر ارزش های زیست محیطی بر رفتار زیست محیطی(مطالعة مناطق شهری ارومیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بشر پیوسته تعامل مداوم و پایداری با جهان طبیعی داشته است و این روند همه روزه با افزایش تقاضا از طبیعت و تخریب منابع آن همراه بوده است. با درک روزافزون اهمیت حفظ منابع طبیعی، هوشیاری افراد نیز درباب تغییر دیدگاه ها گستردگی همه جانبه ای یافت. مقالة حاضر درصدد بررسی رابطة میان ارزش زیست محیطی افراد و رفتار زیست محیطی است. ازنظر روش تحقیق این مقاله از نوع پیمایش است و ابزار به کاررفته در آن پرسش نامه است. ارزش زیست محیطی برپایة مقیاس کایزر و همکاران و رفتار زیست محیطی نیز برپایة مقیاس محقق ساخته سنجیده شده اند و داده ها با استفاده از نمونه گیری خوشه ای، از طریق پرسش نامه و از 383 نفر از ساکنان مناطق شهری ارومیه جمع آوری شدند. نتایج ضریب آلفای کرونباخ (68%) نشان داد که پرسش نامه تحقیق از روایی نسبتاً زیادی برخوردار است. نتایج تحقیق هم سو با برخی تحقیقات خارجی است و مبین وجود رابطة مثبت و معنی دار بین ارزش زیست محیطی و رفتار زیست محیطی است. بدین معناکه ارزش های زیست محیطی نزد افرادی زیاد است که میانگینِ رفتار زیست محیطی آنها نیز نمرة بالایی را به خود اختصاص داده است. نهایتاً با توجه به نتایج به دست آمده دو عامل موقعیت جغرافیایی و فعالیت های اقتصادی و آموزه های دینی در بالابودن ارزش های زیست محیطی در منطقة تحت مطالعه تحلیل شد.
سازگاری با تغییرات اقلیمی: کاربرد تئوری بنیادی (مورد مطالعه کشاورزان شهرستان مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نتیجه فعالیت های انسانی، اقلیم جهان در حال تغییر است و تمام جوامع نیاز دارند که یاد بگیرند چگونه با این تغییرات پیش بینی شده مقابله نمایند. شهرستان مرودشت در استان فارس، یکی از قطب های کشاورزی کشور است که در چند سال گذشته با کاهش شدید بارندگی و خشکسالی های شدید مواجه بوده است. این مطالعه با هدف بررسی چگونگی سازگاری کشاورزان شهرستان مرودشت در مواجهه با تغییرات اقلیمی طراحی و اجرا شده است. پژوهش حاضر از نوع تحقیقات کیفی است و از اصول روش تئوری بنیادی به عنوان راهنمای جمع آوری و تحلیل داده ها و ارائه مدل استفاده شده است. نمونه مورد مطالعه شامل دو روستا بود که به صورت هدفمند انتخاب شدند و برای جمع آوری داده ها از مشاهدات میدانی و مصاحبه های عمیق در قالب گروه های متمرکز ( Focus group ) بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده از داده های تحقیق در فرآیند کدگذاری در قالب مفاهیم استخراج و طبقه بندی گردید. و براساس آن ""مدل پارادایمی سازگاری کشاورزان با تغییرات اقلیمی"" طراحی و در پایان، براساس یافته های تحقیق پیشنهادهای کاربردی برای ارتقای سازگاری کشاورزان در مواجهه با تغییرات اقلیمی ارائه شده است
اعتماد اجتماعی، زنان و سیاست های مقابله با تغییرات آب وهوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصر حاضر، اعتماد به موضوعی حیاتی برای جوامع انسانی تبدیل شده و نقش اساسی در سیاست های مقابله با مشکلات اجتماعی به وی ژه در زمینه خطرهای محیط زیستی دارد. مقابله با خطرهای محیط زیستی مانند تغییر آب وهوا، نیازمند آگاهی است؛ آگاهی و آمادگی برای مقابله با مخاطرات برای همه گروه های اجتماعی لازم و ضروری است از جمله زنان که قشر آسیب پذیری در مقابل مخاطرات محیط زیستی هستند. این آگاهی معمولاً از سوی نهادهای اصلی و مرتبط همچون دولت، سازمان های خصوصی محیط زیستی و دانشمندان به دست می آید. بنابراین، پذیرش این آگاهی و اعتماد به آنها، مستلزم اعتماد مردم به نهادهای مرتبط با آن است. در این بررسی، میزان اعتماد دانشجویان نسبت به منابع اطلاعات (دولت، سازمان های خصوصی محیط زیستی و دانشمندان) و تفاوت آن برمبنای جنسیت و دانشکده بررسی شده است. برای انجام این پژوهش از روش پیمایش استفاده شده و با نمونه گیری طبقه ای، 411 نفر از دانشجویان انتخاب شدند. یافته ها حاکی از آن است که اعتماد دانشجویان به منابع اطلاعات کمی بیشتر از متوسط بود و گروه های حامی محیط زیست، معتمدترین منبع اطلاعات تغییر آب وهوا بودند. همچنین تفاوت محسوس فقط در اعتماد براساس جنسیت به دانشمندان مربوط است. علاوه بر این، نتایج پژوهش نشان داد که میزان اعتماد دانشجویان پسر به منابع اطلاعات بیش از دانشجویان دختر بود. منابع اعتماد برمبنای دانشکده نیز متفاوت بود. به عبارت دیگر، دانشکده هایی که برنامه درسی شان ارتباط نزدیک تری با موضوع های محیط زیستی داشته است اعتماد بیشتری به دانشمندان و سازمان های خصوصی داشتند. در پایان، براساس تفاوت های جنسیتی در اعتماد به منابع اطلاعات و دانشکده، پیشنهادهایی ارائه شد.
بررسی تفاوت عوامل اقتصادی، رقابت سیاسی و مداخله بیگانگان در انتخابات ریاست جمهوری 1376 و 1388(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علی رغم برگزاری بیش از 30 انتخابات ملی در ایران در دوره پس از انقلاب اسلامی، انتخابات دوره دهم ریاست جمهوری در سال 1388 بحث برانگیز گردید و در نتیجه آن مسائل و مشکلات متعددی پدید آمد، اما این امر کمتر مورد بحث و بررسی علمی قرار گرفته است. با توجه به شباهت های گسترده انتخابات سال 1388 با انتخابات ریاست جمهوری سال، 1376 پژوهش حاضر کوشیده است اهمیت و جایگاه عوامل اقتصادی، رقابت سیاسی نامزدها و مداخله بیگانگان را در دو انتخابات یاد شده مورد مقایسه قرار دهد. روش به کار رفته در این پژوهش، پیمایشی علّی مقایسه ای است و با توجه به نوع تحقیق که پاسخگویان باید دو دوره انتخابات 76 و 88 را مقایسه کنند جامعه آماری تحقیق، نخبگان اداری شهر شیراز هستند که حداقل 20 سال سابقه استخدام داشته و یک دوره مدیریتی را در سازمان متبوع شان تجربه نموده باشند. اندازه نمونه 149 نفر است که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای، انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه پژوهشگر ساخته است که اعتبار آن با استفاده از اعتبار صوری و پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ تعیین گردیده است. یافته های پژوهش نشان داد، میزان اهمیت عوامل اقتصادی، رقابت سیاسی و مداخله بیگانگان، در انتخابات سال 1388 به طور معناداری بیشتر از انتخابات سال 1376 است