فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۹۸۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
ظهور کووید-19 و همه گیر شدن آن چهره اپیدمیولوژیک و مرگ ومیر جاری دنیای امروز را تغییر داد. مسئله این تحقیق، ظهور پاندمی کرونا و لزوم بازنگری در نظریه های گذار های جمعیت شناختی (گذار جمعیتی، گذار اپیدمیولوژیک و گذار سلامتی) است. ظهور این اپیدمی نشان داد که امروزه بیماری های عفونی- انگلی ممکن است با سرعتی بیش از قبل همه گیر و جهانی شوند، با بیماری های مزمن و ساختار سالخورده جمعیت ها تعامل برقرار کنند، با ویژگی های دنیای جدید، جهانی شدن و مدرنیزاسیون سازگار شوند و از شرایط آنها برای انتشار آسان تر، سریع تر و گسترده تر خود بهره بگیرند؛ از این لحاظ این بیماری های عفونی - انگلی نوپدید و بازپدید دوران جدید، متمدن تر و به روزتر از بیماری های هم نوع خود در گذشته هستند. پدیدار شدن اپیدمی کووید- 19 و جهانگیر شدن آن، یک روند جدید از مرگ و میر ناشی از این اپیدمی عالمگیر و تاثیرات مهم جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و رفتاری به وجود آورده است که آن را از مراحل دیگر گذار اپیدمیولوژیک تاریخ بشر متمایز می کند. این نشانه ها می تواند حاکی از ورود به دوران جدیدی از مرگ و میر در عصر پسا گذار جمعیتی باشد که در بیان های نظری جدیدتر گذار اپیدمیولوژیک قبلا به آن اشاره شده است: عصر بیماری های عفونی- انگلی نوپدید و بازپدید.
کاربرد مدل ارتقاء سلامت پندر در ارزیابی کیفیت زندگی زنان سنین باروری شهرهای استان سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به صورت توصیفی- تحلیلی با هدف مطالعه تعیین کننده های اجتماعی- جمعیتی کیفیت زندگی زنان 49-15 ساله شهرهای استان سیستان و بلوچستان براساس الگوی ارتقاء سلامت پندر و با حجم نمونه 800 نفر انجام شد. روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و ابزار مورد استفاده پرسشنامه بود. تجزیه و تحلیل داده با استفاده از روش های آمار توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی مستقل، آنالیز واریانس و رگرسیون خطی چندگانه انجام شد. نتایج تحلیل مدل های رگرسیونی نشان داد خودکارآمدی درک شده دارای بیشترین قدرت پیش بینی کنندگی متغیر کیفیت زندگی بود (288/0Beta=). بعد از آن به ترتیب: عامل موانع درک شده، سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت، سن، تعداد فرزندان و عواطف درک شده، پیش بینی کننده کیفیت زندگی زنان مورد مطالعه بودند و در مجموع این شش متغیر 8/32 درصد تغییرات کیفیت زندگی زنان را پیش بینی می کردند. با توجه به نتایج مطالعه حاضر می توان نتیجه گرفت که سازه های الگوی ارتقاء سلامت پندر از جمله خودکارآمدی درک شده و موانع درک شده و همچنین سبک زندگی ارتقاء دهنده سلامت جهت پیش گویی کیفیت زندگی زنان مناسب اند.
عوامل جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی موثر بر فقر خانوارهای شهری ایران در 1395(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسئله فقر بسیار گسترده بوده و در هر جامعه متناسب با ویژگی های خاص خود از عوامل پیشین متفاوتی تأثیر می پذیرد. در این پژوهش اثر 12 عامل جمعیتی-اقتصادی-اجتماعی بر احتمال فقیر شدن خانوار تحت یک مدل رگرسیون پروبیت با روش حداقل راستنمایی سنجش شد. نمونه مورد استفاده، شامل 66038 نفر و در مجموع 18809 خانوار شهری ایران است. پژوهش حاضر با در نظر گرفتن دو سطح رفاهی بالا و پایین به بررسی احتمال خروج از فقر می پردازد. بر این اساس مرز درآمدی سطح رفاهی پایین برای خروج خانوار از فقر برابر با 115 میلیون ریال و برای سطح بالای رفاهی، خط فقر برابر با 264 میلیون ریال محاسبه شده است. براساس نتایج مدل، مهم ترین عامل اثرگذار در خروج از فقر خانوار در سطح رفاهی پایین تر، وضعیت درآمدی سرپرست و در سطح رفاهی بالاتر، نسبت تعداد افراد دارای درآمد در خانوار بوده و همچنین تعداد مطلق افراد دارای درآمد در خانوار نیز اثر قابل توجهی در خروج خانوار از فقر داشته است. افزایش سطح تحصیلات سرپرست خانوار عامل دیگری در خروج از فقر بود. همچنین افزایش تعداد افراد تحصیلکرده در خانوار نیز اثر قابل توجهی در خروج از فقر داشته است و با افزایش بعد خانوار احتمال فقیر شدن کاهش می یابد.
روند تغییر نسبت جنسی تولد و حذف دختران: زمینه ها و عوامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نسبت جنسی تولد به طور طبیعی 105 پسر به 100 دختر است، اما این نسبت در برخی کشورها با مداخلات انتخاب جنس افزایش یافته است. هدف این مطالعه تعیین روند تغییر نسبت جنسی تولد در ایران و زمینه ها و عوامل مؤثر بر آن است. برای این منظور به داده های آماری سازمان ثبت احوال کشور رجوع شد و با استفاده از روش اسنادی و مرور مطالعات، زمینه ها و عوامل مؤثر بر تغییر نسبت جنسی تولد بررسی شد. بر اساس یافته ها اگر چه نسبت جنسی تولد در ایران فعلاً در محدوده طبیعی است اما دست کم در چهار استان از محدوده طبیعی خارج شده و افزایش یافته که به معنای افزایش تعداد پسران نسبت به دختران است. در ایران ترجیح مذکر به عنوان یک خصلت فرهنگی ماندگار، برخی والدین را به سمت پسرخواهی و حذف دختران سوق می دهد. با وجود چنین مشکل فرهنگی، نظام سلامت وسایل تحقق انتخاب جنس جنین را در اختیار والدین می گذارد. نظر به اینکه ادامه این روند علاوه بر اینکه نقض حق حیات مؤنث است، می تواند تبعات اجتماعی منفی همچون مشکلات ازدواج، خشونت و روسپیگری را به دنبال داشته باشد، لازم است توجه کافی به آن صورت گیرد و تدابیری برای پیشگیری از آن اندیشیده شود.
فهم ذهنی مهاجران از جاذبه و دافعه مقصد و مبدأ مهاجرت: مطالعه موردی مهاجران محله خلیج فارس شمالی تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
غالب تحقیقاتی که به بررسی نقش دافعه ها و جاذبه ها در مهاجرت پرداخته اند از رویکرد اثبات گرایی و کمّی به مسئله مهاجرت پرداخته اند و عموماً تفاسیر ذهنی مهاجران نسبت به دافعه و جاذبه مبدأ و مقصد را نادیده گرفته اند. روش تحقیق در این پژوهش روش کیفی و حجم نمونه 23 نفر بوده که از طریق نمونه گیری نظری انتخاب شدند. مصاحبه های انجام شده با استفاده از تکنیک تحلیل محتوای عرفی تحلیل شدند. نتایج بیانگر این است که از دیدگاه مشارکت کنندگان، جنبه های اقتصادی و معیشتی و شغلی عامل اصلی مهاجرت از حاشیه ها به سوی مرکز است. با این حال پس از مهاجرت و استقرار در مقصد، عوامل گوناگونی به نسبت قبل از مهاجرت به دافعه و یا جاذبه تبدیل می گردند که چندان ارتباطی با نظریه های اقتصادی مهاجرت ندارد. تغییرات ذکر شده از طریق در نظر گرفتن نحوه زیست در اجتماع و جامعه یا به عبارت دیگر زیستن در محیط اجتماعی کوچک و خرد مقیاس و زیستن در کلانشهرها قابل تبیین است. به عنوان نتیجه گیری کلی می توان اینگونه بیان کرد که جاذبه و دافعه های یک محل تنها به وضعیت خود آن محل برنمی گردد بلکه این دافعه ها و جاذبه در پیوند با محلی دیگر و در یک مکانیسم مقایسه است که در ذهن فرد شکل و قوام به خود می گیرد.
بررسی انگیزه های مهاجرت ساکنان روستای چغاکبود به شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۶۹-۴۹
حوزه های تخصصی:
مهاجرت از جمله رخدادهایی است که در زمان های مختلف به علل و عوامل متعددی در روستاهای ایران اتفاق افتاده است. استان کرمانشاه یکی از استان های مهاجرفرست از نواحی روستایی به شهری است. در این راستا، شهرستان هرسین، یکی از شهرستان هایی است که بیشترین نرخ مهاجر فرستی را دارد. روستای چغاکبود یکی از روستاها با حجم بالای مهاجرت روستا به شهر است که به همین دلیل برای مطالعه انگیزه های مهاجرت روستاییان انتخاب شده است. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. حجم نمونه تحقیق شامل 48 نفر (از 108 نفر ساکن روستا) است. روش تعیین حجم نمونه فرمول کوکران، روش نمونه گیری، تصادفی سیستماتیک و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه بوده است. پایایی تحقیق با کمک آلفای کرونباخ (برابر 78/0) و روایی با کمک نظر متخصصان جغرافیا و برنامه ریزی روستایی و توسعه روستایی دانشگاه رازی تایید شد. یافته های همبستگی اسپیرمن نشان می دهند که اشتغال، نابرابری بین روستاها، سرمایه گذاری بخش دولتی، مشارکت مردمی، مهمترین انگیزه های مهاجرت بوده اند. همچنین بر اساس نتایج بتا، حاصل از آزمون رگرسیون می توان فهمید که کمبود سرمایه گذاری بخش دولتی، مهمترین انگیزه مهاجرت روستاییان به شهر بوده است، که نشان از بی توجهی مسئولان به روستای چغاکبود دارد. در مجموع پیشنهاد می شود، که دولت با سرمایه گذاری بر زیرساخت های روستایی و بکارگیری نظرات مردم در تمامی سطوح مشارکت، زمینه کاهش مهاجرت روستاییان به شهر را فراهم کند.
واکاوی دلایل گرایش جوانان به زندگی مجردی و رویگردانی از ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۱۳۳-۱۱۳
حوزه های تخصصی:
هدف: علیرغم اینکه ازدواج یکی از مهمترین و حساس ترین مراحل زندگی انسان به شمار می رود، اما بنا به دلائل گوناگون امروزه برخی جوانان از تشکیل خانواده اجتناب نموده و زندگی مجردی را در پیش می گیرند. بر این اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر گرایش به زندگی مجردی جوانان 35-27 ساله شهرستان خرم آباد می باشد. روش تحقیق: روش پژوهش پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه جوانان مجرد شهرستان خرم آباد در محدوده سنی 27-35 ساله در نیمه دوم سال 1399 است. روش نمونه گیری به صورت تصادفی ساده بود. حجم نمونه این پژوهش 380 نفر می باشند که از طریق فرمول کوکران به دست آمد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آمار توصیفی و آمار استنباطی استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش، نشان داد مولفه های میزان اعتقادات دینی، سطح انتظارات، لذت بردن از تجرد، وضعیت تحصیلی، وضعیت شغلی و شکاف نسلی درگرایش به زندگی مجردی جوانان تاثیر دارند. نتیجه گیری: گرایش به زندگی مجردی به صورت یک معضل و آسیب اجتماعی روند فزاینده در جامعه دارد که ضرورت دارد برنامه ریزان و مسئولان به این مهم توجه نمایند.
تحلیل کیفی چالش های پیش روی توسعه فرهنگی در قوم بختیاری شهرستان الیگودرز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۱۸۳-۱۶۳
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد تحلیل کیفی چالش های پیش روی توسعه فرهنگی در قوم بختیاری است. روش پژوهش، مبتنی بر روش کیفی است. داده ها با استفاده از فنون مصاحبه عمیق و مشاهده مشارکتی گردآوری شدند. افراد مورد مطالعه دراین پژوهش 38 نفر بودند و با استفاده از تکنیک تحلیل چارچوب، داده ها تحلیل شدند. یافته های پژوهش حول هفت درون مایه اصلی با عناوین کثرت گرایی فرهنگی، سنت گرایی، خاص گرایی، عام کردن امر خاص، عام گرایی، برابری جنسیتی و قانون گرایی مورد تحلیل قرار گرفتند. هر یک از درون مایه های مذکور سه درون مایه فرعی را پوشش می دهند که در پایان با ترکیب درون مایه های اصلی و فرعی به چارچوب و الگوی نظری نهایی دست یافتیم. یافته ها نشان داد که بختیاری ها در برابر ارزش های توسعه محور کمتر مقاومت می کنند و تمایل دارند تا در کنار حفظ فرهنگ بختیاری، به اشاعه آن پرداخته و از مزایای سایر فرهنگ ها نیز برخوردار شوند. بخشی دیگر از یافته ها بیان گر عدم نهادینه شدن قانون گرایی و برابری جنسیتی در بین قوم بختیاری هستند. نتایج نهایی نشان داد که قوم بختیاری از ظرفیت های اولیه برای توسعه فرهنگی برخوردار است و بختیاری ها با توسل به برخی از ارزش ها و ویژگی های فرهنگی، درصدد دستیابی به یک الگوی محلی برای توسعه فرهنگی هستند، اما شرایط مذکور در سایه عدم یک سیاست و الگوی فرهنگیِ بومی شده منجر به توسعه نیافتگی شهرستان الیگودرز شده است.
مولفه های موثر بر تمایل به فرزندآوری زنان شاغل شهر تهران: همبسته ها و الزامات سیاستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۱ و ۱۱۲
۲۸۲-۲۶۳
حوزه های تخصصی:
همزمان با مدرنیزاسیون و تغییر در ساختار خانواده، افزایش سطح تحصیلات، شهرنشینی، مشارکت زنان در بازارکار، فرزندآوری در سالهای اخیر در بین زنان به تدریج کاهش یافته است و می توان انطباق فرایند انتقال جمعیت دوم در ایران خصوصاً کلان شهری مانند شهر تهران را، با تغییر در بسیاری از ارزشها، نگرشها وگرایشها به فرزندآوری به وضوح مشاهده کرد. پژوهش حاضر به شیوه پیمایشی و با هدف شناسایی مولفه های تاثیرگذار بر فرزندآوری زنان شاغل شهر تهران انجام گردیده است. داده ها با استفاده از ابزار پرسشنامه محقق ساخته و 1065 نمونه به روش نمونه گیری اتفاقی مورد تحلیل قرار گرفته است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد، حدود 30 درصد از تغییرات متغیر تمایل به فرزندآوری توسط متغیرهایی چون تحصیلات، سن، تعداد فرزندان، تعداد فرزندان ایده ال، مولفه سازمانی و اجتماعی تبیین شده است. تحصیلات و تعداد فرزند رابطه معکوسی باتمایل به فرزندآوری دارند و همچنین به لحاظ سازمانی هرچه حمایت سازمانی بیشتر باشد، تمایل به فرزندآوری زنان شاغل افزایش خواهد داشت. بنابراین پیشنهاد می شود که سیاست های جمعیتی از برنامه های طولانی مدت پیروی کند و اجرای آن توسط مسوولان و مدیران سازمان با تمرکز ویژه به ارزش گذاری فرزندآوری و حمایت سازمانی از سازگاری نقش مادری و کارمندی زنان شاغل تضمین شود.
بازشناسی عوامل مؤثر بر ظرفیت پذیری جمعیتی سکونتگاه های انسانی حوزه های گرم و خشک ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۱۹۰-۱۶۷
حوزه های تخصصی:
مناطق گرم و خشک به عنوان مناطقی که با محدودیت هایی در خصوص دسترسی به منابع زیستی روبرو هستند، همواره با تنگناهایی به منظور توسعه سکونتگاه های انسانی روبرو بوده اند؛ از این روی برنامه ریزی برای سکونتگاه های این مناطق می بایست دربرگیرنده عوامل خاص آن باشد. پژوهش پیش روی در پی آن است تا ضمن ارائه چارچوبی به منظور ارزیابی ظرفیت پذیری جمعیتی این مناطق، بکوشد تا مطالعات آمایش سرزمین را به عنوان مهمترین برنامه منطقه ای کشور مورد سنجش قرار دهد. نتایج پژوهش حاضر گویای آن است که می توان با بهره گیری از نظریات الگو واره انسان شناسانی، عوامل مختلف مؤثر بر ظرفیت پذیری جمعیتی در حوزه های گرم و خشک را در کنار یکدیگر قرار داده و با توجه به اهمیت و اثر هریک طبقه بندی نمود. افزودنی است، سنجش مطالعات آمایش سرزمین با استفاده از چارچوب اکتشافی، گویای آن است که هرچند این مطالعات توانسته اند بخش قابل توجهی از حساسیت های مذکور را مورد نظر قرار دهند، ولی به واسطه محدودیت هایی که عموماً برگرفته از رویکرد کل نگرانه آنها است، موفق به حصول کامل به این مهم نگردیده اند. از این روی می بایست این مطالعات از دو جهت فرایندی و مفاهیم تولیدی، متناسب با حساسیت های هر منطقه و به صورت خاص حوزه های گرم و خشک مورد بازنگری قرار گیرند.
دلایل عدم ماندگاری جمعیت در شهرستان قصرشیرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۱۱۶-۹۷
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عدم ماندگاری جمعیت از نظر ساکنان شهرستان قصرشیرین بوده است. برای این منظور با استفاده از شیوه نمونه گیری خوشه ای 375 پرسشنامه تکمیل شد. یافته ها نشان داد که میانگین عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عدم ماندگاری جمعیت شهرستان قصرشیرین از نظر پاسخگویان، به ترتیب برابر با (02/3)، (82/2) و (90/1) بوده است. از بین عوامل اقتصادی، امکانات بهداشتی مقصد و کسب درآمد بیشتر به ترتیب با میانگین (43/3) و (43/3)، از بین عوامل سیاسی، عدم تلاش مدیریت برای سرمایه گذاری با میانگین (10/3) و از بین عوامل اجتماعی، مهاجرت به خاطر خویشاوندان با (23/2)، بیشترین میانگین عدم ماندگاری جمعیت بوده است. میانگین عوامل عدم ماندگاری جمعیت بر حسب برخی ویژگی های فردی، اجتماعی و اقتصادی پاسخگویان متفاوت بوده است؛ میانگین عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی عدم ماندگاری جمعیت در زنان، افراد با تحصیلات بالا، افراد رده های سنی 18 تا 35 سال و افراد با 10 تا 30 سابقه سکونت در شهرستان قصرشیرین نسبت به بقیه بیشتر بوده است. کسانی که درآمد کمتری داشته اند، عامل اقتصادی و کسانی که درآمد بالایی داشته اند، عامل سیاسی و اجتماعی را به عنوان عدم ماندگاری جمعیت ذکر کرده اند. نتیجه عوامل عدم ماندگاری جمعیت از نظر پاسخگویان را می توان به ضعف زیرساخت های درمانی، وجود سرمایه داران غیربومی، مهاجرت به خاطر خویشاوندان و نبود رشته های مختلف دانشگاهی نسبت داد که متناسب با آن پیشنها د هایی مانند ایجاد و تجهیز بیمارستان و درمانگاه ها، بومی گزینی و برپایی رشته های مختلف و أخذ نمایندگی از دانشگاه های معتبر طرح شده است.
امنیت اقتصادی- اجتماعی و قصد باروری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از تبیین های اساسی باروری پایین اجتناب از خطر و کاهش بی اطمینانی می باشد. این مطالعه در چارچوب نظریه اجتناب از خطر و انتخاب عقلانی تأثیر امنیت بر قصد فرزندآوری زنان را آزمون می کند. بدین منظور از بخشی از داده های طرح تحولات باروری در ایران و از اطلاعات 417 زن همسردار 49-15 ساله در شهر تهران استفاده شده است. نتایج نشان می دهد 53 درصد از زنان قصد فرزندآوری دارند و میانگین تعداد فرزندان قصد شده 07/2 است. زنانی که خود و یا همسران شان در سنین پایین تری هستند، زنان با تحصیلات دانشگاهی، زنان بدون فرزند یا تک فرزند و زنانی که تجربه حاملگی در دو سال گذشته نداشته اند، بیشتر قصد فرزندآوری دارند. قصد باروری همچنین با امنیت اقتصادی و نگرانی از آسیب های اجتماعی مرتبط است. با کاهش نگرانی از آسیب های اجتماعی و افزایش امنیت اقتصادی، قصد فرزندآوری افزایش می یابد. بر اساس نتایج تحلیل چند متغیره، تاثیر ابعاد مختلف امنیت (عینی و ذهنی) در مقایسه با متغیر سن زنان و تعداد فرزندان اندک است، لیکن با توجه به قصد فرزندآوری در زنان تک فرزند و بدون فرزند و ایده آل باروری بیش از دو فرزند در جامعه انتظار می رود با اق دامات م ؤثر در جهت کاهش مشکلات اقتصادی در سطح کلان و خانواده و کاهش آسیب های اجتماعی، شرایط فرزندآوری در کشور تسهیل و شکاف بین باروری ایده آل و واقعی کمتر شود.
مطالعه و تخمین نوسان های جمعیتی استقرارهای عصر مفرغ شهرستان ورزقان مبتنی بر مطالعات قوم باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه جمعیت سکونتگاه های باستانی، امکان بازسازی مکانسیم های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جوامع گذشته را فراهم کرده و افق های جدیدی از زندگی جوامع پیشین را به منصه ظهور می گذارد. پژوهش حاضر بر روی شهرستان ورزقان صورت گرفته که به لحاظ پژوهش های قوم باستان شناسی دارای ظرفیت های بسیاری است و لیکن تاکنون پژوهشی با هدف برآورد جمعیت در این منطقه صورت نگرفته است. پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و رهیافت قوم باستان شناسی، بین الگوهای جمعیت پذیری استقرارهای امروزی شهرستان ورزقان و سکونتگاه های عصر مفرغ جهت تخمین جمعیت ارتباط منطقی ایجاد نماید. یعنی با انجام مطالعات میدانی، تخمین وسعت و جمعیت روستاها و اتراق های (اوباهای) عشایری و مقایسه با وسعت استقرارهای باستانی عصرمفرغ، جمعیت تقریبی آنها محاسبه گردد تا در نهایت بتوان به درک روشنی از تغییرات جمعیتی شهرستان ورزقان دست پیدا کند. بر این اساس تراکم جمعیتی شهرستان ورزقان 42 نفر در هکتار برآورد گردیده و تراکم جمعیتی استقرارهای عصر مفرغ به این صورت تقریب می گردد که در عصر مفرغ قدیم با مساحتی بالغ بر 8/3 هکتار، جمعیتی در حدود 160 نفر؛ عصر مفرغ میانی با مساحتی بالغ بر 7/12 هکتار، جمعیتی در حدود 533 نفر و عصر مفرغ جدید با مساحت 53/75 هکتار، جمعیت 3172 نفر در منطقه حضور و اسکان داشته اند.
دلایل و مسائل اجتماعی مرتبط با مهاجرت از دیدگاه مهاجران محله خلیج فارس شمالی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
129 - 157
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با استفاده از روش کیفی به مطالعه دلایل مهاجرت و مسائل اجتماعی مهاجران ساکن محله خلیج فارس شمالی شهر تهران پرداخته است. حجم نمونه در این تحقیق 23 نفر از مهاجران ساکن محله خلیج فارس شمالی است که بر مبنای نمونه گیری نظری انتخاب شدند. مصاحبه ها در زمستان 1398 و بهار 1399 انجام و با استفاده از تحلیل محتوای عرفی تحلیل شدند. یافته ها نشان داد که احساس عدم امنیت در محله، شلوغی، وضعیت نامناسب بهداشتی محله و وضعیت نامطلوب حمل و نقل عمومی، از مهمترین مسائل اجتماعی فعلی مهاجران منطقه مورد مطالعه است. برای مهاجران، بیکاری در مبدأ شرط لازم، و وجود آشنایان در مقصد، شرط کافی مهاجرت به شهر تهران، و به دست آوردن شغل نیز مهمترین نتیجه مهاجرت بوده است. با این حال، اقامت بلند مدت و کوتاه مدت در مقصد، تمایزاتی نگرشی در ذهنیت مهاجران نسبت به اقامت در مقصد یا بازگشت به مبدأ ایجاد کرده است. به نظر می رسد سیاست تمرکزگرای توسعه، نه تنها سبب فقر هر چه بیشتر ساکنان فرودست استان های حاشیه ای کشور می شود، بلکه در درازمدت باعث بروز مسائل و انحرافات اجتماعی در مناطق و محله های فرودست نشین و حاشیه ای تهران نیز خواهد شد.
تأثیر ساختار سنی جمعیت بر رشد اقتصادی در ایران با استفاده از داده های استانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۶ بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۱۱)
289 - 313
حوزه های تخصصی:
ساختار سنی جمعیت، با توجه به رفتار اقتصادی متفاوت افراد در مراحل مختلف زندگی، اثرات قابل توجهی بر عملکرد اقتصادی جامعه دارد. در این مطالعه، تأثیر ساختار سنی جمعیت بر رشد اقتصادی با استفاده از داده های استانی بررسی شده است. بدین منظور، در قالب دو الگو، تأثیر متغیرهای نسبت جمعیت فعال، سهم افراد جوان در سن کار، سهم افراد مسن در سن کار و نرخ باسوادی (در قالب الگوی اول) و متغیرهای نسبت جمعیت فعال، سهم افراد میان سال در سن کار، بار تکفل سالمندی و نرخ باسوادی (در قالب الگوی دوم) بر رشد اقتصادی با استفاده از داده های استان ها به روش توصیفی- تحلیلی مبتنی بر تکنیک اقتصادسنجی داده های تابلویی مورد بررسی قرار گرفت. محدوده زمانی این پژوهش، سال های 1385، 1390 و 1395 می باشد. یافته های مطالعه نشان داد متغیرهای نسبت جمعیت فعال به کل جمعیت، سهم جمعیت جوان در سن کار، سهم افراد میان سال در سن کار و نرخ باسوادی تأثیر مثبت، و سهم جمعیت مسن در سن کار و بار تکفل سالمندی تأثیر منفی بر رشد اقتصادی استان های کشور دارند.
ارزیابی وضعیت شاخص های زیست پذیری در شهر مهاباد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۱۶۶-۱۳۵
حوزه های تخصصی:
زیست پذیری، گفتمان مهم در توسعه شهری است و کیفیت زندگی شهروندان را مورد توجه قرار می دهد. بررسی زیست پذیری در یک قلمروی مکانی، شناخت و ادراک بهتری را از مسائل، آسیب ها و توان های بالقوه آن در اختیار مدیران شهری قرار می دهد. هدف این پژوهش، ارزیابی سطح زیست پذیری شهر مهاباد و نواحی آن است. نوع تحقیق کاربردی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه، نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن، طرح های جامع و تفصیلی شهر، همچنین از طریق اسناد، مجلات، کتب مرتبط با موضوع و سازمان های مختلف جمع آوری گردیده است. جامعه آماری شامل کلیه ساکنان شهر مهاباد بوده و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 384 نفر تعیین شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و GIS استفاده شده و در بخش آمار استنباطی آزمون های آماری T- test، تحلیل واریانس، مدل اراس(ARAS) و رگرسیون گام به گام به کاربرده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد؛ که شهر مهاباد به لحاظ شاخص اجتماعی در وضعیت متوسط به بالا، و به لحاظ شاخص های فیزیکی-کالبدی، زیست محیطی و اقتصادی در وضعیت متوسط به پایین و نامطلوب قرار دارد. نتایج حاصل از تکنیک ARAS نشان داد، تنها ناحیه یک، با اندکی اختلاف در سطح اول تربیت پذیری شهر مهاباد قرار دارد و دیگر نواحی تقریباً در یک پهنه قرار دارند.
وضعیت جوانان مهاجر از روستای فرات به شهر دامغان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱۱۳ و ۱۱۴
۲۱۴-۱۹۱
حوزه های تخصصی:
مهاجرت را حرکت انسانها در سطح جغرافیا که با طرح و قصد قبلی صورت می گیرد و به تغییر محل اقامت آنها برای همیشه یا مدت طولانی می انجامد، تعریف می کنند. در پژوهش حاضر سعی شده است با رویکردی پدیدارشناختی به بررسی وضعیت جوانان مهاجر از روستای فرات به شهر دامغان پرداخته شود. غالب پژوهش های صورت گرفته درباره این موضوع با اتخاذ استراتژی قیاسی و مبنا قراردادن تئوریهای پیش ساخته به توصیف و تبیین آن پرداخته اند. برای گردآوری داده ها محقق به مصاحبه با افراد مهاجر پرداخته است. تلاش به منظور ایجاد رفاه، ارتقاء معیشت و دستیابی به زندگی بهتر از جمله اهداف اجتماعی بشر به منظور ماندگاری در کلیه عرصه های سکونت گاهی می باشد. از این رو افراد در راستای فرار از مشکلات و تنگناهای موجود در محلِ سکونت خویش و همچنین برخورداری از خوشبختی و آنچه که حق طبیعی انسان برای ادامه زندگی قلمداد می گردد؛ به فضای سکونتگاهی دیگر مهاجرت می کنند. در راستای این روند جمعیتی؛ روستائیان به منظور استفاده از امکانات معیشتی-رفاهی و نیز در جهت یافتن شغل و ایجاد درآمد مکفی، به سمت شهرها و دیگر مراکز اقامتگاهی کشور مهاجرت می کنند. در این مسیرِ حرکت، عموماً افراد روستایی تمایل دارند به سمت مراکزی رهسپار شوند که علاوه بر رفع نیازمندیهای اقتصادی - اجتماعی آنان؛ این فضای جدید بتواند جوابگوی احساسات و ادراکات فرهنگی- هویتی آنها نیز باشد.
سیر تکاملی جمعیت شناسی از ابتدا تا ظهور مدل سازی عامل محور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کاربرد مدل سازی عامل محور به منظور تجزیه و تحلیل مسائل جمعیتی مورد توجه جمعیت شناسان قرار گرفته و جایگاه جمعیت شناسی در شناخت عمیقتر روندهای جمعیتی را ارتقاء بخشیده است . هدف از مقاله حاضر، بررسی سیر تکاملی جمعیت شناسی از ابتدا تا پیدایش و استفاده از مدل سازی عامل محور در مطالعات جمعیتی است. با مرور ادبیات موضوع، عدم توانایی پارادایم های جمعیتی در برقراری ارتباط بین سطوح خرد و کلان به عنوان یک محدودیت در تحلیل مسائل پیچیده جمعیتی روشن می شود. امروزه با توجه به توسعه ریاضیات و تولید نرم افزارها و پردازنده های قوی، مدل سازی عامل محور در بین جمعیت شناسان اهمیت ویژه ای دارد. سیاست گذاری مبتنی بر مدل سازی عامل محور به عنوان یک راهکار کارآمد با قابلیت تحلیل روابط بین سطح خرد و سطح کلان، احتمال تحقق اهداف دنبال شده به وسیله سیاست گذاریهای کلان را افزایش می دهد. این مقاله، با مرور سیر تکاملی پارادایم های مختلف و بیان ضرورت بهره گیری از رویکرد مدل سازی عامل محور در فرآیند تحلیل مسائل جمعیت شناسی، جایگاه مدل سازی عامل محور به همراه نقاط قوت وضعف آن در مقایسه با سایر پارادایم ها را بررسی و معرفی می کند. در پایان پیشنهاداتی برای استفاده از مدل سازی عامل محور در تحلیل مسائل جمعیتی ایران ارائه می شود.
اثر مهاجرت بر کیفیت زندگی: مطالعه موردی خانواده های مهاجرکوهدشتی ساکن شهر قدس و همتایان غیر مهاجر ساکن شهرستان کوهدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
الگوی کلی مهاجرت در کشورهای در حال توسعه، مهاجرت از مناطق کمتر توسعه یافته به مناطق توسعه یافته تر است. چنین مهاجرتی عمدتا در پاسخ به نابرابری های بین مناطق، در جهت ارتقاء کیفیت زندگی، انجام می گیرد. این مطالعه در پاسخ به این سوال است که آیا مهاجرت تغییری در کیفیت زندگی، در مقایسه با مبدا، ایجاد می کند؟ جامعه آماری پژوهش، سرپرستان خانواده های مهاجر کوهدشتی ساکن در شهر قدس تهران و سرپرستان خانواده های غیر مهاجر همتای آن ها ساکن در شهرستان کوهدشت را در بر گرفته است. اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش پیمایش و با ابزار پرسشنامه بدست آمده است. با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی، 400 خانوار (200 نفر مهاجر و 200 نفر غیرمهاجر) انتخاب شدند. جهت بررسی فرضیات تحقیق از آزمون های آماری T، آزمون کی دو و رگرسیون چندمتغیره استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که خانواده های مهاجر در مجموع از کیفیت زندگی نسبتاً مطلوب تری نسبت به همتایان غیرمهاجر خود برخوردار بوده اند. افراد دارای تحصیلات کمتر و غیرشاغل، کیفیت زندگی بالاتری را گزارش کرده اند. نابرابری در امکانات اقتصادی و اجتماعی دو منطقه و تفاوت در ویژگی های اقتصادی و اجتماعی مهاجران و غیرمهاجران تبیین کننده اصلی این تفاوت می باشند.
فردگرایی و نیات باروری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشگیری از تداوم باروری زیرسطح جایگزین و پیامدهای آن نیازمند شناخت علل نخواستن فرزند است. با الهام از نظریه گذار دوم جمعیتی و مفهوم "رابطه ناب" گیدنز، این پژوهش رابطه میان فردگرایی و نیات باروری را بررسی می کند. بدین منظور، پیمایشی طراحی و در نمونه ای بالغ بر 375 زوج در شرف ازدواج ساکن شهر تهران در سال 1395 اجرا شد. از کل پاسخگویان،87 درصد قصد داشتن فرزند بعد از ازدواج را داشتند، 39 درصد هیچ یا یک فرزند را ایده آل می دانستند، و 54 درصد قصد به تاخیر انداختن فرزندآوری برای سه سال و یا بیشتر را داشتند. تحلیل رگرسیون لاجستیک نشان داد، افرادی که فارغ از انگیزه های خانوادگی و اجتماعی وارد رابطه زناشویی می شوند، تمایل کمتری به داشتن فرزند، و قصد داشتن کمتر از دو فرزند و به تاخیر انداختن فرزندآوری برای سه سال و یا بیشتر دارند. همچنین، افرادی که با آزادی بیشتر مستقلا همسر خود را برگزیدند، بیشتر تمایل به داشتن هیچ یا یک فرزند داشتند. روابط برابرانه تر بین زوجین با تمایل به فاصله گذاری طولانی تر فرزندآوری رابطه داشت. یافته ها حاکی است که فردگرایی مبنای مهم نیت باروری پایین زوجین جوان است، که ضروری است در تدوین و اصلاح سیاست های جمعیتی مقابله با باروری پایین در کشور مورد توجه قرار گیرد.