فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۹۸۹ مورد.
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
127 - 156
حوزه های تخصصی:
یکی از عوامل اساسی کاهش باروری به سطح پایین و بسیار پایین، تأخیر در ازدواج و فرزندآوری است. هدف اساسی این مقاله، بررسی عوامل مؤثر بر فاصله بین ازدواج تا تولد اولین فرزند در شهر تهران با استفاده از مدل های سابقه رخداد وقایع است. حجم نمونه، 456 زن ازدواج کرده 49-15 ساله شهر تهران است. به منظور برآورد فاصله بین ازدواج تا تولد اول، از روش کاپلان مایر و برای شناسایی عوامل مؤثر بر آن، از مدل بقای لوگ لوجستیک با شکنندگی مشترک گاما استفاده شده است. نتایج نشان می دهد، میانه فاصله ازدواج تا تولد فرزند اول، 33 ماه است. تأخیر در انتقال به مادری، از ویژگی های کوهورت های ازدواجی اخیر است. فاصله تولد اول برای زنان با تحصیلات دیپلم و کمتر (765/0=TR) نسبت به تحصیلات دانشگاهی، کوتاه تر است. زنانی که در سن بالاتری ازدواج کرده اند، در فاصله کوتاه تری، فرزند اول خود را به دنیا آورده اند. زنان شاغل در فاصله طولانی تری فرزند اول خود را به دنیا آورده اند (301/1=TR). به طور کلی زمان بندی موالید، با سایر حوزه های زندگی از جمله وضعیت شغلی و تحصیلی زنان پیوند دارد. ایجاد زمینه ای برای هماهنگی بین اشتغال، تحصیل و فرزندآوری تأثیر عمده ای در برنامه ریزی صحیح برای طرح های افزایش جمعیت و تسهیل ایده آل های باروری زوجین خواهد داشت.
تحلیل جمعیت شناختی نیازها و اولویت زندگی جمعیت معلولان در ایران طی سالهای1398-1380(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۷ و ۱۰۸
۳-۲۰
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تحلیل جمعیت شناختی نیازها و اولویت زندگی جمعیت معلولان در ایران طی سالهای1380-1398 است. این پژوهش یک مطالعه کیفی و از نوع کاربردی است. جامعه آماری این مطالعه پایان نامه های دانشجویی و مقالات علمی - پژوهشی در رابطه با مسائل و نیازهای جمعیت معلولان می باشد که از سایتهایSID جهاد دانشگاهی، Magiran.com، Noormags.ir و Ensani.ir استفاده شده است. یکی از روش های این تحقیق، روش مطالعه کتابخانه ای بوده است. با استفاده از این روش، کلیه پایان نامه ها مرور شده است و بخش های لازم فیش برداری گردید. براساس مرور نظام مند 11 پایان نامه و 49 مقاله علمی- تحقیقی و با استفاده از نرم افزار تحلیل داده های کیفی MAXQDA ، تحلیل های لازم انجام شد. نیازهای تحقیقات مورد بررسی، به پنج دسته نیازهای فرهنگی، نیازهای روانی، نیازهای اجتماعی و نیازهای اقتصادی و درمانی تقسیم شده اند که در این میان سه مورد از سایرین پرتکرارتر هستند. این نیازها عبارتند از: 1. نیازهای اجتماعی 2. نیازهای روانی3. نیازهای درمانی و در قسمت چارچوب نظری از " نظریه کیفیت زندگی "،" نظریه معلولیت" ، " نظریه حمایت اجتماعی" بیشتر استفاده شده است. در روش شناسی تحقیق ها، روش توصیفی بیشترین کاربرد را داشته و پس از آن از روش پیمایشی استفاده کرده اند و بیشتر تحقیقات صورت گرفته به صورت کمی بوده و استفاده از روش های کیفی و سایر پژوهش ها در رتبه های بعدی قرار گرفتند. از تحقیق های موجود، یافته های زیر استخراج شد: 1. نامناسب بودن امکانات شهرسازی برای معلولین2. ضعف خدمات و فضاهای اجتماعی، آموزش، اشتغال، برابری فرصتها، منابع اقتصادی و ازدواج 3. اثر مثبت فعالیت بدنی و ورزش بر افزایش کیفیت زندگی، رضایت از زندگی و کاهش افسردگی معلولین.
سطوح و روندهای طول دوره کاری و عوامل مؤثر بر آن در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مرحله پساگذار، کاهش باروری تدریجاً نرخ رشد جمعیت در سن کار را کاهش می دهد، کاهش یا حتی ثبات طول دوره کار می تواند برای اقتصادها نامطلوب باشد. بنابراین، شناسایی عوامل تعیین کننده ورود و خروج و طول دوره کار می تواند به دور کردن اقتصادهای در حال گذار به اقتصاد سالخورده از این شرایط نامطلوب کمک کند. لذا، هدف این پژوهش، ارائه تصویری از شرایط و وضعیت ورود و خروج نیروی کار از بازار و شناسایی عمده ترین عوامل تعیین کننده متوسط طول دوره کار در ایران است. بدین منظور، سن ورود به/خروج از بازار کار با استفاده از داده های مقطعی سرشماری های 1355 تا 1395 محاسبه شد. علاوه بر این، متوسط سالانه شاخص های مقدار دستمزد، سطح تحصیلات، حقوق بازنشستگی، امید زندگی و شمار فرزندان برای دوره 1365- 1395 به صورت سالانه با استفاده از داده های سری زمانی و برآورد مدل با روش حداقل مربعات معمولی تخمین زده شدند. نتایج نشان دادند که میانگین سن تحصیلات مهمترین عاملی است که بر سن ورود مردان به بازار کار و تأخیر در آن اثر داشته است. علاوه بر این، نتایج نشان دادند که وضعیت و شرایط بازار کار خلاف جهت تغییرات جمعیتی- اجتماعی و ناهمسو با بهره مندی از امتیازات اقتصادی تغییرات جمعیتی است.
جمعیت شناسی آسیب های اجتماعی(جرم زا) در مناطق22 گانه شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۷ و ۱۰۸
۱۰۳-۱۲۲
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که امکانات و امیدهای فراوان در عصر جدید پیش روی بشر قرارداده شده است، مسایل اجتماعی این عصر نیز متفاوت خواهد بود. امروزه بیشتر جمعیت کشورها، ازجمله کشور ما، در شهرها و کلان شهرها زندگی می کنند. این جمعیت شهرنشین با مسایل و آسیب های متنوع، گسترده و گاه آزاردهنده و دایمی روبه رو هستند. به طوری که می توان گفت، مسایل و آسیب های اجتماعی معاصر در شهرها ظهور و بروز پیدا کرده است. شهرتهران نیز به عنوان کلانشهری بزرگ بالطبع با چنین مسائلی روبرو است. از اینرو سوال تحقیق اینگونه مطرح است که وضعیت پراکنش فضایی آسیب های جرم زا درمناطق مختلف تهران چگونه است؟ برای جمع آوری اطلاعات از مراکز مختلف مرتبط با مسائل آسیب های جرم زا استفاده شده است و جهت ترسیم نقشه های مربوطه از مجموعه نرم افزاری Arc gis، نرم افزارArc map و نوار ابزار simbology استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان داد، نسبت پراکنش این آسیب ها در مناطق پایین شهری تهران، نسبت به سایر مناطق بیشتر است، پراکنش آسیب های جرم زا در تهران از الگوی خاصی تبعیت می کند و به سمت مناطق جنوب شهر افزایش می یابد، تراکم آسیب های اجتماعی به طور کلی در مناطق جنوبی شهر تهران بیشتر است و مناطق شمالی شهر آسیب های اجتماعی بسیارکمتری دارند. آنطورکه یافته ها نشان می دهد، در بین مناطق 22 گانه شهر، به ترتیب مناطق 4،5،7،8،9،10،13،11،16،21،19،17،18،12،15 بیشترین آسیب های اجتماعی و مناطق 1 و 2 و 3 و 6 و 22 شهر تهران، کمترین میزان آسیب های اجتماعی را داشته اند.
مرگ ناشی از سوانح و حوادث در ایران و نقش اثرگذار آن بر آینده جمعیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اخیراً، کاهش رشد جمعیت که از رهگذر انتقال جمعیتی حاصل شده، نگرانی هایی را برای دولتمردان ایجاد نموده است. به گونه ای که در سیاست های کلی جمعیت، مورخ 31/2/1393، بر افزایش سطح باروری به بالاتر از سطح جانشینی تاکید شده است. تجارب سایر کشورها نشان می دهد زمانی که باروری به پایین تر از سطح جانشینی رسیده، برای پیشگیری از سرعت کاهش رشد جمعیت تدابیری اساسی اندیشیده اند. در ایران نیز به منظور جلوگیری از کاهش رشد جمعیت، می توان همگام با بسترسازی برای افزایش سطح باروری، به ارتقاء امید زندگی و جلوگیری از مرگ زودرس (که عمدتا ناشی از حوادث ترافیکی است)، توجه نمود. روش تحقیق ، تحلیل داده های ثانویه با استفاده از تکنیک های جمعیت شناختی است. به این ترتیب که پس از بررسی فوت ناشی از سوانح و حوادث، نقش آن را بر آینده جمعیت ایران مطالعه شد. نتایج نشان داد مرگ ناشی از سوانح و حوادث حدود 8 درصد کل علل مرگ ایران را به خود اختصاص می دهد. فوت مردان 15تا 30 ساله به دلیل سوانح و حوادث قابل توجه بوده و حکایت از مرگ زودرس آنها دارد. برپایه نتایج، برنامه ریزی کوتاه و بلند-مدت برای کاهش فوت ناشی از سوانح و حوادث نقش اثرگذاری بر رشد، ساختار و تعداد جمعیت ایران در آینده خواهد داشت.
سرمایه گذاری زمانی والدین در آموزش فرزندان در مناطق شهری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه های ارتقاء سرمایه انسانی، توسعه آموزش و مهارت هاست که از دوران کودکی و در کانون خانواده آغاز می شود. بنابراین، نقش والدین در شکل گیری سرمایه انسانی را نمی توان نادیده گرفت. این مقاله از داده های طرح گذران وقت 94-1393 مناطق شهری کشور استفاده می کند تا مدت زمان اختصاص یافته به آموزش فرزندان را توصیف کند و تفاوت های موجود را تبیین کند. یافته ها از نابرابری های جنسیتی قابل توجهی در سرمایه گذاری زمانی والدین و عوامل مرتبط با آن حکایت دارند. اگرچه مدت زمان اختصاص یافته به آموزش فرزندان با تحصیلات پدران رابطه محدودتری دارد اما این رابطه فارغ از جنسیت والدین با رویکرد فرهنگی هم خوانی دارد زیرا والدین تحصیلکرده تر مشارکت بیشتری در آموزش فرزندان دارند. رابطه مشارکت پدران در آموزش فرزندان با مشارکت آنان در فعالیت های گوناگون را می توان با رویکرد اقتصادی تبیین کرد زیرا تنها مشارکت بیشتر در فعالیت های شغلی از مدت زمان اختصاص یافته به آموزش فرزندان می کاهد. اما رفتار مادران را نمی توان صرفا با رویکرد اقتصادی تبیین کرد زیرا این رابطه منفی، فعالیت های دیگری را نیز علاوه بر فعالیت های شغلی شامل می گردد. بنابراین، برنامه های سازگار کننده نقش های والدینی و غیروالدینی را می توان در تسهیل فرزندپروری، افزایش سرمایه انسانی و تحقق اهداف سیاست های کلی جمعیت موثر دانست.
عوامل مؤثر بر نابرابری توزیع درآمد در ایران با تأکید بر نقش مهاجرت و شهرنشینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۹)
127 - 147
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی عوامل مؤثر بر نابرابری توزیع درآمد در ایران با تأکید بر نقش مهاجرت و شهرنشینی طی دوره 1395-1365 است. برای این منظور از داده های بانک اطلاعات سری زمانی (سرشماری های کشور، سایت شفافیت بین المللی) و بانک جهانی استفاده شده است. برای تحلیل موضوع ، از الگوی خود توضیح برداری، روش یوهانسن-جوسیلیوس و روش تصحیح خطا استفاده شد. بر اساس نتایج به دست آمده و هم راستا با مبانی نظری، اثرگذاری ضرایب متغیرها مورد انتظار بود و از نظر آماری نیز معنادار می باشند. همچنین بر اساس ضریب جمله تصحیح خطا، نتایج حاکی از آن است که در هر دوره حدود 64/0 عدم تعادل کوتاه مدت، برای رسیدن به تعادل بلندمدت، تعدیل می شود و می توان بیان داشت که در بلندمدت ، یک درصد افزایش در متغیرهای تولید ناخالص داخلی و نرخ باسوادی، به ترتیب باعث کاهش 78/0 و 87/1 درصدی در نابرابری توزیع درآمد می شوند. از طرف دیگر، یک درصد افزایش در متغیرهای فساد، تورم، نرخ بیکاری، نرخ شهرنشینی و نرخ مهاجرت، به ترتیب باعث افزایش 03/2، 17/1، 53/1، 78/2 و 38/4 درصد در نابرابری توزیع درآمد می شوند. از اینرو، از بین انواع متغیرهای نامبرده، اثر نرخ مهاجرت بر نابرابری توزیع درآمد، در مقایسه با سایر متغیرها بیشتر است.
وضعیت اشتغال زنان مهاجر افغانستانی شاغل در کار دستمزدیِ خانگی: یک مطالعه کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنسیت و مهاجرت دو متغیر مرتبط با اشتغال غیررسمی هستند به طوری که زنان و مهاجران بیش از دیگران به اشتغال غیررسمی روی می آورند. در ایران زنان مهاجر افغانستانی بخشی از نیروی کار غیررسمی را تشکیل می دهند. هدف این مطالعه بررسیِ شرایط اشتغال زنان مهاجر شاغل در کار خانگیِ دستمزدی و عواملی است که آنها را به این شکل از اشتغال سوق می دهد. این مطالعه اکتشافی به روش کیفی و با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته با زنان مهاجر افغانستانی ساکن تهران که در خانه خودشان به کارِ مزدی اشتغال داشتند، انجام شد. تعداد مشارکت کنندگان در این مطالعه 16 نفر بود که تعداد نمونه به شیوه اشباع نظری تعیین شد. برای تحلیل داده ها، ابتدا کدگذاری داده ها انجام شد و بعد زیر طبقات و طبقات اصلی استخراج شدند. یافته ها نشان داد که کارهای دستمزدی خانگی که زنان افغانستانی ساکن ایران به آن اشتغال دارند، ناامن، تکه تکه شده، با یادگیری آسان و دستمزد اندک و تمام وقت هستند که زنان کارگر مهاجر فقیر به آن روی می آورند. این نوع اشتغال منطبق بر فرهنگ خانه نشینی زنان است و به علت انعطاف پذیری رضایت آنها را جلب می کند. نتیجه آنکه، کارِ دستمزدیِ خانگی انتخابی برآمده از شرایط اقتصادی-اجتماعی زنان مهاجر است که آنها را در وضعیت فرودست حفظ می کند و در معرض استثمار قرار می دهد.
مطالعه عوامل مرتبط با سازگاری دانش آموزان افغانستانی ساکن در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۹)
149 - 175
حوزه های تخصصی:
محیط مداس و برنامه های آموزشی آنها از مهمترین سازوکارهای موجود به منظور افزایش سازگای فرهنگی دانش آموزان مهاجر قلمداد می شود. برای این منظور در مطالعه پیش رو تلاش شده است که سازگاری دانش آموزان مهاجر افغانستانی بررسی و تبیین شود. داده های تحقیق حاضر از پیمایشی که در شهر شیراز انجام و در آن تعداد 380 نفر از دانش آموزان 13 تا 18 ساله افغانستانی با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای و پرسشنامه ساخت یافته پیمایش شدند اقتباس شده است. یافته ها نشان داد که بین متغیر سازگاری و متغیرهای تبعیض، رضایت مندی، احساس تعلق به ایران، پذیرش جامعه میزبان، تأکید والدین بر فرهنگ بومی، هویت ملی و محل تولد مادر، رابطه معنی داری وجود دارد. نتایج مدل رگرسیونی نیز نشان داد که متغیرهای تأکید والدین بر فرهنگ بومی، هویت ملی، احساس تعلق به ایران، رضایت مندی و محل تولد مادر، تعیین کننده های اصلی سازگاری هستند. بر اساس یافته های تحقیق حاضر، می توان نتیجه گرفت که تلاش در راستای کاهش تبعیض در محیط مدرسه و نیز اجرای برنامه های آموزشی، به منظور آشنایی بیشتر با فرهنگ جامعه میزبان و نیز تعامل بیشتر مهاجران با گروه های غیرمهاجر می تواند سازگاری بالاتر مهاجران را به دنبال داشته باشد.
رابطه باروری و تحرک اجتماعی در ایران با استفاده از داده های سرشماری و طرح آمارگیری هزینه و درآمد خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه بین باروری و تحرک اجتماعی به ویژه بررسی فرضیاتی مبنی بر رابطه معکوس بین این دو مقوله، به اندازه ای حائز اهمیت است که در دهه های گذشته مطالعات متعددی به ویژه در قالب مطالعات پرینستون و ایندیاناپولیس در این خصوص شکل گرفت. در ایران نیز با توجه به بازنگری جامع سیاست های جمعیتی کشور در قالب «سیاست های کلی جمعیت»، شناخت صحیح، دقیق و جامع از تحولات و حرکات جمعیتی و عوامل مؤثر بر آن ضرورت یافته؛ به گونه ای که بررسی فرضیاتی نظیر اینکه "افراد از طبقه یا موقعیت اقتصادی و اجتماعی بالاتر، باروری پایین تری دارند" نیز از اهمیت بسزایی برخوردار گردیده است. در این تحقیق با بررسی داده های موجود، رابطه بین موقعیت اقتصادی و اجتماعی افراد با میزان باروری کل مورد مطالعه قرار گرفته و برای این منظور، تعداد 20 متغیر در ابعاد اقتصادی و اجتماعی تحرک اجتماعی در داده های مذکور شناسایی و تفاوت های میزان باروری کل به ازای هر یک از مقادیر این متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این تحقیق نشان داد "تحرک اجتماعی صعودی" در قالب ابعاد اقتصادی و اجتماعی، غالباً با میزان باروری کل طی سال های مورد بررسی «رابطه معکوس» دارد و بنابراین، شواهد قابل قبولی در جهت تأیید فرضیه مزبور برای ایران به دست آمد.
تبیین دوام ازدواج منجر به طلاق در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کاهش دوام ازدواج منجر به طلاق یکی از مسائل اجتماعی امروز جامعه ی ایران است. گسترش این پدیده نقش تعیین کننده ای در تداوم باروری زیر سطح جایگزینی دارد. هدف مقاله تبیین دوام ازدواج منجر به طلاق در ایران است. روش تحقیق پس - رویدادی و از رویکرد مقطعی در تحلیل داده ها استفاده شد. داده ها از پایگاه داده های مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال کشور اقتباس شد. نتایج نشان داد که میانگین دوام ازدواج منجر به طلاق کمی بیش از هفت سال و در دامنه ای بین ۲٫۶ سال تا ۱۲ سال در نوسان است. شهرستان های مناطق غربی، جنوبی و شرقی کشور کمترین دوام ازدواج منجر به طلاق را دارند. می توان گفت الگوی فرهنگی خاصّی بر توزیع جغرافیایی طلاق در ایران حاکم است. نتایج تحلیل های چندمتغیّره گویای آن است که سطح توسعه ی شهرستان، نسبت جنسی باسوادان، نسبت جنسی دانش آموخته های دانشگاهی، میزان بیکاری مردان و تفاوت میانگین سنّ ازدواج مردان و زنان به ترتیب بیشترین تأثیر را بر دوام ازدواج منجر به طلاق دارند. بنابراین، اتّخاذ سیاست هایی متناسب با زمینه های اقتصادی اجتماعی و فرهنگی جامعه ی ایران با هدف تقویّت بنیان خانواده ضروری است.
روند و جریان های مهاجرتی استان مرزی کرمانشاه طی دو دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۷ و ۱۰۸
۵۳-۷۶
حوزه های تخصصی:
مهاجرت عامل افزایش و کاهش جمعیت در یک منطقه و باعث تغییر در ساختار جمعیت آن منطقه می شود. مهاجرت، واکنش انسان به شرایط نامطلوب زندگی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیط زیست و تلاش برای بهبود شرایط و جابجایی مکان زندگی خود بوده است. استان مرزی کرمانشاه از استان های پرجمعیت و مهاجرفرست غرب کشور طی دهه های اخیر بوده و با بیشتر استان های کشور تبادل مهاجرتی داشته، از استان های دیگر مهاجر پذیرفته و به استان های دیگر مهاجر فرستاده است. هدف این مقاله، بررسی روند و جریان های مهاجرتی استان مرزی کرمانشاه طی دو دهه اخیر می باشد. روش تحقیق در این مقاله، کمّی از نوع توصیفی تحلیلی و مبتنی بر تحلیل ثانویه داده های مهاجرت استان مرزی کرمانشاه بر اساس سرشماری سالهای 1375 تا 1395 می باشد. یافته ها نشان می دهد، طی دوره 85-1375 حدود 40 درصد از مهاجران خارج شده استان وارد استان های تهران و کردستان و طی دوره های 95-1385، بالای 50 درصد از این مهاجران به ترتیب وارد استان های تهران، البرز و کردستان شده اند. بالای 65 درصد از مهاجران وارد شده به استان کرمانشاه طی دوره های مذکور از استان های تهران، کردستان، همدان، ایلام، لرستان و در دهه اخیر استان البرز به این استان ها اضافه شده است. مردان بیشتر از زنان اقدام به مهاجرت کرده اند و این مهاجران بیشتر از مناطق روستایی استان و بیش از 70 درصد آنان در سنین جوانی و فعالیت هستند. عمده ترین علل مهاجرت برای مهاجران وارد شده به استان، پیروی از خانوار و بعد از آن، برای مردان عامل اشتغال و برای زنان تحصیل بوده است. نتایج این مقاله نشان می دهد، استان کرمانشاه دارای تراز مهاجرتی منفی و استانی شدیداً مهاجرفرست بوده و بالاترین حجم و تبادل مهاجرتی با استان های تهران و کردستان دارد.
نگرش نخبگان به عوامل اجتماعی، اقتصادی و علمی- پژوهشی در مبدأ و مقصد و تاثیر آن بر گرایش آنها به مهاجرت خارج از کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق سنجش نگرش نخبگان تحت پوشش بنیاد ملی نخبگان استان تهران در مورد عوامل اجتماعی، اقتصادی و علمی پژوهشی موجود در مبدأ و مقصد به عنوان عوامل دافعه و جاذبه و چگونگی تأثیر این عوامل بر گرایش نخبگان به مهاجرت خارج از کشور است. روش تحقیق، کیفی و کمی بوده، در بخش کیفی 22 مصاحبه ی نیمه ساختار یافته و عمیق با نمونه گیری هدفمند در سال 1397 انجام گرفت. مصاحبه ها با روش استقرایی، کدگذاری باز شده، سپس در قالب زیرطبقه و طبقه های فرعی و اصلی دسته بندی شدند. نتایج این مرحله نشان داد مشکلات: اجتماعی، اقتصادی، مدیریتی، برنامه ریزی، قانونی و زیرساخت های ارتباطی و تکنولوژیکی از عوامل دافعه مهاجرت نخبگان است. در بخش کمی با استفاده از روش پیمایش، 200 نفر به روش خوشه ای و سهمیه ای مورد نظرسنجی قرارگرفتند. براساس نظریه های نظام جهانی، الگوی جهان گرای، لی، دوگانگی ساختاری، بحران منزلتی، سرمایه انسانی و محرومیت نسبی، عوامل موثر بر مهاجرت نخبگان مورد کندوکاو قرار گرفت. بعد از تجزیه و تحلیل های رگرسیونی مشاهده شد که عوامل علمی، اجتماعی و مداخله گر در مقصد و عوامل اجتماعی در مبدأ بر گرایش نخبگان به مهاجرت خارج از کشور تاثیر دارند.
تحولات و چالش های ساختاری و کارکردی نهاد خانواده در ایران: یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰۹ و ۱۱۰
۵۵-۹۰
حوزه های تخصصی:
خانواده مهمترین نهاد اجتماعی است که در اغلب کشورها و از جمله ایران دگرگونی های زیادی را تجربه کرده است. هدف اصلی این مطالعه، بررسی تغییرات و چالش های ساختاری و کارکردی خانواده ایرانی در دوره معاصر است. جهت نیل به این هدف، از روش تحقیق مرور سیستماتیک یا نظام مند بهره گرفته شده است. در این مطالعه، طی مراحل مختلف جستجو، 426 سند جمع آوری گردید. از این تعداد، 404 سند در مرحله بررسی اولیه، مرحله تطابق با معیارهای ورود مطالعات به تحقیق و مرحله داوری علمی و روش شناسی حذف، و در نهایت، 22 مطالعه برای استخراج و بررسی یافته ها انتخاب شدند. در این تحقیق، تغییرات و چالش های ساختاری و کارکردی خانواده ایرانی در ذیل 23 مقوله ساختاری و کارکردی مورد بحث قرار گرفته است. به طور کلی، بارزترین تحولات خانواده در ایران بر «ابعاد خانواده»، «سبک زندگی»، «ازدواج»، «طلاق»، «روابط درونی اعضاء»، «جایگاه جنسیتی و توزیع قدرت»، «اشتغال زنان»، «سطح سواد، آگاهی، نگرش ها و علایق اعضاء» و «فرزندآوری» متمرکز است. بیشترین چالش های این نهاد نیز در حوزه های «ازدواج»، «طلاق»، «روابط درون خانواده» و «ساختار قدرت و نقش های جنسیتی» مشاهده می شود.
بررسی امکان بهبود امید زندگی ایران با حذف علل عمده مرگ طی دوره 1394-1385(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، بررسی روند و الگوی سنی– جنسی بهبود بالقوه امید زندگی کشور، با فرض حذف سه علت اصلی مرگ (بیماری های قلبی- عروقی، سرطان ها و حوادث غیرعمدی) در دهه اخیر است. چارچوب نظری تحقیق، گذارهای مرگ ومیر، اپیدمیولوژیک و سلامتی است. داده های پژوهش برای سال های 1385 و 1394 در سطح کل کشور است که از سامانه ثبت وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی اخذ شد. داده ها، پس از اصلاح کم ثبتی، با استفاده از جداول عمر چندکاهشی، روش تجزیه و شاخص امکان بهبود امید زندگی با حذف علت خاص مرگ، تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد که در سال 1394 در مقایسه با سال 1385، امکان بهبود امید زندگی با حذف بیماری های قلبی- عروقی، کاهش یافته است ولی نقش این علت در امکان بهبود امید زندگی همچنان پررنگ است. همچنین کاهش امکان بهبود این شاخص ناشی از حوادث غیرعمدی برای هر دو جنس، مشهود است؛ برعکس، در صورت حذف سرطان ها، امکان بهبود امید زندگی برای هر دو جنس افزایش یافته است. همچنین با حذف بیماری های انهدامی، امید زندگی در سنین بالاتر و به ویژه در دوره سالمندی امکان بهبود بیشتری داشته است. نتایج این تحقیق حاوی شواهدی از ورود کشور به مرحله چهارم گذار اپیدمیولوژیک و مرحله دوم گذار سلامتی (انقلاب قلبی عروقی) است.
تأثیر سالخوردگی جمعیت بر وضعیت حساب جاری با رویکرد الگوی خود رگرسیون با وقفه های توزیعی درایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰۳ و ۱۰۴
113-131
حوزه های تخصصی:
بروز پدیده سالخوردگی جمعیت، نه تنها متغیرهای اقتصادی از قبیل سطح مصرف، سطح پس انداز ملی، مخارج دولتی، درآمدهای مالیاتی دولت، مخارج سرمایه گذاری و غیره را به شکل مستقیم و غیر مستقیم تحت تاثیر قرار می دهد، بلکه از طریق متغیرهای یاد شده، می تواند بر وضعیت حساب جاری دولت ها نیز تاثیرگذار باشد. از آنجاییکه هر گونه اخلال در تعادل حساب جاری به خصوص کسری آن، می تواند باعث کاهش ارزش پول ملی و ایجاد اخلال در عملکرد اقتصادی کشورها شود و تاکنون، پژوهشی نیز در خصوص تاثیر تحولات جمعیتی و سالخوردگی جمعیت بر وضعیت حساب جاری در کشور ایران صورت نپذیرفته است، لذا پژوهش حاضر درصدد آمد، اثر سالخوردگی جمعیت را بر وضعیت حساب جاری در اقتصاد ایران مورد آزمون قرار دهد. برای نیل به اهداف پژوهش، اطلاعات آماری مربوط به دو متغیر پژوهش، یعنی درصد نسبت وابستگی جمعیت و نسبت حساب جاری به تولید ناخالص داخلی طی دوره زمانی 2017-1980 از سایت های سازمان ملل متحد و بانک مرکزی ایران گردآوری شد. سپس الگوی پژوهش با استفاده از روش اقتصادسنجی خودرگرسیون با وقفه های توزیعی ( ARDL ) برآورد گردید. یافته های پژوهش نشان می دهد، شاخص سالخوردگی جمعیت، تاثیر منفی بر وضعیت نسبت حساب جاری به تولید ناخالص داخلی در دوره های کوتاه مدت و بلندمدت دارد. به طوریکه یک درصد افزایش در نسبت وابستگی جمعیت ایران، می تواند به طور متوسط نسبت حساب جاری به تولید ناخالص داخلی را حدود 0.32 درصد در دوره کوتاه مدت و 0.53 درصد در دوره بلندمدت، با فرض ثابت ماندن سایر شرایط کاهش دهد.
نگاهی به ساخت سنی و وضع مشارکت در بازار کار مردان و زنان در معرض ازدواج و طلاق از دریچه سرشماری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰۵ و ۱۰۶
57-76
حوزه های تخصصی:
تصمیم سازی و برنامه ریزی برای جمعیت یک جامعه، نیازمند آگاهی از مشخصه های خاص آن جمعیت و به ویژه رصد مستمر تحولات آنهاست. جمعیت زنان و مردان، به ویژه زنان دارای همسر و هرگز ازدواج نکرده به عنوان یکی از ارکان اساسی محاسبه میزان های عمومی و بازتعریف شده ازدواج و میزان طلاق متأهلان قابل توجه هستند. در این مقاله به منظور مطالعه پویایی ساختار سنی-جنسیافرادی از جمعیت که در معرض رویدادهای ازدواج و طلاق هستند، شاخص هایی چون نسبت ازدواج و تأهل در جوانی و نسبت ازدواج در سالمندی معرفی و محاسبه شدند. محاسبات نشان می دهد، تجرد در جوانی بیش از آنکه برای زنان مطرح باشد مسئله ای مردانه است که توجه مسئولان امر را می طلبد. در مقابل تأهلدرجوانی مسئله ای زنانه بوده و به دلیل اهمیتی که زمان ورود زنان جوان به چرخه باروری دارد، می تواند به عنوان نکته مثبتی مورد توجه قرار گیرد. همچنین به منظور بررسی اختلاف جنسیتی میان نسبتتأهلدرجوانی زنان و مردان، فاصله جنسیتی تأهلدرجوانیتعریف شده است. یافته ها نشان می دهند، این فاصله بعد از گذشت ۲۰ سال از سرشماری ۱۳۷۵، بیشتر شده است. علاوه بر این با توجه به تأثیر وضعیت اقتصادی و اشتغال بر تصمیم به ازدواج یا طلاق، مطالعه وضعیت مشارکت در بازار کار افراد بر حسب وضع زناشویی با محاسبه شاخص های نرخ مشارکت اقتصادی، نرخ بیکاری و نسبت اشتغال صورت گرفته است. کاهش نرخ مشارکت اقتصادی و نسبت اشتغال مردان دارای همسر، همزمان با افزایش نرخ بیکاری مردان در معرض تجربه نخستین ازدواج، از دیگر یافته های این بررسی هستد. شواهد حاکی از این است که شرایط بازار کار برای مردان، عاملی است که شکل گیری مردانه بودن تجرد در جوانی را سبب شده است. به نظر می رسد،با انجام اقدامات موثر درخصوص بهبود این شرایط برای مردان، افزایش تأهل در جوانی برای مردان دور از انتظار نباشد.
فراملی گرایی و جنسیت: واکاوی مشارکت زنان دیاسپورای ایرانی در توسعه زادگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جمعیت پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۰۵ و ۱۰۶
101-114
حوزه های تخصصی:
سرمایه فکری و سرمایه انسانی به عنوان عامل اصلی ایجاد مزیت رقابتی پایدار و محرک اصلی رشد و توسعه جوامع مختلف است. مهاجرت زنان تحصیل کرده و متخصص به عنوان مسئله ای اجتماعی تاثیرات مستقیم و غیرمستقیمی بر توسعه ملی دارد و در سالهای اخیر روندی رو به افزایش یافته است که نیازمند بررسی و تحلیلی جامع و یکپارچه به منظور دستیابی به مدلی برای مدیریت این موضوع است. در این مقاله تلاش خواهد شد، تا با تاکید بیشتر بر سیاست های جذب و مشارکت استعدادها به عنوان یکی از شاخص های اصلی سرمایه فکری، به ارتباط مفهومی مهاجرت و توسعه زادگاهی پرداخته شود. با توجه به نظریات فراملی گرایی، مهاجران ایرانی در دیاسپورا به عنوان عامل مهمی از عوامل توسعه پایدار، با سرمایه های متنوع اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی فرصت های گرانبهایی هستند که می توانند با شکل دهی به جریان ارسال پول، تجارب، مهارت ها و دانش روز دنیا، کمک بزرگی به توسعه کشور نمایند. حمایت همه جانبه از مهاجران متخصص به ویژه زنان به عنوان حاملان فرهنگی جامعه و تلاش در جهت جذب آنان به هر طریق ممکن، تضمین کننده توسعه و پیشرفت پایدار جامعه می باشد. پژوهش پیش روی از نظر هدف کاربردی و از نظر روش مطالعه اسنادی است و با تمرکز بر رابطه بین مهاجرت های بین المللی و توسعه پایدار در سرزمین مادری، درصدد آسیب شناسی ارتباط دوسویه و موثر زنان مهاجر در دیاسپورای ایرانی با کشور مبدا می باشد.
مطالعه کیفی بسترها و پیامدهای خانوادگی اشتغال زنان در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۴ بهار و تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱ (پیاپی ۷)
127 - 166
حوزه های تخصصی:
با ورود زنان به بازار کار، نقش شغلی، به عنوان نقشی جدید در مقابل نقش های سنتی همسری و مادری مطرح گردیده است. زنان با داشتن نقش های همسری، مادری و خانه داری، با پذیرفتن اشتغال، در حقیقت، مسئولیتی مضاعف را عهده دار می شوند. اشتغال زنان می تواند پیامدهای مثبت و منفی را برای خود فرد و خانواده او در پی داشته باشد. هدف این پژوهش، شناخت پیامدهای خانوادگی اشتغال زنان در شهر یزد می باشد. روش مورد استفاده، کیفی است که در چارچوب نظریه زمینه ای انجام شده است. 15 زن متأهل شاغل یزدی مشارکت کننده در این پژوهش، با روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. داده های مورد نیاز این مطالعه، به شیوه مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری شده و با روش کدگذاری استراوس و کوربین، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. مقوله نهایی حاصل از تحلیل داده ها، گرانباری نقش می باشد. مهم ترین شرایط علّی حاصل از داده ها، محدودیت زمان و فراغت است. همچنین متغیرهای "کیفیت روابط زوجین" و "مدیریت درآمد زن شاغل" به عنوان شرایط زمینه ای، و "چترهای حمایتی" به عنوان شرایط مداخله گر تعیین شد. پیامدهای اشتغال زنان متأهل، با عناوین فشار مضاعف، تضعیف نقش های زنانه، بهبود تعاملات و رضایت و آرامش استخراج گردید. راهبردهایی که این زنان برای کاهش گرانباری نقش به کار می گیرند نیز شامل: مدیریت زمان، مدیریت وظایف شغلی و حمایت گری است.
بازاندیشی در معنای فرزند و دلالتهای آن در زندگی: رهیافت کیفی در زنان متاهل بی فرزند ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر، با هدف واکاوی معنای فرزند و نقش آن در فرزندآوری از دیدگاه زنان بی فرزند ساکن شهر تهران انجام شد. با استفاده از روش کیفی با رویکرد تفسیری بنیادی، 18 مصاحبه عمیق با زنان بدون فرزندی که حداقل 5 سال از ازدواج آن ها گذشته و به طور ارادی بارور نشده اند، انجام شد. این زنان به روش هدفمند در تابستان 1396 نمونه گیری شده و داده های کیفی با استفاده از تحلیل محتوایی موضوعی با رویکرد استقرایی تحلیل شدند. مقوله اصلی عبارت است از: " فرزندتلفیقی از تمایل غریزی و ذاتی به همراه نگرانی و ابهام است که با رشد عقلانیت در فرزند آوری ارادی و برنامه ریزی شده، بازاندیشی در نقش فرزند بر کیفیت رابطه زناشویی و حمایت سالمندی همراه بوده و مفهومی دینامیک بوده که با گذر زمان (چه در گذر نسلی، چه در دوره زندگی)، متحول می شود". علی رغم ارزش ذاتی فرزند، به علت رشد عقلانیت، زنان به دنبال شرایطی هستند که تصمیم فرزند آوری را با کنترل شرایط اتخاذ کرده، قبل از فرزندآوری از کیفیت رابطه زناشویی اطمینان حاصل کرده و با داشتن سالمندی فعال و سالم، به دنبال تعدیل انتظارات خود از فرزند در سالمندی هستند. این معانی برای فرزند و کارکردهای آن در زندگی در تفسیر تغییرات رفتار فرزندآوری نسل های حاضر کاربرد خواهد داشت