فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۹۸۹ مورد.
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
257 - 292
حوزه های تخصصی:
یکی از اهداف مهم در جمعیت شناسی کمک به اتخاذ سیاست های مناسب و تأثیرگذار در مواجهه با باروری پایین می باشد. این موضوع برای ایران با توجه به تجربه باروری پایین تر از حد جانشینی اهمیت ویژه ای دارد، و در سال های اخیر مطالعاتی با استفاده از روش های تحلیلی برای تبیین باروری انجام شده است. در این مقاله ابتدا ضمن مروری اجمالی بر این مطالعات، روش های تحلیلی تبیین باروری پایین نقد و بررسی می شود. عدم وجود یک رابطه خطی، یکنواخت و همگن بین متغیرهای مستقل تأثیرگذار بر باروری پایین و عدم درک عمیق از سیستم پیچیده باروری پایین مواردی هستند که در مطالعات انجام شده مشهود است. روش مدل سازی عامل بنیان به عنوان یک ابزار تکنیکی و راهکار مناسب مبتنی بر برنامه نویسی کامپیوتری معرفی می شود که می تواند محدودیت های موجود در روش های تحلیلی را بر طرف نماید. امکان ایجاد ارتباط بین سطوح خرد و کلان، و نیز مدل سازی سیستم های پیچیده نقاط قوت روش های عامل بنیان در تبیین باروری پایین می باشند.
بازآفرینی هویت مردانگی و کسب مقبولیت اجتماعی در فرآیند ازدواج مجدد مردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طلاق فرآیندی چالش زا است که در ابعاد گوناگون روانی، عاطفی، اجتماعی و اقتصادی زندگی فرد را تحت تأثیر قرار می دهد. هدف این پژوهش شناسایی و واکاوی فرآیند شکل گیری ازدواج مجدد در مردان و تفاسیر آنان از دلایل و زمینه های ازدواج مجدد پس از طلاق است که به صورت کیفی و با روش نظریه زمینه ای اجرا شده است. 15 نفر از مردان ساکن شهر اصفهان که دارای تجربه طلاق بوده و پس از آن مجدداً ازدواج کرده بودند به صورت هدفمند و به شیوه نمونه گیری نظری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق گردآوری و به روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل شدند. مقوله هسته «بحران هویت فردی و اجتماعی» است که از ترکیب 19 مقوله اصلی به دست آمد. به عبارتی، مردان پس از طلاق با چالش های هویتی در بُعد فردی و اجتماعی مواجه می شوند که این امر شرایط و زمینه های ازدواج مجدد را برای آنان فراهم می کند. یافته ها نشان داد که مردان پس از طلاق به دلیل انتظارات هنجاری_ارزشی و ساختارهای جنسیتی موجود در جامعه، خود را در جهت خلاف وضعیت به هنجار می دیدند. به دنبال این واقعه و چالش های ایجادشده در بُعد فردی و جمعی هویت، ازدواج مجدد به عنوان راه حلی کارآمد برای بازآفرینی هویت مردانگی و برخورداری از مقبولیت دوباره اجتماعی اتخاذ شده است.
بررسی عوامل مؤثر بر گذار کشورهای آسیایی و آفریقایی از ساختار سنی جوان طی سال های 2020- 1990(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ پاییز و زسمتان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
283 - 308
حوزه های تخصصی:
مسئله جوانی جمعیت در کشورهای درحالِ توسعه، یکی از مهمترین مسائل جمعیتی است. هدف این مطالعه بررسی عوامل جمعیت شناختی، اقتصادی و اجتماعی گذار کشورها از ساختار سنیِ جوان در قاره آسیا و آفریقا، طی سال های 2020-1990 است. در یک تحلیل ثانویه، داده های جمعیت سازمان ملل متحد برای 107 کشور آسیایی و آفریقایی با استفاده از تحلیل سابقه رخداد واقعه مدل سازی شدند. نتایج مدل رگرسیون کاکس نشان داد پس از تعدیل متغیرهای مستقل میزان باروری کل، میزان خام مرگ و میزان مهاجرت خالص و نیز متغیرهای کنترل (تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم و جمعیت شهرنشین)، متغیر میزان باروری کل بر روند گذار کشورها از جوانی جمعیت تأثیر دارد. به طوری که، به ازای یک واحد افزایش در میزان باروری کل، مخاطره[1] گذار کشورها از جوانی جمعیت 58 درصد کاهش می یابد. نقش متغیر میزان باروری کل در قاره آفریقا بیشتر از قاره آسیا معنی دار برآورد شده است. متغیر میزان مهاجرت خالص فقط در قاره آفریقا معنی دار است و تأثیر مثبتی بر گذار از ساختار سنی جوان دارد. باتوجه به میزان بالای باروری در کشورهای آفریقایی، گذار ساختار سنی در این کشورها در آینده ای نزدیک اتفاق نمی افتد و این مسئله مهمی در سیاست گذاری های کلان در بخش های اشتغال، مسکن، آموزش و غیره است.
مادرانِ جایگزین، انگیزه های تصمیم گیری و احساس تعهد: یک نظریه زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از فناوری های جدید کمک باروری، رحم جایگزین، یا رحم اجاره ای است. هدف مطالعه، واکاوی یک خلأ پژوهشی در این زمینه، یعنی انگیزه های داوطلب شدن مادران برای اجاره رحم و نیز تعهدی است که آن ها درطول دوره بارداری تا وضع حمل درقبال کودک احساس می کنند. مطالعه به روش کیفی و با رویکرد نظریه زمینه ای انجام گرفت. داده ها با دو تکنیک مشاهده مشارکتی و مصاحبه نیمه ساختاریافته بین 12 مادر جانشین گردآوری شد. تحلیل ها براساس کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام و مدل پارادایمی ارائه گردید. برپایه یافته ها، در بستر فرهنگی ایران که ناباروری از دیرباز یک مسأله به شمار می رفته است، نیازها و تنگناهای اقتصادی مادرانِ جانشین از یکسو و تمایل و تقاضای زوجین نابارور به داشتن فرزند ازطریق فناوری های کمک باروری از دیگر سو، به عنوان مؤلفه های ساختاری ایفای نقش می کنند. ارزش های فرهنگی جامعه همچون دینداری، آخرت گرایی و نوع دوستی از دیگر محرک های اقدام به این عمل می باشند. مهم ترین عامل مداخله گر، تنهایی و شبکه اجتماعی محدود و حمایت اجتماعی پایین است که زمینه را برای پدیده تحقیق یعنی "خیرمندی بدن" فراهم می کند. بدین معنا که مادران جایگزین نسبت به مراقبت از جنین حساس اند و تلاش می کنند که جنین را از نظر جسمی و معنوی مراقبت کنند. لذا، در اینجا نوعی خیر دوسویه را شاهدیم که بدن زنانه، واسط اصلی آن است.
مطالعه کیفی بسترها و زمینه های مهاجرت بازگشتی اعضای هیئت علمی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
219 - 256
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر درصدد شناسایی بسترها و زمینه های اثرگذار بر مهاجرت بازگشتی اساتید دانشگاه ها در کشور در بازه ده ساله اخیر است. این مطالعه، با استفاده از روش کیفی داده بنیاد (گرندد تئوری) و با بهره گیری از ابزار مصاحبه صورت گرفت. جامعه مورد مطالعه شامل اساتیدی از دانشگاه های شهر تهران است که تجربه مهاجرت بازگشتی به ایران داشته اند. نمونه گیری به صورت هدفمند و گلوله برفی انجام شد و تا رسیدن به اشباع نظری ادامه یافت. در نهایت، با 30 نفر از اساتید دانشگاه مصاحبه انجام شد. یافته ها مبیّن آن است که عوامل علّی مهاجرت بازگشتی اساتید شامل: عوامل اقتصادی (کمبودهای معیشتی- رفاهی باتوجه به وضعیت درآمدی فرد در خارج از کشور، مخارج بالای زندگی)، عوامل اجتماعی (احساس نابرابری اجتماعی، وضعیت مبهم اشتغال، احساس سرخوردگی و فقدان سرمایه اجتماعی) و عوامل فردی-انگیزشی و اخلاقی (تعلق و وابستگی به خانواده و دغدغه اعتلای علمی کشور) می باشند. در کنار عوامل نامبرده، عوامل زمینه ای شامل: عوامل روانشناختی (مشکلات روحی-روانی و تعلقات عاطفی فرد) و عوامل شغلی-علمی (امکان اشتغال و دافعه های شغلی)، به همراه عوامل مداخله گری چون، عدم بنیه مالی و نیز سیاست گذاری ها (مهاجرتی و شغلی) در بروز این پدیده، ایفای نقش می نمایند. یافته ها حکایت از چندبعدی بودن و درهم تنیدگی عوامل ساختاری، محیطی و عاملیتی دارد که مجموعه این عوامل به صورت توأمان بر پدیده مهاجرت بازگشتی مؤثرند.
بررسی رابطه میزان استفاده از تلگرام با شکاف نسلی (مورد مطالعه: جوانان شهر تهران و والدین آن ها)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
153 - 182
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه میزان استفاده از شبکه اجتماعی تلگرام با شکاف نسلی و نیز ارائه راهبردهایی در حوزه سیاستگذاری فرهنگی است. پژوهش از نوع کاربردی و روش آن توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری شامل تمامی جوانان 28 تا 32 ساله شهر تهران، که از شبکه اجتماعی اینستاگرام استفاده می کنند، به همراه والدین آن هاست. حجم نمونه با استفاده از روش کفایت نمونه 556 نفر در نظر گرفته شد. ابزار اندازه گیری پرسشنامه است که روایی آن، به شیوه روایی صوری، و پایایی آن، با محاسبه ضریب آلفای کرونباخ، برای تمامی متغیرها بین 79/0 تا 94/0 محاسبه شد. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داد که میان استفاده از تلگرام با اهمیت دین، هم نوایی با ارزش های مردسالارانه، پذیرش گروه های مرجع سنتی، تغییر معیارهای داوری اخلاقی، سودجویی، و شهروندِ جهانی دانستنِ خود رابطه وجود دارد. قوی ترین رابطه استفاده از تلگرام با هم نوایی با ارزش های مردسالارانه (24/0=r)، و بعد از آن، با اهمیت دین (20/0=r) است. استفاده از تلگرام با اهمیت خانواده، گرایش به ارزش های دنیوی/معنوی، عرفی شدن نهادی/فرامادی، مشارکت در فعالیت های مدنی، و شهروند محلی دانستن خود رابطه ای ندارد (05/0<p).
روابط قدرت و هستی سیاسی اشیا در ایران: نمونه پژوهی دهه 1360(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
35 - 60
حوزه های تخصصی:
با وقوع انقلاب اسلامی و تثبیت و یکدستی آن، سیاست های فرهنگی جدید پیاده شد که زندگی روزمره هدف مستقیم آن بود. بدین منظور، روابط قدرت به سرعت دگرگون شد و تمام هستی های اجتماعی، چه انسانی و چه مصنوعات و اشیا، می بایست از لحاظ هستی شناختی بازتعریف می شدند. بنابراین، نخستین موضع آشکارگی این تغییر در هستی های اجتماعی روزمره، به خصوص اشیا، بود. بر این اساس، مسئله پژوهش پیش رو بر کشف پیوند بین روابط قدرت و زندگی سیاسی اشیا، در جایگاه یکی از مهم ترین عناصر زندگی روزمره، متمرکز است که تا پیش از این محور بررسی تحولات سیاسی و اجتماعی و فرهنگی در ایران نبوده است. برای بررسی این مسئله، پرسش اصلی آن است که تغییر روابط قدرت پس از پیروزی انقلاب اسلامی چه تأثیری بر فرهنگ مادی جامعه و زندگی اشیا در دهه 1360 گذاشت. برای بررسی این پرسش، که به علت اکتشافی بودن به فرضیه نیاز نداشت، از روش تاریخ نگاری از پایین یا تاریخ نگاری زندگی روزمره، و بحث مفهومی حول روابط قدرت و فرهنگ مادی بهره گرفته ایم که وجوهی مغفول از تاریخ سیاسی ایران معاصر را نیز پوشش می دهد. مهم ترین یافته های پژوهش به تغییراتی مربوط می شود که بسط نفوذ شیوه زندگی مدرن، از رهگذر کالاها، تحت حکومتی ضدمدرنیسم را هم زمان با بسط نفوذ دولت در زندگی مردم، نسبت به رژیم پیشاانقلابی، بر اثر مدرن ترشدنِ خود دولت انقلابی نشان می داد. به عبارتی، دولتی که ضدمدرنیسم بوده است عملاً هم خودش مدرن شده و هم زندگی مردم را مدرن تر کرده است.
تحلیل توسعه نقش زنان در جهت ارتقای شغلی با تأکید بر سیاست گذاری فرهنگی در سازمان تأمین اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
83 - 100
حوزه های تخصصی:
یکی از معیارهای توسعه یافتگی جوامع در قرن 21 توسعه فرهنگی آن است که زیربنای سایر شاخه های توسعه محسوب می شود. یکی از معیارهای توسعه فرهنگی اهمیت و ارزشی است که زنان در آن کشور دارا هستند. هدف این مقاله تحلیل توسعه نقش زنان جهت ارتقای شغلی در سازمان تأمین اجتماعی شهر تهران است. جامعه آماری پژوهش مدیران و کارشناسان ارشد زن در حوزه مرتبط مدیریتی سازمان تأمین اجتماعی است که به کمک روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای و جدول کوکران، 140 نفر از مدیران و کارشناسان انتخاب شدند. روش پژوهش توصیفی پیمایشی است و ابزار گردآوری اطلاعات پرسش نامه محقق ساخته است که شامل سه متغیر و 25 پرسش است. یافته های پژوهش با استفاده از آزمون همبستگی و رگرسیون نشان داد که بر مبنای سیاست گذاری فرهنگی توسعه نقش زنان جهت ارتقای سازمانی با تقویت سه متغیرِ نگرش های شخصی زنان، فرهنگ خانوادگی، و بهبود شرایط اجتماعی تأیید می شود.
نگاهی جامعه شناختی به سیر تحولات روابط با جنس مخالف در گذار از سنت به مدرنیته با تأکید بر قبح زدایی در مفاهیم عرفی و جرم شناسی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
101 - 120
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش به دنبال پاسخ به این پرسش هستیم که ورود مفاهیم جدید نوعی چگونه موجب قبح زدایی از روابط با جنس مخالف در گذار از سنت به مدرنیته در ایران شده است. روابط با جنس مخالف همیشه به عنوان یکی از مسائل همیشگی قرین و همزاد نوع بشر بوده است که در شرایط و زمان های مختلف سیر تطورات خاصی را تجربه کرده است؛ ایران نیز از این قاعده مستثنی نبوده است. ازجمله این تطورات و تغییرات می توان به گذار این مدل رابطه از سنت به مدرنیته اشاره کرد که تحت تأثیر عواملی همچون تغییرات اجتماعی، شکاف نسلی، گذر از نظام پدرسالاری به فرزندسالاری و در نهایت پروسه جهانی شدن با آمدن واژگان بیگانه به فرهنگ ایرانی (چون رِل زدن، شوگر ددی، شوگر مامایی و امثالهم) تا حدودی موجب قبح زدایی از این روابط شده است. قطعاً چنین تحولاتی مغایر با فرهنگ ایرانی است و از منظر آموزه های جرم شناسی اسلامی، چنین روابطی صرفاً در قالب شرع و قانون پذیرفتنی است.
مطالعه کیفی تغییرات ارزشی پیرامون کار زنان و ارزش فرزندان در میدان روستایی و عشایری: مطالعه موردی شهرستان گیلانغرب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
95 - 119
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با استفاده از رویکرد بوردیو، تغییرات ارزشی پیرامون کار و فعالیت زنان و ارزش فرزندان در میدان روستایی و عشایری شهرستان گیلانغرب مورد کاوش قرار داده است. این مطالعه با روش کیفی انجام شده و حجم نمونه آن 38 نفر بوده که به وسیله نمونه گیری هدفمند انتخاب شده است. روش تحلیل مصاحبه ها نیز تحلیل محتوای کیفی بوده است که براین اساس، 4 مقوله اصلی حاصل شد. مقوله تغییر نسلی ارزشی زنان از تولیدی/اقتصادی به عاطفی/مصرفی در دو میدان روستایی و عشایری مشابه بود و دو مقوله دیگر شامل ارزش عاطفی و مصرفی فرزند در میدان روستایی و ارزش اقتصادی و تولیدی فرزند در میدان عشایری بودند. نتایج بیانگر آن است که زنان و دختران نسل جوان در میدان روستایی و عشایری نسبت به نسل گذشته در حال ازدست دادن ارزش اقتصادی و تولیدی و دارا شدن ارزش عاطفی و مصرفی هستند. کاهش تعداد فرزندان خانواده مقوله ای است که در هر دو میدان می توان شاهد آن بود. در میدان عشایری، کودکان عامل تولید و نیروی اقتصادی محسوب می شوند و در کنار والدین شان برای تأمین زندگی آینده خود در تلاش هستند؛ ولی در میدان روستایی کودکان ارزش عاطفی به خود گرفته و از ارزش اقتصادی و تولید تهی گشته اند.
چالش های اجتماعی و فرهنگی رحم جایگزین: تجربه مادرانِ جایگزین در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه کاربرد فناوری های نوین کمک باروری، از قبیل مادرِ (رحم) جایگزین، به تحقق آرزوهای بسیاری از زوج های نابارور برای فرزنددار شدن کمک نموده است؛ اما درعینِ حال، ابعاد مسأله گونه متعددی نیز مطرح نموده است. هدف پژوهش حاضر، واکاوی برخی موانع و چالش هایی است که مادرانِ جایگزین تجربه می نمایند. روش مطالعه از نوع کیفی و انسان شناسی پدیدارشناسانه است. مطالعه میدانی تحقیق در سال 1399، به کمک ابزار مشاهده مشارکتی و مصاحبه عمیق، با 12 مادرِ جایگزین، طی بازه زمانی پنج ماهه، در پژوهشکده علوم تولید مثل شهر یزد، انجام شد. تحلیل داده ها به روش تحلیل مضمون آترید استرلینگ انجام گرفت. یافته ها در قالب 27 مفهوم، 9 خرده مضمون و چهار مضمون اصلی شامل کج فهمی اجتماعی، وابستگی عاطفی به جنین، عوارض بارداری و استتار اجتماعی بیان شده است. این مضامین بیان گر موانع و مشکلاتی است که مادرانِ جایگزین با آنها روبه رو هستند. فرهنگ سازی در این زمینه و توجه به نیازهای عاطفی و ارائه مشاوره روانی به مادرانِ جایگزین پیشنهاد می گردد.
بررسی عوامل اجتماعی و جمعیتی مؤثر بر طلاق عاطفی در بین زنان و مردان متأهل ساکن شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ پاییز و زسمتان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
171 - 200
حوزه های تخصصی:
طلاق عاطفی یکی از آسیب هایی است که بسیاری از خانواده ها با آن مواجه هستند. فروپاشی پیوندهای زناشویی از برجسته ترین نمونه های تحولات مرتبط با خانواده امروزی است. ازاین رو، ضرورت بررسی عوامل مؤثر بر طلاق عاطفی هرچه بیشتر احساس می گردد. در این مطالعه، طلاق عاطفی در سه بُعد اقتصادی، اجتماعی-فرهنگی و عاطفی–جنسی مورد سنجش قرار گرفت. همچنین، بر مبنای نظریه های گیدنز، مبادله، گذار جمعیتی دوم، نوگرایی و مدرن شدن، تضاد، محرومیت اقتصادی و همسان همسری، تأثیر متغیرهای فردگرایی، نوگرایی، رضایت جنسی، نوع خانواده (از سنتی تا مدرن)، ساختار قدرت در خانواده، احساس نابرابری، اعتقادات مذهبی، همسان همسری تحصیلی و مذهبی، پایگاه اجتماعی–اقتصادی، سن، جنس، میزان تحصیلات و سن ازدواج بر تغییرات میزان طلاق عاطفی با استفاده از رگرسیون چندمتغیره بررسی گردید. این مطالعه، طی یک پیمایش مقطعی در سال 1400 انجام شد و در آن با استفاده از فرمول کوکران، ۳۸۴ نفر از زنان و مردان متأهل شهر تهران انتخاب شدند و اطلاعات آنان با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری گردید. پایایی پرسشنامه تحقیق از طریق آلفای کرونباخ با مقادیر بالای 7/0 مورد تأیید قرار گرفت. یافته ها نشان داد که زنان بیش از مردان طلاق عاطفی دارند و متغیرهای عدم رضایت جنسی، ناهمسانی های اعتقادات مذهبی و تحصیلی، فردگرایی، نوگرایی، سنتی بودن خانواده و سن پایین تر زوجین در زمان ازدواج، به میزان بیشتری به طلاق عاطفی منجر می گردد.
بررسی روند گذار مرگ ومیر در ایران با استفاده از روش هموارساز اسپلاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ پاییز و زسمتان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
201 - 231
حوزه های تخصصی:
گذار مرگ ومیر، با بهبود در سلامت جمعیت و افزایش توانایی مقاومت در برابر بیماری ها، فاز آغازین گذار جمعیتی است. این مقاله، با استفاده از روش هموارساز اسپلاین، به بررسی روند گذار مرگ ومیر در ایران می پردازد. داده های تحقیق شامل امید زندگی های برآوردشده در مقاطع زمانی مختلف در کشور است. از تکنیک اسپلاین هموارکننده برای پیوند برآوردها و ترسیم روند تغییرات شاخص امید زندگی و سرعت تغییرات آن استفاده شد و محاسبات و نمودارها با بهره گیری از بسته اسپلاین در نرم افزار R انجام گرفت. نتایج نشان داد که مرگ ومیر ایران از اوایل قرن 14 هجری شمسی گذار خود را آغاز نموده و تا اواسط دهه 1360 با سرعت زیادی پیش رفته است. بعد از این دوره، تا اوایل قرن 15، این روند همچنان با سرعتی کُندشونده استمرار یافته است. یعنی درحالی که همچنان امید زندگی در حال افزایش است، اما شتاب افزایش کاهش یافته است. انتظار می رود این روند با سرعتی ثابت در قرن 15 هجری شمسی نیز تداوم یابد. به کارگیری روش اسپلاین این امکان را فراهم آورد تا به طورِدقیق تر و بر اساس آمار ناپارامتریک این روند مدل سازی گردد و حساسیت مدل به برآوردهای مختلف آشکار گردد.
عوامل جمعیتی و اجتماعی-اقتصادی مؤثر بر اضطراب ناشی از کرونا در شهر نقده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ پاییز و زسمتان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
233 - 258
حوزه های تخصصی:
ویروس کرونا میلیون ها نفر در جهان را مجبور به قرنطینه خانگی نموده و باعث ایجاد اضطراب شده است. هدف این مطالعه، بررسی اثر متغیرهای اجتماعی-اقتصادی با کنترل متغیرهای جمعیتی و بهداشتی بر روی اضطراب ناشی از کرونا در شهر نقده است. با استفاده از نمونه گیری طبقه بندی چندمرحله ای با تخصیص متناسب، 384 زن و مرد بالای ۲۰ سال انتخاب شده و پرسشنامه 24 گویه ای CPDI برای آنان در پاییز سال 1399 تکمیل گردید. سپس، داده ها با استفاده از مدل معادلات ساختاری در نرم افزار Amos تحلیل شدند. بر اساس نتایج به دست آمده، اضطراب ناشی از کرونا برای تُرک زبانان نسبت به کُردزبانان، خانواده های با هزینه ماهیانه کم و متوسط نسبت به خانواده های با هزینه ماهیانه بالا، افراد با ارزیابی پائین و متوسط از وضعیت آینده نسبت به افراد با ارزیابی بالا، بیشتر بوده است. افرادی که اعضای خانواده آنان به کرونا مبتلا نشدند، افرادی که از اینترنت استفاده می کردند، و افرادی که اعتقاد داشتند کرونا تأثیر کمی بر اختلافات خانوادگی آنان داشته است، در مقایسه با افرادی که یکی از اعضای خانواده آنها به کرونا مبتلا شدند، از اینترنت استفاده نمی کردند، و بر تأثیر زیاد کرونا بر اختلافات خانوادگی تأکید داشتند، اضطراب کمتری داشتند. همچنین، با افزایش احساس ناامنی اقتصادی، اضطراب ناشی از کرونا افزایش می یافت.
بررسی تأثیر توسعه بر مهاجرت مستقل زنان از استان های مختلف به شهر تهران با استفاده از روش ترکیبی فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ پاییز و زسمتان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۱۴)
91 - 133
حوزه های تخصصی:
افزایش مهاجرت های بین استانی زنان، یکی از پراهمیت ترین تغییرات دهه های اخیر در حوزه مهاجرت است که تاحدِزیادی از توسعه متفاوت استان ها نشئت می گیرد. براین اساس، این تحقیق با هدف بررسی تأثیر توسعه اقتصادی-اجتماعی و فناورانه استان ها بر نسبت مهاجرت مستقل زنان آنها به شهر تهران، با روش تطبیقیِ کمّی فازی انجام گرفت. بررسی سرشماری سال های 1385 و 1390 نشان می دهد که باوجود افزایش مهاجران زن واردشده به شهر تهران، تعداد زنان مهاجر مستقل از سایر استان ها به تهران کاهش یافته است. نتایج آزمون همبستگی نشان می دهد که بین میزان توسعه اقتصادی-اجتماعی و فناورانه استان ها با نسبت مهاجرت و مهاجرت مستقل زنان شان به شهر تهران رابطه معنا دارِ مستقیم وجود دارد و بیشتر مهاجران زن مستقل واردشده به تهران از استان های توسعه یافته تر هستند؛ همچنین نسبت مهاجرت مستقل زنان به شهر تهران، بیشتر تحت تأثیر توسعه یافتگی استان ها قرار دارد. نتایج تحلیل فازی نشان می دهد که هردو شرط توسعه اقتصادی-اجتماعی و فناورانه، از شاخص های سازگاری و پوشش زیادی برخوردارند و به عنوان شروط لازم، نسبت مهاجرت مستقل زنان را افزایش می دهند. همچنین ترکیب علّیِ توسعه اقتصادی-اجتماعی و فناورانه با شاخص سازگاری و قدرت تبیین تجربی زیاد، ترکیب علّی کافی مهاجرت مستقل زنان به تهران می باشد. اشتراک فازی دو شرط نیز، به صورت شرط کافی با قوت نظری و تجربی زیاد، توانسته نسبت مهاجرت مستقل زنان کل استان ها به شهر تهران را تبیین کند.
چیستی و چگونگی ویژگی های دیپلماسی عمومی آمریکا در قبال ایران (1997-2005)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
131 - 152
حوزه های تخصصی:
شرایط جدید نظام بین الملل سبب شده است مؤلفه های جدیدی در ساختارهای رسمی بین المللی نقش ایفا کنند. مطرح شدن بازیگران جدید و اهمیت یافتن افراد و نهادهای غیردولتی در جهان موجب شده است تا کشورها برای تأمین منافع خود، علاوه بر روش های گذشته، ابزارها و راه های جدیدی را به کار گیرند که یکی از مهم ترین آن ها بهره گیری از دیپلماسی عمومی است. با توجه به فراز و نشیب های حاکم بر روابط ایران و آمریکا در دوره های زمانی مختلف، و با عنایت به چرخش گفتمانی در سیاست خارجی ایران به تنش زدایی و اعتمادسازی با جهانِ خارج در دوران دولت اصلاحات (1376-1384)، دیدگاه ها درمورد ایران تغییر کرد و آمریکا درصدد برآمد تا با به کارگیری دیپلماسی عمومی در ایران به اهداف و منافع خود تحقق بخشد. از جلوه های بارز دیپلماسی در این دوران می توان به اعزام تیم های ورزشی، صدور روادید و تسهیل مبادلات دانشجویی، و سایر برنامه های علمی و فرهنگی اشاره کرد. ازاین روی پرسش اصلی در پژوهش حاضر این است که رویکرد دیپلماسی عمومی آمریکا در ایران از چه بارزه هایی در دوران اصلاحات برخوردار است. انگاره اولیه این است که آمریکا در این دوره بر گسترش لیبرال دموکراسی، بازنمایی مثبت از اقدامات آمریکا، و تغییر فرهنگ عمومی در ایران تأکید داشته و نسبت به دوره های قبل، دیپلماسی عمومی آمریکا به شکل غیررسمی تر و با مشارکت بازیگران غیردولتی صورت گرفته است. این اثر با روش توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای به بررسی این موضوع پرداخته است.
نقش آموزشی و فرهنگ سازی رسانه های نوپدید در لیگ برتر فوتبال ایران با رویکرد 360 درجه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی فرهنگ سال اول پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳
85 - 100
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش پیش رو بررسی نقش آموزشی و فرهنگ سازی رسانه های نوپدید در لیگ برتر فوتبال ایران با رویکرد 360 درجه است. روش پژوهش میدانی و بر مبنای هدف از نوع توسعه ای کاربردی است. جامعه آماری شامل تمام مربیان فوتبال، مدیران فوتبال، بازیکنان، داوران، خبرنگاران در لیگ های فوتبال، کارشناسان ارتباطات رسانه ای، و مخاطبان لیگ برتر فوتبال کشور است. نمونه پژوهش شامل 384 نفر (با تأکید بر کفایت نمونه فرمول تعیین حجم نمونه کوکران) و روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای است. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسش نامه محقق ساخته ارزیابی عملکرد رسانه های نوپدید در زمینه لیگ برتر فوتبال متشکل از 2 مؤلفه (آموزشی و فرهنگسازی) و 15 عبارت است. پایایی ابزار با استفاده از آلفای کرونباخ تأیید شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آزمون T تک نمونه ای صورت گرفت. بر اساس نتایج به دست آمده، آموزش و فرهنگ سازی رسانه های نوپدید در زمینه لیگ برتر فوتبال ایران با رویکرد 360 درجه در حد مطلوبی گزارش شد (0001/0=P). با توجه به نتایج به دست آمده می توان گفت رسانه های نوپدید ورزشی می توانند، با ترویج فرهنگ و اصول اخلاقی در ورزش فوتبال در چارچوب نظام ورزش کشور و نیز ترویج و تشویق بازیکنان حاضر در لیگ به رعایت اصول بازی جوان مردانه و همچنین تقویت روحیه نقادی و انتقادی سازنده از دستگاه های اجرایی ورزش کشور، تا حد زیادی نقش فرهنگ سازی خود را در زمینه لیگ برتر فوتبال کشور ایفا کنند. همچنین برگزاری نشست ها و سمینارهای کمیته رسانه ای با مدیران سازمان ورزش و جوانان و مدیران باشگاه های لیگ فوتبال و ارائه بازخوردهای سازنده به آن ها می تواند در این راه تا حد زیادی مثمر باشد.
اهمیت ازدواج و تعیین کننده های آن با تأکید بر نقش نگرش و تجربه جنسی قبل از ازدواج در دختران دانشجو در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی اهمیت ازدواج و عوامل تعیین کننده آن با تأکید بر نگرش و تجربیات جنسی در دختران است. به این منظور، پیمایشی در بین 1055 دانشجوی دختر دانشگاه های دولتی و آزاد شهر تهران طی سال های 1398-1397 انجام شد. داده ها توسط پرسشنامه آنلاین و به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای جمع آوری شد. میانگین سنی دختران 21.2 سال (انحراف معیار=3.32) بود که 76 درصد آنها قصد ازدواج داشتند، ولی سهم مهمی (60 درصد) از آنها از ازدواج خود در 5 سال آینده اطمینان نداشته و 62 درصد نیز ادامه تحصیل را بر ازدواج اولویت می دادند. ازدواج برای حدود نیمی از دختران (51 درصد) اهمیت داشت. برخی نگرش های آزاد جنسی نیز در دختران مشهود بود. گرچه در تحلیل های دومتغیره، متغیر تجربه جنسی با اهمیت کمتر ازدواج رابطه معناداری داشت ولی مدل های رگرسیون چندگانه نشان داد که مهمترین تعیین کننده های اهمیت ازدواج عبارتند از: پایبندی مذهبی، نگرش جنسی مبتنی بر پاکدامنی (حفظ بکارت) و خوش بینی کمتر نسبت به فرصت ازدواج. باتوجه به نتایج این مطالعه، سیاست گذاری های ازدواج، علاوه بر فراهم کردن شرایط اقتصادی تشکیل خانواده، لازم است سازگار کردن مقوله ازدواج با ادامه تحصیل دختران، و تغییرات نگرشی در نسل جدید را در نظر گیرد.
استقلال زنان و دوام ازدواج منجر به طلاق در میان گروه های قومی منتخب در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل اجتماعی دنیای معاصر، کاهش دوام ازدواج است. در دهه های اخیر، همراه با افزایش سواد و تحصیلات زنان و مشارکت آنها در بازار کار، ساختار سنتی خانواده دگرگون شده است. هدف این پژوهش بررسی دوام ازدواج منجر به طلاق در میان سه گروه قومی فارس ، تُرک و کُرد است. روش پژوهش پس - رویدادی است. این مقاله تأثیر استقلال زنان بر دوام ازدواج منجر به طلاق را در شهرستان های با اکثریت قومی فارس، تُرک و کُرد بررسی می کند. جمعیت آماری شامل 78 شهرستان در سرشماری سال 1395 است. داده ها از پایگاه داده های مرکز آمار ایران و سازمان ثبت احوال اقتباس شد. نتایج نشان داد که رابطه بین قومیت و دوام ازدواج منجر به طلاق از نظر آماری معنادار است. تحلیل های چند متغیره نشان داد که در شهرستان های با اکثریت قومی تُرک، به ازای هر واحد افزایش در استقلال زنان، دوام ازدواج منجر به طلاق 0.189 سال یا 69 روز کاهش می یابد. در مقابل، در میان فارس ها و کُردها، تغییرات دوام ازدواج منجر به طلاق مستقل از استقلال زنان است. این امر می تواند ناشی از ارزش ها و هنجارهای متفاوت فرهنگی در میان قومیت های مختلف باشد. انجام پژوهش های کیفی با هدف درک معانی نهفته در پسِ این روابط ضروری است.
بررسی تفاوت های استانی امید زندگی در ایران: مقایسه موردی دو استان گیلان و سیستان و بلوچستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جمعیتی دوره ۷ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
293 - 318
حوزه های تخصصی:
در جمعیت هایی که در مرحله نهایی گذار مرگ و میر قرار دارند، یکی از مهمترین پرسش ها، میزان نابرابری های جغرافیایی موجود در شاخص امید زندگی است. برای بررسی این نابرابری ها در کشور، با استفاده از داده های اصلاح شده ثبتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و روش تجزیه آریاگا، نقش گروه های سنی و علل مرگ در فزونی امید زندگی در بدو تولد استان گیلان در مقایسه با استان سیستان و بلوچستان تجزیه و تحلیل شد. یافته ها نشان داد مرگ و میر نوزادان با رقم حدود 1.3 سال در هر دو جنس بیشترین تأثیر را در تفاوت سطح امید زندگی در بدو تولد دو استان داشته است. همچنین بیماری های قلبی-عروقی در زنان و حوادث غیرعمدی در مردان، به ترتیب، با رقم های حدود 3.0 سال و 1.8 سال، مهمترین علل فزونی امید زندگی در بدو تولد گیلان نسبت به سیستان و بلوچستان (به دلیل الگوی جوان تر مرگ و میر ناشی از این بیماری در سیستان و بلوچستان) بوده است. نتایج بیانگر این است که علی رغم طی شدن گذار مرگ ومیردر کل کشور، نابرابری های مهمی در مرگ ومیر استان های مورد مطالعه کشور همچنان وجود دارد و همین امر آن ها را در مراحل متفاوتی از گذار مرگ و میر، اپیدمیولوژیک و سلامت قرار داده است. توزیع عادلانه تر امکانات توسعه در سطح جغرافیایی می تواند به کاهش این شکاف ها و افزایش کلی امید زندگی در کشور منجر شود.