فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۳۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
مطالعات صورت گرفته نشان می دهند که میان استراتژی های کلی سازمان و راهبردهای منابع انسانی رابطه وجود دارد. همچنین وجود راهبردهای هماهنگ در حوزه منابع انسانی بر عملکرد کلی سازمان مؤثر است. هدف پژوهش حاضر بررسی میزان همسویی راهبرد کلی نظام مدیریت منابع انسانی سازمان و راهبرد زیر نظام های منابع انسانی است. به منظور بررسی همسویی افقی و عمودی، از الگوی نقاط مرجع راهبردی بامبرگر و مشولم (SRP) استفاده شده و روش اصلی پژوهش نیز توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق،کلیة مدیران و کارشناسان ارشد (خبرگان) شرکت تولید مواد غذایی کاله می باشند. جمع آوری اطلاعات مربوط به شناسایی گونه های مختلف راهبرد از طریق پرسشنامه ارائه شده به مدیران یا کارشناسان ارشد خبره و مطلع در شرکت مزبور انجام گرفته است. سنجش ضریب پایایی عناصر پرسشنامه به کمک نرم افزار SPSS و بر اساس آزمون آلفای کرونباخ صورت گرفت و میزان آن %91 به دست آمد که نشان دهنده قابلیت اعتماد ابزار پژوهش است. یافته ها حاکی از آن است که راهبرد اصلی مدیریت منابع انسانی شرکت از نوع سرباز وفادار، تأمین نیروی انسانی از نوع جنبی، آموزش و توسعه از نوع انتخابی، ارزیابی عملکرد از نوع همانندسازی، جبران خدمات از نوع رقابتی و همچنین روابط کارکنان از نوع دستوری، گونه های غالب محسوب می شوند. در مجموع می توان گفت که بین راهبرد کلی منابع انسانی و راهبردهای زیرنظام های آن شکاف شدید وجود ندارد، ولی عدم هماهنگی نسبی قابل تأیید است.
بررسی رابطه ی آوای کارکنان با تسهیم دانش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تسهیم دانش مکانیزمی است که با انتشار و کمک به کاربرد دانش، کارکنان را در تحقق وظایف شغلی خود یاری می کند. این مکانیزم می تواند تحت تأثیر عوامل مختلف فردی و سازمانی باشد . از این رو مطالعه حاضر با هدف بررسی رابطه بین آوای کارکنان با تسهیم دانش انجام گرفت. روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بوده و روش جمع آوری داده ها شامل بررسی پیمایشی می باشد. جامعه آماری شامل تمامی اعضای هیات علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان بوده که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای (بر حسب جنسیت، مرتبه علمی و رشته آموزشی) تعداد 183 نفر انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. به منظور بررسی متغیرهای پژوهش از پرسشنامه های آوای کارکنان و تسهیم دانش استفاده شد. برای تعیین پایایی از آزمون آلفا کرونباخ استفاده شد که مقدار ضریب برای آوای مطیع 85/0، آوای تدافعی 81/0 و آوای نوع دوستانه 79/0 و برای تسهیم دانش 87/0 به دست آمد . برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی و رگرسیون چندگانه همزمان با کمک نرم افزار SPSS21 استفاده شد. نتایج نشان داد مقدار ضریب همبستگی آواهای: مطیع، تدافعی و نوع دوستانه با تسهیم دانش به ترتیب 577/0-، 409/0- و 671/0 بود (001/0 p< ). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد که آوای کارکنان 3/52 درصد از واریانس تسهیم دانش را تبیین می کند (001/0 p< ) که از بین آوای کارکنان، آوای نوع دوستانه با مقدار β (516/0) اثر مثبت و آوای مطیع با مقدار β (329/0-) اثر منفی بر تسهیم دانش دارد (001/0 p< ). بنابراین با افزایش آواهای مطیع و تدافعی از میزان تسهیم دانش کاسته می شود اما با افزایش آوای نوع دوستانه بر میزان تسهیم دانش افزوده می گردد.
تأثیر رهبری تحول گرا بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان برای توسعه قابلیت ها و فعالیت های کارآفرینی در سازمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه واکنش موفقیت آمیز و پویای هر سازمانی در گستره رقابت ها و تغییرات جهانی، مستلزم تغییر در فعالیت های سازمانی، چگونگی اداره آنها و به ویژه رهبری است؛ رهبرانی که با ژرف نگری، تزریق ارزش ها، و پیونددادن علائق فردی و جمعی، سازمان را یاری رسانده و همچنین با حمایت از افکار و ایده های جدید، زمینه را برای توسعه و بهبود فعالیت ها و قابلیت های کارآفرینی فراهم می سازند. پژوهش حاضر به تبیین تأثیر رهبری تحول گرا بر توانمندسازی روان شناختی کارکنان برای توسعه قابلیت ها و فعالیت های کارآفرینی در سازمان پرداخته است. این پژوهش کاربردی و از نوع توصیفی- پیمایشی است. نمونه آماری براساس فرمول کوکران 254 نفر از بین جمع کارکنان دانشگاه لرستان (اعضای هیئت علمی و کارمندان به تعداد750 نفر) با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده است. ابزار مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه بوده که روایی آن از روش اعتبار محتوا و پایایی آن از طریق آلفای کرونباخ تأیید شده است. برای بررسی و آزمون فرضیه ها از رویکرد معادلات ساختاری و نرم افزار Amos استفاده شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که در سطح خطای 05/0 رهبری تحول گرا تأثیر مثبت و معناداری بر توانمندسازی روان شناختی و کارآفرینی سازمانی دارد. به علاوه می توان گفت که در سطح خطای 05/0، توانمندسازی روان شناختی، نقش متغیر میانجی در تأثیر رهبری تحول گرا بر کارآفرینی سازمانی دارد.
تاثیر بلوغ مدیریت دانش بر شاخص های عملکرد سازمان (مطالعه موردی: شرکت موکت نگین مشهد)
حوزه های تخصصی:
امروزه سازمان ها درصدد کسب مزیت رقابتی پایدار هستند. آن ها برای نیل به این هدف دانش مزیت رقابتی پایدار را ایجاد می کنند. در این راستا مدیریت دانش ابزار سودمندی برای سازمان هاست تا سرمایه هوشی خود را توسعه دهند. هدف این پژوهش تاثیر بلوغ مدیریت دانش بر شاخص های عملکرد سازمان در شرکت موکت نگین مشهد می باشد. در این تحقیق از پرسشنامه لاوسون (2003) برای مدیریت دانش و پرسشنامه عملکرد سازمانی هرسی و گلداسمیت استفاده گردید و به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه از نرم افزار SPSS استفاده گردید. نتیجه تجزیه و تحلیل با مطالعه موردی شرکت نگین مشهد، تمامی فرضیه ها مورد تایید قرار گرفت.
رابطه رضایت شغلی با انگیزش کارکنان با مدل دوعاملی هرزبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی از انجام این پژوهش بررسی رابطه بین انگیزش و رضایت شغلی براساس مدل دو عاملی هرزبرگ در شرکت بیمه پارسیان می باشد. روش پژوهش در این مقاله، توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه مورد بررسی شامل کارکنان شاغل در شرکت پارسیان بوده که از طریق روش نمونه گیری و برحسب سن، وضعیت تاهل، سطح تحصیلات انتخاب شده و شامل 265 نفر بوده اند. ابزار مورد استفاده جهت گردآوری داده های پژوهش شامل دو پرسشنامه استاندارد40سوالی هرزبرگ و همچنین پرسشنامه اسمیت بوده است که پس از محاسبه روایی و پایایی، این ابزار بین افراد نمونه توزیع شده و سپس داده ها با استفاده از روش آماری spss و ضریب همبستگی پیرسون مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد بین عوامل انگیزشی، بهداشتی و رضایت کارکنان بیمه پارسیان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد.
نیازسنجی آموزشی و شناسایی مهارت های حسابرسان مستقل ؛ مدیران مالی و تحلیل گران مالی ایران بر اساس مدل کاتز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی نیازهای مهارتی حسابرسان مستقل؛ مدیران مالی و تحلیل گران مالی در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران انجام گردیده است. در این تحقیق، به منظور ارزیابی مهارت های موردنیاز از «مدل مهارت های کاتز» که شامل مهارت های «فنی»، «انسانی» و «ادراکی» است، استفاده شده است. این پژوهش از نوع «توصیفی –پیمایشی» است. جامعه آماری متشکل از کلیه حسابرسان مستقل؛ مدیران مالی و تحلیل گران مالی شاغل در شرکت های موجود در بازار بورس تهران در سال های 1382 تا 1392 می باشد. تعداد نمونه های این تحقیق 456 نفر بودند. ابزار تحقیق نیز پرسشنامه بود که پایایی آن توسط نرم افزار SPSS و با ضریب آلفای کرونباخ 92/. محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان داد در سؤال یک میزان نیاز افراد جامعه تحقیق به مهارت فنی بیش از سایر نیازها می باشد. در سؤال دوم رابطه ای بین تحصیلات و نیازهای مهارتی افراد وجود ندارد. نتایج سؤال سوم عدم وجود رابطه بین سنوات خدمت و نیازهای مهارتی افراد را نشان داد. همچنین نتایج سؤال چهارم نشان دهنده عدم وجود رابطه بین حوزه فعالیت تخصصی با نیازهای مهارتی افراد را نشان داد.
شناسائی و رتبه بندی عوامل موثر بر اعتماد سازی بین کارکنان و مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل و مشکلات سازمان های امروزی، کمبود اعتماد بین کارکنان و مدیران است. در سازمان های خصوصی و دولتی، شکاف قابل توجهی بین کارکنان و مدیریت و خواسته های این دو وجود دارد. در نتیجه این شکاف، تصمیمات معمولاً با مشکلات اجرائی روبه رو می شود. ازاین رو هدف پژوهش حاضر، شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر اعتماد و رتبه بندی آنها از نظر مدیران و کارکنان دانشگاه علوم پزشکی تهران است. تحقیق حاضر از نظرهدف،کاربردی و از نظر جمع آوری داده ها، توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری در این تحقیق شامل مدیران و کارکنان امور مالی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران است. از میان تعداد400 نفر از مدیران و کارمندان، 198 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شده اند. نتایج به دست آمده از روش تحلیل سلسله مراتبی نشان می دهد؛ از دیدگاه کارکنان، عامل "" شایستگی"" با وزن 0.246 دارای بیشترین تأثیر در اعتمادسازی بین کارکنان و مدیران است. رتبه و وزن بقیه عوامل نیز بدین شرح است:1. تفویض اختیار (0.180)، 2. مشارکت (0.160)، 3. احترام به ارزش ها (0.157)، 4. توجه (0.139)، 5. ثبات شخصیت (0.119). همچنین از دیدگاه مدیران، عامل "" شایستگی"" با وزن 0.266 دارای بیشترین تأثیر در اعتمادسازی بین کارکنان و مدیران است. رتبه و وزن بقیه عوامل نیز بدین شرح است: 1. تفویض اختیار(0.238)، 2. احترام به ارزش ها (0.160)، 3. مشارکت و وفاداری (0.152)، 4. توجه (0.105)، 5. ثبات شخصیت (0.079).
تخصیص منابع محدود به پیمانکاران با استفاده از روشهای FAHP و TOPSIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله یک راه حل جهت تخصیص نقدینگی محدود به پیمانکاران بر اساس اولویتهای پروژه که یکی از مباحث مطرح در مدیریت نقدینگی پروژه ها می باشد، ارائه می کند. هدف از این تحقیق ارائه یک راهکار جهت حل مشکلات پیمانکاران عمومی در تخصیص منابع به پروژه های نفت و گاز می باشد. در این مقاله ابتدا شاخصهای اثر گذار بر عملکرد پیمانکاران، با استفاده از روش AHP فازی تعیین می شود. سپس، وزن معیارهای مربوطه محاسبه و امتیاز نهایی پیمانکاران با استفاده از روش TOPSIS بر اساس شاخصهای مذکور تعیین می گردد و در ادامه، پیمانکاران رتبه بندی می شوند. در نهایت، با استفاده از یک الگوریتم ابتکاری نحوه تخصیص نقدینگی محدود در دست به پیمانکاران ارائه می گردد. جهت تشریح روش، از اطلاعات واقعی مربوط به یک پیمانکار عمومی فعال در حوزه نفت و گاز استفاده شده است. در پایان، نتایج ارائه شده در خصوص مسئله مورد نظر و همچنین پیشنهادهای توسعه ای ارائه گردیده است.
تأثیر پیچیدگی سازمانی بر رفتار پیش بینی سود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ظهور و نمود پیچیدگی، رشد و شیوع ی چنان روز افزون به خود گرفته است که بسیاری قرن جدید میلادی را سده پیچیدگی نام نهادهاند. نظریه پیچیدگی به تمام علوم، مخصوصاً مدیریت و حسابداری راه یافته است.پیچیدگی سازمانی یک ویژگی است که باعث میشود درک فعالیتها و عملیات شرکت دشوار گردد.
از این رو، در این پژوهش تأثیر هر یک از اجزای پیچیدگی سازمانی را بر صحت و خوشبینیهای مدیریت در رابطه با ارائه پیشبینی سود بررسی شده است.برای این پژوهش دو روش کتابخانهای و میدانی مورد استفاده قرار گرفت.برای تجزیه و تحلیل دادهها از مدل آماری تجزیه و تحلیل رگرسیون چند متغیره و نرمافزارهای Spssو Eviews استفاده شده است.نتایج حاصلاز تجزیه و تحلیل 97 شرکتدر بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1388 تا 1392 در سطح اطمینان 95 درصد نشان میدهد پیچیدگی سازمانی در هر دو سطح پیچیدگی هزینه و پیچیدگی اطلاعاتی خود اثر کاهشی بر صحت و خوشبینی پیشبینی سود مدیریت داشت.
آسیب شناسی انتقال یادگیری به محیط کار در سازمان های دولتی استان کردستان (یک پژوهش کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه کیفی، آسیب شناسی انتقال یادگیری به محیط کار بوده است. میدان مطالعه سازمان های دولتی استان کردستان و روش تحقیق، تحلیل داده بنیاد مبتنی بر رهیافت سیستماتیک بود. نمونه ای به حجم 48 نفر متشکل از کارکنان، سرپرستان، کارشناسان و مسئولین آموزش، مدیران ارشد، و مدرسان و صاحب نظران آموزش و بهسازی منابع انسانی، به صورت نمونه گیری هدف مند مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته فردی استفاده شد و تحلیل هم زمان مصاحبه ها نیز با استفاده از کدگذاری باز، محوری، منتخب و یادنوشت نگاری صورت گرفت. در نهایت با استفاده از روش بازخورد مشارکت کنندگان و تکنیک مثلث سازی تحلیل گر، از اعتبار تحلیل ها اطمینان حاصل شد. بر اساس نتایج به دست آمده، مهم ترین علل بی تفاوتی نسبت به انتقال یادگیری، وجود موانع انگیزشی، موانع مربوط به خصوصیات فردی، زمان بندی نامناسب، موانع مربوط به تدریس، محتوا و ارزشیابی، موانع اداری، موانع حمایتی و موانع معطوف به شغل بودند. بسترها و شرایط زمینه ساز بی تفاوتی نسبت به انتقال یادگیری نیز عبارت از فرهنگ سازمانی غیرحمایتی، نظام اداری مختل کننده، و فضای بی تفاوتی سازمانی بودند. راهبردهای کارکنان در مواجهه با چنین شرایطی ممکن است به صورت رفتارهای انفعالی، رفتارهای منفی و شاید رفتارهای جبرانی مثبت باشد. در نهایت پیامدهای چنین شرایطی، در سطح فردی عمدتاً سکونزدگی شغلی، اهمال کاری شغلی، عدم خلاقیت شغلی، رفتار های انحرافی؛ و در سطح سازمانی، اتلاف سرمایه گذاری های آموزشی و کاهش موفقیت سازمانی است.
بررسی رابطة ویژگی های معاشرتی فروشندگان و فضای داخلی فروشگاه با رفتار خرید ناگهانی مشتریان، با تمرکز بر فروشگاه های زنجیره ای شهروند در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به رشد فضای رقابتی، شناسایی و درک اهمیّت عوامل مؤثّر بر رفتار خرید مشتریان ابزار قدرتمندی است که می توان با کمک آن خود را از رقبا متمایز ساخت و راهی برای جذب مشتریان فراهم کرد. با توجه به اینکه بسیاری از خریداران غالباً در خریدهای ناگهانی درگیر می شوند و بیش از نیمی از آنان در مراکز فروش، خریدهای خود را ناگهانی انجام می دهند؛ در این پژوهش، رابطة ویژگی های معاشرتی کارکنان و فضای داخلی فروشگاه با رفتار خرید ناگهانی در میان مشتریان فروشگاه های زنجیره ای شهروند تهران جامعة آماری تحقیق در نظر گرفته شده و تجزیه و تحلیل شده است. نمونه گیری به روش تصادفی در دسترس است که بر اساس فرمول کوکران 384 نمونه محاسبه شده و 398 پرسشنامه از جامعة آماری جمع آوری شده است. ابزار گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامة محقِق ساخته شده است. روایی محتوایی پرسشنامه با استفاده از نظر استادان و صاحبنظران به دست آمده است و پایایی آن بر اساس ضریب آلفای کرونباخ سنجیده شده است؛ ضریب آلفای کرونباخ برای تمامی متغیرها و کل پرسشنامه 87/0 به دست آمده است. داده ها با استفاده از معادلات ساختاری و رگرسیون چندگانة تعدیل شده با نرم افزارهایspss و pls تحلیل شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهد که ویژگی های معاشرتی فروشندگان و فضای داخلی فروشگاه بر رفتار خرید ناگهانی تأثیر مثبت دارند. همچنین، نتایج نشان می دهد که دو عامل موقعیتی پول در دسترس و هدف از خرید رابطة بین حالات احساسی مثبت مشتریان و رفتار خرید ناگهانی را تعدیل می کنند؛ اما متغیر زمان در دسترس نتوانست نقش متغیر تعدیل گر را ایفا کند.
پیش بینی تعهد شغلی برپایه مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان با الگوریتم تقطیع پیش بینی گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه بر اساس نظریاتی چون هویت اجتماعی و نظریه اسنادی و نتایج مطالعات پیشین رابطه مسئولیت پذیری سازمان و رفتار های کارکنان سازمان قابل توضیح است. لیکن چگونگی رابطه مسئولیت پذیری اجتماعی با نتایج مورد انتظار چندان شفاف به نظر نمی رسد. به بیان دیگر سازوکار تاثیر پذیری رفتار های کارکنان از مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان مبهم باقی مانده است. از اینرو هدف اصلی این تحقیق علّی-ارتباطی شناسایی متغیر های تاثیر گذار بر رابطه بین ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی (CSR) و تعهد شغلی کارشناسان کشاورزی بود. بر اساس فرمول کوکران، تعداد 135 نفر از آنان از طریق روش نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شدند. روش غالب الگوریتم تقطیع پیش بینی گرا بود که به شناسایی متغیر های ناشناخته ولیکن اثر گذار بر رابطه بین دو متغیر منجر می شود. نتایج نشان داد اثر ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان بر تعهد شغلی کارکنان پدیده ای نسبتا پیچیده، تکاملی و تدریجی است. به این معنا که، جهت رسیدن به نتایج مطلوب ابعاد مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان، تداوم بر تامین اهداف ابعاد آن سبب اسناد کارکنان به آن خواهد شد. همچنین مشخص شد با گذشت زمان حضور کارکنان در سازمان تعبیر و تفسیر آنها از مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان و در نتیجه اثر آن بر تعهد شغلی شان متفاوت می شود. لذا به طور غیر مستقیم می توان از نظریه هویت اجتماعی به عنوان یک متغیر حدواسط در مطالعه اثرات مسئولیت پذیری اجتماعی سازمان نام برد.
ترکیب روش دلفی و آنتروپی شانون برای مقابله با فساد اداری با استفاده از سیستم استنتاج فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با مراجعه به انواع رسانه ها و سرخط های خبری می توان به پدیده افزایش فساد در کشور صحه گذاشت. یکی از سازوکارهای مورد استفاده توسط نهادهای بین المللی همچون شفافیت بین الملل و بانک جهانی استفاده از حکمرانی خوب برای مبارزه با فساد است. در مورد حکمرانی خوب نظریه های مختلفی وجود دارد که یکی از بحث انگیزترین آن سازوکار کنترل اجتماعی است. در این نظریه برای الگوی مناسب حکمرانی در سیستم های دولتی ترکیبی از انواع قدرت های انتظامی )زور(، مبادله و متقاعدسازی در انواع سازمان ها است. هدف از پژوهش حاضر شناسایی این ترکیب در انواع سازمان ها برای مقابله با فساد است. پژوهش حاضر یک پژوهش توسعه ای است که در آن از سیستم استنتاج فازی برای شناسایی ترکیب سه قدرت استفاده می شود. در این پژوهش برای ساخت قواعد فازی از روش ترکیبی آنتروپی شانون و تحلیل دلفی استفاده شده است. از آنتروپی شانون برای تحلیل ضرایب مولفه های فساد در سازمان ها به عنوان بخش "" اگر"" قواعد و از تحلیل دلفی برای تحلیل ترکیب کنترل اجتماعی و یا بخش "" آن گاه"" قواعد استفاده شده است. یافته های پژوهش به صورت قواعد اگر و آن گاه برای شش ناحیه مورد بررسی در مدل که سه ناحیه آن مربوط به فساد کلان و سازمان های انتظامی، مادی و هنجاری و نیز سه ناحیه دیگر که در ارتباط با فساد خرد و سازمان های انتظامی، مادی و هنجاری بود در سیستم استنتاج فازی اجرا گردید و نتایج آن مورد تحلیل قرار گرفت
جو شرنگ آلود سازمان: مفهوم سازی و سنجش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سازمان به مثابه یک موجود زنده، گاه دچار جوی شرنگ آلود می شود. از آنجا که چنین جوی، آبستن پیامدهای کژکارکردی برای اعضای سازمان است، شناسایی ابعاد و مؤلفه های شکل دهنده و نیز تدوین ابزاری برای سنجش آن بایسته است. از این رو، پژوهش حاضر با هدف تدوین و اعتباریابی پرسشنامه ای برای سنجش جو شرنگ آلود سازمان انجام شده است. به این منظور، نخست از دل پیشینة نظری، ابعاد و مؤلفه هایی برای آن شناسایی شدند. در ادامه، پرسشنامة اولیه ای تدوین و پس از اطمینان از سازگاری درونی، بین نمونه 600 نفری از کارکنان سازمانهای اجرایی ارسنجان، سعادت شهر و مرودشت، به صورت طبقه ای نامتناسب توزیع شد. برای بررسی مقدماتی روایی سازة سنجه، از تجزیة مؤلفه های اصلی و به منظور اجتناب از تهدید واریانس مشترک، آزمون یک عاملی هارمن اجرا شد. برای اعتبارسنجی پرسشنامه، پایاییهای ثبات و همسنگ و رواییهای همگرا و واگرا با استفاده از نرم افزارهای PSS، Amos Graphics و Smart PLS ارزیابی شدند. نتیجة پژوهش به تأیید ابعاد ساختار فیزیکی شرنگ آلود، روابط بین فردی شرنگ آلود، نظام شرنگ آلود پاداش و جبران خدمت و رهبری زهرآگین انجامید. سنجة نهایی پرسشنامه ای 57 گویه ای بر مبنای مقیاس طیف پنج گزینه ای لیکرت بود.
بررسی تأثیر توانمندسازی کارکنان بر توسعة سازمانی با تأکیدبر حمایت سازمانی ادراک شده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر توانمندسازی کارکنان بر توسعة سازمانی با نقش میانجی گری حمایت سازمانی ادراک شده در دانشگاه شیراز بود. روش تحقیق توصیفی همبستگی و مبتنی بر مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعة آماری همة کارمندان زن و مرد (1044 نفر) دانشگاه شیراز و روش نمونه گیری، تصادفی ساده بود. به منظور انجام دادن پژوهش، از بین کارمندان دانشگاه یادشده، نمونه ای به حجم 122 نفر انتخاب شد. ابزار پژوهش مقیاس های توانمندسازی کارکنان، حمایت سازمانی ادراک شده و توسعة سازمانی بود، که پس از محاسبة روایی و پایایی آن، بین نمونه توزیع و گرد آوری شد. داده ها با نرم افزارهای SPSS و Lisrel، و با روش های آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شد. یافته ها نشان داد بین توانمندسازی کارکنان، حمایت سازمانی ادراک شده و توسعة سازمانی رابطة معناداری وجود دارد. توانمندسازی کارکنان به طور مستقیم بر توسعة سازمانی تأثیر معناداری دارد. توانمندسازی کارکنان به طور مستقیم بر حمایت سازمانی ادراک شده تأثیر معناداری دارد. حمایت سازمانی ادراک شده تأثیر مثبت و معناداری بر توسعة سازمانی دارد. همچنین، توانمندسازی کارکنان با میانجی حمایت سازمانی ادراک شده، بر توسعة سازمانی به طور غیرمستقیم تأثیری معنادار می گذارد. در نهایت، توانمندسازی کارکنان می تواند به طور مستقیم توسعة سازمانی را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین، توانمندسازی کارکنان می تواند به طور مستقیم حمایت سازمانی ادراک شده را تحت تأثیر قرار دهد. با توجه به این دو نتیجه، توانمندسازی کارکنان به طور غیرمستقیم و با واسطة حمایت سازمانی ادراک شده می تواند توسعة سازمانی را تحت تأثیر قرار دهد.
بررسی رابطه فرهنگ سازمانی با عملکرد شغلی و شادکامی کارکنان زن حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین عناصر فرهنگ سازمانی با عملکرد شغلی وشادکامی کارکنان زن حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی تهران است. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ شیوه گردآوری داده ها توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه کارکنان زن حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی تهران به تعداد 240نفر می باشد که بر اساس جدول مورگان و با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده 144 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و پرسشنامه استفاده شده است که به منظور اندازه گیری فرهنگ سازمانی از پرسشنامه محقق ساخته فرهنگ سازمانی (دارابی، 1392 )و برای اندازه گیری عملکرد شغلی از پرسشنامه استاندارد پاترسون ( 2008) و برای شادکامی نیز از پرسشنامه استاندارد شادکامی آکسفورد (2007) استفاده شده است، اعتبار هر سه پرسشنامه نیز با استفاده از روش آلفای کرونباخ محاسبه گردید و به ترتیب مقدار92/0،91/0 و 92/0 بدست آمد. داده ها پس از جمع آوری با استفاده از نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح آمار استنباطی از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی تک متغیره و آزمون تحلیل واریانس یکطرفه استفاده شد. یافته های حاصل از آزمون همبستگی حاکی از وجود رابطه معنادار و مثبت بین فرهنگ سازمانی با عملکرد شغلی و شادکامی کارکنان زن حوزه ستادی دانشگاه است ( p<0/01 ). به علاوه نتایج آزمون T مبین این بود که کارکنان زن حوزه ستادی دانشگاه علوم پزشکی تهران از نظر عملکرد شغلی در سطح مطلوبی هستند. همچنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد تفاوت معناداری در میزان شادکامی کارکنان زن با سنین و سوابق مختلف شغلی آنان وجود ندارد.
تحلیل رابطه تاب آوری با ابعاد عجین شدن با شغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری توانایی افراد برای مقابله با ریسک ها و خطر های موجود در محیط است، درواقع تاب آوری نوعی انعطاف پذیری افراد در مقابل مشکلات محیطی است. علاوه بر این، امروزه کارکنان در سازمان ها تمایل بیشتری به مشارکت در تصمیم گیری ها و فعالیت های سازمان دارند. عجین شدن با کار نتایج مثبتی به همراه دارد و سبب می شود که کارکنان در سازمان مشارکت بیشتری داشته باشند و در آن درگیر شوند و از عضویت در سازمان لذت ببرند. کارمندی که عجین شدن شغلی بالایی داشته باشد، از کار خود انرژی می گیرد، خود را وقف کار می کند و به طور کامل جذب کار می شود. پژوهش حاضر به بررسی رابطه ی میان تاب آوری با ابعاد عجین شدن با شغل (انرژی گرفتن، وقف شدن، جذب شدن) می پردازد. بدین منظور 200 نفر از کارکنان سه دانشگاه دولتی ایران (شهید بهشتی تهران، علامه طباطبایی تهران، دانشگاه یزد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و سپس با استفاده از پرسشنامه های استاندارد شاوفلی و بکر و مقیاس تاب آوری کانر- دیویدسون CD-RISC مورد سنجش قرار گرفتند. این پژوهش به صورت توصیفی و با روش پیمایش، به وسیله پرسشنامه انجام شد. تحلیل داده ها با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری صورت گرفت که نشان داد میان تاب آوری و ابعاد عجین شدن با شغل رابطه معناداری وجود دارد.
بررسی رابطه بین رفتار مدیر به عنوان مربی با تمایل بر ترک خدمت کارکنان: با تبیین نقش میانجی نگرش های شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پارادایم مدیر به عنوان مربی یا مربیگری مدیریتی به گفتمان جدیدی در حوزه مدیریت منابع انسانی تبدیل شده است. باتوجه به مزایایی که مربیگری مدیران بر نگرش های شغلی و رفتاری کارکنان دارد، سازمان ها و شرکت های زیادی تشویق شده اند تا در راستای نهادینه نمودن این سبک مدیریتی تلاش نمایند. بر همین اساس، هدف از انجام این تحقیق، بررسی رابطه رفتار مدیر به عنوان مربی بر تمایل به ترک خدمت کارکنان به طورمستقیم و نیز به طور غیرمستقیم از طریق نگرش های شغلی کارکنان شامل رضایت شغلی، تعهدسازمانی و هویت سازمانی است. جامعه آماری این تحقیق شامل کارکنان ستاد وزارت راه و شهرسازی می شود که 500 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری تحقیق انتخاب شده اند. برای آزمون فرضیه ها از رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که رفتار مدیر به عنوان مربی، بر نگرش های شغلی و کاهش تمایل به ترک خدمت، تأثیر مستقیم دارد. همچنین، نتایج نشان داد که بین تعهد و هویت سازمانی با کاهش تمایل به ترک خدمت کارکنان، رابطه منفی و معنی داری وجود دارد، ولی بین رضایت شغلی وتمایل به ترک خدمت، رابطه معنی داری وجود ندارد.
بررسی پیشآمدها و پیامدهای سرمایه روانشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش باهدف ارائه مدلی به منظور تبیین نقش سرمایه روان شناختی بر کارکنان سازمان (رفتار شهروندی سازمانی، عملکرد و استرس شغلی) و نیز بررسی عوامل اثرگذار بر آن (وجهه بیرونی، حمایت سازمانی و هویت قومی) انجام گرفته است. همچنین نقش سیاست های درون سازمانی، محدودیت منابع و رضایت شغلی بر نتایج حاصل از سرمایه روان شناختی مورد بررسی قرار گرفت و نیز نقش سرمایه روان شناختی در تعدیل رابطه بین این متغیرها ارزیابی شد. برای سنجش متغیرها و بررسی مدل تحقیق، پرسشنامه ای 64 سؤالی طراحی و بین اعضای نمونه آماری (370 نفر) انتخاب شده از کارکنان مجموعه صنعتی گلرنگ، توزیع شد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد هویت قومی، اصلی ترین عامل اثرگذار بر سرمایه روان شناختی و رفتار شهروندی نیز اصلی ترین نتیجه حاصل از آن است؛ اما نقش سرمایه روان شناختی در کاهش استرس ادراک شده شغلی مورد تأیید قرار نگرفت. همچنین نقش سرمایه روان شناختی در تعدیل رابطه بین سیاست های سازمانی و استرس شغلی (به صورت کاهش اثر) و نیز رابطه بین رضایت شغلی و رفتار شهروندی سازمانی (به صورت افزایش اثر) مورد تأیید قرار گرفت.
پیش بینی میزان شیوع رفتار شهروندی سازمانی بر اساس ادراک کارکنان از نوع ساختار سازمانی (مورد مطالعه: شرکت برق منطقه ای و توزیع نیروی فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش پیش بینی میزان شیوع رفتار شهروندی سازمانی بر اساس ادراک کارکنان از نوع ساختار سازمانی در شرکت برق منطقه ای و توزیع نیروی فارس بود. جامعة آماری پژوهش شامل همة کارکنان ستادی شرکت برق منطقه ای و توزیع نیروی فارس بود که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای ساده 232 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، دو پرسشنامة ساختار سازمانی ترک زاده و محترم و رفتار شهروندی سازمانی پادساکف (2000) بود که پس از بررسی روایی و پایایی بین افراد نمونه توزیع و داده ها با آزمون تی وابسته، آزمون تی تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون و مدل سازی معادلة ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد ساختار سازمانی غالب در شرکت برق منطقه ای و توزیع نیروی فارس از نوع بازدارنده بوده و میزان شیوع رفتار شهروندی سازمانی در حد متوسط است. همچنین، رابطة معناداری بین ابعاد ساختار سازمانی و ابعاد رفتار شهروندی سازمانی وجود دارد و ساختار سازمانی تواناساز پیش بینی کنندة مثبت و معنادار رفتار شهروندی سازمانی است.