آموزش و توسعه منابع انسانی
آموزش و توسعه منابع انسانی سال چهارم تابستان 1396 شماره 13 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین راهبردهای توسعه پایدار در دانشگاه های ارزش آفرین و پیشگام در عرصه خلق دانش و فناوری، بستر سازی برای فعالیت بهینه اعضای هیئت علمی است. در پژوهش حاضر، سعی شد چالش ها و موانع رشد و بالندگی اعضای هیئت علمی جدیدالاستخدام در دانشگاه های دولتی شهر تهران مورد مطالعه قرار گیرد. بدین منظور از نمونه گیری هدفمند، از نوع ملاکی استفاده شد که پس از مصاحبه یازدهم، اشباع نظری داده ها حاصل گردید، اما در راستای اعتباربخشی به یافته ها، مصاحبه ها تا پانزدهمین نفر ادامه یافت. داده ها با استفاده از فن مصاحبه نیمه ساختاریافته و در سه شیوه "" حضوری""، ""تلفنی"" و "" مکتوب"" جمع آوری شده و مبتنی بر راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی، تحلیل گردید. نتایج پژوهش، به شناسایی چالش ها در دو بخش عمده «رشد و بالندگی» و «سلامت روانی» منتج گردید. چالش های رشد و بالندگی شامل مقوله های: «حقوق و مزایای ناچیز در قبال حجم سنگین کار»؛ «ابهام در قوانین ارتقاء و نبود اطلاع رسانی کافی»؛ «ارایه نشدن خدمات لازم برای انجام وظایف سازمانی»؛ «مشکل فضا و مدیریت نامناسب آن»؛ «نبود مهد و شیرخوارگاه برای نگهداری فرزندان اساتید» است. در خصوص سلامت روانی، سه چالش عمده شامل: «فرسودگی شغلی به دلیل حجم زیاد دروس ارائه شده»؛ «دغدغه عقد قرارداد طرح های پژوهشی با سازمان ها»؛ «تحت فشار بودن برای چاپ مقاله نمایه شده در WOS برای تمدید قرارداد دو ساله»، شناسایی گردید. یافته ها نشان داد که اعضای هیئت علمی، با چالش های متعدد و متفاوتی مواجه اند که استمرار آن ها زمینه افت بهره وری، تعهد، سلامتی و نشاط و پویایی ایشان را فراهم آورده و می تواند در سطوح، فردی، تیمی، سازمانی و اجتماعی، چالش ها و آسیب های مضاعفی را به همراه داشته باشد.
آسیب شناسی و اثربخشی انتقال آموزش به محیط کار (براساس مدل انتقال آموزش هالتون)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، آسیب شناسی و اثربخشی انتقال آموزش به محیط کار می باشد. روش پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و توسعه ای می باشد و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات، از نوع آمیخته (کمی و کیفی) می باشد. برای آسیب شناسی انتقال آموزش به محیط کار از بررسی اسناد و همچنین مصاحبه نیمه ساختارمند به عنوان ابزار گردآوری اطلاعات استفاده شد. جهت تحلیل یافته ها از روش تحلیل محتوا به شیوه مقوله بندی استفاده گردید. همچنین جهت شناسایی جامع آسیب ها، 13 واحد مطالعاتی به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفت و همچنین مصاحبه به صورت نیمه ساختارمند با 23 نفر از مشاوران، معلمان و مدیران مدارس صورت گرفت که به صورت هدفمند انتخاب شدند. نتایج نشان داد که در مجموع 36 آسیب در حوزه فردی، آموزشی و سازمانی انتقال آموزش به محیط کار وجود دارد. سپس به ارزیابی اثربخشی انتقال آموزش به محیط کار از نظر مشاوران، معلمان، مدیران مدارس به وسیله پرسشنامه با پایایی 93/0 پرداخته شد. نمونه گیری به صورت طبقه ای نسبی بود و 297 نفر از مشاوران، معلمان و مدیران مدارس متوسطه رشته علوم انسانی شهر تهران نمونه آن را تشکیل دادند. جهت ارزیابی اثربخشی انتقال آموزش به محیط کار نیز از آزمون t تک نمونه ای استفاده شد. در نهایت نیز مشخص شد که عوامل ثانویه، عناصر انگیزشی، عوامل محیطی و عناصر توانایی انتقال آموزش به محیط کار در میان معلمان رشته علوم انسانی مقطع متوسطه شهر تهران مطلوب ارزیابی شدند.
تدوین طرح تربیت ارزشیاب آموزشی خبره برای وزارت نفت بر اساس رویکرد حیطه های دانشی (BOK)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تدوین طرحی به منظور تربیت ارزشیاب آموزشی خبره در سطح وزارت نفت می باشد. به این منظور، تعداد 6 نفر از خبرگان آموزش در صنعت نفت به همراه 7 نفر از متخصصان حوزه سنجش و ارزشیابی آموزشی به صورت هدفمند و با راهبرد نمونه گیری ملاک محور انتخاب شده و به صورت نیمه ساختاریافته مورد مصاحبه قرار گرفتند. داده های حاصل از مصاحبه ها مورد تحلیل مضمون قرار گرفته و نتایج حاصله در قالب رویکرد حوزه های دانشی (Body of knowledge) جهت تربیت ارزشیاب در سه سطح پایه، میانی و خبره، سازماندهی شدند. به منظور اعتباربخشی نتایج از راهبردهای بازبینی اعضا و تحلیل همگنان استفاده شده و نتایج طی چندین مرحله تعدیل شدند. نتایج نهایی نشان می دهند برای تربیت ارزشیاب آموزشی خبره در صنعت نفت، تسلط بر حوزه های دانشی ذیل ضروری بوده و در طراحی آموزشی می باید مدنظر قرار گیرند: الف- ارزیاب پایه: 1)آمار استنباطی، 2)آمار توصیفی، 3)سنجش و اندازه گیری که خود دارای سه زیر مجموعه: آزمون سازی، مقیاس های واکنش سنج، مقیاس های اندازه گیری عملکرد می باشد، 4)تحلیل داده های کیفی، 5)الگوی نیازسنجی دیکوم 6)ارزیابی اثربخشی واکنش، یادگیری و رفتار (در محیط کار) مطابق با استاندارد 10015، 7)ارزیابی عملکرد، ب- ارزیاب میانی: 1)بازگشت سرمایه، 2) بازگشت انتظارات، 3)تکنیک نیازسنجی درخت خطا، ج- ارزیاب خبره: 1)روش ارزیابی کارت امتیاز متوازن، 2) ممیزی دوره های مجازی، 3)بهینه کاوی و 4)آینده پژوهشی.
شناسایی ابعاد توسعه مدیران در شرکت های طراحی مهندسی: مورد مطالعه: شرکت طراحی مهندسی و تامین قطعات ایران خودرو (ساپکو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور شناسایی ابعاد تأثیرگذار بر توسعه مدیران در شرکت ساپکو انجام شده است. این تحقیق از منظر هدف کاربردی و بر اساس روش انجام از نوع پیمایشی می باشد. داده های مورد استفاده در این تحقیق هم از نوع کیفی و هم از نوع کمی از مدیران و سطوح سرپرستی شرکت ساپکو جمع آوری شد. برای تحلیل کیفی از تحلیل محتوا و برای تحلیل کمی از آزمون تی تست استفاده گردید. نمونه آماری پژوهش در مرحله اول (فاز کیفی) شامل 10 نفر از مدیران و سطوح سرپرستی ساپکو (حد اشباع) و در مرحله دوم پژوهش (فاز کمی) شامل 53 نفر که اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه جمع آوری در نهایت مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بدست آمده از انجام تحلیل ها حاکی از این است که آموزش، ارزیابی عملکرد، جانشین پروری، حمایت مدیریت ارشد و ابعاد راهبردی سازمان به عنوان ابعاد تأثیر گذار شناسایی شد.
تحلیل اثر سرمایه فکری بر عملکرد سازمانی با نقش میانجی مدیریت دانش در شرکت پایانه های نفتی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد سازمان ها را نمی توان صرفاً بر اساس معیارهای مالی مورد ارزیابی و قضاوت قرار داد؛ زیرا پژوهش ها نشان داده است، ارزش بازاری شرکت ها و مؤسسات مالی را عمدتاً دارایی های غیرمالی که به آن ها دارایی های نامشهود یا سرمایه های فکری اطلاق می شود، تعیین می کند. بر این اساس تحقیقِ حاضر با هدف شناسایی تأثیرِ ابعاد سرمایه فکری و مدیریت دانش و تأثیر آن ها بر عملکرد سازمانی در شرکت پایانه های نفتی ایران انجام شده است. پژوهش حاضر از لحاظِ روش، توصیفی تحلیلی و از لحاظِ هدف، کاربردی است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران، رؤسا و سرپرستان (رتبه های بالای 17) و پرسنل ستادی می باشد که در زمان تحقیق 214 نفر بوده اند و به روش سرشماری انجام گرفته است. برای تحلیل داده ها از روش مدل سازی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که مدل اصلی پژوهش از برازش مناسبی برخوردار است. در این مدل سرمایه انسانی و ساختاری و رابطه ای بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت داشته و از سوی دیگر این اجزاء به طور غیرمستقیم با نقش میانجی مدیریت دانش بر عملکرد سازمان تأثیر مثبت دارند، که با نتایج به دست آمده میزان تأثیر هر یک از عوامل، مشخص و رتبه بندی شده و بر این اساس پیشنهاداتی مطرح شدند.
بررسی سطوح برون سپاری آموزش از دیدگاه کارشناسان آموزش ادارات دولتی خراسان جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، بررسی سطوح برون سپاری آموزش از دیدگاه کارشناسان آموزش ادارات دولتی خراسان جنوبی است. این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تمامی کارشناسان آموزش ادارات دولتی استان خراسان جنوبی می باشد که تعداد آنها 60 نفر می باشد. با توجه به کوچک بودن حجم جامعه و امکان دسترسی به تمام اعضای جامعه در این تحقیق از روش سرشماری استفاده شد و کل جامعه آماری به عنوان نمونه انتخاب شدند. از پرسشنامه محقق ساخته جهت جمع آوری اطلاعات استفاده شد. روایی محتوایی این پرسشنامه توسط 10 نفر از اساتید صاحبنظر در حوزه آموزش و برنامه ریزی درسی و مدیریت آموزشی با اندکی تغییرات مورد تأیید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه از طریق آزمون آلفای کرانباخ 92/0 محاسبه شد. نتایج نشان داد، اکثر کارشناسان آموزش ادارات دولتی استان خراسان جنوبی با برون سپاری آموزش های سازمانی در ابعاد هدف، حیطه، محتوا، مدت و فرایند آموزش موافقند اما بین دیدگاه آنها در خصوص برون سپاری آموزش های سازمانی (سطوح هدف، حیطه، محتوا، مدت و فرایند آموزش) به لحاظ سابقه شغلی و سطح تحصیلات تفاوت معناداری مشاهده نشد.
نیازسنجی آموزشی و شناسایی مهارت های حسابرسان مستقل ؛ مدیران مالی و تحلیل گران مالی ایران بر اساس مدل کاتز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به منظور بررسی نیازهای مهارتی حسابرسان مستقل؛ مدیران مالی و تحلیل گران مالی در سازمان بورس و اوراق بهادار تهران انجام گردیده است. در این تحقیق، به منظور ارزیابی مهارت های موردنیاز از «مدل مهارت های کاتز» که شامل مهارت های «فنی»، «انسانی» و «ادراکی» است، استفاده شده است. این پژوهش از نوع «توصیفی –پیمایشی» است. جامعه آماری متشکل از کلیه حسابرسان مستقل؛ مدیران مالی و تحلیل گران مالی شاغل در شرکت های موجود در بازار بورس تهران در سال های 1382 تا 1392 می باشد. تعداد نمونه های این تحقیق 456 نفر بودند. ابزار تحقیق نیز پرسشنامه بود که پایایی آن توسط نرم افزار SPSS و با ضریب آلفای کرونباخ 92/. محاسبه گردید. نتایج تحقیق نشان داد در سؤال یک میزان نیاز افراد جامعه تحقیق به مهارت فنی بیش از سایر نیازها می باشد. در سؤال دوم رابطه ای بین تحصیلات و نیازهای مهارتی افراد وجود ندارد. نتایج سؤال سوم عدم وجود رابطه بین سنوات خدمت و نیازهای مهارتی افراد را نشان داد. همچنین نتایج سؤال چهارم نشان دهنده عدم وجود رابطه بین حوزه فعالیت تخصصی با نیازهای مهارتی افراد را نشان داد.