هدف از این مطالعه کیفی، آسیب شناسی انتقال یادگیری به محیط کار بوده است. میدان مطالعه سازمان های دولتی استان کردستان و روش تحقیق، تحلیل داده بنیاد مبتنی بر رهیافت سیستماتیک بود. نمونه ای به حجم 48 نفر متشکل از کارکنان، سرپرستان، کارشناسان و مسئولین آموزش، مدیران ارشد، و مدرسان و صاحب نظران آموزش و بهسازی منابع انسانی، به صورت نمونه گیری هدف مند مورد مطالعه قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات، از مصاحبه های نیمه ساختاریافته فردی استفاده شد و تحلیل هم زمان مصاحبه ها نیز با استفاده از کدگذاری باز، محوری، منتخب و یادنوشت نگاری صورت گرفت. در نهایت با استفاده از روش بازخورد مشارکت کنندگان و تکنیک مثلث سازی تحلیل گر، از اعتبار تحلیل ها اطمینان حاصل شد. بر اساس نتایج به دست آمده، مهم ترین علل بی تفاوتی نسبت به انتقال یادگیری، وجود موانع انگیزشی، موانع مربوط به خصوصیات فردی، زمان بندی نامناسب، موانع مربوط به تدریس، محتوا و ارزشیابی، موانع اداری، موانع حمایتی و موانع معطوف به شغل بودند. بسترها و شرایط زمینه ساز بی تفاوتی نسبت به انتقال یادگیری نیز عبارت از فرهنگ سازمانی غیرحمایتی، نظام اداری مختل کننده، و فضای بی تفاوتی سازمانی بودند. راهبردهای کارکنان در مواجهه با چنین شرایطی ممکن است به صورت رفتارهای انفعالی، رفتارهای منفی و شاید رفتارهای جبرانی مثبت باشد. در نهایت پیامدهای چنین شرایطی، در سطح فردی عمدتاً سکونزدگی شغلی، اهمال کاری شغلی، عدم خلاقیت شغلی، رفتار های انحرافی؛ و در سطح سازمانی، اتلاف سرمایه گذاری های آموزشی و کاهش موفقیت سازمانی است.