فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۸۶۱ تا ۳٬۸۸۰ مورد از کل ۱۴٬۱۰۸ مورد.
۳۸۶۱.

اصل های بوریدان و بارکن در منطق سینوی وارزیابی صحت استناد آنها به ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابن سینا اصل بارکن اصل بوریدان خونجی منطق موجها

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۵۹۰
 در منطق موجهات جدید، رابطه جهت و سور را با فرمول هایی نشان می دهند که به افتخار ژان بوریدان و خانم روت بارکن مارکوس دو منطق دان از سده چهاردهم و بیستم میلادی فرمول های بوریدان و بارکن نامیده شده اند. ضیاء موحد، لطف الله نبوی و مهدی عظیمی پیشینه این فرمول ها را به ابن سینا می رسانند. در این مقاله نشان می دهیم که ابن سینا فقط تمایز «جهت سور» و «جهت حمل» را بیان کرده است و اشاره های او در دو کتاب شفا و اشارات نشان دهنده باور او به فرمول های بارکن و بوریدان نیست. حتی پیروان ابن سینا از بهمنیار تا فخر رازی نیز از سخنان وی فرمول های یادشده را استنباط نکرده اند. نخستین کسی که به صراحت به این فرمول ها اشاره کرده، افضل الدین خونجی است. در این مقاله نشان خواهیم داد که خونجی این فرمول ها را برای قضایای خارجیه وامی زند و در بیان او برای قضایای حقیقیه نیز ابهامی وجود دارد که به آثار شارحان و پیروان او نیز راه یافته است.
۳۸۶۲.

فلسفه میان فرهنگی بر مبنای فلسفه فرهنگ هردر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تکثر فرهنگی اروپامحوری جهان رواگری گفتگوی چند سویه هم تباری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۵۹۳
آیا می توان از فلسفه فرهنگ هردر، الگویی(مدلی) برای آنچه امروزه فلسفه میان فرهنگی می نامند برداشت کرد؟ از آنجا که فلسفه میان فرهنگی، اندیشه ای است که در دنیای معاصر مطرح می شود، برای آن که بتوانیم هردر را در راستای این اندیشه بازخوانی کنیم، ناگزیر باید به مولفه های فلسفه میان فرهنگی در جهان معاصر توجه یابیم؛ تلقی رام ادهر مال و در یک مورد ویمر به همین مقصود مطرح خواهد شد. مهم ترینِ این مولفه ها از این قرارند: رد ایده هایی از قبیلِ اروپا محوری، جهان رواگری، مرکزگرایی و نسبیت گرایی؛ در عین حفظ هویت ها، تکثرها و مرکزها. با توجه به این مولفه های موجود در مال و ویمر (به شرحی که در متن خواهد آمد) به بازخوانی بخش هایی از اندیشه های فلسفه فرهنگ هردر می پردازیم تا اندیشه های پنهانِ هردردر این موضوعِ معاصر آشکار شود. هردر، پیش از دوره معاصر، با اندیشه تکثر فرهنگی، بستر اندیشه میان فرهنگی را در فلسفه فرهنگ خود آماده ساخت و با نقد اروپا محوریِ روشنگری و نژادگراییِ فلاسفه نامیِ این دوره، بزرگترین مانع را از راه آن برداشت. مرز دقیق اندیشه هردر، آنجاست که در عین باور به تکثر فرهنگی، حفظ هویت ها، مرکزیت ها و «تفاوت»ها، راه را بر نسبیت گراییِ بنیادین و شکاکیت بسته است، چنان که در عین باور به امور یاد شده در و پنجره های ارتباطات یا گفتگوی چند جانبه را در «منادها»ی فرهنگی و تمدنی گشوده است؛ گفتگویی که می تواند به داد و ستد آگاهانه و انتخابی در فرهنگ ها و تمدن ها منجر شود و انسان ها را در انسانیت گرد آورد.
۳۸۶۳.

بررسی مقایسه ای توجیه باورهای مبتنی بر گواهی و حجیّت خبر واحد (با تمرکز بر آرای الیزابت فریکر و شیخ انصاری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: گواهی دلیل نقلی خبر واحد توجیه حجت عقل سلیم بنای عقلا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۱ تعداد دانلود : ۳۷۳
یکی از منابع مهم باورهای دینی در ادیان ابراهیمی گواهی است. مسایل معرفت شناختی پیرامون باور مبتنی بر گواهی هم در معرفت شناسی معاصر هم در بحث خبر واحد و متواتر در اصول فقه شیعه طرح شده است. در این مقالله، با بیان شباهت ها و تفاوت های اصلی میان شرایط کسب باور موجه از طریق گواهی در الیزابت فریکر از معرفت شناسان شاخص معاصر در بحث گواهی و شیخ انصاری از شخصیت های شاخص اصولی شیعه این مسیله بررسی شده است که آیا می توان مباحث این دو سنت فکری را در موضوع یادشده مقایسه کرد؟ به این منظور ابتدا مفاهیم کلیدی از جمله خبر و حجت از نظر شیخ انصاری با گواهی و توجیه از نظر فریکر مقایسه شده اند. سپس، در پرتو این مقایسه، شروط لازم برای کسب باور موجه از طریق گواهی از نظر هر دو متفکر مقایسه شده اند. در نهایت، نشان داده شده است که به خاطر تفاوت های بنیادین این دو نظریه، برخی شباهت های ظاهری در واقع تفاوت هستند؛ با این حال، هرچند امکان مقایسه منتفی نیست، این مقایسه باید با نهایت دقت صورت گیرد.
۳۸۶۴.

Inspiration nihiliste dans La Chouette aveugle de Sadegh Hedayat(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: Sadegh Hedayat La Chouette aveugle nihilisme néant mort

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۲۳۹
La Chouette aveugle de Sadegh Hedayat, auteur iranien, qui appartient à la catégorie des œuvres dites « noires », se fonde sur une inspiration nihiliste. Malgré l’influence indéniable de la philosophie nihiliste dans la création de cette œuvre compliquée, il n’y a aucune étude cohérente qui traite ce sujet de différents points de vue. Ce qui est certain, c’est que Hedayat était un lecteur attentif des œuvres des philosophes nihilistes et aussi des œuvres littéraires qui s’en étaient inspirées. Il semble avoir longuement médité sur l’apport des idées et des conceptions désespérées et nihilistes qui viennent de la lecture d’Ivan Tourgueniev, de Fedor Dostoïevski, d’Arthur Schopenhauer ou de Friedrich Nietzsche, et d’autres encore. Le caractère absurde de La Chouette aveugle prolongerait cette aspiration nihiliste. De la philosophie nihiliste, Sadegh Hedayat retient quelques traits caractéristiques et les développe d’une manière personnelle. Alors, il écrit un récit onirique qui évoque l’existence du mal de différents points de vue. Dans ce travail de recherche, nous essaierons d’approfondir l’aspect nihiliste de La Chouette aveugle tout en vérifiant tous les éléments qui témoignent de l’omniprésence du néant dans le récit. Dans cette perspective, nous étudierons tout d’abord l’existence du mal dans cette œuvre qui est concrétisée par quatre éléments: la souffrance physique, la maladie morale, l’empoisonnement progressif et la puissance maléfique. Nous approfondirons, ensuite, le rôle de la notion de néant dans la progression du récit qui est incarné par la fascination de l’oubli, la hantise de la mort et la tentation suicidaire. Cette démarche marquera le rôle indéniable de la philosophie nihiliste dans la création de La Chouette aveugle.
۳۸۶۵.

بررسی تطبیقی کرامت انسانی در اندیشه کانت و شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: کرامت انسانی عقل عملی عقل نظری ایمانوئل کانت مرتضی مطهری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰۱ تعداد دانلود : ۵۰۸
مسئله کرامت انسانی از مطالب بنیادین در سلسله مسائل فلسفه عملی است. اهمیت و ضرورت این مسئله و جایگاه ویژه آن در حل مسائل فلسفی به ویژه مسائل انسان شناسی، موجب اهتمام ویژه متفکران از جمله ایمانوئل کانت و شهید مرتضی مطهری به عنوان دو شخصیت تأثیرگذار در حوزه فلسفة غربی و فلسفة اسلامی شده است. در نوشتار حاضر با روش توصیفی تحلیلی به واکاوی دیدگاه این دو متفکر پرداخته می شود. از رهگذر این جستار روشن می شود که کانت و شهید مطهری در اینکه انسان دارای یک ارزش ذاتی است و همین امر او را از مخلوقات دیگر متمایز می کند و نیز در اینکه کرامت انسانی تنها با تکامل جنبه عقل نظری انسان حاصل نمی شود، اتفاق نظر دارند؛ اما در معیار کرامت انسانی و مکانیسم فعلیت یافتن آن میان آنها اختلافاتی وجود دارد.
۳۸۶۶.

دیگریِ لویناس وجه انضمامی هنر نوپدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: لویناس وجه انضمامی اخلاق سوژه پدیدارشناسی هنر نو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۰ تعداد دانلود : ۴۷۴
چکیده تاکید بر روی محتوا در "New art" ،مرا بر آن داشت تا تفکر غالب بر روی این آثار را با رویکردی بر فلسفه اخلاق مرور نمایم.در پی ارتباط هنر و اخلاق پیوندهای پیچیده و چندگانه ای برقرار است که می توان با تکیه بر آراء فیلسوفان و نظریه پردازان بالاخص معاصر به زیبایی شناسی معاصر و ارتباط هنر با زندگی امروز انسان ها دست یافت.در این مجال، کوشیده خواهد شد تا با تکیه بر تفکرات و آراء لونیاس در باب فلسفه اخلاق new art)) "هنر نو پدید" بررسی شود. لویناس که متفکری فرانسوی و لیتوانیایی تبار بود،اندیشه هایش بالاخص در حیطه اخلاق ، تامل بر انگیز و در خور اعتنای جدی می باشد.این فیلسوفِ اخلاق مواجه با "دیگری" را نوعی "پدیدارشناسی"غیریت بیان میدارد و این پدیدار را دال بر پایان مردانگی و قهرمانی سوژه میداند. از نقطه نظرات لویناس و وجهی اخلاقی وقتی هنر این چند دهه ی اخیر را مورد مطالعه قرار دادم و ارتباطی میان "مخاطب یا دیگری" در new art و "دیگری" لویناس یافتم،که دراین بحث به وجه انضمامی "دیگری"در فلسفه لویناس و new art پرداخته ام. واژگان کلیدی:لویناس،وجه انضمامی،اخلاق،سوژه، پدیدارشناسی، هنر نو
۳۸۶۷.

فلسفه اسلامی متأخر و راه حل سینوی مسئله استقرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استقرا تجربه اتفاق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۳۳۴
مسئله استقرا، پرسش از چگونگی پرکردن شکافی است که میان مقدمات استدلال استقرایی و نتیجه وجود دارد. ابن سینا و پیروانش برای حل این مشکل میان تجربه و استقرا فرق گذشته اند. به عقیده آنان تجربه برخلاف استقرا بر مشاهد صرف افراد مبتنی نیست، بلکه این مشاهدات به همراه قیاس اند که حکم تجربی را نتیجه می دهند. مقدمه کبرای این قیاس این اصل فلسفی است که اتفاق، دائمی یا اکثری نیست. برخی فیلسوفان معاصر اسلامی این راه حل را مورد نقد قرار داده اند. یک انتقاد اصلی این است که مقدمه کبرا در قیاس مزبور، بدیهی نیست و هیچ استدلالی نیز بر آن اقامه نشده است. من در این مقاله نشان داده ام که این انتقادها ناشی از برداشت ناصحیحی از آن اصل مربوط به اتفاقی هاست. تفسیر صحیح از این اصل منوط به توجه بیشتر به برخی تمایزهای میان انواع علت و به خصوص دیدگاه های فلسفه سینوی درباره علت های طبیعی است.
۳۸۶۸.

تبیین و ارزیابی انواع ناسازگارباوری اختیارگرا در حل تعارض بین اختیار انسان و جهان جبری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناسازگارباروی اختیار علیت فاعل علیت نامتعین رخدادها نا متعین انگاری صرف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۹ تعداد دانلود : ۴۴۷
ناسازگارباوری اختیارگرا ، تعین علی حاکم بر تمام رخدادهای عالم را مانعی جدی بر سر راه اختیار فاعل می داند. از این رو، ذیل سه رویکرد نامتعین انگاری صرف ، علیت نامتعین رخدادها و علیت فاعل به دنبال راهی جهت تأمین اختیار انسان است. در پژوهش حاضر به دیدگاه نظریه پردازان اصلی این سه حوزه اشاره کرده و به تبیین و نقد آن ها می پردازیم. سپس با اتکا به تعریف «اختیار» بر مبنای دو اصل «وجود جایگزین های محتمل در لحظه انتخاب» و «کنترل فعالانه فاعل نسبت به فعل»؛ نشان خواهیم دا د که تنها «علیت فاعل» ، موفق به ارایه تصویری معقول از فاعلیت اختیاری انسان می شود؛ زیرا دیدگاه های رقیبش از نقش فاعل در کنترل و هدایت فعل اختیاری غفلت کرده و فعل اختیاری را صرفاً به فعلی اتفاقی و تصادفی تقلیل می دهند. «علیت فاعل» با انکار انحصار نقش علیت برای رخدادها، مدعی است که آدمی در اراده کردن تنها متأثر از رخدادهای پیرامون خود نیست، بلکه بالذات و با قوای علی ای که دارد ، حداقل علت ایجاد یکی از رخدادهای نفسانی ای می شود که آغازگر فرایند تحقق فعل خارجی است. از این رو، به رغم تعین علی او حقیقتاً مختار است و هدایت و کنترل فعلش را در دست دارد.  
۳۸۶۹.

مبناگرایی در تقلیل گرایی اخلاقی طبیعت گرا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: طبیعت گرایی اخلاقی توجیه باور اخلاقی مبناگرایی اخلاقی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۳ تعداد دانلود : ۵۰۸
بر اساس تقلیل گرایی اخلاقی طبیعت گرا، ویژگی های اخلاقی به ویژگی های غیراخلاقی طبیعی و تجربی ازقبیل لذت و کامیابی کاهش می یابند. در این رویکرد باورهای حاکی از مشاهده های غیراخلاقی به عنوان پایه و مبنا برای توجیه باورهای اخلاقی به شمار می آیند. این ادعا بر پایه پذیرش «امکان استنتاج باید از هست» و گسترش آن به حوزه معرفت شناسی است. از نظر نگارنده این رویکرد با عنوان مبناگرایی اخلاقی غیرشهودگرا پاسخی به استدلال تسلسل قهقرایی به شمار می آید؛ اگرچه با چالش هایی روبه روست که در این نوشتار به آن پرداخته شده است تا اینکه به موضع مختار نیز در حوزه توجیه باور اخلاقی اشاره شود. پیامد تبیین رویکرد حاضر این است که پیوندی وثیق میان اخلاق هنجاری و فرااخلاق وجود دارد؛ به این صورت که بحث توجیه باور اخلاقی تأثیرگذار در شناسایی قلمرو مصادیق نظریه هنجاری اخلاقی، به ویژه فایده گرایی و خودگرایی طبیعت گرایانه است.
۳۸۷۰.

هل بسیط و موجودیت ماهیت؛ صدرا در برابر میرداماد(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: وجود موجودیت هل بسیط هل مرکب وصف

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۴ تعداد دانلود : ۲۹۸
میرداماد در کتاب قبسات استدلالی علیه عینی بودن وصف وجود برای ماهیات تنظیم کرده است؛ به این ترتیب که اگر وجود وصفی عینی برای ماهیت باشد، تمایزی بین هل بسیط و هل مرکب از میان خواهد رفت. از طرفیمی دانیم که در باب چگونگی اتصاف ماهیت به وجود، ملاصدرا سه نظر متفاوت در آثار خود ارائه کرده است: نخست: اتصاف ماهیت به وجود تحلیلی است؛ دوم: رابطه ی بین ماهیت و وجود به نحو اتصاف نیست؛ و سوم: وجود متصف به ماهیت است. در این مقاله نشان داده خواهد شد که نظر نخست ملاصدرا در مقابل استدلال میرداماد نقض می شود. نظر دوم ملاصدرا همان نتیجه ی استدلال میرداماد است و با تحقق وجود در جهان (نظر خاص ملاصدرا در باب وجود) سازگار نیست؛ مگر اینکه نظر سوم ملاصدرا به آن افزوده شود. نظر سوم ملاصدرا مبتنی است بر تحقق وجود و تقدم وجود بر ماهیت (نظر خاص صدرا در باب وجود). ملاصدرا تنها با این فرض می تواند از عهده ی استدلال میرداماد برآید.
۳۸۷۱.

ارایگنیس: خاستگاه زبان و فهم در اندیشه هایدگر و گادامر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارایگنیس زبان فهم هایدگر گادامر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۵ تعداد دانلود : ۳۷۵
هایدگر در کتاب در راه زبان، موضع فکری خود را از هستی شناسی بنیادین به تفکری اصیل تر (به گمان خود)، یعنی سخن گفتن از ذات زبان تغییر می دهد. نوشتار پیش رو قصد دارد، نشان دهد که زبان از طریق خود چگونه می تواند بنیادهای درونی را توصیف کند. هایدگر در جستجوی پاسخ این پرسش، به موقعیت اصیل زبان، یعنی ارایگنیس (Ereignis)بازمی گردد. هایدگر می گوید ارایگنیس نیروی محرکه ای است که آوای مسکوت زبان را به گفتار تبدیل می کند. زبان از طریق گفتار، خود را آشکار کرده و درباره خود سخن می گوید. از سویِ دیگر، ارایگنیس تمامی هستندگان را در موقعیت خاص خود به فراخور نسبت هرمنوتیکی که با دازاین و جهان دارند به ساحت حضور فرامی خواند. در اندیشه گادامر، ارایگنیس به شکلی غیرمستقیم، در چهارچوب گفتگو، میان مفسر و متن تعین می یابد. در فرایند گفتگو، ارایگنیس ضمن اجازه واگشایی مفسر و متن، این امکان را به دو افق می دهد که هر یک با توجه به ماهیت خودشان به افق دیگری ورود کرده و در هنگام گفتگو به یک موضع مشترک برسند؛ بنابراین ارایگنیس در تفکر هایدگر و گادامر به عنوان آشکارکننده وجوه پنهان زبان و متن و مفسر، تأویلی نو از نسبت دازاین با هستی و گفتگوی میان مفسر و متن ارائه می دهد و ذات زبان بماهو زبان را همچون زبان (گفتن) به زبان (گفتار) می آورد.
۳۸۷۲.

الگوی برنامه درسی آموزش فلسفه برای کودکان بر اساس نتایج تحقیقات مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آموزش فلسفه برای کودکان الگوی برنامه درسی تحلیل محتوای کیفی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۲۳ تعداد دانلود : ۶۴۳
پژوهش حاضر با هدف ارائه الگوی برنامه درسی آموزش فلسفه برای کودکان بر اساس نتایج تحقیقات مرتبط انجام گردید. رویکرد پژوهش از نوع کیفی و روش آن سنتزپژوهی توأم با تحلیل محتوای کیفی می باشد که در آن پژوهش های اخیر با روشی نظام مند انتخاب، واکاوی محتوایی و دسته بندی شده اند. جامعه مورد مطالعه تحقیقات انجام شده خارجی (در سال های 1938 تا 2018) و داخلی (در سال های 1384 تا 1396) بوده است. از مجموع پژوهش هایی که از سایت های معتبر داخلی و خارجی انتخاب شده بودند، تعداد 71 مورد به عنوان نمونه به صورت هدفمند انتخاب گردید. تحلیل های انجام شده ابتدا کدگذاری و طبقه بندی گردید و سپس بدنه اصلی در قالب 52 مولفه در راستای 4 عنصر اصلی "اهداف"، "محتوا"، "روش های یاددهی – یادگیری"، "روش های ارزشیابی" و 8 مولفه مرتبط با عنصر زمینه ای "محیط آموزشی" شناسایی گردید. سیاست گذران و برنامه ریزان درسی دوره پیش دبستان و دبستان می توانند با استفاده از الگوی مفهومی مستخرج، تدابیر شایسته را جهت اجرای مطلوب و با کیفیت برنامه درسی فلسفه برای کودکان اتخاذ کنند. مربیان و آموزگاران نیز قادر خواهند بود تا الگوی موجود را بر اساس تجربیات عملی ندریس، تطبیق دهند تا تدریس اثربخش تری داشته باشند.
۳۸۷۳.

در باب یقین ویتگنشتاین و نقد برهان خواب دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شکاکیت دکارت ویتگنشتاین برهان خواب یقین

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۳۳ تعداد دانلود : ۶۱۱
ویتگنشتاین به صراحت از مبنا بودن یقین و تقدم آن بر شک سخن می گوید و معتقد است که بازی شک در زمین یقین امکان پذیر است و شکاکیت افراطی خود متناقض است؛ برای ویتگنشتاین «برهان خواب» دکارت، عمیق ترین و قوی ترین نوع شکاکیت افراطی است. ادعای اصلی دکارت در این برهان این است که «هیچ ملاک قطعی برای تمایز قائل شدن میان حالات خواب و بیداری وجود ندارد». برخی از فیلسوفان این فرضیه را یکی از چالش برانگیزترین مباحث در موضع شکاکیت دانسته و تمام همّ و غم خود را مصروف پاسخگویی به این برهان کرده اند؛ که البته در این زمینه توفیق چندانی نصیب آنها نشده است. اما ویتگنشتاین معتقد بود که شکاکیت بی معنی است و جوابی را نمی طلبد؛ با توجه به همین مبنا زمانیکه به «برهان خواب» می رسد، می گوید این عبارت که «من ممکن است خواب باشم» اگر جدی گرفته شود، همانطور که دکارت آن را جدی گرفته است، بی معنی است. برخلاف تصور ویتگنشتاین و دیگران، هدف دکارت هرگز ماندن در حالت عدم یقین نبوده است؛ او همواره بدنبال فرا رفتن از شک و رسیدن به یقین بوده است و در مورد شکاکیت حاصل از «برهان خواب» هم، در نهایت می گوید باید آن تردید کلی در مورد خواب را که به علت آن نمی توانستیم میان خواب و بیداری فرق بگذاریم، به عنوان شکوک مبالغه آمیز و مضر به دور افکنیم و در ادامه معیاری برای تفکیک تجارب ما در حالت خواب و بیداری ارائه می دهد.
۳۸۷۴.

مقایسه معرفت شناسانه وجود و ماهیت در فلسفه ملاصدرا با نومن و فنومن در فلسفه کانت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: وجود ماهیت نومن فنومن ملاصدرا کانت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۸۳ تعداد دانلود : ۶۷۸
مسئله شناخت یکی از مسائل مهم فلسفه به شمار می رود. از آنجا که موضوع کلیدی حکمت متعالیه اصالت وجود است، مسئله شناخت نیز به این موضوع ارتباط می یابد. طبق اصالت وجود، وجود امری اصیل و محقق در خارج و ماهیت امری اعتباری است. از نظر ملاصدرا حقیقت وجود در ذهن نمی آید، بنابراین انطباق بین ذهن و عین در فلسفه ملاصدرا به نوعی به مسئله ماهیت و وجود بازگشت می کند. البته دو معنا از اصیل از عبارات ملاصدرا قابل برداشت است که هر کدام از این معانی پیامدهایی متفاوت خواهند داشت. در نظام کانت انطباقی بین ذهن و عین وجود ندارد زیرا آنچه در ذهن ماست و ما آن را می شناسیم تنها فنومن و پدیدار اشیاست و ذهن ما راهی برای دسترسی به حقیقت اشیا و یا نومن ندارد. به این ترتیب انطباق بین ذهن و عین در فلسفه کانت به نومن و فنومن بازگشت می کند.  اگر چه ماهیت متفاوت از فنومن است اما شباهت زیادی میان آنها می توان یافت. وجود نیز از جنبه هایی شبیه به معنای روانشناسانه نومن است با این تفاوت که وجود عام تر از نومن است.
۳۸۷۵.

تبیین نسبت وجودی هنر و زیبایی انسان با اسماءالله در هستی شناسی عرفانی ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ابن عربی اسماء‌الله هنر زیبایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۳ تعداد دانلود : ۷۹۸
در آفرینش هنری باطن هنرمند هویدا می شود و اثر همچون آینه نمایانگر صاحب اثر است، لذا مظهریّت زیبایی های درون با تحلّی به اسماءالله مؤدّی خلق اثری زیباست. پژوهش حاضر با تبیین نسبت وجودی هنر و زیبایی انسان و اسماءالله و هدف ارائه خط مشی جدید به هنرمند معاصر در فرایند خلق اثری زیبا و جاودانه برآمده از زیبایی های وجود خود که تجلّی اسمای حق است. این جُستار به شیوه توصیفی-تحلیلی سامان یافته است. نتایج پژوهش با تکیه بر هستی شناسی عرفانی ابن عربی ناظر بر این است که حق با هنر در ساحت هستی ظهور نموده است. عالم تجلّی اسماءالله یا حقایق وجودی، هنر خداست. حقایق وجودی نیز با زیبایی قرین اند. بنابراین هنر و زیبایی حق با تجلّی حقیقت در عالم بسط و ظهور یافته است.سرآمد هنر خدا انسان زیباست. هنر انسان مظهریّت اسماءالله است. هنرمند در مرتبه انسان زیبا با خلق اعمال صالح یا فضایل اسماءالله را در وجود خود آشکار و اثر هنری درونی می آفریند. در اثر عینی نیز با علم و اراده و نظر به مرتبه وجودی خود، تحت حاکمیّت اسمای جمال، باطن خود یا هویّت حق را در اثر تجسّم می بخشد.از این رو میان هنر انسان در مفهوم آفرینشگری و ظهور حقیقت و زیبایی او از وجه جامعیت و مظهریّت اسمای الهی با اسمای حق نسبت هستی شناسانه برقرار است.
۳۸۷۶.

اعتبار معرفت شناختی براهین خداشناسی؛ نقدها و پاسخ ها(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: براهین خداشناسی واقع نمایی مبناگروی گریزناپذیری معیار اعتبار برهان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۳۴۰
برخی از انتقادهایی که در دهه های اخیر بر براهین خداشناسی وارده شده است، ماهیتی معرفت شناسانه دارند که در اغلب موارد با انتقادهای عمومی بر سایر براهین مشترکند. اینکه معیار اعتبار برهان، اقناع و پذیرش باشد یا واقع نمایی؟ نخستین پرسش در این باب است. با فرض این که واقع نمایی معیار اعتبار برهان باشد پرسش دیگری مطرح می شود که آیا اقامه براهین واقع نما در حوزه خداشناسی ممکن است؟ بدیهی نبودن معیار گزاره های بدیهی، خلط میان گریزناپذیری و واقع نمایی و خودمتناقض بودن نظام مبناگروی سه اشکال مهمی هستند که بر شاکله براهین عقلی از جمله براهین خداشناسی وارد شده و واقع نمایی براهین خداشناسی را هدف قرار داده اند. با پاسخ حلی به هر سه انتقاد روشن می شود اقامه براهین واقع نما در حوزه خداشناسی ممکن است. روش تدوین این مقاله توصیفی_تحلیلی است.
۳۸۷۷.

مقام فوق تجرد عقلی نفس از دیدگاه صدرالمتألهین، امام خمینی و علامه حسن زاده آملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تجرد از ماهیت فوق تجرد نفس حرکت جوهری خلیفه الهی وحدت حقه ظلیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۰۲ تعداد دانلود : ۱۱۵۵
بحث از مقام فوق تجرد نفس، یکی از مهم ترین مباحث، در معرفت نفس انسانی است. در این نوشتار مسیله را طبق مبنای هستی شناسی مؤسس حکمت متعالیه، صدرالمتألهین مطرح می کنیم و به شرح ادله نقلی آن توسط فیلسوف و عارف برجسته پیرو مکتب او، امام خمینی ره می پردازیم. سپس براهین و ادله عقلی علامه حسن زاده آملی را در این زمینه بررسی می کنیم. این نظریه، عبارت است از تجرد نفس از ماهیت. ماهیت حکایت از حد و قصور شیء و ضعف و نقص آن دارد، حال اینکه نفس را حد یقف نیست. ازاین رو حد منطقی برای او نیست، هرچند او را نسبت به مافوقش حد به معنای نفاد است.
۳۸۷۸.

بررسی اصول معاد جسمانی در آثار صدرالمتالهین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ملاصدرا معاد جسمانی عینیت بدن اخروی و دنیوی خلاقیت خیال سیر صعودی نفس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱۶ تعداد دانلود : ۵۹۳
بدون تردید معاد جسمانی یکی از چالش برانگیزترین مباحث اعتقادی در تاریخ اندیشه کلامی و فلسفی ما است و صدرالمتالهین به یاری اصولی برآمده از نظام فلسفی خود توانسته آن را به کرسی اثبات و تبیین عقلی و فلسفی بنشاند. معاد شناسی ملاصدرا معطوف به اثبات سه مطلب است: اول اثبات عینیت بدن اخروی و دنیوی، دوم اثبات این که آخرت از منشآت نفس و ناشی از خلاقیت آن است، سوم اثبات سیر صعودی نفس. مسیله اصلی این مقاله این است که فارغ از همسانی فراوانی که در تصویر معاد جسمانی در آثار گوناگون ملاصدرا دیده می شود، شمار اصول مورد استفاده او در این آثار متفاوت بوده و از شش تا دوازده اصل را دربر می گیرد. پرسش مهم این است که اصول مورد نیاز صدرا برای تقریر نظریه معاد جسمانی کدام است و چرا تعداد این اصول در آثار صدرا متفاوت است و آیا تفاوت اصولی که در آثار ملاصدرا مشاهده می شود ناشی از زمینه خاص بحث در آن اثر بوده یا واقعاً تفاوت اساسی بوده، به تعبیر دیگر آیا با توجه به این اختلاف، تغییری در نظریه معاد جسمانی داده شده است؟ مقاله حاضر درصدد تبیین دقیق این اصول و مقایسه تطبیقی آن در آثار گوناگون ملاصدراست و نتیجه خواهیم گرفت که سر افزایش و کاهش این اصول، در عواملی مانند مختصر یا مفصل بودن کتاب های اوست، همچنین توأم و آمیخته بودن چند اصل در برخی آثار ملاصدرا می تواند نکته ای کلیدی و مهم تلقی گردد.
۳۸۷۹.

دیانت و مدرنیّت (رویکرد نظریه پردازان اجتماعی در باب رویارویی و دگرگونی دین با مدرنیته نخست و پسین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدرنیته متقدم مدرنیته متأخر سکولاریزم جنبش های نوپدید دینی معنویت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۷ تعداد دانلود : ۵۹۹
خاستگاه تاریخی و جغرافیایی مدرنیته به اروپای سده های پانزدهم و شانزدهم میلادی باز می گردد؛ ولی بی گمان تأثیر روزافزون آن تا دورترین نقاط جهان تا کنون کشیده شده و در جهت همسان سازی فرهنگی ملل مختلف همچنان به پیش می تازد. یکی از مهم ترین ویژگی مدرنیته از آغاز تا اواخر دهه 1960، مخالفت با دین، سنت و گذشته بوده است؛ ولی از آن زمان به بعد، به تدریج جهان شاهد رشد گرایش ها نسبت به دین و سنت بوده است؛ به گونه ای که دوره جدید را برخی پسامدرنیته نام نهاده اند. آنتونی گیدنز معتقد است عناصر ذاتی مدرنیته در دوره جدید حتی به صورت تشدید شده همچنان پابرجاست؛ زیرا گوهر مدرنیته نه ضدیت با سنت، بلکه تکثرگرایی است. این جستار پس از ذکر ویژگی های معرفت شناسی، هستی شناسی و جامعه شناسی مدرنیته به مقایسه رویکردهای دوره نخست و متأخر آن می پردازد و به تحلیل عوامل این تغییر جهت گیری از قبیل ناکامی علم در پاسخ گویی به پرسش های بنیادین بشر و معنای زندگی، تردید معرفت شناختی در مبانی علوم، پیدایی بحران های اجتماعی و روانی و حتی تغییرات در مبانی ادیان کلاسیک و پیدایی جنبش های نوپدید دینی و... می پردازد و راه نجات بحران های بنیانکن بشری را هم دگرگونی در مبانی علوم و فنون جدید و هم دگرگونی های اساسی در مبادی اندیشه دینی و سنتی می داند.
۳۸۸۰.

مستضعفان و مسئله نجات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مستضعف مؤمن کافر جحود نجات

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۷۹ تعداد دانلود : ۳۸۸
یکی از بحث های مهم در پلورالیزم مسیله نجات است. این مسیله محل بحث و گفت وگوی بسیاری میان متفکران اسلامی بوده است. برای آنکه کثرت گرایی یا انحصارگرایی در نجات از منظر اسلام مشخص شود، باید به آیات و روایات نگاهی دقیق افکنده شود. از جمله موضوعات مؤثر در این بحث، موضوع استضعاف است. بررسی معانی استضعاف، حدود و ثغور آن و تأثیر آن در مسیله نجات، نیازمند ژرف کاوی مجدد ادله نقلی است. مقاله حاضر با روش کتابخانه ای و با شیوه تحلیلی توصیفی به نگاهی نو در این مسیله دست یافته است. این نوشتار نشان خواهد داد استضعاف یک معنای خاص و یک معنای عام دارد که هر یک از این دو معنا آثار کلامی و فقهی خاصی را به دنبال دارند. معنای عام استضعاف کمتر مورد توجه اندیشمندان اسلامی قرار گرفته است و آثار کلامی آن از آثار معنای خاص استضعاف تفکیک نشده است. مستضعف به معنای عام حتی برخی از افرادی که درجاتی از تقصیر را در نرسیدن به حقیقت دارند، شامل می شود. عدم توجه به تنوع کاربرد استضعاف می تواند باعث برداشت نادرست از ادله نقلی شود. هر کدام از دو معنای مستضعف با توجه به شرایط حاکم بر فرد و باورهای او قابل تعریف هستند و طبقات مختلفی از انسان ها را در بر می گیرند. هر یک از این دو معنا ارتباطی ویژه با مسیله نجات دارند و نوع خاصی از نجات را در پی دارند و نشان دهنده وسعت دایره نجات نسبت به دایره حقانیت هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان