فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۱٬۳۶۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش شایستگی اجتماعی و توانمندسازی با رفتار شهروندی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان تهران بود. این پژوهش، از نوع توصیفی- پیمایشی بوده و جامعه آماری این تحقیق را کلیه کارکنان ادرات ورزش و جوانان استان تهران (هر دو جنس زن و مرد، با تحصیلات متفاوت، با سنین متفاوت در سمت ها و پست های سازمانی گوناگون) تشکیل می دهند. که تعداد آنها 210 نفر می باشد. با توجه به جدول مورگان تعداد 132 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. که از این تعداد 120 پرسشنامه به صورت صحیح عودت داده شد. روش نمونه گیری نیز به صورت تصادفی ساده بود. در این تحقیق از سه پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه شایستگی اجتماعی نیک رفتار(1390)، پرسشنامه توانمندسازی کارکنان اسپریتزر (1995) و پرسشنامه رفتار مدنی سازمانی پادساکف و مکنزی(1990). پایایی هر سه پرسشنامه و مؤلفه های آن مورد تأیید قرار گرفت. به منظور توصیف داده ها از شاخص های آمار توصیفی (فراوانی) استفاده شد. در ضمن آزمون آماری کلموگروف اسمیرونف جهت تعیین توزیع طبیعی داده ها، ضریب همبستگی پیرسون، جهت تعیین ارتباط بین متغیرهای تحقیق و تحلیل رگرسیون چندگانه جهت پیش بینی متغیر رفتار شهروندی سازمانی از روی متغیرهای شایستگی اجتماعی و توانمندسازی در نرم افزار SPSS نسخه 20 استفاده شد.نتایج نشان داد که ارتباط معنی داری بین شایستگی اجتماعی و توانمندسازی با رفتار شهروندی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان تهران وجود دارد. همچنین شایستگی اجتماعی و توانمندسازی توان پیش بینی رفتار شهروندی کارکنان اداره کل ورزش و جوانان استان تهران را دارد.
بررسی میزان پذیرش اجتماعی استفاده از دوچرخه در سطح کلانشهرها، مطالعه موردی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به موازات نقش بیشتر خودروها در شهرها و آشکار شدن آثار منفی آن برای ساکنان شهرها و محیط زیست، به تدریج تمایلات عمومی برای کاهش استفاده از این وسیله و جایگزینی آن با روش های حمل و نقل عمومی و پایدار شکل گرفته است. در این بین، دوچرخه به عنوان یکی از مُدهای سفر، مهم ترین شیوه حمل و نقل پاک شهری محسوب می گردد که دارای منافع و مزایای متعدد اقتصادی و زیست محیطی است. شهر تهران نیز مشابه تمامی کلانشهرهای بزرگ در حال توسعه، گریبانگیر مشکلات ترافیکی و حمل و نقل به عنوان یک زیرساخت شهری است. این در حالی است که مُدهای حمل و نقل پایدار شهری همچون پیاده روی و دوچرخه سواری می توانند نقش مؤثری در این زمینه ایفاء نمایند و در حال حاضر جایگاه چندانی در سهم از سفر در این شهر ندارند. این مطالعه، با هدف بررسی میزان پذیرش اجتماعی استفاده از دوچرخه در سطح کلانشهر تهران تدوین شده و از الزامات این مطالعه، رویکردهای رایج کالبد گرا و کم توجهی تحقیقات پیشین به ابعاد اجتماعی و روان شناختی دوچرخه سواری در شهرها است. مبنای مطالعه به کمک روش تحقیق کمی با راهبرد پیمایش و مبتنی بر «مدل گسترده تئوری رفتار برنامه ریزی شده» است. تقویت نظری این مدل با اضافه نمودن شاخصه های جدید و مرتبط با محیط مصنوع انجام شده است. ابزار این مطالعه به کمک یک «پرسشنامه محقق ساخته» بوده و تکمیل آن توسط 495 نفر از ساکنان مرد کلانشهر تهران به شیوه نمونه گیری طبقه ای صورت گرفته است. یافته های مطالعه با روش تحلیل عاملی تاییدی و مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد؛ اولاً تمامی پارامترهای به کار رفته در مدل دارای ارتباط معنادار آماری با متغیر وابسته است و همچنین بر خلاف مطالعات قبلی، موضوع دوچرخه در بین ساکنان شهر تهران از وجهه مثبت برخوردار بوده و اولویت های تصمیم گیری باید در جهت رفع موانع و افزایش مشوق ها برای پذیرش عملی استفاده از آن به عنوان یک وسیله حمل و نقل سوق یابد. از بین عوامل روان شناختی تشکیل دهنده رفتار دوچرخه سواری، سلامتی مهم ترین مؤلفه در نگرش به دوچرخه و هنجارها بیشتر از عامل نگرش در رفتار دوچرخه سواری موثر بوده اند. در میزان اثرگذاری هنجارها نیز، بیشترین تأثیر به ترتیب در «هنجارهای تاکیدی» و «هنجارهای توصیفی» مشاهده گردید. «کنترل ادراکی رفتار» نیز نقش اندکی در این زمینه داشته است. مطابق آزمون همبستگی اسپیرمن، ویژگی های درک شده از مقوله باورهای رفتاری؛ مهم ترین عامل شکل دهنده به نگرش بوده اند و مؤلفه های سلامتی، فایده و ضرورتمندی حمل و نقلی، ارتباط بیشتری با آن داشته اند. همچنین مشخص گردید که بین ویژگی های محیط مصنوع و شکل گیری نگرش، ارتباط معناداری برقرار است. در نهایت نتایج به دست آمده از مطالعه، با تحقیقات متعدد کشورهای پیشرو مقایسه شده و پیشنهاداتی نیز ارائه شده است.
سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در مناطق شهری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاب آوری اجتماعی ظرفیت یک جامعه یا اجتماع برای مقابله و انطباق با اختلالات و تغییرات است. تاب آوری اجتماعی به مشخصات اجتماعی یک جامعه از جمله سن، جنس، معلولیت، وضعیت اجتماعی و اقتصادی پرداخته و بحث سرمایه اجتماعی را مطرح می کند. شهر اصفهان علی رغم داشتن پیشینه تاریخی، فرهنگی و اجتماعی از بزهکاری اجتماعی، جرم و بیکاری رنج می برد. هدف این پژوهش سنجش میزان تاب آوری اجتماعی در مناطق پانزده گانه شهر اصفهان است. پس از مروری بر مبانی نظری 22 شاخص استخراج شده و به عنوان مبنای سنجش تاب آوری اجتماعی محسوب می شوند. روش پژوهش به صورت توصیفی-تحلیلی است. داده ها از طریق سرشماری 1390، سالنامه آماری1394، نتایج برخی از طرح های پژوهشی (طرح نیازسنجی عمومی شهروندان، شهرداری اصفهان) و مقالات مرتبط جمع آوری شده است. تکنیک سنجش و ارزیابی، تکنیک Topsis و نرم افزار Topsis Solver می باشد. نتایج نشان می دهد که تاب آوری اجتماعی، منطقه 3 اصفهان به دلیل تعداد مطلوب مراکز مذهبی- تاریخی، مراکز بهداشتی-درمانی، رضایت از دسترسی به حمل ونقل عمومی، خدمات اینترنتی و امنیت؛ خیلی بالا است و به عنوان بهترین منطقه تاب آور اجتماعی محسوب می شود و پس از آن مناطق 5 و 1 در رتبه های بعدی قرار گرفته اند. مناطق 2 و 6 به دلیل بیکاری، جرائم و رفتار اجتماعی نامناسب، به عنوان ضعیف ترین منطقه، سایر مناطق دارای تاب آوری اجتماعی ضعیفی می باشند.
فراتحلیل بررسی عوامل مؤثر بر ترس از جرم در بین شهروندان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ترس از جرم همان احساس ناامنی و نگرانی اجتماعی از قربانی شدن توسط جرائم است که به واقعیت اجتماعی متمایز و مهم تر از خود جرم تبدیل شده است. پیامدهای ترس از جرم را می توان هراس اجتماعی، بازنمایی ناامنی و بی نظمی اجتماعی، بی اعتمادی و تضعیف پیوندهای محلی- اجتماعی، بی تفاوتی اجتماعی، بازتولید جرائم خشن و از بین رفتن بازدارندگی غیررسمی دانست. بر این اساس، پژوهش حاضر با استفاده از روش فراتحلیل قصد بررسی عوامل مؤثر بر ترس از جرم در بین شهروندان را دارد. روش: این تحقیق به روش فراتحلیل (CM2) کمی صورت پذیرفته است. از جامعه آماری 27 مورد پژوهش بین سال های 1385-1395 با استفاده از نمونه گیری هدفمند، حجم نمونه برابر با 18 مورد انتخاب و روایی گویه ها بالای 7/0 تعیین شده است. یافته ها و نتایج: نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که بین اندازه اثر متغیرهای مستقل جنسیت (348/0)، سن (264/0)، وضعیت تأهل (114/0)، تحصیلات (241/0)، درآمد (074/0)، سرمایه اجتماعی (222/0)، محرومیت اجتماعی (455/0)، پیوند اجتماعی- محلی (449/0)، تعلق اجتماعی (132/0)، حضور پلیس در اجتماع (391/0)، نوع پوشش (213/0)، کیفیت محل سکونت (396/0)، رضایت اجتماعی (286/0)، احساس ناامنی (469/0)، بی سازمانی اجتماعی (142/0)، تعامل اجتماعی (246/0)، نظارت اجتماعی (437/0)، طول اقامت در محله (374/0)، خرده فرهنگ قومی (423/0)، تجربه قربانی شدن (484/0)، آسیب پذیری (322/0)، پایگاه اقتصادی- اجتماعی (483/0)، تلقی از جرم (415/0)، وضعیت محله (502/0)، اعتماد اجتماعی (221/0) و بی نظمی اجتماعی (545/0) با ترس از جرم (متغیر وابسته) رابطه معنی داری دارد. درمجموع میزان اندازه اثر ترکیبی مجموع متغیرهای مستقل معنادار بر متغیر وابسته برابر با 40/0 بوده و 60/0 آن را متغیرهایی تبیین می کنند که در مدل منظور نشده اند.
بررسی تجربی تفاوت دینداری در دو ساختار شهری و روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر آزمون این تصور غالب در جامعه شناسی بوده است که شهر و روستا به مثابه قلمرو های محیطی مدرنیسم و سنت گرایی تأثیرات متفاوتی بر دینداری اعضای شان می گذارند. براساس مباحث مربوط به ویژگی ها و تمایز های جامعه شناختی شهر و روستا و با طرح استدلال های اقامه شده در نظریه های عرفی شدن در جامعه شناسی دین، دو فرضیه استنتاج شد مبنی بر آنکه اولاً، میانگین دینداری در روستا بیش از شهر و ثانیاً، واریانس دینداری در روستا کمتر از شهر است. این فرضیات در قالب یک پژوهش پیمایشی در میان 200 خانوار روستایی و 200 خانوار شهری در استان اردبیل مورد آزمون تجربی قرار گرفت. یافته های تحقیق نشان داد که تمایز چندانی میان دینداری شهرنشینان با دینداری روستانشینان وجود ندارد و فقط در ابعاد مناسکی، دینداران شهرنشینان، بیشتر از روستائیان است. در مجموع، شواهد محکمی برای تأیید فرضیات تحقیق به دست نیامد.
بررسی نقش میانجیگری کیفری در حل و فصل اختلافات قومی در استان کهگیلویه و بویراحمد(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش میانجیگری کیفری در حل و فصل اختلافات در بین عشایر استان کهگیلویه و بویراحمد با رویکرد عدالت ترمیمی صورت گرفته است. عدالت ترمیمی بر آن است که همه طرفین درگیر در جرم را در فرایند حل وفصل اختلافات مشارکت دهد و با ابزارهایی مانند میانجیگری جرم زدایی شود و اصل این است تا جایی که امکان دارد؛ متهم را تعقیب نکند. همچنین درصدد فراهم کردن تشفی خاطر بزه دیده هست. قانون آیین دادرسی کیفری در ماده 82 موضوع «میانجیگری» را در جرائم تعزیری درجه6،7،8 مطرح کرده که این امر موجب کاهش تراکم پرونده ها و کاهش هزینه های بزه دیده و در مورد متهم باعث فراهم شدن زمینه برای تسریع باز اجتماعی شدن او می شود. امروزه در میان نظریه پردازان حقوق کیفری اعتقاد بر آن است که میانجیگری کیفری به عنوان یکی از شیوه های حل وفصل اختلافات، باید از اصول و قواعد خاصی که تضمین کننده حقوق بزه کار و بزه دیده به صورت همزمان است، پیروی نماید. روش تحقیق در این مقاله کمی و تکنیک تحقیق پیمایشی است، جامعه آماری در این پژوهش شامل 160 نفر از خانوارهای عشایری استان کهگیلویه و بویراحمد است، ابزار جمع آوری داده ها، پرسشنامه ای است که به صورت مصاحبه انجام شده و با استفاده از نرم افزار spss به تجزیه وتحلیل داده ها پرداخته شده است. نتایج کلی تحقیق نشان می دهد که میانجیگری کیفری از طریق نشست و گفتگوی بزرگان و ریش سفیدان عشایر در استان کهگیلویه و بویراحمد باعث حل وفصل اختلافات و جلوگیری از دعواها و نزاع می شود و می تواند به عنوان جلوه ای نوین از عدالت کیفری بازوی مناسبی برای دستگاه قضا باشد.
مدل سازی ساختاری و تبیین علّی ارزیابی جوامع روستایی از کیفیت زندگی و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی و ادراک جوامع و مردمان روستایی از کیفیت زندگی ، همچون واقعیت زندگی آنان، از عوامل ملموس و ناملموس بسیاری متأثر است. این ارزیابی، انعکاسی از شرایط و اوضاع قلمرو زندگی و سپهر اندیشگی آن ها است. سنجش و تحلیل جامع این ارزیابی نیز سنجه ای است هم برای ارزیابی و تحلیل سطح توسعه و برخورداری این جوامع از شرایط فیزیکی و عینی سکونتگاهی و هم ذهنیت و نگرش آن ها به زندگی روستایی و مقتضیات آن در مقایسه با تصور و ادراکی که به ویژه از زندگی شهری دارند. مطالعه حاضر، کیفیت زندگی در بخش هایی از جوامع روستایی استان های اصفهان و کرمان را ارزیابی و عوامل مؤثر بر آن را تحلیل علّی کرده است. بخش عمده ای از مطالعه، تدوین چارچوبی نظریه مند برای سنجش «خود-ارزیابی» از کیفیت زندگی و مقیاس سازی برای مجموعه جامع و متنوعی از متغیرهای اثرگذار بر آن بوده است. بر اساس توصیف آماری متغیرها، گذشته از تفاوت هایی جزئی، در ارزیابی ابعاد و مؤلفه های مختلف کیفیت زندگی، بین مناطق دوگانه روستایی و گروه های دوگانه سن، جنس و تأهل پاسخگویان، اختلاف معناداری مشاهده نشد. روابط پیچیده و چندگانه بین متغیرها و اثرگذاری های مستقیم و غیرمستقیم آن ها بر ارزیابی از کیفیت زندگی، با استفاده از رویکردهای آماری تحلیل مسیر و مدل سازی معادله های ساختاری، واکاوی و تحلیل علّی شد. با شناسایی و تدوین مدل مفهومی-تحلیلی مطالعه، علاوه بر مدل ساختاری اصلی برای تحلیل متغیر وابسته، روابط درونی بین متغیرهای مستقل نیز با پنج مدل مسیر علّی، ارزیابی و تحلیل و نتایج حاصل به تفصیل تشریح شد. درمجموع آثار مستقیم و غیرمستقیم، پایگاه اقتصادی-اجتماعی، وضعیت مسکن، فعالیت های تفریحی و امکانات و تسهیلات، به ترتیب اثرگذارترین عوامل مثبت بر ارزیابی جوامع روستایی از کیفیت زندگی بوده و پس از آن ها، احساس محرومیت نسبی، عوامل استرس زا و سن نیز متغیرهای اثرگذار منفی بوده اند. درانتها، اعتبارسنجی نتایج و برآوردهای مدل سازی علّی-ساختاری مطالعه آمده و پیشنهادهایی هم برای ادامه کار ارائه شده است.
عوامل اجتماعی فرهنگی مرتبط با میزان گرایش شهروندان به ورزش همگانی در خلخال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی جامعه شناختی عوامل اجتماعی و فرهنگی مرتبط با گرایش شهروندان شهر خلخال به ورزش همگانی بود. چارچوب نظری پژوهش، ترکیبی از نظریه جامعه پذیری ورزشی هورن (2000)، نظریه خودآیینه ای چارلز هورتن کولی (1902)، نظریه عمل پیر بوردیو (1990) و نظریه فمنیستی هریس (1996)، چو و فلشین (2001) است. روش پژوهش، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه محقق ساخته بود. از شهروندان بالای 15 سال شهر خلخال با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای تصادفی 379 نفر برای نمونه آماری پژوهش انتخاب شدند. تحلیل آماری یافته ها نشان داد بین متغیرهای حمایت خانواده، تصور خویش از بدن، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و سرمایه اقتصادی شهروندان و میزان گرایش آنان به ورزش همگانی، رابطه مثبت دارد (05/0 ≤ P). تفاوت میزان گرایش شهروندان به ورزش همگانی بر اساس جنسیت، سن، شغل و سطح تحصیلات، معنادار و بر اساس وضعیت تأهل، غیرمعنادار است و نمره میانگین میزان گرایش به ورزش همگانی شهروندان 50 است. همچنین یافته های پژوهش درخصوص نوع ورزش های همگانی مورد علاقه شهروندان شهر خلخال نشان می دهد ورزش های آبی، ورزش های بومی محلی، ورزش بزرگسالان، ورزش کارکنان دولت، ورزش های طبیعی مثل کوهنوردی، ورزش صبحگاهی، آمادگی جسمانی، پیاده روی خانوادگی، به ترتیب از اولویت های ورزش های همگانی مورد علاقه شهروندان شهر خلخال محسوب می شوند.
تحلیل علل مهاجرت های داخلی ایران در سرشماری های 1385 و 1390(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت های داخلی براساس دلایل متعددی صورت می گیرد و در حال حاضر یکی از مهم ترین مسائل جمعیتی در ایران به شمار می رود. در این پژوهش، با تحلیل ثانویة داده های سرشماری های عمومی نفوس و مسکن 1385 و 1390، مهم ترین علل مهاجرت های داخلی در ایران به همراه عوامل و تبیین کننده های آن شناسایی شده است. مهم ترین علت مهاجرت پیروی از خانوار (یک علت کلی و مبهم) است و بعد از آن دلایل مربوط به اشتغال، تحصیل و پایان تحصیل، دستیابی به مسکن مناسب تر، انجام دادن و پایان خدمت وظیفه است که می توان آن ها را در دو دستة کلی مهاجرت تبعی و مهاجرت اقتصادی قرار داد. مهاجران واردشده به مناطق شهری و روستایی، مهاجران مرد و زن و مهاجران دارای دوره های سنی مختلف، دلایل تقریباً متفاوتی را برای مهاجرت خود برشمرده اند. براساس نتایج تحلیل های چند متغیره، جنس و سن مهاجران (به عنوان دو متغیر جمعیتی) از تبیین کننده های بسیار قوی در احتمال وقوع مهاجرت های تبعی و اقتصادی محسوب می شوند و پس از آن ها متغیرهای تحصیلات، جریان مهاجرت، نوع مهاجرت و سطح توسعه یافتگی مقصد قرار می گیرند. نوع مهاجرت های مورد بررسی، پیامدهای متفاوتی برای مبدأ و مقصد به همراه دارد که با آگاهی از تبیین کننده های آن می توان در راستای برنامه ریزی مهاجرت های داخلی در ایران گام برداشت.
بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی در عملکرد شرکت های تعاونی کشاورزی و صنعتی شهرستان بویر احمد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعاونی های کشاورزی و صنعتی در تحقق برنامه های توسعه کشور، نقش مهمی ایفا می کنند و باعث رشد و بالندگی قطب تولیدی بخش کشاورزی و صنعتی و شکوفاشدن استعدادهای بالقوه این بخش در کشور می شوند. نقش در خور توجه سرمایه اجتماعی و حضور آن در زندگی کنش گران اجتماعی، که عامل مؤثری در تولید، کاهنده هزینه و تسهیل گر تعاملات اجتماعی است، سبب شد در این پژوهش، تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی در عملکرد شرکت های تعاونی کشاورزی و صنعتی شهرستان بویر احمد بررسی و ارزیابی شود. در این پژوهش از روش پیمایشی استفاده شده است. جامعه آماری، مدیران عامل 210 تعاونی کشاورزی و صنعتی شهرستان بویر احمد است که از بین آن ها 136 نفر بر اساس جدول مورگان برای حجم نمونه انتخاب و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی متناسب مطالعه شدند. برای جمع آوری داده ها از ابزار پرسشنامه استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش، نشان دهنده تأیید تأثیر مشارکت اجتماعی، انسجام اجتماعی و آگاهی اجتماعی در عملکرد شرکت های تعاونی کشاورزی و صنعتی بودند، به گونه ای که این متغیرها 7/37 درصد تغییرات عملکرد شرکت های تعاونی را می توانند تبیین کنند. همچنین نتایج نشان دادند اعتماد اجتماعی، سن، جنس، وضعیت تأهل، قومیت، سطح تحصیلات، سابقه فعالیت و سابقه عضویت اعضای ارکان تعاونی در شرکت های تعاونی، در عملکرد شرکت های تعاونی تأثیری ندارند.
بررسی وضع موجود و تدوین ضوابط طراحی همساز با اقلیم در ساختمان های مسکونی شهر ایلام (با استفاده از روش ماهانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه حدود 40 درصد از مصرف انرژی کشور به بخش ساختمان مربوط است، اعمال ضوابط برای طراحی معماری همساز با اقلیم از مهمترین راهکارهای کاهش مصرف انرژی می باشد. در این مقاله به بررسی و ارائه ضوابط معماری همساز با اقلیم شهر ایلام با استفاده از شاخص زیست اقلیمی ماهانی پرداخته شد و پس از مشخص شدن ضوابطی که باید بر طراحی معماری همساز با اقلیم حاکم باشد، ساختمان های مسکونی شهر ایلام در سه دسته زمانی بزرگتر از 30 سال (گروه 1)، بین 15 تا 30 سال (گروه 2) و کوچکتر از 15 سال (گروه 3) با هم مقایسه شدند تا میزان انطباق هر گروه با وضعیت مطلوب استخراج گردد. بدین منظور، تعداد 285 واحد مسکونی در مناطق مختلف شهر ایلام با استفاده از پرسشنامه استاندارد شاخص زیست اقلیمی ماهانی، مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج پرسشنامه ها برای هر گروه، جداگانه استخراج گردید و با وضعیت مطلوب در شاخص ماهانی، مقایسه و در نرم افزار رایانه ای SPSS تحلیل شد. بر اساس ضوابط ارائه شده شاخص ماهانی، گروه 1 (بافت قدیم شهر) بیشترین سازگاری و گروه 3 (ساختمان های نوساز) کمترین سازگاری را با اقلیم محلی دارند و در مجموع، حدود 50 درصد از واحدهای مسکونی شهر ایلام با شرایط اقلیمی محل سازگار هستند. نتایج و ضوابط ارائه شده در این پژوهش می تواند به عنوان راهنمای طراحی معماری همساز با اقلیم در ساختمان های نوساز شهر ایلام مورد استفاده قرار گیرد.
تبیین ارتباط بین فضای شهری و احساس امنیت اجتماعی در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افراد با زمینه های اجتماعی و فرهنگی متفاوت، تصورات گوناگونی از امنیت و احساس امنیت دارند. پژوهش حاضر، به دنبال تبیین و توضیح شکل گیری این تصورات است. این پژوهش، پیمایشی است و در آن، اطلاعات به وسیله پرسشنامه جمع آوری شده است. برای تعیین چارچوب نظری تحقیق، از نظریه های دو حوزه احساس امنیت و تحلیل فضای شهری بهره گرفته شد. جامعه آماری تحقیق شامل شهروندان ساکن شهر تهران است که 650 نفر از آن ها به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و با آن ها مصاحبه صورت گرفت. برای تعیین پایایی پژوهش از آزمون آلفای کرونباخ و برای روایی، از تکنیک گروه های شناخته شده استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با نرم افزار spss صورت گرفت. مطابق یافته ها، پنداشت از امنیت، با توجه به متغیرهای جنسیت، محل سکونت، تأهل و سن پاسخگویان متفاوت است. همچنین بین منطقه سکونت افراد و پنداشت از امنیت، رابطه وجود دارد. بدین معنا که در مناطق مختلف شهر تهران، پنداشت های متعددی از امنیت وجود دارد. درنهایت اینکه رابطه میان تعلق محله ای و پنداشت از امنیت معنادار است. بدین معنا که هرچه تعلق محله ای افزایش پیدا می کند، پنداشت ناامنی کاهش می یابد.
عوامل مؤثر بر ترس زنان از جرم در فضای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: ترس از جرم در مطالعات اجتماعی، مفهومی نوپا بوده و رویکردهای نظری متنوعی برای تبیین آن پدید آمده است. پژوهش های انجام شده نشان داده اند که زنان در مقایسه با مردان، ترس از جرم را بیشتر تجربه می کنند. این پژوهش عوامل مؤثر بر ترس از جرم زنان را در مشکین شهر بررسی کرده است. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر شیوه اجرا پیمایشی است. جامعه پژوهش را زنان 18 تا 65 ساله ساکن مشکین شهر تشکیل داده اند که برابر با 5000 نفر هستند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 373 نفر تعیین و با شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. داده ها با کمک پرسش نامه روا و پایا (آلفای 68/0 تا 75/0 برای ابعاد مختلف) جمع آوری و با استفاده از نرم افزار «اس.پی.اس.اس» و آزمون های همبستگی اسپیرمن و رگرسیون چندگانه تحلیل شدند. یافته ها و نتایج: پژوهش نشان داد میزان ترس از جرم زنان در سطح نسبتاً بالایی قرار دارد و متغیرهای احساس بی قدرتی، طرد اجتماعی، ضعف پیوند اجتماعی، توانایی دفاع از خود، زوال احساس امنیت اجتماعی، تجربه بزه دیدگی، فروپاشی اخلاقی جامعه، بی نزاکتی اجتماعی و اعتماد اجتماعی بر ترس زنان از جرم تأثیرگذار است.
ارزیابی کلی نقش مدیریت شهری در کنترل پیامدهای رشد صنعت نفت و گاز در شهر عسلویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با گذشت حدود دو دهه از رشد شتابان صنایع نفت و گاز در پارس جنوبی، مسائل و مشکلات بسیاری گریبانگیر ساکنان سکونتگاه های شهری و روستایی این منطقه، از جمله شهر عسلویه شده است. هدف اصلی این مقاله که برگرفته شده از پایان نامه رشته مدیریت شهری است، شناخت و تحلیل عملکرد نهادهای مدیریت شهری در کنترل پیامدهای منفی رشد صنعتی و ارتقای شرایط کار و کیفیت زندگی شهروندان و توسعه پایدار شهر عسلویه می باشد. ویژگی اصلی این تحقیق در آن است که تاکنون پژوهشی در مورد نقش نهادهای مدیریت شهری در کاهش اثرات رشد صنعت نفت و گاز در منطقه عسلویه انجام نشده است. پژوهش کاربردی بوده و به روش توصیفی تحلیلی انجام گرفته است و جهت گردآوری داده ها از ابزارهای پرسش نامه و مصاحبه استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که در پرتو سلطه نگرش رشد اقتصادی و صنعتی و کم توجهی به ابعاد اجتماعی و زیست محیطی؛ پیامدهایی چون آلودگی هوا، شیوع بیماری های با منشا صنعتی و نابرابری در فرصت های اشتغال ساکنان و مهاجران جزء شدیدترین و همچنین با اهمیت ترین پیامدها می باشند. در حالی که بهیود وضعیت تاسیسات کالبدی و زیرساختی از آثار مثبت این رشد بوده است. پیامدهای منفی و مثبتی که علاوه بر سیاست های ملی ریشه در نگرش، عملکرد و اولویت های نهادها و سازمان های محلی و منطقه ای دارند.
بررسی رابطه میان استیفای حقوق شهروندی با نوع مشارکت سیاسی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال رشد شهرنشینی، مفاهیم جدیدی مانند شهروندی و حقوق شهروندی وارد گفتمان سیاسی کشورها شده و حقوق و تکالیفی را متوجه جامعه و دولت کرده است. وجه تمایز انسان پیشامدرن به عنوان یک فرد «مکلف» از انسان پسامدرن به عنوان یک فرد «محق» است. در این میان، میزان استیفای حقوق شهروندی، مشارکت سیاسی را به لحاظ کمّی و کیفی می تواند تحت تأثیر قرار دهد. بر اساس این، هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه میان استیفای حقوق شهروندی با نوع مشارکت سیاسی است. پژوهش حاضر، توصیفی پیمایشی و مبتنی بر تکمیل پرسشنامه است. داده های پژوهش از مناطق مختلف شهر اصفهان به دست آمده و سپس با تکمیل 385 پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS تجزیه و تحلیل شده است. بر اساس یافته های مطالعه حاضر، بین حقوق شهروندی (012/0=r) با مشارکت سیاسی محدود، ارتباط معناداری وجود نداشت. این مقدار برای ابعاد حقوق شهروندی یعنی حقوق مدنی برابر (11/0=r)، حقوق اجتماعی، (16/0=r) و حقوق سیاسی برابر (10/0=r) است. همچنین بین حقوق شهروندی (135/0=r) با مشارکت سیاسی تبعی، رابطه ای معنادار وجود داشت. این مقدار برای ابعاد حقوق شهروندی یعنی حقوق مدنی برابر با (38/0=r)، حقوق اجتماعی (35/0=r) و حقوق سیاسی برابر با (38/0=r) است. درنهایت بین حقوق شهروندی (81/0=r) با مشارکت سیاسی فعال، رابطه ای معنادار وجود داشت و این مقدار برای ابعاد حقوق شهروندی یعنی حقوق مدنی برابر با (11/0=r)، حقوق اجتماعی (13/0=r) و حقوق سیاسی برابر با (33/0=r) است. به طور کلی می توان گفت با توجه به رویّه مذهبی و ارزشی نظام سیاسی جامعه ایران و نقش نهاد مذهبی در آن به خصوص بعد از انقلاب اسلامی، از یکسو بخش هایی از افراد جامعه به مشارکت سیاسی تبعی روی آوردندو از سوی دیگر با توجه به رشد آگاهی سیاسی، گروه هایی از افراد جامعه، مشارکت سیاسی فعال داشته اند.
تجربه کنارگذاری فضایی زنان بر حسب نوع پوشش در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تجربه کنارگذاری فضایی زنان در شهر تهران می پردازد. پس از صورت گرفتن 20 مصاحبه از زنانی با سن 18-50 سال -که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند- و دسترسی به اشباع نظری، گروه های مختلفی از سنخ های پوشش و جایگاه های اجتماعی تحت پوشش قرار گرفتند. سپس داده های به دست آمده با استفاده از روش نظریه مبنایی مقوله بندی شده و مورد تحلیل قرار گرفتند. مقوله محوری ""تمایل به قبض و بسط فضایی قلمروی هویت"" نام گرفت. تمام زنان اعم از محجبه و شل حجاب، آراسته و نامرتب یا با پوشش های خارج از عرف مدعی داشتن چنین تجربه ای از طرف زنان و مردان دیگر متعلق به سطوح گوناگون سواد و طبقه اجتماعی بودند و با توجه به سن و روحیه و تجربه های قبلی خود راهکارهای متنوعی را در زندگی روزمره به کار می گرفتند که شامل پرهیز از موقعیت یا بی اعتنایی به آن، برقراری گفتگو، مشاجره و مانند آن می شد. با تمام این اوصاف تجربه کنارگذاری به بخش مسلمی از زندگی روزمره بدل می شود که زنان به مرور به آن خو می گیرند.
مدرنیته، شهر و مصرف (بررسی پدیدار مصرف در زیست جهان شهروندان تهرانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله حاضر در پی بررسی جایگاه مصرف در زیست جهان شهروندان تهرانی هسنیم. در این مسیر بر جایگاه مصرف در منظومه تجارب زیسته شهروندان و نقش آن در شکل دادن به فضاهای شهری تهران و هویت های سیال موجود در این کلانشهر تمرکز نموده و تاثیر مصرف در برساخت هویت شهر و شهروندان را مورد بررسی قرار داده ایم. این تحقیق با استفاده از روش نظریه مبنایی و از خلال مشاهده میدانی مشارکتی و مستقیم و همچنین مصاحبه با 31 نفر از شهروندان تهرانی انجام شده و در نهایت یافته های بررسی در قالب هشت مقوله اصلی و تعدادی مقوله فرعی سازمان یافته اند. پل زدن میان سطوح تحلیلی به جای باقی ماندن در سطح خرد یا کلان و همچنین اتخاذ رویکردی چند وجهی برای بررسی وجوه پارادوکسیکال مصرف، از جمله ویزگی های تحقیق و شیوه بررسی حاضر هستند. تکثر تقلیل ناپذیر نیروهای موثر بر مصرف و هویتهای چند پاره و فضاهای شهری مرتبط، نشانه ای شدن مصرف و استقلال نسبی پرکتیس های مصرفی از عمل مصرف و همینطور وجود رابطه دیالکتیکی میان مصرف و چارچوب های محدود کننده و جهت دهنده به رفتارها و ذهنیت های مصرفی و همزمانی تثبیت و فراگذشتن از این چارچوب ها در قالب دیالکتیک مصرف از یافته های تحقیق حاضر هستند.
بررسی نقش ابعاد حمایت اجتماعی بر رضایت از کیفیت زندگی شهری (نمونه ی مورد مطالعه: شهروندان شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه شهر و شهرنشینی خود یکی از مهم ترین شاخص های رفاه و توسعه ی اجتماعی و اقتصادی محسوب می شود، اما رشد شتابان آن می تواند سرانه ی برخورداری از امکانات اجتماعی و اقتصادی را کاهش دهد و از این طریق پیامدهای آن به صورت کاهش سطح کیفیت زندگی در عرصه های مختلف شهری نمایان شود. با توجه به اهمیت موضوع کیفیت زندگی در نواحی شهری، پژوهش حاضر با استفاده از روش میدانی، تکنیک پیمایش، ابزار تحقیق پرسشنامه و استفاده از نرم افزارهای SPSS و Smart PLS، به دنبال بررسی ارتباط بین حمایت اجتماعی و رضایت از کیفیت زندگی شهری به عنوان هدف اصلی است. جامعه ی آماری پژوهش حاضر کلیه ی شهروندان شهر کرمانشاه هستند که تعداد 384 نفر از شهروندان 18 سال به بالای آنها به عنوان حجم نمونه مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج تحقیق حاکی از آن است که بین میزان کل حمایت اجتماعی و ابعاد آن یعنی حمایت ارزیابانه، حمایت اطلاعاتی، حمایت عاطفی و حمایت ابزاری، با کیفیت زندگی شهری ارتباط مثبت و معناداری وجود دارد؛ بنابراین تمامی فرضیه های پژوهش تأیید می شوند. همچنین نتایج حاصل از مدل معادله ی ساختاری (Smart PLS) نیز نشان دادند که متغیر حمایت اجتماعی در مجموع 50/0 از واریانس متغیر رضایت از کیفیت زندگی شهری را تبیین می کند، با مدنظر قرار دادن مقادیر مربوط به حجم اثر شاخص ضریب تعیین این مقدار در حد متوسط (25/0) برآورد می شود.
مرور انتقادی نظریه ی سیمای شهر لینچ: نشانه شناسی نقشه های ادراکی شهروندان و بازشناسی هویت کالبدی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لینچ به عنوان نظریه پردازی شاخص در حوزه ی نشانه شناسی شهری برای اینکه بداند چگونه افراد هویت شهر خود را به دیگران می شناسانند، به نشانه شناسی نقشه های ادراکی (تصویر شهر در ذهن شهروندان) می پردازد. با این وجود، بویژه نشانه شناسان اجتماعی معتقدند لینچ در نظریه ی خود از مفهوم هویت کالبدی که ناظر بر سه مفهوم انسان، محیط و فرهنگ می باشد و نیز دلالت های ضمنی عناصر موجود در نقشه های ادراکی غافل بوده است. حال آنکه پاسخ به این انتقاد در نقشه های ادراکی لینچ نهفته است. بنابر مفهوم خوانایی لینچ، آنجائی که نشانه های شهری برای شهروندان قابل ادراک نباشند و تصویر واضحی از شهر در ذهن آنها شکل نگیرد، بی هویتی کالبدی رخ می دهد و در واقع نشانه های شهری جایگاه خود را در حافظه و خاطره ی جمعی از دست می دهند. بنابراین در نوشتار حاضر سعی شده تا به شیوه ی مرور انتقادی دریابیم که منطق بازشناسی هویت کالبدی شهر ازطریق نشانه شناسی نقشه های ادراکی شهروندان چیست. این بررسی نشان داد آن دسته از نشانه های موجود در نقشه های ادراکی که دال بر موضوعی مشترک در بین مردمند (مانند: مکان های سازنده خاطره ی جمعی، ابنیه ی تاریخی یا مکان های دارای کاربری معین) یا نشانه هایی که از کیفیت خوانایی برخوردارند (مانند: مشاهده پذیری در شب) نمایانگر هویت کالبدی فضای شهرند. مادامی که نشانه های شهر در نقشه های ادراکی ساکنانش پررنگ باشد، هویت کالبدی شهر تداوم دارد به طوری که تغییر، جابه جایی یا تخریبشان موجب واکنش جمعی می شود.
کلان شهر تهران و ظهور نشانه های الگوی تازه ای از روابط زن و مرد؛ مطالعه زمینه ها، فرایند، و پیامدهای هم خانگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه شاهد ظهور نشانه های الگوی جدیدی از روابط زن و مرد با عنوان هم خانگی بدون ازدواج (همباشی، هم بالینی) هستیم که در ادبیات روزنامه نگارانه و زبان برخی از جوانان، «ازدواج سفید» خوانده می شود. به نظر می رسد چنین سبک های زندگی نوظهوری، بیشتر در مناطق شهری بزرگ پدید می آیند. در این مقاله کوشیده ایم شناخت بیشتری درمورد دلایل و زمینه های مؤثر بر تصمیم گیری زوجینی که اقدام به شکل دهی چنین رابطه ای (هم خانگی بدون ازدواج) می کنند، سپس فرایندی که در آن درگیر می شوند، و سرانجام، پیامدهایی که عملاً تجربه کرده و یا با آن روبه رو می شوند، به دست آوریم؛ ازاین رو با استفاده از تکنیک «مصاحبه عمیق و آزاد» در چارچوب روش «نظریه زمینه ای» داده های لازم از 16 زوجی که هم خانگی را برگزیده اند، گردآوری و تنظیم شد. پس از تحلیل یافته های پژوهش، مقوله های «تقلیل کارکرد و اهمیت خانواده»، «مهاجرت»، و «تهران، شهر بی نظارت» به عنوان شرایط زمینه ای، «دید منفی به ازدواج مرسوم»، «باورهای فمینیستی»، و «اعتقاد نداشتن و پایبند نبودن به ارزش های دینی جامعه» به عنوان شرایط علی، «درگیری در فرایند عاشقانه» و «آشنایی با هم خانگی» به عنوان شرایط میانجی، «هم خانگی، رابطه برابر»، «هم خانگی، رابطه با پایان باز»، «تجربه رضایت بخش از این سبک زندگی»، «موانع داخلی رابطه» و «محدودیت های خارجی رابطه» به عنوان تعاملات، «تحمل ضرر و زیان ناشی از پایان رابطه» و «اقدام به ازدواج و یا قول به ازدواج جهت برطرف کردن موانع خارجی» به عنوان پیامدهای این سبک زندگی تعیین شدند. سرانجام، مفهوم «هم خانگی، رابطه کم دوام ناشی از تضاد ارزش های مدرن و سنتی در بستر کلان شهر تهران» به عنوان مقوله هسته برگزیده شد.