فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱٬۳۶۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
کیفیت محیط مفهومی انتزاعی است که در نتیجه ی کارهای انسانی و طبیعی در مقیاس های فضایی مختلف عمل می کند (نیکول و وونگ، 49:2005). هدف از این پژوهش ارزیابی میزان اهمیت مفهوم کیفیت محیط شهری و ارتباط آن با روابط اجتماعی شهروندان در کلان شهر تبریز (شهرداری منطقه1) است. اهمیت این موضوع از این بابت است که محیط شهری مطلوب، موجبات پویایی محله و حضور بیشتر ساکنان را در عرصه های شهری فراهم می کند و بدین طریق امنیت محیط و حس تعلق خاطر شهروندان افزایش می یابد. روش تحقیق، روش کمی و از نوع پیمایشی بود. حجم نمونه برحسب فرمول کوکران 384 نفر تعیین گردید و پرسشنامه ای با 40 گویه بین 384 نفر از شهروندان پخش شد. نتایج از طریق نرم افزار spss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت و برای بررسی نرمال بودن متغیرها از آزمون کلموگروف –اسمیرنوف و برای تحلیل فرضیه ها از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج به دست آمده از این آزمون حاکی از وجود رابطه ای مثبت و معنا دار بین متغیر مستقل کیفیت محیط شهری و مؤلفه های آن: ایمنی و امنیت، یکپارچگی و محصوریت، سرزندگی، نفوذپذیری و خوانایی و متغیر وابسته روابط اجتماعی شهروندان بود. نتایج نشان داد که بیشترین تأثیرگذاری را سرزندگی با ضریب 379/0 و کمترین تأثیر را ایمنی و امنیت با ضریب 0/112 دارا بود. پیشنهاد می شود مدیران شهری با برنامه ریزی دقیق و با تقویت 5 شاخص کیفیت محیط شهری در ارتقاء محیط زندگی شهروندان و به تبع آن افزایش روابط اجتماعی شهروندان گام بردارند.
تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت ملی و هویت قومی شهروندان شهرستان نورآباد دلفان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
65 - 90
حوزه های تخصصی:
گسترش فناوری های نوین ارتباطی و در رأس آن اینترنت و شبکه های ارتباطی، فضایی برای ساخت مجدد هویت فراهم نموده است، در این میان پیوند عناصر اساسی هویت ساز، یعنی زمان، مکان، فضا و مرزهای زندگی اجتماعی را به شدت تحت تأثیر قرار داده است. تحقیق حاضر در همین راستا و با هدف بررسی و شناخت تأثیر شبکه های اجتماعی مجازی بر هویت ملی و هویت قومی افراد 18 تا 40 سال شهرستان نورآباد دلفان انجام شده است. این پژوهش به روش پیمایشی و از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انجام گرفته است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر برآورد شده است. روایی و اعتبار به کمک آلفای کرونباخ و اعتبار صوری حاصل گردید. یافته های تحقیق حاضر نشان می دهد که شبکه های اجتماعی مجازی تأثیر معناداری بر هویت قومی دارد. همچنین نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که شبکه های اجتماعی مجازی 72 درصد از تغییرات هویت قومی پاسخگویان تحقیق حاضر را پیش بینی می کنند. همچنین یافته های تحقیق حاضر نشان داد که شبکه های اجتماعی تأثیر معناداری بر هویت ملی دارند. نتایج آزمون رگرسیون نشان داد که متغیرهای مستقل تحقیق حاضر حدود 24 درصد از تغییرات هویت ملی پاسخگویان تحقیق حاضر را پیش بینی می کنند.
سازمان های مردم نهاد و امنیت شهری(مطالعه ی موردی: شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
91 - 133
حوزه های تخصصی:
مقاله ی حاضر با هدف بررسی نقش سازمان های مردم نهاد در ارتقاء احساس امنیت اجتماعی مردم در شهر اصفهان تدوین شده است. این پژوهش برخی ابعاد و مؤلفه های احساس امنیت (احساس امنیت مالی، احساس امنیت جانی، احساس امنیت اجتماعی) را که صاحب نظران جامعه شناسی، روان شناسی بدان توجه داشته اند، با تأکید بر اندیشه های نظریه پردازان کلاسیک و مدرن مورد بحث و بررسی قرار داده است. در این تحقیق متغیرهای پایگاه اجتماعی اقتصادی، مسؤولیت پذیری اجتماعی، آگاهی اجتماعی و سرمایه ی اجتماعی و مدت عضویت در سازمان های مردم نهاد به عنوان متغیر مستقل و احساس امنیت اجتماعی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شده است.<br /> روش تحقیق در این پژوهش از نوع پیمایش است و از شیوه ی نمونه گیری سهمیه ای استفاده شده است. جامعه ی آماری، کلیه ی سازمان های مردم نهاد فعال و در دسترس در شهر اصفهان بوده است که تعداد آن ها 30 سازمان می باشد و جمعاً حدود 24240 نفر عضو در آن وجود دارد که به عنوان جامعه ی آماری تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است.<br /> نتایج این پژوهش نشان می دهد احساس امنیت رابطه ی مثبتی با سرمایه ی اجتماعی، آگاهی اجتماعی و پایگاه اجتماعی دارد. اما ارتباط معناداری بین احساس امنیت با مسؤولیت پذیری اجتماعی، مدت عضویت در سازمان های مردم نهاد و نوع فعالیت سازمان و سن مشاهده نگردید. همچنین آزمون تحلیل واریانس نشان داده است که حداقل اختلاف میانگین احساس امنیت در بین افراد با تحصیلات متفاوت و جنسیت متفاوت معنا دار است. با توجه به تحلیل رگرسیونی چند متغیره می توان نتیجه گرفت که بین احساس امنیت و متغیرهای چندگانه ی سرمایه ی اجتماعی، آگاهی اجتماعی، پایگاه اجتماعی و مسؤولیت اجتماعی رابطه وجود دارد و از بین متغیرهای چندگانه ی ذکر شده همچنین سرمایه ی اجتماعی بیش ترین اثر را در تبیین احساس امنیت داشته است و متغیر آگاهی اجتماعی کم ترین اثر را در بین متغیرهای مستقل در تبیین احساس امنیت داشته است.
بررسی عوامل تهدید کننده ی همبستگی اجتماعی در سطح محلات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
167 - 190
حوزه های تخصصی:
در شهر تهران، باوجود تنوع هویت های اجتماعی که در سطح محلات وجود دارد، همبستگی اجتماعی نسبی ای وجود دارد که در برخی مناطق عوامل تهدید کننده ای این انسجام را تهدید می کند. هدف این تحقیق بررسی عوامل تهدید کننده ی همبستگی اجتماعی در سطح محلات است. در مبانی نظری از نظریه های مرتبط استفاده شده و در پایان مدل نظری تحقیق، طراحی گردیده است. این تحقیق با استفاده از مطالعات میدانی و روش پیمایشی انجام گرفته است. جامعه ی آماری کلیه ی افراد بالای 15 سال در شهر تهران است که 730 نفر به عنوان نمونه ی آماری تعیین شدند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه ی محقق ساخته است که بعد از برآورد اعتبار و پایایی در بین پاسخ گویان توزیع شد. پس از گردآوری داده ها، بر اساس آمارهای استنباطی و با استفاده از نرم افزار spss، داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرارگرفته اند. نتایج بدست آمده، نشان می دهد که متغیرهای قوم گرایی، توسعه ی نابرابر، آگاهی از حقوق شهروندی، احساس تبعیض، اجحاف و بی عدالتی، ابزارها و رسانه های ارتباطی و اطلاعاتی، بر همبستگی اجتماعی تأثیر معناداری وجود دارند. و طبق رگرسیون سعی شده عوامل تهدید کننده ی همبستگی در قالب تحلیل مسیر، با ترسیم نیکویی برازش مُدل نظری پرداخته شود. در بیشترین و قوی ترین اثرات همبستگی اجتماعی، می توان به اثر مستقیم بر متغیرهای قوم گرایی (406/0) توسعه ی نابرابر(340/0) آگاهی از حقوق شهروندی(487/0) احساس تبعیض، اجحاف، بی عدالتی(380/0)، ابزارها و رسانه های ارتباطی و اطلاعاتی(318/0) اشاره نمود. این متغیر اثر غیرمستقیمی بر متغیر احساس تبعیض، اجحاف و بی عدالتی با وزن (218/0) دارد و بر متغیر توسعه ی نابرابر که جمعا وزنی برابر با 558/0 بر متغیر وابسته دارد اشاره دارد.
مطالعه جامعه شناختی انطباق سالمندان با زندگی شهری در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
52 - 79
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله ی حاضر «مطالعه ی جامعه شناختی سالمندان شهر تهران و میزان انطباق آنان با زندگی شهری»، است. این پژوهش با توجه به ماهیت توصیفی-همبستگی می باشد. جامع ه آماری کلیه ی سالمندان شهر تهران است که با توجه به فرمول کوکران حجم نمونه، برابر با 384 نفراست. نمونه آماری در مناطق 2، 5، 6 ،7 و 20 تهران و به روش خوشه ای و سپس تصادفی ساده تعیین شدند. در مبانی نظری از نظریه های مرتبط با این حوزه استفاده شده و در پایان مدل نظری تحقیق، طراحی گردیده است. این تحقیق با استفاده از روش پیمایشی انجام گرفته است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده و محقق ساخته است. پایایی پرسشنامه توسط آلفای کرونباخ برای تمامی ابعاد پرسشنامه بالاتر از 7/0 به دست آمد که قابل قبول است. پس از گردآوری داده ها، بر اساس آمارهای توصیفی و استنباطی و با استفاده از نرم افزار spss، داده ها مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفته اند. نتیجه ی فرضیه با آزمون تی تست نشان می دهد که در بعد انسانی بین کیفیت زندگی و سرمایه ی اجتماعی و در بعد ساختاری وضعیت مسکن، فضای عمومی، حمل و نقل با میزان انطباق با زندگی شهری رابطه ی معناداری وجود دارد. و طبق آزمون رگرسیون و تحلیل مسیر در بیشترین و قوی ترین تأثیرِ بر انطباق سالمندان با زندگی شهری، می توان به ترتیب به تأثیر مستقیم متغیرهای کیفیت زندگی (313/0)، سرمایه اجتماعی(215/0)، مکان های عمومی (201/0)، کیفیت مسکن (124/0) و حمل و نقل (097/0)، اشاره کرد.
تحلیل نابرابری اجتماعی و اقتصادی در دسترسی و استفاده از فضاهای عمومی شهری (نمونه موردی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دسترسی و استفاده از فضاهای عمومی شهری متأثر از عوامل کالبدی و اجتماعی است. هدف پژوهش بررسی عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر در استفاده از فضاهای عمومی است. رویکرد نظری پژوهش حاضر، در تحلیل جامعه شاختی نابرابری های فضایی، اجتماعی و اقتصادی، استفاده از نظریه های کلاسیک مکتب شیکاگو، مکتب اقتصاد سیاسی فضا و رویکرد پست مدرن ها در مورد فضاهای مصرفی و نوع سوم است. در تحقیق حاضر از روش پیمایشی و جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر جمعیت تهران در سال 1395و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر می باشد. نمونه گیری مورد استناد، خوشه ای چند مرحله ای در سطح مناطق 22گانه تهران است. روایی و پایایی شاخص ها و گویه های پرسشنامه با استفاده از آلفای کرونباخ با 68 گویه به میزان 924 بوده است. تحلیل داده ها با نرم افزارSPSS، برای آزمون فرضیه ها از همبستگی پیرسون، به منظور پیش بینی متغیرهای ملاک با توجه به تغییر در متغیرهای پیش بین از رگرسیون، جهت تعیین نقش هریک از متغیرهای پیش بین در متغیرهای ملاک از تحلیل مسیر استفاده شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که متغیرهای پیش بین این پژوهش- پایگاه اجتماعی و اقتصادی، دارایی و توان اقتصادی، مشارکت، اعتماد و شبکه روابط اجتماعی- در مجموع نزدیک به 4/68 درصد از تغییرات و واریانس متغیر ملاک – استفاده از فضاهای عمومی شهری -را تحت تأثیر قرار می دهند و 6/31 درصد از عوامل مؤثر در استفاده از فضاهای عمومی شهری به متغیرهای خارج از این پژوهش ارتباط پیدا می کند.
بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر در امید به آینده ی حاشیه نشینان تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
80 - 106
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله مذکور «بررسی عوامل جامعه شناختی مؤثر در امید به آینده ی حاشیه نشینان تبریز بر اساس معادلات ساختاری» است. عوامل جامعه شناختی مانند دین داری، حمایت اجتماعی، سرمایه اجتماعی، سرمایه ی فرهنگی و محرومیت نسبی، از متغیرهای تأثیرگذار در امید به آینده است. امید و امیدواری به سلامت اجتماعی منجر می شود. روش مورداستفاده در این تحقیق، به لحاظ ماهیت علّی معلولی و تحلیل مسیر بر اساس معادلات ساختاری و تحلیل رگرسیون چندمتغیره انجام گرفته است و جامعه آماری موردمطالعه، حاشیه نشینان تبریز در سال ۱۳۹۶ بودند که ۶۲۲ نفر از بین حاشیه نشینان بر اساس فرمول کوکران با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و موردمطالعه قرار گرفتند. آزمون امید به آینده اشنایدر و آزمونهای محقق ساخته دین داری بر اساس الگوی گلاک و استارک، سرمایه فرهنگی و اجتماعی بوردیو، حمایت اجتماعی کوب و محرومیت نسبی تد رابرت گر به عنوان ابزار تحقیق مورداستفاده قرار گرفتند. تحلیل های آماری بر اساس معادله ی ساختاری و با استفاده از برنامه ی Spss و Amos انجام یافته است. نتایج نشان داد میانگین امید به آینده در بین حاشیه نشینان 7/39 و در سطح زیاد<br /> ارزیابی شده است. همچنین میانگین میزان دین داری 8/43 و در سطح متوسط، میانگین میزان محرومیت نسبی 7/25 و در سطح زیاد، میانگین سرمایه اجتماعی 2/11 و در سطح متوسط، میانگین سرمایه فرهنگی 8/10 و در سطح متوسط و میانگین میزان حمایت اجتماعی 2/10 و در سطح متوسط ارزیابی شده است؛ و مقادیر رگرسیونی مدل حاکی است که عوامل جامعه شناختی سرمایه ی اجتماعی به میزان (38/0)، سرمایه ی فرهنگی به میزان (24/0)، حمایت اجتماعی به میزان (23/0)، دین داری به میزان (20/0)، محرومیت نسبی به میزان (17/0-) در امید به آینده ی حاشیه نشینان تأثیر دارد.
بررسی رابطه بین دینداری و آگاهی از حقوق شهروندی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آگاهی بخشی به عنوان یکی از کارکرد های دین شناخته شده است. از طرف دیگر دین یک نهاد سنتی است که با نهاد ها و ارزش های مدرن دارای چالش و شهر جایگاه اصلی ایفای حقوق شهروندی است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی دینداری و آگاهی از حقوق شهروندی در بین دانشجویان است که برای رسیدن به اهداف پژوهش، از نظریه ی لاکمن استفاده شده است. پژوهش به روش پیمایشی انجام شده و داده ها با ابزار پرسشنامه که از پایایی و روایی مناسب برخوردار بوده و با استفاده از شیوه ی نمونه گیری طبقه ای تصادفی ساده از 384 نفر از دانشجویان دانشگاه یزد در سال 1396 جمع آوری شده است. برای تحلیل داده های آماری، از تکنیک هایی همچون تحلیل واریانس و پیرسون در نرم افزار SPSS و طراحی مدل از Amos استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که میزان دینداری دانشجویان بالا و میزان آگاهی از حقوق شهروندی آن ها متوسط است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه ی معنا داری بین دینداری و آگاهی از حقوق شهروندی وجود دارد. با توجه به مدل رگرسیون، دینداری 7/19 درصد از واریانس حقوق شهروندی را تبیین می کند.
مطالعه ی جامعه شناختی نقش مداخله گرایانه ی سرمایه های فرهنگی و نمادین در تأثیرگذاری سرمایه ی اقتصادی بر بروز رفتارهای پرخطر در بین جوانان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
49 - 90
حوزه های تخصصی:
بروز رفتارهای مخاطره آمیز دوره ی جوانی در دهه های اخیر، تهدیدی جدی علیه سلامت فردی و اجتماعی فرد است که می تواند چرخه ی زندگی این قشر را با مشکلات اساسی روبه رو سازد. در تحقیق حاضر نیز براساس رویکرد نظری بوردیو به بررسی نقش مداخله گرایانه ی سرمایه های فرهنگی و نمادین در تأثیرگذاری سرمایه ی اقتصادی بر بروز رفتارهای پرخطر در بین جوانان شهر تبریز پرداخته شده است. روش تحقیق این پژوهش پیمایش است و جامعه ی آماری در این پژوهش، شامل کلیه ی افراد واقع در سنین 34-15 سال شهر تبریز به تعداد 579694 نفر است، که از این تعداد، 630 نفر با استفاده از فرمول آماری کوکران و شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند، ابزار گردآوری اطلاعات نیز پرسشنامه محقق ساخته است، برای برآورد اعتبار پرسشنامه از اعتبار صوری و سازه ای و برای سنجش پایایی از تکنیک آلفای کرونباخ استفاده شده است که ضرایب پایایی به دست آمده برای تمامی متغیرها بالاتر از 7/0 است. همچنین برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS 22 و Smart-PLS استفاده شده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که همبستگی بین مؤلفه های سرمایه ی فرهنگی (بعد تجسدیافته و عینیت یافته)، سرمایه ی نمادین و سرمایه ی اقتصادی با بروز رفتارهای پرخطر در سطح معناداری کمتر از 01/0 به تأیید رسید، نوع رابطه نیز منفی و معکوس است. براساس مدل معادلات ساختاری پژوهش، متغیرهای حاضر در مدل توانسته اند 7/15 درصد از تغییرات متغیر وابسته ی رفتارهای مخاطره آمیز را به صورت مستقیم و غیرمستقیم تبیین نمایند.
تبیین جامعه شناختی عوامل اثرگذار بر نگرش مردم نسبت به عملکرد مدیریت شهری (مطالعه ی موردی: شهرداری منطقه ی یک اهواز در سال 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
155 - 182
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف تبیین جامعه شناختی نگرش مردم نسبت به عملکرد مدیریت شهری در منطقه ی یک شهرداری اهواز با روش توصیفی – پیمایشی انجام و برای گردآوری اطلاعات (با نمونه ای 382 نفری با روش نمونه گیری خوشه ای همراه با تصادفیِ ساده) از پرسشنامه ی محقق ساخت استفاده شده است. آنالیز داده ها نیز با بهره گیری از آمار توصیفی و استنباطی انجام شد. یافته های پژوهش روشن کردند که بین متغیرهای مستقل ابعاد اجتماعی-فرهنگی، فنی- عمرانی، خدماتی عملکرد شهرداری، مشارکت اجتماعی، آگاهی از حقوق شهرنشینی و طبقه ی اجتماعی و اقتصادی با متغیر وابسته ی نگرش مردم نسبت به عملکرد مدیریت شهری رابطه ی معنادار وجود دارد و در میان این متغیرها، عملکرد مدیریت شهری در بُعد اجتماعی و فرهنگی و طبقه ی اجتماعی- اقتصادی به ترتیب بیش ترین و کم ترین سهم را در تبیین متغیر وابسته داشتند.
ارزیابی عملکرد مدیریت شهری در پایداری اجتماعی فرهنگی محلات شهر پیرانشهر (با توجه به زیرگروه های جمعیتی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
134 - 166
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، تحلیل نقش مدیریت شهری در پایداری اجتماعی - فرهنگی محلات شهری است تا ضمن بیان تفاوت های موجود در گروه های متفاوت جامعه ی شهری و خرده فرهنگ های آن، به تحول فضای شهری پرداخته و نحوه ی عملکرد مدیریت شهری در رابطه با همگونی اجتماعی، هویت محله ای، سرزندگی، تعلق خاطر مکانی و امنیت به عنوان شاخص های پایداری محله ای، تبیین شود. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ ماهیت و روش، توصیفی - تحلیلی است. روش جمع آوری داده ها به صورت پیمایشی (پرسشنامه ساخت یافته) بوده است و برای تحلیل پرسشنامه ها از نرم افزار SPSS و برای رتبه بندی محلات نیز از نظر پایداری محله ای از مدل های ویکور، AHP و نرم افزارExport Choice استفاده شده است. نتایج تحقیق بیانگر آن است که متغیرهای مستقل تحقیق توانسته اند تأثیر معناداری بر پایداری اجتماعی فرهنگی محلات شهری پیرانشهر داشته باشند. درواقع، تحلیل رگرسیون چند متغیره از رابطه ی معنادار بالای 95 درصد با آلفای کوچکتر از 5/0 درصد متغیر مستقل و وابسته حکایت دارد بدین صورت که عملکرد نامناسب مدیریت شهری باعث ناپایداری محلات شهری شده است. آزمون Tحاکی از آن است که از شاخص های مورد بررسی، فقط شاخص تعلقات مکانی با تفاوت میانگین 7047/0 نسبت به میانگین واقعی در سطح مطلوبی ارزیابی گردیده است. همچنین سنجش میزان رضایت زیرقوم های ساکن شهر نشان می دهد که قوم "منگور" با توجه به اینکه بیشترین میزان مشارکت را در ساختار سیاسی و اداری شهر دارد، با میزان Qi 54/0، دارای بالاترین مقدار و بیشترین میزان رضایتمندی بوده است. در نهایت در بحث رتبه بندی محلات از نظر پایداری محله ای با استفاده از آزمون کروسکال والیس، "فرهنگیان" با ارزش 57/287 در رتبه ی اول قرار گرفته اند.
تدوین مدل راهبردهای پیشگیری از رفتارهای وندالیستی مبتنی بر رویکرد بازاریابی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
171 - 190
حوزه های تخصصی:
امروزه پدیده ی وندالیسم در اشکال مختلف در فضای پیرامونی ما به چشم می خورد و علاوه بر خسارت های اقتصادی، تبعات اجتماعی ناخوشایندی نیز به دنبال دارد. با توجه به این موضوع هدف پژوهش حاضر، ارائه ی مدلی برای پیشگیری از رفتارهای وندالیستی مبتنی بر رویکرد بازاریابی اجتماعی است. برای طراحی مدل مذکور از روش شناسی «نظریه ی داده بنیاد» استفاده شده است. مدیران ارشد دستگاه های متولی و صاحب نظران دانشگاهی و همچنین اسناد و گزارش های مرتبط با موضوع به عنوان جامعه ی آماری پژوهش حاضر در نظر گرفته شده ومارب بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری نظری و انجام 9 مصاحبه با خبرگان و بررسی 12 مستند، منابع اطلاعاتی مورد نیاز جمع آوری شد. همزمان با جمع آوری داده ها، مراحل سه گانه ی تحلیل داده ها مشتمل بر کدگذاری باز، محوری و گزینشی صورت پذیرفته و بر اساس آن، مدل کاربرد بازاریابی اجتماعی در پیشگیری از رفتارهای وندالیستی تدوین شد. بنا بر نتایج تحقیق، به کارگیری بازاریابی اجتماعی برای پیشگیری از رفتارهای وندالیستی شامل طیف وسیعی از اقدامات است که شامل راهبرد ایده پردازی (تأکید بر آسیب جمعی وندالیسم)، راهبرد قیمت گذاری (افزایش هزینه ی رفتارهای وندالیستی اعم از مالی و اجتماعی)، راهبرد ترویج (تبلیغات دهان به دهان و تذکرات شفاهی) و راهبرد توزیع (جلب مشارکت عمومی) است. اثربخشی این راهبرد ها تحت تأثیر عواملی مانند مدیریت ضعیف اماکن عمومی، خلأهای قانونی، باور به کم هزینه بودن وندالیسم و عوامل دموگرافیک است. در نتیجه ی کاهش رفتارهای وندالیستی ناشی از پیاده سازی صحیح راهبردهای چهارگانه ی مذکور، ضمن حفظ و پایداری محیط زیست، اعم از محیط پیرامونی و محیط های طبیعی و تاریخی، می توان انتظار داشت امنیت روانی و سرمایه ی اجتماعی نیز در جامعه بهبود یابد.
تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت شهروندی: ارزیابی تجربی نظریه ی سرمایه ی اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت شهروندی مؤلفه ی اصلی در رسیدن به اهداف توسعه ی مدیریت شهری است و فرایندی است که در آن افراد بی تجربه و معمولی یک اجتماع، قدرت اتخاذ تصمیم در زمینه ی امور معمولی اجتماع خود را تجربه و تمرین می کنند که عوامل بسیاری شدت و میزان آن را تعیین می کند. پژوهش حاضر با عنوان تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر بر مشارکت شهروندی: ارزیابی تجربی نظریه ی سرمایه ی اجتماعی، به بررسی تأثیر عواملی چون اعتماد به مردم، اعتماد به نهاد مدیریت شهری، عضویت در احزاب و انجمن های محلی و رسانه بر میزان مشارکت شهروندی و گرایش به مشارکت شهروندی پرداخته است. چهارچوب نظری پژوهش حاضر بر اساس نظریه ی سرمایه ی اجتماعی است. این پژوهش از نوع کاربردی و روش آن پیمایش است، ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است که پس از سنجش روایی و پایایی آن، بر طبق فرمول کوکران جمعیت نمونه 881 نفر از شهروندان مناطق 22 گانه ی تهران از طریق نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای تعیین و پس از گردآوری اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS و AMOS به تجزیه و تحلیل داده ها پرداخته شد. یافته های پژوهش نشان داد که سازه ی سرمایه ی اجتماعی به صورت مستقیم توانسته 59 درصد از تغییرات مشارکت شهروندی را تبیین و پیش بینی کند و پس از ورود عامل گرایش به مشارکت شهروندی درون مدل، این سازه به همراه تمام ابعاد خود و عامل گرایش به مشارکت، توانست 62 درصد از تغییرات مشارکت شهروندی را تبیین و پیش بینی کند که اعتماد به نهاد مدیریت شهری در مدل اول و عضویت در احزاب و انجمن های محلی در مدل دوم بیشترین تأثیر و رسانه کمترین تأثیر را در هر دو مدل در تبیین سازه ی سرمایه ی اجتماعی داشته است و در نهایت تحلیل یافته ها نشان از مشارکت متوسط رو به پایین شهروندان در امور شهر و محله دارد.
موانع توسعه ی اقتصادی سکونتگاه های غیررسمی شهر کرمان با استفاده از نظریه ی زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
33 - 64
حوزه های تخصصی:
موضوع این پژوهش موانع توسعه ی اقتصادی سکونتگاه های غیررسمی شهر کرمان و مسأله ی آن توسعه نیافتگی اقتصادی مناطق ذکر شده است. جامعه ی مورد مطالعه ی این پژوهش چهار سکونتگاه غیررسمی شهرک پدر، شهرک صنعتی، شهرک صیاد شیرازی و شهرک پشت بند مملکت بوده و روش انجام آن کیفی با رویکرد نظریه ی زمینه ای و استفاده از استراتژی مدل پارادایمی است. برای نمونه گیری در این پژوهش از روش هدفمند استفاده شده، تکنیک جمع آوری داده ها مصاحبه ی عمیق و در دو سطح ساختار نهادی و محلی انجام و تحلیل داده ها به روش مقایسه ای مداوم استروس و کوربین صورت پذیرفته است. تعداد مصاحبه ها در سطح محلی43، تعداد مفاهیم شکل گرفته 24و تعداد مقوله های ایجاد شده 10 مورد و در سطح ساختار نهادی نیز تعداد مصاحبه های صورت پذیرفته 17، تعداد مفاهیم شکل گرفته 7و تعداد مقوله های ایجاد شده 3 مورد است. در این بررسی به منظور قابل فهم کردن نتایج تحقیق برای خواننده و افزایش سطح یکنواختی و همسازی نتایج، در بحث روایی به اندیشه ی لینکلن و گوبا و در بحث پایایی به اندیشه های کرک و میلر رجوع گردیده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به تداوم شرایط علّی مربوط به پدیده ی توسعه نیافتگی اقتصادی سکونتگاه های غیررسمی، شرایط زمینه ای و مداخله های غیرتخصصی ساختار نهادی، راهبردهای اتخاذ شده توسط ساکنان سکونتگاه های غیررسمی شهر کرمان، منجر به پیامدهای مورد انتظار در سند بالادستی ابلاغی نشده و با وجود گذشت بیش از یک دهه از زمان تصویب سند ذکر شده، در مناطق مورد بررسی، بستر لازم برای تحقق فرآیند توسعه ی مشارکتی در راستای تحقق توسعه ی اقتصادی هموار نگردیده است.
بررسی رابطه بین مشارکت سیاسی و بیگانگی اجتماعی در بین شهروندان شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه مشارکت در بستر جامعه ای دموکراتیک و مدنی، صورتی نهادمند به خود گرفته و اندیشمندان توسعه، گسترش مشارکت سیاسی در میان توده ی مردم را یکی از وجوه نوسازی سیاسی تلقی می کنند. پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین مشارکت سیاسی و بیگانگی اجتماعی در بین شهروندان شهر تبریز انجام شده است. بیگانگی اجتماعی از سوی جامعه شناسان و روان شناسان اجتماعی برای توضیح صور آسیب شناختی مشارکت س یاسی و تبیین انفعال، ب ی میلی و بی علاقگی سیاسی مورد استفاده قرار گرفته است که جزء مسائل شهری و از پیامدهای شهرنشینی است. سؤالی که مطرح است این است که بین مشارکت سیاسی و بیگانگی اجتماعی در بین شهروندان تبریز رابطه وجود دارد؟ روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی و با ابزار پرسشنامه و جامعه ی آماری آن، شهروندان در سنین 18 سال به بالای تبریز است. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر و اطلاعات مورد نیاز از طریق شیوه ی نمونه گیری تصادفی خوشه ای جمع آوری گردیده است. اعتبار پرسشنامه از طریق اعتبار صوری و پایایی آن بر اساس آلفای کرونباخ محاسبه گردیده است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و برای آزمون فرضیه ها از تکنیک آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شده است. نتایج تجزیه و تحلیل آزمون فرضیه های تحقیق نشان داد که بین میزان مشارکت سیاسی و بیگانگی اجتماعی شهروندان رابطه ی معنا داری وجود ندارد. تنها دو مؤلفه احساس انزوای اجتماعی و احساس بی هنجاری در بین پنج مولفه بیگانگی اجتماعی دارای رابطه ی معنا دار ی با میزان مشارکت سیاسی است. بنابراین می توان نتیجه گرفت که مشارکت سیاسی چندان تحت تأثیر بیگانگی اجتماعی نبوده است.
نقش سرمایه ی اجتماعی در توسعه ی محله ای مطالعه ی تطبیقی: محله های نیار و سبلان، شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
166-198
حوزه های تخصصی:
طی دهه های اخیر رشد شتابان شهرنشینی، موجب بروز ناپایداری توسعه ی محلات شهری شده است. رویارویی با ریشه های این ناپایداری در مدیریت شهری، بدون مشارکت شهروندان و بهره گیری از سرمایه ی اجتماعی، امری دشوار است. هدف پژوهش، شناخت میزان تأثیرگذاری سرمایه ی اجتماعی بر توسعه ی محله ای است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها از روش پیمایشی (پرسشنامه ) استفاده شده است. از 21 نماگر در بُعد سرمایه ی اجتماعی و 15 معیار در بُعد توسعه ی محله ای برای سنجش روابط، استفاده شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از آزمون های آماری پیرسون، رگرسیون، تحلیل مسیر و T مستقل، در نرم افزار SPSS، استفاده شده است. جامعه ی آماری شامل ساکنان محل های نیار و سبلان در شهر اردبیل هستند. برای تعیین حجم نمونه از روش کوکردان و برای نمونه گیری از روش تصادفی سیستماتیک منظم، استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهند که در هر دو محله، بین سرمایه ی اجتماعی و توسعه ی محله ای رابطه ی قوی وجود دارد. از نظر شاخص های مشارکت، پیوند همسایگی، شبکه ی اجتماعی و کیفیت کالبدی بین دو محله، تفاوت معنادار است و از نظر میزان رضایتمندی عمومی، تفاوت معنا دار نیست. در پایان بر مبنای یافته های پژوهش، پیشنهادهایی ارایه شده است.
تحلیل کیفی واسطه گری در بازار مسکن شهر مشهد: رویکردی جامعه شناختی به پدیده ای اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به واکاوی تجربه ی زیسته و شناخت ادراک عاملان بازار مسکن از واسطه گری بنگاه داران در این بازار می پردازد. پژوهش حاضر از نظر هدف پژوهش اکتشافی، از لحاظ فرایند اجرای پژوهش کیفی و از نظر نتایج پژوهش، کاربردی و از جهت معیار زمان، مطالعه ای مقطعی (1396-1395) است. از تحلیل نظام مند مصاحبه ی عمیق با 19 نفر از فعالان حوزه ی بازار مسکن در مشهد به روش نظریه ی زمینه ای با رویکرد اشتراوس و کوربین، ابتدا 167 مقوله ی فرعی، پس از چند مرحله کدگذاری، 19 مقوله ی محوری و درنهایت براساس کدگذاری گزینشی پدیده ی مرکزی «مشاور املاک به مثابه ی واسطه ی اقناع گر» به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد پدیده ی مرکزی شناسایی شده تحت تأثیر مجموعه ای از شرایط زمینه ای شامل «تخصص زدایی از حرفه ی بنگاه داری» و «رونق یابی واسطه گری ها در حیات کلان شهری»، شرایط مداخله ای متشکل از «فقدان نظارت کافی توسط متولیان»، «تجربه ی زیسته ی بنگاه دار» و «فقدان شفافیت در اطلاعات بازار مسکن» و شرایط علّی شامل «فقدان سرمایه در نزد بنگاه دار»، «وابستگی اطلاعاتی کنشگران بازار مسکن به بنگاه دار»، «جایگاه تثبیت شده قانونی» و «دلال مسلکی» بوده است. بر پایه ی بخش دیگری از نتایج، عاملان اجتماعی مورد نظر (بنگاه داران)، راهبردهایی همچون «اشباع اطلاعاتی»، «انتقال نقش»، «جانبداری منفعت طلبانه»، «پنهان کاری هدفمند» و «به کارگیری روش های خلاقانه» اخذ می کنند که منجر به پیامدهایی شامل «بازاندیشی معطوف به منفعت» و «تأثیرگذاری اغواگرایانه بر بازار مسکن» می شود.
تنهایی در شهر: بررسی تجربه ی زیسته ی احساس تنهایی و ارتباط آن با میزان رضایت از زندگی در میان شهروندان بالغ شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
26 - 51
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین دغدغه ها و مسائل اجتماعی که با ظهور عصر مدرن در جامعه ی انسانی رواج یافته و توجه بسیاری از محققان حوزه ی علوم اجتماعی را به سوی خود جلب کرده است، دغدغه ی تنزل روابط اجتماعی و تضعیف نگران کننده پیوندها و نیز کاهش همبستگی اجتماعی است. بدین لحاظ هدف از مطالعه ی حاضر، بررسی تجربه ی زیسته ی احساس تنهایی و ارتباط آن با میزان رضایت از زندگی در میان شهروندان بالغ شهر تهران<strong> </strong>است. این پژوهش از روش پیمایش با رویکرد توصیفی از نوع همبستگی بهره برده و جامعه ی آماری موردبررسی کلیه ی شهروندان بالغ کلان شهر تهران بود که 524 نفر از آن ها با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای برای ارزیابی برگزیده شدند. ابزار گرداوری اطلاعات مقیاس کوتاه شده ی احساس تنهایی اجتماعی– عاطفی بزرگ سالان (SELSA-S) و مقیاس سنجش رضایت از زندگی باشد، از میزان احساس تنهایی آن ها کاسته می گردد و برعکس. از سوی دیگر، مردان، افراد مطلّقه و همسر فوت کرده (SWLS) است. نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل اطلاعات نشان دادند که 6/30 درصد از شهروندان در حد متوسط و 6/. درصد آن ها در سطح شدید احساس تنهایی را تجربه کرده اند. همچنین، میزان رضایت شهروندان تهرانی از زندگی شان در حد متوسط به بالا ارزیابی شد. یافته های استنباطی نیز نشان دادند که هراندازه میزان رضایت شهروندان از زندگی شان بیشترنسبت به زنان و افراد متأهل، بیشتر احساس تنهایی می کردند. سایر متغیرهای زمینه ای نظیر متغیر اصالت، قومیت، وضعیت سکونت، پایگاه اجتماعی- اقتصادی، سطح تحصیلات و سن هیچ ارتباط معناداری بااحساس تنهایی نداشتند.
تجربه ی طرد اجتماعی زنان در سکونتگاه های غیررسمی (مورد مطالعه: محله ی اسلام آباد تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲۷
91 - 122
حوزه های تخصصی:
سکونت گاه های غیر رسمی امروزه یکی از مهم ترین مسائل اجتماعی است. زنان در این مناطق طرد تشدید یافته ای را به لحاظ محرومیت و جنسیت تجربه می کنند. طرد اجتماعی به مفهوم گسست پیوندهای میان افراد و جامعه است. مطالعه ی طرد اجتماعی زنان ساکن در سکونت گاههای غیررسمی، می تواند موجب آشکار شدن ابعاد محرومیت و ارائه ی تصویر روشن تری از این مسأله گردد. هدف پژوهش حاضر مطالعه ی تجربه ی طرد اجتماعی زنان ساکن در سکونتگاه غیررسمی واقع در منطقه ی 2 تهران، با نام محله ی اسلام آباد است. این پژوهش از روش شناسی کیفی بهره برده و برای جمع آوری داده ها، از تکنیک مصاحبه ی نیمه ساختار یافته استفاده کرده است. شیوه ی نمونه گیری این تحقیق، نمونه گیری نظری است. تعداد 24 نفر در این پژوهش شرکت کردند. داده ها به شیوه ی تحلیل تماتیک مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج یافته ها نشان می دهد، اغلب زنان در این محله از داشتن روابط بین گروهی و فرامحلی محروم هستند. به سبب وجود سبک زندگی سنتی از داشتن مهارت و امکان اشتغال برخوردار نبوده و زیست وابسته ای را تجربه می کنند. همچنین آنان تجربه ی بسیار محدودی از رفت و آمد به سایر نقاط شهری را داشته، آشنایی کمی از تهران دارند. علاوه بر آن به سبب درونی کردن تصویر منفی از محله و داغ ننگ از سکونت در محله احساس شرمساری کرده و روابط خود را با بیرون از محله کاهش داده اند. این مسأله همچنین فرصت های ازدواج برای دختران را کاهش می دهد. تفاوت هایی در تجربه ی طرد اجتماعی دونسل از زنان در محله وجود دارد؛ زنان نسل دوم علاوه بر طرد از جامعه ی بزرگ تر، طرد ارادی از اجتماع محلی و احساس نابرابری را نیز تجربه می کنند.<br />
بررسی تفاوتهای جنسیتی در انزوای اجتماعی و عوامل مؤثر بر آن در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
131-165
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تفاوت های جنسیتی زنان و مردان در انزوای اجتماعی بوده و در پی تبیین عوامل مؤثر بر این تفاوت هاست. روش پژوهش به کار گرفته شده پیمایشی بوده و نمونه ی جامعه ی آماری شامل 300 نفر (181 نفر مرد، 119 نفر زن) از ساکن در شهر تهران، که 6 منطقه (مناطق 2، 6، 10، 14، 18، 22) با استفاده از نمونه گیری تصادفی طبقه ای و از هر منطقه 50 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات در این پژوهش از پرسشنامه ی استاندارد در قالب 27 گویه استفاده شد که اعتبار آن با استفاده از اعتبار صوری و اعتبار محتوایی و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفت. پس از استخراج نتایج پرسشنامه ها، با استفاده از نرم افزار SPSS، محاسبات آماری برای یافتن رابطه ها، تفاوت ها و تبیین میان متغیرها با استفاده از آزمون های همبستگی پیرسون، تحلیل واریانس دوطرفه، رگرسیون چند متغیره و آزمون T انجام گردید. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که جنسیت با برخی از مؤلفه های انزوای اجتماعی(تنوع در روابط و منابع حمایتی در روابط) رابطه ی معناداری داشته، ولی با شاخص کل انزوای اجتماعی که از مجموع این مؤلفه ها به دست آمده؛ رابطه ی معناداری نداشته است. همچنین وضعیت اشتغال، سطح تحصیلات، وضعیت تأهل (دانشجو بودن یا شاغل بودن، تحصیلات بالا و مجرد بودن) عوامل مؤثری بر کاهش انزوای اجتماعی بودند.