فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۱٬۳۶۷ مورد.
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
56 - 82
حوزه های تخصصی:
شبکه های اجتماعی مجازی نقش مهم و اساسی در چگونگی ادراک ما نسبت به دنیای پیرامون ایفا می کنند و با نمایش روابط حاکم بر زندگی شیوه جدید زندگی و اندیشیدن را برای مخاطبان خود به ارمغان آورده و بر سبک زندگی مخاطبان تاثیر گذارند. هدف از تحقیق حاضر بررسی نقش دیجیتالی شدن مصرف رسانه ای در سبک زندگی شهروندان تهرانی است. از لحاظ هدف، تحقیق حاضر از نوع کاربردی و از لحاظ روش گردآوری اطلاعات پیمایشی است. در این پژوهش از نظریه ساخت یابی گیدنز و نظریه استفاده و خشنودی کاتز به عنوان چارچوب نظری استفاده شد. جامعه آماری پژوهش مشتمل بر شهروندان ساکن شهر تهران در سال 1397 است و حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران معادل 420 نفر برآورد گردید که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از پرسشنامه محقق ساخته و برای تحلیل داده ها از نرم افزارSPSS استفاده شد. طبق نتایج توصیفی؛ به طور میانگین نیمی از پاسخگویان، روزی دو ساعت از شبکه های اجتماعی استفاده می کنند و اینستاگرام و تلگرام پرکاربردترین شبکه های اجتماعی هستند. نتایج استنباطی پژوهش نشان داد که بین سبک زندگی و دیجیتالی شدن مصرف رسانه ای، استفاده از شبکه اجتماعی مجازی، مدت عضویت و میزان وابستگی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج آزمون رگرسیون نیز نشان داد که استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی 50 درصد، مدت عضویت در شبکه های مجازی 22 درصد و میزان وابستگی به شبکه های مجازی 50 درصد از تغییرات گرایش پاسخگویان به سبک زندگی را پیش بینی می کند و بیشترین تاثیر مربوط به میزان استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی است.
تبیین وضعیت اعتماد اجتماعی در بین شهروندان شهرکاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
73 - 101
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی و تحلیل عوامل اجتماعی مؤثر بر میزان اعتماد در بین شهروندان شهر کاشان بوده است. شاکله ی اصلی چارچوب نظری پژوهش را نظریات گیدنز و پاتنام، زتومکا، دورکیم و وینهوون تشکیل می دهد، روش تحقیق از نوع پیمایشی و ابزار تحقیق، پرسشنامه است. جامعه آماری تحقیق، شامل شهروندان (18-64 ساله) شهر کاشان است که 373 نفر آنان به عنوان حجم نمونه انتخاب و پرسشنامه بین آن ها با روش نمونه گیری غیر احتمالی- سهمیه ای توزیع شده است. اعتبار تحقیق از نوع صوری و سازه و برای ارزیابی میزان انسجام درونی (روایی) گویه ها، از آزمون آلفای کرونباخ استفاده شده است.یافته ها نشان می دهند که میانگین اعتماد شهروندان (اعم از فردی و نهادی) کمتر از حد متوسط طیف مورد بررسی است. از طرفی سلامت اجتماعی، نشاط اجتماعی و دینداری با اعتماد اجتماعی دارای همبستگی مثبت است. میزان همبستگی متغیر اعتماد اجتماعی با سلامت اجتماعی 373/0، با نشاط اجتماعی 305/0، با دینداری 205/0 است. بر طبق نتایج رگرسیون، متغیرهای مستقل مورد مطالعه (16 درصد) از واریانس اعتماد اجتماعی را تبیین می کنند و در این بین سلامت اجتماعی با مقدار (270/0) دارای بیشترین تأثیر بر اعتماد اجتماعی است. بعد از سلامت اجتماعی، نشاط اجتماعی با مقدار 136/0 و دینداری با مقدار 117/0 قرار می گیرند.
آسیب شناسی پدیده کودکان کار شهر تهران با رویکرد فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
129 - 158
حوزه های تخصصی:
با آسیب شناسی پدیده کودکان کار و علل و پیامد های شکل گیری آن در شهر تهران با رویکرد فازی، راهکارهایی مطلوب برای مقابله با این پدیده ارائه شده است. در این راستا پژوهش حاضر با استفاده از روش تحلیل محتوا و داده کاوی، مؤلفه های ناظر بر علل و پیامدهای پیدایش کودکان کار و راهکارهای متناظر با آن ها را استخراج کرد. با کاربست روش دلفی فازی پرسشنامه ها تجزیه و تحلیل شدند. با مدل سه شاخگی راهکارها در شاخه های محتوا، ساختار و زمینه دسته بندی شدند. برای تعیین ارتباط میان مؤلفه های مورد اجماع نخبگان، روش تحلیل و توسعه گزینه استراتژیک (سودا) به کار گرفته شد. در نهایت با ادغام نقشه های خبرگان، مدل واحدی اتخاذ شد که شامل 45 مولفه و 57 راهکار است. طبق یافته ها، فقر عامل اصلی بروز و شیوع این پدیده است که عوامل ساختاری یا مسائل مرتبط با دولت و قانونگذاری با بیشترین اثرگذاری در حل مسائل کودکان خیابانی، می تواند منجر به کاهش فقر گردد. عوامل محتوایی در درجه دوم اهمیت قرار دارند. وجود راهکارهای متعدد در حوزه مسائل فرهنگی و دینی نیز از نکات قابل توجه می باشد.
بررسی رابطه آموزش شهروندی و توسعه پایدار شهری ( مطالعه موردی: شهر اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین و پیچیده ترین تحولات اجتماعی در نیم قرن اخیر، توسعه شهرنشینی و یکی از ضروری ترین عوامل همراه با توسعه شهرنشینی توجه به بحث توسعه پایدار شهری است. که این شکل از توسعه در عین برآورده کردن نیازهای فعلی، توان مداوم جوامع شهری نسل های آینده را نیز در ابعاد مختلف زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی تضمین می کند. از مولفه هایی که به توسعه پایدار شهری در تضمین این توانایی کمک می کند آموزش شهروندی است.بنابر این هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه آموزش شهروندی و توسعه پایدار شهری (اردبیل) است.چارچوب نظری و مدل نظری با استفاده از نظریه ی نظریه پردازانی از حوزه شهروندی همچون برایان. اس.ترنر، روسو، ماکیاولی، اسلر و استارکی و... ارائه شد. روش پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از لحاظ چگونگی جمع آوری اطلاعات، در زمره پژوهش های توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری، شهروندان شهر اردبیل و حجم نمونه براساس روش کوکران 384 نفر است. روش نمونه گیری، خوشه ای چندمرحله ای و روش تحلیل شامل آزمون همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری است. نتایج نشان می دهد که مدل پیشنهادی روابط بین متغیرهای از برازش قابل قبولی برخوردار بود همچنین بین آموزش شهروندی و شاخص های توسعه پایدار شهری رابطه مثبت و معنا داری وجود دارد.سطح معنی داری (p ) شاخص های فرهنگی و اجتماعی 01/0، اقتصادی و زیست محیطی 05/0 بود. جهت تاثیر بیشتر آموزش شهروندی بر توسعه پایدار شهری لازم است ابتدا بستر آموزش ( جامعیت و پویایی قانون، رفاه و تامین اجتماعی ) در جامعه فراهم شده سپس شرایط مداخله گر ( بی اعتمادی نهادی، عدم توسعه فرهنگی و ناکارآمدی آموزش رسمی) مرتفع گردد.
سنخ شناسی فضاهای ناامن شهری از نگاه زنان (مطالعه موردی: زنان 45-15 سال شهر جاسک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان نیمی از شهروندان هر جامعه و مشارکت اجتماعی آنان نقش بسزایی در توسعه جامعه دارد. در عین حال گاهی احساس ناامنی زنان در برخی فضاهای شهری، مانع از حضور اجتماعی آنان می گردد. بر همین اساس پژوهش کیفی حاضر با هدف بررسی فضاهای ناامن شهری از دیدگاه زنان صورت گرفته است که جامعه مورد مطالعه آن زنان 45-15 سال شهر جاسک بوده و تعداد 22 نفر نمونه به روش هدفمند انتخاب شده اند. ابزارهای گردآوری داده عبارت بودند از: مصاحبه عمیق، مشاهده مشارکتی و نقشه شهر که به منظور علامت گذاری فضاهای امن و ناامن شهری توسط افراد مورد مطالعه استفاده شده است. در نهایت داده ها به صورت متن پیاده سازی شده و به روش تحلیل تماتیک، تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که فضاهای ناامن شهری از نظر زنان شامل دو مقوله اصلی می باشد: 1)فضای ناامن اجتماعی(فضای خلوت، فضای جُرم خیز، فضای بزهکارانه، فضای بیگانه اجتماعی، فضای مردانه، فضای غالباً موتورسوار و فضای ناامن برساخته اجتماعی) و 2)فضای ناامن کالبدی(فضای تودرتو، فضای تاریک، فضای کاربری مردانه، فضای تک کاربری، فضای حاشیه شهر، فضای غالباً مسکونی، فضای فاقد دسترسی به حمل ونقل عمومی، فضای بیگانه کالبدی، فضای فرسوده وفضای آلوده). بنابراین به منظور تشویق زنان برای حضور در فضاهای عمومی شهری نه تنها برقراری «امنیت» در این فضاها اهمیت دارد بلکه آنچه مهم تر است، ایجاد «احساس امنیت» در زنان می باشد چرا که صرفاً برقراری امنیت، موجب ایجاد احساس امنیت در زنان نمی گردد بلکه مستلزم توجه موازی به امنیت اجتماعی و امنیت کالبدی است.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر احساس تعلق شهروندان به شهر مورد مطالعه: شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین شاخصه های ارتباط انسان با محیط، احساس تعلق به مکان است که در راستای تداوم حضور انسان در مکان نقش تعیین کننده ای دارد. هدف اصلی این مطالعه بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر احساس تعلق می باشد که براساس دیدگاه جامعه شناختی جیکوبز، بنیامین، لینچ، پاکزاد و... بررسی شده است. با استفاده از روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه300 نفر ازساکنان 18سال به بالا با بیش از ده سال سابقه سکونت در شهربندرعباس به روش نمونه گیری هدفمند و خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند. اطلاعات گردآوری شده از طریق نرم افزار SPSS و با بکارگیری روش های آماری نظیر توزیع فراوانی، تحلیل واریانس، همبستگی پیرسون و رگرسیون توصیف و تحلیل شد. طبق یافته های پژوهش میانگین احساس تعلق(27.85) درحد متوسط به بالا گزارش شده است، که عواملی همچون مدت اقامت، تحصیلات و منطقه مسکونی بر احساس تعلق آزمودنی ها اثرگذار بود. همچنین نتایج آزمون استنباطی نشان داد که بین تعاملات اجتماعی، امنیت اجتماعی، خدمات محله ای، تعاون و همکاری محله ای و مکان های خاطره ساز با احساس تعلق شهروندان رابطه قوی و معناداری وجوددارد؛ بدین معنا که با کاهش یا افزایش هریک از پارامترهای فوق، میزان احساس تعلق شهروندان نیز به همان نسبت تغییر می کند. نتایج آزمون رگرسیون مبین این است که متغیرهای ذکرشده(37درصد) از احساس تعلق شهروندان را تبیین می کنند؛ که به ترتیب مکان های شاخص، تعاملات اجتماعی و همچنین امنیت اجتماعی بیشترین میزان تبیین کنندگی را داشتند.
مدل کیفی اثر اجتماعی و روانی گردشگری مذهبی شهری بر شهروندان در فضاهای مذهبی شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵
130-158
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش اثراجتماعی و روانی گردشگری شهری با تاکید بر اماکن مذهبی بر شهروندان شهر شیراز است. بررسی کیفی مفاهیم پدیدار گشته در تجربه زائران شهر شیراز است. روش تحقیق، پژوهش حاضربا روش کیفی و با تکنیک مصاحبه نیمه ساختار است.جامعه زائران اماکن مقدس در شهر شیراز.روش نمونه گیری روش مبتنی برهدف وبا نمونه گیری در دسترس است. نمونه شامل 24 نفر زائر می باشد که به شیوه ای اشباع اطلاعات برآورد شده است. پژوهنده در ابتدا با استفاده از متن مصاحبه ها، مفاهیم اولیه را استخراج کرده سپس با به کارگیری سه مرحله رمزگذاریِ باز، محوری و انتخابی، 283 مفهوم، 67 مقوله فرعی و 7 مقوله اصلی را آشکار ساخته است. در مدل پاردایمی این مطالعه عناصر کدگذاری محوری مفهوم اصلی مکانی امن همگانی در شهر با کارکردهای فردی، اجتماعی متعددی برای شهروندان پدیدار شده. شهروندان در این مکان با انجام عبادت های دست جمعی انسجام شهروندی را تجربه می کنند و انجام مراسم و آداب زیارت نوعی مشارکت اجتماعی محسوب می شود که فرهنگ شهروندی را ارتقاء می دهد اثر معنوی زیارت بر فرد در نهایت رضایتمندی شهروندان، شهروندی تفاهمی وتعاملی و انسجام اجتماعی شهروندی را سبب می شود. به عبارتی اماکن مذهبی در بستر شهر شیراز به عنوان یک فضای امن همگانی در سطح شهر کارکردهای عمده ای داشته ازجمله فرهنگ شهروندی را ارتقاء می بخشد، موجب انقیاد شهروندی اخلاقی تعاملی و تفاهمی شده است.
برساخت های اجتماعی زنان از شیوه گذران اوقات فراغت در بستر مراکز تجاری- تفریحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم بهار ۱۳۹۹ شماره ۳۴
184-220
حوزه های تخصصی:
مفهوم شیوه گذران اوقات فراغت در بستر مراکز تجاری به مثابه سازه ای اجتماعی که در زمان های مختلف مدلول های متعددی داشته و شکل های مختلفی به خود گرفته و در جوامع مختلف استدلال های مختلفی را داشته است. در همین راستا این پژوهش با هدف برساخت های اجتماعی زنان از شیوه گذران اوقات فراغت در بستر مراکز تجاری به روش کیفی با استفاده از نظریه داده بنیاد انجام شده است. محققان برای رسیدن به این هدف به سراغ زنان و دختران حاضر در مراکز بزرگ تجاری و تفریحی رفتند که بنابر اظهار خودشان این مراکز پاتوق آنهاست و با در نظرگرفتن معیار اشباع نظری با 15 نفر از زنان و دختران مصاحبه نیم ساخت یافته به عمل آمد. اطلاعات حاصل شده با سه مرحله کدگذاری و نیز با استفاده از نظریه داده بنیاد (رویکرد کدگذاری استراوس) مورد تحلیل قرار گرفت و در قالب مدل پارادایمی ارائه شد. یافته های این پژوهش نشان داد که در مرحله کدگذاری باز، بیش از 216 مفهوم و گزاره معنادار استخراج و در مرحله بعد 187 مفاهیم متناظر از تعداد 216 گزاره های معنادار کلی موجود در متن مصاحبه ها استخراج شد. بخاطر ارتباط مفهومی گزاره ها با همدیگر در مرحله کدگذاری باز 17 خرده مقوله از مفاهیم متناظر بیرون کشیده شده است. در نهایت پس از بررسی دقیق تر و پیوند بین مفاهیم خرده مقولات، 6 مقوله محوری به دست آمد که این مقولات عبارت از: هژمونی فرهنگ مصرف، رخ نمایی طبقه بالای اقتصادی، پذیرش فرهنگ غرب، همسانی با سلبریتی ها، تاثیرات فضای مجازی و تغییر سبک زندگی هستند که با انتزاع بیشتر این مقولات در مرحله کدگذاری گزینشی، یک مقوله هسته ای به شرح «شیوه گذران اوقات فراغت زنان در مراکز تجاری به علت گسترش فرهنگ مصرف و فرهنگ غرب در بستر رخ نمایی طبقه بالای اقتصادی، با استراتژی همسانی با سلبریتی ها و تاثیرات فضای مجازی به تغییر سبک زندگی زنان شهر شیراز منجر شده است» ظاهر شد که می تواند تمامی مقولات دیگر را تحت پوشش قرار بدهد.
وضعیت توسعه اجتماعی در برنامه های توسعه ایران با تاکید برشاخص های اجتماعی توسعه پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
83 - 105
حوزه های تخصصی:
توسعه پایدار شهری متأثر از عوامل متعددی است که یکی از آن ها سیاست های کلان بالادستی ازجمله برنامه های توسعه 5 ساله کشور است. با توجه به انتقاداتی که به این برنامه ها وارد است در این مقاله این هدف دنبال می شود که اساساً چه مبانی نظری در پشت برنامه های توسعه در ایران وجود دارد که مانع از تحقق اهداف آن می گردد. برای دست یافتن به پاسخ این پرسش، در مقاله حاضر نظریه دولت در باب توسعه اجتماعی و پیامدهای آن برای توسعه شهری پایدار بررسی شده است. روش انجام پژوهش تحلیل محتواست و داده های موردنیاز به شیوه اسنادی جمع آوری شده است. جامعه آماری پژوهش را برنامه های چهارم تا ششم توسعه تشکیل می دهند و موادی از برنامه های مذکور به صورت تمام شماری به عنوان نمونه انتخاب شده اند که حاوی اشاراتی به توسعه اجتماعی بوده اند. نتایج بررسی نشان می دهند که توسعه اجتماعی در اندیشه دولتمردان کشور محدود به تأمین برخی از نیازهای اولیه است. همچنین مواد مندرج در این برنامه ها بسیاری از مؤلفه های اصلی توسعه پایدار شهری مانند مشارکت اجتماعی، تنوع فرهنگی و اقلیت ها و گروه های خاص را در بر نمی گیرند. مزید بر این موارد، کیفی بودن اکثر شاخص های توسعه اجتماعی امکان عملیاتی شدن اهداف و سپس ارزیابی عملکرد دولت را در خصوص میزان تحقق اهداف بیان شده سلب نموده است.
دلالت های معنایی خانه در میان ساکنین مسکن مهر: خانه به مثابه امری پروبلماتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۶
135 - 161
حوزه های تخصصی:
خانه یکی از مهم ترین فضاهای زندگی روزمره ی شهری برای ایجاد حس تعلق در آدمی و لذا منبع هویت بخشی است. در میان خانه هایی که در شهرها ساخته می شود، خانه های طرح مسکن مهر از موقعیتی ویژه برخوردار است و خانه ای درحاشیه، تلقی می گردد. هدف مطالعه ی حاضر، توصیف و تفسیر معنای خانه در میان ساکنین مسکن مهر است. بدین منظور با بکارگیری پارادایم تفسیری و روش کیفی به توصیف ساکنان مسکن مهر از خانه پرداخته شده است. جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختمند با 23 نفر از ساکنین مسکن مهر پرند در شهر تهران و فرآیند تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل تماتیک به شیوه ی گیبسون و براون انجام گرفته است. یافته های میدانی نشان از معنای پروبلماتیکِ خانه دارد؛ معنایی که ذیل چهار معضله ی اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و عمرانی برساخت می شود و معنای خانه را به نوعی سرپناهِ صرف و فاقد هویت، تقلیل داده است. در نهایت می توان گفت خانه های مهر برای ساکنین آن، حرکت از معضله ی نداشتنِ خانه به معضله ی داشتنِ خانه معنا شده است.
بکارگیری رویکرد ساختاری – تفسیری جهت طراحی مدل عوامل مؤثر بر خشونت خانگی علیه مردان در جوامع شهری (مطالعه موردی: مردان شهر زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
31 - 72
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی و درهم تنیدگی و فشردگی جمعیت دارای پیامدهای گسترده ای است که یکی از آنها افزایش خشونت خانوادگی است. در میان انواع خشونت های خانگی در جوامع شهری خشونت زنان علیه مردان را می توان یک پدیده نوظهور دانست که در گذشته به شکل خاص مورد توجه نبوده است. مطرح کردن این امر به دلیل ریشه های مردسالارانه ای که در جامعه وجود دارد با تعارضاتی همراه است که سبب شده اند این نوع خشونت در جامعه بصورت مسکوت باقی بماند. پژوهش حاضر با هدف بکارگیری رویکرد ساختاری – تفسیری جهت طراحی مدل عوامل مؤثر بر خشونت خانگی علیه مردان در جوامع شهری انجام گرفت. روش این پژوهش، ترکیبی و از نوع طرح متوالی- اکتشافی است. جامعه آماری پژوهش حاضر، صاحبنظران و کارشناسان حوزه خانواده می باشد که با استفاده از روش نمونه گیری غیرتصادفی هدفمند تعداد 25 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. با استفاده از ISM اقدام به طراحی مدل اولیه شد. بر اساس سطوح تعیین شده و ماتریس دستیابی نهایی و پس از تعیین روابط و سطح متغیرها می توان آ ن ها را به شکل مدلی ترسیم کرد. در پژوهش حاضر عوامل در سه سطح قرار گرفته اند. مشکلات معیشتی به عنوان ریشه و علت اصلی در سطح سوم مدل قرار گرفت. نتایج تحلیل Micmac نیز همسو با نتایج مدل ساختاری تفسیری بر اهمیت مشکلات معیشتی به عنوان ریشه خشونت خانگی بود. می توان نتیجه گرفت ریشه اصلی خشونت خانگی در مشکلات اقتصادی و معیشتی نهفته است که با حل آن، می توان به کاهش خشونت خانگی علیه مردان کمک کرد. کلید واژه ها : خشونت خانگی علیه مردان، مدل ISM، مردان ساکن شهر زنجان
منطق اجتماعی فضا در مسکن بومی قاجار اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال دهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۷
102 - 128
حوزه های تخصصی:
فرهنگ عاملی تاثیرگذار بر شکل رفتاری هر جامعه است؛ که نمود آن را می توان در پیکره بندی شهر و به دنبال آن در ساختار فضایی هر بنا مشاهده نمود. در این راستا بازخوانی الگوهای پیشین و تسری آن به فضای اجتماعی امروز می تواند نقش مهمی در تقویت هویت اجتماعی ایفا نماید. یکی از شیوه های این داده کاوی نحو فضاست که با کشف روابط ریاضی در ارتباطات فضایی می تواند معیاری برای سنجش و ارزیابی مطلوبیت فضا فراهم آورد. از سویی مسکن و سکونت به عنوان یکی از اساسی ترین نیاز های انسان و جامعه بشری به عنوان یکی از مهم ترین اشکال سازماندهی اجتماعی فضاست که با کمی تامل در مسکن امروز و مبانی پیوند آن با شهر، می توان دریافت پاسخ فراخوری به آن داده نشده و مفهوم آن به سرپناهی صرف تقلیل یافته است. در این پژوهش ضمن معرفی رویکرد اسپیس سینتکس، به تحلیل مفهوم عمق در مسکن بومی قاجار اصفهان پرداخته شده که ارتباط مستقیمی با قلمروهای فضایی، ترکیب و تعیین فضاهای خصوصی و عمومی، سلسله مراتب فضایی و محرمیت دارد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و در قالب قیاس تطبیقی می باشد؛ که برای کمی کردن آن از افزونه گرس هاپر و اسپیس سینتکس بهره گرفته شده است. نتایج به دست آمده حیاط را -به عنوان فضای واسط درون و بیرون در پیکره بندی شهری- به عنوان عمومی ترین فضا و دارای بیشترین ارتباط فضایی و فضاهای خدماتی (انبار، سرویس های بهداشتی، پلکان و راهروها) را با کمترین ارتباط و به عنوان خصوصی ترین فضاها معرفی می نماید. همچنین راهروها و مفصل های ارتباطی، به نسبت اتاق ها از میزان هم پیوندی و ارتباط بیشتر و عمق کمتری برخوردار می باشند. این در حالی است که ارزش عمق در فضای باز حیاط در دوران معاصر کاهش یافته است که نشان دهنده حذف سلسله مراتب فضایی دسترسی و محرمیت فضایی در ارتباط با فضای شهری می باشد.
کاربرد ماتریس لئوپولد ایرانی در تبیین اثرات اجتماعی– اقتصادی، فیزیکی پروژه ی گردشگری هزار و یک شهر (مطالعه ی موردی: پروژه هزار و یک شهر منطقه ی 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
185 - 218
حوزه های تخصصی:
گردشگری شهری از تحرک بالایی در تغییرات اجتماعی، فیزیکی، اقتصادی، سیاسی و محیطی جوامع میزبان برخوردار است. منطقه ی 22 شهر تهران از منظر شهری، از نقاط تازه تأسیس شهر به شمار رفته و از نظر طبیعی و انسانی، ظرفیت های بالایی برای توسعه دارد. میزان رشد و توسعه ی زیرساخت ها و خدمات گردشگری و همچنین ایجاد مجتمع های تفریحی و گردشگری در منطقه در سال های گذشته، رشد چشمگیری داشته است و پروژه ی هزار و یک شهر از پروژه های جدید در این منطقه به شمار می رود. با انجام هر پروژه ی گردشگری، اثرات مثبت و منفی ای بر روی عوامل محیطی و انسانی ایجاد می شود بنابراین شناسایی این پیامدها برای آینده ی فعالیّت های گردشگری منطقه بسیار ضروری است. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی- تحلیلی است. ابزار اصلی گردآوری داده های پژوهش برای منطقه ی مورد مطالعه کتابخانه ای و پیمایشی مبتنی بر پرسشنامه است که در بین جامعه کارشناسان تکمیل شد. نتایج نشان می دهد با توجه به عدم تأثیرات مخرب قابل توجه پروژه و سودمند بودن تأثیرات بیشتر پارامترها، ادامه ی این پروژه از نظر اجتماعی- اقتصادی کاملاً مورد تأیید است. همچنین به دلیل وجود پارامترهایی با تأثیرات مخرب بالا در پروژه، امکان تأیید کامل پروژه وجود ندارد و با توجه به نتایج ارزیابی ها، نیاز هست تا این پروژه از منظر شرایط فیزیکی با ارائه ی اصلاحات و گزینه های بهسازی ادامه پیدا کند.
بررسی جامعه شناختی عوامل بازدارنده ی فرهنگی مؤثر بر عدم توسعه ی پایدار شهری در کلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۳۳
83 - 111
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی جامعه شناختی عوامل بازدارنده ی فرهنگی مؤثر بر عدم توسعه ی پایدار شهری در کلانشهر اهواز صورت گرفته است. داده های این پژوهش با روش پیمایشی از نمونه ای با حجم 500 نفر جمع آوری شد که از جمعیت 331556 نفری سرپرستان خانوار ساکن در کلانشهر اهواز به شیوه ی نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند. متغیر وابسته (عدم توسعه ی پایدار شهری)، به دو شیوه ی نگرشی و عملکردی عملیاتی شد و رابطه ی آن با متغیرهای مستقل؛ شامل شیوه ی مدیریت، قوم گرایی، تقدیرگرایی، سنت گرایی و سطح آرمان ها؛ که برگرفته از نظریات جامعه شناسان مکتب تکاملی توسعه و مکتب نوسازی توسعه است؛ فرضیه سازی و آزمون شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش، پرسشنامه است که پایایی آن از طریق ضریب آلفای کرونباخ و اعتبار آن از طریق اعتبار صوری برآورد و داده های به دست آمده نیز، با استفاده از نرم افزار SPSS در دو سطح توصیفی و استنباطی تجزیه و تحلیل شد. تجزیه و تحلیل یافته ها فرضیات پژوهش را تأیید کرد و تنها متغیر سنت گرایی مبتنی بر نگرش مورد تأیید واقع نشد. نتایج پژوهش نشان داد که معادله ی پیش بینی میزان عدم توسعه ی پایدار شهری، 6/33 درصد از واریانس متغیر وابسته را پیش بینی می کند. نتایج حاصل از تحلیل مسیر چندمتغیره نیز گویای آن بود که متغیرهای سطح آرمان ها، قوم گرایی و سنت گرایی به صورت مستقیم و متغیرهای تقدیرگرایی، قوم گرایی و سنت گرایی به صورت غیرمستقیم، به ترتیب بیشترین تأثیر را بر عدم توسعه ی پایدار شهری دارند.
الگوپذیری از شبکه های اجتماعی در جوامع شهری با تأکید بر شبکه های اجتماعی مجازی (مطالعه ی موردی: جوانان شهر اراک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
55 - 88
حوزه های تخصصی:
فضای مجازی فضایی است که تأثیرات آن بر زندگی همواره مورد توجه و سؤال بوده است و امروزه به دلیل گستردگی بیش از حد آن حساسیت های فراوانی را ایجاد کرده است از این رو در این پژوهش در تلاش بودیم تا با روش پیمایشی به بررسی الگوپذیری از شبکه های اجتماعی در جوامع شهری با تأکید بر شبکه های اجتماعی مجازی در بین جوانان شهر اراک بپردازیم. بر این اساس با توجه به جامعه ی آماری حجم نمونه با استفاده از جدول مورگان و در نظر گرفتن اعتبار و ضریب متناسب آلفای کرونباخ، تعداد 384 پرسشنامه بین جوانان شهر اراک توزیع نموده تا به بررسی این فرضیه که "آیا رابطه ی معناداری بین استفاده از شبکه های اجتماعی در جوامع شهری با تأکید بر شبکه های اجتماعی مجازی با الگوپذیری جوانان وجود دارد؟ بپردازد. که نتایج پژوهش نشان داد استفاده از شبکه های اجتماعی مجازی بر متغیرهای (اوقات فراغت، سبک زندگی، ارتباطات عاطفی خانوادگی، هویت اجتماعی، سلامت اجتماعی) تأثیرگذار بوده و رابطه ی معناداری بین آنها وجود دارد.
بررسی ارتباط سرمایه ی اجتماعی با توسعه ی پایدار شهری (مطالعه ی موردی: استان مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
89 - 124
حوزه های تخصصی:
در این مقاله درصدد بررسی ارتباط سرمایه ی اجتماعی با توسعه ی پایدار شهری در میان جمعیت شهری بالای ۲۰ سال استان مازندران هستیم. برای بررسی ارتباط این دو متغیر از نظریه های پاتنام، فوکویاما، میسرا، انشتاین و دریسکل استفاده گردیده است. داده های مورد نیاز با استفاده از روش پیمایش و ابزار پرسش نامه از میان نمونه ی آماری 400 نفری جمع آوری و با کاربرد دو نرم افزار SPSS و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های توصیفی تحقیق نشان داد که وضعیت شاخص سرمایه ی اجتماعی و تمامی متغیرهایش (آگاهی اجتماعی، اعتماد اجتماعی، هنجارهای تعمیم یافته، مشارکت اجتماعی و انسجام اجتماعی) و شاخص توسعه ی پایدار شهری و تمامی ابعادش (پایداری اقتصادی، پایداری اجتماعی، پایداری زیست محیطی، پایداری کالبدی و پایداری نهادی) در سطح پایین تر از متوسط قرار داشتند. یافته های تبیینی تحقیق نشان داد که سرمایه ی اجتماعی و تمامی متغیرهایش، ارتباط و تأثیر مستقیم قوی و معناداری بر روی توسعه ی پایدار شهری داشته اند. در ضریب همبستگی پیرسون ارتباط سرمایه ی اجتماعی و کلیه ی متغیرهایش با توسعه ی پایدار شهری معنادار شدند. در تحلیل رگرسیون چند متغیره، مدل رگرسیونی تحقیق و تأثیرات تمامی متغیرهای سرمایه ی اجتماعی(به غیر از متغیر هنجارهای تعمیم یافته) معنادار شدند که بیشترین تأثیرات مستقیم را براساس ضریب Beta به ترتیب متغیرهای اعتماد اجتماعی و مشارکت اجتماعی بر روی توسعه ی پایدار شهری داشته اند. همچنین براساس نتایج روش مدل سازی معادلات ساختاری، مدل نظری تحقیق بر مبنای شاخص های مختلف مانند CMIN/DF، RMSEA، NFI، CFI، PCFI و ... از برازش قابل قبولی برخوردار بود. نتایج یافته های این تحقیق تأیید کننده ی پیشینه ی تجربی و چارچوب نظری تحقیق بوده است که مشخص ساخت هرچه میزان سرمایه ی اجتماعی و کلیه ی متغیرهایش افزایش یابد، منجر به بهبود و ارتقاء ابعاد و مؤلفه های توسعه ی پایدار شهری می گردد.
بررسی عوامل سیاسی- اجتماعی مؤثر در همگرایی های قومی (مطالعه ی موردی: قومیت های شهرستان ارومیه )(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
125 - 150
حوزه های تخصصی:
گروه های قومی هر جامعه، جایگاه مهمی در اتحاد ملی دارند و اگر به چالش کشیده شوند، امنیت ملی را به خطر می اندازند. در عصر حاضر نیز موضوع قومیت ها یکی از الزامات توسعه در جمهوری اسلامی ایران است و خوشبختانه بعد از انقلاب اسلامی، همگرایی قومیت ها در راستای اتحاد ملی حرکت کرده است. برای روشن شدن همگرایی قومیت ها در این پژوهش عوامل سیاسی و اجتماعی مؤثر در همگرایی های قومی، با تکیه بر تأثیرگذاری عوامل سیاسی اجتماعی بررسی شده است. مطالعه ی موردی، قومیت های مختلف شهرستان ارومیه در مقایسه با کل کشور هستند، روش شناسی تحقیق، کیفی بوده و از نظریه ی زمینه ای به عنوان روش اجرای عملیات پژوهش استفاده شده است. داده های کیفی پژوهش با استفاده از تکنیک مصاحبه ی عمیق گردآوری شد و برای ارائه ی نظریه ی نهایی از استراتژی نظریه ی زمینه ای استفاده گردید. بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نیز با در نظر گرفتن معیار اشباع نظری، با تعداد 15 نفر از جامعه ی مورد مطالعه، مصاحبه ی عمیق انجام شد. یافته های به دست آمده در 63 مفهوم دسته بندی گردید و از میان این مفاهیم، 5 مقوله ی اصلی: ناسیونالیسم و تاریخ مشترک، دین مشترک، امنیت و امیدواری به دست آمد. مقوله ی هسته ای این پژوهش مفهوم «امنیت» است که سایر مقولات اصلی را دربر می گیرد. نتایج تحقیق نشان داد، قومیت های شهرستان ارومیه در سایه ی امنیت اجتماعی- سیاسی، همگرایی را بر واگرایی ترجیح داده اند.
بررسی رابطه بین برنامه ریزی توسعه محله ای و کیفیت زندگی در شهر مهریز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
25 - 54
حوزه های تخصصی:
هر کشوری برای رسیدن به توسعه باید برای ارتقای زندگی ساکنانش برنامه ریزی نماید. یکی از زمینه هایی که می توان در برنامه ریزی ها به آن توجه نمود محلات است. هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه ی برنامه ریزی توسعه محله ای و کیفیت زندگی در بین شهروندان است که برای رسیدن به اهداف پژوهش از تلفیق نظریه ی کنش متقابل نمادین وکارکردگرایی ساختاری استفاده شده است. روش مورد استفاده در این تحقیق از نوع پیمایشی است، داده ها با ابزار پرسشنامه و با استفاده از شیوه ی نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای از 385 نفر از شهروندان ساکن در شهر مهریز گردآوری شده است. اعتبار ابزار به روش اعتبار محتوا و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. داده ها به کمک نرم افزارهای SPSS و AMOS تحلیل شدند. یافته های تحقیق گویای آن است که بین میزان برنامه ریزی توسعه ی محله ای و کیفیت زندگی و ابعاد آن رابطه ی مستقیم و معنا داری وجود داشت. مدل معادله ی ساختاری نشان داد متغیر برنامه ریزی توسعه ی محله ای 24 درصد از واریانس متغیر کیفیت زندگی را تبیین می کند و شاخص های برازش نیز نشانگر مطلوبیت مدل بود.
جامعه شناسی مصرف فرهنگی موسیقی درکلان شهرتهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله که برگرفته از پژوهش (کمی و کیفی) است به شرایط تقویت و ممانعت مصرف موسیقی مورد نیاز مردم کلان شهر تهران می پردازد. نتایج نشان می دهند که مسأله ی عادت واره و سبک زندگی، مهمترین زمینه های تحلیلی در مسائل شهری کلان شهر تهران به شمار می روند. دو نوع موسیقی سنتی و پاپ و انواع مختلف آن در جامعه ی ایران رواج دارد به طوری که 44.4 درصد به موسیقی سنتی و بقیه به موسیقی پاپ و انواع مختلف آن گرایش دارند. صدا و سیما به عنوان مهم ترین ج ریان تأثیرگذار در اط لاع رسانی، در زم ینه ی موسیقی اطلاع رسانی نمی کند. عمده ترین جریان های بحران زا در نشر موسیقی مربوط به مسائل فرهنگی و سبک زندگی مردم است که ناشی از فرهنگ مصرفی نسل امروز است. اکثریت افراد با موسیقی تلفیقی موافق هستند که این رقم برابر با 60 درصد است. باری، حاص ل شیوه ی زندگی جدید که به نوعی تلفیق زندگی سنتی و مدرن است؛ موسیقی نیز از این پدیده مستثنا نیست. دلیل کم شدن مخاطبان موسیقی سنتی، بی تفاوتی مردم به فرهنگ بومی است و این گرایشی است که در فکر و گرایش های نس ل ج اری شهر ایجاد شده است. در تح لیل مس أله باید به دلایلی چون س طحی نگری، عدم تفکر در نوع موسیقی، نقش تفاوت نسلی و تفاوت در طبقه ی اجتماعی توجه کرد.
بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت (مورد مطالعه: شهروندان سی سال و بالاتر شهر مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جامعه شناختی شهری سال نهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۲
85 - 114
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل اجتماعی مرتبط با سلامت شهروندان سی سال و بالاتر شهر مشهد انجام گرفته است. در چارچوب نظری از نظریه های پارسونز، کییز، رویکرد شبکه، پاتنام، کاواچی و برکمن، هنس، کورکیلا، مک اینتوش و اسپیلکا برای گزینش متغیرهای مورد بررسی استفاده و تئوری ترکیبی ساخته شده است. در این پژوهش که به روش پیمایش انجام گرفته است، 384 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و با کمک ابزار پرسشنامه بررسی شدند. یافته های تحقیق نشان داد که میزان سلامت شهروندان در حد متوسط رو به بالا و بالاترین مقدار میانگین مربوط به بعد جسمانی (فیزیکی) بوده است. همچنین بین متغیرهای سرمایه ی اجتماعی، رضایت از زندگی، حمایت اجتماعی و دینداری با سلامت رابطه ی مستقیم و معنادار و بین متغیر انزوای اجتماعی و سلامت نیز رابطه ی معکوس و معناداری وجود داشت. تحلیل مدل رگرسیونی نشان داد متغیرهای بررسی شده حدود 51 درصد از تغییرات سلامت را تبیین می کند. نتایج تحلیل مسیر نشان داد متغیر سرمایه ی اجتماعی بیشترین اثر مستقیم و متغیر دینداری، بیشترین تأثیر غیرمستقیم و متغیر رضایت از زندگی بیشترین سهم را در تبیین متغیر سلامت داشته اند.