مهسا صادقی نژاد

مهسا صادقی نژاد

مدرک تحصیلی: کارشناس ارشد پژوهش علوم اجتماعی دانشگاه فردوسی مشهد

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

عوامل تعیین کننده همکاری علمی بین المللی: مروری نظام مند بر شواهد تجربی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همکاری علمی بین المللی مجاورت مرور نظام مند

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۳ تعداد دانلود : ۱۲۵
هدف: این مطالعه به دنبال شناسایی پرکاربردترین شاخص هایی که تاکنون برای سنجش عوامل مؤثر بر همکاری علمی بین کشورها مطرح شده و تعیین مهم ترین شاخص ها از حیث تأثیرگذاری بر همکاری علمی بین المللی است.روش پژوهش: به دلیل انباشت پژوهش های تجربی در زمینه عوامل تعیین کننده همکاری علمی بین المللی که مشتمل بر انبوهی از متغیرهای پیش بین و گاه توأم با نتایج متناقض هستند از روش مرور نظام مند مبتنی بر شواهد تجربی استفاده شد. مطابق با پروتکل پریزما، 20 مطالعه جهت مرور یافته ها انتخاب شد. برای دستیابی به هدف اول، فراوانی کاربرد شاخص ها در مطالعات گوناگون بررسی شد و برای دستیابی به هدف دوم، شاخص ها دارای اثر غالب بر مبنای تکنیک شمارش آراء شناسایی شدند.   یافته ها: مرور شواهد تجربی حاکی از آن است که فاصله جغرافیایی (در بعد فیزیکی)، عضویت در سازمان های بین دولتی (در بعد سیاسی)، اندازه اقتصادی، توسعه اقتصادی و حجم روابط تجاری (در بعد اقتصادی)، مشابهت اجتماعی (در بعد اجتماعی)، زبان رسمی مشترک و روابط استعماری (در بعد فرهنگی)، تعداد مقالات، فاصله تخصصی و تبادل دانشجوی بین الملل (در بعد علمی و فناورانه) مهم ترین تعیین کننده های همکاری علمی بین المللی محسوب می شوند. شاخص های فوق (به استثنای حجم روابط تجاری، روابط استعماری، فاصله تخصصی و تبادل دانشجوی بین الملل) پرکاربردترین شاخص ها در ابعاد مذکور نیز هستند.نتیجه گیری: بنابر مطالعات مرور شده، عوامل شناسایی شده تأثیر انکارناپذیری بر همکاری علمی کشورها دارند. در نتیجه، نباید در طراحی سیستم های پژوهشی ملّی مورد غفلت قرار گیرند. علاوه بر این، پژوهش حاضر با برشمردن خلاءهای پژوهشی موجود در این زمینه اظهار می دارد که دستیابی به درک جامع تری از این عوامل، مستلزم مطالعات میان رشته ای توسط محققان حوزه های علم اطلاعات و دانش شناسی، جامعه شناسی و علوم سیاسی است.     
۲.

شناسایی مسیرهای علّی منتهی به موقعیت پیرامونی در نظام جهانی علم (یک تحلیل تطبیقی کیفی با رویکرد مجموعه های فازی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام جهانی علم همکاری علمی بین المللی موقعیت پیرامونی مجموعه فازی مسیر علّی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۹۵
اهداف: چهار هدف اصلی مطالعه حاضر عبارتند از: 1- شناسایی موقعیت کشورها در نظام جهانی علم؛ 2- شناسایی شروط لازم برای قرار گرفتن در موقعیت پیرامونی؛ 3- شناسایی مسیرهای علی منتهی به موقعیت پیرامونی؛ 4- توصیف شیوه های بهبود موقعیت پیرامونی. روش مطالعه: پژوهش مبتنی بر دو روش تحلیل شبکه و تحلیل تطبیقی کیفی با رویکرد مجموعه های فازی بود. داده های ثانویه برمبنای مدل نظری پژوهش از پایگاه های داده بین المللی و مجموعه داده های متعدد برای بازه 2017-2002 گردآوری شدند. تعداد مشاهدات سال - کشور برابر با 2644 بود. یافته ها: تحلیل موقعیت کشورها در نظام جهانی علم حاکی از اینکه در سال 2002، حدود 82 درصد کشورها در موقعیت پیرامونی نظام جهانی علم قرار داشتند که از این میزان فقط 7 درصد در فاصله زمانی مورد بررسی به موقعیت نیمه پیرامونی ارتقا یافتند. تحلیل شروط لازم نشان داد که دو شرط ارزش صادرات اندک و تبادل ضعیف دانشجوی بین الملل لازمه قرار گرفتن در موقعیت پیرامونی هستند، اما هیچ کدام به تنهایی به موقعیت پیرامونی نمی انجامند. سایر شروط عبارت بودند از: لیبرال دموکراسی، کارایی حکومت، توسعه انسانی، مشابهت اجتماعی، زبان انگلیسی و وابستگی به روابط استعماری. یافته های تحلیل کافی بیانگر اینکه ترکیب ارزش صادرات اندک و تبادل ضعیف دانشجوی بین الملل به موقعیت پیرامونی در نظام جهانی علم منتهی می شود. ترسیم فضای فاز کشورهای ارتقایافته نشان داد که افزایش ارزش صادرات در سنگاپور، افزایش تبادل دانشجوی بین الملل در ایران، آفریقای جنوبی، ترکیه، عربستان سعودی و کلمبیا و افزایش هر دو در رومانی به بهبود موقعیت این کشورها در نظام جهانی علم کمک نموده است. نتیجه گیری: تغییر موقعیت پیرامونی به نیمه پیرامونی غالباً مقارن با یک تغییر کیفی در نظام اجتماعی است که این تغییر کیفی خود محصول تغییر عناصری از خرده نظام های اقتصادی یا اجتماعی یا هر دو است.
۳.

مجاورت و همکاری علمی: کاربرد مدل جاذبه در شناسایی تأثیر ابعاد مجاورت بر همکاری علمی بین المللی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همکاری علمی بین المللی شبکه هم تألیفی ابعاد مجاورت چهارچوب فاصله CAGE مدل جاذبه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۱۱۱
کشورها در ابعاد فیزیکی، سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و علمی مجاور یا مخالف هم هستند. مجاورت یا فاصله بین کشورها از حیث ابعاد شش گانه مذکور می تواند باعث یا مانع همکاری علمی قوی بین آن ها شود. اهداف پژوهش حاضر در درجه اول شناسایی ابعادی است که شدت همکاری های علمی بین المللی را بهتر تبیین می کنند و در درجه دوم، بررسی نوسانات شدت تأثیر هر بعد در خلال زمان است. در راستای اهداف پژوهش و برمبنای تلفیق ادبیات مجاورت با چهارچوب فاصله CAGE، عوامل تعیین کننده همکاری علمی بین المللی استخراج شدند. جامعه آماری پژوهش عبارت بود از 167 کشور مستقل در فاصله سال های 2017-2002. در این پژوهش، شبکه روابط هم تألیفی بین کشورها به عنوان شاخص همکاری علمی بین المللی درنظرگرفته شد. به منظور تبیین شدت روابط هم تألیفی براساس ابعاد شش گانه مجاورت از مدل جاذبه پانل استفاده شد. مدل جاذبه قادر به شناسایی عواملی است که کشورها را به سمت همکاری علمی قوی با هم جذب می کنند. کاربرد این مدل نشان داد که شدت همکاری های علمی بین المللی رابطه مستقیم با مجاورت و رابطه معکوس با فاصله بین کشورها در ابعاد مختلف دارد. یافته های حاصل از مقایسه قدرت تبیین ابعاد شش گانه مجاورت حاکی از قدرت تبیین بالای بعد مجاورت اجتماعی نسبت به سایر ابعاد بود. با این وجود، یافته های بهبود مدل نشان داد که حضور هم زمان ابعاد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی مجاورت نیز قدرت تبیینی نزدیک به قدرت تبیین بعد مجاورت اجتماعی دارند. بررسی نوسانات شدت تأثیر ابعاد مجاورت بر همکاری های علمی بین المللی در طول زمان نشان دهنده افزایش معنادار تأثیر مجاورت در ابعاد اقتصادی، اجتماعی و علمی، زبان مشترک در بعد فرهنگی و همکاری های درون منطقه ای و همکاری بین کشورهای همسایه در بعد فیزیکی است. این در حالی است که تأثیر فاصله جغرافیایی در بعد فیزیکی، روابط استعماری در بعد سیاسی و اشتراکات دینی و قومی در بعد فرهنگی کاهش معناداری یافته است. تنها در بعد سیاسی مجاورت است که تأثیر اکثر عوامل مقطعی (مانند: اختلاف بین طرفین همکاری از حیث درجه تحقق حکومت لیبرال دموکراسی، فاصله از حیث میزان کارایی حکومت های طرفین همکاری و اعمال تحریم علیه طرف مقابل) و بعضاً ثابت است (مانند: عضویت طرفین همکاری در پیمان های بین المللی مشترک). 
۴.

پیش بینی روند همکاری های علمی ایران در پرتو پیوستن به معاهدات بین المللی: شبیه سازی سناریوهای محتمل با رویکرد مدل سازی عامل محور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همکاری علمی معاهده بین المللی شبیه سازی مدلسازی عامل محور ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰ تعداد دانلود : ۷۱
طی دو دهه اخیر، برخی از معاهدات بین المللی نقش تعیین کننده ای در تسهیل همکاری علمی بین کشورهای عضو ایفا نموده اند. به همین جهت، مطالعه حاضر درصدد پیش بینی اثر عضویت ایران در این نوع از معاهدات بر سه مورد است: اول، میزان همکاری علمی ایران با اعضای هر معاهده؛ دوم، میزان کل همکاری های علمی بین المللی ایران؛ سوم، میزان وابستگی ایران به همکاری علمی با آمریکا به عنوان کلیدی ترین کنشگر شبکه همکاری علمی بین المللی. براساس پیشینه پژوهش، معاهداتی که تأثیر معناداری بر روابط همکاری علمی بین کشورها دارند عبارت اند از: جی هفت، جی بیست، اتحادیه اروپا، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، اوپک، اَپک و بریکس. این مطالعه مبتنی بر روش شبیه سازی (با رویکرد مدلسازی عامل محور) است. از این روش برای شبیه سازی شبکه همکاری های علمی بین کشورهای مستقل دارای بیش از یک میلیون نفر جمعیت در بازه 2042-2023 استفاده شد. داده های ثانویه موردنیاز برای شبیه سازی از پایگاه وب آو ساینس و پایگاه داده سازمان ملل گردآوری شد. فرضیات مرتبط با سناریوهای محتمل برمبنای مدل آماری تفاوت در تفاوت آزمون شدند. کلیه محاسبات اعم از شبیه سازی شبکه و آزمون فرضیات در محیط نرم افزار R انجام شد. یافته های پژوهش نشان داد که پیوستن ایران به جی بیست، سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و اَپک سبب افزایش معنادار همکاری علمی ایران با اعضای هرکدام از این معاهدات خواهد شد. اما عضویت در بریکس تأثیر معناداری بر همکاری ایران با اعضای این معاهده ندارد. همچنین، پیوستن ایران به هرکدام از این چهار معاهده موجب افزایش معنادار میزان کل همکاری های علمی بین المللی ایران خواهد شد. با این وجود، میزان افزایش حاصل در سناریوی جی بیست بیشتر و در سناریوی بریکس کمتر از سایر معاهدات است. درعین حال، عضویت ایران در جی بیست و بریکس منجربه افزایش معنادار وابستگی ایران به همکاری علمی با آمریکا خواهد شد. در مقابل، عضویت ایران در سازمان همکاری و توسعه اقتصادی و اَپک نقش بارزی در کاهش وابستگی ایران به همکاری علمی با آمریکا خواهد داشت. مزیت دیگر عضویت ایران در سازمان همکاری و توسعه اقتصادی، تقویت همکاری هایش با دو مورد از کنشگران کلیدی اروپا (فرانسه و ایتالیا) است. از مزایای فرعی پیوستن ایران به اَپک نیز افزایش معنادار همکاری های علمی ایران با کنشگر کلیدی شرق آسیا (چین) است. نتایج حاکی از اینکه پیوستن ایران به اَپک و سازمان همکاری و توسعه اقتصادی هم به افزایش رؤیت پذیری آن در شبکه همکاری علمی بین المللی و هم به کاهش وابستگی اش به همکاری علمی با آمریکا کمک خواهد نمود.
۵.

بررسی تحولات امید زندگی بیکاری در استان های ایران طی سال های 1395-1385(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سن اشتغال بیکار جدول بقا امید زندگی بیکاری طول دوره بیکاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۰ تعداد دانلود : ۴۳۱
متوسط طول دوره بیکاری نسبت به نرخ بیکاری از اهمیت بیشتری برخوردار است؛ چراکه طول دوره بیکاری معیاری پویا و نرخ بیکاری معیاری ایستاست. هدف اصلی مقاله حاضر نیز تعیین طول دوره بیکاری برای بیکاران 39-20 ساله ایران به تفکیک سن، جنس و استان محل سکونت در سال های 1385، 1390 و 1395 است. پژوهش از نوع نسلی مقطعی است و از داده های سرشماری های عمومی نفوس و مسکن استفاده شده است. تکنیک تحلیل داده، محاسبه امید زندگی بیکاری با استفاده از جدول بقا بود که با نرم افزار R.v.3.2.3 انجام شد. طبق یافته ها، شش الگو برای توضیح تحولات امید زندگی بیکاری در استان های کشور شناسایی شد: 1. الگوی افزایش دائم امید زندگی بیکاری؛ 2. الگوی افزایش موقت امید زندگی بیکاری؛ 3. الگوی افزایش ناگهانی امید زندگی بیکاری؛ 4. الگوی تثبیت امید زندگی بیکاری؛ 5. الگوی کاهش دائم امید زندگی بیکاری؛ 6. الگوی کاهش موقت امید زندگی بیکاری. الگوهای اول، سوم و ششم حاکی از به تأخیر افتادن سن اشتغال جمعیت 25-20 ساله اکثر استان های ایران طی دوره 1395-1385 هستند. نتایج نشان داد جمعیت 20 ساله استان های کرمانشاه، کهگیلویه و بویراحمد و لرستان طولانی ترین دوره های انتظار برای شاغل شدن و جمعیت 20 ساله استان های یزد، سمنان و خراسان رضوی کوتاه ترین دوره های انتظار برای شاغل شدن را تجربه می نمایند.  
۶.

جستجوی اطلاعات شغلی در یک شبکه همکاری علمی؛ یک نمونه از تحلیل پویایی های شبکه اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: همکاری علمی اطلاعات شغلی تحلیل شبکه اجتماعی انواع شبکه پویایی های شبکه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۹ تعداد دانلود : ۶۰۸
شبکه های همکاری علمی فرصتی مهیا می سازند تا اعضا با ارائه مهارت از فرصت های شغلی مرتبط مطلع گردند. مسأله اصلی شرایطی است که تحت آن اطلاعات مربوط به فرصت های شغلی منتشر می شود. پژوهش حاضر با هدف شناسایی آن دسته از پویایی های شبکه همکاری علمی که سبب دسترسی به اطلاعات شغلی می گردد، انجام شده و ازحیث نظریه، روش و تکنیک مبتنی بر رویکرد تحلیل شبکه اجتماعی است. شبکه موردمطالعه شامل کلیه دانشجویان تحصیلات تکمیلی رشته جامعه شناسی دانشگاه فردوسی مشهد (60 نفر) است. داده ها از نوع رابطه ای- طولی بوده و بوسیله پرسشنامه مولّدنام، گردآوری و با تکنیک مدل سازی تصادفی کنشگرگرا در نرم افزار R تحلیل شدند. نتایج نشان می دهد شبکه ازنظر دسترسی به اطلاعات شغلی مشابه شبکه بدون مقیاس است؛ افرادی که تخصصشان را بیشتر منتشر می سازند، هم از اطلاعات شغلی بیشتری برخوردار می شوند (اثر همکاران کنشگر)، و هم اطلاعات شغلی بیشتری را منتشر  (اثر کنشگر). مزیت اطلاع رسانی در این شبکه آنست که اطلاع رسانان متقابلاً اطلاعات شغلی دریافت می کنند (اثر دوسویگی پیوندها). افرادی که از ابتدا درمعرض اطلاعات شغلی قرار دارند درخلال زمان نیز اطلاعات شغلی بیشتری دریافت می نمایند (اثر مرکزیت درجه ورودی). اثر دسترسی به اطلاعات شغلی بواسطه 2 همکار نیز در این شبکه معنادار است (اثر واسطه ها).
۷.

مرور انتقادی نظریه ی سیمای شهر لینچ: نشانه شناسی نقشه های ادراکی شهروندان و بازشناسی هویت کالبدی شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نقشه ادراکی هویت کالبدی سیمای شهر نشانه شناسی اجتماعی نشانه شناسی شهری

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری نظریه های متاخر در جامعه شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی شهری
تعداد بازدید : ۱۸۵۲ تعداد دانلود : ۹۸۸
لینچ به عنوان نظریه پردازی شاخص در حوزه ی نشانه شناسی شهری برای اینکه بداند چگونه افراد هویت شهر خود را به دیگران می شناسانند، به نشانه شناسی نقشه های ادراکی (تصویر شهر در ذهن شهروندان) می پردازد. با این وجود، بویژه نشانه شناسان اجتماعی معتقدند لینچ در نظریه ی خود از مفهوم هویت کالبدی که ناظر بر سه مفهوم انسان، محیط و فرهنگ می باشد و نیز دلالت های ضمنی عناصر موجود در نقشه های ادراکی غافل بوده است. حال آنکه پاسخ به این انتقاد در نقشه های ادراکی لینچ نهفته است. بنابر مفهوم خوانایی لینچ، آنجائی که نشانه های شهری برای شهروندان قابل ادراک نباشند و تصویر واضحی از شهر در ذهن آنها شکل نگیرد، بی هویتی کالبدی رخ می دهد و در واقع نشانه های شهری جایگاه خود را در حافظه و خاطره ی جمعی از دست می دهند. بنابراین در نوشتار حاضر سعی شده تا به شیوه ی مرور انتقادی دریابیم که منطق بازشناسی هویت کالبدی شهر ازطریق نشانه شناسی نقشه های ادراکی شهروندان چیست. این بررسی نشان داد آن دسته از نشانه های موجود در نقشه های ادراکی که دال بر موضوعی مشترک در بین مردمند (مانند: مکان های سازنده خاطره ی جمعی، ابنیه ی تاریخی یا مکان های دارای کاربری معین) یا نشانه هایی که از کیفیت خوانایی برخوردارند (مانند: مشاهده پذیری در شب) نمایانگر هویت کالبدی فضای شهرند. مادامی که نشانه های شهر در نقشه های ادراکی ساکنانش پررنگ باشد، هویت کالبدی شهر تداوم دارد به طوری که تغییر، جابه جایی یا تخریبشان موجب واکنش جمعی می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان