فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۰۱ تا ۳٬۰۲۰ مورد از کل ۳٬۰۸۹ مورد.
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۴۷)
127 - 162
حوزه های تخصصی:
جامعه ی متکثر و متنوع ایران، نیازمند برنامه ی درسی است که نسبت به ویژگی چندفرهنگی آن حساس و پاسخگو باشد. پژوهش حاضر با روش پژوهش کیفی از نوع سنتزپژوهی با هدف شناسایی ویژگی مولفه های آموزش چندفرهنگی انجام شد. منابع مورد مطالعه شامل کلیه مقالات علمی معتبر در این زمینه در بازه ی زمانی 2007 الی 2022 می-باشد که با توجه به جستجوی منظم در پایگاه های اطلاعاتی، 1024 سند علمی شناسایی و بر اساس معیارهای ورودی تعداد 24 مطالعه شامل مقاله، پایان نامه و کتاب جهت تحلیل نهایی انتخاب شد. برای فراهم آوردن اطلاعات از کاربرگ طراحی شده توسط محقق برای گزارش و ثبت اطلاعات پژوهش های اولیه استفاده و جهت تحلیل یافته ها الگوی شش مرحله ای سنتزپژوهی روبرتس استفاده شد. طبق یافته های به دست آمده مؤلفه های برنامه ی درسی چندفرهنگی ارائه گردید. براین اساس چهار مولفه ی انسان محور، اقلیت محور، آموزش محور و کثرت گرا با 15 مضمون فرعی شناسایی گردید که در مجموع شامل 163 مضمون پایه می باشند. همچنین نتایج حاکی از آن است با ظهور کامل مولفه ها در برنامه های درسی از یک جانبه نگری در برنامه ریزی درسی به نفع فرهنگی خاص پرهیز خواهد شد.
نقش ارزش ها در تبیین علّی پدیده های تاریخی- اجتماعی؛ بازسازی رهیافت پساا ثباتی ماکس وبر به علیت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
7 - 36
حوزه های تخصصی:
جامعه شناسی علمی است که به علت پدیده های اجتماعی می پردازد، اما در علوم اجتماعی ماهیت تبیین علی همواره مورد مناقشه بوده است. یکی از اصلی ترین نزاع ها در تبیین علّی پدیده های اجتماعی حول نسبت دانش و ارزش است که آیا واجب و ممکن است که دانشمند اجتماعی از ورود ارزش های فرهنگی اجتناب کند یا اینکه ارزش ها از عناصر منطقی تحلیل علّی محسوب می شوند؟ در این صورت، تحلیل علّی آغشته به ارزش ها چگونه می تواند عینی و برای دیگران معتبر باشد؟ پاسخ کلاسیک ها و معاصران جامعه شناسی و نظریه اجتماعی به امکان «عینیت تحلیل علّی ارز ش بار» را می توان در قالب دو تز رقیب صورت بندی نمود. تز اثباتی؛ تحلیل علّی، غیرارزش بار و عینی است. تز پسااثباتی؛ تحلیل علّی، ارزش بار ولی عینی است. نوشتار حاضر از طریق واکاوی نظریه پسااثباتی علیت وبر استدلال می کند که اولاً تحلیل علّی ارزش بار است. ثانیاً ارزش باری تبیین علّی نه تنها مخلّ عینیت نیست که شرط حصول عینیت در علوم اجتماعی است.
مدل ساختاری عوامل فرهنگی اجتماعی تأثیرگذار بر فرآیند ترک پایدار اعتیاد از دیدگاه متخصصان حوزه اعتیاد با استفاده از تکنیک دیماتل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
86 - 104
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی عوامل فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر فرآیند ترک پایدار اعتیاد از دیدگاه متخصصان حوزه اعتیاد انجام پذیرفته است. روش پژوهش حاضر کمی و ابزار تحقیق پرسشنامه است. تکنیک مورداستفاده در پژوهش حاضر تکنیک دیماتل است که بر پایه مقایسه های زوجی است. این تکنیک با بهره گیری از نظرات خبرگان در استخراج عوامل موجود در سیستم، ساختاردهی سیستماتیک به آن ها و با به کارگیری اصول نظریه گراف، ساختاری سلسله مراتبی از عوامل موجود در سیستم همراه با روابط تأثیر گذاری و تأثیرپذیری متقابل عناصر مذکور فراهم می آورد. بدین سان شدت اثر روابط مذکور به صورت کمی مشخص می شود. جامعه آماری شامل سیزده نفر از متخصصان و خبرگان حوزه اعتیاد که به طور عمده روی اعتیاد و ترک پایدار آن مطالعاتی داشته و صاحب نظر بودند. نتایج تحقیق نشان می دهد که به ترتیب بیشترین تأثیرپذیری مربوط به متغیرهای ترک پایدار اعتیاد، پایگاه اقتصادی اجتماعی و گروه دوستان می باشد. همچنین متغیرهایی که بیشترین میزان تأثیر گذاری را بر ترک اعتیاد داشته اند عبارت اند از متغیر سلامت روان با 57/1، بی هنجاری با 0/1، دین داری با 882/0 و کنترل اجتماعی به همراه گروه دوستان با 658/0 که به ترتیب بیشترین تأثیر را بر فرآیند ترک اعتیاد داشته اند.
نقش میانجی خودکنترلی و معنای زندگی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی با تعارض زناشویی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱شماره ۱۵
33 - 60
حوزه های تخصصی:
از جمله مشکلات زوجین، تعارضات زناشویی است که در صورت حل وفصل نشدن می تواند زمینه ساز طلاق گردد. ازاین رو، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی خودکنترلی و معنای زندگی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی و تعارض زناشویی است. روش پژوهش توصیفی-همبستگی است که در قالب الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری پژوهش کلیه افراد متأهل ساکن شهرستان به شهر بودند که از این بین ۲۲۵ نفر با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند که پس از اجرا، ۲۰۵ پرسشنامه جمع آوری شد. از پرسشنامه های سبک زندگی اسلامی، تعارض زناشویی، خودکنترلی و معنای زندگی به منظور جمع آوری داده ها استفاده شد. نرم افزار SPSS و AMOS برای بررسی برازش مدل و روش بوت استرپ در برنامه ماکرو، پریچر و هایز (۲۰۰۸) برای بررسی نقش متغیرهای میانجی مورد استفاده قرار گرفت. نتایج نشان داد الگوی ساختاری پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار است و تمامی متغیرهای برون زا و میانجی می توانند ۴۹ درصد از تغییرات تعارضات زناشویی را پیش بینی کنند که این میزان در حد متوسط است؛ همچنین خودکنترلی و معنای زندگی در رابطه بین سبک زندگی اسلامی و تعارض زناشویی نقش میانجی گرانه دارند. بنابراین، سبک زندگی اسلامی، خودکنترلی و معنای زندگی از عوامل مؤثر در کاهش تعارض زناشویی هستند که مشاوران و روان شناسان می توانند از آن برای کاهش و جلوگیری از طلاق استفاده کنند.
تحول در آموزش و پرورش: تحلیل گفتمان کنش های سیاستی دوره سازندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۶۱
71 - 98
حوزه های تخصصی:
نظم نمادین آموزش و پرورش همواره عرصه ای برای منازعات معنایی گوناگون جهت مفصل بندی کنش های سیاستی مختلف به منظور ایجاد تغییر و تحول بوده است. در این مقاله در چارچوبی ترکیبی از نظریه گفتمان لاکلا و موفه و نورمن فرکلاف به تحلیل گفتمان این منازعات معنایی در متون سیاستی دوره سازندگی پرداختیم. توسعه اقتصادی، سازندگی و بازسازی ویرانی های ناشی از جنگ تحمیلی، فضایی برای بروز منازعات معنایی جدید در عرصه نظام آموزشی را فراهم نمود، که در راستای تغییر تدریجی در اهداف، محتوا، ساختار و برنامه های آموزش و پرورش و درصدد تثبیت معنای نشانه های تغییر و تحول در آموزش و پرورش در بینامتنیت با نشانه های برنامه های توسعه بود. این نشانه ها از طریق متون سیاستی و کنش هایی مثل تدوین برنامه توسعه اول و دوم، تغییر نظام آموزش و پرورش در قالب نظام جدید آموزش متوسطه و آئین نامه های مرتبط با آن مثل آئین نامه برنامه درسی نظام جدید متوسطه و آئین نامه امتحانات، تدوین اصول حاکم بر دوره راهنمایی تحصیلی، تدوین نظام نامه پرورشی و غیره، ثبات معنایی یافت. قابلیت اعتبار و دسترسی نشانه های فوق نیز با برجسته شدنِ ضرورت تثبیت نشانه های سازندگی و توسعه پیوند برقرار نمود و در متون سیاستی، به شکل استعاری یا آرمانی مطرح گردید.
شناسایی ابعاد و نشانگر های بازدارنده آسیب های تولید علم در دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
105 - 128
حوزه های تخصصی:
شناخت آسیب ها و چالش های تولید علم یکی از مهم ترین ابزار ها در تدوین استراژی ها و سیاست گذرای علم و فنّاوری کشور است. توجه به این موضوع در دانشگاه ها به دلیل نقشی که در پاسخ به تغییرات و نیاز های جامعه، بهبود کیفیت آموزش، ارتقاء جایگاه دانشگاه، افزایش درآمد و توسعه ارتباطات علمی دارند، اهمیت بالایی دارد. بررسی پیشینه آسیب های تولید علم در دانشگاه های کشور بیانگر آن است که تاکنون مطالعات زیادی در این عرصه انجام گرفته لیکن در ارتباط با عوامل بازدارنده آسیب ها، مطالعه مستقلی صورت نگرفته است. بنابراین پژوهش حاضر با هدف شناسایی ابعاد و نشانگر های بازدارنده آسیب های تولید علم در دانشگاه آزاد اسلامی با روش آمیخته «کمی و کیفی» انجام شده است. در بخش کیفی، داده ها با استفاده از مصاحبه عمیق و نیمه ساختار یافته جمع آوری شده و با روش تحلیل محتوای استقرایی با استفاده از کدگذاری در سه سطح باز، محوری و انتخابی تحلیل شده اند. در بخش کمی تحقیق نیز داده ها با استفاده از نرم افزار Smart PLS و در قالب روش مدل سازی معادلات ساختاری (تحلیل عاملی) تحلیل گردیده اند. بر اساس نتایج به دست آمده مؤلفه های آمایش علم و فنّاوری، توانمندسازی پژوهشگران، حاکمیت تفکر سیستمی، ارتقاء فرهنگ تولید علم و نظارت و ارزیابی نظام مند از ابعاد و نشانگر های بازدارنده آسیب های تولید علم دانشگاه آزاد اسلامی می باشند.
نگاهی جامعه شناختی به مفهوم تنظیم گری محیط زیست در پرتو اصول 8 و 50 قانون اساسی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ازآنجاکه محیط زیست سازنده بستر و شالوده زیستی انسان و سایر موجودات زنده است، از اهمیت بنیادین و انکارناپذیر ی برخوردار است؛ اما علی رغم این جایگاه، توسعه صنعتی و فناورانه ی جهانی، به ویژه در دو قرن اخیر، سبب ساز تغییرات ناخواسته و اغلب ناخوشایند و تخریب محیط زیست در بسیاری از مناطق جهان شده است. ازاین رو بسیاری از دولت ها ناچار از تنظیم گری مستقیم و غیرمستقیم در حوزه حفاظت و بهبود محیط زیست هستند. در ایران نیز دولت با به کارگیری تنظیم گری حقوقی، تلاش دارد تا دشواره ها و چالش های محیط زیستی را حل کند و دستکم از پیشروی تخریب و فرسایش آن به مثابه یک پروبلماتیک اجتماعی جلوگیری کند؛ چنانکه اصل 50 قانون اساسی ایران نیز بر تنظیم گری محیط زیست تأکید دارد. مقاله پیش رو با بهره گیری از روش توصیفی و تحلیلی و با نگاهی جامعه شناختی، به بررسی نحوه تنظیم گری محیط زیست در پرتو اصل 8 و 50 قانون اساسی می پردازد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که با بهره گیری از ظرفیت های قانون موجود، باید رویکردی ترکیبی اتخاذ شود که از فواید و کارآمدی دیگر شیوه های تنظیم گری برای جبران نقصان ها و پر کردن خلأهای تک رویکردی بهره بگیرد.
ازخودبیگانگی فرهنگی در بین دانشجویان دانشگاه های شهر تهران: مطالعه ای پدیدارشناسانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
93 - 125
حوزه های تخصصی:
ازخودبیگانگی به عنوان یک آسیب و بحران، نه تنها هویت انسانی را هدف قرار داده و او را از مسیر کمال دور می کند، بلکه سلامتی انسان را نیز تهدید می کند و موجب پریشان حالی های روانی، عدماطمینان به آینده، پوچی، ازهم پاشیدن اعتقادات، بی قدرتی و بحران هویت می شود. هدف پژوهش حاضر، معناکاوی در ادراک و تجربه زیسته شرکت کنندگان به منظور شناسایی عوامل و نشانگرهای مرتبط با شکل گیری پدیده ازخودبیگانگی فرهنگی است. بدین منظور با استفاده از نمونه گیری ملاکی، 18 نفر (5 مرد و 13 زن) از دانشجویان دانشگاه های شهر تهران، انتخاب شده و به صورت انفرادی و در قالب های ایمیلی، تلفنی و شبکه های مجازی موبایل بنیان مورد مصاحبه قرار گرفتند. در چهاردهمین مصاحبه، اشباع نظری داده ها حاصل شد، اما به منظور اعتباربخشی یافته ها، مصاحبه ها تا هجدهمین نفر ادامه یافت. تحلیل داده ها با استفاده از راهبرد هفت مرحله ای کُلایزی انجام شد. به منظور افزایش «صحت»، «اتکاپذیری» و «تأییدپذیری» از ارسال تفسیر ها برای شرکت کنندگان، تهیه شواهد و مدارک کافی در خصوص پدیده و توضیح جزئیات کافی از روند جمع آوری و تحلیل داده ها استفاده شد. مرور متوالی مصاحبه ها به شناسایی سه مضمون «فردی»، «خانوادگی» و «اجتماعی»، 14 زیرمضمون و 46 نشانگر منجر شد و در نهایت عوامل شناسایی شده مورد بحث قرار گرفت. نظر به اینکه پدیده از خودبیگانگی فرهنگی و بررسی علل آن در بین دانشجویانی که در آستانه ورود به دوره جدیدی از زندگی و محیط کار هستند، کمتر مورد توجه قرار گرفته است، تلاش شد تا ضمن واکاوی این پدیده، راه کارهایی برای پیشگیری و یا کاهش تبعات آن ارائه گردد.
مقایسه تأثیر رویکرد درمان یکپارچه توحیدی و رویکرد هیجان مدار بر بهبود احساسات مثبت زنان متأهل نسبت به همسر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر به منظور مقایسه میزان اثربخشی گروه درمانی با رویکرد یکپارچه توحیدی و درمان هیجان مدار بر بهبود احساس مثبت زنان متأهل نسبت به همسرانشان انجام شد. روش: طرح پژوهش از نوع شبه آزمایشی با پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری ۳ ماهه بود. نمونه پژوهشی را ۴۵ نفر از زنان متأهل مراجعه کننده به مرکز مشاوره خانواده پیوند انجمن اولیا و مربیان شهرستان نقده تشکیل می دادند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده و با گمارش تصادفی در سه گروه ۱۵ نفره درمان یکپارچه توحیدی، هیجان مدار و گواه جای گرفته بودند؛ سپس اعضای گروه های آزمایشی در جلسات گروه درمانی شرکت کردند. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه احساسات مثبت به همسر بود که در سه نوبت قبل، بعد و سه ماه پس از پایان مداخله اجرا شد. یافته ها: تحلیل واریانس دوراهه نشان داد میزان احساسات مثبت اعضای هر دو گروه آزمایشی به همسرانشان به طور معناداری افزایش یافته است (۰۱/۰>p). نتیجه گیری: می توان ادعا کرد که درمان یکپارچه توحیدی دست کم به اندازه درمان هیجان مدار می تواند احساس مثبت زنان متأهل به همسرشان را بهبود بخشد.
بازتاب انگاره رهایی در مضامین سرود ملی کشورهای ایران، ونزوئلا و کوبا براساس تئوری هربرت مارکوزه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرودهای ملی به همراه پرچم، مهم ترین نمادهای ملی کشورها هستند و از نظر رتبه بندی در دسته الف نمادهای ملی قرار می گیرند. سرود ملی کشورها که سرود رسمی آنها نیز هست آمیزه ای است موجز و هنرمندانه و فرخنده از واژه ها و موسیقی که کلمات شان با همه کوتاهی، نشانگر نوع فرهنگ، جامعه، زبان، تاریخ، دین، اخلاق، نژاد، طبیعت، حکومت، روحیه و آرمان آن مردمان و سرزمین شان است و آواهای موسیقی اش بیانگر روح میهن دوستی، مهمان نوازی، صلح طلبی، بالندگی، شادمانی، عشق ورزی و احترام به ملل کشورهای دیگر که در پس همه آن ها، آذرخشی از روح دلاوری، جانبازی، دفاع و تسلیم ناپذیری در برابر هجوم و سیطره دشمنان احتمالی نیز نهفته است. در این پژوهش با شیوه توصیفی تحلیلی به بررسی انگاره رهایی براساس تئوری مارکوزه در مضامین سرودهای ملی کشورهای ایران، ونزوئلا و کوبا که با انقلاب مواجه شده اند، پرداخته ایم. نتایج نشان می دهد سرود ملی پس از انقلاب کشورهای مذکور، اغلب جنبه ناسیونالیستی ندارد و بیشتر شعارهایی انقلابی هستند و سر ستیز با نظام سرمایه داری جهانی را دارند. آن ها اغلب به دنبال ایجاد اتحاد در میان هواداران آرمان انقلابی در سطح جهان هستند. این سرود در ایران تم اسلامی دارد و با مسلمانان مظلوم جهان هم نوایی دارد. موسیقی این سرودها به مارش نظامی نزدیک می شود، ریتمش تند و شبیه آهنگ های انقلابی است. در واقع انقلابی روی کار می آیند و می خواهند تغییرات گسترده و انقلابی به معنی واقعی کلمه ایجاد کنند. آنچه در این سرودها از سایر مضامین پررنگ تر است همان انگاره رهایی و آزادی است که با مفهوم رهایی مارکوزه مناسبت بسیار نزدیکی دارد.
نسبت فرم و هندسه تزییناتِ آجریِ جداره های حیاط اندرونیِ خانه های نیمه دومِ حکومتِ قاجار در تبریز با وضعیت معیشتی مالکین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
34 - 61
حوزه های تخصصی:
شرایط اقتصادی در هر دوره تاریخی، یکی از عوامل تاثیرگذار بر نظام معماری و شهرسازی بوده و تزیینات به عنوان جزیی از معماری از این قاعده مستثنی نیستند. هدف این پژوهش که با روش تفسیر تاریخی به انجام رسیده بررسی تاثیر وضعیت معیشتی مالکین بر تزیینات آجری حیاط اندرونی خانه های قاجاری تبریز است. برای دستیابی به این هدف تلاش شد به سوالی با این مضمون پاسخ داده شود که چه نسبتی بین فرم و هندسه تزیینات آجرکاری با سطح اقتصادی زندگی مردم برقرار است؟ با تقسیم خانه ها به دو طیف مربوط به قشر مرفه و عادی، با مشاهدات میدانی به بررسی تزیینات آجری - نمای حیاط های اندرونی آن ها از دو منظر فرم اجرا و هندسه کلی پرداخته شده و سپس نسبت بین این تزیینات با سطح معیشتی مالکان بررسی شد. طبق یافته های پژوهش از منظر فرم اجرا، الگوهای تکرارشونده جزو الگوهای مشترک بین هردو قشر بوده است. الگوهای گسترش یافته تنها مختص قشر مرفه جامعه آماری بوده و الگوهای واحد و الگوهای چندتایی نیز غالباً در خانه های قشر مرفه به کار رفته است. از بعد فرم هندسی نیز چند الگوی هندسی مشخص مابین هر دو قشر مشترک بوده و برخی الگوها هم مشخصاً به یک قشر خاص تعلق داشته است. در نهایت این نتیجه کلی حاصل شد که تمایزاتی بین الگوهای تزییناتی دو قشر وجود دارد که هیچ یک از نمونه ها به سمت خلق الگوهای غیر معمول و استفاده افراطی از آن ها گام برنداشته و به نحوی نیست که اقشار مختلف جامعه را از هم جدا کند و نمایانگر شکاف طبقاتی میان آنها باشد.
الگوی سیاستی مردمی سازی دیپلماسی فرهنگی در جمهوری اسلامی ایران؛ مبتنی بر تجربه نگاری نمونه های منتخب ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
7 - 38
حوزه های تخصصی:
با عنایت به بیانات امامان انقلاب اسلامی و اسناد بالادستی نظام جمهوری اسلامی، باید گفت همان گونه که مردم در عرصه های گوناگون این انقلاب نقش محوری داشته اند، در عرصه بین المللی نیز می توانند و باید نقش کلیدی و مؤثری ایفا کنند و به تعبیر این پژوهش لازم است «مردمی سازی دیپلماسی فرهنگی» صورت گیرد. اگرچه مشاهده وضع موجود نشان می دهد این امر مهم با اینکه با ورود به گام دوم انقلاب اسلامی اهمیت مضاعفی نیز یافته ولی آن چنان که باید و شاید، تحقق نیافته است. این پژوهش با روش تجربه نگاری برخی نمونه های منتخب ایرانی، به دنبال تدوین الگوی سیاستی دیپلماسی فرهنگی مردمی است و تلاش دارد ابعاد و مؤلفه های چنین الگویی را شناسایی و میان شان پیوند برقرار کند. بدین منظور برای گردآوری داده ها، روش اسنادی، مشاهده (مشارکتی و غیرمشارکتی) و مصاحبه نیمه ساخت یافته به کار گرفته شده و از روش تحلیل مضمون نیز برای تحلیل داده ها استفاده شده است. نتایج نشان می دهد به طور کلّی مردمی سازی دیپلماسی فرهنگی در ایران محقق نشده است. همچنین در پاسخ به سؤال اصلی پژوهش، الگوی سیاستی ویژه ای برای مردمی سازی دیپلماسی فرهنگی در ایران به دست آمد که هفت بُعد را در بر می گیرد: بازیگران مردمی، مزیت ها، عرصه های محیطی، ابعاد، ساختار اجرایی، ساختار سیاست گذاری و راهکارها.
بررسی جامعه شناختیِ عوامل مؤثّر بر مشارکت اجتماعی (مورد مطالعه: شهرستان های جوانرود و روانسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
203 - 219
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی جامعه شناختی عوامل مؤثّر بر مشارکت اجتماعی در شهرستان های جوانرود و روانسر انجام شده است. در این پژوهش می خواهیم بدانیم میزان مشارکت اجتماعی شهروندان شهرستان های جوانرود و روانسر در چه وضعیتی می باشد؟ و عوامل مؤثر بر مشارکت اجتماعی را مورد بررسی و آزمون قرار دهیم تا مشخص شود که چه عواملی برکاهش مشارکت اجتماعی تأثر گذاشته اند؟ چهارچوب نظری تحقیق از آرا صاحب نظران مکتب نوسازی قدیم مانند لرنر و راجرز و ... گرفته شده است. روش تحقیق، پیمایشی و ابزار تحقیق پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش، کلیه شهروندان بالای 18 سال ساکن در شهرستان های جوانرود و روانسر بوده است. حجم نمونه 384 نفر بوده که با روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. یافته های پژوهش حاکی از میزان مشارکت اجتماعی متوسّط در شهرستان های جوانرود و روانسر است و رابطه معنی داری بین متغیّرهای مستقل (تقدیرگرایی، تحصیلات، سن و جنسیّت) با متغیّر وابسته (مشارکت اجتماعی) وجود دارد. بین متغیّر طبقه اجتماعی با مشارکت اجتماعی رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که مقدار ضریب همبستگی چندگانه 393/0 می باشد و متغیّرهای مستقل، 6/14 درصد از تغییرات متغیّر وابسته را تبیین می کنند و از بین عوامل مؤثّر بر مشارکت اجتماعی، فقط متغیّرهای سن و تقدیرگرایی به ترتیب تأثیر گذار بوده اند. نتایج نشان داد که تقدیرگرایی محرّک مشارکت اجتماعی می باشد.
بازخوانی فوکویی از مسئله سازی هویت ایرانیان: از اواخر قرن دوازدهم تا به امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه پژوهی فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
141 - 168
حوزه های تخصصی:
این مقاله به «مسئله سازی» هویت ایرانیان از اواسط قرن دوازدهم شمسی می پردازد که توسط روشنفکرانی مانند آخوندزاده و آقاخان کرمانی شروع شد و در ادامه وارد زیست-سیاست ایرانیان شد و اندیشه ها و نهادهای مختلفی پیرامون هویت ایرانیان تولید و به یک هدف برای اندیشه و سیاست ورزی قرار گرفت. بر این بنیاد، سؤال اساسی پژوهش حاضر این خواهد بود که چرا هویت ایرانیان مسئله شد و با توجه به این مسئله شدن چه تغییرات گفتمانی و غیر گفتمانی در مناسبات اجتماعی و سیاسی هویت ایرانیان رخ داد؟ برای پاسخ به سؤال فوق الذکر ما با به کارگیری روش تبارشناسی و روابط دانش/قدرت میشل فوکو و همچنین با توجه به مسئله سازی هویت ایرانیان، سامانه ها و روابط قدرتی که در اطراف هویت ایرانیان شکل گرفت را بررسی می کنیم. نتایج تحقیق آن است که از دوره ملکم خان و آقاخان کرمانی، هویت ایرانیان وارد یک مسئله برای اندیشه و سیاست ورزی شد و این مسئله شدن به اشکال مختلف تا امروز ادامه داشته است.
بررسی تأثیر شاخصه های معماری اسلامی بر ارزش های تعالی بخش انسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی فرهنگ و هنر دوره ۵ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
21 - 33
حوزه های تخصصی:
امروزه معماری اسلامی جلوه گر و تداعی کننده نوعی از نگرش به جهان هستی است که روشن کننده قوه فکری و ساختاری انسان است. این مقاله تلاش نموده با توجه به تعریف تعالی، فرهنگ، معماری اسلامی و آموزه های دین اسلام و ظرفیت های هریک و نحوه تعامل آن ها با یکدیگر از منظر اسلام(با مبنا قراردادن آموزه های دین اسلام)، رابطه بین آن ها را با مدلی کاربردی در حوزه معماری اسلامی ارائه نموده و بر اساس آن تعریفی از معماری اسلامی مبتنی بر تعالی ارزش های فرهنگی انسان ارائه نماید. روش پژوهش، استدلال منطقی از نوع توصیفی-تحلیلی- بنیادی است. استنباط منطقی ثابت می نماید معماری شایسته اسلامی می تواند قابلیت هایی متناظر با مراتب وجود انسان و هستی داشته باشد و به انسان کمک می کند با استفاده از ارزش های تعالی فرهنگی انسان درک مناسبی از مراتب جهان هستی پیدا کند. با توجه به مفاهیم، معانی و نمادهای معماری اسلامی و تعالی انسان در آموزه های دینی و اصول و قواعد اسلام در معماری، می توان نتیجه گرفت که شاخصه های معماری تأثیرگذار بر تعالی انسان در شش گروه دسته بندی می شوند: منشأ کمال و سیر الی الله، پرهیز از بیهودگی، حریم، ایمان به خدا و پیامبران، تزیینات و دوری از تفاخر و موقعیت مناسب؛ که هر دسته به ترتیب از شاخصه های معماری اسلامی خاص آن بهره می گیرد: کثرت به وحدت و وحدت به کثرت، گنبد، مناره، محراب، پرهیز از بیهودگی، سلسله مراتب و درون گرایی، نور و مرکزیت، شمسه و، رنگ و کتیبه، سلسله مراتب و ریتم و تکرار تأثیر می پذیرند و بر آن ها تأثیر می گذارند.
پدیدارشناسی سویه تقابلی مرگ انسانی و هویت بومی در دو فیلم «از کرخه تا راین» و «یک بوس کوچولو»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرگ به عنوان یک امر طبیعی در هر فرهنگی بار معنایی خاصی دارد. از این رو مرگ را نمی توان صرفاً یک رخداد زیستی دانست. چه، جهان فرهنگی پیرامون انسان، مشحون از مناسبات معنایی است که هر رخدادی در آن قالب قابل تفسیر و معناست.
طبیعی است «مرگ» به عنوان یک امر محتوم و قطعی جایگاه مهمی را در نظام معنایی و قلمروی فرهنگی هر جامعه ای داشته باشد. چه، نوع انسان به عنوان یک موجود خلاق و خودآگاه در این قلمرو معنایی برای خود، هویتی کسب می کند و «مرگ و زندگی» خود را نیز در آن چارچوب معنا خواهد کرد. از این رو مرگ ارتباط تنگاتنگی با بومی دارد که باشندگان در آن زندگی می کنند. این رابطه دو سویه بین فرد و خاستگاه بومی اش آنچنان مهم و حیاتی است که در صورت بروز هرگونه اختلال در این رابطه یقیناً فرد را دچار بحران هویتی خواهد ساخت. در این سطور سعی خواهد شد با الهام از اندیشه های لوکاچ در باب شخصیت مساله دار و نیز نظر هایدگر در باب بوم و مرگ دو فیلم «یک بوس کوچولو» ساخته بهمن فرمان آرا و «از کرخه تا راین» اثر ابراهیم حاتمی کیا را مورد تحلیل قرار دهیم.
شناسایی ابعاد و مؤلفه های توازن زندگی-کار با رویکرد سبک زندگی ایرانی-اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
پژوهشنامه سبک زندگی سال ۸ پاییز و زمستان ۱۴۰۱شماره ۱۵
121 - 153
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف طراحی مدل توازن زندگی-کار با شناسایی ابعاد و مؤلفه ها با رویکرد سبک زندگی ایرانی- اسلامی انجام شده است. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی است و در زمره پژوهش های آمیخته اکتشافی محسوب می شود. در مرحله کیفی، از تکنیک تحلیل تم برای ایج اد الگ و و در مرحل ه کمی از روش مدلسازی معادلات ساختاری ب رای تأیید اعتبار الگو استفاده شد. در مرحله کیفی، با ۱۵ نفر از خبرگان که به صورت هدفمن د انتخاب شدند، مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام گرفت و در مرحله کمی، از ۱۵۲ نف ر از مدیران و کارشناسان در شرکت سایپا با پرسشنام ه نظرخ واهی شد. یافته های پژوهش حاکی از شناسایی ابعاد و مؤلفه های توازن زندگی-کار در قالب سه بعد فردی، خانوادگی و شغلی با 30 شاخص و مؤلفه بود. نتایج تحلیل های کمی نیز مؤید معناداری ارتباط بین ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های مدل تحقیق بود. شناسایی ابعاد فردی، شغلی و خانوادگی مدل توازن کار- زندگی به مدیران شرکت خودروسازی سایپا کمک می کند با شناخت شاخص ها، سطح توازن کار- زندگی را ارتقا دهند و زمینه ها و شرایط لازم برای بهینه سازی سبک زندگی فراهم آید. نتایج این تحقیق می تواند برای بهبود توازن زندگی و کار کارکنان با رویکرد سبک زندگی ایرانی اسلامی سودمند باشد و زمینه مناسبی برای تحقیقات دیگر فراهم کند.
گونه شناسی مطالعات ایرانی در قلمرو جهانی شدن/ سازی آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
39 - 74
حوزه های تخصصی:
جهانی شدن/ سازی به پدیده ای بدل شده است که همچنان بر بسیاری از قلمرو های کنش کنونی بشر سایه انداخته است. از این رو، ژر ف کاوی درباره رهاورد های خوانش های گوناگون از این پدیده که به گفتمان ها و کنش های ناسازواری انجامیده است گریزناپذیر به نظر می رسد. هدف این مقاله، دریافت سوگیری مطالعات ایرانی در قلمرو جهانی شدن/ سازی آموزش عالی است. نخست با بازنگری ادبیات نظری، چارچوبی برای گونه شناسی فراهم شد. در گام دوم، پس از غربال روشمند از میان 70 مقاله، 29 مقاله برای بازکاوی، برگزیده شد. یافته ها برپایه بازکاوی محتوایی به گونه شناسی سه گانه ای از این مطالعات انجامید: مطالعات همسو با رویکرد نولیبرال (55 درصد)، مطالعات بازمانده از بازشناسی دو رویکرد یا آشفته (38 درصد) مطالعات نقادانه/ دگراندیشانه (7 درصد). بر پایه الگو های گونه شناسی دانشگاهی، مطالعات بازکاوی شده، در دوگونه دانشگاه پژوهشی/ پایدار و نهاد های آموزش عالی صنفی/ شرکتی/ بنگاهی جای گرفتند. رهیافت های چنین داده هایی کم و بیش، می تواند روشنگر برخی از کاستی ها و دشواری های آموزش عالی ایران در رویارویی با پدیده جهانی شدن/ سازی انگاشته شود که در چارچوب دو پرسش پژوهشی، پایان بخش این مقاله است.
«صدای سکوت» خوانش پسااستعماری رمان «ضیافت سکوت»، عبدالرزاق گورنه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«صدای سکوت» تأملی در یکی از آثار عبدالرزاق گورنه، رماننویس افریقایی برنده جایزه نوبل ادبیات است. هدف مقاله بررسی نشانههای تعاملات دو جهان اجتماعی استعمارگر و استعمارشده است که همچون رنج حکشده بر آگاهی/ناخودآگاهی راوی، نویسندهای چون گورنه را به نوشتن درباره سرنوشت خود ترغیب میکند. سراسر زندگی نویسنده/ راوی درگیر استعمار و پس از استعمار بوده و هم این است که مبانی نظری و روششناختی پسااستعماری این نوشتار را تحمیل میکند. کتاب «ضیافت سکوت» به نحوی بیانگر کلیتی متزلزل و سایهروشن است که یک سر در وطن و سر دیگر در غربت دارد. کتاب اودیسهای دردناک از صداها، رنگها، فرهنگها، جغرافیاها، سیاستها، و ... را توصیف و مقایسه میکند. ساختار اصلی داستان و نیروی پیشبرنده ماجراها را دوگانههای مبتنی بر زمان، مکان، زبان، شخصیت و فرهنگ و جامعه شکل میبخشد. بنا بر سرشت تاریخی این گونه رمانها، داستان گورنه هم تلاشی انسانی را روی کاغذ آورده تا صدای فرودستان باشد. میزان توفیق او در نوسان و ابهام است. این اثر سکوتی بیانگر زخمهاست.
مطالعه جامعه شناختی مصرف نمایشی پوشاک؛ مورد مطالعه: ساکنان 15-55 ساله شهر بیرجند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد فرهنگ سال پانزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۶۰
179 - 204
حوزه های تخصصی:
امروزه مصرف پوشاک، دچار تغییرات وسیعی شده و در ورای تأمین نیاز های ضروری، به عرصه ای برای بازتعریف هویت افراد، بدل شده است ؛ این پژوهش، به دنبال بررسی این نکته است که افراد مورد مطالعه در شهر بیرجند، چه دلایلی را درباره مصرف نمایشی پوشاک، ابراز کرده و این پدیده از سوی آنان، چگونه درک و تفسیر می شود. این تحقیق، با رویکردی کیفی و با استفاده از روش نظریه زمینه ای انجام گرفته است. بنابراین با روش نمونه گیری نظری و هدفمند، درمجموع با 31 نفر از ساکنان این شهر که در گروه سنی 15-55سال قرار داشته اند و ضمن داشتن تجربه مصرف نمایشی پوشاک، از توانایی لازم برای بیان تجارب فردی برخوردار بوده اند، مصاحبه عمیق به عمل آمده است. بر اساس یافته ها، همنوایی، تمایزطلبی و جلوه گری، «شرایط علّیِ» مصرف نمایشی بوده است. همچنین دسترسی به منابع و عادات مصرفی از شرایط زمینه ایِ این نوع مصرف بوده و افراد برای تصمیم گیری در مصارف نمایشی از راهبردهای رقابت، مبادله و مدیریت احساسات استفاده کرده اند.