فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۶۲۱ تا ۲٬۶۴۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی زمینهها و عوامل موثر بر الگوی سفرهای درون شهری یکی از موضوعات مطرح در ادبیات برنامهریزی شهری است. در این میان، سفرهای تحصیلی در حدود 30 تا 40 درصد سفرهای درون شهری را به خود اختصاص میدهند و بخش عمدهای از آنها مربوط به سفر دانشآموزان ابتدایی است که تا حد زیادی به رفتار و تصمیم والدین وابسته است. در کشورهای توسعه یافته، مطالعات بسیاری به منظور تحلیل نقش عوامل موثر بر تصمیم خانوادهها برای انتخاب گزینه سفر دانشآموزان صورت گرفته است. در این راستا، جایگاه مولفههای جغرافیایی و کالبدی از قبیل تراکم، توزیع کاربریها و ساختار و کیفیت شـبکه معابر مهم ارزیابی مـیشود. در پژوهش حاضر، اطلاعات مربوط به جابهجایی دانشآموزان در سطح چهار محله از سطح کلانشهر مشهد شامل محلههای احمدآباد و ملکآباد از منطقه یک و محلههای گاز و فاطمیه از منطقه سه شهرداری بر اساس نمونهگیری تصادفی (با حجم نمونه 238) و با استفاده از پرسشنامه کتبی جمع آوری شده است. دلیل انتخاب این محلهها، تفاوتهای بارز آنها از نظر بافت کالبدی و نیز خصوصیات اجتماعی- اقتصادی ساکنان بوده است. اطلاعات بهدست آمده از پرسشنامهها با استفاده از روشهای تحلیل آماری (آزمونهای همبستگی، جداول توافقی و مدل رگرسیون لاجیت) و همچنین تحلیل فضایی (GIS) مورد بررسی قرار گرفتهاند. نتایج حاصل، بیانگر معنادار بودن تفاوت میان الگوهای سفر دانشآموزان در سطح محلههای مورد مطالعه است. از میان عوامل اجتماعیـ اقتصادی بررسی شده، درآمد خانوار و جنسیت دانشآموز بیشترین تأثیر در انتخاب روش انجام سفر دارند. برخورداری از پارکینگ واحد مسکونی، یکی از عوامل کالبدی مورد بررسی است که با انتخاب وسیله سفر دارای رابطه معنادار بوده است، هر چند این متغیر، متاثر از وضعیت اقتصادی خانوار و کیفیت واحد مسکونی است. بر این اساس مهمترین عامل موثر بر انتخاب گزینه سفر کودکان ابتدایی در محدوده مورد مطالعه، درآمد خانوار تشخیص داده شد.
سنجش سطوح توسعه یافتگی و نابرابری های فضایی در استان خراسان شمالی با استفاده از مدل منطق فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش درمورد توسعه متعادل مناطق، از این جهت اهمیت دارد که نابرابری های فضایی، تأثیرات جبران ناپذیری بر جدایی گزینی مناطق خواهد گذاشت. بر این اساس هدف پژوهش حاضر، تحلیل و سنجش سطوح توسعه یافتگی و نابرابری های فضایی در یک نمونه تجربی(استان خراسان شمالی) است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و گستره مکانی تحقیق، کلیه شهرستان های استان خراسان شمالی با قلمرو اداری- سیاسی سال های 1365، 1375و 1385 می باشد. برای سنجش میزان نابرابری شهرستان های این استان، تعداد 61 زیرشاخص به کار گرفته شدند که با استناد به سالنامه های آماری سال های اشاره شده و در مواردی پرسش از ادارات مربوط و مراجعه به سایت ادارات تعریف شده اند. به منظور تجزیه و تحلیل شاخص ها از روش جدید منطق فازی استفاده شد؛ به این صورت که ابتدا داده ها در سه سطح پایگاه قوانین فازی بررسی شدند و در هر سال میزان توسعه یافتگی هر شهرستان مشخص شد و سپس با استفاده از روش ضریب اختلاف ویلیامسون روند نابرابری فضایی در استان تعیین شد. یافته های پژوهش نشان داد، طی سال های مذکور با وجود افزایش میزان توسعه یافتگی شهرستان های استان، همگرایی نسبی بین شهرستان ها به وجود نیامده است. به طور کلی از جمله دلایل اصلی نابرابری فضایی در استان خراسان شمالی می توان به شکل گیری نظام مرکز- پیرامونی و عدم توزیع بهینه امکانات با توجه به جمعیت هر شهرستان اشاره نمود.
ارزیابی و تحلیل میزان سازگاری کاربری اراضی با مجموعه آثار زندیه
حوزه های تخصصی:
بافت های تاریخی و فرهنگی شهرها آثار گرانبهایی از فرهنگ، دانش معماری و شهرسازی بومی اند و به عنوان جزئی از هویت اجتماعی هر قوم و کشوری تلقی می شوند. شهرهای تاریخی - فرهنگی فرصت های بسیاری برای گردشگران براساس منابع موروثی و باستانی دارند، به همین جهت مهمترین کانون های جذب گردشگران هستند. کلانشهر شیراز دارای سابقه فرهنگی- تاریخی غنی و برخوردار از مناظر و چشم اندازهای تاریخی دارای پتانسیل بالا برای جذب گردشگران داخلی و خارجی است. با این وجود آن چنان که باید نتوانسته است از این صنعت به عنوان منبع درآمد استفاده کند. عوامل گوناگونی در این مسئله دخیل اند، که عدم تناسب کاربری اراضی اطراف مجموعه زندیه به عنوان آثاری که از شهرت جهانی برخوردار هستند، می تواند از جمله ی این عوامل باشد. به نظر می رسد عمده ترین علت بوجود آمدن این ناسازگاری، مکان یابی یک سری ازکاربری های ناسازگار در شعاع چند متری مجموعه زندیه بوده تا از این طریق از تمرکز جمعیت موجود در این بخش از شهر برای عملکرد بهینه این کاربری-ها استفاده نموده و از ناسازگار بودن این کاربری ها با مجموعه آثار زندیه غافل ماندند. پژوهش حاضر با هدف ارزیابی تناسب کاربری های بافت قدیم شیراز با تأکید بر مجموعه زندیه، انجام گرفت که با توجه به ماهیت پژوهش از روش توصیفی- تحلیلی استفاده شده است. نتایج حاکی از آن است که کاربری اراضی این آثار از تناسب مطلوبی برخوردار نیستند که می توان با کمک گرفتن از سیستم اطلاعات جغرافیایی شرایط مناسبی را جهت تجزیه و تحلیل وضع فعلی کاربری های اطراف مجموعه زندیه فراهم نمود.
نقش انرژی هسته ای در تغییر وزن ژئوپلیتیکی ایران (با تأکید بر منطقة خلیج فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت ملی، به عنوان مفهومی ژئوپلیتیکی، برایند توانایی ها و مقدورات یک کشور است که بر گرفته از وزن ژئوپلیتیکی آن است. تأمین امنیت ملی و قدرت چانه زنی هر دولت در عرصة بین المللی هم ناشی از مؤلفه های قدرت ملی و وزن ژئوپلیتیکی آن دولت است. افزایش این مقوله ها در گسترش مرزهای ژئوپلیتیکی مؤثرند. مرز ژئوپلیتیکی حوزه های نفوذ کشور متروپل است که مرزهای سیاسی کشور را دربرمی گیرد و تابعی از الگوی رقابت بازیگران در فضای جغرافیایی است. بازیگران سعی بر انبساط فضایی- جغرافیایی قلمرو ژئوپلیتیکی و یا پیشروی مرز ژئوپلیتیکی خود دارند و درمقابل، تلاش می کنند تا قلمرو ژئوپلیتیکی دیگران، به ویژه رقیبان منقبض و محدود شود و مرز ژئوپلیتیکی آن ها پسروی کند. از مؤلفه های تأثیرگذار در تولید قدرت و افزایش وزن ژئوپلیتیکی، انرژی هسته ای است. دسترسی به انرژی هسته ای، به عنوان یک پارادایم، باعث انبساط و انقباض مرزهای ژئوپلیتیکی ایران شده و چالش های ژئوپلیتیکی و سیاسی ایران را در منطقة خلیج فارس- که در نیم قرن اخیر تابعی از کاهش یا افزایش قدرت ملی و وزن ژئوپلیتیکی ایران بوده است- متحول کرده است.
به نظـر می رسـد رویکرد مدبّـرانه به سرچشمه های قـدرت (ازجمله انرژی هستـه ای) می تواند به گستـرش مـرزهای ژئوپلیتیکی و بالا رفتن جایگاه ایران در عرصه های بین المللی بینجامد و موجب تحول در بسیاری از چالش های ژئوپلیتیکی و سیاسی ایران، به ویژه در منطقة خلیج فارس شود.
تحقیق حاضر با رویکرد و نگرشی توصیفی- تحلیلی به دنبال پاسخ این سؤال است که دست یافتن به چرخة انرژی هسته ای، به عنوان عامل فزایندة وزن ژئوپلیتیکی، سبب گسترش مرزهای ژئوپلیتیکی ایران و راهگشای بسیاری از چالش های ژئوپلیتیکی و سیاسی می شود.
بررسی آسیب پذیری دشت سیرجان با توجه به برداشت بی رویه از سفره آب زیرزمینی منطقه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، بررسی کمّیت و کیفیت آبهای زیرزمینی دشت سیرجان، شناسایی و ارزیابی پیامدهای ناشی از برداشت بی رویه از سفره آب زیرزمینی و ارائه راهکارهای مفید برای مشکلات پیش رو است. بدین منظور کلیه اطلاعات هواشناسی، هیدرولوژیکی، هیدروژئولوژیکی، زمین شناسی و جغرافیایی منطقه جمع آوری و تجزیه و تحلیل شده است. نقشه های کیفیت شیمیایی و هم عمق سطح آب زیرزمینی منطقه به کمک نرمافزار ArcGIS رسم و پس از آن اضافه برداشت، افت سطح ایستابی، کسری مخزن و تغییرات شوری آب زیرزمینی در قسمت های مختلف دشت محاسبه گردید. طبق محاسبات انجام شده سطح آب زیرزمینی دشت طیّ سال های گذشته همواره دارای سیر نزولی بوده است، بطوریکه از سال آبی 1381-1380 تا سال 1386-1385 به طور متوسط سالانه حدود 80 سانتیمتر افت داشته است.
نتایج تحقیق نشان می دهد برداشت بی رویه از سفره آب زیرزمینی دشت، پیامدهایی همچون تغییر کیفیت آب زیرزمینی، افزایش مصرف انرژی استحصال آب زیرزمینی، افزایش آسیب پذیری دشت نسبت به خشکسالی، نشست زمین، از بین رفتن اکوسیستم منطقه و خشک شدن باغات و... را نیز به دنبال داشته است. بنابراین چنانچه اقدام جدی و مؤثری در این زمینه صورت نگیرد، در آینده این منطقه نه تنها با تشدید این پیامدها، بلکه با مشکلات اقتصادی و اجتماعی نیز مواجه خواهد شد.
ارزیابی موانع فراروی طرح های آمایش سرزمین در ایران با رویکرد تلفیقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه با رویکردی تلفیقی، به این پرسش پاسخ داده می شود که ترکیب و ترتیب موانع اصلی و فرعی فراروی تحقق طرح های آمایش سرزمین کدام اند. یافته های پژوهش نشان می دهد در هر دو بخش موانع اصلی و فرعی، نقش و اهمیت موانع اداری و ساختاری در بین شش مانع مورد مطالعه (اقتصادی، جغرافیایی و سرزمینی، سیاسی و امنیتی، مطالعاتی و پژوهشی، اجتماعی و فرهنگی، و اداری و ساختاری) بسیار برجسته است. برای مثال، در بخش موانع فرعی و از بین 60 مانع مورد مطالعه، 4 مانع فرعیِ ملزم و متعهد نبودن مدیران رده بالا و رده میانی به اجرای طرح های آمایش در جریان تغییرات مدیریتی با وزن نهایی 0.109، ناهماهنگی بین سازمان های متولّی امر آمایش سرزمین در مرحلة تهیه، اجرا و نظارت با وزن نهایی 0.078، فقدان استراتژی مشخص در سازمان های متولّی اجرای سناریوهای پیشنهادی طرح های آمایش با وزن نهایی 0.061 و ضعف بنیان های نظارتی با وزن نهایی 0.055 مربوط به مانع اصلی اداری و ساختاری، در جایگاه اول تا چهارم قرار گرفتند. در بین دیگر موانع اصلی و فرعی، موانع اقتصادی از اولویت های دیگر پاسخ گویان بوده است.
مدل سازی فضایی شیوع بیماری مالاریا در استان سیستان و بلوچستان با استفاده از مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مالاریا بیماری است که از طریق پشه منتقل می شود و سالیانه 300 تا 500 میلیون نفر از مردم جهان را درمعرض ابتلا قرار می دهد و باعث مرگ بیش از 1 میلیون نفر در جهان می شود.توزیع جغرافیایی این بیماری تا حدود زیادی به شرایط اقلیمی وابسته است. استان سیستان و بلوچستان به تنهایی 65 درصد کل مبتلایان کشور را داراست. در این تحقیق، با استفاده از سه عامل اقلیمی میانگین دمای ماهیانه، مقدار بارش دورة فعالیت و شاخص نسبت اختلاط رطوبت، مدل سازی فضایی شاخص شیوع سالیانة مالاریا (API) در استان سیستان و بلوچستان از طریق مدل رگرسیون وزن دار جغرافیایی انجام شده است. به همین منظور، عوامل اقلیم شناختی به صورت میانگین بلندمدت 20 ساله (1985- 2005م) برای 11 ایستگاه سینوپتیک و کلیماتولوژی واقع در محدودة استان سیستان و بلوچستان محاسبه و به صورت یک لایة اطلاعاتی مکانمند وارد محیط سیستم اطلاعات جغرافیایی شد. خروجی مدل بیانگر این است که مهم ترین عامل در تبیین بروز سالیانة این بیماری در منطقة مورد مطالعه، بارش در دورة فعالیت پشة آنوفل است که نقش این عامل اقلیمی از شمال به جنوب منطقة مورد مطالعه در افزایش شاخص API بارزتر می شود. درجة حرارت و رطوبت نسبی به ترتیب دارای اولویت دوم و سوم در بروز سالیانة بیماری است که نقش مکانی آن ها در نواحی شمالی استانمانند زابل و زاهدان بارزتر از نواحی جنوبی منطقه مانند شهرستان های نیک شهر و چابهار است. مدل ارائه شده که فقط مبتنی بر عوامل طبیعی است و درواقع یک مدل اقلیم مبناست، فقط توانست 48درصد تغییرات مربوط به شاخص API را تبیین کند (R2=0.48).بنابراین، عوامل غیراقلیمی ازجمله کیفیت اجرای سالیانة برنامه های کنترل مالاریا، شرایط اقتصادی- اجتماعی و موقعیت همسایگی این استان با دو کشور افغانستان و پاکستان نیز باید در بررسی اپیدمیولوژی مالاریا در این استان مورد توجه قرار گیرد. نتایج این تحقیق می تواند در شناسایی و اولویت بندی عوامل تأثیرگذار در شیوع بیماری مالاریا در مناطق مختلف استان مفید واقع شود و با به روز کردن اطلاعات آن، به عنوان یک سامانة پیش هشداردهی اقلیم مبنا در برنامه های کنترل مالاریا مورد استفاده قرار گیرد.
پردازش مفهوم «قلمرو» از منظر جغرافیای سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قلمرو و قلمرومندی بنیاد فلسفه جغرافیای سیاسی هستند. قلمرو به عنوان نمود عینی و فضاییِ برخاسته از حق طبیعی مالکیت و اصل میل به بقاء به رفتار قلمروخواهانه انسان جهت و معنا داده به گونه ای که تفسیر کنش و منش انسان عمدتاً تابعی از خصیصه قلمرومندی بوده است. درون مایه بسیاری از مفاهیم جغرافی سیاسی آگاهانه یا ناآگاهانه در پیوند با چنین ویژگی هایی تعریف و عملیاتی شده است. گستره قلمرو، الزاماً تابع مرزهای سیاسی نیست بلکه به فراخور دامنه آگاهی، کنشگری، تصمیم سازی و نقش-آفرینی انسان و گروه های انسانی شناوراست.داده ها و یافته های مقاله حاضر که ماهیتی بنیادی دارد به روش کتابخانه ای گرد آوری شده است. نتیجه پژوهش گویای آن است که دست کم از دهه 1970 به بعد با جهان شدن فناوری و مردم سالاری ابعاد ذهنی و محتوایی کنشگری انسان در ابعاد مشاهده ناپذیر اما فضاساز اهمیت بیشتر یافته اند که در آینده هم ابعاد بیشتری از قلمرو را بازنمایی خواهند کرد.
عملکرد برند، مفهوم سازی و اندازه گیری
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، نقش و اهمیت دارایی های نامشهود همزمان با افزایش سطح رقابت بین شرکتها افزایش یافته است. یکی از دارایی های نام شهودی که مهمترین عامل متمایزکننده یک شرکت و ایجاد مزیت رقابتی برای آن میباشد، برند است. از آنجایی که عملکرد برند رابطه مستقیمی با عملکرد یک سازمان دارد،سنجش و پایش مستمر آن میتواند به عنوان ابزار مدیریتی قدرتمندی به مدیران در جهت نیل به اهداف کلی و استراتژیک سازمانها کمک نماید. از آنجایی که عملکرد برند ماهیتی چند بعدی دارد تا کنون محققان مختلف معیارها و شاخص های مختلفی را با توجه به نیاز و دیدگاه خود برای ارزیابی برند معرفی کرده اند، ولی متأسفانه رویکرد یگانه و استانداردی در این زمینه وجود نداشته است. از اینرو در این مقاله سعی شده است تا با مرور ادبیات تحقیق، شاخصها و سنجه هایی که تا کنون برای سنجش عملکرد برند معرفی شده اند به صورت منسجمی طبقه بندی و در کنار یکدیگر قرار داده شوند. این سنجه ها به سه گروه کلی سنجه های مبتنی بر نتایج کوتاه مدت، سنجه های مبتنی بر نتایج بلندمدت و سنجه های ترکیبی تقسیم شده اند. گروه اول علاوه بر شاخص های مالی و شاخصهای بازاری، ارزش ویژه برند مبتنی بر دیدگاه مالی را نیز شامل میشود در حالی که در گروه دوم عمدتاً شاخص های ادراکی و مبتنی بر رفتار مصرف کننده از جمله ارزش ویژه برند مبتنی بر مصرف کننده(یا مشتری) و سایر سنجه های رفتاری گنجانده شده است. مدلهای مختلف ارزشگذاری برند که ترکیبی از سنجه های بلندمدت و کوتاه مدت میباشند نیز در گروه سوم جای داده شدهاند.
ارزیابی انتشار فضایی و عوامل تأثیرگذار بر بازاریابی بین المللی زعفران در افغانستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زعفران یکی از باارزش ترین محصولات کشاورزی و گران ترین ادویة جهان است. این گیاه ازجمله گیا ها نی است که با توجه به اقلیم و عرض جغرافیایی خاص و با نیاز آبی کم، اهمیت استراتژیک زیاد و تأثیرات اقتصادی و اجتماعی فراوانی که در کشورهای تولیدکننده، به ویژه کشور ا فغانستا ن دارد، می تواند اثرگذاری ویژه ای را در بازار بین المللی به خود اختصاص دهد. بنابراین، این گیاه می تواند آینده ای مناسب همراه با گسیل شدن سرمایه گذاری ها و حمایت ها به عرصة بازاریابی بین المللی زعفران، داشته باشد. هدف از انجام تحقیق حاضر، ارزیابی انتشار فضایی کشت زعفران در کشور افغانستان و هدف جزئی تر آن، بازاریابی مناسب این محصول به لحاظ کیفیت مناسب در عرصة بین المللی است. یافته های پژوهش نشا ن می دهد که کشور افغانستان به دلیل شرایط جوی خاصی که دارد، دارای زمینة انتشار فضایی مناسبی برای کاشت زعفران است و به موازات ارزش اقتصادی بالای زعفران، افزایش تقاضای بازار بین المللی را با خود به همراه آورده است. ازجمله عوامل تأثیرگذار در این زمینه را می توان ازیک سو، مشترکات زیست محیطی (اکوسیستم)، قومی، فرهنگی و ازسوی دیگر، حضور مدیریت توسعه یافتة جهانی به عنوان پشتیبان توسعة زراعی، کاشت، برداشت، بازاریابی مدرن و توسعه یافتة مبتنی بر فنّاوری اطلاعات و تجارت الکترونیک و سرمایه گذاری کلان، به ویژه در آموزش منابع انسانی نام برد. همة موارد ذکرشده افغانستان را به عنوان گزینه ای جدی در تجارت جهانی زعفران در سال های آینده مطرح خواهند کرد.
ارزیابی کیفیت مدیریت مقصد گردشگری از دیدگاه مزیت رقابتی مطالعه موردی: منطقه چابهار
حوزه های تخصصی:
امروزه مدیریت در تمامی عرصه ها و فعالیت های اقتصادی و اجتماعی، لازم و ضروری بوده و عنصری اجتناب ناپذیر در پیشبرد امور است. مدیریت مقصد، به عنوان یکی از مهم ترین عناصر در عرصه فعالیت های گردشگری، ایفا کننده نقشی اساسی در دستیابی به توسعه و کسب اهداف در صنعت گردشگری است. این عنصر، به عنوان عاملی تعیین کننده در میزان رقابت پذیری مقصدهای گردشگری، برای حفظ و پایداری منابع مختلف اجتماعی- فرهنگی، زیست محیطی و اقتصادی مقصد، عهدهدار وظایف مهمی است. هدف از تحقیق حاضر، بررسی کیفیت مدیریت مقصد به عنوان عاملی برای کسب مزیت رقابتی، در 1388 – منطقه چابهار است. این پژوهش، به صورت پیمایشی و با ابزار پرسشنامه در بازه زمانی 1389 انجام یافته است. با استفاده از روش های آماری، متغیرهای مربوط به مدیریت مقصد همچون بازاریابی، مدیریت بازدیدکننده، تحقیق و مطالعه، قیمت گذاری، کاربرد فناوری، همکاری بخش خصوصی و دولتی، مدیریت بحران و غیره، از دو جنبه اولویت و کیفیت، در منطقه مورد بررسی قرار گرفت. این مؤلفه ها با توجه به مدل رقابت مقصد که توسط کراچ و ریچی ( 1999 ) ارائه شده، استخراج گردید. نتایج حاکی از آن است از اولویت نخست و مولفه « توسعه، بازاریابی و معرفی محصولات مقصد » که از نقطه نظر اولویت، مولفه از رتبه نهایی برخوردار است. همچنین از « برگزاری کارگاه ها و سمینارهای تخصصی در زمینه گردشگری » نقطه نظر کیفیت، وضعیت تمامی این مؤلفه ها در منطقه چابهار، نامطلوب ارزیابی شد.
تعیین عوامل تأثیرگذار بر رفتارهای کشاورزان در برابر بحران آب های زیرزمینی (مطالعه موردی: شهرستان دیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر رفتارهای سازگارانه کشاورزان برای مقابله با بحران آب های زیرزمینی در استان بوشهر (شهرستان دیر) انجام گرفته است. این تحقیق از نوع کاربردی است و به روش پیمایشی انجام شده است. جامعه آماری این مطالعه، شامل همه 1100 کشاورز آبی کار شهرستان دیر است. نمونه ای مشتمل بر 305 نفر با استفاده از جدول تاکمن محاسبه و به روش نمونه گیری انتساب متناسب انتخاب گردید. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه ای بود که روایی آن با نظر استادان و صاحب نظران تأیید گردید و به منظور تعیین پایایی آن با انجام آزمون مقدماتی، ضریب آلفای کرونباخ 71/0 تا 86/0 برای بخش های مختلف پرسشنامه به دست آمد. نتایج تحقیق حاکی از آن اند که منطقه آبدان از نظر وضعیت بحران آبی و کیفیت زندگی کشاورزان در بدترین وضعیت به سر می برد و منطقه بردخون در بهترین وضعیت. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون چندگانه حاکی از آن اند که 5/79 درصد از واریانس متغیر وابسته سازگاری غیرکشاورزی کشاورزان را این شش متغیر مستقل تعیین می کنند: آسیب پذیری کشاورزان، کیفیت زندگی آنان، عضویت شان در گروه های اجتماعی، وضعیت چاه کشاورزی، سرمایه طبیعی و نوع مالکیت کشاورزان.
مدل سازی الگوهای رفتاری سفرهای کار و خدمات ساکنان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعیین محلّ سکونت و دریافت خدمات به عنوان عمده ترین فعّالیّت های انسان، نیازمند تحلیل دقیق الگوهای رفتاری انسان می باشد. هدف این مقاله مدل سازی الگوهای رفتاری سفرهای کار و خدمات ساکنان بیست ودو منطقه ی شهر تهران، از طریق ساخت و پرداخت مدل های کار به خانه و خانه به خدمت، از نوع مدل انتخاب (مدل لوجیت چندگانه) با استفاده از روش بیشینه ی درست نمایی است. بنابراین، ابتدا مدل لوجیت و نیازهای اطلاعاتی مدل سازی بررسی و معرّفی و سپس به توابع مطلوبیّت کار به خانه و خانه به خدمت پرداخته می شود که بر اساس ویژگی ها و عوامل جذب یا دفع کننده ی مناطق برای انتخاب محلّ سکونت یا دریافت خدمات ساکنان شهر تهران ساخته می شوند. پس از ساخت تعداد زیادی توابع مطلوبیّت کار به خانه و خانه به خدمت، مقادیر ثابت و ضرایب نهایی متغیّرهای توابع، بر اساس مدل لوجیت چندگانه و مشاهدات سفرهای کار به خانه و خانه به خدمت شهر تهران و استفاده از روش بیشینه ی درست نمایی، توابع مطلوبیّت نهایی تولید می شوند. پس از بررسی آماری، علائم و ضرایب متغیّرهای توابع مطلوبیّت ساخته شده و درنهایت، صحّت و دقّت مدل سازی ها در بازسازی سفرهای کاری و خدماتی مشاهده شده ی شهر تهران، از طریق تابع روندگرای خطّی تحلیل می شوند. مقدار خوب و بالای میزان برازندگی مدل سازی مشخّص می کند، مدل های حاصل، برآوردها را در سطح مطلوبی از مشاهده های نظیر خود بازسازی می کنند. مدل های نهایی می توانند الگوهای رفتاری پیچیده ی سفرهای کاری و خدماتی ساکنان شهر تهران را بر اساس مدل احتمالی لوجیت شبیه سازی کنند.
تجزیه و تحلیل کمّی فرسایش خندقی در حوضه ی آبخیز کلقان چای (شرق سهند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوضهی آبریز کلقان چای با مساحت 5/235کیلومتر مربع و متوسط بارندگی290 میلیمتر در جنوبشرق شهر تبریز واقع شده است. ارتفاع متوسط آن 2615 متر و شیب 92/12% است و از پتانسیل بالایی برای فرسایش خاک برخوردار است. نتایج دادههای برخی از شاخصهای ارزیابی استعداد حوضه به فرسایش خطی بویژه خندقی(نظیر Ws وHTK ) نشانگر پتانسیل بالای خندقزایی در حوضه است. متوسط فرسایش خاک در حوضهی آبخیز کلقان چای ton/ha/y 79/235 می باشد و مجموع کل فرسایش خاک حوضهton/ha/y 5552845برآورد شد که نشانگر اتلاف شدید خاکهای سطح الارضی و زراعی حوضه عمدتاً به واسطهی فرسایش آبی روانآبها به صورت خندقی میباشد. نتایج تحلیلهای آماری نشان داد که بین پارامترهای طول و عمق خندقها همبستگی مثبت(75/.R=) معنیدار در سطح اطمیان 99% و بین طول و شیب محل با همبستگی معکوس معنیدار (5071/.R=) در سطح اطمیان 97%، وجود دارد. بعلاوه بین طول و عرض خندقها همبستگی مثبت معنی دار(85/.R= در سطح اطمیان 95%)، طول و ارتفاع متوسط و توپوگرافی با همبستگی مثبت معنیدار (596/.R=) وجود دارد. با توجه به شیب تند دامنهها، دخالت شدید انسانها (واقع شدن بیش از 19 روستا در حوضه)، بارشهای رگباری، اثرات) سیستم آبراههها بهشدت موجب تخریب و انتقال مواد سست سطحی (خاکهای زراعی حاصلخیز) میشوند. فرمولهای تجربی برآورد میزان رسوب.نشانگر شدت تخریب و حجم زیادی از سازندهای خاکی از حوضه است. لذا پیشنهادهای لازم متناسب با ویژگیهای حوضه برای مدیریت آن ارائه شد.
امنیت فرهنگی پشتوانه اقتدار ملی در منطقة مکران (دریای عمان)
حوزه های تخصصی:
تأثیرتکتونیک فعال در شرق حوضه ی زاگرس بر تشکیل مخروط افکنه ی دوقلوی وزیره(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخروط افکنه ی دوقلوی وزیره در جنوب شهر قطرویه از شهرستان نیریز در استان فارس و در حوضه ی آبی چشمه عاشق قراردارد و ترکیبی از دو مخروط افکنه می باشد که مخروط افکنه ی قبلی که قدیمی تر است در زیر و مخروط افکنه ی جدید در روی آن تشکیل گردیده است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر تکتونیک در به وجود آمدن مخروط افکنه ی دو قلوی وزیره است. به همین خاطر با استفاده از نقشه های توپوگرافی، تصویر ماهواره ای و نقشه های زمین شناسی به بررسی تکتونیک فعال در این حوضه اقدام گردید و از شاخص های تکتونیک فعال: شیب- طول جریان، شاخص سینوزیته جبهه کوهستان،پهنای کف دره به ارتفاع آن وشاخص نسبت مثلثی، نسبت شکل حوضه ی زهکشی و شاخص انتگرال هیپسومتری به بررسی وضعیت تکتونیکی محدوده ی مورد مطالعه پرداخته شد.
نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که شاخص شیب – طول جریان در چهار نقطه دارای تغییرات زیادی است که منطبق بر گسل ها می باشد. محاسبه ی شاخص های سینوزیته جبهه ی کوهستان، پهنای کف دره به ارتفاع آن، نسبت مثلثی، نسبت شکل حوضه زهکشی و شاخص انتگرال هیپسومتری به ترتیب 08/1، 6/1، 79/1، 7/1، 4/1 است که نشان دهنده ی فعالیت تکتونیکی نسبتاً زیادی است که در عملکرد گسل وزیره نمایان شده است. گسل وزیره باعث پایین افتادگی چاله میدان گل و در نتیجه افزایش نرخ فرایش نسبت به فرسایش شده و مخروط افکنه دو قلوی وزیره را به وجود آورده است.
رویکردی میان رشته ای به پیشگیری از وقوع جرم( با رهیافت اقتصادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جرم پدیده ای است که بسیاری از عوامل اجتماعی، اقتصادی، روانشناسی، حقوقی و غیره را شامل می شود. اما به نظر می رسد اصلی ترین عامل بروز چنین پدیده ای، عوامل اقتصادی نظیر بیکاری، فقر، توزیع نامناسب درآمد و تورم باشد. اما سؤال اینجاست که این عوامل چگونه بر انسان تأثیر گذاشته و باعث ارتکاب پدیده شوم جرم می گردد؟ پاسخ به این سؤال تنها زمانی محقق خواهد شد تا با پرهیز از تک بعدی نگری و با رویکردی چند رشته ای به مسئله فوق نگریسته شود. لذا نگارندگان در اقدامی نوآورانه بر آن شدند با رویکردی میان-رشته ای، سعی در پیشگیری از وقوع جرم نمایند. بدین منظور نگارندگان معتقدند اگرچه نمی توان مشکلات اقتصادی را به راحتی از بین برد اما به کمک علم روانشناسی می توان اثرات منفی آن را بر روح و روان انسان تا حدود زیادی کاهش داد که یکی از دستاوردهای آن کاهش انگیزه برای وقوع جرم می باشد. روش شناسی انجام تحقیق بر پایه برآورد تابع تقاضای جرم بوده و در نهایت نتیجه گرفته می شود که عوامل اقتصادی تأثیر بسزایی در شکل گیری پدیده جرم دارد.
تحلیلی بر توسعه منطقه ای استان های کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش شناخت و رتبه بندی استان های کشور از نظر شاخص های مورد مطالعه است باشددر این پژوهش ضمن بررسی شاخص ها به مقایسه سطح برخورداری مناطق مزبور پرداخته شده است. نوع پژوهش کاربردی و روش مطالعه تحلیلی و توصیفی است که از مدل های کمی نظیر تحلیل عاملی، تکنیکVIKORو رگرسیون چند متغیره با بهره گیری از 22 شاخص استفاده شده است. یافته های پژوهش حاصل از تحلیل عاملی، بیانگر تقلیل شاخص های مورد مطالعه به پنج عاملِ «خدمات درمانی-آموزشی»،«جمعیتی»،«خدمات فرهنگی-رفاهی»،«اقتصادی» و «خدمات روستایی»است و تحلیل رگرسیون چند متغیره، بیا نگر آن است که عامل های مذکور، 99 درصد از تغییرات درجه برخورداری استان هایکشور را توضیح میدهند. نتایج به دست آمده از روش ویکور جهت رتبه بندی استان های کشور براساس شاخص های مورد بررسی حاکی از آن است که استان تهران باضریب 105/0 رتبه اول و استان قم با ضریب060/1 در رتبه آخر قرار دارد.
اثر مؤلفه های سلامت زیستی بر گرایش به مهاجرت در سکونتگاه های اقماری اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دلایل احداث شهرهای جدید و سکونتگاه های اقماری در پیرامون کلانشهرها، جذب سرریز جمعیتی مادرشهرها و تمرکززدایی از بخش مرکزی شهرهای بزرگ بوده است. با گذشت چند دهه از زمان ایجاد این سکونتگاه ها، بسیاری از ساکنان آنها به این محل ها به عنوان اقامتگاه های موقتی می نگرند و در صورت مهیا شدن شرایط مهاجرت به مادرشهر، اقدام به مهاجرت خواهند نمود. پژوهش حاضر از نوع تحلیلی و علی است که میزان گرایش خانوارها به مهاجرت را در سکونتگاه های اقماری ناحیه ی شهری اصفهان مطالعه نموده، به بررسی مهم ترین عوامل مؤثر بر گرایش به مهاجرت پرداخته و در نهایت، سهم هر یک از این عوامل را در این خصوص تبیین نموده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که 39 درصد خانوارهای مورد مطالعه تمایل به مهاجرت به مادرشهر یا مناطق مرکزی آن دارند. مهم ترین عوامل مؤثر در گرایش به مهاجرت به مادرشهر نیز عبارتند از: کمبود و نارسایی امکانات و خدمات درمانی، کمبود فضاهای گذران اوقات فراغت و عدم احساس امنیت کامل. جهت تبیین میزان تأثیر این عوامل -که در این مطالعه «مؤلفه های سلامت زیستی» قلمداد گردیده اند- بر گرایش به مهاجرت، تحلیل رگرسیون انجام شد و سه متغیر مذکور به عنوان متغیر مستقل و «گرایش به مهاجرت» به عنوان متغیر وابسته منظور گردید. نتیجه-ی تحلیل بیانگر آن است که این سه عامل، 78 درصد از تغییرات را تبیین می کنند. لذا، به نظر می رسد که ارتقاء معیارها و شاخص های شهر سالم در شهرها و شهرک های جدید و سکونتگاه های اقماری با تأکید بر سه شاخص مذکور می تواند در کاهش گرایش خانوارهای ساکن در سکونتگاه های اقماری ناحیه ی شهری اصفهان به مهاجرت به مادرشهر تأثیر بسزایی داشته باشد.