مقالات
حوزه های تخصصی:
با گسترش جادهها و افزایش حملونقل جادهای در جهان و از طرفی طولانی بودن جادهها، ساخت استراحتگاههای بینراهی را بهمنظور استراحت رانندگان و کاهش خطر تصادف الزامی گردانیده است. در این راستا، این تحقیق به ارزیابی خدمات و امکانات استراحتگاهها میپردازد. این مطالعه از طریق توزیع پرسشنامه در بین 355 نفر از رانندگان در چهار استراحتگاه بین راهی شامل استانهای اردبیل، قزوین و فارس انجام گردید. دادهها از طریق نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. با توجه به اینکه رانندگان مهمترین کاربران استراحتگاهها هستند، نتایج نشان داد که اکثر رانندگان درهر توقف مدت زمان کمتری را به منظور توقف انتخاب میکنند. مهمترین دلایل توقف به ترتیب نمازخواندن، استراحت جهت رفع خوابآلودگی و سوختگیری معرفی گردید. کاربریهای نمازخانه، پمپبنزین و پارکینگ به ترتیب بیشترین اولویت را در بین عوامل خدماتی داشتند. استراحتگاهها بهطور معنیداری موجب رفع خستگی، بازیابی جسمی-روحی و افزایش تمرکز رانندگان میگردد. اکثر رانندگان متأهل، دارای گروه سنی 39-30 سال و تحصیلات دیپلم داشتند. فضاهای نشستن و اجتماعی از اولویتهای مهم رانندگانبوده است. در رابطه با منظر استراحتگاهها وجود درختان سایهدار و گلهای فصلی بیشترین اهمیت را به خود اختصاص دادند. بر این اساس، بهمنظور استراحت و رفع خوابآلودگی رانندگان در طی سفر لازم است تا با مکانیابی، ارائه تسهیلات و طراحی مناسب استراحتگاهها، آنها را به توقف دراین مکانها تشویق کرد. ایجاد فضاهای آرام و به دور از شلوغیهای رایج در استراحتگاهها بایستی از اولویتهای مهم طراحی مد نظر قرار گیرد.
اهمیت طراحی پناهگاه های موقت درمواقع بحران با رویکردی برسازه های پیش ساخته متحرک
حوزه های تخصصی:
سرعت در تامین و برقراری اسکان بازماندگان حوادث امری مهم در مدیریت بحران میباشد، سادهترین راهکار برای اسکان موقت، سازههای سبک و متحرکی است که در هرمکان و موقعیت قابلیت اجرا و استفاده داشته باشد. اسکان موقت باید انعطافپذیری کافی در برابر شرایط خاص هر محیطی را داشته باشد و از قابلیت حمل و نقل، سرعت نصب و اجرایی خوبی برخوردارباشد. پژوهش حاضراز نوع روش کمی با ماهیتی توصیفی-تحلیلی است. و سعی میشود به واسطه استنتاج های عقلی و بررسی تجربی راه کارهای به کار رفته در طراحی مجموعه اسکان های بعد از سوانح، به شناسایی راهکارهای طراحانه و موثر بر ایمنی و امنیت نایل آید. بعد از بررسی شرایط زیست و بعد از سوانح یک نمونه سازه پیش ساخته ارائه خواهد شد که مناسب با شرایط اسکان بعد از سوانح در هر منطقه باشد. سازه طراحی شده از نوع اتصالات مفصلی بدون گیر بوده، که کنترل لهیدگی آن براساس مقررات ملی ساختمان انجام شده و در نرم افزار Etabs بر اساس مبحث 6 مقررات ملی ساختمان بارگذاری شده و بار زلزله آن طبق استاندارد 2800 ویرایش چهارم و در منطقه با خطر لرزه خیلی زیاد محاسبه شده که این نتایج نشانگر این موضوع است که این سازه در هر منطقهایی با هر شرایطی آماده خدمت رسانی است و میتواند هزینههای اسکان موقت و سکونتگاههای کوتاه مدت را از طریق استفاده از این سازهها کاهش داد. این سازه با ویژگیهای معماری وشرایط اقلیمی قابل انطباق می باشد و کیفیت زیست را ارتقا می دهد.
تعیین مناسب ترین ایام تحصیلی دانش آموزان شهر اهواز بر اساس نتایج شاخص مشاور اقلیم
حوزه های تخصصی:
آموزش و تعلیم و تربیت فرآیند بسیار پیچیده می باشد. در نتیجه عوامل و عناصر متعددی در شکل گیری آن دخالت دارند. محیط فیزیکی یکی از عناصر مهم در یک آموزش مطلوب می باشد. در صورت تامین یک محیط فیزیکی مناسب، دانش آموز با شرایط روحی و روانی و آرامش بیشتری به یاد گیری خواهد پرداخت. در این تحقیق با استفاده از نرم افزار مشاور اقلیم شرایط زیست – اقلیمی شهر اهواز مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس نتایج این شاخص ها در مجموع بین 12 تا 15 درصد از ساعات دوره آموزش، در شرایط آسایش زیستی قرار داشت.در 45 تا 50 درصد از ساعات دوره تحصیل، شرایط اقلیمی برای دانش آموزان گرم و نامطوب و در 30 تا 35 درصد از ساعات ایام تحصیل دمای هوا در زیر آستانه آسایش قرار داشته است. بنابراین در بیش از 80 تا 85 درصد از ایام حضور دانش آموزان در مدرسه شرایط دمایی و اقلیمی مطلوب یادگیری و آسایش آنان نیست. در این دوره 7 تا 8 ماهه، تعداد روزها یا ساعات گرم مزاحم و ساعات سرد مزاحم تقریباً همسان می باشد. ولی چون میزان نامطلوبیت سرد و دوری از شرایط عدم آسایش از شرایط نامطلوبی گرم کمتر می باشد، و هزینه گرمایش کمتر از هزینه سرمایش است، توصیه می شود دوره تحصیل در ماه های خنک تا سرد پاییز و زمستان متمرکزشود. بر اساس نتایج حاصل از شاخص مشاور اقلیم شرایط زیست – اقلیمی در 15 تا 20 روز مهر ماه و از اواسط اردیبهشت ماه شرایط گرمایی خارج از آستانه تحمل دانش آموزان قرار دارد، و ممکن است سلامت دانش آموزان به خطر بیفتد، بهتر است این دوره از تقویم تحصیلی حذف شود. ولی در سایر ماه های دوره تحصیل با رعایت استراتژیهای مناسب درطراحی و احداث مدارس نامطلوبی های اقلیمی این دوره را بر طرف کرد.
پهنه بندی رخداد زمین لغزش در محدوده چهارگوش نقشه زمین شناسی 1:100000 (نمونه موردی: کیاسر، استان مازندران)
حوزه های تخصصی:
زمینلغزش یکی از انواع خطرناک پدیدههای طبیعی است. این مخاطره طبیعی هر ساله در بسیاری از کشورها خساراتی به بار میآورد. ارزیابی دقیق خطر زمینلغزش جهت کاهش خسارات ضروری است. در این پژوهش به بررسی و پهنهبندی خطر زمینلغزش در نقشه چهارگوش 1:100000 کیاسر با استفاده از GIS و رویکرد AHP پرداخته شده است. در این مطالعه از لایههای اطلاعاتی که در وقوع زمینلغزش مؤثر هستند شامل زمینشناسی، شیب، جهت شیب، متوسط بارش سالیانه، زمینلرزه، گسل و محورچین، فاصله از راه، فاصله از رودخانه، فرسایش و کاربری اراضی استفاده شده است. از میان معیارهای انتخاب شده لایه متوسط بارش سالیانه و شیب به ترتیب با وزن 0.27 و 0.22 بیشترین امتیاز و اهمیت را در این پژوهش داشته و معیار کاربری اراضی با وزن 0.034 کمترین امتیاز و اهمیت را داشته است. نتایج تحقیق نشان داد که 6 درصد (151.68 کیلومتر مربع) از مساحت کل منطقه (2500 کیلومتر مربع) در معرض خطر زمینلغزش قرار دارند که 22 درصد از کل مساحت روستاهای منطقه مورد مطالعه را شامل میشود. همچنین با بررسیهای میدانی انجام شده مشخص شد که خطوط اصلی انتقال نیرو و خطوط اصلی نفت در معرض خطر نبوده و تنها برخی معادن منطقه مورد مطالعه در خطر هستند. از کل کارخانههای صنعتی در منطقه دو کارخانه تولیدی خبازی و کارخانه حفاظت از فساد میوه در محدوده خطر زمینلغزش قرار دارند. با توجه به مطابقت زیاد زمینلغزشهای بهوقوع پیوسته در گذشته و روش استفاده شده در این تحقیق، نتایج نشان داده که این روش در پهنهبندی خطر زمینلغزش در نواحی کوهستانی و یا نواحی که تنوع اقلیمی و پوشش گیاهی دارند مناسب است.
تعیین راهبرد مناسب برای کاهش مهاجرت مردم بر ا ساس مدل سوات (مطالعه موردی: شهر اهواز)
حوزه های تخصصی:
ارتباط بین تغییرات وسیع آب و هوایی و مهاجرت مردم دنیا ارتباطی پیچیده است. تغییر اقلیم همه بخش های اقتصادی را تا اندازه ای تحت تأثیر قرار می دهد؛ اما بخش کشاورزی شاید حساس ترین و آسیب پذیرترین بخش باشد. این پدیده می تواند منجر به افزایش مهاجرت و افزایش خطر درگیری شود. امروزه مهاجرت یکی از معضلات همه کشورهای در حال توسعه است. مهاجرت اقلیمی و وقوع پی درپی خشکسالی در استان خوزستان و شهر اهواز نیز ناشی از افزایش دما و کمبود بارش و .... زمینه مهاجرت را فراهم نموده است. هدف از انجام این تحقیق، ارزیابی توانمندی های کاهش مهاجرت مردم شهر اهواز و تدوین راهبرد مهاجرت است. در این تحقیق با استفاده از مدل swot پرسشنامه ها براساس طیف لیکرت تنظیم و با نظرات کارشناسان، تکمیل و آنالیز شده است. ابتدا در مرحله اول عوامل داخلی، یعنی نقاط ضعف و قوت و در مرحله بعدی عوامل خارجی، یعنی فرصت ها و تهدیدها شناسایی و در مرحله آخر، این عوامل وزن دهی شدند. از بین عوامل خارجی، نقاط تهدید با وزن(0/460) و از عوامل داخلی، نقاط ضعف با وزن (0/440) بیشترین اوزان را به خود اختصاص داده اند. نتایج نشان داد که راهبرد استراتژیک مهاجرت شهر اهواز به راهبرد حداقل- حداقل یا راهبرد تدافعی نزدیک می باشد. پیام اصلی این مقاله بیانگر به کارگیری استراتژیک تدافعی و کاهشی است. یعنی در این بخش باید نقاط ضعف را کاهش و از تهدیدات بپرهیزیم. این عوامل ضعف و تهدید، زمینه مهاجرت اند و عدم توسعه پایدار اهواز را سبب می شوند.
تبیین نقش مکان های سوم در ارتقاء کیفیت محیط شهری(مطالعه موردی: مناطق هشتگانه شهر اهواز)
حوزه های تخصصی:
مکانهای سوم به مثابه تجلی گاه فرهنگ، هویت وتمدن، بستری مطلوب برای دستیابی به دیدگاهی جامع نسبت به کیفیت محیط های شهری و کیفیت زندگی شهروندان به شمار می روند. هدف از این پژوهش تبیین نقش مکانهای سوم شهری در ارتقاء کیفیت محیطی شهر اهواز است. این پژوهش با رویکردی کمَی، به شیوه پیمایشی و با اتکا بر مطالعات کتابخانهای- اسنادی و روش دلفی هدفمند برای شناسایی شاخصهای مفهومی، در سال 1402 در شهر اهواز انجام شد. جامعه آماری اول کلیه شهروندان اهوازی 885000 نفر در سال 1395 میباشند، که به وسیله فرمول کوکران تعداد 390 نفر به عنوان حجم نمونه و به صورت تصادفی به وسیله پرسشنامه محقق ساخته مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آزمونهای ANOVA، تحلیل رگرسیون، T تک نمونهای، تحلیل اثرات متقاطع و... استفاده شد. جامعه آماری دوم 100 نفر متخصص و کارشناس از میان مدیران مسئولین و فعالان مدیریت شهری میباشند، که تعداد 30 نفر به عنوان حجم نمونه به وسیله پرسشنامه هدفمند و از طریق روش گلوله برفی انتخاب شدند. پژوهش حاضر با بهرهگیری از تکنیک تحلیل اثرات متقاطع و با استفاده از برنامه MICMAC به تحلیل مؤلفههای مکانهای سوم و کیفیت محیطی شهر اهواز پرداخت. با استفاده از روش دلفی 55 مؤلفه و در 10 بعد، به عنوان شاخصهای مکان سوم و کیفیت محیط استخراج شدند. پس از بررسی چگونگی و میزان اثرگذاری ۵۵ عامل یادشده، ۱۱ عامل کلیدی که بیشترین نقش را در وضعیت آینده کیفیت محیطی شهر اهواز داشتند، انتخاب شدند. یافتهها نشان میدهد، تمامی 10 شاخص بررسی شده بالاتر از میانگین مبنا (3) بودند. همچنین در مدل رگرسیونی مشخص شد، متغیرهای پیشبین حدود (741/0= R2) از واریانس متغیر ملاک (کیفیت محیط) را تبیین میکنند. و منطقه 6 (میانگین 08/4) برتری بیشتری نسبت به سایر مناطق 8 گانه اهواز از لحاظ کیفیت محیطی داشت. کیفیت محیط و میزان رضایت شهروندان اهوازی از مکانهای سوم شهری با توجه به فرهنگ بومی ساکنین این شهر، ارتباطی تنگاتنگ با وضعیت مکانهای سوم این شهر (با بار عاملی0/722) دارد.