نزدیک به سه قرن است که مناقشه چچن استمرار یافته است. چچنها از همان زمان که در نتیجه جنگهای استعماری، سرزمینشان به اشغال روسیه درآمد تا به امروز، سودای استقلال- طلبی در سر داشته و برای نیل به این مقصود لحظهای از مبارزه دست نکشیدند و حتی به اقدامهای خشونتآمیز نیز متوسل شدند که از سوی روسیه به شدت سرکوب شد. همین استقلالطلبی چچن¬ها است که آنها را در بین سایر اقوام روسیه متمایز میکند. این پژوهش بر آن است تا علل و عوامل مؤثر بر بروز و استمرار استقلالطلبی قوم چچن را شناسایی کرده و پاسخی برای این پرسش بیابد که چرا چچنها نسبت به سایر اقوام روسیه با خشونت بیشتری استقلال خود را پیگیری میکنند؟
از جنگ سال 2001 و سرنگونی رژیم طالبان در افغانستان، بقایای طالبان در پاکستان و افغانستان به فعالیت ادامه دادند. در واقع با پیدایش دوباره طالبان در نواحی مختلف افغانستان، محیط کشورهای پاکستان و افغانستان به صحنه رویارویی طالبان با این دولتها تبدیل شده است. در این میان دولت کابل که همچنان با طالبان در ستیز است ، با چالش اساسی از طرف آنها مواجه است. شدت ناامنی از طرف طالبان در افغانستان به گونهای است که نیروهای ناتو در جنگ علیه طالبان دچار ناکارآمدی شدهاند. بنابراین پس از هفت سال حضور نظامی در این کشور، آمریکا به دنبال این استراتژی است که بین طالبان شکاف ایجاد کرده و با جناح معتدلتر درباره آینده افغانستان مذاکره کند. نگارنده به دنبال این هدف است که چالش طالبان به عنوان یک گروه تروریستی را در تنش بین دو کشور افغانستان و پاکستان با توجه به رویکرد استراتژیک آمریکا بررسی کند. بنابراین ابتدا به معمای حضور طالبان پرداخته شده، سپس تنش در روابط افغانستان و پاکستان مورد بررسی قرار گرفته و در پایان استراتژی آمریکا در برخورد با طالبان و تأثیر آن در روابط دو همسایه بررسی شده است .