فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۱٬۱۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
بیع و مبایعه برده (عبد و امه) بااینکه در عصر مولوی جزو دانشهای مألوف و مأنوس بوده است؛ ولی برای دنیای معاصر درک و فهم آن نیاز به تبیین و توضیح دارد و نادیده گرفتن این مهم، فضا را برای قضاوت های غیرمنطقی علیه دین و فرهنگ و سوءنیتهای خاص آماده می کند. در داستان "پادشاه و کنیزک" دفتر اول مثنوی معنوی، کنیزی با عقد بیع مورد معامله واقع شده و مبیع و ثمنی ردوبدل شده است. این تحقیق ابتدا بر اساس تعاریف فقهی_ حقوقی، مفاهیم مربوط به عقد بیع از جمله؛ اقسام، اوصاف، شرایط و آثار آن را در دامنه داستان مورد بحث قرار داده و در پایان به این نتیجه می رسد که در تعیین نوع بیع از جهات مقتضی، چارچوب معامله با گزاره مساومه، نقدی و تملیک انشایی- خارجی همخوانی دارد، در بخش اوصافِ بیع فقط رکن لزوم متزلزل به نظر می رسد، در قسمت شرایطِ بیع در بیان موضوع آن صراحت وجود دارد و در قسمت اوصافِ مبیع رکن طلق و طهارت با مانع مواجه است.
استعاره های جهتی قرآن با رویکرد شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نگارش این مقاله، بررسی زبان شناختی استعارة جهتی در قرآن با توجه به رویکرد نظریة معاصر استعاره است. اهمیت این تحقیق در اینجاست که استعاره بخش مهمی از ارتباط های گفتاری و کلامی را تشکیل می ¬ دهد و آن قدر طبیعی وارد زندگی ما می شود که ممکن است در عمل جلب توجه نکند. استعاره در زبان دین نیز کمتر از سایر صورت های زبانی نیست. در استعاره¬های جهتی، نظامی کلی از مفاهیم با توجه به مفاهیمی از نظامی دیگر سازمان¬بندی می¬شود. استعاره¬های جهتی، مفاهیم را با اعطای صورت مکانی در جهات متقابل به یکدیگر مرتبط می¬کنند. این جهت¬های مکانی، قراردادی یا دلبخواهی نیستند؛ بلکه بر مبنای تجربه های فیزیکی و فرهنگی انسان ها شکل می¬گیرند. وظیفه این نوع استعاره ها بیش از هر چیز، برقراریِ انسجام در نظام مفهومیِ ماست. تقابل های «بالا یا پایین، جلو یا پشت، راست یا چپ، مرکزی یا حاشیه¬ای، درون یا بیرون» همه از این دست است. این جهت¬های فضایی یا مکانی با تصویر فضایِ هندسی¬ای که در ذهن به وجود می آورند، مفهومی جدید و در نتیجه درکی جدید می آفرینند.
شیوه لغوی علامه طباطبایی در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ویژگی زبان قرآن که زبان عربی است (بلسان عربی مبین) در تفسیر آیات قرآن به معنی و مفهوم الفاظ و مفردات آیات توجه می شود . در این جهت ، هر یک از مفسران روش خاصی دارند و علامه طباطبایی نیز در کتاب المیزان فی تفسیر القرآن برای تفسیر آیات قرآن ، در اکثر موارد ، به تشریح معنای الفاظ و مفردات آیات پرداخته است ، ولی متفاوت با شیوه تفسیر لغوی برخی از مفسران ، با رد «استشهاد به شعر عرب» ، و با تکیه بر «قرنیه های مقام ، تقابل ، سیاق» و «استمداد از آیات قرآن و استشهاد به آنها برای تعیین معانی الفاظ» ، معانی واژه ها را توضیح می دهد .
قیام امام حسین (ع) و شعر نو ادبیات معاصر عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقد ادبی در دوره جاهلیت، محدود، جزیی نگر و ذوقی بود. پس از وقفه ای کوتاه در دوران اسلامی، با ورود به دوره بنی امیه دیدگاه نقد جاهلی به گونه ای حادتر تجدید شد. حجاز، بغداد و شام هر کدام گرایش ویژه ای داشت. در قرن سوم سه شخصیت بارز: ابن سلام، ابن قتیبه و جاحظ نقد ادبی عربی را به بخش مستقلی بدل کردند. جدال های کلامی معتزله و آرای کلمای یونانی بر نقد دینی این دوره تأثیری عمیق بر جای گذاشت . سده چهارم دوره ظهور نقد ادبی عربی است. در این دوره جدال گسترده ای میان طرفداران شعر قدیم و جدید آغاز گشت. بحرتی نماینده سنّت و ابوتمام نماینده تجدد بود. تألیف : "الموازنه بین الطائبین" و "اخبار ابی تمام" حاصل این جدال است. با ظهور متنبی مباحث جدید نقد پیرامون او پدید آمد و قاضی جرجانی اثر مهم خویش "الوساطه بین المتنبی و خصومه" را تألیف کرد. از قرن چهارم به بعد نقد ادبی به حوزه بلاغت نزدیک تر شد و عبدالقادر جرجانی مباحث بلاغت قدیم را در دو کتاب مهم خویش "اسرار البلاغه" و "دلائل الاعجاز" گرد آورد. با سقوط بغداد در قرن هفتم شعر و نقد ادبی با رکود مواجه گشت.
رحمت الهی در مثنوی مولوی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مولانا در مثنوی معنوی بر اساس تجربیات روحانی و دیدگاه عرفانی خویش، به کمک آیات و روایات و احوال انبیا و حکایات و تمثیلات، به گونه ای نغز و مؤثر از فیض و رحمت حق، سخن می گوید. آنچه که مسلم است، این است که از جانب خداوند امواج رحمت الهی همواره ساطع و منتشر می گردد. و این انسان جاهل است که گاهی وجود خود رااز پرتو این امواج دور می سازد. مولانا با بیان زیبا و جذاب خود آنچنان رحمانیت و رحیمیت حق را در آیینه مثنوی به تصویر می کشد که نشانه های قهر و غضب الهی را تحت الشعاع قرار می دهد، چرا که اصل و متن خلقت رحمت است.«الوجود کله رحمه».مثنوی نیز قرآن کریم و انبیا و اولیای الهی را از جلوه های بارز رحمت حق و اطاعت و تبعیت از آنان را موجب بهره مندی از دریای بی کران رحمت الهی می داند. امیدوار بودن به رحمت الهی در زندگی انسان را به سوی کمال و ترقّی که هدف خلقت است، سوق می دهد.
در وادی ایمن (ازحقیقت قرآنی تا کارکرد ادبی-عرفانی در شعر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکان بعثت حضرت موسی علیه السلام در شعر فارسی به «وادی ایمن» مشهور است. این عبارت ریشه قرآنی دارد؛ اما در قرآن کریم، ترکیبی به صورت «وادی ایمن» نداریم و این عبارت به گونه ای، آفریده ادب فارسی است که از حسن مجاورت واژه وادی و ایمن در آیه 30 قصص، بهره ای شاعرانه برده و عبارت زیبای «وادی ایمن» را پدید آورده است. نام مکان بعثت حضرت موسی علیه السلام در قرآن کریم، وادی مقدس و مبارک طوی است.
این مقاله بر آن است تا پس از ریشه یابی عبارت «وادی ایمن» در قرآن کریم و شرح آیات مربوط به بحث، به جلوه های ادبی عرفانی این عبارت، در شعر بپردازد. وقایعی که در شب بعثت حضرت موسی علیه السلام در «وادی ایمن» پیش آمد؛ از جمله، آتش تجلی، خطاب انی اناالله، خلع نعلین و القای عصا، زمینه ای برای طرح درس های سلوکی است که در این نوشتار، مورد پژوهش قرار گرفته است.
مولوی و حل معمای جبر و اختیار در مکتب عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جبر و اختیار از مسایل پیچیده کلام اسلامی است و برداشت های گوناگون مسلمانان از آیات قرآن و احادیث نبوی (ص) به مشرب های فکری زیادی از جمله جهمیه، اشاعره، معتزله، امامیه و ... انجامیده است. مشرب های کلامی اسلامی با استناد به استدلالات عقلی و نقلی یا به جبر مطلق، یا به اختیار محض، یا به آمیزه ای از هر دو و یا به امر بین الامرین اعتقاد ورزیده اند. البته مولوی در مقام انسانی جامع که در همه علوم اسلامی آگاه و اهل نظر است، از جنبه های متفاوت و متعدد به این مساله نگریسته است. مولوی با اثبات عجز ذاتی فلسفه در پاسخ گویی به این معما، از منظر یک عارف شهودی ـ که به یک معنـا انسـان شنـاس و روان شناس است ـ می کوشد در عین حفظ قدرت مطلقه الهی، اختیار انسان را در پای جبر قربانی نکند و به گونه ای آن جبر منفور و اختیارکش جهمیه و اشاعره را تا حدی تلطیف و تعدیل کند و با طرح مساله "عشق"، به دوگانگی جبر و اختیار پایان بخشد.
احسن القصص حکایت کیست: زلیخا یا یوسف؟ (1)
حوزه های تخصصی:
قصّه یوسف و زلیخا در قرآن (که این داستان را احسنالقصص نامیده)، تفاسیر، ادبیّات و فرهنگ عامّه جوامع اسلامی قرنهاست که ذهن و زبان علاقهمندان به آن ماجرا و نکات و ظرایف مرتبط با آن را به خود مشغول داشته است. این موضوع به خصوص در پهنه زبان و ادب فارسی و عربی بازتابهای بسیار زیاد و دامنهداری داشته و در هر عصر و نسلی متناسب با سطح فرهنگ و ذوق و سلیقه دینی، کلامی و هنری آن عصر یکی از این زمینهها مورد توجّه پارهای از پژوهشگران جدید ـ و از جمله نویسندگان مقاله حاضرـ قرار گرفته است. ارتباط این قصّه قرآنی با محتویات کتاب مقدّس از یک سو و گونه ادبی "مکر و نیرنگ زنان" از سوی دیگر است.
نگاهی تطبیقی به داستان یوسف و زلیخا (در قرآن مجید و تورات)
حوزه های تخصصی:
گذری بر ارزش ادبی نهج البلاغه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هر ملتی به طور حتم از لحاظ ادبی دارای آثاری است که به عنوان برگ زرینی در تاریخ آن ملت می درخشد و از افتخارات آنها محسوب می شود. ولی باید اذعان نمود که این شاهکارها از جنبه خاصی شاهکار محسوب می شوند، نه از همه ابعاد و جنبه ها. اما تامل در نهج البلاغه، گویای این حقیقت می باشد که سخنان علی (ع) محدود به زمینه خاصی نیست چرا که او انسان تکامل یافته ای در همه ابعاد وجود بشری است؛ شگفتی این مطلب زمانی دو چندان می شود که خالق این اثر نفیس، به ظاهر در هیچ کلاس درسی شرکت نداشته و از هیچ دانشمندی تلمذ ننموده است. در تایید این مطلب می توان به سخن ابن ابی الحدید اشاره کرد، که می نویسد:«فصاحت را ببین که چگونه زمام خود را به دست این مرد سپرده است ... سبحان الله! جوانی از عرب در شهری مانند مکه بزرگ می شود، با هیچ حکیمی برخورد نکرده است اما سخنانش در حکمت نظری بالا دست افلاطون و ارسطو قرار گرفته است؛ با اهل حکمت عملی شرکت نکرده اما از سقراط بالا رفته است ... » (شرح ابن ابی الحدید، ... ج 145:16). ولی در عمل زانوی ادب در محضر بزرگترین و حکیم ترین معلم بشریت زده تا آنجا که پیامبر گرامی (ص) او را دروازه شهر علم خود دانسته است و اینجاست که به فرموده امام خمینی (ره) باید با جرات و شهامت گفت: و ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه از امام معصوم ما است.
مدح پیامبر (ص) از دیدگاه صفی الدین حلی
حوزه های تخصصی:
مدح پیامبر اکرم (ص) تاریخی دیرینه دارد . به یقین این تاریخ از زمان حیات خود آن حضرت شروع شده است و در تاریخ ادبیات عرب کمتر شاعری است که در اشعار خود به گونه ای از آن حضرت ذکری به میان نیاورده باشد. اوج مدح ایشان به دوره انحدار برمیگردد. دوره ای که شعر‘بالندگی خود را از کف داده است .با این وصف‘برده بوبصیری و بدیعیه صفی الدین و ابن حجه رونق دیگری به این دوره داده است . مدح پیامبر اکرم (ص) در دیوان صفی الدین جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است . در این مقاله به تحلیل مدایحی که شاعر در وصف پیامبر (ص) سروده است پرداخته شده و نتایج زیر به دست آمده است . 1- شروع مدایح از تخیل قوی و تفوق شاعر حکایت می کند‘ولی وقتی به اصل مدح می رسد استعاره ها جان میدهند و تشبیه ها غروب میکنند و گویی نقلی منظوم در پیش روی خواننده است . 2- بعضی صفی الدین را شیعه متعصب معرفی کرده اند. در این مقاله این نظریه مردود گشته و صفی الدین از نظر مذهبی فردی معتدل و سازگار با محیط و شرایط معرفی شده است . 3- مفاهیم واحد در قصیده های مختلف تکرار می شود. گویی شاعر برای مدح پیامبر (ص) خود را در وقایع و رویدادهای تاریخی و آیات قرآن محصور می بیند و از ارتباط با طبیعت و وام گرفتن از تشبیه های طبیعی غفلت می ورزد. 4- شاعر بیش از هرچیز به کرامات یا مفاهیم کلی پرداخته است و از ذکر ویژگیهای اجتماعی در روح عدالت طلب پیامبر(ص) باز مانده است . 5- مدایح النبی صفی الدین متأثر از اندیشه های کلامی است که متفکرین زمان را به خود مشغول داشته است .
امامت در آثار سنایی غزنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بحث «امامت» از مهمترین بحث های فرقه های کلامی به خصوص فرقه شیعه امامیه است. اهمیت فراوان این موضوع و نیز اشارات گسترده سنایی در این زمینه، موجبات تهیه نوشته حاضر را فراهم کردند. برای این منظور در قسمت اول با استفاده از منابع کلامی به خصوص منابع شیعی به بررسی خیلی مختصر مباحثی مانند ضرورت امام، عصمت امام و ... و در قسمت دوم، که مهمترین، قسمت این مقاله است، به اشارات مختلف و همه جانبه حکیم سنایی در خصوص «امامت» توجه شده است. وی به جزییاتی از قبیل پذیرش امامت علی (ع) با وجود رعایت جوانب احتیاط، اعتقاد به لعن و نفرین، ظهور حضرت مهدی (عج) و عصمت غیر پیامبر اشارت کرده است که نشانگر گرایش شیعی اوست. همچنین توجه به بحث هایی مانند رعایت ترتیب خلفای راشدین (در بعضی موارد) و اولوالامر دانستن پادشاه، نماینده تمایل سنی وی است.
صور بلاغی اسلوب تاکید در آیات قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان مهمترین ابزار ارتباط و پیوند میان انسانها برای بیان مفاهیم ذهنی آنهاست و هر زبان را اسلوبی است که در آن با گزینش کلمات برروح و جان شنونده یا خواننده اثرمی بگذارد. .بر همین اساس خبرگان وادی سخنوری، برای سنجش ارزش سخن معیارهایی ارائه نموده اند و در این میان قرآن کریم را بهترین و برترین الگوی این مهم برشمرده اند و تمام اسلوب های بکار رفته در آن را نمونه والای فصاحت و بلاغت دانسته اندکه هر کس بنا به قابلیت ها و درک وفهم خویش می تواند از این دریای بی کران معانی بهره ببرد.
یکی از اسالیب قابل توجه در آیات قرآن، اسلوب تاکید است که با صور مختلف در اوج شیوایی و زیبایی بیان گردیده و سعی این مقاله بر آن است که به استناد آیات قرآنی به توضیح وتبین وجوه تاکید ـ مثل اطناب، تکرار، تفسیر، ایغال، تذییل، تتمیم، اعتراض و... بپردازد وبه تحلیل جنبه های بلاغی آن از دیدگاه بزرگان علم بلاغت اشاراتی داشته باشد.
تحلیل گفتمان سه ترجمة انگلیسی قرآن (سوره های حمد و والعصر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه عبارت است از انتقال یک سیستم زبانی به زبان دیگر که این امر در تمام سطوح زبانی و فرازبانی صورت می گیرد. همین مسئله در ترجمة قرآن نیز صادق است؛ زیرا، در ترجمة این کتاب مقدس نیز نباید، عوامل زبانی و عوامل فرازبانی را خدشه دار کرد. برای بررسی این شواهد، دو سوره از قرآن کریم (فاتحه الکتاب و والعصر) با استفاده از چارچوب تحلیلی حتیم و میسن (1990) در سطح محدودیت های گفتمانی بر روی سه ترجمة متفاوت از قرآن (دو مترجم مسلمان و یک مترجم مسیحی) تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد در تحلیل این سوره ها بیشترین محدودیت گفتمانی در سطح سازوکار تعدّی بوده است و کمترین آن مربوط به سطح پیوندهای واژگانی است. همچنین، می توان نتیجه گرفت اگر مترجم مسلط به زبان قرآنی و آشنا با سطوح بلاغی آن باشد، به خوبی می تواند در بیشتر موارد، صورت آیه را حفظ کند و کارش را فقط محدود به افزایش، کاهش و تکرار معنایی کند ودر ترجمة قرآن با محدودیت کمتری موفق عمل کند.
نقد و بررسی تحلیلی برخی مدایح نبوی در حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی شخصیت والا و بی عدیل حضرت رسول (ص) در حدیقه سنایی پرداخته است. از آن جا که این اثر عظیم و حجیم اولین اثر مدون عرفانی منظوم در ادب فارسی است، مملو از برجسته ترین توصیفات، افکار، دقایق معرفتی، زبانی، بلاغی، اشارات کلامی و قرآنی است که از جهت پختگی، نوآوری و نوگویی مورد تقلید و اقتباس بسیاری از شعرای پس از سنایی و حتی شاعران هم عصر او قرار گرفته است. بخشی از باب سوم حدیقه به پیامبر گرامی و نعت و منقبت او اختصاص دارد و بی تردید پس از باب اول که در توحید باری تعالی است، بهترین اندیشه ها، مضامین، عواطف، تصاویر، تعابیر و ترکیبات را در خود دارد. غالب مدایح نبوی در حدیقه بیان ارزش و مقام معنوی، سیرت و خصایل باطنی و ویژگی های اخلاقی و تعدادی نیز در او صاف و ویژگی های ظاهری رسول اکرم (ص) است. نگارنده با گزینش ابیاتی - غالبا دشوار - از این باب و شرح، تفسیر و بازگویی اندیشه، بلاغت، زبان، اشارات قرآنی، عرفانی و کلامی مندرج در آن ها سعی نموده است نگاه سنایی را به پیامبر عظیم الشان بنماید و شخصیت آن حضرت را در حدیقه نشان دهد.
جایگاه حضرت محمد(ص) در جهان بینی عرفانی نجم الدین رازی در کتاب «مرصاد العباد» و مقایسه آن با جهان بینی محی الدین بن عربی
حوزه های تخصصی:
نجم الدین رازی از عرفای معروف اوایل قرن هفتم هجری است. وی آثار متعددی درباره ی عرفان و تصو ف تالیف کرده است. مهمترین کتاب او مرصادالعباد من المبدا الی المعاد است. وی در این کتاب جهان بینی خود را درباره آفرینش جهان، آفرینش انسان و دیگر موجودات و عالم آخرت بیان کرده است. وی ضمن بیان این مسائل کلی، عقاید عرفانی خود را در زمینه سیر و سلوک مطرح کرده است.
جهان بینی عرفانی نجم الدین رازی در مورد خداوند و چگونگی آفرینش عالم و سرآغاز و نهایت آن همانند جهان بینی ابن عربی در فصوص الحکم و فتوحات المکیه است و پیامبر اکرم(ص) محور اصلی همه اندیشه ها و بحثهای اوست.
در بینش نجم الدین رازی، خداوند ابتدا عوالم روحانی و ملکوتی را خلق کرده است. وی با استناد به حدیث پیامبر(ص) که فرموده است: «اول ما خلق الله روحی» و یا «نوری»، معتقد است خداوند ابتدا روح و یا نور حضرت محمد(ص) را آفریده و از پرتو نور روح آن حضرت، ارواح پیامبران و ارواح موجودات و سپس عوالم ملکی یا ماد ی را خلق کرده است. وی اندیشه های عرفانی خود را در قالب تمثیل بیان می کند. در بینش او روح پاک محمـدی همانند قلمی است که خداوند با آن کلمات کتاب عالم خلقت را می نگارد.
در این مقاله، اندیشه های عرفانی- فلسفی نجم الدین دایه که در قالب تمثیل بیان شده، تحلیل و با اندیشه های ابن عربی مقایسه می شود.
مقایسه تحلیلی مبدأ و مقصد روح در آیین زرتشت و یهود با سه اثر از عارفان مسلمان (اللّمع فی التصوف، شرح التعرف لمذهب التصوّف، کشف المحجوب)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میان ادیان الهی مشابهت های بسیاری در عقاید مربوط به مبدأ روح، سرنوشت روح پس از مرگ، رستاخیز، داوری و بهشت و جهنم وجود دارد که این امر حاکی از ارتباط ادیان با یکدیگر است. هر چند این ارتباط؛ بویژه در ادیان توحیدی همچون یهود و اسلام بیشتر به چشم می خورد؛ اما بررسی مشابهات دو دین زرتشتی و یهودی نیز به دلیل ارتباط فرهنگی و سیاسی میان زرتشتیان و یهودیان پس از سقوط اورشلیم و اسارت یهودیان به دست بخت النصر و سپس فتح بابل توسط کوروش و آزادی یهودیان که زمینه ساز نفوذ فرهنگ ایرانی و عقاید زرتشتی در اعتقادات یهود گشت، حائز اهمیت است. از جمله این مشابهات اعتقاد به ماهیت دوگانه روحانی و جسمانی انسان، پذیرفتن روز رستاخیز به عنوان امری مسلّم و مراتب بهشت و جهنم نزد پیروان این دین هاست. با مطالعه در اعتقادات ادیان به طور کلّی و در باب مباحث مربوط به آخرت شناسی و حیات روح پس از مرگ به صورت جزئی تر، چنان که موضوع این نوشتار است، می توان به یکی بودن منبع تعالیم آنان که همانا وحی پروردگار است پی برد. اگرچه بعضی عقاید موجود در دو دین یهودی و زرتشتی در سه اثر عرفانی که در این جستار مورد بررسی قرار گرفته اند، وجود ندارد، مانند وجود تناسخ و حلول گرایی در یهود که در برخی منابع؛ بویژه آثار کابالیستی بدان اشاره شده است، امّا شباهت هایی هم وجود دارد که به سبب اشتراک مبدأ وحی است و نمی توان این مشابهات را انکار کرد.