فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۵۴۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
واژگان تک کاربرد نسبت به سایر واژگان در قرآن کریم، نیاز به دقت بیش تری در ترجمه دارند؛ زیرا گزینه های توضیحی دیگری در سایر آیات نداشته و این فقدان مصداق و سیاق آیه مشابه، بازگردانی آن ها را با دشواری همراه کرده است. فعل « نشط » یکی از واژگان تک کاربرد در قرآن کریم است که تنها یک بار در آیه 2 سوره نازعات مورد اشاره قرار گرفته است. به نظر می رسد مترجمان در برخورد با این واژه ، گونه های مختلفی از ترجمه را در پیش گرفته و دچار تشتت آراء شده اند. پژوهش حاضر با هدف تحلیل داده ها و انتخاب ترجمه برتر، با روش دسته بندی رویکردهای مترجمان و تحلیل داده های قرآنی، اقدام به بررسی و نقد گونه های معنایی ارائه شده توسط ایشان نموده تا به این مسأله پاسخ گوید که نهایتاً کدام رویکرد دارای اعتبار بیشتری است؟ رهاورد پژوهش چنین است: مترجمان سه روش تحت اللفظی، وفادار و تفسیری را در ترجمه این آیه به کارگرفته اند؛ اما حقیقتاً هیچ یک نتوانسته است تمامی موازین نهفته در حقیقتِ واژه را رعایت نماید. در نتیجه لازم است در بازگردانی این آیه تجدیدنظر صورت گیرد.
نقد واژگانیِ ترجمه موسوی گرمارودی از قرآن کریم (با تکیه بر سطح معنایی لغوی گارسس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نقدهایی که بر ترجمه های متون مختلف از جمله قرآن کریم، قابل اعمال است، نقد واژگانی می باشد. از جمله الگوهای ارائه شده در این نوع نقد، مبتنی برآرای گارسس است. پژوهش حاضر در نظر دارد تا انتخاب های واژگانی ترجمه موسوی گرمارودی از قرآن کریم را براساس سطح معنایی لغوی الگوی گارسس، مورد نقد و ارزیابی قرار دهد. برای این منظور ابتدا و به طور مختصر نظریه گارسس معرفی و سپس موارد قابل کاربستِ این نظریه بر مثال های مستخرج از ترجمه مذکور، تحت عناوین جداگانه و به طور مفصل، ذکر می شود. مهم ترین یافته های این پژوهش که با روشی تحلیلی – توصیفی نگاشته شده، بیانگر آن است که واژگان ترجمه گرمارودی از منظر مؤلفه های نظریه گارسس، قابل نقد و ارزیابی است. این ترجمه هم توضیحی توضیح تفسیری و واژگانی است و هم موارد بی شماری از همانندی و معادلسازی معادل مرسوم و غیر مرسوم ، قبض و بسط واژگانی و همچنین انتقالِ ابهام را در خود دارد.
میزان توجه مترجمان به «عناصر معنایی واژگان» در ترجمه اسم های جامد سوره بقره(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مسائل مورد توجه در فرآیند ترجمه، دستیابی به تعادل و برابری در ترجمه است که از طریق مطالعه جنبه های مختلف زبان، به ویژه توجه به «عناصر معنایی واژگان» صورت می گیرد. این نوشتار رویکرد مذکور را در خصوص ترجمه های مشهور معاصر قرآن کریم شامل: آیتی، ارفع، الهی قمشه ای، سراج، صفارزاده، فولادوند، کاویانپور، گرمارودی، مجتبوی، مشکینی و مکارم شیرازی، در محدوده اسم های چالش زای سوره مبارکه بقره، با روش تحلیلی- تطبیقی، مورد بررسی و کنکاش قرار داده و عملکرد آنها را ارزیابی نموده و به بوته نقد کشیده است. منظور از عناصر معنایی واژگان، دستیابی به مؤلفه های معنایی می باشد که یک واژه متضمن آنهاست. برآیند پژوهش نشان می دهد که مترجمان به مبحث «عناصر معنایی واژگان» توجه لازم را نداشته و تقریباً در تمام موارد تنها به معنای اولیه و اساسی اشاره نموده و از مؤلفه های معنایی نهفته در هر واژه صرف نظر کرده اند. نتایج تحقیق حاضر بیانگر این است که در این زمینه عملکرد مترجمان مذکور در قالب: 1- بسیار عالی (هیچ کدام) 2- عالی (هیچ کدام) 3- بسیار خوب (مشکینی، کاویانپور و مجتبوی) 4- خوب (آیتی، الهی قمشه ای، سراج، گرمارودی) 5- نسبتاً خوب (فولادوند) 6- متوسط (صفارزاده) 7- ضعیف (مکارم شیرازی و ارفع) قابل تقسیم است، بنابراین هیچ کدام از مترجمان در دو دسته نخست جای نمی گیرند.
ارزیابی مقایسه ایِ انسجام در سوره طارق و ترجمه آن از محمّدمهدی فولادوند: از دیدگاه نظریه هالیدی و حسن ( 1985.م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بسیاری از پژوهشگران حوزه قرآن و ترجمه، ترجمه محمدمهدی فولادوند از قرآن کریم را در زمره بهترین ترجمه های معاصر قرآن به شمار آورده و آن را به لحاظ مطابقت با متن مبدأ، عنایت به قواعد زبانی و بیانی و نیز به کارگیری واژگان روان زبان فارسی که غالباً از عمده ترین مباحث انسجام بخشی به ساختار متن بوده، مُتقن و قابل استناد می دانند. از طرفی، یکی از سوره های کوچک قرآن که علیرغم حجم اندکی که دارد، از موضوعات متنوّعی سخن گفته، سوره ""طارق"" است. نظر به همین تنوع موضوع و حجم اندک آن، کیفیت انسجام در این سوره و ترجمه آن، می تواند مورد سؤال قرار گیرد. بدین روی، در این پژوهش، براساس نسخه تکامل یافته از نظریه نظام مندِ هالیدی و حسن 1985م و نیز مفهوم هماهنگی انسجامی که رقیه حسن در سال 1984م مطرح نمود، عوامل انسجام و هماهنگی انسجامی در سوره طارق و ترجمه آن از محمدمهدی فولادوند، به صورت گزینشی و استقرائی، به بوته نقد و ارزیابی توصیفی - تحلیلی و آماری گذاشته می شود. نگارنده بر آن است تا با نگاهی فراجمله ای و متن بنیاد، با اتکا به نظریه مذکور، عوامل انسجام، هماهنگی انسجامی و نیز میزان این انسجام را در متن سوره طارق و ترجمه آن مشخص نموده، سپس هردو متن مبدأ و مقصد را با یکدیگر مقایسه کند. دستاورد پژوهش نشان می دهد که علیرغم وجود تفاوت هایی در نسبت عناصر دستوری و واژگانی متون مبدأ و مقصد، هر دو متن، منسجم بوده و نیز با توجه به درصد بالای مشابهت متن مقصد به متن مبدأ در نحوه کاربست عوامل انسجام، مترجم توانسته است در بازتاب و انعکاس معانی و مفاهیم ترجمه تا حدود زیادی موفق عمل کند.
قاعده ترجمه لغات مشترک فارسی و عربی و بررسی آن در ترجمه های معاصر قرآن کریم(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
اهمیت ویژه ترجمه قرآن کریم، این حوزه را همچنان نیازمند پژوهش های جدی نشان می دهد. در این پژوهش با درک یکی از عرصه های بسیار مهم ترجمه کلام الهی، برآنیم تا در مسیر ارتقای سطح روشمندی این حوزه، گامی کارساز برداریم. «ترجمه لغات مشترک فارسی و عربی» که ذیل مبحث «ساختار لغوی قرآن کریم» قرار دارد، همچون سایر مباحث ترجمه، علاوه بر توجه شایسته تر، نیازمند قاعده مندی است تا اهداف ترجمه را بیش از پیش، دست یاب کند. با توجه به اینکه واژگان مشترک فارسی و عربی سه گونه اند (دسته ای برخوردار از وحدت معنایی، دسته دیگر دارای اختلاف معنایی و دسته سوم دربردارنده وجوه معنایی)، این نوشتار واژگان مشترکی را برخواهد رسید که دارای اختلاف معنایی هستند. «سیما، شاعر، طوفان، مثقال و مداد» نمونه واژگان مورد تحلیل است. نگارنده پس از بررسی معنای لغوی و استعمال قرآنی واژگان، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به آسیب شناسی ترجمه های فارسی منتخب قرآن کریم درخصوص واژگان پنج گانه پرداخته است. گزارش خطای 40 تا 50 درصدی ترجمه های قرآن موجود، به جهت غفلت از قاعده فهم واژگان مشترک فارسی عربی، رهاورد نوشتار حاضر است.
ارزیابی کاربست احادیث نبوی در تبیین مفردات قرآن در تفسیر کشاف و بازتاب آن در ترجمه های فارسی معاصر قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مبانی مهم زمخشری در تفسیر کشاف، استفاده از احادیث نبوی برای واکاوی مسائلی نظیر علوم ادبی، علوم قرآنی و... در جهت فهم معنای آیه است؛ در این میان، وی در 20 مورد، از احادیث نبوی برای کاربست معنای واژگان استفاده نموده است. در این راستا پژوهش حاضر با روش توصیفی – تحلیلی و رویکرد انتقادی، چهار کاربستِ چالش زا، از حیث معنای واژه را با تحلیل دیدگاه زمخشری و روایت مربوطه، مورد ارزیابی قرار داده، سپس نتیجه بررسی صورت گرفته از معنای واژه را در ترجمه های فارسی معاصر بازتاب داده و در نهایت به این نتیجه رسیده است که از یک سو زمخشری در اکثر موارد، کاربست روایات را به درستی اشاره ننموده است و از سوی دیگر، ترجمه های فارسی نیز در برگردان واژگان مورد بررسی، به این موضوع توجه کامل، مبذول نداشته اند. در هر حال مرحوم مشکینی از سایر مترجمان مورد بحث، دقیق تر عمل نموده است.
ریشه یابی ماده «لبس» و نقش آن در فرآیند معادل یابی در ترجمه های فارسی و انگلیسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم از گذشته های دور تاکنون، بارها به زبان های بسیار متنوعی ترجمه شده و از همین طریق، فرصت انتقال تعالیم والایش به مردمانی با فرهنگ های مختلف را پیدا کرده است. تمامی این تلاش ها موجب گشت که افزون بر نفس ترجمه، آثاری در مسائل نظری و کاربردیِ ترجمه قرآن نیز تدوین گشته و اصول، مبانی و روش شناسی آن مورد بحث قرار گیرد. مطالعه حاضر، در ادامه ی همین کوشش ها تلاش دارد «ریشه یابی واژگان» را به عنوان روش کارآمدی برای معادل یابی معرفی کرده و به کاربست آن در ماده ی قرآنیِ «لبس» بپردازد. عالمان مسلمان در آثار تفسیری و زبان شناختی خود، تحلیل های گوناگون و احیاناً متناقضی درباره معنای این ماده ارائه کرده اند که در ترجمه های قرآن کریم نیز بازتاب یافته است. این پژوهش توانست با کاربرد روش ریشه شناسی واژگان، برای نخستین بار به پیجویی ماده «لبس» در شاخه های مختلف زبان سامی پرداخته، قدیم ترین معنای این ریشه سامی را بازجسته و به مطالعه ی روند تحول معنایی آن تا عصر نزول قرآن اقدام نماید. سر آخر، این مطالعه با روش توصیفی- تحلیلی، میزان موفقیت ترجمه های فارسی و انگلیسی قرآن کریم در ارائه ی معادل هایی از این ماده را مورد ارزیابی قرار داده و نقاط قوت و ضعف هر یک را به بحث گذارده است.
ارزیابی ترجمة «قَالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَةِ وَأَن یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًى» (طه/ 59) در ترجمه های مشهور قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمة قرآن یکی از مسائل نو در حوزة قرآن پژوهی است که در سدة کنونی بسیار مورد توجّه قرار گرفته است. این نهضت، با وجود نقاط قوّت فراوان، نقاط ضعفی نیز دارد. یکی از این نقاط ضعف، در معادل یابی آیة Pقَالَ مَوْعِدُکُمْ یَوْمُ الزِّینَةِ وَأَن یُحْشَرَ النَّاسُ ضُحًىO دیده می شود. این مقاله با روش تحلیلی توصیفی ترجمه های معاصر مشهور قرآن (شامل ترجمه های فارسی: آیتی، الهی قمشه ای، رضایی، صفّارزاده، صفوی، فولادوند، کاویان پور، گرمارودی، مجتبوی، مشکینی، مصباح زاده، معزّی و مکارم، از ترجمه های انگلیسی، پیکتال و صفّارزاده و از ترجمه های آمریکایی، ترجمة شاکر) از این آیه را با دقّت شایانی مورد بررسی قرار داده است و به این نتیجه رسیده که نزدیکترین ترجمه به ترجمة صحیح این آیه، ترجمة مشکینی و بهترین روش ترجمه نیز ترجمة تفسیری است.
چالش های ترجمه در باهم آیی های قرآنی (بررسی موردی: ترکیب های وصفی و اضافی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باهم آیی ، کاربرد معمول دو یا چند واژه در کنار هم، با بسامد بالا و به گونه ای است که نتوان آن را تصادفی دانست. این پدیده زبانی در دوران معاصر، نظر بسیاری از ترجمه پژوهان را به خود جلب کرده و آنها را بر آن داشته است به رصد ترجمه باهم آیی ها در متون مختلف بپردازند. پژوهش حاضر با روشی توصیفی و تحلیلی، نخست به استخراج 55 باهم آیی وصفی و اضافی در قرآن و ترجمه آن در ده ترجمه معاصر قرآن کریم پرداخته و سپس به نقد و تحلیل این ترجمه ها همت گماشته است. نتایج تحقیق نشان می دهد عدم توجه مترجمان قرآن به این پدیده به عنوان یک واحد ترجمه، در موارد بسیاری، ترجمه هایی مختلف از یک باهم آیی یکسان قرآنی به دنبال داشته است و از طرفی مترجمان از باهم آیی های مختلف قرآنی، ترجمه هایی یکسان ارائه داده اند. در پایان، راه حل هایی برای این چالش ها پیشنهاد شده است مترجمان از پیش معادل هایی برای ترکیبات هم آیند قرآنی تعیین نموده و بر اساس آن، در سراسر ترجمه، یکسان سازی شود.
بررسی دلالت های ضمنی کلمه های فاصله در ترجمه های فارسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عبارت فاصله در علوم مختلف دارای تعاریف معینی است، اما معنی آن در علوم قرآن متفاوت و عمدتاً عبارت از واژه های اواخر آیات است. عده ای نیز میان فواصل و رؤوس آیات فرق می گذارند و فاصله را، در مجموع، شامل تر از واژه های ابتدای آیات می شمارند. از سوی دیگربررسی دلالت های ضمنی در یک متن، روشی است که براساس آن امکان تمایز نهادن میان مترادف های زبانی فراهم می شود. پژوهش حاضر در جستجوی پاسخ به این مهم است که اولاً فاصله ها تا چه اندازه در ایجاد دلالت های ثانوی و معانی ضمنی یک آیه دخالت دارد؛ و ثانیاً ترجمه های معتبر قرآنی به چه میزان از عهده انتقال این دلالت های معنایی برآمده اند. این تحقیق، با روش توصیفی –تحلیلی و با تکیه بر نظریه دلالت های ضمنی بر روی ترجمه فاصله از دو منظر آواشناختی و معناشناختی متمرکز گردیده و بر آن بوده است تا کاهش ها و تغییرات معنایی را در ترجمه های قرآن ،در سه بخش سایه خیال، زنگ حروف و تشابه های معناشناختی میان فواصل آیات بررسی کند.. نتایج این تحقیق نشان می دهد که اولاً فاصله، نه تنها دلالت های یک آیه بلکه گاه کل سوره را نیز به لحاظ نحوی، معنایی و آوایی تحت تأثیر قرار می دهد و دوم این که، با تغییر در نظام آوایی یک متن در ترجمه، بخشی از معنای آن نیز از میان می رود.
واکاوی معنای انواع «فاء» در قرآن کریم و ارزیابی برگردان فارسی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشمندان ادبیات عربی در تقسیم بندی انواع فاء و تحلیل معنایی آن با یکدیگر اختلاف دارند، این اختلاف در کنار محدودیت های زبانی، مترجمان قرآن را در برگردان و انتخاب معادل مناسب برای انواع فاء، با دشواری هایی مواجه ساخته است. این جستار بر آن است با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، گونه های استعمال حرف فاء را در قرآن کریم مورد واکاوی قرارداده و برگردان فارسی هریک از آن ها را ارزیابی نماید. از مهمترین نتایج این تحقیق، آن است که دوگونه حرف فاء عاطفه و فاء رابطه در قرآن کریم مورد استعمال قرار گرفته است که فاء عاطفه از حیث معنایی به انواع ترتیب (معنوی و ذکری)، تعقیب، سببیت، تفریع و تعلیل و فاء رابطه به انواع جزا و شبه جزا و سببیت تقسیم می شوند. نیز بدست آمد که برگردان فارسی فاء فصیحه، تعلیلیه و سببیه (اگر در جواب نهی باشد)، به نسبت انواع دیگر فاء، با اشکال بیشتری مواجه و برگردان فاء ترتیب و تعقیب، در زبان فارسی با مشکل کمتری روبرو است.
راهبردی زبان شناختی در ترجمه قرآن از دیدگاه کارکرد نقش های زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله کارآییِ روش یکنواخت در ترجمه قرآن را برای رویارویی با آیات گوناگون به نقد می گذارد. مسئله این است که اتخاذ روش یکنواخت در ترجمه آیات متنوع به چه میزان می تواند ترجمه ای معادل از آیات ارائه دهد؟ و روشی که می تواند متناسب با تنوع آیات در ترجمه برگزیده شود چیست؟ روش تحقیق تحلیلی-تطبیقی خواهد بود. در بخش تحلیلی به دو نظریه رجوع می شود. 1. نظریه ترجمه بر اساس کارکرد نقش های زبان که استدلال می کند برای رسیدن به تعادل در ترجمه، روش ترجمه باید متناسب با نوع کارکرد زبان در تولید متن اصلی انتخاب شود. 2. نظریه انسجام قرآن که استدلال می کند قرآن در عین برخورداری از انسجامی کلی، موضوعات و اهداف متنوعی را در آیات دنبال کرده و بنابراین از اسلوب های بیانیِ مختلفی بهره برده. از این دو استدلال نتیجه گرفته می شود که برای ترجمه قرآن باید به نوع کارکرد زبان در تولید هر آیه متناسب با موضوع و هدف آیه دقت کرد و متقابلا همان نوع از کارکرد زبان را در زبان مقصد فعال کرد. در بخش تطبیقی، چهار نمونه از چهار روش مختلفِ ترجمه انتخاب می شود و در رویارویی با چهار آیه با بیان مختلف به طور مقایسه ای تحلیل می شود. این تحلیل در سطح نمونه ها نشان می دهد هر یک از روش ها در رویارویی با یک آیه، در رسیدن به تعادل در ترجمه از منظر نوع کارکرد زبان، موفق تر از سه روش دیگر عمل کرده است.
بررسی تطبیقی ترجمه های انگلیسی قرآن آربری، شاکر و قرایی از آیات منتخب سوره رعد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قرآن کتابی است با زیبایی ظاهری و عمق معنایی تکرار ناشدنی و هر ترجمه تلاشی است بشری جهت انتقال این اثر الهی به مخاطبان و از آنجایی که این فرآیند خالی از کاستی نیست، پالایش ترجمه های قرآن جهت هر چه روزآمدتر کردن آنها امری لازم و ضروری می نماید تا پیام قرآن با کمترین خلل به گوش جهانیان برسد. این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی به مقایسه سه ترجمه انگلیسی قرآن کریم توسط آربری، شاکر و قرایی از آیات 2، 4 و 16 سوره مبارکه رعد، از جهت واژگان و ساختار می پردازد. نتایج این تطبیق موردی نشان می دهد که آربری با پایبندی به صورت الفاظ متن اصلی کوشیده تا بار ادبی و زبان کهن و موجز قرآن را در ترجمه منتقل کند. اما این مبدأگرایی ضمن کاستن از قابلیت ارتباطی ترجمه اش، سبب شده وی بدون در نظر گرفتن بطون قرآن و تطورات واژگان و تنها بر مبنای ظاهر آنها قضاوت کند. قضاوتی که منجر به دخل و تصرّف در حقیقت کلام الهی شده است. در مقابل، شاکر با گرایش به سمت خواننده، انتقال معنا را به تقیّد به ظاهر الفاظ ترجیح داده است. این رویکرد باطن گرایانه، گاه به عدم تبعیت از اصل مطابقت در ترجمه انجامیده است. در این میان قرایی ضمن پایبندی به صورت متن اصلی، در ترجمه ای عبارت به عبارت، حقایق قرآن را در قالب ادبیاتی امروزین به مخاطب عرضه کرده است و حاصل تلاشش ترجمه ای است روان، با کمترین میزان اختلاف نسبت به متن اصلی.
قالب های معنایی فعل «رأی» در آیات قرآن کریم و برگردان فارسی (بر پایه نظریه معناشناسی قالبی چارلز فیلمور)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چشم، مهم ترین اندام جسمانی به شمار می رود که کاربرد آن، دریافت داده های گوناگون از محیط بیرونی، ذخیره آن در لایه های سه گانه ذه ن (تخیل، توهم و تعقل) و شکل گیری شناخت است. فعل «رأی» (دیدن)، به عنوان کار اصلی چشم، در ترکیب های هم نشینیِ گوناگون می تواند گستره معنایی خود را وسعت بخشد و علاوه بر دیدنِ بیرونی، بر دیدن درونی مانند دانستن نیز دلالت کند. بر همین اصل، در برگردان فارسی و تفسیر آیات باید به شبکه معنایی و بافت زبانی توجه نمود. در قرآن کریم، بنابر اهمیت توانایی بینایی انسان در مسیر رسیدن به شناخت مفاهیم پیچیده ذهنی و غیر مادی، فعل مذکور کاربرد وسیعی داشته است. زین رو، جُستار حاضر سعی خود را برآن گذاشته است تا با رویکرد زبان شناسی شناختی و با استناد به روش وصفی تحلیلی، قالب های معنایی فعل «رأی» را بر پایه نظریه معناشناسی قالبیِ چارلز فیلمور، در آیات قرآن کریم و برگردان فارسی آن (مکارم شیرازی، ارفع، پورجوادی، خرم دل، الهی قمشه ای و صفارزاده) بررسی و تحلیل نماید. در نمونه های قرآنی مورد بررسی، فعل «رأی» دارای یک قالب معنایی دیداری ادراکی به عنوان قالب معنایی مرکزی و چهار قالب شناختیِ باورداشتن، شناختن و دانستن، مشاهده کردن و درک کردن است که پای ه ابتدایی آن، همان دیدنِ ظاهری با چشم سر می باشد. دستاورد پژوهش، بیان گر آن است که مترجمین در برگردان فارسی قالب معناییِ مناسب با بافت زبانی آیات به خوبی عمل نکرده اند؛ ضمن آن که به تفاوت معنایی میان معادل های فارسی هم معنا مانند دیدن و مشاهده کردن، نیز دقت لازم را مبذول نداشته و گاهی به جای یکدیگر به کار برده اند.
بررسی تطبیقی عناصر انسجام متنی در سورة مبارکه الناس و ترجمه فارسی آن بر پایه نظریة انسجام متن هالیدی و حسن
حوزه های تخصصی:
ساختار متن ﻗﺮآن کریم به گونه ای است که از دﯾﺮﺑﺎز ﻣﻮرد ﺗﻮﺟﻪ پزوهشگران در هر عصری بوده است.امروزه نیز این موضوع در مطالعات میان رشته ای به ویژه در حوزه دین و معارف قرآنی ، جایگاهی خاصی پیدا کرده است. هدف این پزوهش مختصر تحلیل مقایسه ای عناصر انسجام متنی در سورة مبارکة الناس و ترجمه فارسی آن بر پایه مبانی نظریه ی انسجام متن هلیدی و حسن و در چارچوب رویکرد زبان شناسی متن است.بدین منظور در راستای نیل به هدف مقاله ، عناصر اﻧﺴﺠﺎم ﻣﺘﻦ سورة ناس در مقایسه با ترجمة فارسی آن از مهدی الهی قمشه ای بر اﺳﺎس مبانی چارچوب نظری پژوهش ، ﺑﺎ روش ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-ﺗﺤﻠﯿﻠﯽ و آﻣﺎری ﻣﻮرد ﺑﺮرﺳﯽ ﻗﺮار می گیرد .داده های پژوهش از قرآن کریم و منابع تفسیری معتبر و همچنین با استفاده از نرم افزار جامع تفاسیر نور گرد آوری شده است. با تحلیل آنها در چارچوب نظری تحقیق یافته هایی حاصل شد؛ از جمله این که ﺿﻤﻦ وﺟﻮد ﺗﻔﺎوت ها و شباهت ها در کاربست ﻋﻮاﻣﻞ دﺳﺘﻮری و واژﮔﺎﻧﯽ، ﻫﺮ دو ﻣﺘﻦ سورة ناس و ترجمة فارسی آن،از اﻧﺴﺠﺎم ﺑﺎﻻﯾﯽ ﺑﺮﺧﻮردارﻧﺪ،و دیگر این که بیشترین عناصر انسجامی در این سوره و ترجمة آن را، عناصر واژگانی تشکیل می دهند.
نقد و بررسی معادل ترکیبی «حَلالِ طَیّب» در 54 ترجمه فارسی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلمات «حَلالاً طَیّباً» و «طَیّبَات» در قرآن مجموعاً، بیش از بیست بار (صراحتاً و یا به عنوان مصداق بارز) درباره غذا به کار رفته است. معانی متفاوتی از این ترکیب در ترجمه ها ارائه شده است. باید دید که معنای دقیق ترکیب «حلال طیب» چیست؟ نویسنده با پیشنهاد معنای «گوارا» و «خوش» برای «طیب»، ادله و شواهدی را در جهت اثبات و تقویت این معنا اقامه نموده است. در همین راستا بیش از پنجاه ترجمه فارسی قرآن کریم مورد نقد و بررسی قرار گرفته است. معنای «پاکیزه» یا «حلال»، معنای دقیقی نبوده و جزو معانی مجازی شمرده شده و بیشتر از این که تحلیل مفهومی «طیب» باشد، به مصداق آن توجه دارد. اکثر مترجمان «طیب» را در معنای دقیق خود ترجمه ننموده اند. البته در این بین مترجمانی وجود دارند که در مواردی «طیب» را «گوارا و لذیذ» معنا کرده اند که متأسفانه آن ها نیز در تمامی آیات این مطلب را مراعات نکرده و از خود وحدت رویه نشان نداده اند. البته برخی از مترجمان در تمامی موارد، «طیب» را به معنای پاکیزه دانسته که هرچند از نظر تحقیق حاضر، ترجمه دقیقی ارائه نکرده اند، اما کارشان به خاطر رعایت وحدت رویه ستودنی است. از دیگر نتایجی که از مقاله حاضر بدست می آید نقش وصفی «طیب» برای «حلال» در ترکیب «حلالاً طیباً» است. اکثر مترجمان به نقش وصفی «طیب» دقت نکرده و آن را با حرف عطف واو به صورت «حلال و طیب» ترجمه کرده اند.
بررسی ساختارِ جمله حالیه در ترجمه های فارسی قرآن(ترجمه های الهیِ قمشه ای، آیتی، بروجردی و انصاریان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزه های تخصصی:
ترجمه قرآن به عنوان کتاب مقدس، همیشه، توجه مسلمانان را به خود جلب کرده است و مترجمان زیادی سعی در ارائه ترجمه ای زیبا و مناسب و در عین حال ادبی و متناسب با ساختار زبان فارسی، داشته اند که گاه موفق بوده اند و گاه نیز توفیق چندانی به دست نیاورده اند.این بحث با رویکردی تحلیلی تطبیقی ساختار جمله حالیه را در چهار ترجمه آیتی، قمشه ای، انصاریان و بروجردی، بررسی کرده است، و با بررسی ساختاری و معادل یابی واژگانی و تحلیل آن ها بر اساس اصول نحو عربی و شیوایی ترجمه مقصد و مقایسه و تطبیق هر کدام در هر چهار ترجمه، به این نتیجه دست یافته که هر کدام از این ترجمه ها دارای مشکلاتی هستند و در تطبیق با ساختار زبان فارسی و معادل یابی واژگانی و گاه در تشیخص حال بودن برخی جمله ها و به تبع آن در ترجمه آن ها، دچار اشتباه شده اند که این امر منجر به نامأنوس شدن ترجمه و نارسایی آن در انتقال معنا و مضمون مورد نظر جمله مبدأ شده است.
دانش اعراب القرآن و نقش آن در ترجمة قرآن کریم ( با تاکید بر ترجمه شاه ولی الله دهلوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعراب القرآن از دانش هایی است که در راستای فهم و تفسیر استدلالی قرآن کریم شکل گرفته و در آن، آثار ارزشمندی تالیف شده است. در میان قرآن پژوهان، معرِبان در کتاب های «اعراب القرآن» و مفسران در آثار تفسیری خود به خوبی اهمیت این دانش را دریافته و از آن بهره برده اند اما برخی از مترجمان با تساهل از این دانش گذر کرده و به یافته های دانش اعراب القرآن به عنوان یکی از بایسته های مقدماتی ترجمه قرآن کمتر توجه کرده اند. در این مقاله نخست به تعریف این دانش و پژوهش ها و تالیف های صورت گرفته در آن پرداخته و سپس نقش اعراب القرآن را در ترجمه صحیح قرآن کریم پیگیری کرده ایم. مهم ترین عناصر تاثیر گذار اعراب القرآن بر ترجمه کلام الله عبارت اند از توجه به معنای مراد گوینده بر پایه ظهور عرفی، رعایت قواعد نحو و علائم اعراب، عنایت به ایجاز های حذف، توجه به سیاق و قرائن سازنده معنا، دقت در تقدیم و تأخیر الفاظ، توجه به تعدد وجوه در یک آیه و تشخیص نوع ادوات بکار رفته در آن. از میان ترجمه های قرآن «شاه ولی اللّه دهلوی» در ترجمه خود به وجوه اعراب کلمات قرآن توجه تام ورزیده و ترجمه او از این حیث قابل قبول است گرچه درمواردی از اعمال آموزه های اعراب القرآن غفلت کرده و ترجمه اش به راه ناصواب رفته است.
بررسی کنش های فراگفتاری در دو نوع متفاوت از فرامین قرآنی و شیوه برخورد مترجمان انگلیسی با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد تبیین تفاوت در استفاده معناشناسانه و کاربردشناسانه، بین دو دسته متفاوت از فرامین، در قرآن است: فرامینی که وجه امری دارند و فرامینی که وجه خبری دارند. این تحقیق توصیفی- تحلیلی، می کوشد با استفاده از نظریات زبان شناسی کاربردی و تحلیل گفتمان، به بررسی بافتی بپردازد که این دو دسته از فرامین در آن به کار رفته اند. نتایج این تحقیق که پیکره زبانی آن، آیات قرآنی است، نشان می دهد که از جملات و پاره گفتارهای امری و خبری برای صدور فرمان استفاده شده است؛ ولی به کارگیری هرکدام، استنباط خاصی را به دنبال دارد. اگر اشکال امری مربوط به دستورات فوری و شخصی باشد درنتیجه، کاربرد آن بیشتر در گفتگوهای بینافردی دیده می شود. شکل های خبری هنگامی استفاده می شود که گوینده قصد القای فرامینی را دارد که فاقد فوریت یا بعد شخصی است. ضمناً به کارگیری شکل های خبری برای بیان فرامین، نشان از اطمینان خاطر و دانشی دارد که گوینده نسبت به اجرای فرامین خویش دارد. درنتیجه، جملات خبری غالباً در بافت هایی دیده می شود که گوینده عالی مقام درصدد القای دستورات خویش است. بازخورد این موضوع در ترجمه نشان می دهد در دستوراتی - با ساختار خبری- مترجمان رویه های متفاوت داشته اند. در آن جایی که آیات، مربوط به احکام خاص فقهی است یا بروز مفهوم فرمان و دستور آشکار است، از افعال کمکی مانند shall استفاده شده است. در برخی از موارد نیز مفهوم فرمانی و دستوری از دید مترجمان پنهان مانده است.