نگارنده در این مقالت برآن است که به معرفی کتابخانه های ایرانیانی که در قرون اخیر و دوره معاصر در شهرهای ایران‘ یا در حوزه مدرسی فرهنگ ایرانی بنیاد نهاده شده‘ بپردازد. وبدین مهم اشارت کند که برخی از کتابخانه های شخصی عالمان‘امیران و وزیران ایرانی مایه ایجاد کتابخانه های بزرگی مانند کتابخانة مجلس‘کتابخانه ملی‘کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و کتابخانه های دیگر شده است. تحقیق رامصلحت چنان دیده آمد که موضوع بحث بر محور کتاب طبقات اعلام الشیعه‘ تألیف منیف العلامه المغفورله‘الشیخ آقا بزرگ الطهرانی باشد و نیز کتابخانه هایی را که بعد از رحلت آن آیت تابان در ایران دایر گردیده است و مرجعیت برای پژوهندگان معاصر یافته دربرگیرد.
یکی از شخصیتهای بزرگ ادبی که به تحقیق نقش ارزنده ای در تکوین بخش عظیمی از ادب پارسی در شبه قاره و جلب علاقه و شوق دوستداران ادب فارسی در این سرزمین نسبت به زمینه های گوناگون سخن فارسی اعم از نظم و نثر دارد و یکی از حلقه های مستحکم ارتباط بین فرهنگ ایران و هند در دوره صفوی است محمد جلال الدین طباطبایی زواره ای اردستانی ملقب به میرزا جلالا است که سه قرن پیش رهسپار شبه قاره هند شد و بدیعترین آثار خود را در متن فرهنگ این سرزمین به وجود آورد و به علت شخصیت بارز و مایه گرانقدر ادبی ای که داشته صاحب سبکی شده که عصر خود و ادوار بعدی را در زمینه شیوه ترسل و انشا و سبک ادبی زیر سیطرة نفوذ شدید خود قرار داده است . آثار فرهنگی و ادبی این شخصیت مهم که در پروژه فراموشی گمنامی بود در پژوهش حاضر بررسی و مقام و اعتبار پژوهشی آن در روابط فرهنگی ایران و هند و تکوین بخش مهمی از ادب فارسی که یکی از مقاطع مهم تحول خود را در این دیار سپری کرده و به بالاترین اوج خود رسیده است مطالعه می گردد. بدون شک پژوهندگان و جویندگان این زمینه از ادب فارسی و عاشقان زیباییهای جاودان ادب فارسی که در راه احیای آثار پیشینیان و استمرار پیوند فکری با مواریث قلمی و ذوقی گذشتگان تلاش کرده و می خواهند تاریخ ادبیات این دیار را در شبه قاره هند پیگیری کنند با اثری قابل استفاده و بسیار مفید مواجه می شوند.
مقاله حاضر شامل مطالبی است پیرامون سیر تاریخی معانی و بیان و بدیع ازآغاز پیدایش این علم ‘ از آنچه معلوم است بلاغت دو سیر را در طول تاریخ طی نموده است . اول مکتب کلامی که سیوطی درباره آن می گوید: "طریقه العجم والفلسفه" دوم مکتب ادبی باز هم از سیوطی که می گوید"طریقه العرب و البلغاء" . خصوصیت مکتب کلامیها اهمیت دادن به معانی و جوهره و صیغه الفاظ ‘ لیکن در مکتب ادبی بلاغیون نقد ذوق و احساس را دخالت دادند و بصورتهای بدیعی نیز اهمیت دادند. انگیزه تألیف کتب در هر دو مکتب اثبات اعجاز قرآن کریم بوده و این مکاتب تا به امروز ادامه داشته و به عقیده اینجانب باید مباحث نحوی و دیگر علوم فلسفه و منطق از بلاغت خارج شود و به صورت یک علم مستقل تدریس شود. نه اینکه فایده ندارد بلکه مباحث آن با بلاغت مخلوط نشود.
مدح پیامبر اکرم (ص) تاریخی دیرینه دارد . به یقین این تاریخ از زمان حیات خود آن حضرت شروع شده است و در تاریخ ادبیات عرب کمتر شاعری است که در اشعار خود به گونه ای از آن حضرت ذکری به میان نیاورده باشد. اوج مدح ایشان به دوره انحدار برمیگردد. دوره ای که شعر‘بالندگی خود را از کف داده است .با این وصف‘برده بوبصیری و بدیعیه صفی الدین و ابن حجه رونق دیگری به این دوره داده است . مدح پیامبر اکرم (ص) در دیوان صفی الدین جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده است . در این مقاله به تحلیل مدایحی که شاعر در وصف پیامبر (ص) سروده است پرداخته شده و نتایج زیر به دست آمده است . 1- شروع مدایح از تخیل قوی و تفوق شاعر حکایت می کند‘ولی وقتی به اصل مدح می رسد استعاره ها جان میدهند و تشبیه ها غروب میکنند و گویی نقلی منظوم در پیش روی خواننده است . 2- بعضی صفی الدین را شیعه متعصب معرفی کرده اند. در این مقاله این نظریه مردود گشته و صفی الدین از نظر مذهبی فردی معتدل و سازگار با محیط و شرایط معرفی شده است . 3- مفاهیم واحد در قصیده های مختلف تکرار می شود. گویی شاعر برای مدح پیامبر (ص) خود را در وقایع و رویدادهای تاریخی و آیات قرآن محصور می بیند و از ارتباط با طبیعت و وام گرفتن از تشبیه های طبیعی غفلت می ورزد. 4- شاعر بیش از هرچیز به کرامات یا مفاهیم کلی پرداخته است و از ذکر ویژگیهای اجتماعی در روح عدالت طلب پیامبر(ص) باز مانده است . 5- مدایح النبی صفی الدین متأثر از اندیشه های کلامی است که متفکرین زمان را به خود مشغول داشته است .
"اسب" در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه دارد . د رمتون اوستا و ادبیات باستانی ایران از اسب به نیکی یاد شده است . شاعران‘عارفان‘نکته پردازان و خردمندان‘پادشاهان و امیران‘گردان و دلاوران‘دیهقانان و کارورزان ایرانی و دین آوران بزرگ آن را مظهر خوشبختی و رستگاری و فراست و تیز هوشی دانسته اند. در ادبیات غنائی و حماسی اسب‘ به نژادگی‘نجابت و خوهای پسندیده توصیف شده است . در این مقاله ریشه واژه"اسب"در لغت و فرهنگ ایرانی‘نام هایی که از این ریشه اشتقاق یافته و ترکیب هایی که از آن بر جای مانده است به تفصیل تحلیل شده است . با استناد به مآخذ مطمئن ‘ جایگاه اسب نزد اقوام و ملل‘بویژه اقوام هند و اروپایی و شیوه پرورش آن معرفی و نکته هایی نغز از بزرگان دین ‘ امیران‘شاعران و سخنوران نامی در خصوص نژادگی و ارج و بهای اسب و اهمیت آن در زندگی اقوام باستانی ایان نقل شده است . در خلال این مقاله با آوردن بیتهایی از گویندگان بزرگ ایران سعی شده است جایگاه اسب در ادبیات غنایی‘حماسی و تاریخی ایران به روشنی معرفی شود و نامهایی که این حیوان نژاده در طول تاریخ پذیرفته و در کتاب
گاهی پیری راه دان یا عشقی شورانگیز یا خوابی صادق‘ سبب دگرگونی احوال صاحبدلی با ذوق و نیل او به کمال معنوی میگردد. چنان که تحول درونی سنایی را به ((دیوانه ای لای خوار)) از مجذوبان منتسب کرده اند. شاید هم اندیشه ای ژرف ‘ یا نفس گرم و مؤثر دریا دلی موجب گشته که سنایی عشرت جوی‘ترک شاهد وساغر کند و طریق زهد وانقطاع در پیش گیرد. سنایی‘ عارفی شریعتمدار است ‘ بدین جهت چکامه های او‘ آکنده از معانی دینی و عواطف روحانی و نکات اخلاقی است . او در حدیقه‘با حکمت صوفیه و موعظه و تاویل قرآن ‘ سروکار دارد و در قصاید و غزلیات مغانه اش باذوق روح و شطحیات. عشق به حق ‘ هدف غایی تعلیمات اوست . اشعارش از رهگذر این عشق شورآفرین و اقتباس ازقرآن کریم ‘ همراه با زبانی برخوردار از واژگان غنی‘ معنویت خاصی یافته است.
این مقاله کاوشی در شعر معاصر عربی از دیدگاه نقد ادبی است . د رمقدمه نگارنده به معرفی شعر بر مبنای تاریخی‘فلسفی‘ادبی پرداخته و تصویری کلی از عشر معاصر عربی ترسیم نموده و سپس به بررسی مفهوم و هدف شعر از دید ناقدان بزرگ معاصر عرب وارد گردیده و مجملی از آراء آنان را ذکر نموده است. بخش بعدی مقاله به موسیقی شعر‘ انواع گوناگون شعر از نظر وزن و قافیه و بیان آراء ناقدان معاصر در خصوص موسیقی شعر و اهمیت یا لزوم آن اختصاص یافته است . جدیدترین اشکال عروضی شعر معاصر عربی در این قسمت از مقاله معرفی شده است . نگارنده کوشیده با تطبیق اندیشه ها و نظریه های منتقدان معاصر برای دست یابی به وحدت ارکان نقد شعر معاصر روزنه ای بگشاید.
در این مقاله کوشش شده است که انگیزه و علت استمداد مفسران بلندپایه به شعر عربی در فهم الفاظ غریب قرآنی روشن شود و شیوه ای را که برای نخستین بار حبرالامه و فقیه اهل البیت ابن عباس در استناد به شعر جاهلی ابداع کرده است با آوردن مثالهای گوناگون واضح گردد و روش هر یک از مفسران بزرگ اسلامی از قبیل زمخشری و طبرسی و ابوالفتوح رازی و نظایر آنها در اعتماد به شعر جاهلی در فهم الفاظ غریب قرآنی شرح داده شده است. از طرف دیگر در این گفتار با ذکر مثالها و شاهدهای متعدد از تفاسیر گوناگون چگونگی استفاده از شعر دوره جاهلی در شرح و توضیح لغات قرآنی روشن شده است و خلاصه اهمیت نقش شعر با تکیه بر اسلوب ابن عباس مبتکر این روش تبیین گردیده است .
مجموعه بناهای حضرت رضا(ع) در مشهدمقدس- که برای مسلمانان ‘ بویژه شیعیان ایران از اهمیت فراوانی برخوردار است – یکی از مهمترین مجموعه بناهای مذهبی است. این مجموعه باشکوه‘تقریبأ25 بنای مهم راشامل می شود و هر یک از آنها از نظر ویژگیهای معماری وهنری ارزش والایی دارد. احداث این مجموعه در طول زمان شکل گرفته و کاملتر شده است. مقبرة حضرت رضا(ع) مربع شکل واندازه ضلع آن ده متر است . این مرقد با گنبد دوپوش بسیار زیبا که روکشی از طلا دارد ‘ مظهر و سمبل مجموعه بناهای حرم است . طبق کتیبه ای که روی صندوق قدیمی مقبره وجود دارد‘ صندوق در سال 1022 هجری یعنی زمان شاه عباس صفوی ساخته شده و کتیبة روی آن را هنرمند معروف علیرضا عباسی نوشته است ‘البته صندوق فعلی قبر از سنگ مرمر است بدنة گنبد با کتیبه های متعددی تزیین شده است . این کتیبه ها در زیر و ساقه گنبد در زمان شاه عباس و شاه سلمیان صفوی ‘ به خط هنرمندان معروف آن دوره‘علیرضا عباسی و محمدرضا امامی‘در فاصله سالهای 1010تا1086 هجری به شیوة ثلث با رنگ سفید برزمینه ای آبی نوشته شده است . ازاره های حرم نیز با کاشیهای زرین فام ‘ در طرحهای بسیار جالب تزیین شده که بر بعضی از کاشیها تاریخ 612 و 720 هجری دیده میشود. مجموعه حرم حضرت رضا(ع) ‘ در طول یک هزار سال‘ توسط هنرمندان معروف ‘ امیران و شاهان تکمیل شده است ‘ برای مثال درسالهای 1262 و 1271 .هق در زمان محمدشاه قاجار صحنی جدید با کاشیکاریهای زیبا به مجموعه اضافه شد. مجموعه معماری حرم حضرت رضا(ع) که شامل بناهایی متعدد و زیبا چون حرم‘مسجدهای گوهرشاد‘دودر‘بالاسروپریزاد‘صحن قدیم و جدید‘دارالسلام‘دارالضیافه‘دارالسرور‘سقاخانه‘موزه‘کتابخانه‘توحیدخانه‘حمام‘گنبدمعروف به حاتم خانی‘گنبدمعروف به الله وردیخان‘آرامگاه شیخ بهائی‘صحن جمهوری اسلامی و دیگر بناهای وابسته است ‘در زمره شاهکارهای هنری جهان شمرده می شوند. بسیاری از شاهکارهای هنری دوره اسلامی‘در موزة شاهکارهای آستان قدس نگهداری می شوند که متأسفانه هنوز مورد بررسی کامل قرار نگرفته اند. درباره این مجموعه بسیار زیبا ‘هنوز از نظر معماری و هنرهای وابسته و همچنین تزیینات آن‘ تحقیقات کامل صورت نگرفته است . سزاوار است دانشجویان درباره این مجموعه هنری و اشیای موزه ای به تحقیقی بپردازند.
نگارنده در این مقالت برآن است که به معرفی کتابخانه های ایرانیانی که در قرون اخیر و دوره معاصر در شهرهای ایران‘ یا در حوزه مدرسی فرهنگ ایرانی بنیاد نهاده شده‘ بپردازد. وبدین مهم اشارت کند که برخی از کتابخانه های شخصی عالمان‘امیران و وزیران ایرانی مایه ایجاد کتابخانه های بزرگی مانند کتابخانة مجلس‘کتابخانه ملی‘کتابخانه مرکزی دانشگاه تهران و کتابخانه های دیگر شده است. تحقیق رامصلحت چنان دیده آمد که موضوع بحث بر محور کتاب طبقات اعلام الشیعه‘ تألیف منیف العلامه المغفورله‘الشیخ آقا بزرگ الطهرانی باشد و نیز کتابخانه هایی را که بعد از رحلت آن آیت تابان در ایران دایر گردیده است و مرجعیت برای پژوهندگان معاصر یافته دربرگیرد.
ازآنجا که سخنان گهربار امام علی (ع) – که فروتر از سخن خالق و فراتر از سخن مخلوق است – سرچشمه فصاحت و بلاغت بوده است ‘بسیاری از ادیبان‘کاتبان و شاعران در طول تاریخ سعی داشته اند که با حفظ این سخنان و به کار گرفتن آنها‘ ملکة بلاغت در نوشته هاو سروده هایشان پدیدار گردد و سخنانشان مقبول طبع همگان افتد و بزرگان همچون عبدالحمید کاتب‘ جاحظ بصری‘عبدالرحیم بن زباته‘ابوهلال عسکری وابن ابی الحدید و دیگران بر این گفته اتفاق نظر دارند. ازاین رو در این مقاله برخی موارد که شاعران بزرگ عرب‘الفاظ یا معانی سخنان امام علی (ع) را در شعر خود به کار بسته اند تا حد امکان مشخص گشته است که البته مشتی است از خروار و عشری است از اعشار.
پیشرفت تمدن امروز و گستردگی خانواده ها‘رشد بی رویه جمعیت و شهرنشینی ‘ دگرگونی روابط اجتماعی بخصوص زندگی در شهرهای بزرگ و پرجنجال ‘ فشارهای جسمی‘روانی ناشی از ترافیک و آلودگی هوا و صدا و اثرات آن بر روان و رفتار انسان‘ موجبات تشدید استرس را فراهم می کنند. در حال حاضر عوامل مولد استرس در جهان نسبت به گذشته بیشتر شده است . زیرا بعضی از مکانیسمهای سنتی که به مردم کمک میکرد با با فشارهای روانی مقابله کنند به تدریج رو به نابودی می رود. شهرنشینی و مشکلات اقتصادی‘تغییرات اجتماعی سریعی را به وجود آورده و ارزشها و اعتقادات امیدبخش گذشته را از بین برده است . ازدیاد جمعیت با رشد فزاینده جنایات و اعمال خشونت آمیز در شهرها نیز باعث ایجاد ترس و فشارهای روانی شده که نهایت بر سلامت و بهداشت روانی انسان لطمه می زند. تلاش برای مقابله با نارضایتی های حاصله از اینگونه زندگی غالبأ ناموفق می ماند و به غلط چنین به نظر می رسد که جز پناه بردن به الکل و داروهای مخدر و روان گردان که خود مسائل و مشکلات دیگری را به بار می آورد‘راه چاره نیست. از عوامل مولد استرس میتوان به مرگ عزیزان ‘ سوگواری ‘ طلاق‘بیکاری ‘امتحان یا مراقبت از یکی از خویشاوندان مبتلا به بیماری که در ایجاد استرس دخالت دارد‘ اشاره کرد. همچنین شهرنشینی و سکونت در محله های شلوغ و کثیف استرس زا است. امید است تحقیقات آینده ما را راهنمایی کند که چگونه می توان با کاهش فشارهای روانی سلامت جسم و روان را در جامعه تأمین کرد.
بیشترین اطلاعات ما درباره عقاید دینی ایرانیان غیرآریایی در ما قبل تاریخ‘از یافته هایی حاصل می شود که از قبور آنها بدست آمده است . اشیاء بدست آمده مبین اعتقاد عمیق آنها به زندگی پس از مرگ می باشد. غالب اقوام ملل مشرق زمین به ویژه فلات ایران بر این اعتقاد بودند که ارواح اموات پس از مرگ شریک زندگی آنها خواهد بود. ایرانیان غیر آریایی حتی قبل از زرتشت نیز خدایانی را ستایش کرده اند‘خدای علم از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. نویسندگان بابلی نام پادشاهان سلسله کاسی و تعدادی از خدایان آنها را بر یک لوحه گلی به زبان کاسی(ایرانیان غیر آریایی)شرح داده اند. در هزاره اول قبل از میلاد و قبل از ظهور زرتشت مردم غیر آریایی به آیین مغان اعتقاد داشتند. پس از فروپاشی امپراطوری مادها آنها از موقعیت بسیار خوبی در دستگاه حکومتی هخامنشی برخوردار بوده اند. در واقع ایرانیان غیر آریایی مردمی اصیل‘ باتمدن و متدین بوده اند‘ به طوری که پادشاهان سلسله پیشدادی در نزد آنها بمانند انبیاء بنی اسرائیل مورد احترام بوده اند. آنها دارای ادیانی بوده اند که از سوی پیامبران بنی اسرائیل و سپس پیامبر ایرانی‘ زرتشت ارائه شده است.
اسب"" در ادبیات فارسی و فرهنگ ایرانی جایگاهی ویژه دارد . د رمتون اوستا و ادبیات باستانی ایران از اسب به نیکی یاد شده است . شاعران‘عارفان‘نکته پردازان و خردمندان‘پادشاهان و امیران‘گردان و دلاوران‘دیهقانان و کارورزان ایرانی و دین آوران بزرگ آن را مظهر خوشبختی و رستگاری و فراست و تیز هوشی دانسته اند. در ادبیات غنائی و حماسی اسب‘ به نژادگی‘نجابت و خوهای پسندیده توصیف شده است . در این مقاله ریشه واژه""اسب""در لغت و فرهنگ ایرانی‘نام هایی که از این ریشه اشتقاق یافته و ترکیب هایی که از آن بر جای مانده است به تفصیل تحلیل شده است . با استناد به مآخذ مطمئن ‘ جایگاه اسب نزد اقوام و ملل‘بویژه اقوام هند و اروپایی و شیوه پرورش آن معرفی و نکته هایی نغز از بزرگان دین ‘ امیران‘شاعران و سخنوران نامی در خصوص نژادگی و ارج و بهای اسب و اهمیت آن در زندگی اقوام باستانی ایان نقل شده است . در خلال این مقاله با آوردن بیتهایی از گویندگان بزرگ ایران سعی شده است جایگاه اسب در ادبیات غنایی‘حماسی و تاریخی ایران به روشنی معرفی شود و نامهایی که این حیوان نژاده در طول تاریخ پذیرفته و در کتاب های لغت و تاریخ و متون دینی و آثار منظوم و منثور بازتابی گسترده دارد ‘ یاد کرده آید.
مسئله ارزشهای اخلاقی از عمده ترین مباحث اخلاقی است ‘ آنچه در این مقاله در حد آگاهی نویسنده بر محور این مسئله فراهم آمده ‘ در طی چند فراز است: فراز اول در ماهیت اخلاق و سبب پیدایش صفت اخلاقی است. بعضی آن را تابع طبیعت و مزاج معرفی نموده اند و بعضی دیگر معتقدند که منشأ پیدایش اخلاق عادت است از این رو اخلاق را اکتسابی و قابل تغییر میدانند‘ دلائلی نیز ارائه نموده اند‘ تأدیب و تربیت و پیروی از شرایع آسمانی را در اصلاح اخلاق مؤثر میدانند. فراز دوم در معنی ارزش اخلاقی است ‘ چون علوم یا توصیفی اند که صرفأ در مقام گزارش از اطلاعات وتحقیقات است مانند ریاضیات و طبیعیات ویا ارزشی می باشند چون منطق که در بیان خطا و حقیقت و حق و باطل است و علم اخلاق که در تبیین سعادت و شقاوت و کمال و انحطاط است ‘ چه حق و باطل و سعادت و شقاوت و کمال و انحطاط است‘ چه حق و باطل و یا سعادت و شقاوت برای انسانها یکسان نیست‘ بلکه در تکامل و یا انحطاط افراد دخیل اند. اخلاق در میان علوم ارزشی ‘ که ارزشش معنوی است ‘ سودمندتر است . هرکس اتصافش که بصفات نیک اخلاقی بیشتر باشد انسان تکامل یافته تری است . فراز سوم‘ در نیازمندی بشر به روشهای اخلاقی است و در تبیین اموری که مؤثر در اخلاق پایدار است چون تعالیم دینی و آگاهی از آداب نیک و کیفیت پروزش استعدادهای نیک و ... در پایان مقاله یادآور این مطلب است که آموزش هر علمی باید توام با آموزش علم اخلاق باشد‘ تا وسیله ای جهت تکامل و اصلاح بعد معنوی انسانها باشد و هم چنین موجب خواهد شد که علم تمرینی در راه درستی و راستی و حقیقت و معنویت باشد. ارزش هر علمی در این خواهد بود که تا چه اندازه با روشهای اخلاقی قابل سنجش و انطباق است .
ازآنجا که‘انسان ‘""بدون تردید""ازجهت وجودی سنخ وجود خدا است ‘ با معرفت و ادراک این جهت و شناخت خود حقیقی خویش ""احساس کرامت نفس"" و بزرگواری می کند و چون میداند شایستگی دارد که به کمال و جمال محض نزدیک شود غرق در زیبایی‘سعادت و خوشبختی گردد‘همواره با شورو عشق و شعف‘می کوشد که به مقام دست یابد و این شناخت ‘ باور و اندیشه‘ اورا به سرچشمه زیبائیها می رساند و از آنجا سیراب می شود و در نتیجه نه تنها از همه زیباییها لذت می برد و هرگز خسته و مایوس و ناامید نمیشود که یاس و ناامیدی را گناهی زشت و بزرگ می شمارد. چنین شخصی درهمه جهان چیزی و کسی را قابل تعلق و وابستگی نمی داند تا بدان دل ببندد‘یا از نبودن آن حسرت بخورد و اندوهگین گردد. با توجه به اینکه‘ عامل بسیاری از بیماریهای درونی و برونی‘ افسردگیها‘ترس واضطراب می باشد‘انسان در مکتب الهی‘با درک و پذیرش واقعیتهای جهان‘چون در راه وصول به محبوب و سیر به سوی او در حرکت است ‘ از هیچ چیز و هیچ عامل نمی ترسد‘مضطرب و نگران نمی شود و همه امور را به او تفویض می کند و با اتکال به او در کمال آرامش ‘سعادت و خوشبختی به سر می برد. در این مقاله کوتاه‘راه رسیدن به این آرامش مورد بحث و بررسی قرار گرفته است .