فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۴۸ مورد.
حوزه های تخصصی:
«فاصله قرآنی» را به قافیه و سجع تشبیه کرده اند. آیا فاصله همچون قافیه و سجع است؟ این مقاله در صدد بررسی ارتباط این سه اصطلاح و شباهت ها و تفاوت های آن هاست. فاصله و قافیه هر دو در پایان مقطع سخن آمده و به آن ضرب آهنگ می دهند؛ با این تفاوت که آنچه برای قافیه عیب به حساب می آید، در فاصله عیب نیست. فاصله و سجع نیز در طول تاریخ، سه ارتباط تباین، اتحاد، و عام و خاص را تجربه کرده اند. عالمان کلام در ابتدا وجود هر گونه سجع را در قرآن منتفی دانسته و رابطه آن را با فاصله، تباین معرفی کرده اند. معدودی نیز به اتحاد عقیده دارند. اما بسیاری از عالمان بلاغت، فواصل دارای حروف همسان را با سجع ممدوح که در آن الفاظ به پیروی از معنا می آیند، یکسان می دانند. اینان بر این باورند همان طور که قرآن از زبان عربی استفاده کرده، از صنایع ادبی آن نیز بهره برده است؛ پس می توان به وجود سجع در قرآن باور داشت.
معناشناسی «طمأنینه» در اشعار جاهلی و قرآن کریم از منظر روابط معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لایه دار بودن واژگان قرآن کریم، زمینه جست وجوی معناشناسانه «طمأنینه» را در این پژوهش فراهم نموده است. از آنجا که یکی از شیوه های تبیین معنایی واژگان، کشف روابط معنایی واژه و شبکه معنایی آن است، در این پژوهش، ارتباط معنایی «طمأنینه» با واژه های همنشین در شعر جاهلی، و با واژه های همنشین، متقابل و جانشین در قرآن بررسی گردیده است. حاصل تحقیق حاکی از آن است که واژه «طمأنینه» در شعر جاهلی، با توجه به فرهنگ آن عصر و تضاد خوی تند جاهلیت با طمأنینه، بیشتر در معنای امنیت جسمانی و آرامش مادی به کار رفته است و به دلیل انتقال در کاربرد و هنرآفرینی در اشعار جاهلی و قاموس لغت، از ویژگی چندمعنایی برخوردار شده و با نزول قرآن توسیع و ترفیع معنایی یافته است. حاصل مطالعه توصیفی در بافت قرآن نیز نشان می دهد که «طمأنینه» یک فعل ادراکی است که با همنشین های خود، رابطه تقابلی، جانشینی، مکملی، اشتدادی و شمول معنایی دارد و «ایمان» به عنوان فعل ادراکیِ توأم با عمل و با دارا بودن عنصر عاطفی و معرفتی، و «ذکر» به عنوان فعل ادراکی، مٶلفه های شرطیِ «طمأنینه» را تشکیل می دهند و «کشف حقیقت و یقین»، «رضای الهی»، «معیشت طوبی»، «سکینه» و «ربط قلب»، مٶلفه های ماهوی آن را می سازند و با واژه های «ارتداد»، «انقلاب قهقرایی در فتنه ها» و «خوف» تقابل مدرج دارد.
قاعده افزایی تکرار فعل «قال» در راستای تبدیل آن به الگوی گفت وگو در قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن هرچند که یک کتاب دینی و ایدئولوژیک است، اما تنها کارکرد ارجاعی ندارد. در رساندن محتوا به مخاطبانش از قدرت زبان نهایت بهره را برده و موجب نزدیک شدن آن به زبان شعری و ادبی شده است. حال این سؤال پیش می آید که این زبان ادبی به چه شکل در قرآن آمده است؟ قرآن برای رسیدن به هدفش که تأثیر و جلب نظر مخاطب می باشد، سبک ادبی منحصر به فردی دارد که تابع نظم شعر نیست، ولی از قواعد زبان شعری و نظام آن برخوردار است. با توجه به آرای صورتگرایان که برای بررسی زبان ادبی به تمایز دو فرایند خودکاری و برجسته سازی زبان معتقدند، زبان قرآن نیز صرفاً به بیان موضوع نمی پردازد، بلکه برای رساندن محتوای معین سعی دارد که در شیوه بیان خود، با بهره گیری از زبان ادبی، دریافت مدلول را به تأخیر بیندازد که این امر، ذهن خواننده را درگیر نموده و موجب گسترش معنا می شود. این فرایند به وسیله تکرار، موجب قاعده افزایی و برجسته سازی در کلام می گردد. در این تحقیق با روش توصیفی تحلیلی، سعی بر آن است که برجسته سازی فعل «قال» و مشتقات آن از طریق تکرار بررسی شود. این فرایند همگام با متن پویای جامعه ای که طالب تفکر و تأمل است، راه را برای دیالوگ، چندصدایی و تفاهم هموار می کند. در واقع بسامد بالای فعل «قال» و مشتقاتش (1717 بار) در ساختار قرآن و برجسته شدن این کلمه در برونه زبان، چنان قدرتی به درونه زبان بخشیده است که قادر به تحلیل ساختار است.
تحلیل و بررسی مبانی لغوی مصطفوی در «التحقیق فی کلمات القرآن الکریم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معاجم لغوی از جمله کتاب التحقیق فی کلمات القرآن بر پایه مبانی لغوی خاصی نگاشته شده که نیازمند تحلیل و بررسی است. در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی، مبانی لغوی نویسنده کتاب تحلیل و بررسی می شود. اصل عدم ترادف، ارجاع کلمه به اصل واحد و مفهوم اصیل، نفی تجوّز یا حصر استعمال کلمات قرآنی در معانی حقیقی، از جمله مبانی مصطفوی در التحقیق است. نتایج این پژوهش نشانگر آن است که مٶلف در برخی موارد بر خلاف مبنای خود، وجود مجاز در بین واژگان قرآنی را پذیرفته و حتی به آن تصریح نموده است. همچنین کنایه را استعمال لفظ در معنای حقیقی و اراده معنایی که ملازم آن است، می دانند، اما بسیاری از قدما و دانشمندان نه تنها کنایه بلکه تشبیه را هم از انواع مجاز دانسته اند. بنابراین از تعریف مصطفوی چنین به دست می آید که در کنایه، معنایی که ملازم معنای اصلی است، اراده می شود و اگر این نوع کاربرد را خروج از معنای اصلی بدانیم، تلویحاً باید وجود مجاز را در میان واژگان قرآنی پذیرفت.
عبور از معیار در استخدام افعال قرآن
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم در فهم دقیق آیات قرآن، توجه به چگونگی استخدام افعال در کلام الهی است. افعال از زوایای مختلفی قابل بررسی هستند. از جمله این ابعاد، زمان به کار رفته در افعالِ استعمال شده است. با تأمّل در آیات قرآن مواردی مشاهده می شود که هر یک از افعال ماضی، مضارع و امر بر خلاف انتظار و مغایر با سیاق به جای یکدیگر به کار رفته اند. به نظر می رسد به کارگیری فعلی که با زمان دیگر افعالِ مورد استفاده در آیه یا مجموع سخن مطابقت ندارد، دارای نکاتی است که برجسته سازی آن مورد عنایت متکلّم بلیغ بوده است. از جمله این نکات می توان تأکید بر وقوع فعل، تصویر سازی فعل برای مخاطب به هدف درک روشن تر، اظهار تمایل به وقوع فعل، تفخیم و بزرگداشت فعل و بالعکس بی اهمیت جلوه دادن صدور فعل از فاعل را برشمرد. مقاله پیش رو به روش توصیفی-تحلیلی نگارش یافته است.
آلیة الجملة الفعلیة فی القصّة القرآنیة القصیرة جدّاً(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
إنّ القرآن الکریم کتاب سماویّ تمّ فیه توظیف آلیات متعدّدة للهدایة والإرشاد،کما تعتبر آلیة القصّ من الآلیات المعتمدة فی هذا الصدد، حیث نجد فیه قصصا کثیرة یختلف بعضها البعض فی ناحیة الموضوع والطول، فمن قصص طویلة تستغرق صفحات، إلی قصص قصیرة، وقصیرة جدّاً تختزل فی سطر أو سطرین. إنّ عنصر التکثیف من العناصر الرئیسة لجنس القصّة القصیرة جدّاً، مما یعنی اتّساع هذا النوع القصصیّ لمفاهیم عمیقة واحتواءها لمعانٍ کثیرةٍ علی الرغم من حجمها القصیر جدّاً،وقد تبین لنا بمناقشة دور الجملة الفعلیة فی نخبة من القصص القرآنیة القصیرة جدّاً، برز فیها عنصر التکثیف،وباتباع منهج الدراسات الوصفی– التحلیلی،إنّ الجملة الفعلیة ساعدت علی إعطاء القصّةالقرآنیةالقصیرة جدّاً طابع التکثیف، کما أثّرت علی سرعة وتیرة القصّة، وذلک من خلال مقارنة الجمل الفعلیة الموجودة فی نماذج من القصّة القرآنیة القصیرة جدّاً بجمل اسمیة تحتوی علی نفس المضامین، ثمّ مقارنة طولهما لتبیین أثر فعلیة الجمل الموظّفة فی هذه النماذج علی اتّصافها بالقصر الشدید وظهور عنصر التکثیف.
تحلیلی فرامتنی بر مبالغه در قرآن (با تکیه بر آیه40 سوره اعراف)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم بهار و تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱ (پیاپی ۹)
حوزه های تخصصی:
بخشی از اعجاز قرآن به زیبایی های ادبی و هنری کلام الهی اختصاص دارد، که همواره دانشمندان بلاغت قرآنی در آن اختلاف نظر دارند. بعضی چون ظاهرگرایان افراطی که تنها به ظاهر الفاظ قرآن بسنده می کنند، وجود هر نوع تشبیه، استعاره، مجاز، کنایه و ... را در آیات انکارمی کنند و بعضی چون تأویل گرایان افراطی با نفی ظاهر الفاظ، برای آیات محکم با معنای صریح و روشن نیز، به دنبال تأویل باطنی هستند. از میان شاعران زبان فارسی ناصر خسرو و مولانا جلال الدین به دلیل رویکرد تأویل گرایانه نسبت به آیات قرآن، بیش از دیگر شاعران وجود زبان مجازی و استعاری را بر مبنای اعجاز بلاغی باور دارند. در حوزه بلاغت قرآن اختلاف نظر اساسی این است که آیا پذیرفتن زبان مجازی و استعاری قرآن به ساحت مقدس کلام الهی خدشه وارد می کند؟ و چرا برخی وجود زبان مجازی در قرآن را نفی کرده اند؟ آیه 40 سوره اعراف، برجسته ترین آیه ای است که نوعی مبالغه را نشان می دهد و مطالعه تفاوت نظر مفسرین در ارائه شرح این آیه و راه یافتن بعضی مثل های زبان عرب در قرآن برای بیان مفاهیم متعالی، تحلیلی فرامتنی را لازم دارد. در این جستار کوشش شده است به دنبال طرح بحث اولیه و بیان آراء و اندیشه هایگوناگون به این پرسش ها پاسخ داده شود و تحلیلی فرامتنی بر آیه ذکر شده، ارائه کند.
القرائن: قیمتها البلاغیة الإبلاغیة فی سورة الواقعة(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
القرائن ما یتمسک به فی کل سیاق لاستنباط معان ودلالات دون أخری، أی تمنع القرائن من الخروج عن دائرة المعنی السلیم والمطلوب والمراد. تتجسد القرائن بنوعیها اللفظیة والمعنویة: کقرینة الترتیب، قرینة الأداة، قرینة الصیغة، قرینة الربط، قرینة التنغیم، قرینة الصنف، قرینة المطابقة، بترکیب العناصر اللغویة، أی بالعلاقات الائتلافیة وبالسیاقات وبالأحوال والمقامات؛ فکل مفردة تکتسب قیمتها المتطوّرة أوّلاً من خلال الترکیب أی بالائتلافیة التی تحکمها الثقافة التعبیریة، ثانیاً من خلال الوظیفة التی یحملها المبدع. فالوظیفة البلاغیة لا تحصل إلّا بالتراکیب التی تظهر فی کل حال ومقام والتی یریدها المتکلّم أو المبدع أو الکاتب علی ما تقتضیه الأحوال والمقامات أو ما یحدّده هو بنفسه مِن المقتضی. فهذه المقالة بالمنهج الوصفی والتحلیلی تجعل الثلاثة الأولی من القرائن، المذکورة آنفاً، محوراً للدراسة، علی أساس العناوین التی أوردها یونس علی فی کتابه ""المعنی وظلال المعنی""، لتجسید القیمة البلاغیة الإبلاغیة لتراکیب هذه السورة ولتجسید الأبعاد التعبیریة الدلالیة التی اکتسبتها التراکیب بائتلاف کلّ مفردة بأخری. تدلّ مجموعة النتائج علی أنّ نوعاً من التقابل یحدث بین الله وعباده. وأنّ کل أسلوب من الأسالیب البلاغیة یقوم بتمثیل أدوار متمایزة بمساعدة قرائن السیاق والأحوال.
تناسب ساختار با محتوا با توجه به دو نظریة «نظم» و «آشنایی زدایی» (به محوریت سورة مبارکة «لیل»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزه های تخصصی:
پیوند و ارتباط دو سویة ساختار با محتوا در تمامی آثار ارزشمند ادبی، امری انکارناپذیر است. توجه و کنکاش در این مسئله و نیز اثبات چنین ارتباط دوسویه ای، از اهداف مهم مکتب عبدالقاهر جرجانی است که در نقد جدید نیز فرمالیست های روسی آن را مطرح کردند و تأکید بسیار بر آن دارند. قرآن کریم به منزله نقطة اوج و نیز سرآمد آثار ادبی، از این ویژگی بهره تمام و کمال برده است ازاین رو، تأمل و ژرف نگری ویژه ای می طلبد. در این نوشتار با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی کوشش شده است، بخش اندکی از زیبایی های ساختاری قرآن را با محوریت دو نظریة «نظم» و «آشنایی زدایی» بررسی شود و تأثیر سازوکارهای زبانی و جنبه های ساختاری بر مضمون و محتوا نشان داده شود. با نظر به هدف مذکور، ابتدا به بررسی نظریة نظم و همانندی های موجود میان این نظریه با اصل برجسته سازی فرمالیست ها می پردازد، سپس تلاش می کند با توجه به دو نظریة فوق، ساختارهای زبانی سورة مبارکة «لیل» و ارتباط آنها با محتوای این سوره را تحلیل و بررسی کند. سورة مبارکة لیل ساختارهای زبانی و موسیقایی هدفمند، منظم و منسجمی دارد. ساختار منظم نحوی و استفاده گسترده از تکنیک تکرار و نیز برجسته سازی به صورت توازن آوایی، واژگانی و نحوی در این سوره کاملاً مشهود است.
تقصى المعانی الضمنیة لتآلف الصوامت فی المفردات القرآنیة حسب رؤیة الکشاف للزمخشری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
المعنى الضمنی أو المعنى العاطفی هو الذی یکمن فی اللفظة ویؤثر فی نفس المتلقی ویستنبطه بأحاسیسه الفردیة؛ وعلی هذا الأساس یهدف المقال الذی بین یدی القراء إلى الترکیز على الموسیقى الخارجیة لعدة مفردات قرآنیة وما تنتج عنها المعانی الضمنیة عبر تآلف الصوامت ووقعه الصوتی الخاص على النفس، وذلک بالاعتماد على تفسیر الکشاف للزمخشری، بحیث هذا التآلف الصوتی على أساس صفاته الإیقاعیة یصوّر المعنى الذی یحمله ویؤثر على تولید الأحاسیس والعواطف الباطنیة وهی تقود المتلقی نحو المعنى الضمنی الذی أشاره الزمخشری فی الکشاف. تتبع هذه الدراسة المنهج التوصیفی – التحلیلی وتوصف کیفیة التناسب والتناسق بین تآلف الصوامت والمعانی الضمنیة فیها محللة هذه المعانی مستندة إلى تفسیر ""الکشاف"" للزمخشری، کما تکشف عن تأثیر الصفات الإیقاعیة للصوامت فی دلالة معان ضمنیة متلائمة معها وتعرض إیحاءات الزمخشری بالمعانی الضمنیة وتثبت نظرته الأدبیة والبلاغیة حول المعانی المتناسبة مع تآلف الصوامت.
واکاوی زبان شناختی باهم آیی واژگانی در قرآن مجید (شواهدی از سُوَر مبارکه اِسراء، کهف، مریم و طه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزه های تخصصی:
هم نشینی کلماتی که تمایل به ظاهرشدن در کنار یکدیگر دارند، فرایند باهم آیی نامیده می شود که نقش سازنده ای در شکل دهی نظام واژگانی زبان ها ایفا می کند. در پژوهش حاضر کوشش شده است تا در پیکره ای به وسعت چهار سورة متوالی اِسراء، کهف، مریم و طه، به بازنمایی باهم آیی ها در قرآن مجید پرداخته شود. کتابی که به برکت آن امروزه بیداری اسلامی در سراسر جهان گسترده شده است؛ لذا می طلبد که این مصحف شریف از ابعاد گوناگون واکاویده و اسرار آن بر ره پویان معارف اسلامی آشکار شود. بر مبنای 20 رابطة مفهومی معرفی شده در این پژوهش، که 17 رابطة آن در پیکرة بررسی شده مشاهده شد، 397 نمونه ترکیب باهم آیند (با احتساب نمونه های تکراری) از مجموع 454 آیه استخراج شد که بیانگر بهره گیری گستردة قرآن مجید از فرایند باهم آیی به منظور القاء و انتقال مفاهیم و اصول معرفتی است. در این جستار روابط اسنادی، باهم آیی و تقابل بیشترین میزان وقوع را به خود اختصاص داده است. افزون بر این، نتایج این پژوهش نشان داد که برخلاف تعدد و تنوع موضوعات و نزول تدریجی قرآن، برخی از ترکیبات باهم آیند در جزءجزء قرآن مشاهده می شود که نه تنها منقطع و گسسته بودن قرآن را تأیید نمی کند؛ بلکه حکایت از زنجیرة بهم پیوسته ای دارد که در کلّیت آن، امر هدایت بشریت نهفته است. شناسایی و توصیف باهم آیی های ساده و چندگانه، یک سویه و دوسویه و بافاصله و بی فاصله از دستاوردهای این پژوهش است.
تحلیل عناصر نقشمند در انسجام بخشی به ساختار آوایی متن قرآنی (بررسی موردی سوره های قمر، رحمن و واقعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند زبان شناسی با تحلیل و بررسی متون به ویژه متن ادبی بسیار عمیق و به هم تنیده است. در این بین، زبان-شناسی متن و عوامل متنی از جمله انسجام، از اهمیت بالاتری برخوردار است. بحث انسجام به معنای اصطلاحی آن نخستین بار توسط هالیدی و حسن مطرح گردید، به طورکلی در سه سطح واژگانی، دستوری و آوایی قابل بررسی است؛ ولی به سبب گستردگی این مباحث، پژوهش حاضر، صرفا سطح آوایی در تعدادی از عوامل آوایی چون سجع، جناس، موازات، التزام، ترصیع و تصدیر، مدنظر قرار داده و تلاش کرده است تا کارکرد انسجامی این عوامل را با توجه به تاثیری که در یکپارچگی متن دارند، در چند سوره از قرآن مورد بررسی قرار دهد، چرا که بررسی متن قرآن، از منظر انسجام آوایی آن، کمتر در میان پژوهش ها دیده می شود. از این رو این عوامل با استقراء تام در سوره های قمر، رحمن و واقعه، به روش توصیفی- تحلیلی مورد تحلیل قرار گرفته و به کمک داده های آماری، بسامد و نسبت هر یک از این عوامل در انسجام بخشی به متن سوره ها، مشخص گردیده است، یافته ها نشان می دهد که سجع از مهم ترین عوامل انسجام آوایی در این سوره هاست که نقش بسزایی در ارتباط میان آیات و در نتیجه یکپارچه ساختن تمامِ متنِ سوره داشته است و در مقابل، ترصیع کمترین نقش را در انسجام متن داشته است و عوامل آواییِ التزام، موازات، جناس و تصدیر نیز به ترتیب در مراتب بعدی از اهمیت انسجامی قرار داشته اند.
تحلیل صورت گرای سوره مبارکه معارج (معناشناسی نحوی و صرفی-تحلیل واژگانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزه های تخصصی:
صورت گرایی یا فرمالیسم (Formalism) یکی از جدیدترین مکاتب نقد ادبی است که در قرن بیستم ظهور کرد. پیروان این مکتب نوخاسته بر این باورند که زیبایی یک اثر هنری در درجه نخست به فرم و اجزای سازنده آن وابسته است. در مکتب صورت گرایی فرم سخن به خودیِ خود- و نه همچون وسیله ای برای رساندن مضمون- بررسی می شود؛ زیرا صورت گرایان معتقدند که محتوا از چیزی جز کیفیت ساختار جملات و چیدمان واژگان زاده نمی شود. در این پژوهش با تکیه بر مبانی مکتب صورت گرایی و با رویکردی تحلیلی، آیات سوره مبارکه معارج بررسی شد. ساختار و فرم آیات در این جستار از دو منظر نحوی-صرفی و تناسب واژگانی تحلیل شده است. هدف از انجام این پژوهش تبیین میزان انسجام و هماهنگی فرم آیات و نقش آن در رساندن مضمون و تأثیرگذاری بر مخاطب است. در ارزیابی نتایج و برایند کلی پژوهش، نویسندگان به این نتیجه رسیدند که ساختار نحوی و صرفی آیات و کیفیت به کارگیری و چینش واژگان و عبارت ها در سوره معارج به نحو اعجاب برانگیزی با مضمون کلی سوره، تناسب و هم خوانی دارد.
نقد ترجمه ساختار لغوی معنایی آیةالکرسی در ترجمه های فارسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آیات 257-255 سوره بقره معروف به آیةالکرسی است که به علت کثرت قرائت و روایات متعدد در منابع فریقین، به یکی از پرکاربردترین و برجسته ترین آیات قرآن نزد مسمانان تبدیل شده و توجهی ویژه را می طلبد. این مقاله با رویکردی ریشه شناختی، به بررسی و نقد هشت ترجمه مشهور فارسی پس از انقلاب اسلامی از آیةالکرسی پرداخته است. بررسی و دقت در این ترجمه ها نگارنده را به این نتیجه می رساند که هیچ یک از مترجمان، ترجمه دقیقی برای این سه آیه ارائه نداده و هر یک از آنها در ترجمه فرازهایی لغزش داشته اند. بیشترین لغزش مترجمان در ترجمه واژه های «قیوم»، «کرسی» و «طاغوت» بوده است. رویکرد ریشه شناختی در تعیین معنای دقیق این واژگان، بسیار یاری رسان است و می تواند در نقد روشمند ترجمه های موجود کارآمد باشد و حتی اگر پاسخ قاطعی برای این گونه مسائل به دست ندهد، دست کم از ابهام ها و تاریکی های فراروی امر ترجمه می کاهد و ابزار نقد قابل توجهی برای آشکار کردن مرزهای قوت و ضعف کار مترجم به دست می دهد. در این نوشتار با استفاده از تفاسیر معتبر و نقد و بررسی ترجمه ها، در هر فراز از آیات، لغزش های مترجمان بیان و ترجمه دقیق تر آورده شده است.
کارکرد قرائن سیاقی در تعریف و تنکیر واژه « بلد » در آیات متشابه لفظی سور بقره و ابراهیم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موارد مهم در تفسیر آیات قرآن کریم، توجه به سیاق است. تاکنون پیرامون سیاق، تعریف آن، کارکردها، محدوده و شرایط استفاده از آن، تحقیقات متعددی انجام گرفته؛ نوشتار حاضر صرف نظر از تمامی آنها، به بررسی کارکرد سیاق و انواع قرائن موجود در آن، جهت تفسیر و تبیین علت اختلاف آن دسته از آیات متشابه لفظی پرداخته که از ناحیه تعریف و تنکیر اسماء با یکدیگر متفاوت اند. مورد مطالعه این نوشتار، آیات 126 سوره بقره و 35 سوره ابراهیم هستند که در تمامی واژگان، همانند یکدیگر بوده و تنها از ناحیه تعریف و تنکیر واژه «بلد» با یکدیگر اختلاف دارند. واکاوی سیاقی هر یک از این آیات و بررسی انواع قرائن موجود در آنها، حاکی از آنست که تکرار این دو آیه، ناشی از تفنن در کلام نبوده و هر یک معنایی متفاوت با دیگری را افاده می نمایند. مطابق یافته های این پژوهش، در تبیین علت اختلاف این آیات، توجه به قرائن مختلف سیاقی همانند قرائن لفظی و نیز قرائن غیرلفظی همانند مقام کلام و مکان نزول این آیات، نقش ویژه ای را ایفا کرده و راهگشای مؤثری هستند. بنابراین جهت تفسیر و تبیین آیات متشابه لفظی، می بایست به تمامی ابعاد سیاق توجه نمود و از تمامی قرائن موجود در آن بهره برد.
دراسة تناسب السیاق فی التقابلات الدلالیة فی الجزء الثلاثین من القرآن الکریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یتناول هذا المقال موضوع التقابل الدلالی فی الجزء الثلاثین من القرآن الکریم من خلال أبعاده الوظیفیة، وتناسبه مع السیاقات المختلفة التی أحاطت به؛ بما أنّ القرآن الکریم منزل من الله لهدایة الناس، وأنّ الهدایة تتطلب تنویع الخطاب، واستخدام الأسالیب البیانیة، وفقاً لمقتضیات أحوال المخاطبین، والظروف الزمکانیة.ولما کان اسلوب التقابل الدلالی نوعاً من الأسالیب البیانیة، وله القدح الأوفى فی التأثیر على المتلقی، والدور الفعّال فی عرض المفاهیم؛ تعویلاً على قول المحققین «الأشیاء تُعرف بأضدادها» ونظراً لاستخدامه فی أغلب السور المبارکة جاء هذا البحث لیکشف عن مدى استخدامه فی الجزء الثلاثین، وتناسبه مع السیاقات التی اشتملت علیه؛ وللإجابة على الأسئلة المتعلقة بأنواعه المستخدمة، وتناسبه السیاقی، ومعطیاته الدلالیة. ومن النتائج التی أفرزها البحث: أنّ هذا الجزء المبارک، قد اشتمل على التقابل الدلالی، و احتوى على عدد من أنواعه، کما خلّص إلى أنّ جمال التقابل الدلالی لا یقف علی الصورة اللفظیة بل له قیمته المعنویة فی النص و أنّ هذا الأسلوب یتناسب مع حاجة الإنسان إلى معرفة الحقائق بأجلى صورها، لأن التقابل الدلالی یعرض الأمر بصورتین مختلفتین أمام البصر والبصیرة ، وکان للتناسب السیاقی سهم وافر فی ذلک.أیضا تشیر نتائج هذا البحث أنّ التقابل لیس فنا تجریدیا لذاته وإنما جزء من بناء النص له أهدافه و دلالاته و فاعلیته و لا سیّما فی النص القرآنی حیث وظّف لخلق الصور و الموسیقی و تداعی المعانی و اغراء المتلقی.
چ یستیِ «مصاحَبَه یا هم ایی لفظی» و مطالعه آن در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزه های تخصصی:
«مصاحبه» در اصطلاح، همراهی دو واژه است که اکثراً عادت بر همراهی دارند و پیوند مفهومی بین آنها جریان دارد. در زبان شناسی معاصر از این مقوله با نام «روابط هم نشینی» یاد می شود؛ اما در نوشته های عالمان متقدم مانند سیبویه، ابن هشام، ابن عقیل، جاحظ و ابوهلال در این باره مطالب توجه برانگیزی یافت می شود. در پژوهش حاضر کوشش شده است تا با روش تحلیلی- توصیفی سابقه مصاحبه و انواع آن از حیث انحصار و از حیث پیش بینیِ واژه ها، ضوابط مصاحبه و اَشکال آن و اهمیت و جایگاه مصاحبه تبیین شود، همچنین اثر محیط و تطور زبان در پیدایش و تغییر مصاحبات دقت شود. زان پس انواع مصاحبه در قرآن در دو سطح مطالعه می شود: ابتدا در سطحِ اُسْلُوبِ اسمی که مشتمل بر سه بخش وصفی، اضافی و عطفی است و قسم اخیر، خود شامل مصاحبه عُکُوس و مُتَکاملات است. سپس در سطحِ اسلوبِ فعلی با دو بخشِ باهمایی بین فعل و اسم، فعل و حرف جرّ، که مختص و غیر مختص انواع آن هستند.
جلوه های بلاغی آیات گفتگو در سوره ی اعراف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سوره ی اعراف با 206 آیه، به عنوان دومین سوره ی بزرگ قرآن کریم، بیشترین آیات مربوط به گفتگو را به خود اختصاص داده است؛ به طوری که هم طرفین گفتگو و هم موضوعات و اسلوب های گفتگو در این سوره متنوع است. در این مقاله نگارنده بعد از بیان مقدمه ای درباره ی معنای لغوی و اصطلاحی «م حاورة»، مقاله را به دو بخش بررسی اسلوب های انشایی و خبری تقسیم می کند، و در هر بخش به بررسی جلوه های بلاغی آیات گفتگو می پردازد، و به این سؤال پاسخ می دهد که کدام مباحث بلاغی در آیات گفتگو در سوره ی اعراف بیشترین کاربرد را دارد؟ نگارنده سعی نموده است تا تمام جلوه های بلاغی بکار رفته در این آیات را بیان نماید. با بررسی این آیات به این نتیجه می رسیم که طرفین گفتگو بیشتر از اسلوب انشایی طلبی در قالب امر، نهی، استفهام و ندا بهره برده اند که اکثر آنها از معنای اصلی خود خارج شده و در معنای دیگری بکار رفته است. همچنین اسلوب های خبری بیشتر از نوع طلبی و انکاری می باشند. از مسائل بلاغی دیگری که در این گفتگوها استفاده شده است می توان به، مجاز، ایجاز، اطناب، التفات، قصر و اسلوب حکیم، طباق، تذییل، ایضاح بعد از ابهام و تفصیل بعد از ایجاز ،انواع عطف، حذف، کاربرد جمله فعلیه و اسمیه و تقدیم و تأخیر اشاره کرد. از گفتگوهای مهم سوره ی اعراف می توان به گفتگوهای پیامبران خدا و اقوام آنها اشاره کرد که با بررسی این گفتگوها به اسرار تشابه اسلوبی آنها پاسخ داده می شود. نگارنده در این مقاله با استفاده از شیوه ی استقرائی و توصیفی - تحلیلی بر اساس ترتیب آیات سوره ی اعراف به بررسی جلوه های بلاغی، آیات گفتگو در سوره ی اعراف می پردازد.
مبالغه در قرآن (بررسی بلاغی مبالغه در آیات قران کریم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خاستگاه کلامى در بحث اعجاز بلاغی قرآن موجب شده توجه زیادی به جنبه هاى کلامى قرآن شود و کمتر به موضوع بلاغت از منظر ادبى و بلاغى محض نگریسته شود؛ با این حال تلاشهاى بسیاری در تبیین بلاغت قرآن صورت گرفته است.
در حوزه بلاغت قرآن پرسش اساسی این است که آیا پذیرفتن زبان مجازی واستعاری قرآن، به ساحت مقدس کلام الهی خدشه ایجاد نمی کند؟ و اگر زبان مجازی و استعاری قرآن را باور کردیم، بدون این که قداست کلام خداوند با کذب و غیر واقعیت آمیخته شود، آیا هر نوع آرایه ادبی را می توان درآیات جستجو کرد؟
از میان مباحث بلاغی مطرح در علم معانی و بیان و بدیع، مبحث مبالغه و به تبع آن اغراق و غلوّ، جزء پرمناقشه ترین موضوعات است و از آن جا که کمتر کسی به خود اجازه ورود به این بحث را داده است، در این پژوهش سعی می شود پس از بررسی آراء برخی علمای بلاغت در موضوع مذکور و پاسخ به پرسش های فوق، آیاتی را که موارد مبالغه و اغراق و غلوّ در آن ها وجود دارد، مورد بررسی و تحلیل قرار گیرد.
نتیجه حاصل این که مبالغه ای که در الفاظ و تصویر های قرآن آمده، در خدمت گزاره های صادقانه قرار گرفته و بار ادبی و هنری بیشتری به کلام بخشیده است و می توان آن را در قالب هایی از جمله تقصّی، آوردن صفات پیاپی، استفاده از افعال مقاربه، حروف تشبیه و تشکیک، آوردن امر ممکن در صورت امر ممتنع، حذف جواب شرط و ... نشان داد.
بازتاب مفاهیم قرآنی پاداش و کیفر اعمال در شاهنامه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهان هستی، جهان مکافات است و هر عمل انسان عکس العملی در دنیا و آخرت دارد. پاداش و کیفر از موضوعات مهم متون دینی است و در تمام ادیان الهی به طرق و گونه های مختلف مطرح گردیده است، در هیچ کتاب آسمانی نیست که از پاداش و کیفر اعمال سخن به میان نیامده باشد، تنها وجه تمایز آن در شیوه بیان و نوع پاداش و کیفر و زمان و مکان است.
قرآن بارها در سور و آیات گوناگون به ویژه ضمن بیان احوال و رفتار گذشتگان و تمثیل نیکوکاران و بدکاران ، به پاداش و عقوبت دنیوی و اخروی آن ها اشاره کرده است. احادیث و روایات معصومین (ع) نیز در این زمینه به قدری است که می توان با استفاده از آن ها به تبیین و تحلیل بیشتر و جزئی تری از موضوع دست یافت.فردوسی به عنوان یک شاعر حکیم و آشنا با متون اسلامی و زرتشتی، با به دست آوردن آگاهی از سرگذشت پیشینیان و مشاهدة ناکامی بیدادگران و کامیابی دادجویان، این موضوع اخلاقی را با زبان ها و بیان های گوناگون در قالب حکمت ها و آموزه های اخلاقی بیان کرده است. مقاله حاضر به بررسی موضوع پاداش و کیفر در شاهنامه اختصاص دارد و می کوشد جوانب گوناگون دیدگاه فردوسی را درباره این موضوع مورد مطالعه قرار دهد. از آن جا که شاهنامه رفتار پادشاهان گذشته را روایت می کند نگاه فردوسی بیشتر بر بیان رفتار هایی است که سازگاری بیشتری با این طبقه اجتماعی دارد و نیکو کاری یا کج رفتاری آن ها می تواند تأثیر شایسته و یا زیان بار ی در جامعه ایجاد کند.