چکیده

هر ملتی به طور حتم از لحاظ ادبی دارای آثاری است که به عنوان برگ زرینی در تاریخ آن ملت می درخشد و از افتخارات آنها محسوب می شود. ولی باید اذعان نمود که این شاهکارها از جنبه خاصی شاهکار محسوب می شوند، نه از همه ابعاد و جنبه ها. اما تامل در نهج البلاغه، گویای این حقیقت می باشد که سخنان علی (ع) محدود به زمینه خاصی نیست چرا که او انسان تکامل یافته ای در همه ابعاد وجود بشری است؛ شگفتی این مطلب زمانی دو چندان می شود که خالق این اثر نفیس، به ظاهر در هیچ کلاس درسی شرکت نداشته و از هیچ دانشمندی تلمذ ننموده است. در تایید این مطلب می توان به سخن ابن ابی الحدید اشاره کرد، که می نویسد:«فصاحت را ببین که چگونه زمام خود را به دست این مرد سپرده است ... سبحان الله! جوانی از عرب در شهری مانند مکه بزرگ می شود، با هیچ حکیمی برخورد نکرده است اما سخنانش در حکمت نظری بالا دست افلاطون و ارسطو قرار گرفته است؛ با اهل حکمت عملی شرکت نکرده اما از سقراط بالا رفته است ... » (شرح ابن ابی الحدید، ... ج 145:16). ولی در عمل زانوی ادب در محضر بزرگترین و حکیم ترین معلم بشریت زده تا آنجا که پیامبر گرامی (ص) او را دروازه شهر علم خود دانسته است و اینجاست که به فرموده امام خمینی (ره) باید با جرات و شهامت گفت: و ما مفتخریم که کتاب نهج البلاغه از امام معصوم ما است.

تبلیغات