فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۵٬۵۲۶ مورد.
۱۷۴۱.

تصویرپردازی شعری در شعر عاشورایی فارسی و عربی (تصویر استعاری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره تصویر شعری شعر عاشورا شعر عربی و فارسی معاصر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات حماسی حماسه دینی
  3. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۲۵۵۲ تعداد دانلود : ۱۰۵۲
تصویرپردازی یکی ازمباحث اساسی زیبایی­شناسی در کلام است که از دیر باز مورد توجه اهل ذوق و فن بوده است. شاعران، تصویر را جزء جدایی ناپذیر شعر خود می دانستند و ناقدان از این منظر به تحلیل و ارزیابی آثار ادبی پرداختند. نقد تصویری، به ویژه در دوران معاصر، بسیار مورد توجه اهل ادب قرار گرفته است. از طرفی شعر عاشورایی به عنوان بخش عظیمی از میراث ادبیات متعهد ملل همواره تصویرگر عاشورا بوده و هست. این هنر ادبی همواره با شکل و محتوا به دنبال ترسیم زیبا و در عین حال روشن حوادث و آرمان های این نهضت عظیم بوده است. روشن کردن این بخش از زیبایی های ادبی در شعر عاشورایی معاصر هدفی است که در این پژوهش تلاش می کنیم با در پیش گرفتن روش توصیفی- تحلیلی و براساس اصول مکتب آمریکایی در ادبیات تطبیقی و از طریق بررسی شعر بیش از چهل شاعر از شاعران صد سال اخیر دو ملت، به آن دست یابیم؛ لذا پس از استخراج تصویرهای استعاری از اشعار گزیده شدة دو زبان که به میزان برابر از دو شعر انتخاب شده اند، از جدول ها و نمودارهای مورد نیاز استفاده کردیم تا خواننده دیدی آماری نیز به دست آورد. وسعت و تنوع تصاویر در شعر فارسی، ابتکار و نوآوری و ارائة تصاویر جدید در این زبان بیش از شعر عربی، حضور برجستة عناصر عاشقانه و عارفانه در شعر عاشورایی فارسی و تنوع و گستردگی عناصر تشکیل دهندة تصاویر در شعر فارسی، بخشی از نتایج این پژوهش به شمار می روند.
۱۷۴۲.

بررسی لحن در تاریخ بیهقی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان روایت زیبایی شناسی لحن تاریخ بیهقی فضای گفتمانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۵۴ تعداد دانلود : ۱۲۵۳
تاریخ بیهقی ازجمله متون برجسته نثر کلاسیک فارسی است که با وجود آن که نام تاریخ بر خود دارد، به دلیل رویکرد ادبی و هنری نویسنده به تاریخ، به حوزه ادبیات راه یافته است. سرشت اثر، زبان و رهیافت زیبایی شناسانه آن، لحنی خاص بر این اثر حاکم کرده است. لحن در هر اثر ادبی، برایند عناصر متعددی همچون فضای روایی، فضای زبانی و فضای گفتمانی است. در تاریخ بیهقی نیز لحن متأثر از عناصر مختلف روایت ادبی مانند صحنه پردازی، فضاسازی، شخصیت پردازی، ... و شگردهای زبانی همچون واج آرایی، به گزینی واژه، ترکیب سازی و جابه جایی متنوع و سیال اجزای جمله و البته فضای فکری حاکم بر ایران قرن پنجم است. در این مقاله، به شیوه تحلیلی اثباتی، ضمن بررسی عوامل لحن ساز، چگونگی هماهنگی این عوامل با یکدیگر مطالعه و نتیجه گرفته شده که لحن مسلط در تاریخ بیهقی، لحنی فاخر و حماسی است که هم بر ماهیت اثر منطبق است و هم به دغدغه نویسنده و خواننده پاسخ می دهد.
۱۷۴۳.

مؤلفه های ادب غنایی در تاریخ جهانگشای جوینی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلید واژه ها: تاریخ جهانگشای جوینی جنبه های غنایی وصف آرایه های ادبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۲۹۸
کتاب تاریخ جهانگشای جوینی اثر خامه توانای علاءالدین عطاملک جوینی یکی از ارزشمندترین کتاب هایی است که در حوزه تاریخ و زبان و ادبیات فارسی در دست داریم. کتاب وی علاوه بر این که از نظر تاریخی حائز اهمیّت فراوان و در بردارنده مطالب دقیق، و روشن کننده گوشه های تاریکِ وحشتناک ترین برهه تاریخ ایران است، از دید ادبی نیز درخور توجه و دارای ارج و ارزش فراوان است. در این مقاله کوشش شده است که نگاهی بر جنبه های غنایی این اثر افکنده شود و از توصیف و تشبیه و تمثیل گرفته تا مدح و ستایش و لعن و نفرین و فتح نامه و آرایه های مختلف ادبی و زیبایی های بیانی چون سجع و جناس و استعاره و تضمین و مطالب بزمی و عشق ورزانه نمونه هایی به دست داده شود.
۱۷۴۵.

بررسی تمثیلی مانوی بر اساس الگوی اسطوره آفرینش به زبان پارسی میانه(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: مانویت فن بلاغت اسطورة آفرینش داستان تمثیلی زبان پارسی میانه

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات ایرانی پیش از اسلام مانوی
  2. حوزه‌های تخصصی زبان شناسی علوم مرتبط زبان های باستانی فارسی میانه ترفانی
تعداد بازدید : ۲۱۲۲ تعداد دانلود : ۱۴۴۱
در این جُستار خواننده نخست با کلیاتی درباره مانویت و اسطوره آفرینش در کیش مانی آشنا می شود. آن گاه نگارنده، با تعریف نوع ادبی تمثیل و داستان تمثیلی، اسطوره آفرینش مانویت را به مثابه داستانی تمثیلی در نظر می گیرد و بر نقش تمثیل، در جایگاه یکی از ابزار های فن بلاغت در آسان فهم کردن اصول دینی، فلسفی و اخلاقی برای تودة مردم، تأکید می کند. با این مقدمات، تمثیلی مانوی به زبان پارسی میانه بر اساس الگوی اسطوره آفرینش مانی بررسی و تحلیل می شود. این داستان با بیانی نمادین به اسارت نخستین انسان در زندانِ ماده اشاره دارد. بررسی حاضر به یاری مقایسه شخصیت ها و عناصر سازنده اسطوره آفرینش مانی با این داستان تمثیلی صورت می گیرد.
۱۷۴۷.

نوآوری های شفیعی کدکنی در عرصه مناظره سرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نوآوری شفیعی کدکنی مناظره مکالمه شکل و محتوا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۵۸ تعداد دانلود : ۹۶۷
مناظره سرایی از شیوه ها و شکل های فرعی شعر فارسی است. شاعران مناظره پرداز، اغلب این قالب ادبی را برای طرح و تبیین مفاهیم تغزّلی، تعلیمی (پند، اخلاق، حکمت، و ....) و گاه اجتماعی به کار گرفته اند. به رغم بی اعتنایی یا کم توجّهی اغلب شاعران امروز به این شکل ادبی، شفیعی کدکنی، شاعر و پژوهشگر دانشگاهی معاصر، در پاره ای از آثارش از این فرم شعری بهره جسته است. در این پژوهش ضمن ارائه تعاریف و تقسیم بندی انواع مناظره و بیان تفاوت های موجود میان مناظرات شعر کلاسیک و شعر نو، در پیِ پاسخ به این پرسش بوده ایم که مناظره های شفیعی کدکنی چه تفاوت هایی با مناظره های قدما دارد و نوآوری های وی در این حیطه چه ابعاد و اوصافی دارند. یافته های این تحقیق نشانگر آن است که شاعر، به مدد دید و ادراک امروزی و با بهره گیری از پاره ای شگرد های تازه و ابتکاری در حوزه های شکل، محتوا و ... روحی نسبتاً تازه در کالبد این قالب کلاسیک دمیده و ظرفیّت های تازه ای از آن را ارائه کرده است.
۱۷۴۸.

مقایسة چگونگی انعکاس ادبیات تعلیمی در اشعار نو و سنتی نیمایوشیج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیما یوشیج ادبیات تعلیمی شعر سنتی و شعر نیمایی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات تعلیمی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات سبکها و جریانهای ادبی معاصر نیما و شعر نو
تعداد بازدید : ۲۵۱۳ تعداد دانلود : ۱۰۲۰
شعر نیمایی تفاوت های آشکاری از نظر ساختار و شیوه بیان با اشعار سنتی دارد تا جایی که حتی مضامین مشترک نیز به گونه های مختلفی در این دو نوع شعر بیان می شود. هدف این مقاله مقایسه چگونگی بیان ادبیات تعلیمی در شعر نو و سنتی است و از آنجا که نیما در هر دو حوزه نو و سنتی شعر سروده، به بررسی شعر او پرداخته شده است تا برخورد شاعر نسبت به یک نوع ادبیات در دو حوزه متفاوت بهتر مشخص شود. در اشعار سنتی نیما، ادبیات تعلیمی به شکلی صریح، موجز، موعظه وار و با قابلیت ارسال المثل و بیشتر مواقع در قالب حکایت های اخلاقی و به صورت نتیجه گیری بیان شده تا حدی که بعد تعلیمی شعر بر عناصر دیگر برتری یافته است اما در اشعار نو، تعالیم اخلاقی در پشت زمینه شعر قرار گرفته است و با عناصر دیگر مثل عاطفه، تصویر، روایت، گفت و گو، تجربه شاعرانه و… آمیخته شده است و گاه نمی توان تعالیم مورد نظر شاعر را به صورت مستقیم از شعر جدا کرد. این موضوع بیشتر به دلیل وحدت ارگانیک و رشد اندام وار شعر نو اوست که شاعر تنها به قصد تعلیم و بیان اندیشه، جریان شعر را آگاهانه و از پیش تعیین نکرده است.
۱۷۵۰.

فرجام شناسی براساس متن اوستایی هادخت نسک و متون فارسی میانه مینوی خرد و بندهش(مقاله علمی وزارت علوم)

۱۷۵۱.

ترانه سرایی در ایرانِ پس از پیروزی انقلاب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: روایت شعر معاصر ترانه ادبیات غنایی ادبیات عامه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۱۸ تعداد دانلود : ۹۷۹
ترانه کلامی آهنگین و مخیّل با درون مایه ای عاطفی است که به زبان ساده و عمومی سروده می شود و قابلیت زیادی برای همراهی با موسیقی دارد. ترانه ها جزئی از ادبیات عامه شمرده می شوند و به علّت اینکه ظرفیت زیادی برای طرح مسائل گوناگون دارند، امروزه در نقش یک رسانه ی عمومی ظاهر شده اند و کارکردهای متنوّعی از جمله اطلاع رسانی، آموزش و تبلیغات پیدا کرده اند. به رغم اهمیت ترانه ها در دوره ی معاصر و فراگیر شدن آن، این ژانر فرهنگی _ اجتماعی کمتر مورد توجّه پژوهشگران ادبی قرار گرفته است و در آثار انتشار یافته نیز بیشتر ترانه ها صرفاً گردآوری شده اند . این مقاله بر آن است تا پس از مرور تاریخچه ی ترانه سرایی در ایران، خصوصیات زبانی، ادبی و روایی ترانه های فارسی را در سه دهه ی اخیر بررسی نماید، اهداف ترانه سرایی را توضیح دهد و گونه های آن را معرفی نماید و مهمترین ترانه سرایان این دوره را باز شناساند. یافته ها نشان می دهد که سادگی بیان، زبان عامیانه، سادگی تصاویر شعری، کاربرد اندک آرایه های ادبی، ریتمیک بودن، احساسی بودن، لحن صمیمی و روایی بودن از مهمترین خصوصیات ترانه های این دوره است.
۱۷۵۲.

مقایسه «هفت اختر» عبدی بیک شیرازی و «هفت پیکر» نظامی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

نویسنده:

کلید واژه ها: عبدی بیک شیرازی هفت اختر نظامی هفت پیکر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۲ تعداد دانلود : ۲۴۸
عبدی بیک شیرازی، شاعر، حکیم و دبیر شاه طهماسب صفوی که در سیاق و ترسل با کفایتی تمام عهده دار منصب استیفا بود، از نظیره پردازانِ نظامی گنجوی به شمار می رود که در جواب «خمسه» او به سرودن سه خمسه پرداخته است. «هفت اختر» نیز یکی از مثنوی های اوست که در قفای «هفت پیکر» سروده شده است. این گفتار ضمن مقایسه و بررسی مشابهت ها و مباینت های این دو اثر، از حیث محتوا و ساختار، نشان می دهد که عبدی بیک با تبحّر بسیار خود در سرودن مثنوی، بیشتر از آن که یک مقلّد ناآگاه باشد، با درک آگاهانه از روح و درونمایه اشعار نظامی به خلق اثری منحصر به فرد پرداخته است. اگرچه باورپذیری داستان های «هفت پیکر» بیش از داستان های عبدی بیک است و توصیفات و صحنه پردازی های بسیار ماهرانه نظامی استحکام بیشتری به بافت داستان های او داده است، با وجود این، عبدی بیک نیز با کلامی فاخر و یکدست و با سرعتی بیش از نظامی در پیشبرد داستان های خود کوشیده و کلام نقادانه او که گاه به زیور طنز آراسته شده، دلنشین و خواندنی است.
۱۷۵۳.

مقاله به زبان فرانسه: تشریح دوگانگی نماد ""آب""از دیدگاه باشلار در چند شعر سهراب سپهری و فروغ فرخزاد (L’analyse de la dichotomie symbolique de « l’eau » bachelardienne dans quelques poèmes de Sohrâb Sépéhri et Forough Farrokhzad)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نماد سهراب سپهری اشعار باشلار عنصر آب و فروغ فرخزاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۵۵ تعداد دانلود : ۹۹۷
به سختی می توان توانایی فزایندة نمادهای مختلف را که ریشه در تخیلی عمیق و بارور دارند، در چارچوب مباحثی مانند نژاد نسل های گوناگون بشری و مرزهای قراردادی قاره ها و کشورها مهار کرد. نماد، زاییده دنیایی است که با آنچه در واقعیت ها و یا مشهودات فرعی روزمره می توان یافت بسیار متفاوت است. نماد تاریخ بشریت را درمی نوردد و خود را اسیر محدودیت های عقلانی و مادی ناشی از ذهنی علم گرا و تجربی نمی داند. دو جنبه مثبت و منفیِ نماد باعث آشکار شدن زوایایِ پنهانی می شوند که از ادراکات جسمانی بشر خارج است و تنها به یاری ضمیر ناخودآگاه می توان به آن ها دست یافت. حال تصور کنیم که خاستگاه اصلی نمادها برگرفته از تخیلی باشد که نتیجه آن ناشی از تعامل ذهن ناخود آگاه و عناصر بدوی و طبیعی است. در چنین حالتی، آیا به اندازه ای موثر و معنادار هستند که بتوانند پرده از آن چیزی بردارند که، در واقع، در پشت نقاب خردگرا، خود را در پنهان ترین زوایای ضمیر ناخودآگاهمان مستور کرده است؟ نماد پاسخگوی نیازهای اساسی انسان است که از ورای آن، ابتدا دنیای تخیل خود و به دنبال آن تفکر نمادینش را به تصویر می کشد. نماد امکان مواجهه انسان را با مسائل اساسی مانند زندگی ، مرگ و سرنوشت و یا مباحثی در باب مقدسات، امور دنیوی، مشروعیات و محرمات را فراهم می سازد. از نظر باشلار، عنصر آب غالباً توجیه و یا تفسیر کننده چنین تفکری است. در واقع، آب عنصری است که کلافی از همه جنبه های نمادین به دور آن تنیده شده است. تلاش این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر نظریه های باشلار، به بررسی دوگانگی نمادین عنصر آب در آثار دو شاعر فارسی زبان، سهراب سپهری و فروغ فرخزاد، بپردازد.
۱۷۵۴.

تحلیل گونه های روایتی و ویژگی های راوی در مجموعة داستانی «قصّه های تازه از کتاب های کهن» مهدی آذر یزدی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی رویکردهای نقد ادبی روایت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی عناصر داستان
تعداد بازدید : ۲۳۴۲ تعداد دانلود : ۱۰۲۳
در این مقاله از میان عناصر داستان به بررسی راوی و ویژگی های آن در قصّه های تازه از کتاب های کهن اثر «مهدی آذریزدی» پرداخته می شود. ابتدا تعریفی از گونه های روایتی بر اساس نظریات «ژپ لینت ولت[1]» ارائه شده است. سپس گونه های روایتی دنیای داستان ناهمسان و انواع آن (متن نگار، کنشگر و بی طرف) و دنیای داستان همسان و انواع آن (متن نگار و کنشگر)، همچنین روایت گیر و انواع آن (روایت گیر برون داستانی و روایت گیر درون داستانی) در قصّه های این کتاب بررسی می شود. آذر یزدی در روایت داستان های این کتاب به ترتیب از گونه روایتی نا همسان متن نگار، گونه روایتی نا همسان بی طرف، گونه روایتی نا همسان کنشگر و گونه روایتی همسان متن نگار بیشترین استفاده را کرده است. با توجه به اینکه گونه روایتی ناهمسان متن نگار در مجموعه یادشده، بیشترین کاربرد را داشته و نویسنده از ویژگی همه چیزدانی و مفسّری راوی در این گونه روایتی برای شناخت آسان شخصیّت ها و انتقال مفاهیم تربیتی و اخلاقی استفاده کرده است، می توان گفت آذریزدی هنگام آفرینش داستان ها به مخاطب کودک توجه ویژه ای داشته است.
۱۷۵۶.

شخصیت پردازی در رمان دشت های سوزان

کلید واژه ها: روایت شخصیت پردازی دشت های سوزان صادق کرمیار

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵۲ تعداد دانلود : ۹۵۷
رمان دشت های سوزان رمانی شبه تاریخی از صادق کرمیار است که در آن واقعیت و تخیّل به گونه ای جذّاب و خواندنی به هم می آمیزند. کرمیار برای روایت وقایعی که در مقطعی از تاریخ ایران رخ داده است، به توصیف اعمال و رفتار شخصیت های تاریخی و داستانی با زبانی ساده و روایی می پردازد. در این رمان با شخصیت های فراوانی مواجه می شویم. به این دلیل این پژوهش در پی آن است که شخصیت پردازی های کرمیار را در این داستان مورد بررسی و تحلیل قرار دهد. این پژوهش که با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است، نشان می دهد که کرمیار با ایجاد فضایی زنده و باورپذیر و در مجموع با شخصیت پردازی مناسب خود روایتی جاندار و گیرا آفریده است. کرمیار شخصیت های داستان خود را با دقّت برمی گزیند؛ آن ها را به تدریج وارد قصّه می کند و پس از ایفای نقش، آن ها را از داستان خارج می کند. اکثر شخصیت های رمان به شیوة غیرمستقیم و از طریق گفتگو و کنش معرّفی می شوند. در این رمان با همة انواع شخصیتی از قبیل شخصیت های اصلی، فرعی، ایستا، پویا، ساده و جامع روبه رو می شویم و این گوناگونی شخصیت ها به همراه حضور شخصیت های تاریخی سبب جذّابیت روایت کرمیار شده است.
۱۷۵۸.

دراسة الطابع القصصی فی رسالة الغفران (جنبه های داستانی در رسالة الغفران)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: ابوالعلاء معری رسالة الغفران ساختار داستانی ساختار عقیدتی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات روایی و داستانی گونه های کلاسیک سفرنامه و حسب حال
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی ادبیات عرب نثر
تعداد بازدید : ۱۵۰۰ تعداد دانلود : ۷۵۷۲
رسالة الغفران یکی از کهن ترین نمونه های به جای مانده از میراث داستانی عربی است که مدتها مورد بی توجهی ناقدان قدیم قرار داشته و تقریبا تا اوایل قرن بیستم به دست فراموشی سپرده شده بود. زیرا بسیاری از ادیبان و ناقدان قدیم عرب، ابوالعلاء معری را به انحراف در عقاید دینی و به مسخره گرفتن باورهای اسلامی در این رساله متهم می کردند، به گونه ای که این رساله حدود 9 قرن مورد بی توجهی محققان قرار داشت. از زمانی که شرق شناسان این رساله را مورد مطالعه قرار دادند و میان آن و کمدی الهی دانته به مقایسه پرداختند، توجه ناقدان عرب هم به آن جلب شد. هدف این مقاله بررسی جنبه های داستانی این رساله است با علم به این نکته که این رساله، داستان به معنی امروزی نیست اما دارای جنبه های داستانی شایان توجه است. به همین دلیل، جنبه های داستانی این رساله در قالب ساختار داستانی و ساختار فکری و عقیدتی مورد بررسی قرار گرفته است. ساختار داستانی در این رساله از هفت عنصر تشکیل شده است: روایت، پیرنگ، حوادث، شخصیت، گفتگو، زمان و مکان. محور اصلی ساختار فکری و عقیدتی را دو موضوع شکل می دهد: شفاعت اهل بیت (ع) و توسل به آنها برای رهایی از عذاب جهنم و سختی های محشر و به تمسخر گرفتن ادبیات و شعری که در جهان آخرت سودی نمی بخشد مگر آنکه در راه خدا باشد.
۱۷۵۹.

شهرسب، مرداس و ضحاک شکستگیِ شخصیّتِ شهرسب در مرداس و ضحاک

کلید واژه ها: ضحّاک مرداس اسطوره شکستگی شهرسب / بوذاسف

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای اسطوره شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات انواع ادبی ادبیات اسطوره ای
تعداد بازدید : ۲۰۰۵ تعداد دانلود : ۱۶۵۴
یکی از عوامل تحوّل در اسطوره های ایرانی – آن چنان که مهرداد بهار می گوید- در کنارِ ورودِ عناصرِ بیگانه، ادغام و دگرگونی، عاملِ شکستگی است. در اسطوره ها گاهی واقعه یا شخصیّتی به فراموشی سپرده می شود، لیکن آن، در ریختِ پاره ها و اجزایِ پراکنده، در موقعیت و مکانی دیگر پدیدار می گردد. شهرسب، وزیرِ طهمورث یکی از این شخصیّت هاست که دچار شکستگی و به دو شکلِ مرداس و ضحاک در زمانی دیگر آشکار می شود. امّا چه دلایلی می توان یافت که این شکستگیِ شخصیّتی در شاهنامه را نشان دهد؟ پاسخ این پرسش را می توان درخلق و خو و معنایِ نامِ شهرسب یافت. ویژگیی که به طور صریح در شاهنامه، دربارة شهرسب مطرح شده، برپای داشتن نماز در شب و روزه داشتن در روز است. ویژگی دیگر، در نامِ شهرسب و معنایِ آن - یعنی سلطه بر اسب - نهفته است. این دوگانه صنعت – عبادت خداوند و مهارت در اسب سواری- که دریگانه ای چون شهرسب گرد آمده، پس از چندی از هم جدا می شود و هر یک به کسی می رسد و شخصیّتی را شکل می دهد؛ نماز کردن و روزه داشتن ویژگیِ مرداس می شود و بر اسب سوار شدن و توانایی در اسب سواری به ضحاک می رسد. این نکته را نیز بیاد بسپاریم که در مجمل التواریخ و القصص، اگر چه وزیرِ طهمورث، ارونداسب نام دارد، ولی ضحاک فرزند او معرفی شده و این دلیلی دیگر در پیوند آن هاست. در تاریخ طبری نیز قوم ضحاک بر شریعت صابئان دانسته شده، که البته عقایدِ صابئان به خلق و خوی شهرسب نزدیک است و پیوند او با ضحاک و بویژه مرداس را آشکار می کند و نیز، همسانیِ مقرّ بوذاسف/ شهرسب و ضحاک را که گاهی هند و گاهی بابل است، می توان دید. همچنین شهرسب/ بوذاسف دارای نژاد کلدانی است که پیوندِ نژادی او با ضحاک و مرداس تازی را نمایان می کند و فراخواندن به بت پرستی از دیگر اشتراکات و تشابهاتی است که دربارة این دو در متونِ مختلف دیده می شود که همة این شواهد به ارتباط این سه شخصیّت دلالت دارد؛ در حالی که در شاهنامه و دیگر متونِ تاریخی – به جز مجمل التواریخ- به پیوندِ نسبی و نژادیِ ضحاک، مرداس و وزیرِ طهمورث اشاره نشده است. پژوهش پیشِ رو – که دستاورد مطالعه در شاهنامه و برخی متون نگاشته شدة مورخانِ دورة اسلامی است- به دنبالِ اثباتِ این پیوند، که در اثرِ شکستگیِ شخصیّت اسطوره ای شهرسب حاصل شده، شکل گرفته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان