فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۵٬۵۰۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
بر این باوریم که ادبیات هر ملت یکی از عناصر اصلی هویت ساز آن به شمار می رود، به همین جهت می توان گفت ادبیّات فارسی آینه تمام نمای فرهنگ و آداب و رسوم این سرزمین است. یکی از موضوعات مورد توجّه شاعران ادوار مختلف شعر فارسی، بازی های سنتی نظیر چوگان است و شاید بتوان کمتر شاعری را نام برد که واژه «چوگان» در اشعارش وجود نداشته باشد. بازی چوگان از نظر تاریخی در ایران دارای فراز و فرودهایی است به گونه ای که در دوران صفویه به افول و فراموشی سپرده شد، اما بعد از سه قرن دوباره احیا می شود. شاید بتوان دلیل این امر را در پیشینه و ریشه این ورزش در ایران نام برد. در متون منظوم شعر فارسی (به خصوص سبک خراسانی) با کاربرد فراوان واژه چوگان رو به رو هستیم و این کاربرد به دو صورت در شعر سبک خراسانی نمود یافته است: هم نشانگر پیشینه تاریخی این ورزش است و هم کاربردی ادبی دارد و شاعر با استفاده از این واژه صناعات ادبی زیبایی نظیر، استعاره، تصویر، تشبیه و کنایه خلق نموده است. نتایج پژوهش حاضر که به شیوه توصیفی- تحلیلی و با بهره گیری از منابع کتابخانه ای فراهم آمده است، نشان می دهد که با تکیه بر شعر فارسی، بازی چوگان خاستگاه ایرانی دارد و با سه صنعت: تشبیه، استعاره و کنایه در شعر فارسی نمود یافته است.
Паремиологическое пространство: дискуссионные вопросы (فضای تمثیلات: موضوع ها و مسائل چالش برانگیز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی مسائل مربوط به عملکرد عناصر تمثیلی در فضای تمثیلات می پردازد. همچنین به تاریخچه پیدایش عناصر تمثیلی در نشریات روسی و خارجی (از جمله نشریات انگلیسی) و عناصر وارد شده به گنجینه تمثیلات اشاره می کند که شامل امثال و حکم، عبارات ثابت، عبارات مصطلح، کلمات قصار، شعارهای تبلیغاتی و غیره است. آن دسته از مجموعه تمثیلات و عبارات ثابت روسی و انگلیسی نیز در این پژوهش تجزیه و تحلیل می شود که به واسطه پژوهش های نویسندگان معاصر روسی و خارجی از رویکردهایی متفاوت در تفکیک عناصر کاربردی در فضای تمثیلات تأیید شده اند. در جریان پژوهش، ویژگی های مشترکی که کمک می کنند تا این عناصر در زمره گنجینه تمثیلات قرار گیرند، مشخص می گردد. این گنجینه به مثابه میراث ملی- فرهنگی بشری است که در آن دانش ملت ها در حوزه های گوناگون جمع آوری و حفظ می گردد.
مطالعه تطبیقی نوستالژی مرگ و زندگی در اشعار محمود درویش و قیصر امین پور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
23 - 34
حوزه های تخصصی:
نوستالژی غم غربت و دوری از وطن است که بر پایه آن شاعر یا نویسنده در سروده ها و نوشته های خویش، گذشته های را که در نظر دارد، حسرت آمیز و دردآلود ترسیم می کند. در این پژوهش، نوستالژی در دیوان دو شاعر عرب و ایرانی، محمد درویش و قیصر امین پور مقایسه و بررسی شده است. نخست، جایگاه نوستالژی بررسى و مختصرى از زندگی نامه درویش و امین پور آمده است، سپس به ویژگی های ادبی، فرهنگی و محیطی عصر دو شاعر و شعر آن ها اشاره گردیده، با روش توصیفی- تطبیقی، به مقایسه نوستالژی و شیوه تصویرسازی آن بر مبنای نقد تطبیقی مکتب آمریکایی پرداخته شده است تا بدین وسیله به دریافت عمیقی از تأثرات شعری این دو شاعر در زمینه مرگ و زندگی بر پایه متن شعری هر یک دست یافته شود. آن چه حاصل این تحقیق است، این است که درک هر دو شاعر از دوران جنگ و بحران وطن و همچنین بیماری قلبی که هر دو شاعر در اواخر عمر خود از آن رنج می بردند، از عوامل تحول شعری مرتبط با مرگ و زندگی و بازگشت به خویشتن در شعرهای این دوست و دیگر این که، حیات شعری امین پور و درویش، سه دوره انقلابی و حماسی، رمانتیک و دوره درونگرایی یا انعکاسی را در بر دارد.
نقش های شش گانه زبانی در ادبیات تعلیمی با تکیه بر یکی از قصاید سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یادگار زریران، نمونه ای از هنر شاعری ایرانیان در دوره میانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هر گونه بررسی علمی درباره روند تحولات شعر ایران نیازمند توجه به پیشینه باستانی آن، از جمله آثاری است که از دوره میانه بازمانده است. در میان این آثار، یادگار زریران به دلیل احتوا بر ویژگی های شاعرانه و حماسی منحصربه فرد خود شایسته توجه ویژه ای است. یادگار زریران منظومه ای شاعرانه به زبان فارسی میانه و بازمانده ارزشمندی از میراث پارتی است که گوشه ای از هنر شاعری ایرانیان را در دوره میانه آشکار می کند. سنجش یادگار زریران با اشعار فارسی پس از اسلام، از جمله شاهنامه، از همانندی برخی صنایع ادبی و فنون بلاغت میان دو دوره حکایت می کند. شگردها و فنون ادبیِ به کار رفته در آثاری چون یادگار زریران متعلق به ادبیات شفاهی پیش از اسلام است که در دوره های بعدی نیز شکوهمند و پرتوان ادامه یافته است؛ چنان که بسیاری از ویژگی های شعر حماسی دوره های بعدی در این رساله دیده می شود. در این مقاله کوشش می شود مصادیق این سخن در سنجش با شاهنامه بازنموده شود؛ مواردی چون روایت داستان، اغراق، تکرار و استفاده از صفت های شاعرانه حماسی. برخی موارد سنت هایی است که به گذشته های بسیار دور مردم ایران بازمی گردد که به آن ها اشاره خواهد شد. در پایان نیز به صور خیالی که در این اثر به کار رفته است، مانند تشبیه، استعاره و کنایه، پرداخته می شود.
بررسی «سلطانیّات» در مکتوبات مولوی و منشآت جامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از انواع نثر فارسی ، مراسلات درباری و نامه های بزرگان است. در مکتوبات مولانا و منشآت عبدالرحمن جامی دسته ای از نامه ها هستند که در این پژوهش به عنوان (سلطانیّات) مورد بررسی قرار گرفته اند. تعریف سلطانیات و تاریخچه آن در ادب فارسی و نیز بررسی شکلی و محتوایی نامه های این دو چهره سرشناس ادب و عرفان مقوله هایی است که در این پژوهش به آنها پرداخته شده است. نیز بازتاب شخصیت این بزرگان در سلطانیات آنها و همچنین انعکاس مسایل اجتماعی بررسی شده اند.
از آن جا که دیگر آثار مولانا و جامی غالباً صبغه تعلیمی داشته و برخی از جنبه های اجتماعی و خصوصیِ شخصیت آنها ممکن است پنهان مانده باشد، لذا پرداختن به نامه های آنها که صریح و شفاف و دور از پیچیدگی های استعاری و بلاغی شاعرانه اند، می تواند زوایای دیگری از شخصیت آنها را آشکار سازد. روش کار به صورت تحلیلی است و داده ها از منظر شکلی و محتوایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتیجه حاصل از این پژوهش مشخص می کند که به لحاظ شکلی، نثر مولانا آمیخته با سجع و دیگر تکلفات منشیانه است، اما جامی سلاست کلام و صراحت بیان را ترجیح داده است. هر دو عارف نامدار کوشیده اند که از نفوذ کلام خود برای گره گشایی از مشکلات و معضلات مردم استفاده کرده و از این طریق به مسؤولیت های الهی و اجتماعی خود عمل کنند.
گلچینی از دیرینه ها: مکاتبات امیرمهدی بدیع و محمدعلی جمالزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنصر کشمکش در منظومه ی خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حکیم نظامی در ادبیات فارسی به عنوان شاعر داستان سرا، یگانه استاد صاحب سبک، در این عرصه است که سکّه ی فرمانروایی بر این شیوه ی خاص تاکنون به نام او زده شده است. از آنجا که داستان یکی از مهم ترین انواع ادبی در ادبیات نوین ملل جهان است، بررسی آثار نظامی از آن بخش های معدود ادب کهن فارسی است که امروزه مورد اقبال بسیاری از ادب دوستان قرار گرفته است. در میان آثار داستانی نظامی اکثر اهل ادب، منظومه ی خسرو و شیرین او را زیباتر و گیراتر می پندارند؛ امّا اینکه، علّت این برتری چیست، جای تأمّل دارد. کشمکش، یکی از عناصر اصلی داستان در مفهومِ امروزیِ آن است. در این پژوهش ده کشمکش در داستان خسرو وشیرین نظامی مورد بررسی قرار گرفته است که هر کدام از این کشمکش ها در پیشبرد داستان، نقشی خاص دارند. بار معنایی و اندیشگی داستان را کشمکش های ذهنی برپدوش دارند که حجم بیشتری از اثر را به خود اختصاص داده اند. نقش اصلی کشمکش ها در داستان، پیوند اجزای آن و حفظ سَیر منطقی حوادث داستان از حیث رابطه ی علّی است.
بررسی ویژگی های طنز در رادیو
حوزه های تخصصی:
تحلیل بلاغی غزلیّات کمال اسماعیل از منظر تشبیه(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم زمستان ۱۳۹۲ شماره ۹
83 - 91
حوزه های تخصصی:
کمال الدّین اسماعیل اصفهانی ملقّب به خلّاق المعانی از شاعران بزرگ قرن هفتم هجری است. شعر وی به لحاظ زیبایی شناسی مشحون از صورتهای مختلف خیال و صنایع لفظی و معنوی بدیع است.در این پژوهش که به روش تحلیلی – توصیفی انجام گردیده، کوشش شده است انواع تشبیه از نظر ساخت و شکل مانند: تشبیه مرکّب، مضمر، تفضیلی، مفروق، تسویه، ملفوف و جمع و تشبیهات مفصل، مرسل، مؤکّد در غزلیات این شاعر بررسی و تحلیل گردد تحقیق انجام شده مؤیّد این مطلب است که تشبیهات مجمل و مرسل بیشترین میزان و مرسل مفصل کمترین میزان را دربردارد. همچنین تشبیهات مرکّب بیشترین بسامد و تشبیهات تفضیل و جمع کمترین بسامد را به خود اختصاص داده اند. تشبیهات محسوس به محسوس هشتاد و شش غزل از کلّ غزلیّات اورا تشکیل می دهد که مضامینی؛ چون: توصیف عناصر طبیعت و توصیف معشوق را در بر دارد و شاعر با کاربرد واژه های حماسی رنگ سپاهی به تصویر های غنایی خود داده است.
بررسی تطبیقی مضمون شخصیت در آثار بهمن فرمان آرا و رمان نو فرانسوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه ادبیات و هنر همواره، به عنوان یکی از موضوعات مورد توجه ادبیات تطبیقی، مد نظر بوده است، خصوصاً که ادبیات تطبیقی از سال های 1970 میلادی با نظریات هنری رماک شکل جدیدی از مطالعات را با تکیه بر پژوهش های بینارشته ای به نمایش گذاشته است. سینما و ادبیات ــ به عنوان روش های متفاوت بیان ــ هر دو سعی در ترسیم هنرمندانه عوامل تشکیل دهنده روایت، نظیر شخصیت، مکان، زمان و دیدگاه، به وسیله رسانه های متفاوت کلمه و تصویر دارند. در این میان تأثیر این دو هنر در یکدیگر باعث ایجاد تغییراتی در این ساختارها گردیده و شکل جدیدی از نوشتار را که هم زمان از ویژگی های رمان و فیلم بهره مند گردیده را پدید آورده است. این مقاله با بررسی مضمون شخصیت داستانی در آثار سینمایی بهمن فرمان آرا و چند رمان نوِ فرانسوی و ایرانی سعی در نشان دادن چگونگی نمایش این مضمون ثابت به واسطه دو رسانه متفاوت و درنهایت امکان صرف نظر کردن از مرزبندی میان نوع نوشتار رمانی و فیلم نامه ای در مباحث مشترکی چون مضمون شخصیت داستانی را دارد.
سیر تحول جایگاه خسرو پرویز در متون تاریخی و منظومه های غنایی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات زبان و ادبیات غنایی سال سوم بهار ۱۳۹۲ شماره ۶
73 - 81
حوزه های تخصصی:
هرچند خسرو پرویز، شخصیتی کاملاً تاریخی و شناخته شده است، از همان آغاز، به خاطر زندگی اشرافی و پرشکوهش، دست مایه ای برای قصه پردازی افسانه سازان گردید، حتی در متون تاریخی پس از اسلام، روایت های متعددی می توان یافت که سعی کرده اند، از خسرو شخصیتی فراواقعی بسازند. با وجود این، به مرور زمان، شخصیت خسرو در متون غنایی، کم رنگ شده است. گرچه در منظومه خسرو و شیرین نظامی، خسرو، نقشی اساسی برعهده گرفته است، اما پس از نظامی، در آثار شعرایی چون امیرخسرو دهلوی، عارف اردبیلی، سلیمی جرونی، هاتفی، وحشی بافقی و دیگران، این فرهاد است که آرام آرام، نقش و جایگاه خسرو را تصاحب می کند. در این میان، در منظومه فرهادنامه عارف اردبیلی، فرهاد، چهره دیگری از خسروپرویز است و چنین تصوری از فرهاد، مورد قبول عام جامعه قرارنگرفته است. از همین رو، به نظر می رسد که با گذشت زمان، از یکسو از محبوبیت خسروپرویز -پادشاهی که بنابر برخی روایات تاریخی، نامه پیامبر را پاره کرده- کاسته شده است و از دیگر سو، فرهاد که چون مجنون، نماینده گفتمان عشق آرمانی و مقدس است و تناسب بیشتری با جامعه ایران پس از اسلام داشته، جایگزین خسرو گشته است. بنابراین، در این مجمل برآنیم تا با اشاره به منظومه هایی که به تقلید از خسرو و شیرین نظامی سروده شده است، روند حذف تدریجی خسروپرویز از این حکایت را نشان دهیم.
بررسی عناصر داستانی در حکایات «جانور محور» مثنوی مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مثنوی به سبب ساختار داستانی اش، همواره مورد توجه بوده است. شاید شخصیت پردازی های مبتنی بر عناصر داستانی، این اثر بی بدیل عرفانی را به یک شاهکار ادبی تبدیل کرده است؛ چراکه پرداختن به نقش آفرینی پدیده های غیر انسانی، خصوصاً شخصیت های جانوری و شناسایی کارکردهای مثبت یا منفی و رمز گشایی از آن ها، به ما در درک مفاهیم پیچیدة مثنوی کمک شایانی می کند. بنابراین داستان های مثنوی فقط وسیله ای در خدمت تفهیم و شرح مفاهیم انتزاعی و عرفانی یا اخلاقی نیستند، بلکه این داستان ها با ساختار ویژة مبتنی بر عناصر داستانی حیطه های «معرفت شناسی»، « انسان شناسی»، و «هستی شناسی» را نیز دربر دارند.
در این مقاله، سعی شده است به تحلیل و بررسی داستان ها ی مبتنی بر شخصیت های جانوری در مثنوی، مطابق با معیارهای منتقدان ادبی معاصر دربارة عناصر داستانی، پرداخته شود تا معلوم شود که مولوی، با وجود فاصلة زمانی بسیار با عصر ما، به رعایت و کاربست بسیاری از عناصر داستانی مثل شخصیت پردازی، طرح (پیرنگ)، نوع داستان، گفت وگو، درون مایه، و شیوة روایت پای بند بوده است.
حکایات تعلیمی و کارکردهای آن در مطلع الانوار امیرخسرو دهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات تعلیمی یکی از شاخه های مهم و کهن ادب فارسی است مضامین تعلیمی از دیرباز در داستان ها که همواره از نیازهای ذهنی و عاطفی بشر بود، راه یافت و ایرانیان به جنبه تعلیمی آن توجه کرده اند. حکایت پردازی نیز از شیوه های داستان پردازی است که در قرون چهارم با مضامین اندرزی در مثنوی هایی چون کلیله و دمنه به کار رفته است. در قرن پنجم هـ .ق حدیقه سنایی نخستین منظومه عرفانی است که با هدف تعلیم مباحث عرفانی، دینی و اخلاقی سروده شد و از حکایت های تمثیلی در بیان مفاهیم استفاده کرد. پس از او عطار این شیوه را گسترش داد و مولانا آن را به کمال رساند. امیرخسرو دهلوی نیز در قرن هشتم، در تأسی از نظامی، نظیره مطلع الانوار را به شیوه مخزن الاسرار سرود. در همة این مثنوی ها برای تبیین و تأکید بر مضامین عرفانی – اخلاقی، از حکایت استفاده شده است. حکایت ها با توجه به جنبه تعلیمی از کارکردهای متفاوتی برخوردارند لذا هدف از این پژوهش آن بوده است تا معلوم گردد، حکایت های تعلیمی در مطلع الانوار، از چه اهدافی برخوردارند و امیرخسرو با چه کارکردهایی به تبیین و آموزش تعالیم اخلاقی، مذهبی و عرفانی خویش پرداخته است. در این پژوهش، با شیوه تحلیلی – توصیفی مجموع بیست حکایت تعلیمی در مثنوی اخلاقی مطلع الانوار، از جهت محتوایی مورد بررسی قرارگرفته است و در نهایت این نتیجه به دست آمد که امیرخسرو دهلوی در حکایت هایش از کارکردهای متنوعی از جمله اقناع و اثبات، تصویر سازی و ادراک، عبرت پذیری، تسهیل مباحث پیچیده، آشنایی زدایی، تحول و جز آن در جهت تبیین مسائل اخلاقی، آداب شرعی و عرفانی استفاده کرده است.
کمرنگی عنصر حماسه در فرامرزنامه و عوامل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: