Recherches en Langue et Littérature Françaises (پژوهش زبان و ادبیات فرانسه)
پژوهش زبان و ادبیات فرانسه دوره هفتم پاییز و زمستان 1392 شماره 12 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
نمایشنامه «ملکه مرده» در سال 1942 توسط هانری دو مونترلان به نگارش درآمد. در این نمایشنامه نویسنده از عناصر درام تاریخی لوییز ولز دو گوارا (1644-1579) با عنوان «سلطنت پس از مرگ» بهره گرفته است. با این حال، اثر مونترلان در آنچه که مربوط به جزییات شناخت روان انسانها می شود، در قیاس با نمایشنامهی گوارا از ظرافت های بیشتری برخوردار است. چارچوب این نمایشنامه بر پایه روابط سه شخصیت اصلی- فرانت پادشاه پرتغال، پرنس پدرو پسر پادشاه و همسرش اینس دوکاسترو- شکل گرفته است.
در پایان «ملکه مرده» همانند نمایشنامهی ولز دو گوارا به قتل اینس دو کاسترو می انجامد، چرا که ازدواج پدرو و اینس - زنی خارج از طبقه ی اشراف- در بی خبری مطلق پادشاه رخ داده است واین پیوند پدر را بسی ناگوار می آید. با وجود این، فرانت در گرامیداشت اینس کوتاهی نکرده و حتی به حمایت از او در مقابل درباریان می پردازد. ولی همانطور که اشاره شد در نهایت اینس به مرگ محکوم می شود درحالیکه پدرو که از نظر پدر شخصی بی کفایت، ضعیف و بی اراده محسوب می شود، بدون شک مقصر اصلی ماجراست.
مونترلان در دیگر نمایشنامه های خود نیز مانند «پسر هیچکس»، «فردا روز خواهد شد» و «ارباب سانتیاگو» روابط تنش آلود بین پدر و فرزند را مدنظر قرار می دهد. در این مقاله سعی بر آن است تا با کند و کاو اندیشه های مونترلان و نیز تحلیل روش فکری فیلسوفانی که در شکل گیری شخصیت های «ملکه مرده» موثر بوده اند، به بررسی دلایل قتل اینس دو کاسترو توسط فرانت بپردازیم.
مقاله به زبان فرانسه: تشریح دوگانگی نماد ""آب""از دیدگاه باشلار در چند شعر سهراب سپهری و فروغ فرخزاد (L’analyse de la dichotomie symbolique de « l’eau » bachelardienne dans quelques poèmes de Sohrâb Sépéhri et Forough Farrokhzad)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به سختی می توان توانایی فزایندة نمادهای مختلف را که ریشه در تخیلی عمیق و بارور دارند، در چارچوب مباحثی مانند نژاد نسل های گوناگون بشری و مرزهای قراردادی قاره ها و کشورها مهار کرد. نماد، زاییده دنیایی است که با آنچه در واقعیت ها و یا مشهودات فرعی روزمره می توان یافت بسیار متفاوت است. نماد تاریخ بشریت را درمی نوردد و خود را اسیر محدودیت های عقلانی و مادی ناشی از ذهنی علم گرا و تجربی نمی داند. دو جنبه مثبت و منفیِ نماد باعث آشکار شدن زوایایِ پنهانی می شوند که از ادراکات جسمانی بشر خارج است و تنها به یاری ضمیر ناخودآگاه می توان به آن ها دست یافت. حال تصور کنیم که خاستگاه اصلی نمادها برگرفته از تخیلی باشد که نتیجه آن ناشی از تعامل ذهن ناخود آگاه و عناصر بدوی و طبیعی است. در چنین حالتی، آیا به اندازه ای موثر و معنادار هستند که بتوانند پرده از آن چیزی بردارند که، در واقع، در پشت نقاب خردگرا، خود را در پنهان ترین زوایای ضمیر ناخودآگاهمان مستور کرده است؟ نماد پاسخگوی نیازهای اساسی انسان است که از ورای آن، ابتدا دنیای تخیل خود و به دنبال آن تفکر نمادینش را به تصویر می کشد. نماد امکان مواجهه انسان را با مسائل اساسی مانند زندگی ، مرگ و سرنوشت و یا مباحثی در باب مقدسات، امور دنیوی، مشروعیات و محرمات را فراهم می سازد.
از نظر باشلار، عنصر آب غالباً توجیه و یا تفسیر کننده چنین تفکری است. در واقع، آب عنصری است که کلافی از همه جنبه های نمادین به دور آن تنیده شده است. تلاش این پژوهش بر آن است تا با تکیه بر نظریه های باشلار، به بررسی دوگانگی نمادین عنصر آب در آثار دو شاعر فارسی زبان، سهراب سپهری و فروغ فرخزاد، بپردازد.
مقاله به زبان فرانسه: تاثیرحلاج در خلق مجنون الزا نوشته لویی آراگون (Inspiration hallâdjienne dans Le Fou d’Elsa de Louis Aragon)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لویی آراگون در اثر خود به نام مجنون ِالزا مجموعه ای از فرهنگها و ژانرهای ادبی مختلف را گردآوری کرده است و از همه مهمتر اینکه روابط میان فرهنگی بین غرب و شرق در این کتاب به طور واضح مشاهده می شود. از ادبیات عرب و تاریخ اسپانیا گرفته تا تفکرات فلسفی، مذهبی و عرفانی در شکل گیری این اثر نقش داشته اند. دراین مقاله صرفاَ سعی شده است که به تاثیر لویی آراگون از یکی از شخصیتهای عرفان عرب یعنی منصور حلاج پرداخته شود. در حقیقت لویی آراگون دیدگاه عرفانی حلاج نسبت به عشق را که نه بر پایه لذت وخوشی بلکه بر رنج و درد بنیان نهاده شده است به امانت میگیرد و در این اثر منعکس میکند. نویسنده خود را در قالب قهرمان داستان پنهان میکند تا بتواند دیدگاههایش را در مورد تجربه عشقی اش بیان کند.
مقاله به زبان فرانسه: چگونه تابو ها را ترجمه کنیم ؟ (Dire l’interdit : Comment traduire les tabous?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختلافات فرهنگی و تابوهایی که از آن ها نشات می گیرند، استانداردها و هنجارهایی در هر جامعه چه سنتی، چه مدرن و پیشرفته به وجود می آورند. هدف این مقاله بررسی موانع و مشکلاتی است که برای انتقال این نوع مسائل فرهنگی و مذهبی بر سر راه مترجم قد علم می کنند خصوصا متون ادبی در برخی از جوامع که تابوها در آن جریان دارند. مسلما در برخورد با چنین قسمت هایی از متن مترجم تسلیم نمی شود و تلاش می کند تا راه حلی مناسب از میان تئوری های ارائه شده بیابد. او بدون اینکه وفاداری خود را زیر سوال ببرد، سعی می کند تا با در نظر گرفتن نیازهای مخاطبان واعتبار نویسنده ترجمه ای معتبر ارائه دهد. یک نگاه تحلیلی بر چند اثر ادبی و ترجمه فارسی آنها نشان می دهد که حتی متون فرانسوی که بار فرهنگی قوی دارند توانسته اند مسیرشان را درانتشارات و بازار کتاب ما باز کرده و دراختیار خوانندگان علاقه مند قرار بگیرند. اگرچه رد پایی از استراتژی های مختلف ممیزی در این متون به چشم می خورد، با این حال با این وضعیت مقابله کرده و به چاپ رسیده اند، اما بیشتر اوقات با صورتی دگرگون و تغییر یافته تا شاید بتوانند پیغام کلی فرهنگ بیگانه و یا نیت ومقصود اصلی نویسنده را منعکس کرده و انتقال دهند.
مقاله به زبان فرانسه: استرئوتیپها در رمان حسادت اثر الن رب گری یه (Les stéréotypes du roman sentimental dans La Jalousie de Robbe-Grillet)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استرئوتیپهای شخصیتی، درونمایه ای و سبکی در آثار الن رب گری یه، نویسنده فرانسوی قرن بیستم به وفور یافت می شوند. اما این استرئوتیپها هنوز به گونه ای متمایز و گسترده بررسی نشده اند. در مقاله حاضر، ما به مطالعه استروتیپهای مرتبط با شخصیتها و به تحلیل درونمایه ها و موضوعات روایی برخاسته از استرئوتیپها خواهیم پرداخت. برای این منظور، بیشتر بر رمان حسادت اثر نویسنده مذکور تکیه خواهیم کرد.
مقاله به زبان فرانسه: زیبایی شناسی بدی: بدی در ادبیات فرانسه قرن هفده و هجده (L’esthétique du mal : la méchanceté dans la littérature française des XVIIe et XVIIIe siècles)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روحیه اشرافی که در قرن هفده و هجده در فرانسه بسیار رایج بود با «رفتار متمایز و ممتاز» طبقات اجتماعی برجسته مشخص میشود. علاوه بر نگاه حسود و انتقادآمیز که اساس زندگی اجتماعی این دوره را تشکیل می دهد و پایین دست بودن دیگر اقشار جامعه را به تصویر میکشد، تمسخر و لذت از انجام کارهای بد از دیگر خصوصیات روحیه اشرافی است. والمون و مادام دو مرتوی در کتاب روابط خطرناک اثر لاکلو، دو نمونه مهم از این شخصیتهای اشرافی بدجنس در ادبیات فرانسه کلاسیک هستند. در این مقاله به بررسی ادبیات بدی در ادبیات فرانسه قرن هفده و هجده خواهیم پرداخت.
مقاله به زبان فرانسه: رمان آزادیخواه در مواجهه با نقد معاصر (Le roman libertin face à la critique contemporaine)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات آزادیخواه قرن هجده فرانسه، به علت جنبه بی اخلاق و ویرانگرش در مقایسه با رمان بورژوایی، مدتهای مدیدی در فرانسه، ادبیاتی سطح پایین در نظر گرفته شده است. رمان بورژوایی، بورژوازی را پیروزمندانه به تصویر میکشید، اما رمان آزادیخواه تنها به صورت محدود به این مقوله می پرداخت. رمان بورژوایی برتری ثبات بر بی ثباتی را نشان میداد در حالیکه رمان آزادیخواه بی نظمی را بر نظم ترجیح می داد. در این مقاله، برای درک بهتر ادبیات آزادیخواه، پیشداوریهای نقد معاصر که این ادبیات را کمرنگ جلوه داده است مورد مطالعه قرار خواهیم گرفت.
مقاله به زبان فرانسه: اتوفیکسیون دوبروفسکی یا تخیل در خدمت حقیقت اتوبیوگرافی (Autofiction doubrovskienne ou fiction au service de la vérité autobiographique?)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مسأله ای که دنیای ادبیات معاصر فرانسه در حوزه ی اتوفیکسیون با آن مواجه است، ریشه در دو مورد دارد: از سویی منتقدان در ارائه ی تعریف واحدی از این مفهوم به نقطه ی اشتراک نمی رسند و از دیگر سو در آثار نویسندگان فعال در این زمینه هم مشابهت و یکسانی به چشم نمی خورد. به عنوان مثال، در حالی که سرژ دوبروسکی (Serge Doubrovsky) بر لزوم پرداختن به واقعیت در اثر تأکید می کند، نویسندگان دیگری همچون ونسان کولونا (Vincent Colonna) و ژرار ژنت Gérard Genette))، وجود عنصر تخیل )فیکسیون( را در اتوفیکسیون ضروری می دانند. بنابراین، مشکل به جایگاه تخیل در اتوفیکسیون برمی گردد. در پژوهش حاضر برآنیم تا به بررسی نقش تخیل در آثار دوبروسکی بپردازیم و تلاش خواهیم کرد پاسخی برای این پرسش بیابیم که آیا تخیل، نویسنده را از مفهوم حقیقت دور می سازد یا بر عکس به تحکیم جایگاه این مفهوم در اثر کمک می کند.
مقاله به زبان فرانسه: ژان ماری گوستاو لوکلزیو، بوطیقای جسم در جنوب (Jean-Marie Gustave Le Clézio : pour une poétique du corps au sud)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکر لوکلزیو درباره جسم از تحول روشنفکری او تبعیت می کند. لوکلزیو میراث دار اگزیستانسیالیسم، در آغاز کار رمان نویسی خود مسئله فرد «پرتاب شده» در جامعه غربی را نشان میدهد تا به جمله هایدگر درباره موجود پرت شده در زمان و در فضا پاسخ دهد. اولین سوژه در چنین دیدگاهی جسم زن است که از نظر نویسنده بدترین تحولات جامعه را متحمل میشود. جسم زن قربانی نوعی دیدگاه تکنولوژیکی است که از او موجودی تابع و اسیر میسازد. آسیبهای اجتمای بر روی زن می توانند مادی باشند یا نمادین مثل نگاه حریص یک عکاس به زن. در کتاب کویر لوکلزیو، جسم زن آزاد میشود بخصوص هنگامیکه جسم روابطی با بیابان برقرار می کند. سبک خاص لوکلزیو شامل قرار دادن جسم زن در تابلوهای معروف است بی آنکه نامی از آنها برده شود. بدین ترتیب، پرتره های بعضی زنان همچون تابلوهای معروف در نظر گرفته می شوند بی آنکه کمترین نشانه ای از آنها داشته باشند. در آثار لوکله زیو، جنوب محل خاص آزادسازی جسم است.