فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۶۱ تا ۶٬۵۸۰ مورد از کل ۹٬۶۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
زبـــــان و ادب: مقایسه استعاره در زبان ادب و زبان خودکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین و تحلیل رابطه های معنایی در اسامی مرکب برون مرکز فارسی معیار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اسامی مرکب بخش مهمی از دایرة واژگان سخن گویان هر زبان هستند و همواره در حوزه های مختلف زبان شناسی مورد مطالعه قرار گرفته اند. ساخت اسامی مرکب حاصل تعامل حوزه های نحو و صرف است و، در این میان، حوزة معناشناسی اسامی مرکب زبان فارسی کم تر مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله، با رویکردی معنایی ـ شناختی، انواع و چگونگی روابط معنایی اسامی مرکب برون مرکز را بررسی می کنیم. از منظر زبان شناسی شناختی، آن نوع رابطة معنایی که میان اجزای ترکیب وجود دارد معیاری قطعی برای تعبیر نهایی ترکیب است. درواقع چگونگی پیوند اجزای ترکیب با یک دیگر است که منجر به شکل گیری رابطه ای خاص در هر اسم مرکب بین هسته و توصیف گر می شود. اسامی مرکب درون مرکز دارای یکی از اقسام رابطه های معنایی شناخته شده بین اجزای خود هستند؛ درحالی که اسامی مرکب برون مرکز از الگوی مشخصی در این زمینه پیروی نمی کنند و بررسی معنا شناختی این نوع از اسامی مرکب، که از گفتار روزمره و متون مختلف گردآوری شده اند، در تحقیقات در حوزه های فرهنگ نویسی، زبان شناسی پیکره ای، زبان شناسی شناختی و صرف و معناشناسی قابل استفاده است. با داشتن درکی درست از نوع ارتباط سازه های ترکیب، درک و دانش کلی ما از دایرة واژگان ذهنی فارسی زبانان ارتقا می یابد.
بررسی تاثیر چیدمان حروف در موسیقی و معنای ابیات وصفی معلقات سبع(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابیات وصفی، قسمتی بزرگ از معلقات سبع را تشکیل می دهد. سرایندگان این قصاید، علاوه بر غرض های شعری خود، منازل یار، پدیده های طبیعی، مرکب، صحنه های نبرد و عناصری دیگر را توصیف کرده و به تصویر کشیده اند و به همین منظور و برای ملموس کردن تصاویر ادبی شان، این ابیات را با موسیقی مناسب، به ویژه موسیقی آوایی حروف همراه کرده اند. با توجه به اینکه در فرایند توصیف حسی، شاعر برای تأثیر بیشتر هدف خود، نیازمند ذکر دقیق اوصاف و احوال امور مورد نظرش است، اصحاب معلقات سبع در توصیف های حسی خود، از عنصر موسیقی بهره فراوان برده اند تا طنین آوایی پدیده های مورد نظرشان را نیز برای شنونده محسوس کنند. از آنجا که موسیقی حروف بر خلاف وزن عروضی می تواند در هر بیت، با دیگر بیت ها متفاوت باشد، این هفت شاعر در ابیات وصفی خود، با استفاده از چیدمان مناسب حروف، به تقویت موسیقی و انسجام آوایی و تطابق آن با معنای مورد نظر خود پرداخته اند. در میان این هفت شاعر، امرؤالقیس و لبید از تطابق لفظ و معنی و موسیقی حروف بیشتری بهره جسته اند و تأثیر چیدمان حروف در شعر این دو شاعر، به ویژه در وصف طبیعت، بیش از بقیه است. شاید دلیل این مسئله، وجود تعداد بیشتر ابیات وصفی مربوط به طبیعت در معلقه های ایشان و توجه زیاد این دو شاعر به طبیعت نسبت به دیگر اصحاب معلقات سبع باشد. عنتره و عمرو بن کلثوم نیز از موسیقی رزمی برخاسته از چینش هجایی و حروف، به بیشترین میزان استفاده کرده اند و موسیقی ابیات آنها در توصیف صحنه های نبرد، ملموس تر است؛ زیرا این دو شاعر، حروفی را به کار برده اند که در کنار یکدیگر، صدای به هم خوردن شمشیر ها و نیزه ها، و هیاهوی جنگ را تداعی می کنند. در مقابل شعر این شاعران، ابیات وصفی طرفه، زهیر و حارث از موسیقی حروف، بهره ای کمتر دارد و تطابق لفظ و معنا در شعر این سه شاعر، نسبت به بقیه، کمتر است. این مسئله دو دلیل مهم دارد: نخست آنکه این سه شاعر، در مقایسه با امرؤالقیس و لبید، به توصیف-های حسی طبیعت، چندان توجهی نکرده اند و دوم اینکه این شاعران، موسیقی شعر خود را بیشتر در وزن عروضی قرار داده اند.
مقایسة اثر تنیدگی زایی محاسبة ذهنی و تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک بر تغییرات کورتیزول بزاقی در دختران دانش آموز دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک یکی از عوامل مهم زمینه ساز تنیدگی در دانش آموزان به حساب می آید که پیامد های روانی ـ فیزیولوژیکی مختلفی دارد. هدف پژوهش حاضر مقایسة آثار تنیدگی زایی محاسبة ذهنی (جمع بندی متوالی اعداد بدون استفاده از قلم، کاغذ، و ماشین حساب) و تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک (تعارضی که بر اثر خواندن واج های فارسی نگارش شده به حروف انگلیسی در زمینة شناسایی کلمه، تداعی واژگانی و معنایی آن پدید می آید)، بر فعالیت محور هیپوتالاموس ـ هیپوفیز ـ آدرنال (تغییرات کورتیزول بزاقی) در دانش آموزان است. در این بررسی، 30 دانش آموز دختر از یک دبیرستان در منطقة 5 آموزش و پرورش شهر تهران به صورت نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. پس از اطمینان از سلامت جسمی و روانی، آن ها به دو گروه مساوی تقسیم شدند. گروه اول تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک (آزمون خواندن متن پینگلیش) و گروه دوم محاسبة ذهنی (آزمون PASAT) را انجام دادند. نمونه های بزاقی در هر دو گروه 3 بار (قبل از آزمون، بعد از آزمون، و 15 دقیقه بعد از آزمون) گرفته شد و میزان کورتیزول بزاقی در آزمایشگاه با روش الایزا تعیین گردید. یافته ها: دو تکلیف محاسبة ذهنی و تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک در تغییر میزان متغیر وابسته (کورتیزول بزاقی) در سه نوبت تفاوت معناداری ندارند (05/0>P)؛ تغییرات شاخص فیزیولوژیک در دو گروه آزمایشی بیان گر افزایش کورتیزول بزاقی پس از هر دو آزمون است. نتیجه گیری: محاسبة ذهنی و تعارض زبان شناختی واج ـ فونتیک، به مثابة منابع تنیدگی زایی، کورتیزول بزاقی را در دختران دانش آموز دبیرستانی افزایش می دهند و افزایش در دو گروه یک سان است.
اثر کارترجمه مشترک بر تولیدکنش گفتاری پوزش خواهی به زبان انگلیسی در زبان آموزان ایرانی (The Effects of Collaborative Translation Task on the Apology Speech Act Production of Iranian EFL Learners)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی تاثیر کارترجمه مشترک بر دانش کاربردشناسی زبان آموزان ایرانی بود.در مرحله اول تعداد 150 داوطلب با دانش زبانی همسان به پنج گروه تقسیم شدند و به صورت تصادفی گروههای شاهد و آزمایشی تحقیق را شکل دادند. در ابتدا دانش کاربردشناسی همه داوطلبان در کنش گفتاری معذرت خواهی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج سه آزمون بکار رفته شامل آزمون باز پاسخ، پیامک تلفن همراه و مکالمه تلفنی در آغاز نشان دهنده همسان بودن دانش کاربردشناسی داوطلبان بود. درمرحله بعد دو گروه آزمایشی به ترجمه قسمتهایی از فیلمهای فارسی یا انگلیسی که کنشهای زبانی معذرت خواهی داشت پرداختند. این کار در گروههای دو نفره و با کمک مدرس صورت گرفت. به هر دو گروه اطلاعات مربوط به ساختارهای معذرت خواهی فارسی و انگلیسی داده شد. گروه سوم همان اطلاعات را دریافت کرد ولی آنها را نه در غالب ترجمه بلکه در مکالمات نمونه تمرین کردند. گروه چهارم به تماشای فیلمهای زبان انگلیسی پرداختند و از آنها خواسته شد جملات دارای معذرت خواهی را یادداشت کنند و در پایان جلسه تحویل دهند. به گروه کنترل هیچگونه اطلاعات کاربردشناسی زبان انگلیسی داده نشد و تنها در کلاسهای مکالمه موضوعی شرکت کردند. بلافاصله پس از پایان کلاسها همان سه آزمون قبلی مورد استفاده قرار گرفتند. نتایج بهتر سه گروهی که اطلاعات ساختاری معذرت خواهی را دریافت کرده بودند، نشان از تاثیر تدریس اطلاعات کاربردشناسی داشت. هر چند که در آزمون بعد که به منظور آزمودن پایایی دانش آموخته شده در طول زمان گرفته شد دو گروه ترجمه مشترک موفق ترنشان دادند. در پایان چنین نتیجه گیری شد که تعاملات انجام شده بین فراگیران درحین ترجمه و تمرکز بر روی ساختارهای معذرت خواهی دو زبان می تواند به یادگیری پایا تر منجر گردد.
رابطه صورت و معنا در انواع مختلف واژه و بررسی احتمال حدس معنای واژگان مرکب و اشتقاقی در فرایند ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اینمقاله برآنست تااحتمال حدس معنای واژگان وعدم ارجاع پی در پی به فرهنگ لغاترادرفرایندترجمه بررسی کندوبهامکان آموزش اینشیوه بهمترجمان بپردازد.سؤالی کهاین تحقیق درپی یافتنپاسخی برایآنست این می باشد که آیادرترجمه،می توان تفاوتی درترجمهانواع مختلف واژه،اعم ازبسیطومرکبواشتقاقی قائل شد،به گونه ای که باعدم رجوع پی در پی به فرهنگ لغات،ترجمه متون باسرعت بیشتری انجام شودوبه فراینددرک آسیب نرسد؟وآیامی توان باآموزش ساختارواژگان زبان به مترجم،به ترجمه وی سرعت بیشتر داده وکیفیت انتقال مفاهیم رابالاتر ببریم؟برای پاسخ گویی به این سؤال،چهار متن باموضوع سفرنامه انتخاب شدو700 واژه محتوایی ازهر متن استخراج گردید.سپس به بررسی انگیختگی(رابطه مستقیم بین صورتومعنا)درواژگان مرکبواشتقاقی این متون پرداخته شدوبابررسی های آماری این نتیجه به دست آمدتعدادواژگانی که ازترکیب معنای اجزای تشکیل دهنده واژه می توان به معنای کل واژه دست یافت وبه عبارتی واژگان انگیخته،هم درمیان واژگان مرکب وهم واژگان اشتقاقی،بیش ازواژگان نیمه انگیخته و ناانگیخته است.بنابراین دربرخی متون،مترجم بایافتن ودانستن معنای واژگان بسیط وساختارواژه،می تواندمعنای واژگان مرکب ویااشتقاقی راکه باآنها مواجه می شود،تاحدزیادی حدس بزندونیازبه صرف وقت برای یافتن معنای واژگان مرکبواشتقاقینیست.
بررسی و آسیب شناسی روش تدریس در آموزش زبان خارجی از دیدگاه معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه ها و نظریه های متعددی در صدد مرتفع کردن چالش «بهترین روش آموزش زبان خارجی» به وجود آمد که هر نگره روش و اصول مشخصی را به لحاظ زبان شناسی و روان شناسی دنبال می کرد. سرانجام، در دوره موسوم به پساروش[1]، نتیجه چنین شد که روشی جادویی برای آموزش زبان وجود ندارد، بلکه روش تدریس سازگار با اصول تجربی و بومی سازی شده می تواند فضای آموزشی مطلوبی را فراهم آورد. در تحقیق حاضر، در راستای ارائه راهبردهای ارتقاء کیفیت آموزش زبان خارجی، ضمن بررسی «دانش آموزشی» معلمان با استفاده از الگوی ارائه شده توسط گتبونتون[2] (۱۹۹۹)، به آسیب شناسی و مطالعه روش تدریس مؤثر از دیدگاه معلمان پرداخته شده است. پس از آسیب شناسی روش تدریس، معلمان عواملی مثل مدیریت زبان آموز، کیفیت آموزش، بازدهی آموزش، تخصص، شخصیت و سیاست های آموزشی را معیارهای تشخیص تدریس موثر ذکر کردند. مشاهده روش تدریس معلمان زبان انگلیسی نیز نشان داد که تفاوت هایی در «دانش آموزشی» معلمان کم تجربه و باتجربه از لحاظ شناختی وجود دارد.
حسن تعابیر ناپسند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله با بررسی شواهد مختلفی از زبان های فارسی و انگلیسی، نشان داده خواهد شد که حسن تعابیر، به لحاظ کاربردشناختی، دو گونه جدا از یکدیگرند: حسن تعابیر نوع اول (حسن تعابیر رایج) برای نشان دادن نزاکت اجتماعی و جلوگیری از خدشه دار شدن احساسات افراد جامعه درباره موضوعات مختلف؛ مانند مسائل جنسی، مرگ، تولد، اعضای بدن، ناتوانی های جسمی، بیماری های روانی، هوش و ناسزاها به کار می روند. از طرف دیگر، کاربران زبان به وسیله جایگزین کردن عبارات و واژه های حسن تعبیری نوع اول به جای عبارات و واژه های ناخوشایند، سعی در حفظ وجهه اجتماعی خود و مخاطبان دارند. اما نوع دوم حسن تعابیر (حسن تعابیر ناپسند)، ترفندی است برای پنهان کردن رسوایی های سیاسی و اقتصادی، پوشاندن حقیقت، و فریب و کنترل افکار عمومی به هنگام صحبت درباره موضوعات و رویدادهای اجتماعی. در واقع، در این نقطه است که گویندگان و نویسندگان از حسن تعبیر، نه در جهت پرهیز از کاربرد واژه های آزار دهنده، بلکه برای فریب افکار عمومی استفاده می کنند و این همان جایی است که ما را وارد گستره حسن تعابیر «غیرصادقانه» می کند.
حلاج در آیینه مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دبیر سخت گیر و بی رحم!
حوزه های تخصصی:
تحلیل و بازخوانی چند غزل مولانا بر مبنای نظریه یونگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کارل گوستاو یونگ در مطالعه روان، به هنر و از جمله ادبیات، توجه فراوان کرده است. او شیوه آفرینش هنری را به دو بخش روان شناسانه و دیدهورانه تقسیم کرده است. شیوه روان شناختی، از خود آگاهی سر چشمه می گیرد، تجربه های عادی و جاری زندگی را در بر دارد و نسبت به شیوه دیدهورانه، منطقیتر به نظر می رسد؛ اما شیوه آفرینش دیدهورانه، از ناخود آگاه برخاسته و فراتر از عقل، اندیشه و درک آدمی است. در این مقاله، نخست در مقدمهای، ارتباط هنر ادبیات و علم روان شناسی و مکتب روانکاوی یونگ را بررسی کرده ایم و سپس شیوه آفرینش هنری دیدهورانه را در دو بخش شعر دیده ورانه و شاعر دیدهور، در چند غزل مولوی، تحلیل و بررسی کرده ایم. به باور نگارندگان، شیوه دیدهورانه یونگ، همان شیوه الهام گونه ای است که در سرودن غز لها، بر مولانا عارض شده است. این شیوه، سیر و روندی را طی میکند؛ یعنی نخست مکاشفه صورت میگیرد؛ سپس به سبب ظرفیتی که در شاعر، برای جذب الهام و تمهید شهود، وجود دارد، شعر ایجاد می شود؛ اما از آنجا که این نوع شعر در وضعیتی خاص شکل می گیرد، زبانش مبهم است و قابلیت تأویل پیدا می کند؛ از این روی، هنرمند دیدهور (در اینجا، مولانا) هم انسانی جمعی است و هم انسانی فرو رفته در دامنه تناقض.
A Study of the Iranian EFL Students' Errors in the Pronunciation of Ten High-frequency Technology-related English Loan Words
منبع:
Journal of Foreign Language Teaching and Translation Studies, Vol. ۱ No. ۲, August ۲۰۱۲
91 - 107
حوزه های تخصصی:
The increasing use of technology in different parts of the world has inevitably led to the borrowing of a sizeable number of English words by many languages, including Farsi. This study was carried out with the aim of determining the extent to which a group of undergraduate Iranian EFL students studying at Sheikhbahaee University could accurately pronounce ten commonly-used technology-associated loan words with regard to two criteria: the placement of word stress and the pronunciation of words’ sounds. To this end, 50 students were randomly drawn from among the foregoing university’s students. Each student was given the chance to pronounce each of the ten loan words in and out of context. The students’ oral performance was recorded and then was subjected to quantitative and qualitative analysis. The quantitative analysis revealed that the errors’ frequencies were relatively high with respect to most words and very high with regard to two words. The qualitative analysis, which was done utilizing the literature of contrastive phonetics and pronunciation systems of Farsi and English, helped partly explaining many of the students’ errors and highlighting the need for the devotion of more pedagogical and research attention to the problems confronting Farsi-speakers in the area of the pronunciation of loan words.
مطالعه توصیفی فرایند ترجمه مترجمان انگلیسی تازه کار ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مترجم پردازش کنندۀ متن مبدأ و تولید کنندۀ متن مقصد در ارتباطات چند زبانه و چند فرهنگی میباشد، و بدین جهت، پژوهشـگران همواره به موضوع بررسی رفتار و کنش مترجمان به هنگام ترجمه علاقهمند میباشند. در این زمینه، تحقیقات تجربی زیادی در سطح بین الملل از جنبههای مختلفی صورت گرفته است که یکی از آنها بررسی فرایندهای ترجمه در مترجمان تازه کار است. اما با توجه به نوپا بودن مطالعات ترجمه در ایران، در این زمینه پژوهشهای اندکی انجام شده است. در این پژوهش، به توصیف فرایند ترجمۀ متنی توضیحی از انگلیسی به فارسی توسط گروهی از مترجمان تازهکار ایرانی پرداخته شد. با توجه به اهمیت چند وجهی کردن جمعآوری و تحلیل دادهها، از سه شیوۀ فکرگویی، مشاهده، و مصاحبۀ مرورنگر در بررسی فرایند ترجمه هشت مترجم تازهکار استفاده شد. فرایندهای شرکت کنندگان با استفاده از روش تحلیل نظریۀ داده بنیاد، رمزگذاری و دستهبندی شده، و در چهار مرحلۀ برنامهریزی، درک، انتقال و کنترل و در سه سطح بلاغی، مفهومی، و زبانی قرار گرفتند. بر اساس نتایج، مشخص شد که مترجمان تازهکار شرکت کننده، در فرایند ترجمه در هر چهار مرحله بیشترین توجه را به سطح زبانی اختصاص دادند.
درک ضرب المثل های فارسی در نوجوانان یک زبانه و دو زبانه: تحلیل مقایسه ای عملکرد بر پایه مدل اقناع محدودیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحلیلی است مقطعی مقایسه ای که بر پایه مدل اقناع محدودیت انجام شده است. در این پژوهش عملکرد نوجوانان یک زبانه فارسی زبان با نوجوانان دو زبانه آذری- فارسی زبان در درک ضرب المثل ها در زبان فارسی مقایسه شده است. در انجام تحقیق 142 نفر دانش آموز از مقطع دبیرستان، در دو گروه یک زبانه و دوزبانه، با دامنه سنی 15 تا 18 سال و در دو جنسیت زن و مرد به منظور بررسی تاثیر متغیرهای «بافت زبانی»، «آشنایی» و «جنسیت» بر «سرعت درک» (زمان پاسخگویی) ضرب المثل های زبان فارسی مورد بررسی قرار گرفته اند. آزمون مورد استفاده در این مطالعه، آزمون درک ضرب المثل است که به صورت نرم افزاری تهیه شده، داده ها در آن به صورت فایل متنی ذخیره و زمان پاسخگویی به سوالات به میلی ثانیه اندازه گیری شده است. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل واریانس دوطرفه و آزمون تی مستقل صورت گرفت. نتایج حاصل از تحلیل داده ها تاثیر معنی دار هریک از این متغیرها را نشان می دهد، و کارایی مدل اقناع محدودیت در درک ضرب المثل های زبان فارسی را پشتیبانی می کند.
زبـــــان و ادب: استعاره در زبان خودکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تطبیق ویژگی های متنی و فرامتنی در اقتباس: بررسی موردی ترجمة رمان غرور و تعصب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ﺗﺮﺟﻤﻪهای ادبی همگام با درنظر گرفتن ماهیت تعاملات پیش رفته است و فرایندهایی مثل «شفاﻑسازی» و «اقتباس» به دلیل مورد توجه قرار دادن مخاطب و فصاحت کلام در ترجمه، جایگاه ویژﻩای پیدا کردﻩاند. با وجود این، جایگاه اقتباس و تأثیر آن در ترﺟﻤﻪهای ادبی مبهم مانده است. ممکن است این سؤال مطرح شود که آیا ویژﮔﻰهای متنی و فرامتنی که در فرایند اقتباس وجود دارد در ترجمه آثار ادبی نیز مشاهده ﻣیشود و اگر پاسخ مثبت است، فراوانی کدام یک از روﺵهای اقتباس در ترجمه آثار ادبی بیشتر است. ایﻦها سؤال هایی هستند که در این نوشتار بررسی شده است. این پژوهش درصدد است تا بر اساس ﻃﺒﻘﻪبندی باستین (2009)، به بررسی روﺵهای اقتباس در ترجمه فارسی رمان غرور و تعصب بپردازد. یاﻓﺘﻪهای این تحقیق نشان می دهد مترجم برای انتقال بهتر پیام نویسنده و برای حفظ زیبایی و تأثیرگذاری کلام، از ویژگی های متنی و فرامتنی اقتباس استفاده کرده است؛ درحالی که کفه ترازو بیشتر بر مشخصه های فرامتنی سنگینی می کند. همچنین، در عین حال که مترجم در ترجمه ﻣﺘﻦ امانت را رعایت کرده، به ترتیب از روش های «برابری بافتی» و «بسط» بیشتر استفاده کرده است. به بیان دیگر، مترجم در برگردان متن معنا را حفظ کرده؛ ولی برای ایجاد زیبایی کلام، اقتباس ضروری است.
English Through Fun(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازنمایی چارچوب اصلاح شده ی بلوم در کتاب های اینترچنج (On the Representation of Bloom's Revised Taxonomy in Interchange Coursebooks)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق در نظر دارد مجموعه ی کتابهای اینترچنج (2005) را از حیث اهداف یادگیری در چارچوب اصلاح شده ی بلوم (2011) ارزیابی کند که دریابد کدام سطوح از چارچوب اصلاح شده ی بلوم در این کتابها بارزتر هستند. بدین منظور محتوای کتابهای اینترچنج براساس یک طرح کدگذاری شده که توسط محققان طراحی شده، کدگذاری شد. پایایی طرح کدگذاری شده نیز مورد آزمایش قرار گرفت. سپس اطلاعات موجود مورد ارزیابی قرار گرفت و فراوانی و درصد وقوع اهداف یادگیری متفاوت مورد محاسبه واقع شد. طبق یافته های این تحقیق, برجسته ترین سطوح یادگیری در کتابهای مورد مطالعه، سطوح پایینی مهارتهای اندیشیدن یا همان سه سطح پایینی در چارچوب اصلاح شده ی بلوم می باشند. به علاوه تفاوت معناداری بین کتابها از حیث پراکندگی سطوح مختلف اهداف یادگیری مشاهده شد. به طور کلی از تحقیق حاضر برمی آید که مجموعه ی کتابهای اینترچنج نمی تواند زبان آموزان را به تفکر انتقادی وادارد. در پایان پیشنهاداتی چند به معلمان و همچنین طراحان کتاب ارایه شده است.