این تحقیق در نظر دارد مجموعه ی کتابهای اینترچنج (2005) را از حیث اهداف یادگیری در چارچوب اصلاح شده ی بلوم (2011) ارزیابی کند که دریابد کدام سطوح از چارچوب اصلاح شده ی بلوم در این کتابها بارزتر هستند. بدین منظور محتوای کتابهای اینترچنج براساس یک طرح کدگذاری شده که توسط محققان طراحی شده، کدگذاری شد. پایایی طرح کدگذاری شده نیز مورد آزمایش قرار گرفت. سپس اطلاعات موجود مورد ارزیابی قرار گرفت و فراوانی و درصد وقوع اهداف یادگیری متفاوت مورد محاسبه واقع شد. طبق یافته های این تحقیق, برجسته ترین سطوح یادگیری در کتابهای مورد مطالعه، سطوح پایینی مهارتهای اندیشیدن یا همان سه سطح پایینی در چارچوب اصلاح شده ی بلوم می باشند. به علاوه تفاوت معناداری بین کتابها از حیث پراکندگی سطوح مختلف اهداف یادگیری مشاهده شد. به طور کلی از تحقیق حاضر برمی آید که مجموعه ی کتابهای اینترچنج نمی تواند زبان آموزان را به تفکر انتقادی وادارد. در پایان پیشنهاداتی چند به معلمان و همچنین طراحان کتاب ارایه شده است.