فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۵۴۱ تا ۶٬۵۶۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
ادبیات انقلاب اسلامی، حیثیت فرهنگی ماست ؛ گزارشی از نشست های تخصصی «درباره شعر انقلاب اسلامی»
حوزه های تخصصی:
ادبیات کــهن: سیمای تلمیحی، تصویری و تمثیلی حضرت موسی(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ادبیات معاصر: داستان کوتاه کوتاه ؛ از نویسندگان گمنام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبـــــان و ادب: مقایسه استعاره در زبان ادب و زبان خودکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روش تدریـس: دانش آموزان دوره متوسطه زیر تیغ ضریب 6(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نسل امروز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تغییرات واژگانی در جامعة زبانی شهر گرگان بر اساس متغیرهای اجتماعی سن، جنسیت، و تحصیلات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان پدیده ای است اجتماعی که پیدایش آن به زمان نخستین اجتماعات انسانی باز می گردد و همچون « نهادی انسانی « و متعلق به جامعه، در ارتباط با تحولات اجتماعی و تاریخی جوامع بشری، شکل می گیرد. مطالعات جامعه شناختی زبان نشان داده است که ساخت و کاربرد زبان بی تأثیر از عوامل اجتماعی و متغیرهای غیر زبانی، مانند جنسیت، سن، تحصیلات، قومیت، طبقة اجتماعی و غیره نیست. بررسی گویش های شهری و تحولات آن نیز یکی از زیر شاخه های جامعه شناسی زبان محسوب می شود. اما پیش تر، در مطالعات گویشی، محققان اغلب به بررسی گویش های روستایی می پرداختند و به تبع آن گویش های شهری مورد غفلت قرار می گرفت. این امر خود بدان دلیل بود که، در بررسی های گویش شناسی، نیروهای محرک بر فیلولوژی تطبیقی استوار بود و شهرها، به علت مهاجرت افراد از روستاها، اهمیت خود را به لحاظ فیلولوژی از دست می دادند. زمانی که تأکید بر این امر (فیلولوژی ) در بررسی های زبان شناختی تغییر یافت، تمایل به مطالعات شهری افزون گردید. در پژوهش حاضر، نگارندگان به بررسی تغییرات واژگانی در جامعه زبانی شهر گرگان، با توجه به عوامل سن، جنسیت و تحصیلات، پرداخته و هم بستگی میان تغییرات واژگانی براساس متغیرهای اجتماعی مذکور را، با بهره گیری از روش میدانی و انتخاب جمعیت نمونه، ارزیابی کرده اند. نتایج حاصل از این پژوهش نشان دادند که متغیر اجتماعی سن مهم ترین عامل در تغییر واژه محسوب می شود و متغیرهای جنس و تحصیلات نقش کمرنگ تری ایفا می کنند. همچنین این متغیر در تغییرات واجی و آوایی در این جامعة زبانی نقشی عمده دارد. بنابراین متغیر سن مهم ترین شاخص این تغییرات محسوب می گردد و می تواند خطری در راستای از میان رفتن گویش اصیل این جامعة زبانی باشد.
تحلیل رسایی- بنیاد کاهش خوشه های همخوانی در تلفظ کودکان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه مطالعات و پژوهش های بسیاری در ارتباط با فراگیری خوشه های همخوانی توسط کودکان به انجام رسیده است لیکن اکثر این مطالعات به بررسی خوشه های همخوانی آغازه در زبان های غربی پرداخته اند و مطالعات بسیار کمی در ارتباط با فراگیری خوشه های همخوانی پایانه صورت گرفته است. مقاله حاضر می کوشد تا در چارچوب اصل رسایی به بررسی فراگیری خوشه های همخوانی پایانه توسط کودکان فارسی زبان بپردازد. این بررسی نشان می دهد که روند کاهش خوشه ها تا حد زیادی مبتنی بر اصل رسایی است، بدین معنا که کودک خوشه های پایانی موافق با این اصل را با حفظ همخوان با رسایی بیشتر ساده می کند و خوشه های مخالف با این اصل را از طریق قلب عناصر خوشه به ساختی هماهنگ با اصل رسایی تبدیل می کند. هدف دیگر این مقاله ارائه دستوری در چارچوب نظریه بهینگی در ارتباط با کاهش خوشه های همخوانی کودکان فارسی زبان است. در راستای تحقق این هدف داده های به دست آمده از کودکان در چارچوب نظریه بهینگی تجزیه و تحلیل می شوند و سرانجام دستوری با استفاده از محدودیت های نقض پذیر ارائه می شود.
تبیین نقشی خروج بند موصولی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله سعی در پاسخ به این پرسش داریم که دلیل خروج بند موصولی در زبان فارسی چیست. از آن جاکه خروج و عدم خروج بند موصولی معمولاً به جملاتی دستوری در پدیده خروج بند موصولی، این بند از مجاورت هسته خارج شده و به جایگاهی در انتهای جمله حرکت می کند و باعث بوجود آمدن ساخت ناپیوسته می شودمی انجامد، نمی توان دلایل نحوی را در این امر دخیل دانست و باید در جستجوی دلیل یا دلایل نقشی بود که باعث جابجایی بند موصولی می شود. در این مقاله تاثیر چهار عامل طول بند موصولی، نوع فعل بند اصلی، وضعیت اطلاعی فعل و هسته بند اصلی، و وضعیت معرفگی هسته بند موصولی بر خروج بند موصولی بررسی شد. مواد این تحقیق بر اساس پیکره طبیعی زبان بوده است. تحلیل داده های تحقیق نشان داد تاثیر عوامل فوق بر خروج بندهای موصولی به یک اندازه نیست. مهم ترین تاثیر را طول بند موصولی و نسبت آن با طول گروه فعلی بند اصلی دارد. هرچه این نسبت بیشتر باشد، احتمال خروج بیشتر است. نوع فعل نیز بر خروج تاثیر دارد؛ و به طور مشخص افعال ربطی بیشترین افعالی هستند که بندهای موصولی از آنها عبور می کنند، و دلیل آن را در وضعیت اطلاعی این افعال می توان دید، که در اکثر موارد دارای اطلاع مفروض هستند. وضعیت معرفگی هسته بند موصولی نیز در خروج نقش دارد، هرچند این نقش به اندازه نقش دو عامل نخست نیست. بندهای موصولی جابجا شده، نسبت به موارد جابجانشده، بیشتر دارای هسته نکره هستند. وضعیت اطلاعی هسته بند موصولی و وضعیت اطلاعی فعل، به تنهایی نقشی در جابجایی بند موصولی بازی نمی کنند. نتایج این مقاله به اهمیت تبیین های نقشی تاکید می کند و در عین حال پیامدی رده شناختی برای توالی کلمات زبان فارسی دارد. همچنین این مقاله بر تعامل چند عامل در بروز یک پدیده زبانی، یا عوامل رقیب، تاکید می کند.
توصیف مصدر /æh/ در گویش خانیک و مقایسه با چند گویش دیگر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساخت های مختلف از مصدر/æh/ در گویش مردم روستای تاریخی خانیک و روستاهای همجوار با آن رواج دارد. صیغة دوم شخص مفرد حال این مصدر در گویش مزبور، بازمانده ای از زبان سنسکریت و فارسی باستان است. برخی ساخت های مصدر/æh/چون به عنوان فعل اسنادی در معنای «هستن» و «بودن» به کار می رود، از افعال پر کاربرد در این گویش به شمار می آید. در این جستار، نشان داده شده که فعل /æh/ در گویش امروز مردم خانیک چه ساخت هایی دارد. همچنین پیشینة/æh/ در زبان سنسکریت، فارسی باستان، اوستایی و فارسی میانه بررسی و نیز صیغه های آن در گویش خانیک با دیگر گویش های امروزی که در آن ها رواج دارد مثل گویش های کاخک، فردوس و گزیک مقایسه شده است. مصدر/æh/در گویش خانیک و کاخک با مقداری تفاوت، کاربرد دارد و در گویش فردوس و گزیک ردپایی از آن دیده می شود. ساخت های ریشة/æh/در فارسی معیار وجود ندارد و به کار نمی رود. معیار تلفظ فعل ها در گویش خانیک براساس سخن گویشوران کهن سال است و در دیگر گویش ها بر اساس کتاب ها یا رساله هایی است که به بررسی این گویش ها پرداخته اند. صرف فعل های مصدر//æh/، در گویش خانیک، در جای دیگری نیامده و این مقاله اولین نوشته ای است که به معرفی آن پرداخته است.
انگاره هندسه مشخصّه های واجی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هندسه مشخصه ها مبحثی در واج شناسی می باشد که مشخصه های توصیف کننده آواها را عناصری بدون ساختار و درهم ریخته نمی داند، بلکه برای آنها ساختار هندسی مشخصی قائل است که در آن، مشخصه ها به گونه ای منظم و سلسله مراتبی درون ساختار واج قرار گرفته اند. تاکنون انگاره های مختلفی در چارچوب هندسه مشخصه ها ارائه گردیده که هر کدام بر شواهدی در زبان های مختلف بنا شده اند. در این مقاله با بررسی داده های واجی زبان فارسی و ارائه شواهدی بر اساس آنها، سعی شده است که بهترین مدل هندسه مشخصه ها که در چارچوب آن بتوان ویژگی های واجی زبان فارسی را توصیف نمود، ارائه گردد.
بررسی رابطه ساخت هجایی با میزان زایایی وندهای اشتقاقی فعل افزای زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اشتقاق فرایندی است که طی آن افزودن یک وند اشتقاقی منجر به تولید واژه ای جدید می شود. این فرایند برای سالیان متمادی مورد توجه زبان شناسان قرار داشته و بیشتر به عنوان فرایندی صرفی یا صرفی ـ نحوی از آن یاد شده است. هنگام مطالعه فرایند اشتقاق، بررسی میزان زایایی یک وند اشتقاقی (تعداد واژگان جدید تولید شده توسط آن وند) اهمیت فراوانی دارد. فرضیه این مقاله این است که ساخت هجا و عوامل واجی، در میزان زایاییِ یک وند تاثیر دارند. به بررسی رابطه ساخت هجایی با میزان زایایی وندهای اشتقاقی فعل افزای زبان فارسی پرداخته ایم. در زبان فارسی از مجموع بیست پسوند اشتقاقی فعل افزا، هفت پسوند بسیار زایا وجود دارد که همگی با یک واکه آغاز می شوند؛ از این رو می توان نتیجه گرفت که وجود یک واکه در آغاز ساختمان هجایی یک وند عامل زایایی آن در زبان فارسی به شمار می رود، هر چند عوامل ساختواژی نیز در انتخاب آن دخیل هستند. مطالعه هسته هجاها در این قبیل پسوندها نیز نشان می دهد که دو واکه پیشینe وa پر بسامدترین واکه های قرار گرفته در جایگاه هسته این پسوندهای اشتقاقی هستند؛ به عبارت دیگر، ساخت هجا و واج آرایی یک پسوند نقش موثری در میزان زایایی آن ایفا می کند. نتایج و آمار به دست آمده نشان می دهد که رابطه نزدیکی بین ساخت هجایی یک وند و میزان زایایی آن وجود دارد.
تحلیل پیکره خطاهای همایندی در گفتار زبان آموزان ایرانی (A Corpus-based Analysis of Collocational Errors in the Iranian EFL Learners' Oral Production)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بطور کلی همایندها یکی از بخشهای مشکل آفرین برای یادگیرندگان زبان انگلیسی محسوب می شود. یادگیرندگان ایرانی زبان انگلیسی نیز همانند سایر زبان آموزان در خصوص کاربرد همایندهای انگلیسی با مشکلات عدیده ای مواجه هستند. تحلیل گفتار زبان آموزان ایرانی، مبین گستره این مشکل بوده و نیاز به صرف انرژی و زمان بیشتر برای تسلط به کاربرد همایندهای انگلیسی از سوی زبان آموزان را آشکار می سازد. این تحقیق بطور خاص به بررسی کاربرد انواع مختلف همایندها در گفتار30 زبان آموز سطح متوسط ایرانی پرداخته و همچنین خطاهای همایندهای آنها را طبقه بندی و مورد ارزیابی قرار می دهد. تحلیل پیکره گفتار شرکت کنندگان نشان داد که از میان هفت گروه مختلف همایندها، همایند ""فعل+ حرف اضافه"" مشکل سازترین نوع همایند برای زبان آموزان ایرانی به شمار می رود و زبان اول به میزان قابل توجهی (7/56 درصد) بر خطاهای گفتاری آنان در کاربرد همایندهای انگلیسی تاثیر گذار است. دیگر یافته های این تحقیق و پیشنهاداتی در خصوص تدریس و یادگیری همایندها در مطالعه آورده شده است.
Learners’ Engagement in Meaning Negotiation and Classroom Interaction as a Function of Their Perceptions of Teachers’ Instructional Communicative Behaviors(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
A significant share of classroom interaction occurs between teachers and language learners. Therefore, the individual characteristics of teachers could play facilitative or impeding roles thus encouraging or discouraging learners from getting engaged in interaction and meaning negotiation attempts when interacting with their teachers. Surprisingly however, this area has attracted scant attention. Therefore, this study aimed at exploring students’ perceptions of their teachers’ socio-communicative style and nonverbal immediacy in relation to their engagement in classroom teacher-learner interaction and frequency of meaning negotiation attempts in their interactions. To this aim, 72 students were randomly assigned to six classes of 12 taught by six teachers. Richmond, McCroskey and Johnson’s (2003) nonverbal immediacy scale and McCroskey and Richmond’s (1996) socio-communicative style scale were administered to students to tap into their perceptions of these two qualities of their teachers. Then the total amount of time the students were engaged in active interaction with the teachers and the number of meaning negotiation attempts employed by them were computed. The results of Correlations and Regression Analyses revealed significant relationships between teacher nonverbal immediacy, the two dimensions of socio-communicative style (Assertiveness and Responsiveness) and the students’ willingness to engage in interaction and meaning negotiation with their teachers.
How Attitude, Self-efficacy, and Job Satisfaction Relate with Teaching Strategies? رابطه نگرش، خودکارآمدی و رضایت شغلی با راهکارهای تدریس معلمان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The primary purpose of the present study was to explore whether there was any significant relationship between attitude, self-efficacy, and job satisfaction of Iranian EFL teachers on the one hand, and their choice of teaching strategies. Strategies mostly used by participants of the study with low, mid, and high levels of self-efficacy comprised another purpose of the study. To this end, a questionnaire was developed, piloted, validated, and its reliability was estimated for collecting the required data. Subsequently, based on cluster sampling, 420 male and female teachers from three different educational districts of Tehran responded to the questionnaire. Three separate MANOVAs were run to investigate the effect of teachers’ attitudes on strategies they employed for teaching grammar, vocabulary, and reading. This was followed by the same approach to study the effect of teachers’ self-efficacy and job-satisfaction levels, as well. The results revealed a significant relationship between three factors (attitude, self-efficacy, and job satisfaction) and teachers’ choice of teaching strategies. Moreover, based on the scores obtained from the answers to the questionnaire, participants were classified into three levels of low, mid, and high which corresponded with their degrees of attitude, self-efficacy, and job satisfaction. Accordingly, it was shown that high level of attitude, self-efficacy, and job satisfaction strongly affected teachers’ use of vocabulary teaching strategies; mid to high level of attitude and efficacy affected use of reading and grammar strategies. Also, it appeared that strategies for teaching vocabulary are used more frequently among teachers than grammar and reading.
طبقه بندی وندهای اشتقاقیِ زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وندهای اشتقاقی می توانند به راه های مختلفی طبقه بندی شوند. برد (2001( با درنظرگرفتنِ تمایزاتِ ذاتی، معنایی، دستوری و نقش های معنایی، طبقه بندی متفاوتی را نسبت به دیگران ارائه می دهد. در این مقاله سعی شده است براساس طبقه بندیِ برد، وندهای اشتقاقیِ فارسی به چهار گروه اشتقاق مشخصه ای، اشتقاق نقشی، اشتقاق انتقالی و اشتقاق بیانی طبقه بندی شوند و مشکلات و محدودیت های این نوع طبقه بندی در زبان فارسی به طور اجمال بررسی گردد. نتایج از ایین طبقه بندی برای وندهای اشتقاقیِ فارسی جامع و مانع نیست. تعدادی از وندها در هیچ یین چهار گروه جای نمی گیرند و تعدادی از آن ها در چندین گروه جای می گیرند. برخی وندها نقش های متعدد دارند و برخی به چندین طبقه دستوری متعلق اند. بنابراین پیشنهادِ افزودنِ حداقل سه طبقه دیگر، به طبقه بندی برد، معقول به نظر می رسد: اشتقاق شامل (برای وندهای قابل طبقه بندی در چند طبقه)، اشتقاق معنایی (برای وندهاییییر نقش ایجاد می ی (برای آن هاییه ارجاعی را تغییر می دهند).
نقد و معرفی کتاب: مقدمه ای بر تحقیقاتِ کمّی در زبان شناسی، سباستین ریزینگر
حوزه های تخصصی:
مقدمه ای بر تحقیی در زبان شناسی، سباستین ریزینگر، انتشارات کانتینیوم، 2008، 230 صفحه