فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۲۱ تا ۴٬۶۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی صور خیال در کتاب بندهش است. این پژوهش از نوع کیفی است و به شیوه ی تحلیل محتوا انجام گرفته است. متنی که پژوهش بر بنیاد آن صورت گرفته، نسخه ای است که مهرداد بهار به زبان فارسی امروزی برگردانده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که از میان صور به کاررفته در این اثر، تشبیه بسامد بیشتری دارد. از میان انواع تشبیه، بسامد تشبیه های حسی بالاتر است و پس ازآن، تشبیه های عقلی حسی قرار دارد که مشبه به آن ها حسی است و برای نزدیک تر شدن مفاهیم انتزاعی به کاررفته است. به نظر می رسد، تشبیه در بندهش، یکی از رساترین و کارآمدترین ابزارهایی است که کاربرد آن بیش تر برای آن است که مفاهیم تعلیمی، فلسفی و انتزاعی مربوط به آفرینش و دیگر موضوع ها را دریافتنی و ملموس تر کند. در این میان، برخی از امور که حتی حسی هستند ولی به طور عادی و طبیعی، شناختشان دشوار است، روشن تر شده اند. در این اثر، تنها یک استعاره یافت شد و از دیگر عناصر خیال مانند کنایه و مجاز در بندهش، اثری دیده نشد؛ شاید به این دلیل که استعاره، مجاز و کنایه، در اثری تعلیمی به جای تأثیرگذاری و روشن سازی، آن را پیچیده تر و دشوارتر می کند. به نظر می رسد در این اثر، استوارترین و سنجیده ترین شیوه ی بیان، برای آموزش مفاهیم تعلیمی به کاررفته است.
Persian Words Used in Kazi Nazrul Islam's Poetry
حوزه های تخصصی:
Kazi Nazrul Islam, the national poet of Bangladesh, popularly known as Nazrul-the rebel poet, is undoubtedly one who may rightly be called as one of the greatest “poets of people” of the world. He was the first poet in Bengali literature that used extensive Arabic and Persian words to express his views and to create a Muslim renaissance within the whole Bengali nation. He was a multi-lingual poet. That’s why we see huge Arabic, Persian, Hindi, Sanskrit and Urdu words, even sentences in almost everywhere of his literature. This article is about the Persian words that Nazrul had used in his poetry. Though the majority of his poems consists of more or less Persian words, in this article, we discussed five of his poems named Shat-il-Arab, Moharram, Kamal Pasha, Qorbani and the 12th Fateha that has most Persian words comparatively.
الزمن» و«التطابق» و رتبة المکونات، مقاربة ترکیبیة أدنویة (نحو تفسیر موحّد لاختلاف اللغات الطبیعیة فی ترتیب المکونات)
حوزه های تخصصی:
إن مبدأ القوة والضعف وحظ السمات الاسمیة و الفعلیة(N\V Features) التی تدخل فی التکوین المورفولوجی للمقولتین الوظیفیتین «الزمن» و«التطابق» من ذلک هو الإطار الذی یتحکم فی المنحى الذی تتخذه ، فی اللغات المختلفة المعالجةُ الحوسبیة (نقلا ونظما) لکل من الرأس الفعلی والمرکب الحدی المفعول، بحیث یکون التکییف النظمی الحوسبی لکل واحد منهما إما اعتبارا لفظیا وإما اعتبارا تقدیریا أی بُعدا تأویلیا لیس له کِفاء فی الشکل الصوتی النهائی للاشتقاق. ولیتضح جلیا مقدار ما یمکن أن تسهم به خصائص الزمن والتطابق (وما ذکرناه من ارتباطها بمبدإ القوة والضعف) فی ضبط ما بین اللغات من اختلاف فی المنحى الذی یتخذه فیها التشکیل الرتبی النهائی للمکونات، یجزئنا فی هذا السیاق أن نتذکر -على سبیل المثال- حکما من أحکام الرتبة فی بعض اللغات الطبیعیة صار کالمسلمة فی الدراسات الترکیبیة التولیدیة وهو أن الفعل الرئیس فی تراکیب الزمن التام فی تلک اللغات ، یتم التصرف فیه بالنظم الإلحاقی،أی بضمه إلى الرأس الوظیفی«الزمن»، قبل أن ینشطر الاشتقاق. هذا و إن من أجدر ما تجب الإشارة إلیه ههنا أن الترابط الوثیق الملحوظ بین الکیفیات المختلفة التی تتحیز بها فی المواقع البنیویة العناصر الثلاثة الآتیة: المکونات التی تنشأ أصالة فی مجال الرأس الفعلی ( کل المفاعیل=Adverbs) . أدوات النفی. الأفعال المتصرفة (الأفعال ذات الشکل المورفولوجی المنفعل بالمعانی التصریفیة)، جعل المباحث المتعلقة بها تحظى، فی الدراسات التولیدیة المنجزة فی إطار البرنامج الأدنى (=MP) ، بأهمیة بالغة وذلک لسبب رئیس وهو الدعم الکبیر الذی تقدمه لنظریة القوة والضعف وما ثبت من أن حظ المعانی الصرفیة من هاتین الخاصیتین هو أساس المنحى الذی تتخذه اللغات المختلفة فی ترتیب المکونات الأساسیة. فمعطیات تلک المباحث تعد حقا روائز لقیاس القوة والضعف فی »السمات-س« و«السمات-ف» التی تدخل فی التکوین المورفولوجی للرؤوس الوظیفیة وبالتالی ما یتبع ذلک من توجیه للتصرف فی المکونات تقدیما وتأخیرا هذه الوجهة أو تلک.
نقد بوم گرایانه و ایتالو کالوینو: ادبیاتی درخدمت محیط زیست
حوزه های تخصصی:
ادبیات به عنوان علمِ قلب انسان نمی تواند از محیط زیست آدمی جدا باشد چراکه دربطن همین محیط است که محتوای ادبی تولید می شود و در پسِ زمان جاودانه می گردد. نقد بوم گرایانه به عنوان شاخه ایی از نقد ادبی مدرن درطی سال های اخیر در سرتاسر جهان چهره ی یک جریان فرهنگی و ادبی نو را به خود گرفته است و شاید تنها راه حل نجات بشر از بحران کشنده ی محیط زیست در یک تغییر فرهنگی عمیق یافت شود. این مقاله ضمن یادآوری مختصری از تاریخچه ی جریان نقد ادبی اکولوژیک، به کاوش درمیان آثار ایتالو کالوینو یکی از اکولوژیک ترین نویسندگان معاصر ایتالیا می پردازد که درمیان جمع خوانندگان و منتقدین بیشتر به دلیل نثر جادویی خویش به شهرت رسیده است. هدف از نگارش این مقاله ی مختصر یادآوری آن است که ادبیات درخدمت محیط زیست، شاید پل نجاتی برای آیندگان باشد.
وجه پنهان معنا و زبان پنهان واژه هابررسی نقش یاری رسان دلالت های ضمنی در تبیین اغراض ثانوی گزاره های پرسشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دلالت های صریح و ضمنی درکنار هم زمینه کلی تولید معنی را در متن فراهم می آورند. دراین میان، تمام تأثیرات غیرمستقیم معنایی، اعم از اغراض ثانویه، معانی ضمنی، حاشیه ای، نسبی، افزوده یا فرعی، ذهنی و جنبی دلالت ضمنی نامیده می شود. پرسش اصلی تحقیق حاضر عبارت از این است که نخست، توجه به گونه های تضمن در متن یا گزاره ادبی چه نقشی در تقویت و تشخیص بار معنایی دارد و دوم، اینکه این تضمن ها چه کمکی به تفکیک لایه ها و متشکله های معنایی متن می کند. الگوی پژوهش حاضر برپایه مبحث دلالت های ضمنی (زبان پنهان واژه ها) در شاخه معناشناسی زبانی، با الهام از الگوی معناشناختی لوئی یلمسلف ازیک سو و مبحث اغراض ثانوی گزاره ها، با تمرکز بر گزاره های پرسشی در علم معانی ازدیگرسو استوار است. نگارنده کوشیده است از مجموع این دو رویکرد، الگویی برای مطالعه وجه پنهان معنا یا تداعی های یک گزاره ارائه دهد که شامل چهار متشکله «معناشناختی، واژه شناختی، آواشناختی و نحوی» است. حاصل این پژوهش نشان می دهد که اولاً، نباید دلالت های ضمنی را با معانی حاصل از صورخیال متن یکسان پنداشت؛ زیرا دلالت های مزبور شامل تر از معانی تصویری متن و عموماً متوجه گزاره های غیرتصویری آن است. ثانیاً، به این واقعیت توجه می دهد که چگونه می توان از بررسی تضمن های متن برای شناخت تفاوت های سبکی و معنایی میان دو متن یا دو نویسنده بهره گرفت.
معرفی دستگاه عددنویسی پهلوی و رهیافتی موثر به حساب اعداد پهلوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعداد پهلوی برپایه حروف الفبای پهلوی نوشته می شوند و از یک دستگاه عددنویسی توانمند و درخور توجه برخوردارند، با آنکه در این عددنویسی نمادی برای صفر نداریم و در نگاه نخست، ناموضعی به نظر می رسد ولی شیوه نگارش آنها به گونه ای است که به سادگی می توان جایگاه یا مرتبه هر عدد را روشن ساخت. رویکرد ما به حساب این اعداد نشان می دهد، در جمع این اعداد نیازمند الگوریتم ویژه ای نیستیم، همچنین شمار حاصل ضرب هایی که یک کودک ایران باستان می بایست از بر می بوده در مقایسه با دیگر دستگاه های عددنویسی کهن بسیار کمتر است. افزون بر همه این ها برخی از اعداد بزرگ (بزرگتر از ده هزار) بیش از یک نمایش دارند و این خود توانمندی این دستگاه عدد نویسی را نشان می دهد.
تاثیر اوضاع اجتماعی دوران ساسانی بر شکل گیری اندرزهای دینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اردشیر بابکان پایه گذار سلسله ساسانی، به جای حکومت ملوک الطوایفی اشکانی، حکومتی را در ایران بنا نهاد که تمرکز در حکومت، وحدتِ تمام بخش های ایران و برقراری دین زردشتی به عنوان کیش رسمی ایرانیان را با خود به همراه داشت. در پژوهش حاضر کوشیده شده است پس از بررسی ساختار جامعه ساسانی از لحاظ اجتماعی و مذهبی، ادبیات و اندرزهای آن دوره مورد مطالعه قرار گیرد و با ذکر نمونه ، محتوای اندرزهای دینی و حکمت عملی و تجربی فارسی میانه عهد ساسانی بررسی شده و به ارتباط و تاثیر اوضاع اجتماعی پادشاهان ساسانی و موبدان بر نوع و محتوای اندرزها پرداخته شود. روش تحقیق در این مقاله، کتابخانه ای- اسنادی است و حجم نمونه، تمام اندرز های زبان پهلوی ساسانی را شامل می شود که چند نمونه از آن ها برگزیده و سپس ترجمه شده اند. هدف از نگارش این مقاله اثبات تاثیر جامعه دین محور ساسانی بر نوع اندرزهای این دوره است.
از فرآیندهای ترجمه تا راه حل فرازبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت علوم زبان روزبه روز لایه های نهانی و زیرین زبان را برایمان آشکارتر می کند و علم ترجمه شناسی نیز به نوبة خود ما را به کشف شگفتی هایی که در برخورد و تماس زبان ها در جریان ترجمه به وجود می آیند، رهنمون می سازد. در این پژوهش تأکید ویژة ما بر اهمیت واقعیت فرازبان در کار ترجمه است. فرازبان هرچند از زبان نشئت می گیرد و با زبان پدید می آید، ریشه در بطن فرهنگ قومی دارد. برای تسهیل در طرح چنین فرضیه ای پا را از طرح فرآیندهای اصلی ترجمه (فرانسه -فارسی) فراتر نهاده و با کمک سبک شناسی تطبیقی نشان خواهیم داد که چگونه نشانه های زبانی یا صورت های کلامی به خودی خود قابل ترجمه نیستند، یا اگر باشند حاوی تمام ابعاد معنا نیستند. در انتقال معنا معیارهایی همچون «سنخ عادی» یا «سنخ غیرعادی» امور اهمیت می یابند که صرفاً با توجه به تقابل فرهنگ مبدأ و فرهنگ مقصد مطرح و مشخص می گردند.
تحلیل خطاهای زبان آموزان ایرانی در استفاده از آرتیکل های زبان فرانسه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آرتیکل یکی از موضوعات چالش برانگیز در زبان فرانسه است. در روند یادگیری زبان فرانسه، این عنصر پویا و پیچیده به عنوان یکی از مشکلات اساسی زبان آموزان فارسی زبان مطرح می شود، چرا آرتیکل ها در زبان فارسی، به همان شکل و ساختاری زبان فرانسه وجود ندارند. بنابراین با استفاده از روش تجربی، پرسش نامه هایی به منظور ارزیابی توانایی زبان آموزان ایرانی در کاربرد آرتیکل فرانسه، در سه سطح مقدماتی، متوسطه و پیشرفته تهیه و در اختیار زبان آموزان قرار گرفت تا بتوان به این سؤال پاسخ داد که مهم ترین موارد خطا در استفاده از آرتیکل ها کدام اند و راه های مقابله با این خطاها چیست؟ نتایج این تحقیق نشان می دهد که بیش ترین موارد خطا در کاربرد آرتیکل ها ناشی از تأثیر منفی زبان مادری و گاه ناشی از تداخل زبان مادری با زبان خارجی مقصد است. همچنین ممکن است، زبان آموز به دلیل آشنا نبودن با قواعد یا بی اطلاعی از برخی نکات دستوری مرتکب خطا شود.
آموزش ترجمه متون مطبوعاتی از روسی به فارسی و فارسی به روسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه متون از زبان روسی به فارسی و بالعکس به شکل قانون مندی به ساختار دستوری زبان روسی وابسته است. زبان مطبوعاتی و رسانه ای روسی دارای ویژگی های خاصی مانند دایره وسیع و پرکاربرد ساختارهای مترادف و جایگزین، متضاد، عبارات و اصطلاحات است که ترجمه آن را مشکل تر کرده است، اما از طرف دیگر، برای بیان هر معنا ساختارهای دستوری مخصوصی وجود دارند که اصطلاحاً کلیشه نامیده می شوند. دانستن این کلیشه های دستوری ترجمه را تا حدودی ساده تر می کند. در مقالة حاضر سعی شده با توجه به تفاوت های ساختاری زبان روسی و فارسی، روش های موجود آموزش ترجمه بررسی و بهترین روش آموزش ترجمه به عنوان الگو ارائه گردد. این نتایج می تواند در تهیه و تدوین کتب آموزشی که در سیستم آموزش مترجمی زبان روسی جای خالی محسوسی دارند، نقش مؤثری داشته باشند.
رویکردی نو از طریق ترجمه برای تحلیل تاریخی انتقال گفتمان ها و نظریه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترجمه نقش بسیار مهمی در تحول تفکر ایرانیان در دوران معاصر داشته است. با وجود این، در زبان فارسی پژوهش های تاریخی اندکی دربارة چگونگی انتقال تفکرات وگفتمان های غربی و شیوة دریافت آن ها صورت گرفته و در همین پژوهش های اندک نیز اغلب ذکری از ترجمه و نقش مترجمان و دیگر عاملان ترجمه به میان نیامده است. مقالة حاضر می کوشد بر انتقال گفتمان های معاصر به عنوان حوزة ای مهم در تاریخ نگاری ترجمه در ایران تأکید کرده و آن را به عنوان حوزه ای ضروری برای پژوهش به محققان مطالعات ترجمه پیشنهاد کند. در این راستا از میان متدلوژی های مختلف حوزة تاریخ نگاری، «تاریخ نگاری دریافت» که یکی از اشکال «نظریة دریافت» می باشد و در حوزة مطالعات تاریخی به کار گرفته شده است، به عنوان یکی از رویکردهای مناسب برای بررسی انتقال گفتمان ها در ایران پیشنهاد می شود. بدین منظور ابتدا برخی آرا دربارة انتقال گفتمان ها را مطرح کرده و سپس به مباحث جاری در حوزة تاریخ نگاری ترجمه اشاره می کنیم و در پایان به شرح و بسط نظریة دریافت و کاربرد آن در حوزة تاریخ نگاری ترجمه، به ویژه بررسی تاریخی انتقال گفتمان ها از طریق ترجمه، می پردازیم.
بررسی روایت شناختی مقدمة مترجمان بر آثار داستانی ترجمه شده در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمة مترجم به عنوان روایت شخصی مترجم، از مسائل مهم اما مغفول مانده در مطالعات ترجمه در ایران است. مطالعة حاضر به بررسی روایت مقدمه های مترجمان بر آثار داستانی ترجمه شده توسط آن ها از زبان های گوناگون به فارسی در طول شش دهه (1330-۱۳۹۰) در ایران می پردازد. به این منظور سه سؤال برای پاسخ به چیستی روایت های مترجمان در این مقدمه ها، چگونگی تغییر این روایت ها در طول شش دهه در ایران و تفسیر کارکردگرایانة این تغییرات مطرح شده است. پیکرة مورد استفاده در این تحقیق شامل صد و چهار اثر داستانی، اعم از رمان و مجموعه داستان، می باشد که به شیوة نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند و در سه سطح فرم، محتوا و کارکرد بررسی شدند. یافته های تحقیق تغییرات معناداری را در روایت مترجمان در طول شش دهه نشان داده است.
پیرامون تلفظ «را» در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه «را» در سبک گفتاری پس از واژه های مختوم به واکه ها به صورت [ro]و پس از واژه های مختوم به همخوان ها به صورت [o]تلفظ می شود. زیرا وجود یک همخوان پیش از واژه «را» موجب حذف همخوان /r/ می شود. البته این همخوان طی یک فرایند اختیاریپس از واژه های مختوم به سه واکة [i]، [u] و [o]نیز حذف می شودو یک غلت جایگزین آن می گردد.هدف این مقاله توصیفی- تحلیلی بررسی بافت های گوناگون و فرایندهای واجی ای است که موجب تغییر تلفظ واژه «را» می شوند. بدین منظور محدودیت هایی که تعامل شان در قالب رتبه بندی ها موجب رخداد این فرایندها می شود در چارچوب نظریه بهینگی(پرینس و اسمولنسکی، ۲۰۰۴ /۱۹۹۳) معرفی می شوند. البته پیش از ورود به تحلیل های بهینگی ترتیب رخداد این فرایندها و تعامل شان با یکدیگر مورد بررسی قرار می گیرد.
بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابری های اجتماعی در گفتمان پهلوی اول در خطاب به مردم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابری های اجتماعی مطرح شده از سوی ماکس وبر (۱۹۶۸) در گفتمان پهلوی اول در چارچوب دستور نقش-گرای نظام مند هلیدی و متیسن (۲۰۱۴) است. پیکره پژوهش را کلیه نطق های رضاشاه در خطاب به مردم که شامل ۷ متن (۱۵۴بند) است تشکیل می دهد. یافته ها حاکی از این است که سه فرایند اصلی مادی، ذهنی و رابطه ای نقش بسزایی در بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابری های اجتماعی داشته اند. توزیع پر بسامد ضمیر «من» در مقابل «شما»، گفتمان را عرصه قدرت نمایی رضاشاه نموده است. آغازگر مبتدایی بی نشان نیز مسئولیت اصلی پیام مطرح در گفتمان را برعهده دارد. در تحلیل انسجام متن نیز، عناصر انسجام دستوری و واژگانی، توزیع تقریبا برابر و به عبارتی، سهم یکسان در سلاست و روانی کلام رضاشاه داشته اند. در این میان عامل پیوندی، عنصر حذف و ارجاع در کنار دیگر عناصر انسجام، مانع از انقطاع کلام رضاشاه در ذهن مخاطب و باعث کوتاه شدن فواصل بین پیام ها گشته اند. در پایان مشخص شد که گفتمان رضاشاه از موضع قدرت در برابر مخاطب تولید گشته، مشروعیت نما بوده و مولفه های نابرابری اجتماعی وبر در جای جای آن مشاهده می گردد.
منفی سازی و حاشیه سمت چپ جمله در جملات پرسشی بلی-خیر در فارسی: رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر بررسی و تبیین شیوه تولید خوانش منفی و پرسشی در آن دسته از جملات پرسشی بلی-خیر در فارسی است که در آنها فعل تحت فرایندی نقشی-کلامی پیش گذاری می شود و در حاشیه سمت چپ جمله در جایگاه قبل از فاعل قرار می گیرد. داده های مورد استناد در این پژوهش برگرفته از گونه گفتاری فارسی معیار و چارچوب نظری مورد استفاده، نظریه بازبینی مشخصه ها در برنامه کمینه گرای چامسکی (1995، 2000، 2001a و 2001b) و نیز فرضیه گروه متمم نمای انشقاقی ریتزی (1997) است. بدین منظور، نخست این ایده مطرح می گردد که فعل پیش گذاری شده در ساخت های پرسشی بلی-خیر مثبت و منفی در جایگاه هسته گروه تأکید فرود می آید. در ادامه، پیشنهاد می شود که به دلیل عدم امکان حرکت آشکار فعل منفی به جایگاه هسته گروه منظوری به منظور فراهم نمودن خوانش پرسشی، مشخصه [+پرسشی] بر روی فعل به تنهایی با هدف بازبینی و ارزش گذاری مشخصه [-پرسشی] هسته گروه منظوری به این جایگاه حرکت می کند و مشخصه [منفی] را در جایگاه گروه تأکید باقی می گذارد. این سازوکار تضمین می کند که مشخصه [منفی] بر روی فعل، مشخصه [+پرسشی] را تحت تسلط سازه ای قرار ندهد و از این طریق، از تولید خوانشی غیرقابل قبول جلوگیری شود.
تحلیل آکوستیکی واکه های ساده و مرکب گویش کردی کرمانشاهی در بافت کلمه/جمله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله، بررسی تغییرات فرکانس سازه با توجه به تأثیر بافت (کلمه/جمله) و جنسیت گویشوران است. در این پژوهش پارامترهای صوت شناختی فرکانس سازه های اول (F1) و دوم (F2) واکه های ساده و مرکب گویش کردی کرمانشاهی بر اساس 20 گویشور مرد و زن که در کل 5260 نمونة آوایی حاوی واکه های /i, e, a, ɑ, o, u, y, ɑi, au, ei, ɑu/ را در بافت کلمه و جمله در اتاق آکوستیک تولید کرده اند، مورد مطالعه قرار می گیرد. نتایج نشان می دهد واکه های / y/ و / a/ به ترتیب بازترین و بسته ترین و واکه های /i/ و /u/ پیشین ترین و پسین ترین واکه ها در این گویش اند. براساس مقاد یرِ به دست آمده، واکه /y/ در این گویش واکة گرد محسوب می شود. طبق تحلیل های آماری، اختلاف میانگین F1 آغازه در بافت کلمه و جمله معنی دار است و در بافت کلمه بیشتر از جمله است، درحالی که در پایانه در بافت جمله بیشتر بوده است و F2 (آغازه و پایانه) در بافت کلمه کمتر از بافت جمله گزارش شده است. همچنین F1 و F2 در گویشوران مرد پایین تر از گویشوران زن است. در مجموع، بررسی فرکانس سازه های اول و دوم در گویش کردی کرمانشاهی حاکی از آن است که واکه های این گویش در بافت جمله به سمت مرکزی شدگی تمایل دارند.
هم نامیِ یک حرف اضافه و یک ضمیر در گونه گفتاری کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حروف اضافه و ضمایر دو مقوله واژگانیِ کاملاً متفاوت و مجزا در زبان ها محسوب می شوند. پژوهش حاضر به بررسی واژه «خود» در گونه گفتاری کرمان می پردازد که از یک سو، مانند فارسی معیار، کارکرد ضمیر انعکاسی و تأکیدی را دارد و از سوی دیگر معادل حرف اضافه «با» در فارسی معیار است. درواقع، با دو واژه «خود» در این گونه گفتاری مواجه هستیم. داده های مورد بررسی در این پژوهش برگرفته از تعدادی از منابعی است که به ضرب المثل ها و اصطلاحات رایج در گونه گفتاری کرمان پرداخته اند. از میان این ضرب المثل ها، مواردی که در آنها واژه «خود» به کار رفته، استخراج شده است. در تعدادی از این ضرب المثل ها واژه «خود» کارکرد حرف اضافه دارد و در تعدادی کارکرد ضمیر انعکاسی و تأکیدی. این واژه در کارکرد حرف اضافه در گونه گفتاری کرمان توزیع نحویِ کاملاً مشابهِ حرف اضافه «با» در فارسی معیار را داراست و در کارکرد به عنوان ضمیر انعکاسی و تأکیدی نیز کاملاً مشابه فارسی معیار عمل می کند. نتایج پژوهش حاکی از این است که رابطه معناییِ هم نامی میان دو واژه «خود» در این گونه گفتاری برقرار است و دلیل این هم نامی پدیده زبانیِ دستوری شدگی در زبان هاست.
توالی صفات در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عوامل تأثیرگذار بر توالی صفات در زبان فارسی از مسائل مهم این پژوهش است. برای این منظور، از پیکره ای نوشتاری و گفتاری، 3136 صفت بررسی شد. عوامل بررسی شده عبارت اند از: طول صفت، مشخصة اسمی (اسمی بودگی)، نزدیکی معنایی، مقایسه ناپذیری، طبقه بندی معنایی دیکسون، درجه بندی انتزاعی- عینی، تجانس معنایی و بار عاطفی، بسامد پیکره ویژه و بسامد. نتایج تحلیل نشان می دهد تمام متغیرهای فوق به غیر از متغیر معنایی دیکسون بر توالی صفات در زبان فارسی اثرگذارند. برای تعیین میزان تأثیر هریک از عوامل به بررسی چندعاملی پرداختیم. تحلیل آماری نشان داد که متغیر واجی مهم ترین عامل در پیش بینی توالی صفات است. عامل کاربردی بسامد پیکره ویژه در جایگاه دوم قرار دارد و عوامل معنایی شامل تجانس معنایی و بار عاطفی و متغیر درجه بندی انتزاعی- عینی در رتبة سوم. قدرت پیش بینی تحلیل برابر با 63 % بود، یعنی با استفاده از متغیرهای مذکور می توان تا میزان 63% توالی صفات را در زبان فارسی پیش بینی کرد.
بررسی نشانه معناشناختی واژگان «ذکر» و «خیر» در قرآن و معادل های آن ها در هفت ترجمة فرانسوی قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه معناشناسی به بررسی نشانه به منظور دستیابی به معنا می پردازد. بر مبنای این دیدگاه نشانه و معنا دو عامل وابسته به یکدیگرند و یکی بدون حضور دیگری هیچ است. از جمله مسائلی که در زبان شناسی و معناشناسی مطرح است چندمعناییست که مترجمان را با مشکل روبه رو می سازد و می تواند معیار برتری ترجمه در نظرگرفته شود. چندمعنایی در قرآن نیز حائز اهمیت است؛ زیرا به دلیل فراوانی وجوهِ برخی واژگانِ قرآن، مشکل می توان معنای درست را بیان کرد و حضور این پدیده ابعاد گفتمانی متنوع را ایجاد می کند و مسیر گفتمان را تغییر داده و به سوی هدفی خاص به پیش می برد. در ترجمة این واژگان، بافت و واحدهای هم نشین بسیار مهم می باشند. مترجم بافت را با مراجعه به کتب تفسیری معتبر دریافت کرده و به مدد کلمات هم نشین به تحلیل معنایی می پردازد. در این پژوهش، پس از بیان گفتمان غالب قرآن، دو واژه چندمعنایی «ذکر» (آیة ۹ سورة جمعه) و «خیر» (آیة ۳۰ سورة نحل) با توجه به بافت و واحدهای هم نشین و به منظور دریافت معنای صحیح بررسی شده و سپس چگونگی معادل گزینی این واژگان توسط هفت مترجم فرانسوی، یعنی ماسون، ساواری، شورکی، برک، گروس ژان، بلاشر و کازیمیرسکی تحلیل شده است. همچنین ترجمة پیشنهادی ارائه شده و در نهایت به این سؤال پاسخ داده شده که مترجم چگونه می تواند در عین وفاداری نسبی به متن مبدأ، فحوای کلام را به مخاطب انتقال دهد.