اثربخشی آموزش حل مسأله بر نگرش های ناکارآمد و باورهای غیرمنطقی دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر سنندج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور اثربخشی آموزش مهارت های حل مسأله بر نگرش های ناکارآمد و باورهای غیرمنطقی دانش آموزان سوم دبیرستان انجام شد. این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر اجرای طرح از نوع نیمه آزمایشی به صورت پیش آزمون- پس آزمون بوده که بر روی 30 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستانی شهر سنندج در سال 1394 اجرا شد. شیوه نمونه گیری به صورت تصادفی خوشه ای چند مرحله ای بود. نمونه ها به صورت انتخابی و به صورت تصادفی در دو گروه 15 نفر آزمایش و 15 نفر کنترل جایگزین شدند. پس از انتخاب افراد و انتساب آنها به گروه های کنترل و آزمایش، گروه کنترل هیچ برنامه آموزشی دریافت نکرد؛ اما گروه آزمایش به مدت 10 جلسه یک ساعته تحت آموزش مهارت های حل مسأله هپنر و پترسن قرار گرفتند. جهت جمع آوری اطلاعات پژوهش از پرسشنامه های باورهای غیرمنطقی جونز و مقیاس نگرش های ناکارآمد وایزمن استفاده شد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواراریانس یک راهه و چند راهه استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش مهارت های حل مسأله بر نگرش های ناکارآمد و باورهای غیر منطقی تأثیرگذار است. بدین صورت که با افزایش مهارت های حل مسأله باورهای غیر منطقی و نگرش های ناکارآمد کاهش یافت. همچنین نتایج حاصل از تحلیل کواریانس نشان داد که با حذف اثرات نمره های زیرگروه های باورهای غیرمنطقی پیش آزمون به عنوان متغیر هم پراش، اثر اصلی آموزش بر نمره های باورهای غیرمنطقی در تمامی ابعاد در پس آزمون معنی دار است.