زبان شناسی و گویش های خراسان
زبان شناسی و گویش های خراسان سال نهم بهار و تابستان 1396 شماره 16 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
واژه «را» در سبک گفتاری پس از واژه های مختوم به واکه ها به صورت [ro]و پس از واژه های مختوم به همخوان ها به صورت [o]تلفظ می شود. زیرا وجود یک همخوان پیش از واژه «را» موجب حذف همخوان /r/ می شود. البته این همخوان طی یک فرایند اختیاریپس از واژه های مختوم به سه واکة [i]، [u] و [o]نیز حذف می شودو یک غلت جایگزین آن می گردد.هدف این مقاله توصیفی- تحلیلی بررسی بافت های گوناگون و فرایندهای واجی ای است که موجب تغییر تلفظ واژه «را» می شوند. بدین منظور محدودیت هایی که تعامل شان در قالب رتبه بندی ها موجب رخداد این فرایندها می شود در چارچوب نظریه بهینگی(پرینس و اسمولنسکی، ۲۰۰۴ /۱۹۹۳) معرفی می شوند. البته پیش از ورود به تحلیل های بهینگی ترتیب رخداد این فرایندها و تعامل شان با یکدیگر مورد بررسی قرار می گیرد.
بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابری های اجتماعی در گفتمان پهلوی اول در خطاب به مردم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر درصدد بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابری های اجتماعی مطرح شده از سوی ماکس وبر (۱۹۶۸) در گفتمان پهلوی اول در چارچوب دستور نقش-گرای نظام مند هلیدی و متیسن (۲۰۱۴) است. پیکره پژوهش را کلیه نطق های رضاشاه در خطاب به مردم که شامل ۷ متن (۱۵۴بند) است تشکیل می دهد. یافته ها حاکی از این است که سه فرایند اصلی مادی، ذهنی و رابطه ای نقش بسزایی در بازنمایی مفاهیم قدرت، مشروعیت و نابرابری های اجتماعی داشته اند. توزیع پر بسامد ضمیر «من» در مقابل «شما»، گفتمان را عرصه قدرت نمایی رضاشاه نموده است. آغازگر مبتدایی بی نشان نیز مسئولیت اصلی پیام مطرح در گفتمان را برعهده دارد. در تحلیل انسجام متن نیز، عناصر انسجام دستوری و واژگانی، توزیع تقریبا برابر و به عبارتی، سهم یکسان در سلاست و روانی کلام رضاشاه داشته اند. در این میان عامل پیوندی، عنصر حذف و ارجاع در کنار دیگر عناصر انسجام، مانع از انقطاع کلام رضاشاه در ذهن مخاطب و باعث کوتاه شدن فواصل بین پیام ها گشته اند. در پایان مشخص شد که گفتمان رضاشاه از موضع قدرت در برابر مخاطب تولید گشته، مشروعیت نما بوده و مولفه های نابرابری اجتماعی وبر در جای جای آن مشاهده می گردد.
نگاهی به ریشه چند واژه گیلکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ریشه شناسی را به اختصار بررسی خاستگاه یا تاریخ واژه دانسته اند. از این رو برای دست یابی به ریشه حقیقی واژه باید در زمان به عقب بازگشت تا به وضعیتی رسید که اطلاعات مربوط به واژه به صورت شفاف و روشن در اختیار قرار گیرد و بتوان با اطمینان فرایند شکل گیری واژه را بازسازی کرد. گویش گیلکی یکی از گویش های ایرانی نو است که در شمار گویش های شمال غربی ایران جای داشته و در حاشیه سواحل جنوب غربی دریای خزر رواج دارد. در این پژوهش به بررسی ریشه شناختی بیست واژه گیلکی پرداخته شده است. داده های این جستار از ناحیه جلگه ای شرق استان گیلان و منطقه کوهستانی دیلمان گرداوری شده اند. در هر مدخل ریشه ایرانی باستان و ریشه هندو اروپایی آورده شده، و ویژگی های آوایی و ساختاری واژه توضیح داده شده است. پس از آن واژه های هم ریشه در دیگر زبان ها و گویش های ایرانی آورده شده است. واج نوشت داده ها در این پژوهش بر اساس شیوه و نشانه های رایج در آثار مربوط به زبان های ایرانی انجام پذیرفته است. این بررسی پیوند زبانی گویش گیلکی را با دیگر زبان ها و گویش های ایرانی در دوره های سه گانه تاریخی ایرانی باستان، میانه و نو آشکار ساخته، و سیر تحول واج های این گویش را به روشنی باز می نماید. افزون بر این، نشان دهنده ظرفیت واژگانی و معنایی این گویش و دیگر زبان ها و گویش های مرتبط با آن نیز هست.
توانایی کودکان فارسی زبان در به کارگیری دستور داستان با استفاده از نقشه مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قصه گویی یکی از روش های مؤثر در افزایش سطح یادگیری کودک است، چراکه کودک را وامی دارد تا براساس مشاهدات و تجارب خود معنایی را خلق کند. به کارگیری نقشه های مفهومی و دستور داستان می تواند به کودکان در خلق قصه کمک کند. هدف اصلی این پژوهش بررسی تأثیر ماهیت و کارکرد سیستم نقشه های مفهومی و دستور داستان بر مهارت شکل گیری و پیچیدگی قصه گویی کودکان در دو گروه سنی (۷-۸ و ۸-۹ سال) است. به این منظور، توانایی قصه گویی ۱۴ کودک تک زبانه فارسی زبان تهرانی با استفاده از نقشه مفهومی و دستور داستان از طریق بررسی میزان پیچیدگی قصه (تعداد واژه و تعداد رویداد)، عناصر داستان و نیز ارزیابی های صورت گرفته از سوی آزمونگر و دو معلم مدرسه بر اساس مدل ارائه شده از سوی لیو و همکاران (۲۰۱۱) مورد مطالعه قرارگرفت. با تحلیل داده های این پژوهش مشخص شد اگرچه کودکان فارسی زبان در گروه سنی بالاتر (۸-۹ سال) از مشخصه های دستور داستان (زمان و مکان رویداد قصه، شخصیت اصلی قصه، اتفاق ها و توالی آنها) و نقشه مفهومی در قصه گویی بیشتر و دقیق تر استفاده می کنند و داستان روایت شده از سوی آنها از پیچیدگی بیشتری برخوردار است اما این تفاوت ها در عملکرد دو گروه معنادار نیست.
صورت های بهینه اسم مصغر در زبان کردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این جستار فرایند واجی تصغیر در اسم های خاص مردان و زنان در زبان کردی در چارچوب نظریه بهینگی مورد بررسی قرار می گیرد . با این فرایند کوتاه سازی، اسم های خاص به اسامی دو هجایی تبدیل می شوند. در این فرایند مونث یا مذکر بودن اسم بر نحوه اعمال فرایند موثر است و اسم ها بر حسب جنسیت پسوند تصغیر متفاوتی می گیرند. در این مقاله محدودیت های حاکم بر فرایند تصغیر تبیین و سلسله مراتب بهینگی اسم مصغر در زبان کردی مشخص می شود. همچنین، ساختار اسم مصغر نشان می دهد که در بین خوشه های دو همخوانی آغازین در واژگان کردی، واکه بسیار کوتاه] [I به تلفظ در می آید و خوشه همخوانی (به جز موارد معدود) در این زبان وجود ندارد.
دستوری شدن واژه بست های مفعولی زبان فارسی همگام با تحول تاریخی نظام واژه بستیِ آن با استناد به داده های گویش مزینانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ضمایر پی بستیِ گویش مزینانی(سبزوار - خراسان رضوی)، به عنوان یکی از موضوع های درونی فعل، در مجاورت بلافصل فعل جمله، غالباَ پیش، و در صورت نبود میزبان مجاز، پس از آن قرار گرفته و بر خلاف گونه معیار نقش های نحوی بیشتری ایفا می کنند. نتایج این تحقیق توصیفی -تطبیقی نشان داد که میزبان مجاز، بایستی درون گروه فعلی و عضوی از سازه های اجباری آن یعنی مفعول مستقیم، مفعول غیر مستقیم ویا گروه حرف اضافه ای باشد. میزبان های مجاز دیگر در این حوزه عبارتند از: تکواژ امر، تکواژ نفی، تکواژ نهی، ستاک گذشته، تکواژنمود ماضی نقلی، شناسه فاعلی، صفت مفعولی در ساخت فعل ماضی بعید، جزء اسمی یا وصفی فعل مرکب، ضمایر پرسشی جایگزین مفعول، و فعل امر. بررسی تطبیقی این تحقیق حاکی از وضعیت بینابینیِ نظام واژه بستی ضمیری این گویش نسبت به فارسی نو قدیم و معاصر بوده و نتایج زیر را در پی داشت: الف) تأیید لحاظ کردن فرایند بازتحلیل به عنوان عاملی مهم در تحول نظام واژه بستی فارسی که در پیشینه مطرح شده، ب) تأیید فرضیه های قرارداشتن این ضمیری ها در جریان دستوری شدن طبق اصل شفافیت نقشی وتبدیل به وند مطابقه ی مفعولی، ج) تأکید بر مفروض داشتن مراحل گذار در مسیر تحول از فارسی باستان به میانه ویا از فارسی میانه به فارسی نو قدیم؛
اطلس آوایی کوهبنان؛ رسم نخستین اطلس گویشی استان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر اطلس زبانی منطقه کوهبنان، به عنوان اولین اطلس زبانی ثبت شده در سازمان میراث فرهنگی استان کرمان، معرفی شده است. بر این اساس توزیع جغرافیایی متغیر های واجی و واژگانی منطقه کوهبنان مورد بررسی قرار گرفته اند و با توجه به تفاوت های موجود در گویش سی منطقه مورد بررسی، اطلس زبانی مناطق مورد نظر رسم شده است. بررسی متغیرهای واجی، در قالب متغیرهای واکه ای، متغیرهای همخوانی و متغیرهای مربوط به ساخت هجا و نیز متغیرهای واژگانی نشان می دهد که گویش مناطق مورد بررسی دارای ویژ گی های تمایز دهنده ای است. اطلس زبانی منطقه نیز نشان دهنده آن است که به جهت وجود تفاوت در رفتار زبانی گویشوران دو منطقه کوهبنان و خرمدشت، باید قائل به وجود دو لهجه متفاوت در این مناطق شد.