فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۲۱ تا ۴٬۲۴۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف جستار حاضر ارائه تحلیلی نسبتاً جامع از نظام نمود در زبان کردی (گویش موکریانی) است. روش اتخاذشده در این مقاله مبتنی بر نظریه دوبخشی اسمیت (1997) و رویکرد منطقی بازنمود گفتمانی(Kamp and Reyle, 1993) است. در این راستا برای واکاوی انواع نمودهای موقعیتی در گویش موکریانی، پیکره وسیعی از افعال ساده و مرکب بررسی خواهد شد. افعال مورد نظر در سطح گروه فعلی و همراه با اقمار و افزوده هایشان در نظر گرفته می شوند. در ابتدا پنج گونه از نمودهای موقعیتی در منظومه های فعلی توصیف و سپس انواع نمودهای اشتقاقی ذیل هر کدام پیشنهاد می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که پنج گونه از نمودهای موقعیتی در این گویش وجود دارند که هم نشانگر رخدادهای بیرونی و هم تابع محاسبات نحوی هستند. نوع ساختار موضوعی و قیدهای متفاوت زمانی و مکانی بر ماهیت ترکیبی نمود در جمله تأثیر بسیار دارند. در نهایت، با استفاده از نظریات یادشده، سعی می کنیم بازنمود صوری انواع ترکیب های ممکن هر یک از نمودهای موقعیتی را ارائه دهیم.
مروری بر پژوهش های زبان شناسی جنسیت
حوزه های تخصصی:
زبان شناسی جنسیت یکی از شاخه های موردتوجه در حوزه جامعه شناسی زبان است که به مطالعه تأثیر متغیر جنسیت بر ایجاد گوناگونی های زبانی می پردازد. از آنجا که بیشتر مفاهیم اجتماعی فرهنگی و ازجمله مفهوم جنسیت، مفاهیمی چندبعدی هستند، برداشت های تک بعدی و مطلق از این مفاهیم منجر به نوعی سطحی نگری به ویژه در حوزه های پژوهشی می شود. در این مقاله ابتدا به بیان نظریات دو چهره برجسته در این حوزه می پردازیم (رابین لیکاف 197۵ و دبورا تانن 1990) و سپس می کوشیم با کنکاشی در جدیدترین پژوهش های صورت گرفته (2008تا201۶) وضعیت این رشته مطالعاتی را روشن نماییم. نتیجه این بررسی نشانگر این امر است که پژوهشگران حوزه زبان شناسی کاربردی بیش از دیگران علاقه مند به بررسی تأثیر و نقش جنسیت در زبان بوده اند و این تأثیر را به ویژه درزمینه آموزش زبان دوم موردتوجه قرار داده اند؛ اما این حوزه مطالعاتی نقیصه های متعددی دارد که مهم ترین آن ها نادیده انگاشتن نظریه های جنسیتی مطرح است..
هم شکلی مسیرنماها در برخی از زبان های ایرانی: رویکردی ریزنحو بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی هم شکلی مسیرنماها در سه زبان فارسی، کردی کرمانشاهی و لری (گویش مینجایی) می پردازد. این بررسی براساس رویکرد نوین ریزنحو صورت پذیرفته است. از این رو در بخش مقدمه به تفصیل به معرفی این رویکرد و نیز آثار پیشین پرداخته شده است. در بخش دوم، علاوه بر تحلیل مسیرنمایی، پدیده هم شکلی در سه زبان مذکور مورد بررسی قرار گرفته است. داده های مربوط به این زبان ها از گویشوران بومی جمع آوری شده است. ضرورت پرداختن به این موارد هم شکلی نشان می دهد ریزنحو تا چه اندازه پاسخگوی موارد هم شکلی در زبان های ایرانی است و اینکه زبان های ایرانی از چه الگوی هم شکلی تبعیت می کنند. الگوی هم شکلی در زبان فارسی به این صورت است که مکان نما، مسیرنمای مبدأ و مقصد با تکواژ جداگانه ای صورت بندی و مسیرنمای مبدأ و گذر با تکواژی واحد ظاهر می شوند. در اکثر موارد هم شکلی مسیرنمای مبدأ و گذر از نوع ظاهری است، چون فعل در واژگانی کردن گره گذر دخیل است. الگوی هم شکلی در کردی کرمانشاهی تابع نوع و جایگاه فعل در گروه فعلی است. در مورد افعال واژه بست پذیر، اگر فعل آغازی باشد، الگوی هم شکلی به صورت «مکان نما = مسیرنمای مقصد ≠ مسیرنمای مبدأ» و اگر فعل پایانی باشد، «مکان نما = مسیرنمای مقصد = مسیرنمای مبدأ» است. در مورد افعالی که واژه بست نمی پذیرند دو الگوی «مکان نما = مسیرنمای مقصد = مسیرنمای مبدأ» و «مکان نما = مسیرنمای مبدأ ≠ مسیرنمای مقصد» برقرار است. الگوی هم شکلی در لری اگر فعل آغازی باشد، به صورت «مکان نما = مسیرنمای مقصد ≠ مسیرنمای مبدأ» و اگر فعل پایانی باشد، به صورت «مکان نما = مسیرنمای مبدأ ≠ مسیرنمای مقصد» می باشد. این الگو جزء الگوهایی است که برای آن تا به حال مصداقی یافت نشده است
بررسی فرایند تکرار کامل در زبان فارسی: پژوهشی بر اساس نظریة تکرار صرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تکرار صرفی فرایندی است که همواره از مسائل بحث برانگیز زبان شناسی بوده و مطالعات مختلف در زبان های گوناگون و رویکرد های متفاوت را در این حوزه در پی داشته است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و سعی بر آن بوده است که فرایند تکرار کامل در زبان فارسی را از دیدگاه نظریة تکرار صرفی (S. Inkelas & C. Zoll, 2005) بررسی کند و بیازماید از دو رویکرد کپی سازی واجی و تکرار صرفی کدام یک کارآمدتر است. همچنین شکل گیری فرایند تکرار کامل در چهارچوب نظریة تکرار صرفی قابل تبیین است یا خیر. نتایج این مطالعه حاکی از آن است که می توان انواع فرایند تکرار کامل در زبان فارسی را با توجه به الگوی خاص و معنای برداشت شده از آن ها در نظریة تکرار صرفی تبیین و توجیه کرد. این در حالی است که فقط تکرار جزئی پیشوندی و پسوندی را می توان با استفاده از رویکرد کپی سازی واجی تحلیل کرد. با توجه به تحلیل داده ها، نظریة تکرار صرفی کارآمدتر از نظریة کپی سازی واجی است.
صرف مجدّد تک صیغه های دورة میانه در دورة نو (یک تحوّل تاریخی زبان فارسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی، فرایندی وجود دارد که درآن تک صیغه های دورة میانه دیگر به عنوان صیغة فعل شناخته نمی شوند، بلکه به عنوان عنصری بسیط، نه مشتق، در دستگاه فعلی پذیرفته و دوباره صرف می شوند. دلیل فرایند مذکور این است که با از بین رفتن برخی امکانات فعلی زبان فارسی، مانند شناسه های فعلی، صیغه های مختلفی که با استفاده از آن امکانات ساخته شده اند و هنوز در زبان باقی مانده اند به صورت لغات بسیط و قالبی درمی آیند. زیرا امکاناتی که آن صیغه ها بر آن اساس ساخته شده اند، ناشناخته اند. از سوی دیگر تحت تأثیر قاعدة قیاس نیز صیغه های بی قاعده، به تدریج به سوی قاعده مند شدن پیش می روند. این فرایند تاریخی را می توان در دو سطح مشاهده کرد: 1/ سطح واژگانی ؛ 2/ سطح ساختی. در سطح واژگانی دو تک صیغة سوم شخص مفرد و فعل امر مفرد از مصدر «بودن» در دورة نو ماده پنداشته و مجدداً صرف شده اند: 1/ هست؛ 2/ باش. در سطح ساختی دو ساختمان فعلی به صورت کلی، نه از مصدری خاص، مجدداً صرف شده اند: 1/ صیغة سوم شخص مفرد فعل التزامی (فعل دعا)؛ 2/ فعل تمنایی.
کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تأثیر آن بر متون نثر فنی در آفرینش اطناب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از شگردهای ایجاد اطناب در کلام، استفاده از ساخت های همپایه با سازه های متوالی است. از آنجا که هر یک از سازه های تشکیل دهندة ساخت های همپایه، حامل یک پیام و مفهوم هستند، مناسب ترین ابزار برای توضیح یا توصیف امور و پدیده ها به شمار می روند؛ به همین دلیل، نویسندة قابوس نامه هر جا در صدد است مطلبی را با توضیحات مفصل تر به مخاطب ارائه دهد، به فراوانی از ساخت های همپایه بهره می برد. نصرالله منشی نیز در ترجمه کتاب کلیله و دمنه به پیروی از قابوس نامه از این شگرد زبانی برای گام نهادن به عرصة اطناب استفاده کرده است؛ اما از آنجا که در نثر فنی، توصیف جای توضیح را می گیرد، نویسندة کلیله از ساخت های همپایه برای توصیف امور و پدیده ها بهره برده است. لذا کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و کلیله ودمنه متفاوت است. بدین معنی که، در قابوس نامه ساخت های همپایه به منظور ارائة توضیحات مفصل تر و در کلیله ودمنه برای توصیفات دقیق تر به کار رفته اند. این پژوهش، نتیجة کند و کاوی است که به منظور تحلیل و بررسی کارکرد ساخت های همپایه در قابوس نامه و تأثیر آن بر متون نثر فنی (به ویژه کلیله و دمنه) در آفرینش اطناب انجام شده است.
تحلیل روایی فرایند تشخیص در چارچوب نشانه – معناشناسی گفتمانی: مطالعه موردی "دسته گل" اثر چوبک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
25 - 58
حوزه های تخصصی:
مطالعه تشخیص، امری جدای از بافت گفتمانی نیست. این فرایند، وابسته به پیوستار روایت است و اگر در شرایط گسستی و ناپیوستار مطالعه شود، معنای صادرشده از آن بدون بافت، با روند طبیعی گفتمان ارتباط مؤثر ندارد. دادن مؤلفه انسانی به غیرانسان، توصیف سنتی تشخیص است. با هدف گذر از این محدودیت، ضمن تحلیل داستانی کوتاه از چوبک با عنوان «دسته گل»، در چارچوب روش نشانه-معناشناسی گفتمانی، تمامی عوامل اثرگذار در ایجاد فرایند تشخیص را مورد بررسی قرار می دهیم. فرض بر این است که در ایجاد فرایند تشخیص، نظام تقابلی، نظام حائلی، عامل پس تنیدگی و کارکرد القایی، فرایند تَنِشی، نظام فشاره ای و گستره ای، از عوامل مهم هستند. در بُعد عاطفی گفتمان، ریتم، افعال مؤثر و نمود در شکل گیری فرایند تشخیص، از عوامل اثرگذار به شمار می روند. هدف اصلی این مقاله، بررسی و تحلیل تشخیص به عنوان امری فرایندی، در متن ادبی و تأثیر آن بر کارکرد نظام روایی گفتمان، در داستان کوتاه معاصر فارسی می باشد.این فرایند، دو سویه دارد. چنانچه روند مسیر فرایند به سوی استعلا و افزایش ابعاد انسانی باشد، به سمت تشخیص بیشینه ای می رویم و اگر روال، مسیری در جهت افت و کاهش ابعاد انسانی باشد، به سمت تشخیص کمینه ای هدایت می شویم.
میزان وابستگی نحوی و معنایی بندهای متممی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وابستگی از مهم ترین روابط بین عناصر نحوی است. در وابسته سازی، واحدی به واحد دیگری وابسته می شود. یکی از انواع ساخت های وابسته، بند متممی است. در این پژوهش به بررسی میزان وابستگی نحوی و معنایی بندهای متممی زبان فارسی می پردازیم. افعال متممی فارسی را براساس عوامل معنایی ازجمله احتمال انجام فعل بند اصلی، هم ارجاعی و هم زمانی بین بند متممی و بند اصلی، در طبقات متفاوت وابستگی قرار داده ایم. سپس، با بررسی عوامل نحوی ازجمله زمان فعل بند متممی، حضور یا نبود متمم نما در بند متممی، هم واژگانی شدگی و یا حالت فاعلی و مفعولی در بندها مشخص کرده ایم که کدام افعال دارای بیشترین میزان پیوستگی بین بند اصلی و بند متممی هستند. آن دسته از بندهای متممی که بیشترین پیوستگی را با بند اصلی دارند، گرایش دارند که در یک جمله واحد با بند اصلی قرار بگیرند. در این پژوهش مشخص شد افعال بهره کشی بیشترین پیوستگی را بین بند متممی و بند اصلی دارا هستند و گرایش بندها در این افعال برای پیوند در یک جمله واحد بیشتر است؛ بنابراین، در بالای پیوستار متمم سازی قرار می گیرند. در کنار افعال بهره کشی، افعال وجهیتی با پیوستگی یکسان قرار دارند و در پایین پیوستار متمم سازی، افعال اداراکی- شناختی-بیانی قرار می گیرند که دارای کمترین پیوستگی بین بند اصلی و متممی هستند. با بررسی عوامل نحوی در پیوند بند متممی و بند اصلی، مشخص شد زبان فارسی از فرایند هم واژگانی شدگی در پیوند بندهای متممی استفاده نمی کند. این پژوهش پیوستاری از افعال متممی فارسی و تأثیر تصویرگونگی بر پیوند این افعال به دست می دهد.
نقدی بر سیر تاریخی ساختمان فعل مرکب در کتب مهم زبان شناسی و دستور زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
Factors Underlying Characteristics of Acquisition of English Language in EFL Classrooms(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study tried to find out what factors underline the characteristics of acquisition of English language in EFL classrooms. To this end, the Characteristics of English Language Acquisition Scale (ELAS) consisting of 41 items was designed by the researchers of this study and administered to 388 pre University Iranian EFL students at various private and public schools in Neyshabour and Zebarkhan. Factor analysis was run to determine the number of factors underlying the scale. The application of Principle Axis Factoring and rotating the extracted factors showed that the characteristics loaded acceptably on twelve factors underlying the learners’ EFL acquisition, i.e., learning boosters, facilitation, determination, voluntary, teaching methodology, affective factors, attitudes toward foreign speakers and their culture, learner engagement, adjustment, enhancement, teachers' output and individual differences. The results are discussed and suggestions are made for future research.
مطالعه موردی برخی آیات بشارت دهنده در قرآن کریم از منظر نظریه زبانی کارگفت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات زبان و گویش های غرب ایران سال پنجم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۱۹
103 - 118
حوزه های تخصصی:
سنت بشارت و تبشیر که معادل آن در فارسی مژده دادن است، در قرآن کریم از سنت های قطعی و حتمی خداوند متعال محسوب می شود. سنت به معنای راه و روش و شریعت است و بشارت به معنای خبرهاى نشاط انگیز است. در رویکرد کاربردشناسی به قرآن، پیش از آنکه به واژگان، معانی آنها و نوع ارتباطات نحوی بین آنها پرداخته شود، بر روی ویژگی های متکلم و مخاطب، شرایط گفتگو و بافت حاکم بر آن تأکید می شود. در تببین بافت پیرامون تحقق بشارت باید گفت که مبشر اصلی در قرآن خداوند است و خداوند متعال از فرشتگان، بادها، و انبیاء به عنوان مبشران خویش نام برده است. در این تحقیق برآنیم تا علاوه بر ترسیم بافت پیرامونی کارگفت بشارت، شرایط لازم برای تحقق کارگفت بشارت را تبیین نماییم و نشان دهیم که چگونه گوینده متن، یعنی خداوند متعال، مخاطب و دیگر شنوندگان همگی در فهم این شرایط متفق اند. مبنای نظری پژوهش حاضر بر اساس نظریات آستین (1975) و سرل (1969) در خصوص نظریه کارگفت می باشد. روش پژوهش به کار گرفته شده از نوع توصیفی-تحلیلی است که داده های مورد بررسی ما شامل آیاتی از سوره های نساء، اعراف، اسرا، توبه، یونس، زمر، شوری، انفال، کهف و فصلت است که در آنها خداوند به نوعی به مخاطبان خود بشارت داده است.
The Interaction between Reflective Thinking and Grade Dropping: An Alternative Assessment Policy(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study aimed to investigate the interaction among grade dropping and reflective thinking abilities of the participants and to also check if action research enhances learners’ reflective thinking. A cyclic action research was run for 8 sessions. Kember et al.’s (2010) reflective thinking questionnaire and three in-term quizzes were administered. Students also made questions based on their course book passages and develop reflective thinking journals. Although the results suggested no linear relation between grade dropping and reflective thinking, students strategically decided to drop their lowest score and receive a replacement exam. Furthermore, analyses of students’ questions based on Bloom’s (1956) Taxonomy and their reflections revealed that learners’ reflective thinking level was enhanced. Such results might be conducive to highlighting students’ role in assessment policies.
واژگان تحول یافته عربی در فارسی و چالش های فراروی مترجمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اعتقاد و گرایش ژرف نسبت به دین اسلام باعث شد ایرانیان زبان عربی را یک زبان بیگانه ندانند و در برابر ورود واژگان عربی، به ویژه واژگان دارای هویت دینی، موضع دفاعی نگیرند. از این رو، کلمات عربی به راحتی وارد زبان فارسی شدند و به دلیل سابقه زیادی که در این زبان داشتند، دچار تحول معنایی شدند. این امر چالش بزرگی را فراروی مترجمان قرار داده است. مترجم تازه کار نمی داند این کلمه عربی که اکنون در فارسی به کار می رود، آیا نزد عرب نیز به همین معناست یا خیر. ارتباط و پیوند بین ایرانیان و عرب ها گاه برای مدتی متوقف یا کمرنگ می شد و دوباره شکل می گرفت و شدت می یافت. همین ناپایداری در پیوند دو زبان باعث شد که برخی از کلمات عربی که به زبان فارسی وارد شدند، رو به فراموشی گذارند و متروک شوند و برخی دیگر نیز تحول معنایی یابند و همین امر دشواری هایی را در ترجمه از عربی به فارسی برای مترجمان پدید آورد. دگرگونی های زبانی و تغییراتی که در دوره های مختلف در کلمات به وجود می آید، امری کاملاً طبیعی است، اما زبان دانان و مترجمان باید از این دگرگونی های معنایی آگاهی داشته باشند. دلایل وریشه های تغییر معنایی کلمات عربی در فارسی را می توان در قالب پذیرش دینی، کثرت استعمال، تحولات سیاسی اجتماعی، به گزینی، گسست فرهنگی و کلمات و تعابیر نوظهور بررسی کرد. واژگانی که دچار تحول معنایی شده اند، بر اساس تفاوت هایشان با لفظ و معنای عربی، به دَه دسته تقسیم می شوند که هر یک از آن ها چالشی را فراروی مترجمان می نهد. روش پژوهش مقاله نیز توصیفی تحلیلی است.
مقایسه پدیده مکث در بیان شفاهی روایت در میان زنان و دختران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بیان روایت سخنگویان از یک واحد آگاهی به واحد آگاهی دیگر تفاوت های نشانداری از خود نشان می دهند. میزان تغییر در فضای روایت (فضا، زمان، افراد و فعالیت پس زمینه ای) منجر به تفاوت در میزان مکث می شود. آنچه در پردازش مکث در روایت و از دیدگاه شناختی قابل تأمل است، یکی فرایند پردازش ذهنی است و دیگری تغییر جهان واقعی و ورود سخنگو به جهان داستان. هدف از انجام این پژوهش مقایسه شناختی پدیده مکث در دو گروه سنی مختلف و استخراج ویژگی های هر کدام است. این پژوهش با شرکت چهل زن 18 تا 22 سال و چهل دختر 9 ساله صورت گرفته است. از شرکت کنندگان خواسته شد تا فیلم بدون کلام شش دقیقه ای را که دیده اند تعریف کنند. 80 روایت بیان شده ضبط و ثبت شد و سپس مورد تجزیه و تحلیل توصیفی و آماری قرار گرفت. بر اساس نتایج حاصل از این پژوهش بین مدّت زمان هر روایت، مدّت زمان مکث ها، مکث های آغازی، میانی و مرزی در دو گروه مورد آزمایش تفاوت معناداری مشاهده نشد. اما تفاوت سرعت گفتار در دو گروه معنادار است و زنان سرعت گفتار بالاتری نسبت به کودکان دارند که نشان دهنده پردازش های ذهنی سریع تر در بزرگسالان است. همین طور مشخص شد در هر دو گروه مکث درون واحدهای آگاهی کمتر از مرزهای آگاهی اتّفاق می افتد؛ زیرا ذهن در هر واحد آگاهی متمرکزتر از زمانی است که به سمت واحد آگاهی بعدی می رود.
بررسی واژگان مختوم به پسوندهای «-як(а)/-ак(а)» در زبان روسی با مقوله ی اسم جنس مشترک در این زبان و صفت فاعلی مرکب در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع تحقیق پیش رو بررسی اسامی مختوم به پسوندهای «-як(а)/-ак(а)» در زبان روسی با مقولة اسم جنس مشترک در این زبان و صفت در زبان فارسی و همچنین، تجزیه و تحلیل اشتقاق پذیری آن ها ازنظر علم واژه سازی و دستور زبان فارسی و روسی است. این کلمات معمولاً ازنظر معنایی تنوع گسترده ای دارند. در جریان تحقیق، نویسنده می کوشد مناسب ترین معادل ها را برای اسامی یادشده در بالا در زبان فارسی بیابد و همچنین، ویژگی های لغوی معنایی معادل های فارسی را بررسی کند. هدف از پژوهش حاضر، یافتن تمامی اسامی «جنس مشترک» بین افراد مؤنث و مذکر یا اصطلاحاً «общий род» مختوم به پسوندهای «-ак» و «-як» در زبان روسی، نحوة بیان آن ها به فارسی و نیز بررسی رابطة اشتقاقی این کلمات در این زبان است. برای بررسی دقیق تر، با آوردن مثال هایی از آثار ادبی روسی، ترجمة آن ها به فارسی، یافتن معادل های فارسی اسم های جنس مشترک روسی مختوم به پسوندهای «-ак» و «-як» و نیز تجزیه و تحلیل آن ها، کوشیدیم از ابزار واژه سازی هم زمانی یا معاصر بهره ببریم.
تحلیل ارتباط بینامتنی آیه تطهیر با عمده ترین آیات امامت، ولایت و فضائل اهل بیت(ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیه تطهیر (احزاب/33 / 33) از مهم ترین ادله قرآنی درخصوص فضیلت و عصمت اهل بیت (ع)است. مفسران و دانشمندان مذهب اهل بیت (ع)و اهل تسنن در طول تاریخ از جنبه های مختلفی درباره این آیه بحث و گفت وگو کرده اند. یکی از جنبه هایی که به آن پرداخته نشده است، ارتباط درون قرآنی آیه تطهیر با دیگر آیات امامت، ولایت و فضائل اهل بیت (ع)است.. این جستار درصدد است با استفاده از روش توصیفی -تحلیلی و با پرداختن به قواعد روابط بینامتنی بین آیات مذکور، به تحلیل ارتباط بینامتنی آیه تطهیر با مهم ترین آیات امامت، ولایت و فضائل اهل بیت (ع)بپردازد. پس از تحلیل و ارزیابی روابط بینامتنی آیه تطهیر با دیگر آیات مذکور، این نتیجه به دست آمد که مفهوم آیه تطهیر- که دلالت بر عصمت اهل بیت (ع)دارد- به شکل پنهان در دیگر آیات امامت، ولایت و فضائل اهل بیت (ع)آمده است و به نوعی جزء جدانشدنی مفهوم آن آیات است. بر اساس قواعد روابط بینامتنی، این ارتباط ها یا از نوع رابطه مصداقی است- که آیه تطهیر مصداق مشخص دیگر آیات را بیان کرده است- یا زمینه ساز و تمهید آیه ای دیگر است، یا ارتباط آن سبب و مسببی و لازم و ملزومی است. این موارد و دیگر ارتباط هایی که وجود دارد، همه بیانگر اهمیت آیه تطهیر در میان آیات امامت، ولایت و فضائل اهل بیت (ع)است که به نوعی زیربنای اصلی و قوام دهنده دیگر آیات به شمار می آید.
معرفی «هیَجامَد» به عنوان ابزاری مؤثر در پذیرش نوواژه-های مصوب فرهنگستان زبان و ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بی گمان، برابریابی برای واژه های بیگانه موجود در زبان فارسی، تلاشی سنجیده، آگاهانه و قابل تقدیر است و این امر از سوی فرهنگستان زبان و ادب فارسی تحقق یافته است. نوواژه ها درواقع، نوآوری هایی هستند که برنامه ریزان واژگانی، آن ها را به جای معادل قرضی ایجاد می کنند و بهترین پیامد ممکن برای این واژه ها این خواهد بود که کاربران زبان آن ها را پذیرش می کنند و به زبان عموم راه می یابند. شواهد موجود از مصارف واژگانی کاربران زبان فارسی بیانگر آن است که گاهی کاربران این زبان، تمایل بیشتری برای استعمال واژگان بیگانه نسبت به واژگان مصوب از خود نشان می دهند. دلایل احتمالی این تمایل را می توان با در نظر گرفتن مفهوم «هَیجامَد» بررسی کرد. هَیجامَد که از ترکیب دو واژه «هیجان» و «بسامد» حاصل شده است، به هیجانات ناشی از حواسی اشاره می کند که تحت تأثیر بسامد واژگان قرار دارند. نوشته حاضر می کوشد تا با در نظر گرفتن این مفهوم نوظهور و مؤلفه های سه گانه آن (هیجان، حواس و بسامد) در حوزه واژه گزینی و معادل یابی، راهکارهایی را در جهت افزایش پذیرش واژگان مصوب و کاهش استعمال واژگان بیگانه ارائه دهد.
تحلیل بهینگی برخی از فرایندهای واجی گونه زبانی رودباری (اسلام آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی برخی فرایندهای واجی نظیر سخت کامی شدگی، سایشی شدگی، درج آغازه، غیردهانی شدگی، انسدادی شدگی و واک رفتگی پایانی در گونه زبانی رودباری (اسلام آباد) در چارچوب نظریه بهینگی (پرینس و اسمولنسکی، 1993 و 2004) است. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی انجام گردید. برای گردآوری داده ها از 10 گویشور بومی (5 مرد و 5 زن در رده های سنی 45 الی 80 سال از کم/ بی سواد تا تحصیل کرده) و نیز منابع موجود در مطالعه گونه زبانی رودباری کمک گرفته شده است. در بررسی، توصیف و تحلیل داده های این پژوهش مهم ترین محدودیت های حاکم بر صورت های بهینه در هر یک از فرایندهای مورد بررسی در گونه زبانی رودباری تبیین شده اند. این تبیین ها از طریق استدلال پیرامون محدودیت هایی که عامل رخداد این فرایندها هستند و رتبه بندی آنها صورت پذیرفته اند. آنچه از توصیف بهینگی و رتبه بندی محدودیت ها به دست می آید، این است که محدودیت G* و ONSET در گونه رودباری نقض نمی شوند و نسبت به سایر محدودیت ها در بالاترین مرتبه در تابلوی بهینگی قرار می گیرند.