اعتقاد و گرایش ژرف نسبت به دین اسلام باعث شد ایرانیان زبان عربی را یک زبان بیگانه ندانند و در برابر ورود واژگان عربی، به ویژه واژگان دارای هویت دینی، موضع دفاعی نگیرند. از این رو، کلمات عربی به راحتی وارد زبان فارسی شدند و به دلیل سابقه زیادی که در این زبان داشتند، دچار تحول معنایی شدند. این امر چالش بزرگی را فراروی مترجمان قرار داده است. مترجم تازه کار نمی داند این کلمه عربی که اکنون در فارسی به کار می رود، آیا نزد عرب نیز به همین معناست یا خیر. ارتباط و پیوند بین ایرانیان و عرب ها گاه برای مدتی متوقف یا کمرنگ می شد و دوباره شکل می گرفت و شدت می یافت. همین ناپایداری در پیوند دو زبان باعث شد که برخی از کلمات عربی که به زبان فارسی وارد شدند، رو به فراموشی گذارند و متروک شوند و برخی دیگر نیز تحول معنایی یابند و همین امر دشواری هایی را در ترجمه از عربی به فارسی برای مترجمان پدید آورد. دگرگونی های زبانی و تغییراتی که در دوره های مختلف در کلمات به وجود می آید، امری کاملاً طبیعی است، اما زبان دانان و مترجمان باید از این دگرگونی های معنایی آگاهی داشته باشند. دلایل وریشه های تغییر معنایی کلمات عربی در فارسی را می توان در قالب پذیرش دینی، کثرت استعمال، تحولات سیاسی اجتماعی، به گزینی، گسست فرهنگی و کلمات و تعابیر نوظهور بررسی کرد. واژگانی که دچار تحول معنایی شده اند، بر اساس تفاوت هایشان با لفظ و معنای عربی، به دَه دسته تقسیم می شوند که هر یک از آن ها چالشی را فراروی مترجمان می نهد. روش پژوهش مقاله نیز توصیفی تحلیلی است.