فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۸۱ تا ۹۰۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
«هرمنوتیک» علمی است که مسئله «فهم»، به ویژه فهم متون و چگونگی روند آن را بررسی می کند. «تاویل» اصطلاحی است که بیشترین کاربرد را به عنوان معادل عربی آن دارد. از آنجا که امروزه هرمنوتیک در حوزه های مختلف و به ویژه به عنوان یک روش نقدی از اهمیت به سزایی برخوردار است، بررسی ریشه ها و بیان جایگاه آن در زبان و ادبیات عربی به طور مستقل و بدون وابستگی کامل به دستاوردهای غرب در این زمینه، ضروری به نظر می رسد.
این جستار، بررسی تاریخچه کاربرد تاویل در زبان و ادبیات عرب و رویکردهای مختلف آن را به دنبال دارد و با بیان اینکه هر نقد، خود نوعی تاویل است، به اهمیت این پدیده در نقد معاصر عرب و معرفی نمونه هایی از انواع تاویل های ادبی با گرایش های مختلف پرداخته است.
روش و منهج این جستار توصیفی است و با شیوه مطالعه کتابخانه ای انجام گرفته است.
تصریح و متنیت در ترجمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله متنیت به عنوان رویکرد نویدبخشی برای مطالعه تصریح، که یکی از ویژگی های محصول و فرآیند ترجمه است، در نظر گرفته شده است. انواع مختلف تصریح از متن انگلیسی «دیباچه» و دوباب از گلستان سعدی تحت عناوین «در فواید خاموشی» و «در تاثیر تربیت» ترجمه ادوارد ریهاتسک (1964) استخراج شده و از نظر ویژگی های متنیت مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه، از چارچوب نظری کلادی (1998) برای شناسایی و دسته بندی انواع مختلف تصریح و از چارچوب نظری نیوبرت و شرو (1992) برای بررسی آنها از لحاظ ویژگی های متنیت استفاده شده است. تجزیه و تحلیل داده ها نشان می دهد که تمامی انواع تصریح شامل تغییری در جهت مطابقت با ویژگی های متنیت در زبان مقصد هستند. به عبارت دیگر، مترجم الگوهای هدفمندی، مقبولیت، موقعیت مندی، اطلاع دهی، انسجام، پیوستگی و بینامتنیت را تغییر داده است تا متن مبدا را در چارچوب ارتباطی متن مقصد قرار دهد. از آنجا که الگوهای تصریح در رفتار ارتباطی مترجم منظم است می توان گفت که تصریح در این مطالعه تحت تاثیر هنجار ارتباط قرار دارد و ویژگی های متنیت شرایط هستند که این هنجار تحت آنها عمل می کند.
بازنمایی نقش ها و مفاهیم زبان در دو مجموعه آموزشی فارسی بیاموزیم و زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رویکرد مفهومی- نقشی از اثرگذارترین رویکردهای آموزش زبان دوم/ خارجی است و کمتر منبعی برای آموزش زبان هایی مثل انگلیسی، فرانسه، آلمانی، ایتالیایی، اسپانیایی و حتی عربی، عِبری و ترکی وجود دارد که در تولید محتوای آموزشی به اصول و مبانی این رویکرد توجه نکرده باشد. کلیدی ترین اصل این رویکرد، ایجاد تناسب هدفمند و ارتباط محور بین نقش ها و مفاهیم زبانی و موقعیت های واقعی است. باوجود این، در منابع معتبر آموزش زبان فارسی به خارجیان، توجه چندانی به این رویکرد نشده است. در پژوهش پیش رو، ابتدا رویکرد مفهومی- نقشی و مهم ترین نقش ها و مفاهیم زبانی در چهارچوب این رویکرد معرفی شده؛ سپس میزان بازنمایی این مفاهیم و نقش ها در دو مجموعة فارسی بیاموزیم(ذوالفقاری و همکاران، 1381) و زبان فارسی(صفارمقدم، 1386) مورد بررسی قرار گرفته است. این بررسی در قالب یک فهرست وارسی محقق ساخته انجام شده است. این فهرست وارسی شامل ده پرسش اساسی در زمینة محتوای دروس است. برای هر پرسش، شش پاسخ پیش فرضِ اصلاً، بسیار کم، کم، متوسط، زیادو بسیار زیادبه ترتیب با نمره های 0، 1، 2، 3، 4و 5امتیاز درنظر گرفته شده است. تحلیل نتایج حاکی از این است که مجموعة فارسی بیاموزیم35 و مجموعة زبان فارسی16 نمره از 50 نمرة فهرست وارسی را کسب کرده است. اگرچه نتیجة کلی پژوهش حکایت از این دارد که بازنماییِ نقش ها و مفاهیم زبانی در مجموعة فارسی بیاموزیمبهتر از مجموعة زبان فارسیاست، تنوع و پراکندگی مفاهیم و نقش های زبانی در هر دو مجموعه ما را به ضرورت برنامه ریزی هدفمند برای آموزش زبان فارسی برپایة مفاهیم و نقش های زبانی رهنمون می شود.
معرفی رویکرد معیار در ردهشناسی صرفی و نمود آن در برخی گویشها و زبانهای رایج در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، روی کرد معیار را که در چهارچوب رده شناسی صرفی به دست داده شده است، در زبان فارسی، برخی گویشهای آن و نیز برخی دیگر از زبان هایی که در سرزمین پهناور ایران، بدان ها تکلم می شود، بررسی کرده ایم. در روی کرد معیار، برخلاف بیشتر روی کردهای صرفی دیگر که به پدیده های زبانی پربسامد میپردازند، به پدیدههای کم بسامد نیز توجه میشود و از منظر این روی کرد، بسامد کم، دلیل اهمیت کم نیست؛ بنابر این، بی قاعدگیها یا موارد غیرمعمول که معمولاً از سوی دیگر روی کردها کنار گذاشته میشوند، در این روی کرد، با توجه به معیارهایی ردهبندی میشوند و از طریق این رده بندیها، صورتهای ممکن در زبانها مشخص میشوند. دو پدیده مطرح در روی کرد معیار، عبارت اند از: همایندی و صورتهای مکمل. گر چه این دو پدیده در صرف زبان فارسی، نادرند، مواردی استثنایی از آن را میتوان یافت. بررسی برخی دیگر از گونهها و زبانهای موجود در ایران نشان می دهد که همایندی در صیغه های فعل در زبانهای کردی کرمان شاهی، کزیکی، کردی مهابادی، سیستانی، کرمانجی خراسانی، کاخکی، خانیکی و فردوسی، پدیدهای غالب و رایج است و در گویش های لری و ترکمنی هم به صورتی نه چندان متداول وجود دارد؛ اما در گویشهای تایبادی، کاشمری، رقهای، شویلاشتی، خوافی، دلبری، رامسری، اصفهانی و کلیمی اصفهانی همایندی وجود ندارد. در این بررسی، سلسلهمرتبه صیغگان را به دست آورده و دریافته ایم که برخی معیار ها برای تعیین نمونه معیار در صورتهای مکمل، بر زبان فارسی منطبق است و صورتهای مکمل نیز به میزانی اندک در تمام زبانها و گونههای بررسی شده دیده میشوند.
بررسی عارضه نارسا خوانی در درس زبان فارسی دانش آموزان دوره ابتدایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نارسا خوانی (dyslexia) که یکی از مهم ترین اختلالات یادگیری زبان مادری در کودکان به شمار می رود اکنون به یک دغدغه ملی در کشورهای پیشرفته و به ویژه در اتحادیه اروپا تبدیل شده است. آمار موجود در این زمینه نشان می دهد بیش از 25 میلیون کودک در اروپا نارساخوان هستند. این آمار در آمریکا تا 15 درصد جمعیت دانش آموزی آن کشور را در بر می گیرد. در ایران آمار دقیقی از میزان نارساخوانی وجود ندارد. به همین دلیل تصویر روشنی از تبعات آموزشی، اجتماعی و فرهنگی این عارضه یادگیری در دست نیست. با توجه به اهمیت موضوع، در این پژوهش سعی شده دانش آموزان پایه های اول و سوم 3 مدرسه ابتدایی مورد آزمایشهای نارساخوانی قرار گیرند. نتایج پژوهش نشان می دهد این عارضه پدیده ای جدی در نظام آموزش ابتدایی کشور است.
«سخن» یا «سَخُن»
میزان اجرای روش ها و فنون تدریس قواعد در مقطع کارشناسی رشتة زبان و ادبیات عربی از نظر استادان و دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش قواعد در تمامی زبانها به عنوان یکی از مهمترین دغدغههای متخصصان آموزش زبان مطرح است؛ در زبان عربی به دلیل ویژگیهای خاص ساختاری و دستوری، قواعد و آموزش آن ها از دیرباز مورد توجه مدرسان و متخصصان بوده است. در ایران نیز از قدیم آموزش قواعد زبان عربی از مهم ترین بخشهای آموزش این زبان بوده است، به طوری که بسیاری از بزرگان و مؤلفان کتابهای قواعد صرفی و نحوی در زبان عربی، ایرانی هستند. امروزه یکی از مهم ترین بخشهای چالش برانگیز حوزة آموزش زبان عربی در ایران، آموزش قواعد آن است. در رشتة زبان و ادبیات عربی با اینکه بیست واحد درسی در مقطع کارشناسی رشتة زبان و ادبیات عربی به درس نحو اختصاص داده شده است، به نظر می رسد که دانشجویان در مرحلة کاربردی قواعد عربی دچار ضعفهای فراوانی هستند؛ زیرا سالها است که قواعد با روشهای قدیمی تدریس میشوند و بسیاری از استادان از فنون جدید و مناسب تدریس قواعد استفاده نمی کنند.
در این پژوهش می کوشیم با روش پیمایش و ابزار پرسشنامه، به بررسی روشهای تدریس و میزان اجرای فنون مناسب تدریس قواعد عربی در دانشگاهها بپردازیم. یافتههای پژوهش نشان میدهد در تدریس قواعد، بیشتر از روش سنتی قیاسی استفاده میشود و به فنون جدید تدریس، همچون استفاده از تکنولوژی و فن مشارکتی توجه چندانی نمیشود.
پدرسالاری در بامداد خمار (با تکیه بر نظریات آلتوسر)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به موضوع روابط قدرت و چگونگی حفظ آن در رمان بامداد خمار بر اساس نظریات آلتوسر(Althusser) (1990-1918) اندیشمند فرانسوی می پردازد. به باور آلتوسر فرایند حفظ قدرت به دو شکل صورت می پذیرد. در دوره ما قبل مدرن، حکومت ها با توسل به دستگاه های سرکوب گر (suppressive apparatuses) همچون ارتش، زندان، و ... قدرت خود را حفظ می کردند اما، در دوره مدرن شیوه حفظ قدرت، نامحسوس و از طریق دستگاه های ایدئولوژیکی (ideological apparatuses) همچون آموزش، ادبیات و... صورت می پذیرد. رمان بامداد خمار روایت مسیر هشتاد ساله تغییر جامعه ایرانی از یک جامعه سنتی به مدرن است. به همین دلیل به روشنی می توان روند تغییر شیوه حفظ قدرت، از شکل سنتی خشن به شکل نامحسوس و ایدئولوژیک مدرن را در آن دید. مهمترین محمل تجلی قدرت در جامعه ایرانی خانواده و مصداق عینی نمود این قدرت، پدرسالاری است. نوشته حاضر به بررسی چگونگی حفظ این نمود قدرت (پدر سالاری) در رمان بامداد خمار می پردازد. در مقاله حاضر با تکیه بر عناصر داستانی در این رمان استدلال شده است که این رمان پیش از آن که داستانی رمانتیک باشد، روایتی است درباره روابط قدرت در جامعه ایرانی از دوران سنتی تا دوره مدرن.
فهرست پایان نامه های کارشناسی ارشد و دکتری در زمینه گویشهای ایران (بخش تکمیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله به زبان انگلیسی: دوزبانگی و تک زبانگی در میان گویشوران کردی کلهری: جنسیت، طبقه اجتماعی و یادگیری زبان انگلیسی؛ Bilinguality vs. Monolinguality among Kalhuri Kurdish Speakers: Gender, Social Class and English Language Achievement(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در جوامع چند زبانه، بسیاری از والدین به جای این که با فرزندان خود به زبان مادری صحبت کنند ترجیح می دهند با آنها به زبان غالب در آن جامعه صحبت کنند. این پدیده در میان گویشوران کردی کلهری در جامعه چندزبانه ایران نیز رایج می باشد. دوزبانگی، به دلیل شایع بودن، مورد توجه و علاقه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. برخی مطالعات شواهدی مبنی بر تایید تأثیر مثبت دوزبانگی بر یادگیری زبانهای دیگر فراهم آورده اند در حالی که برخی دیگر عکس این را نشان داده اند. پژوهش حاضر به بررسی این موضوع پرداخته است که آیا دانش آموزان کلهری که فقط به فارسی صحبت می کنند با آنهایی که هم فارسی و هم کردی کلهری صحبت می کنند از نظر یادگیری زبان انگلیسی تفاوتی دارند یا خیر. این پژوهش همچنین رابطه بین جنسیت و طبقه اجتماعی و دو زبانگی و تک زبانگی را مورد بررسی قرار داده است. به همین منظور، داده های لازم از 400 نفر دانش آموز (200 نفر تک زبانه و 200 نفر دو زبانه) کرد کرمانشاهی که زبان مادری والدینشان کردی کلهری بود جمع آوری شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بین جنسیت و دو زبانگی و تک زبانگی رابطه معناداری وجود ندارد و بسیاری از دانش آموزان طبقه پایین اجتماعی به صورت دو زبانه بار آمده اند. به علاوه، دانش آموزان دو زبانه در یادگیری زبان انگلیسی موفق تر از تک زبانه ها بودند.
واژه سازی، وجه فراموش شده در ترجمه اصطلاحات علمی و فنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله سه بخشی، حضور مترجم را به واسطه تبدیل ها در متون روایی ترجمه شده از دیدگاه لوون- زوآرت بررسی می کند. در بخش اول (حری، 1387) به پیشینه بحث، مبحث تبدیل ها از دیدگاه کتفورد و وینی و داربلنه و به رویکرد لوون- زوآرت اشاره کردیم. زوآرت ضمن بررسی ترجمه آلمانی رمان دن کیشوت، دو الگو برای بررسی متون روایی ترجمه شده ارایه می دهد: الگوی تطبیقی و توصیفی. در الگوی تطبیقی (که در بخش اول و دوم آمد)، زوآرت اقلام دو زبان را در سطح خرد- ساختاری بررسی می کند. آنگاه، زوآرت بن ترجمه (بت) را کوچک ترین واحد معنادار ترجمه در نظر گرفته و سربن ترجمه (سبت) را واحد مشترک میان بن ترجمه ها معرفی می کند. سپس، زوآرت بر اساس رابطه میان بن ترجمه و سربن ترجمه دو زبان مبدا و مقصد، چهار رابطه ارایه می دهد: عدم تبدیل، مدولاسیون (تغییر بیان)، تعدیل و جهش. در مقاله دوم (حری، 1388)، انواع تبدیل های پیشنهادی زوآرت به تفصیل بررسی شد. در جستار کنونی تاثیر تبدیل ها در سطح خرد- ساختاری بر کلان- ساختار متون روایی در الگوی توصیفی بررسی می شود.
ابیانه و گویش آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گویش ابیانه ای یکی از گویش های مرکزی ایران به شمار می رود و مانند دیگر گویش های مرکزی دارای ویژگی های منحصربه فردِ آوایی، صرفی (ساخت واژی) و نحوی است و در حوزه واژگان نیز نسبت به فارسی معیار، متفاوت و قابل بررسی است. در مقاله حاضر پس از مقدمه ای کوتاه درباره ابیانه، به برخی از ویژگی های آوایی، ساخت واژی و نحوی این گویش پرداخته می شود. پس از تحلیل داده های گویشی، مشاهده شد که یکی از ویژگی های بارز و قابل تأمل این گویش در مقایسه با فارسی معیار (تهرانی)، متفاوت بودن جای تکیه یا به عبارت دیگر جلوتر بودن آن است. بررسی فرایندهای دیگر از قبیل حذف آوای پایانی و تغییرات تاریخی چند آوا در مقایسه با فارسی میانه از جمله موارد دیگری است که به آن پرداخته شده است. هم چنین در حوزه ساخت واژه درباره تفاوت هایی از قبیل تمایز جنس مذکر و مؤنث ، شمار، صرف افعال لازم و متعدی، ضمایر متصل و منفصل، ترکیبات وصفی و اضافی نسبت به فارسی معیار بحث شده است. در حوزه نحو نیز تحلیلی در باب آرایش واژه ها در انواع جملات مانند خبری (اِسنادی و غیر اِسنادی)، پرسشی (استفهامی و غیراستفهامی)، امری (مثبت و منفی) و جایگاه اجزای جمله در آنها و مبحث حروف اضافه به صورت پس اضافه، نشانه مفعولی «را» و پیش اضافه ارائه شده است.
ترجمة عناصر فرهنگی از زبان فارسی به زبان فرانسه: تحلیل و بررسی ترجمة نشانه های فرهنگی در داستان مهمان مامان اثر هوشنگ مرادی کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، با تکیه بر اثری که رابطة مستقیمی با فرهنگ و جامعة ایرانی دارد، به تحلیل و بررسی ترجمة عناصر فرهنگی از زبان فارسی به زبان فرانسه می پردازیم. مهمان مامان اثر هوشنگ مرادی کرمانی است که ماری بل باهیا آن را در سال 2008 به فرانسه ترجمه کرد. هدف نگارندگان از برگزیدن این کتاب، نمایش دنیایی از انسانیت، عشق و دوستی میان انسان ها در جامعة ایرانی است که نویسنده با سبک خاص و زبان عامیانة خود به خوبی آن را به تصویر کشیده است. آثار او که بیشتر درزمینة ادبیات کودک و نوجوان هستند، بسیار مورداستقبال محافل ادبی و مطبوعات در داخل و خارج از ایران قرار گرفته اند و به زبان های بسیاری ترجمه شده اند. در این پژوهش، به بررسی ترجمة عناصر فرهنگی پرداخته ایم و دو پرسش اساسی را مطرح کرده ایم: آیا نشانه های فرهنگی و معنای غیرصریح (تلویحی) آنان ترجمه پذیر هستند؟ چگونه این امر محقق می شود؟ هدف ما بررسی این است که آیا می توان فرهنگ یک جامعه را ترجمه کرد. با این هدف، ازنظریة معنی شناسی زاویة دید بهره برده ایم و براساس این نظریه به بررسی ترجمه پرداخته ایم. این نظریه، نظریة نوینی است که پیش از این بیشتر در مطالعات زبان شناختی استفاده شده است؛ اما درزمینة ترجمه-شناسی نیز کاربردی است.
بررسی مسئله تغییر همزمانی زبان
حوزه های تخصصی:
در این مقاله مسئله تغییر زبان از نظر تاریخی و از لحاظ جامعه شناسی زبان مورد بررسی قرار میگیرد و دیدگاه تاریخی که می گوید برای اینکه زبان تغییر کند به زمان نسبتاً طولانی نیاز داریم(چندقرن)در تحقیقات و مطالعات جدید نقل می شود و ضمن نقض این نظریه مسئله تغییر همزمانی و عوامل غیر زبانی مؤثر در تغییر زبان(واژه گان‘نحو و غیره) بررسی می شود و با طرح منحنی (S.curve) بخوبی نشان میدهند که یک فرم نحوی واژگانی قدیم تا مدتی در کنار فرم جدید باقی میماند تا اینکه این تغییر فراگیر شود در این خصوص کاربرد یک متغیر زبانی(نحوی واژگانی و غیره)تابعی است از طبقه اجتماعی فرد و سبک گفتاری او.
بررسى خطاهاى گفتار در زبان فارسى(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخچه مطالعات مربوط به خطاهاى گفتار حکایت از رویکردهاى گوناگون به این پدیده دارد. برخى پژوهشگران با هدف آزمردن نظریه هاى شناختى به بررسى جنبه ها یى خاص از این پدیده از دریچه روان شناسى زبان پرداخته اند. عد ه ا ى دیگر تلأش کرد ه ا ند تا با دید زبان شناختى به خطاى گفتار انو اعى از طبقه بندى را براى آن به دست دهند. اصطلاح هاى گوناگونى در این حوزه رواج دارد. بررسى و مقایسه تعاریفى که از این اصطلاح ها به دست داده شده نشانگر میزان زیادى از هم پوشی بین تعاریف است، به گونه اى که به نظر مى رسد حدود هر یک به روشنى تبیین نشده است. براى بررسى خطاهاى گفتار در زبان فارسى، پژوهشى با استفاده از داده هاى میدانى انجام شد. تعداد 1064 مورد خطاى گفتارى در محو ر زبانى شامل مقوله هاى واجى، ساختواژى و نحوى، و محور فرازبانى شامل رابطه هاى جایگزینى، جابه جایى، افزایش، حذف و تلفیق طبقه بندى شدند. هم چنین براى بررسى رابطه متغیرهاى جنسیت و میزان تحصیلات با اجزاى طبقه بندى و فراوانى خطاها در هر یک از اجزاء، خطاها بر اساس متغیرها تفکیک و در جداول ثبت شدند و 6 نو بت آزمون مجذور خى انجام شد. نتایج آزمون ها نشان داد که بین دو متغیر پژوهش و اجزاى طبقه بندى رابطه وجود ندارد. از سرى دیگر مشخص شدکه متغیر جنسیت با فراوانى خطاها دراجزاى طبقه بندى زبانى و فرازبانى رابطه دارد. هم چنین معلوم شد که بین متغیر میزان تحصیلات و فراوانى خطاها در محور فرازبانى رابطه وجود دارد. اما نتایج آزمون وجود رابطه بین این متغیر و فراوانى خطاها در محور زبانى را رد کرد.
بهشت گمشده آندره مکین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آندره مکین (Andreï Makine)، نویسنده روسی تبار مقیم فرانسه در رمان های اولیه خود، با لحنی غنایی و پر شور از غرب سخن می گوید. او غرب را بهشت گمشده ای می داند که جذاب و رویایی است و نمادی از هرآنچه مخالف روسیه روزگار کودکی اوست. به مرور، در پی مهاجرت به فرانسه، ایده آل اولیه در ذهنش درهم می شکند و واقعیت در برابرش رخ می نماید. بنابراین هرچه بیشتر در آثار او پیش می رویم، دو اصطلاح شرق و غرب بیش از پیش در هم می آمیزند، مبهم و گنگ می شوند و شور و شوق ابتدایی، جای خود را به نگاهی کاملاً انتقادی می دهد. آتلانتید روسی جای آتلانتید فرانسوی را می گیرد و نگاه نوستالژیک مکین در آثارش تجلی می یابد. در این میان، سفر، که درونمایه نوشته های اوست، دستمایه پرداختن به هویت، برخورد میان واقعیت و خیال، و مسایل پدیدآمده از برخورد میان دو فرهنگ و زبان می شود. این مقاله بر آن است تا به روند شکل گیری این نگاه انتقادی و چگونگی جایگزینی آتلانتید روسی به جای آتلانتید فرانسوی در آثار مکین بپردازد و تاثیر این نگاه را بر سبک او بررسی کند، سبکی که جادوی ادغام گذشته و حال، رویاها و واقعیت و پناه بردن به گذشته و خود را به دست رویاها سپردن است.
ساخت های کنایی در گویش هورامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی ساختهای کنایی در گویش هورامی میپردازد. گویش هورامی در ساختهای گذشتة ساده از الگوی حالت کنایی گسسته بهره میگیرد. این گویش علاوه بر استفاده از سازکار مضاعفسازی واژهبست ، برای نشان دادن الگوی حالت کنایی از سازکار دیگری نیز بهره میگیرد که منحصر به این گویش است و در سایر گویشهای کردی دیده نمیشود. در ساختهای برآمده از سازکار دوم بیان الگوی کنایی، سازه ها ی فاعل و مفعول مستقیم به ترتیب دستخوش فرایندهای تأکید و مبتداسازی می شوند؛ بدین ترتیب این ساختها نسبت به ساخت هایی که از سازکار مضاعفسازی واژه بست بهره می گیرند، خوانش معنایی نشاندارتری دارند. ترتیب سازه های به کار رفته در ساخت های کنایی نشاندار همواره ثابت است؛ سازة مفعول مستقیم در موضع آغازین این ساختها ظاهر میشود، در جایگاه بعدی سازة فاعل که همواره میزبان تکواژ حالت نمای غیرفاعلی است قرار می گیرد و در پایان جایگاه پایانی جمله را فعل گذشتة ساده از آن خود می کند. پژوهش حاضر دو هدف عمده را در دستور کار خود دارد: نخست بررسی و توصیف ساختهای کنایی بینشان و نشان دار در گویش هورامی و بیان ویژگیهای بنیادین هریک از آنها و دوم تلاش برای ارائة تبیین نحوی از مراحل فرایند اشتقاق نحوی ساختهای کنایی نشاندار بر پایة مفاهیم نظری برنامة کمینهگرا. تبیین نحوی ارائه شده در این مقاله از مفاهیم جدید مطرح شده در چارچوب برنامة کمینهگرا بهره می گیرند؛ نظیر فرضیة گروه متممساز گسسته و فرافکن های بیشینة تأکید و مبتدا .