فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۸۲۱ تا ۵٬۸۴۰ مورد از کل ۹٬۶۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلفظ کلمات قرآنی در جایگاه وقف بررسی، توصیف و تبیین می شود. تعمیم توصیفی داده ها نشان می دهد که در تلفظ کلمات نکره فاعلی و اضافی، تکواژ نکره و واکه های افراشته کوتاه نشانگرِ حالت فاعلی (/ u /) و اضافی (/ i /) حذف می شوند، و آغازه هجای محذوف به هجای پیشین منضم و یک مورا به پایانه آن افزوده می شود و آن را سنگین یا فوق سنگین می کند. اما در تلفظ کلمات نکره مفعولی پس از حذف تکواژ نکره، مورای شناور آن به واکه افتاده نشانگرِ حالت مفعولی (/ a /) گسترده و واکه افتاده کشیده می شود. رسایی بالای این واکه در مقایسه با سایر واکه های افراشته می تواند دلیل مقاومت آن در برابر حذف باشد. در تلفظ اسم های مؤنث، تکواژهای سه گانه حالت و تکواژ نکره حذف می شوند. سپس به دنبال حذف مشخصه های فوق حنجره ای و ابقای مشخصه حنجره ای، واج / t / به [ h ] تبدیل می شود. هدف اصلی این مقاله، صورت بندی الگوی واجی کلمات قرآنی در محل وقف است. روش تحقیق از نوع توصیفی و تبیینی است. بر این اساس، قواعد واجی قرآنی اجازه ظهور هجای سبک در جایگاه وقف را نمی دهند و به جای آن، هجای سنگین و فوق سنگین از طریق فرایندهای حذف و کشش جبرانی در جایگاه وقف ظاهر می شوند.
بررسی مقایسه ای فضای واکه ای در کودکان دارای سمعک، کاشت حلزون شنوایی و کودکان بدون اختلال شنوایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق مقایسه فضای واکه ای کودکان دارای سمعک، کودکان کاشت حلزون شنوایی و کودکان بدون اختلال شنوایی با توجه به متغیر های اختلال شنوایی و جنسیت است. از سی کودک، ده کودک در هر گروه که شامل پنج دختر و پنج پسر بودند، خواسته شد تا 36 کلمه با ساختار CVC را که متشکل از همخوان های انسدادی آغازه و پایانه یکسان و واکه های زبان فارسی بودند تکرار کنند. کلمات موردنظر با استفاده از میکروفون شور و نرم افزار پرت ضبط شد . سپس مقادیر بسامد سازه های اول و دوم برای هر واکه اندازه گیری و مقایسه شد. نتایج نشان داد که کودکان دارای اختلال شنوایی واکه های [u , i, e, ᴂ] را در جایگاهی افتاده تر نسبت به کودکان بدون اختلال شنوایی تولید می کنند . واکه [ a ] در کودکان کاشت حلزون شنوایی در جایگاهی افتاده تر و واکه [ o ] در کودکان دارای اختلال شنوایی در جایگاهی افراشته تر نسبت به کودکان بدون اختلال شنوایی تولید می شود. در حالی که واکه [a] در کودکان دارای سمعک در جایگاهی افراشته تر نسبت به کودکان بدون اختلال شنوایی تولید می شود. به علاوه، تمامی واکه هایِ کودکان کاشت حلزون شنوایی و واکه های ᴂ] [u, i, e, a, در کودکان دارای سمعک در جایگاهی پیشین تر نسبت به کودکان بدون اختلال شنوایی تولید می شوند. کودکان دارای سمعک دارای کوچک ترین فضای واکه ای در بین افراد شرکت کننده در تحقیق هستند، درحالی که فضای واکه ای کودکان کاشت حلزون شنوایی تفاوت فاحشی با فضای واکه ای کودکان بدون اختلال شنوایی نداشت. جنسیت نیز بر بسامد سازه اول واکه [a] و بسامد سازه دوم واکه [i] تأثیری معنادار داشت.
بررسی رده شناختی نحوی و معنایی اسامی درون مرکز و برون مرکز زبان فارسی در داستان های کودک و نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۹
461 - 81
حوزه های تخصصی:
ترکیب، یکی از پرکاربردترین فرایندهای واژه سازی، برای بیان مفاهیم جدید در زبان های دنیا است. هر چند بررسی این پدیده ساخت واژی در حوزه های گوناگون زبان شناسی انجام شده است، اما در حوزه رده شناسی زبان، این مسأله چندان مورد توجه قرار نگرفته است. از این رو، هدفِ مقاله حاضر، بررسی رده شناختی نحوی و معنایی واژه های مرکب درون مرکز و برون مرکز در داستان های کودک و نوجوانِ دو گروه سنی کودک و نوجوان است. در این راستا، گروه کودکان، مشتمل بر گروه های الف (پیش دبستانی)، ب (سال های اول، دوم و سوم دبستان) و ج (سال های چهارم و پنجم دبستان)) بوده و گروه نوجوانان، گرو های د (سال های راهنمایی) و ه (سال های دبیرستان)) را شامل شده است. همچنین، 315 داستان، به روش دسترسی آسان انتخاب شدند. برای تحلیل واژه های مرکب از نظر معنایی، از چارچوب پیشنهادی شقاقی (Shaghaghi, 2007) که با زبان فارسی مناسبت دارد، استفاده شد. پس از تعیین فراوانی و درصد فراوانی واژه های مرکب از نظر مقوله نحوی و معنایی (برون مرکز و درون مرکز بودن)، داستان های گروه های کودک و نوجوان با یک دیگر مقایسه شدند تا الگوی سرنمون نحوی و معنایی آن ها مشخص گردد. یافته های پژوهش نشان داد که به لحاظ مقوله نحوی، اجزای سازنده واژه های مرکب، الگوی سرنمون نحوی در داستان های دو گروه کودک و نوجوان به صورت صفت + فعل < صفت + اسم < اسم + اسم است. همچنین، واژه های مرکب درون مرکز در گروه کودک و نوجوان به ترتیب با 5/70% و 52% به طور معناداری از بسامد بالاتری نسبت به واژه های برون مرکز در هر دو گروه برخوردار بوده و الگوی سرنمون معنایی به این صورت است: واژه های مرکب برو مرکز < واژه های مرکب درون مرکز. یافته های پژوهش حاضر می تواند به نویسنده های فارسی زبان در نحوه نگارش داستان با توجه به رشد شناختی کودک بسیار کمک نماید.
بررسی مقایسه ای تأثیر روش های تدریس مبتنی بر رویکرد نتیجه گرا، فرآیندگرا و فن بیان در مهارت نگارشی فراگیران زبان انگلیسی سطح متوسط(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی مقایسه ای تأثیر روش های تدریس مبتنی بر رویکرد نتیجه گرا، فرآیندگرا و فن بیان در مهارت نگارشی زبان آموزان سطح متوسط است. روش تحقیق پژوهش حاضر ازنوع نیمه تجربی با سه گروه آزمایش است. بدین منظور، 60 زبان آموز ازبین جامعه آماری به صورت تصادفی در سه گروه آزمایشی نتیجه گرا، فرآیندگرا و فن بیان جای گرفتند. همچنین، گروه های آزمایش در 12 جلسه آموزش دیدند. ابزار پژوهش ازنوع فعالیت نوشتارمحور روایی بود که درمورد سه گروه، در مراحل پیش آزمون، پس آزمون اجرا شد. داده های جمع آوری شده نوشتاری ازنظردرستی، روانی و پیچیدگی به صورت کمی درآمد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پژوهش از روش تحلیل آماری کوواریانس (آنکوای یکراهه) استفاده شد. نتایج تجزیه و تحلیل آماری نشان داد که تفاوت معناداری بین عملکرد سه گروه آزمایش ( محصول گرا، فرآیندگرا و فن بیان) ازنظر دقت و روانی وجود داشت؛ به طوری که رویکرد فن بیان (ژانر) بیشترین تأثیر را بر دقت و روانی نوشتاری فراگیران داشت. نتایج پژوهش تفاوت معناداری ازنظر پیچیدگی را نشان نداد. درنهایت، این مطالعه چشم انداز بسیار روشنی را به منظور برنامه ریزی دوره های آموزشی مهارت های نگارش برای توجه بیشتر به آموزش روش های تدریس نگارش و اجرای تکالیف مبتنی بر فن بیان در کلاس های آموزش زبان انگلیسی خواهد داشت.
An Investigation into the Effects of Joint Planning on Complexity, Accuracy, and Fluency across Task Complexity(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The current study aimed to examine the effects of strategic planning, online planning, strategic planning and online planning combined (joint planning), and no planning on the complexity, accuracy, and fluency of oral productions in two simple and complex narrative tasks. Eighty advanced EFL learners performed one simple narrative task and a complex narrative task with 20 minutes in between. The order of the two stories was counterbalanced to control for any possible practice effect. The results suggest that no planning in both tasks was the least effective. Strategic planning led the learners to elevate both their complexity and fluency significantly in the narrative simple task and only their fluency in the complex task. Online planning helped the participants improve their accuracy significantly both in the simple and complex tasks. Finally, joint planning resulted in the significant elevation of accuracy and fluency in the simple task on the one hand, and complexity and accuracy in the complex task on the other. With respect to the effect of task complexity, the interaction between task complexity and CAF was significant. The results and comparisons between groups are discussed in the light of Levelt’s model of speaking, Skehan’s Trade-off Hypothesis, and earlier studies.
بررسی رفتار نمود ناقص در زبان کردی(گویش کلهری)
منبع:
رخسار زبان سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶ و ۷
۱۶۵-۱۴۶
حوزه های تخصصی:
تبیین فرایند کشش جبرانی در گویش لکی دلفان در چارچوب نظریه بهینگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به توصیف و تحلیل فرایند کشش جبرانی با استفاده از چهارچوب بهینگی می پردازد. روش پژوهش از نوع توصیفی - تحلیلی و چهارچوب نظری، رویکرد بهینگی است. داده ها، شامل ضبط 14 ساعت مصاحبه از 14 گویشور (زن و مرد) 35 تا 75 ساله، به روش جمع آوری میدانی است و براساس الفبای آوانگار بین المللی،آوانویسی شده اند. در گویش لکی، با حذف همخوان های چاکنایی /h,?/ در واژه های دو هجایی در ساخت های هجایی cvc.cv(c) رخ می دهد و منجر به کشش جبرانی واکه در هجای اوّل می شود و نیز در اثر حذف همخوان مشدّد در این گویش، فرایند کشش جبرانی رخ می دهد که حاصل تعامل دو فرایند همگونی و کشش جبرانی با هم است؛ همچنین حذف همخوان چاکنایی /?,h/ در ساخت cvcc در واژه های تک هجایی این گویش، نیز موجب وقوع فرایند کشش جبرانی پیوسته می شوند. کشش جبرانی ناپیوسته با حذف همخوان های چاکنایی /h,?/ در واژه های تک هجایی و دو هجایی نیز رخ می دهد. همخوان های چاکنایی مذکور در جایگاه عضو دوّم خوشه همخوانی واقع شده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد که کشش جبرانی در گویش لکی دلفان فقط در واژه های بسیط رخ می دهد و این فرایند در واژگان مرکّب و یا در باهم آیی واژگان اتّفاق نمی افتد.
A pragmatic Analysis of Personal Metadiscourse and Politeness Principle across Genres: From Relevance to Adaptation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study investigated personal metadiscourse units across genres. Based on Ädel’s (2006) taxonomy of the discourse functions of personal metadiscourse and Leech’s (2014) grand strategy of politeness, three spoken genres were compared in terms of the use of personal metadiscourse functions and politeness maxims. To that end, a 3,034,025-word corpus consisting of Panel discussion in politics, Interviews with actors, and Comedies genres, which included 30 audio and video transcriptions, was developed. Explicitness, world of discourse, current discourse, speaker qua speaker and listener qua listener were used to identify metadiscourse units. We examined the total frequencies of all personal metadiscourse units used in the corpus. The results of corpus analysis showed that 19.6% of metadiscourse units occurred in comedies, which was the highest among the three genres. The most commonly used metadiscourse units appeared in speaker-oriented metadiscourse with 10.2% in interviews. The results also revealed that in panel discussion the speakers focused more on their own ideas than the listeners or participants. Results of chi-square analysis showed that English speakers used speaker-oriented, participant-oriented, and listener-oriented metadiscourse types statistically significantly differently. A statistically significant difference between speaker-, participant-, and listener-oriented units was found. Results also revealed that speakers in different genres are willing to use such maxims as opinion reticence and modesty more frequently than other maxims. The paper concludes with proposing a new model for analyzing metadiscourse.
ساخت های اسنادی ثانویه در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه پیشینه مطالعات مربوط به بندهای کوچک به بیش از 30 سال می رسد، ماهیت نحوی مقوله حاکم بر بندهای کوچک هنوز در بین زبان شناسان موضوعی چالش برانگیز و غیر قابل اجماع است. این پژوهش بر آن است که در چارچوب رویکرد کمینه گرای بوورز ( 1993, 2001 ) به این پرسش مناقشه برانگیز، یعنی چیستی مقوله گره حاکم بر بندهای کوچک، پاسخ دهد. مقاله پیش رو با مقدمه ای کوتاه و شرح مختصری درباره پیشینه آثار مرتبط با گره حاکم بر بندهای کوچک و رویکردهای مطرح در این خصوص آغاز می شود و با طرح برخی استدلال ها در رد یا پذیرش بخشی از رویکردهای نام برده ادامه می یابد. پس از آن بر اساس طرح گروه اسناد بوورز ( 1993, 2001 ) ساخت های مذکور در زبان فارسی را توصیف و بررسی می کند. طبق یافته های این مقاله، ساخت های نام برده متشکل از [NP XP] و بدون زمان هستند و XP در آن ها غیر فعلی است. در این پژوهش برای بندهای کوچک، ساختار سازه ای و دو شاخه ای قائل شده است. براساس تحلیل نگارندگان، در همه زبان ها بندهای کوچک که شامل فاعل و محمول هستند، فرافکن نقشی اسناد به شمار می آیند و تفاوت آن ها تنها در مفهوم هسته اسنادی و ویژگی های آن است.
تبیین گروتسک در عزاداران بیل
منبع:
رخسار زبان سال اول زمستان ۱۳۹۶ شماره ۳
۳۸ – ۱۸
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، یکی از مقولات نظری هنر و ادبیات با نامِ گروتسک از جهاتی بررسی می شود.گروتسک به منزلة یک سبک ادبی و هنری در تقابلی اساسی با مفهومِ متعارف زیبایی و خوبی قرار می گیرد. چه بسا زیباییِ آن در زشتی اش باشد! چه بسا جذابیت آن در اشمئزاز برانگیزی اش باشد! و چه بسا هنر ادبی بودنش در نابسامانی و نامتوازنی و دلهره آور بودنِ آن باشد. در قرن ها ی پیشین توجه بسیار اندکی به این مقوله شده است. اما در قرن اخیر نظریه پرداز نام داری چون میخائیل باختین به طور گسترده ای به آن پرداخته است. در این مقاله علاوه بر بررسی نگاه منتقدان به مقولة گروتسک، تعاریف و توضیحات نظری پیرامونِ گروتسک کاویده شده و نیز به دو رویکرد اصلی، که در مورد این مقولة ادبی ، هنری مطرح است، نگاهی شده است. سپس عناصر، اهداف، و کارکردهای گروتسک، به ویژه بر اساس نگاه فیلیپ تامسون بررسی شده است. بخش پایانی مقاله به بررسی عناصر گروتسک موجود در داستان های عزاداران بیل اثر غلام حسین ساعدی، نویسندة معاصر، پرداخته شده است .
مقایسه معیارسازی زبان فارسی در دوره های پیش و پس از مشروطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معیارسازی زبان از دو شکل کلّی پیروی می کند؛ گاهی زبانی بدون دخالت مستقیم زبانی و تحت تأثیر عوامل گوناگون فرهنگی، سیاسی و اجتماعی معیار می شود و پایگاه معیاری خود را حفظ می کند و گاه این روند با نوعی برنامه ریزی و تدابیر ازپیش اندیشیده همراه است. معمولاً این دو شکل در روندهای معیارسازی زبان ها با هم در کارند و از این رو، این دو شکل را نه انواع معیارسازی که وجه های مختلف آن می نامیم. در این مقاله با مقایسه معیارسازی زبان فارسی در دوره های پیش و پس از مشروطه می کوشیم جنبه های مختلف معیارسازی برنامه ریزی شده در دوره معاصر را تبیین کنیم. هدف اصلی، روشن شدن جنبه های آگاهانه معیارسازی زبان فارسی در دوره معاصر در پرتو مقایسه آن با دوره پیش از مشروطه و فراهم کردن زمینه نقد برنامه ریزی برای معیارسازی زبان در دوره معاصر است. مقایسه این دو دوره با مروری بر زمینه های تاریخی، فرهنگی و اجتماعی مؤثر بر زبان همراه است و بر بنیاد دیدگاه هاگن درباره مراحل معیارسازی صورت پذیرفته است. معیارسازی در دوره پیش از مشروطه گرچه گاه با برنامه ریزی هایی همراه است و برخی فعالیت های معیارسازی پشتوانه ای از بصیرت زبانی، اجتماعی و فرهنگی دارد، در مجموع نوعی معیارسازی طبیعی به شمار می رود؛ بدین معنا که وجه برنامه ریزی شدة معیارسازی بر آن حاکم نیست. دوره پس از مشروطه، دوره معیارسازی برنامه ریزی شده است؛ هرچند برخی فعالیت های برنامه ریزی شده در این زمینه با توفیق همراه نیست و درمقابل، برخی روندهای طبیعی زبان فارسی را در پایگاه معیار حفظ می کند. این مقاله در بررسی خود دیدگاهی کلان برگزیده است و بر بنیاد نظریه های «زبان شناسی اجتماعی» و «جامعه شناسی زبان» استوار است.
Process-oriented Listening Instruction: A study of Iranian EFL Teachers’ Stated and Actual Practices(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Research on teacher cognition concerning listening instruction has not been sufficiently touched upon. The present case study aimed to investigate Iranian EFL teachers' stated practices, their perceptions of how effective those practices are, and their actual classroom practices of two casual process-oriented listening instructional approaches namely, strategy-based instruction (SBI) and metacognitive instruction (MCI). To this end, a mixed methods design was utilized. Five experienced EFL teachers were required to be observed and to fill a self-report questionnaire. The findings from the questionnaire revealed teachers' relative but insufficient use of the two process-oriented approaches. Regarding the effectiveness of the process-oriented approaches, the majority of the techniques were perceived by the teachers as effective. Also, the result of the observation showed that process-oriented approaches were conspicuously absent in the teachers' actual classroom practices. Finally, pedagogical implications for EFL teachers, teacher educators, and material developers concerning how best to teach listening are discussed.
وضعیت خط فارسی و تغییرات احتمالی آن؛ با توجه به فضاسازی ذهنی
منبع:
رخسار زبان سال دوم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۶ و ۷
۱۲۱-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
Reading Comprehension Needs of Iranian Medical Students(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study aimed toassess the target and present reading comprehension needs and abilities of Iranian medical students with different levels of Englishlanguage proficiency. A total of 283 medical students and 23 ESP instructors were chosen through cluster sampling. The data collection instruments included the Persian version of Atai and Nazari’s (2011) needs analysis questionnaire and a 40-item language proficiency test. The obtained results indicatedthat ‘general vocabulary’and ‘medical terminology’were considered ‘important’ in facilitating the comprehension of medical texts. In addition, the findings revealed that medical students need to improve all reading sub-skills. Furthermore, the respondents’ perceptions were significantly different with regard to students’ target needs and present abilities in reading comprehension. Finally, there was no statistically significant difference in students’ target and present needs and abilities across different levels of language proficiency. The findings have potentialimplications for the improvement of medical EAP courses.
علل دشواری در فهم داستان کوتاه زبان آلمانی از منظر زبان شناسی متن بر اساس پژوهشی از برگردان زبان آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جهت بررسی علل دشواری فهم داستان کوتاهنزد آلمانی آموزان فارسی زبان از دیدگاه زبان شناسی متن، نخست عوامل پیوستگی و انسجام متن آلمانی به صورت موردی در داستانی کوتاه مطالعه شد. سپس، برگردان دانشجویان از این داستان را بررسی کردیم. با اینکه این افراد با ساختار دستوری تک تک جملات متن آشنا بودند و از نظر دایره واژگان نیز مشکلی نداشتند، نتوانستند داستان را بفهمند و اکثر برگردان ها حاوی جملاتی از هم گسیخته بود. در واقع، دشواری این متن، بیشتر ناشی از عدم تسلط این افراد بر عوامل ژرف ساخت بوده است، نه روساخت. عوامل بازدارنده در فهم داستان مذکور، بیشتر مربوط به عنوان، ایزوتوپی، پیش انگاری و بیش از همه ناهمخوانی قالب و صحنه با هم است. همچنین، در مواردی فقدان عوامل پیوستگی از جمله تکرار و اتصال صریح، نقش بازدارنده ایفا می کند.
Goals, Dimensions, and Design of Program Investigation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
If we are keen to boost the process of language learning, we need to study every aspect and component of our course. To this end, we carry out an investigation in which every detail of the course is put under microscope. Assessment of a course is an attempt in which different type of information is gathered systematically in order to study the working of a language instruction program. Certainly, program evaluation might be carried out for fulfilling different goals and purposes. Therefore, an evaluator should clarify the audience and the objectives of conducting program evaluation from the very beginning in order to obtain some adequate results. Different researchers have presented different proposals for the specific time of collecting data, type of data, and procedures of gathering data. Consequently, an evaluator should be familiar with the different dimensions of program evaluation. Also, some researchers treat program evaluation as a neat product, i. e. merely consisting of learners’ end of instruction scores. Yet, others consider program evaluation as a process. At this juncture, the important issue is the selection of an appropriate design for the implementation of the actual process of the evaluation. It is suggested that the illuminative modelis rather a proper design for program evaluation because of its different advantages. This article attempts to shed some light on the dimensions, goals, and design of the course study.
تلمیحات و اشارات قرآنی در تحمیدیه های نظامی گنجه ای
منبع:
پازند سال ۱۵ بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۵۶ و ۵۷
5 - 24
حوزه های تخصصی:
نظامی بزرگ ترین شاعر بزمی و داستان سرای ایران از معدود شاعرانی است که به علت کسب علوم و فنون مختلف همچون فلسفه و کلام، علوم قرآنی، نجوم و دیگر علوم به عنوان حکیم ملقب شده است. آشنایی او با قرآن و حدیث و به کارگیری علوم بلاغی و بدیعی همچون تلمیح، اقتباس، اشاره، ترجمه و دیگر آرایه های قرآنی بررسی زیبایی شناسی شعر این حکیم فرزانه را اجتناب ناپذیر کرده است. در این جستار ضمن بررسی و تفکیک معنای ادبی هر یک از آرایه های اشاره، تلمیح، اقتباس و ترجمه،تحمیدیه های او که یکی از شاهکارهای ادب فارسی و مشحون از آیات است، شناسانده می شود تا دریابیم نظامی با تسلطی که بر قرآن و حدیث داشته است چه زیبایی هایی در تحمیدیه های خود خلق کرده که این گونه مانا و جاودانه شده اند؟ در شش منظومه او هفت تحمیدیه خلق شده که دارای ویژگی هایی است که مخاطب امروز به راحتی با آن ارتباط برقرار می کند. در این مقاله ضمن تحلیل این تحمیدیه ها، بسامد اشارات و تلمیحات قرآنی و تأثیرپذیری نظامی در تحمیدیه ها نشان داده شده است.
الانتصار لمکتب تنسیق التّعریب فی ترجیحه لمصطلح المحظور اللّغویّ
حوزه های تخصصی:
تحاول هذه المقالة المُستعینة بالمنهج الوصفی التحلیلی استعراضَ المصطلحات المعبّرة عن ظاهرة الحظر اللغوی، مُبیّنةً أوجه تلاقیها وتباینها مفهومیًّا مع مصطلح المحظور اللغوی، المُعتمَد من قبل مکتب تنسیق التّعریب بالرباط. على أنّ هذه الخطوة تبِعَتْها عملیّةُ نقد تلک المصطلحات المزاحمة للذی اعتمدته هذه المؤسسة اللغویة؛ کونها مصطلحات لا تشیر بشکل دقیق إلى ظاهرة الحظر اللغوی. وعلیه فإنّ الهدف من هذا الطّرح هو محاولةُ إقناع اللّسانی العربی بضرورة الابتعاد عن کلّ ما یشکل أزمة التّعدد المصطلحی، من خلال دعوته إلى اعتماد المصطلحات الموحّدة التی تصدر عن مکتب تنسیق التعریب، باعتبار أنّها مصطلحات مدروسة، تشیر بکل دقّة إلى المفاهیم المُعبَّرِ عنها، وقد مثّلنا لهذا الأمر فی هذه المقالة بمصطلح المحظور اللغوی؛ کمصطلح اقترحه المکتب، یتوفّر دلالیًّا على کل ما یشیر إلى ظاهرة الحظر اللغوی؛ تلک الظاهرة التی تفرض على الجماعة اللغویة تجنّب استعمال ألفاظ معینة محرجة أو مخیفة..، واستبدالها بأخرى، تنوب عنها، وتؤدی نفس معناها بطریقة أقل إحراجا وتخویفا.
بررسی مقایسه ای آرایش واژگانی برمبنای دیدگاه رده شناسی هاکینز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاخة مطالعاتی رده شناسی قدمتی250ساله دارد. رده شناسی زبان مطالعة نظام مند تنوع بین زبان هاست و این تعریف این پیش انگاره را در خود دارد که برخی اصول کلی نیز بر تنوع میان زبان ها حاکم هستند (کامری،2001، به نقل از دبیرمقدم،2:1392). موضوع ترتیب واژه ها در تعیین تفاوت ها و شباهت های موجود میان زبان ها یکی از حوزه های مورد توجه در رده شناسیزبان است. هاکینز یکی از زبان شناسان برجسته است که علاوه بر آشنایی با دستور زایشی، گرایش خاصی به حوزة رده شناسی به ویژه ترتیب واژه دارد و اصول و همگانی هایی گوناگون را در زمینة ترتیب واژه ارائه کرده است (هاکینز،10:1983). مطالعات گویش شناسی در ایران طی چند دهة اخیر گسترش بسیاری یافته است، به گونه ای که بسیاری از زبان شناسان و رده شناسان ثبت و مطالعة گویش ها و زبان های ایرانی را آغاز کرده و پژوهش های فراوانی در زمینة گویش های مختلف به انجام رسانده اند. هدف از پژوهش حاضر آن است که پس از معرفی فرضیه، اصول و همگانی های هاکینز در حوزة ترتیب واژه، به تحلیل مقایسه ای آرایش واژگانی میان گونة زبانی ترکی آذری و فارسی معیار پرداخته شود. این تحقیق با استناد به پیشینة عملی، چارچوب نظری و داده های پرسش نامة گویشی و به روش توصیفی- تحلیلی صورت گرفته و نتایج حاصل از این گفتار علاوه بر تأیید شباهت ها و تفاوت هایی میان آرایش واژگانی زبان فارسی معیار و ترکی آذری، انطباق برخی از دیدگاه های هاکینز بر زبان های مذکور را اثبات می کند.