فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۶۶۱ تا ۴٬۶۸۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق بررسی تاثیر خلاصه نویسی بر دانش بلاغی دانشجویان دوره کارشناسی میباشد. سی دانشجوی خانم در رشته ادبیات انگلیسی دانشگاه الزهرا در این بررسی شرکت نموده اند. آموزشهای نوشتاری شامل دو مرحله بوده است که هر یک به مدت چهار هفته به طول انجامید. دانشجویان بر اساس مدل ""اس"" به دو گروه آزمون و شاهد تقسیم گردیده وآموزشهایی مبنی بر گونه نوشتاری و رویکرد مبنی بر فرآیند دریافت کردند. گروه آزمون در طول مرحله اول خلاصه نویسی با آموزشهای ساختاری و در طول مرحله دوم آموزش رویکرد مبنی بر فرآیند دریافت کردند لکن گروه شاهد فقط در طول مرحله دوم آموزش مبنی بر فرآیند دریافت نمودند. سوالات تحقیق پس آزمون دو مورد بود که آیا خلاصه نویسی با آموزشهای ساختاری دانش بلاغی دانشجویان را بهبود میبخشد و اینکه چگونه دانش بلاغی دانشجویان وقتی آموزشهای ساختاری به عنوان ابزار جانبی رویکرد مبنی بر فرآیند استفاده میشوند افزایش می یابد. به منظور جمع آوری اطلاعات مورد نیاز جهت پاسخگویی به دو سوال تحقیقی ذکر شده ابزارهایی نظیر فرم ارزیابی برگرفته از طرح هیتون 1988و روش تجزیه تحلیل کمی متن برگرفته از مدل ""اسکات""1996 بکار گرفته شده اند. تجزیه و تحلیل اطلاعات با استفاده از روش آماری "" تی تست"" نشان داد که خلاصه نویسی با آموزشهای ساختاری ، دانش بلاغی دانشجویان را در محتوا ،سازمان دهی، استفاده درست از زبان و پیچیدگی ساختاری افزایش میدهد.همچنین یافته های این بررسی بیانگر این مطلب بوده است که رویکرد مبنی بر فرآیند و گونه نوشتاری می توانند به عنوان روشهای مکمل هم مورد استفاده قرار گرفته و خلاصه نویسی با آموزشهای ساختاری می توانند به عنوان ابزار جانبی رویکرد مبنی بر فرآیند استفاده شوند.
تحلیل نشانه شناختی رسانه و کاربرد آن در بازنمایی گفتمان: مطالعه موردی «سریال کیمیا»
منبع:
پازند سال ۱۵ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۵۸ و ۵۹
77 - 100
حوزه های تخصصی:
به منظور بازنمایی گفتمان های موجود در نهادهای اجتماعی به ویژه خانواده می توان از رسانه ها و متن های گفتمانی به عنوان ابزار گفتمانی بهره گرفت. این نکته که سریال ها و فیلم های تلویزیونی چگونه نهاد خانواده و گفتمان های احتمالی موجود در آن از جمله گفتمان های مذهبی، حکومتی و فرهنگ غربی را بازنمود می کنند و اینکه آیا سریال ها می توانند تئوری صفر و یک ارسطویی که نشانگر شخصیت های کاملاً خوب و شخصیت های کاملاٌ بد است را آشکار سازند مسئله ای است که در پژوهش حاضر با بررسی یکی از سریال های ایرانی (سریال کیمیا به کارگردانی جواد افشار) به آن پاسخ می دهد. به منظور پاسخ به این مسئله از نظریه لاکلا و موف و الگوی نشانه شناسی گفتمانی سلطانی به عنوان چارچوب نظری استفاده شد. گردآوری و تحلیل داده ها بر مبنای تحلیل گفتمان انتقادی صورت گرفت و در قالب 11 نمودار و 7 جدول ارائه گردید. در نهایت با بررسی هویت های فردی و خانوادگی شخصیت های داستان، خرده گفتمان های مذهبی، حکومتی و فرهنگ غربی در سریال مشاهده گردید. همچنین با کمک این دو رهیافت و در پاسخ به وجود مسئله صفر و یک ارسطویی و با بررسی های صورت گرفته به واسطه تحلیل متنی، بینامتنی و بافتی سریال به وجود اغراق در سریال این کارگردان می توان اشاره کرد.
چندمعنایی پسوند «-ی» فارسی: کندوکاوی در چهارچوب ساختواژه ساختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش پیش رو آن است که یکی از پربسامدترین پسوندهای اشتقاقی زبان فارسی، یعنی «-ی» واکاوی و سویه های گوناگون ساختاری و معنایی/ کارکردی آن بررسی شود. این پژوهش رویکردی ساخت بنیاد دارد و در چهارچوب نظری ساختواژه ساختی است که می کوشد به روش توصیفی- تحلیلی الگوهای واژه سازی را بر پایه مفهوم «ساخت» و «طرح واره های ساختی» تبیین نماید و روابط پایگانی و شبکه ای میان طرح واره ها و زیرطرح واره ها را به گونه ای سامانمند نشان دهد. داده های این پژوهش برگرفته از پیکره ساختواژه خود نگارندگان است که بیش از 8000 واژه مشتق و مرکب فارسی را در برمی گیرد. در کنار آن، از کتاب فرهنگ بزرگ سخنانوری (1381) نیز استفاده شده است. یافته های پژوهش گویای آن است که پسوند «-ی» دارای 38 معنا/ کارکرد گوناگون است؛ بنابراین این پسوند قابلیت چندمعنایی بسیار بالایی دارد و همواره معنا/ کارکردهای تازه ای را نیز می پذیرد. چندمعنایی که در اینجا با آن رو به رو هستیم، نه در سطح واژه های عینی، بلکه در سطح طرح واره های انتزاعی قابل تبیین است و از این رو آن را چندمعنایی ساختی می نامند. به سخن دیگر، نظریه ساختواژه ساختی ما را به برداشت و مفهوم تازه ای از چندمعنایی می رساند که همانا چندمعنایی پایگانی (سلسله مراتبی) و چندمرحله ای در سطح ساخت های انتزاعی زبان است.
تخمین واژگان پایه دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع پیش دبستانی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله، تخمین و ارائه فهرست واژگان پایة دانش آموزان کم توان ذهنی مقطع پیش دبستانی شهر تهران است. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری از شهر تهران و نمونه گیری به روش ماتریسی و طبقه ای انجام شده است. با توجه به نسبت پسران به دختران در جامعة آماری، سه گروه سی نفره از دانش آموزان (شانزده پسر و چهارده دختر در هر گروه) و درمجموع نود نفر در پژوهش شرکت داده شدند. آزمودنی ها از دانش آموزان کم توان ذهنی آموزش پذیر زیر نُه سال انتخاب شدند. ابزار پژوهش از نعمت زاده و همکاران (1384) اقتباس شده است. در خرده آزمون ادراکی 694 واژه به صورت تصویری و در خرده آزمون واژگانی 830 واژه در قالب پرسش نامه لیکرتی مورد سنجش قرار گرفتند؛ البته، متناسب سازی هایی در خرده آزمون ها برای اجرا روی کودکان کم توان ذهنی صورت گرفت. خرده آزمون ادراکی را دانش آموزان تکمیل کردند. با توجه به تعداد زیاد گویه ها در خرده آزمون ادراکی، هر دانش آموز فقط به یک سوم گویه ها از هر مقوله (اسم، صفت و فعل) و در دو مرحله پاسخ داد. اما خرده آزمون واژگانی را چهارده معلم پاسخ دادند. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی بررسی و تحلیل شدند. معیار سنجش پایگی یک واژه کسب امتیاز 80 درصدی در خرده آزمون واژگانی (4 از 5) و تشخیص صحیح 80 درصد دانش آموزان (24 نفر از 30 نفر) بود. 219 واژه طبق خرده آزمون ادراکی و 81 واژه برمبنای خرده آزمون واژگانی در فهرست واژه های پایه طبقه بندی شدند. با توجه به اینکه 54 واژه در دو فهرست مشترک بودند، درمجموع 246 واژه پایه برای کودکان کم توان ذهنی آموزش پذیر مقطع پیش دبستانی شهر تهران تخمین زده شد.
ساختمان صرفی فعل فارسی در زمان های کامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در کتاب های دستور زبان فارسی و مطالعات زبانی ساختمان فعل فارسی را در زمان های کامل مرکب از صفت مفعولی (یا اسم مفعول) بعلاوه فعل کمکی و یا فعل ربطی معرفی می کنند که این نظر به دلایل متعدد غیرقابل پذیرش است. در این پژوهش با ذکر دلایل متعدد زبانی به تجزیه و تحلیل ساختمان صرفی فعل فارسی در زمان های کامل پرداخته ایم. در فارسی معاصر شناسه جزء لاینفک فعل است و نیز در زمان های کامل یک عنصر دستوری لازم است تا اطلاع نحوی نمود کامل را به فعل اضافه کند و همچنین می دانیم که در هر گروه فعلی لزوماً یک فعل باید باشد. بنابراین در پژوهش حاضر برای فعل ماضی نقلی ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + شناسه» و برای ماضی بعید ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + فعل کمکی "بود" + شناسه» را پیشنهاد می کنیم. در استدلال های زبانی و به ویژه در همپایگی واحدهای نحوی نوعی شباهت رفتاری بین فعل کامل و صفت دیده می شود که حکایت از نوعی تحول تاریخی در زبان فارسی دارد و براساس شواهد موجود ناچاریم الگوی بالا را اصلاح کنیم و لذا برای فعل در ماضی نقلی ساختمان «ستاک گذشته + /-e/ (تکواژ نمود کامل) + تکواژ مشترک (شناسه و فعل کمکی «استن») را در نظر می گیریم.
تاثیر آموزش به شیوه ی معمول و ترکیبی بر خلاقیت، انگیزش و یادگیری فارسی آموزان غیرایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال دهم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۸
219 - 241
حوزه های تخصصی:
با آنکه بهره گیری از فناوری، می تواند به عنوان ابزاری در یاددهی برخط شناخته شود، به نظر می رسد رویکردهای نوین در آموزش زبان، بر ترکیب فناوری با شیوه های حضوری در کلاس تأکید دارند. اما این پرسش بی پاسخ مانده است که آیا آموزش ترکیبی در کلاس های آموزش زبان فارسی به غیرفارسی زبانان اثربخش است. هدف پژوهش حاضر، بررسی اثرات یادگیری به شیوه معمول و ترکیبی بر خلاقیت، انگیزش و یادگیری فارسی آموزان غیرایرانی است. در این پژوهش، ابتدا برخی مفاهیم یادگیریِ ترکیبی، مرور شده و کاربرد آن در آموزش زبان به صورت مختصر ارائه می گردد. روش پژوهش، از نوع کاربردی و شبه تجربی است. این پژوهش بر روی40 فارسی آموز غیرایرانی مرکز بین المللی آموزش زبان فارسی دهخدا انجام شده است. داده های پژوهش به کمک پرسش نامه خلاقیت تورنس، پرسش نامه انگیزش پیشرفت هرمنس و پرسش نامه یادگیری جمع آوری گردیده و با استفاده از روش کواریانس تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد که تفاوت معناداری میان یادگیری به شیوه ترکیبی با یادگیری به شیوه معمول در پیوند با متغیرهای خلاقیت، انگیزش و یادگیری در میان فارسی آموزان غیرایرانی وجود دارد.
به سمت تعریفی از ""میزانِ مطلبِ یاد گرفته شده"" در آموزش زبان دوم (مقاله به زبان انگلیسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میزانِ مطلبِ یاد گرفته شده مفهومی است که همیشه محققان زبان دوم را مجذوب خود کرده زیرا که پنجره ای بر دو سطح مهم میانی دریافت و یادگیری باز می کند. فهم بهتر از این سطح میانی به ما کمک می کند تا بین دریافتی که صرفا برای اهداف اساسی (برای مثال: ارتباطی) مورد استفاده قرار می گیرد و دریافتی که برای فراگیری استفاده می شود تفاوت قائل شویم. در این مطالعه قسمت های متفاوتی که در آن میزانِ مطلبِ یاد گرفته شده مشخص می شود مورد بررسی قرار می- گیرد، تعاریف موجود از میزانِ مطلبِ یاد گرفته شده تحلیل شده و تعریف جامع تری از آن پیشنهاد می شود.
Exploring the Role of M-Game as a Seat of ESP Reading in the Iranian TVT(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
To direct m-game to be a possible didactic option for Iranian TVT (Technical Vocational Training) trainees, in this study m-game-mediated (Mobile Game-Mediated) materials delivery was incorporated into the conventional teaching method in the blended ESP reading skill platform. So, 52 male trainees fromTechnical and Vocational College of Isfahan were selected by convenience sampling. Afterwards, 48 trainees were defined as homogeneous using Englishtag Test to learn ESP in 16 triads under two different blended learning scenarios in 18 sessions in the academic year 2014-2015. While the first group of the trainees practiced in the blended learning situation with ready-made displaying device and materials, the second-group trainees practiced the same content through the medium of their own self-made PDA (Personal Digital Assistant) and materials; in this way, their learning performance assessed continuously in and outside the classroom. To employ tree-prong approach, interest survey and focus-group interview were embraced, as well. Overall, descriptive and inferential analyses of the collected data disclosed that trainees who were involved in the process of materials development were more excited and learned more than their counterparts who practiced via prefabricated devices and materials. Consequently, self-made (vs. prefabricated) m-game-mediated blended platform was found to be more liable to teaching and learning ESP reading skill.
L2 Learners'''' Construction of Models of L2 Literacy in an EFL Context: A Socio - Cultural Perspect
نقد روانکاوانه عنصر رنگ در اشعار فریدون مشیری
منبع:
رخسار زبان سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
۲۷-۵
حوزه های تخصصی:
عنصر رنگ، برجسته ترین و نمودارترین عنصر در حوزه محسوسات است. این عنصر امروزه مهمترین عنصر در بروز خلاقیت های هنری و بهره وری محسوب می شود و بسیاری از هنرمندان و بزرگان ادبی از آن برای انتقال مفاهیم مورد نظر خود بهره می برند. فریدون مشیری از جمله شاعرانی است که عنصر مذکور را با آگاهی و بدون هیچ گونه تکلفی برای تصویرسازی در شعرش بکار می برد. در این مقاله که به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده، این موضوع در اشعار وی مورد بررسی قرار گرفت که نهایتاً نتایج حاصل، حاکی از این بود که عنصر رنگ در اشعار وی بیان کننده حوادث شخصی و مسائل اجتماعی بوده که بر روحیه شاعران وارد آمده است. در شعر مشیری، رنگ های تیره، نشان دهنده سایه های وهم و اختناق و رنگ های شاد، مظهر شادی و امید هستند. دیگر اینکه رنگ های آبی و سبز در اشعار ایشان، برخلاف نظرهای دیگران، تعبیری از روشنی و آرامش هستند.
نقد و معرفی کتاب: مقدمه ای بر تحقیقاتِ کمّی در زبان شناسی، سباستین ریزینگر
حوزه های تخصصی:
مقدمه ای بر تحقیی در زبان شناسی، سباستین ریزینگر، انتشارات کانتینیوم، 2008، 230 صفحه
رویکرد گفتمان کنشیِ القایی در ادبیات داستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله واکاوی سازه های ساختاری روایت های کنشی با تکیه بر مثال هایی از ادبیات داستانی فارسی (کلاسیک و معاصر) با رویکرد گفتمان کنشیِ القایی یا مجابی است و از این جهت، نخستین کوشش به شمار می آید. تفحص در ساختارهای روایی ادبیات داستانی فارسی اعم از کلاسیک و معاصر نشان دهندۀ قوانین روایی خاص در سازه های پی رنگ این آثار است که به دسته بندی آن ها در روایت های کنشی با رویکردهای مختلف منجر می شود. فرضیۀ پژوهش حاضر این است که هر داستان از یک نقصان آغاز می شود و تلاش کنشگر/ کنشگران برای برطرف کردن آن و دستیابی به شی ء ارزشی به روش های مختلفی برای ارتباط با ابژه (شی ء ارزشی) صورت می گیرد. حال مسئلۀ پژوهش این است که سازوکارهای روایت های کنشی القایی در ادبیات داستانی فارسی با تکیه بر نمونه هایی از داستان های کلاسیک و معاصر کدام است؟ پژوهش حاضر با مثال هایی محدود (اما دقیق) از ادبیات داستانی فارسی در پی تحلیل رویکردها و سازه های ساختاری نوع گفتمان کنشیِ القایی در ادبیات داستانی است و نتایج آن بیانگر یک ساختار روایی است که کنشگر/ کنشگران برای رسیدن به شی ء ارزشی در پی مجاب کردن کنشگر/ کنشگران هستند و رویکردهای مجاب گر (القاکننده) وجوه مختلفی همچون تشویق، تهدید، چاپلوسی، رشوه، تحریک و رجزخوانی دارند.
حلاج در آیینه مثنوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
لهجه های کنونی ایران
حوزه های تخصصی:
میراث صوت شناسی ابن سینا و مقایسة آن با مفاهیم و حوزه های مشابه در زبان شناسی ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزش و اهمیت مطالعه و تحقیق دربارة مطالعات دانشمندان گذشته که به بررسی زبان پرداخته اند بر کسی پوشیده نیست. از آنجا که زبان شناسان غربی ارزش چندانی برای تحقیقات و مطالعات دانشمندان قدیم ایرانی در این زمینه قائل نیستند، به عقیدة نگارنده با بررسی و مطالعة آثار محققان گذشته در کشورهای اسلامی از جمله ایران شاید بتوان تاریخ علم زبان شناسی را مورد بازنگری قرار داد. در این مقاله با بررسی رسالة مخارج الحروف ابن سینا و مقایسة مطالب آن با دستاوردهای جدید زبان شناسی ساختاری، سعی بر این است تا گامی نو در جهت شناخت زبان شناسی قدیم ایران برداشته شود.
بررسی کارکرد فعل های «شدن» و «رفتن» در گویش های فارسی خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال نهم زمستان ۱۳۹۶ شماره ۲۵
167 - 190
حوزه های تخصصی:
در این جستار بر آنیم تا کارکرد دو فعل «شدن» و «رفتن» را در گویش های فارسی خراسان بررسی کنیم. بدین منظور بیست و دو گویش از خراسان های رضوی، جنوبی و شمالی در این پژوهش بررسی، و چهار کارکرد این افعال شامل فعل حرکتی اصلی، فعل اسنادی، فعل کمکی و فعل وجهی مورد تحلیل قرار گرفته اند. با توجه به کارکرد این افعال، گویش های فارسی خراسان به سه دسته تقسیم شده و در برخی کارکردها برای برخی دسته ها زیردسته هایی نیز ارائه شده است. همچنین برای روشن تر شدن وضعیت این افعال در دوره نو شواهدی از دیگر گویش های ایرانی و گونه هایی از دیگر زبان های ایرانی چون کردی و بلوچی ارائه شده است. با توجه به سیر تاریخی این افعال از دوره باستان تاکنون، نتایج این پژوهش بیانگر تغییراتی است که در کارکرد این افعال در برخی گویش های خراسان اتفاق افتاده، به گونه ای که آنها را نه تنها از زبان های ایرانی باستان و میانه، بلکه از فارسی امروز نیز متمایز ساخته است. برای مثال کارکرد فعل «رفتن» که به عنوان فعل حرکتی در دوره میانه وارد زبان فارسی شده، به گونه ای در گویش هایی چون مشهدی، کاشمری، ادکانی و دلبری تعمیم داده شده که فعل «رفتن» جای «شدن» را هم به عنوان فعل اسنادی و کمکی، حتی در گویشی چون ادکانی به عنوان فعل وجهی که اصولاً کارکردی نو حتی برای فارسی نو محسوب می شود، گرفته است. نتایج این پژوهش در شناخت بیشتر تحولات گویش های فارسی خراسان و زبان فارسی می تواند راهگشا باشد.
تحلیلی بر فرآیند رمزگردانی در گویشوران دوزبانه از منظر متغیرهای بافت وقوع گفتار، سن و جنسیت
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، تأثیر متغیرهای بافت وقوع گفتار، سن و جنسیت بر میزان رمزگردانی گویشوران دوزبانة ترکی فارسی مطالعه و بررسی شده است. به این منظور، چهل (40) آزمودنی در دو گروه سنّی 20 40 و 40 70 سال و دو گروه جنسیتی زنان و مردان، طیّ روش نمونه گیری تصادفی در دسترس انتخاب شدند. داده های پژوهش با استفاده از روش ضبط گفتار طبیعی آزمودنی ها، در دو بافت خانواده و محل کار گردآوری و بر اساس متغیرهای بافت وقوع گفتار، سن و جنسیت دسته بندی شدند. تحلیل داده های حاصل، با به کارگیری روش تلفیقی کیفی کمّی صورت گرفت. تحلیل روش کیفی به صورت مقایسه و توصیف مجموع رمزگردانی آزمودنی های مربوط به هر متغیر و شیوة کمّی با استفاده از نرم افزار spss و روش های آماری آزمون مقایسة میانگین های دوگروهی (Paired T-test) و آزمون تحلیل رگرسیون(Regression testing) انجام گرفت. نتایج بررسی ها در این پژوهش، تفاوت میزان وقوع رمزگردانی افراد در بافت خانواده و بافت محل کار و نیز تأثیر عوامل سن و جنسیت را بر این میزان به نمایش گذاشت.
دنیای پس از اسپرانتو
سنگ نبشتة اورارتویی منقوش به چلیپا در ماکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سنگ های بسیار مزین به چلیپا در ارمنستان و ترکیه به دست آمده است که بر روی کتیبه میخی و به ویژه کتیبه اورارتویی نقر می شدند که تعدادی از آنها تا کنون شناسایی و مورد پژوهش قرار گرفته اند. تا کنون نمونه ای مشابه در ایران شناسایی نشده بود. به تازگی کتیبه ای میخی که به دلیل نقش کردن صلیب بر آن آسیب فراوان دیده در ماکو به دست آمده و نگارندگان بررسی و پژوهش بر آن را انجام داده اند. سمت راست تخته سنگ انتهای کتیبه میخی باستانی است ولی از سمت چپ شکسته شده است و بدین ترتیب کتیبه میخی نیمه یا قسمت های نایافته ای دارد. رویه آن که صلیبی در زمانی نامشخص بر آن نقش شده کتیبه ای آشوری بوده و فقط چند نشانه از آن کتیبه باقی مانده است. در پشت تخته سنگ فقط یک نشانه به طور واضح دیده می شود. رسم الخط نشانه های میخی نشان می دهد که این کتیبه در زمانی میان حدود 800 تا 700 ق.م توسط اورارتوها نوشته شده است. در این نوشته ابتدا این سنگ نوشته معرفی و سپس رسم الخط آن بررسی و در ادامه با نمونه های مشابه مقایسه می شود.