فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۲۲۱ تا ۴٬۲۴۰ مورد از کل ۱۰٬۶۷۴ مورد.
منبع:
Applied Research on English Language, V. ۸ , N. ۴ , ۲۰۱۹
559 - 584
حوزههای تخصصی:
Academic writing is not just about presenting a set of ideas, but through the act of writing, the authors position themselves as individuals having particular identities which mostly reflect the dominant sociocultural values and practices of the discourse communities in which they are living and performing. The present study, using a mixed method approach, attempted to explore the evidences of voice and subject positioning, as reflections of authorial identity, in the argumentative writings of 41 advanced Iranian EFL learners. At first, the relationship between voice intensity and overall writing quality of the participants was assessed and the results indicated a positive relationship between the constructs. The multiple regression analysis conducted also revealed that assertiveness, as one of the main subcomponents of voice in writing, had the highest level of contribution in accounting for the writing competence of the learners. Afterwards, some representative instances of subject-positioning (i.e., ideational, interpersonal and textual) in the written texts were identified and discussed based on the ideological context of the study since it is believed that authorial identity and voice can vividly reflect the overall ideology of the specific discourse community in which they are constructed. Finally, it was suggested that raising the awareness of learners and even instructing them about the significance of authorial identity, voice and subject-positioning in writing can assist them in constructing more authentic texts in terms of idea presentation, consideration of readers and specific textual and linguistic features used.
L2 Teachers’ Representations of Classroom Management Events: Variations across Experience Levels(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Knowledge representation, defined as the way individuals structure their knowledge and cognitive processing of events and the associated sense-making processes, is believed to influence teachers’ reasoning/thinking skills. While extensively researched in mainstream teacher education, this line of inquiry is essentially lacking in the L2 teacher education literature. To fill some of the void, the present study explored 36 – 18 novice and 18 experienced – EFL teachers’ representations of classroom management events. The teachers were presented with 8 fragments involving management problems in a novice teacher’s performance and were asked to provide their representations of the scenes. To explore likely differences between the two groups’ representations, the Mann-Whitney U test was used. Data analyses indicated that experienced teachers provided a significantly higher number of representations across majority of the categories of the coding scheme, except for disciplinary issues which were of prime concern to novice teachers. The implications of the study for pre-service and in-service teacher education are discussed.
نظریه گام و کوتاه ترین فاصله میان دو نقطه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی شرط نفوذناپذیری گام، و در کل نظریه گام، مشخص کردن مسیر حرکت سازه های زبانی است. در این مقاله، نگارندگان ابتدا مسیر حرکت درون بندی فاعل محمول های نامفعولی را بررسی می کنند و استدلال می کنند که فاعل از لبه گروه فعلی کوچک حرکت می کند و سپس به مشخص گر گروه زمان می رود. برخلاف حرکت فاعل، در حرکت مفعول رایی و غیررایی و جزء غیرفعلی فعل مرکب نشانه ای نمی توان یافت تا براساس آن حرکت از لبه گروه فعلی کوچک را تأیید کرد. درباره متمم گروه حرف اضافه ای نیز ادعا می شود که متمم حرف اضافه پس از خارج شدن از این گروه، که به منظور مبتداسازی یا کانونی سازی انجام می گیرد، از لبه گروه فعلی کوچک می گذرد و نقش نمای «را« دریافت می کند. با توجه به داده های این مقاله و براساس قضیه کوتاه ترین فاصله میان دو نقطه (قضیه حمار) تصریح می شود که در زبان شناسی کمینه گرایی مطلق نیز مانند هم معنایی مطلق وجود ندارد.
بازنمایی کنش گران اجتماعی داستان آب بید با بهره گیری از الگوی جامعه شناختی - معنایی ون لیوون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، داستان آب بید اثر محمّد بهمن بیگی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی و با بهره گیری از الگوی ون لیوون (2008) بررسی می شود تا مشخّص شود که نویسنده چگونه از بازنمایی کنش گران اجتماعی برای بیان دیدگاه ها و ایدئولوژی خود استفاده کرده است. نویسنده هویت کنش گران مربوط به حکومت پهلوی را کتمان کرده و هم زمان با فعّال نمایی و نام بری مستقیم، بر فعّالیّت های آموزشی معلّمان عشایری و سازمان آموزش عشایری تأکید کرده است. مردم آب بید به شکلی کاملاً آگاهانه منفعل نمایی شده اند تا بی توجّهی حکومت نسبت به آن ها و فقر فرهنگی مردم نمود بیشتری داشته باشد. نویسنده با انبوه نمایی و استفاده از عدد و آمار، کنش معلّمان عشایری را مهم و تأثیرگذار جلوه داده و با استفاده از مؤلّفه زمان درهمی، هم زمان با طرح مسئله ایران نوین، پرده از چهره مردمان بخشی از ایران که هنوز به شیوه پیش از تاریخی زندگی می کنند، برداشته است و به این وسیله سیاست های حکومت را به چالش کشیده است. بهمن بیگی با بهره گیری از مؤلّفه نمادین شدگی، کنش گران مربوط به آموزش عشایری را در قالب افرادی تأثیرگذار در جامعه عشایری بازنمایی کرده است. به طور کلّی، بازنمایی ها بازتابی از ایدئولوژی و دیدگاه های اجتماعی نویسنده است.
تحلیل شعر «مرگ ناصری» با الگوی برخورد منِ غالب با دیگریِ مغلوب از منظر لاندوفسکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نشانه شناسی در چرخشی پارادایمی به رویکردی پساساختارگرا با دورنمایی پدیدارشناختی گرایش پیدا می کند. حاصل این تحول، قائل شدن به جایگاه سوژه تن دار در فرایند گفته پردازی و توجه به جریان ادراکی حسی و مناسبات فرهنگی و اجتماعی در مقوله زبان و نشانه است. نشانه شناسی در سطح فرهنگی و اجتماعی نیز برآیند همین نگرش است . در این نگرش، شیوه برخورد و تعامل منِ سوژه با دیگری تغییر می کند و معادلات جدیدی میان آن ها رقم می خورد. درنتیجه، فضاهای نشانه ای جدیدی شکل می گیرد که ارتباط آن ها با یکدیگر از نوع تعاملی، تقابلی، طردی و تطبیقی است. چگونگی این تعامل بر الگوی اریک لاندوفسکی مبتنی است و در قالب چهار استراتژی شبیه سازی، طرد، تفکیک و پذیرش هویتی قابل توصیف است. بر پایه این، پرسش اصلی مقاله حاضر این است که در فضای گفتمانی شعر «مرگ ناصری» احمد شاملو، عملکرد نشانه ای فرهنگ در مقام سپهر نشانه ای و نوع برخورد و تعامل خود با دیگری مبتنی بر چه سازوکار نشانه معناشناختی است. هدف از پژوهشِ حاضر نیز بررسی نوع برخورد خود و دیگری و روابط پیچیده آن ها در شعر مورد نظر از منظر نشانه شناسی فرهنگی اجتماعی برای تبیین جایگاه فضاهای فرهنگی حاکم بر آن است. با این بررسی می توان چگونگی تداخل فضاهای نشانه ای و درنهایت شکل گیری فضای نشانه ای مرکزی را در سطحی اجتماعی فرهنگی توصیف و تبیین کرد.
Teacher Self-Efficacy and Reflection as Predictors of Teacher Burnout: An Investigation of Iranian English Language Teachers(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
In modern education, teachers are regarded as a central and focal part of educational systems and are responsible in the development of education. It should be mentioned that teachers have an influential role in planning and offering an effective and significant educational program. The significant role of teacher-related variables in affecting teachers’ performance and learning outcomes of students has been widely acknowledged in various educational contexts. Therefore, the investigation of teacher variables has received research attention in English as a Foreign Language (EFL) context. To contribute to this line of research, the current study was set to investigate the role of teacher reflection and self-efficacy in predicting burnout among Iranian EFL teachers. To this end, three validated scales measuring these variables were administered to a number of 171 male and female teachers. As for the data analysis, Structural Equation Modeling was utilized to test the hypothesized model of the constructs. The results indicated that teacher reflection accounted for 12.1% of the variance, and teacher self-efficacy accounted for 25.2% of the variance in burnout. Although both variables had a unique effect on teaching burnout, teacher self-efficacy turned out to be a stronger predictor of burnout. Concerning the implications, teacher education programs may pay more serious attention to teacher self-efficacy and reflection as they proved to play a significant role in reducing teacher burnout.
تاثیرپذیری واژگانی زبان مندایی از زبان های رایج در خوزستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی تاثیرپذیری واژگانی زبان مندایی نوین گونه اهوازی از زبان های رایج در خوزستان پرداخته است. در این بررسی از دو روش میدانی و اسنادی با استفاده از ضبط داده ها از گویندگان بومی مندایی نوین و کنترل داده ها در فرهنگ زبان مندایی استفاده شده است. با بررسی داده ها مشاهده شد که زبان مندایی بیشترین میزان واژه های قرضی را از زبان فارسی به عنوان زبان معیار کشور ایران و زبان عربی به عنوان زبان رایج بخشی از مردم منطقه داراست و این واژه ها در روند انتقال از زبان مبداء به زبان مندایی دچار تحولات آوایی نسبتا قابل ملاحظه و تحولات معنایی محدودی شده اند و بیشترین میزان این واژه ها را در حوزه معنایی ابزار واشیاء مورد استفاده در زندگی روزمره شاهد هستیم.
The Effect of High School English Teachers' Awareness of Pedagogical Competence on Students' Learning Achievements(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
The study examined the impact of high school English teachers’ awareness of pedagogical competence on student learning. A psychometric measurement instrument of English language teachers’ pedagogical competence (ELTPC) was first developed through factor analysis with 320 high school teachers in Guilan, northern Iran. Based on the developed instrument, 36 teachers were divided into two groups of aware and unaware teachers of pedagogical competence (PC) according to Contrasting Groups Method. Then, 160 high school third graders received instruction from the aware and unaware teachers for 7 weeks. Finally, a survey regarding the teachers’ implementation of pedagogical competence in classrooms was conducted with 30 students. The findings showed that the students in the aware teacher group outperformed the students in the unaware group of teachers. Although based on the survey results, the aware teachers were reported to act better with regard to the students’ learning achievements, they were not reported as highly practicing the pedagogical competence. The findings can be practically used by teachers, teacher educators, and education administrators.
تداخل واژگانی دو زبانه های تالشی - فارسی و فارسی - تالشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علم زبان سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۱۰
267 - 290
حوزههای تخصصی:
افراد دوزبانه به دلیل ضعف در برقراری ارتباط به زبان دوم، ناخواسته عناصری را از زبان نخست به زبان دوم انتقال می دهند تا ارتباط برقرار شود. این مسأله در زبان شناسی اجتماعی و علم آموزش زبان تداخل زبانی نامیده می شود. برای رسیدن به نتیجه مطلوب آموزشی در جامعه چندزبانه ای مانند ایران که از زبان فارسی برای اهداف آموزشی استفاده می کند، بررسی نتیجه برخورد زبان ها، تداخل زبانی و دوزبانگی بسیاری از مسائل و موضوعات و تدوین منابع آموزشی را برای متصدیان آموزش کشور روشن و آن ها را در برآوردن نیاز های آموزشی کشور هدایت می کند. در این پژوهش تداخل واژگانی دوزبانه های تالشی فارسی و فارسی تالشی در میان جامعه تالشی زبان های روستای عنبران و مهاجران این روستا به غرب تهران، به صورت مقایسه ای بین دوگروه دوزبانه بررسی می شود. داده های پژوهش با پرسش نامه و ترجمه تعدادی جمله به وسیله افراد دوزبانه به هر یک از زبان ها به دست آمده است. افراد آزمون شونده به شکلی تصادفی از میان ساکنین عنبران و مهاجران دوزبانه غرب تهران انتخاب شده اند. به نظر می رسد تداخل بیشتر از زبان اول به زبان دوم صورت گرفته باشد و جنسیت گویشوران هم تأثیر کمی در تداخل زبانی داشته باشد.
Towards an Operational Definition of Critical Thinking(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
The Journal of English Language Pedagogy and Practice, Vol.۱۲, No.۲۴, Spring & Summer ۲۰۱۹
17 - 40
حوزههای تخصصی:
This paper offers a state-of-the-art working definition for the concept of Critical Thinking (CT hereafter) in an attempt to provide a framework for the development of an operational definition for this complex concept. Having studied various definitions and models, proposed for CT by major figures in the field, the key defining features of this rich concept were identified and classified. Based on these key descriptors, a working definition consisting of three main components namely Mind Analysis , Data Evaluation , and Thinking in Education has been proposed and then each dimension of this definition is defined and elaborated further so that the complexity of the concept could be framed in an extended model. The elaborated conception of CT proposed in this paper seeks to include the core elements of CT so that it can be expandable into an operational definition with measurable items. There are two main reasons for conducting this research: Firstly, CT has evolved into a multifaceted construct with a broad range of cognitive abilities and intellectual dispositions. Secondly, although CT has been recognized as a significant concept in education, its full potential has not been achieved yet.
روند اکتساب واژه های متضاد در کودکان فارسی زبان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در چند دهه اخیر، چگونگی و ترتیبِ فراگیریِ رابطه معنایی تضاد، در فرایند زبان آموزی کودکان از جنبه های گوناگون بررسی شده است. همچنین، پژوهشگران با به کار گیری روش های گوناگون در پی تبیین این پدیده بوده اند. در این میان، چگونگی فراگیری رابطه معنایی تضاد در زبان فارسی آن چنان که باید بررسی نشده است. پژوهش حاضر، بر آن است تا مشخص کند کودکان فارسی زبان در چه سنی و با چه ترتیبی، گونه های مختلف واژه های متضاد (مدرج، مکمل، دوسویه و معکوس) را تولید می کنند. همچنین، این مقاله در پی پاسخ گویی به این پرسش است که آیا جنسیت در فراگیری این دست تضاد ها نقش معنا داری دارد یا خیر. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- تحلیلی و مقطعی است که از چهارچوب نظری مورفی (Murphy, 2003) و رویکرد فرازبانیوی، بهره گرفته است. در این راستا، نخست پنج جفت واژه متضاد در پیوند با هر یک از چهار نوع تضاد مدرج، مکمل، دوسویه و معکوس انتخاب شدند. سپس، از میان 64 کودک ، چگونگی و ترتیب فراگیری رابطه معنایی تضاد در کودکان 5 تا 8 ساله فارسی زبان در دو گروه پسر و دختر و در چهار زیر گروه سنی 5/4 تا 5/5 ، 5/5 تا 5/6 ، 5/6 تا 5/7 و 5/7 تا 5/8 ساله مورد بررسی قرار گرفت. آزمون شوند گانِ پژوهش، از سه مهد کودک و یک مؤسسه آموزش زبان انگلیسی انتخاب شدند. آزمون شوندگان، سه آزمون همگن سازی از مجموعه آزمون های بین المللی رشد زبان تولد-3 در حوزه های گوناگونِ واجی، نحوی و معنایی و با به کار گیری روش بازی با واژه ها، انجام دادند. به دنبال آن، جفت های متضاد تولید شده توسط کودکان استخراج گردید. سپس داده ها به وسیله نرم افزار اس.پی.اس.اس بررسی شدند. یافته های پژوهش نشان داد که در پیوند با جفت واژه های متضادِ دوسویه، رشد معنایی کودکان در تولید جفت واژه های متضاد با بالارفتن سن افزایش می یابد. همچنین یافته ها، نشان دهنده بهترین کاربرد در مورد جفت های متضاد مدرج و کمترین میزان کاربرد در واژه های متضاد دو سویه بود.
زبان میانجی، تماس و جغرافیا در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این جستار به بررسی رابطه کلان میان جغرافیا، زبان و تحرک گروه های انسانی، و نقش تاریخی این عوامل اساسی در شکل دهی به ترکیب زبانیِ سرزمین ما می پردازد. ازنظر نگارندگان، سه عامل عمده در ترکیب کلان زبانی در ایران مؤثر بوده اند: ۱) جغرافیایی، ۲) جمعیت شناختی و ۳) زبانی. عوامل جغرافیایی (=بوم شناختی+زمین نگاشتی) در شکل دهی به روال های جمعیت شناختی (=سکونت+مهاجرت) دخالت دارند؛ زمین نگاریِ گسترده و گسسته ایران، سبب کاهش ارتباط میان زبان های منطقه ای می شود، و در عین حال، همه گونه ها را با زبان میانجی (=پهلوی، فارسی) در تماس پیوسته قرار می دهد. بنابراین، مؤلفه زبانی تماس/انزوا نیز خود معلول روال های جمعیت شناختی و جغرافیایی است. این وضعیت، سبب «±انباشت ارتباطی» می شود و آن عاملی است که مرگ و زایش گویش ها و زبان های مستقل را از دل گونه های تاریخی-جغرافیایی تسهیل می کند. در طی سده ها، این چرخه همیشگی، ارتباط موفق میان قوم-زبان ها را نیازمند وجود زبان مشترک کرده و درنتیجه، از زبان های رایج در این پهنه گسترده، همواره یکی به عنوان میانجی یا میان گفت به کار رفته است. ترکیب این عوامل، در ایران به ایجاد دو وضعیتِ کاملاً متمایز انجامیده است: زبان میانجی در مرکز، و گسترش آن به حاشیه چندزبانه
فرایندهای تضعیف و قلب در گویش بختیاری «بروافتو تنگ شا»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از نگارش مقاله حاضر، شناسایی و توصیف فرآیندهای تضعیف و قلب مشترک بین فارسی معیار و گویش بختیاری «بروافتو تنگ شا» یکی از زبان های ایرانی جنوب غربی است. بدین منظور، ابتدا 150 کلمه از پرسشنامه و واژه نامه گویشی انتخاب و سپس از هشت گویشور بومی بی سواد و کم سواد در سنین 40 تا 80 سال مصاحبه شده است. همچنین از شم زبانی یکی از نگارندگان به عنوان گویشور بومی و برخی از منابع مکتوب در این زمینه به عنوان پیشینه پژوهش بهره برده است. داده ها در چارچوب این نظریه تحلیل شده و آوانگاری بر اساس الفبای آوانویسی بین المللی «آی پی ای» انجام شده است. روش پژوهش نیز به صورت توصیفی تحلیلی است. در تحلیل هر یک از فرآیندها، جدولی از داده ها و قاعده مربوط به آن ارائه گردیده و درنهایت بازنمایی غیرخطی از طریق مشخصه های واجی در برخی از موارد صورت می پذیرد. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که فرآیند تضعیف در این گویش در چارچوب واج شناسی زایشی قابل تبیین است همچنین بررسی داده های نشان می دهد که انواع فرآیند تضعیف مانند فرآیندهای همگونی و حذف و ویژگی های فرونوا و برنوا در این فرآیندها قابل مشاهده است.
دستیابی به مهارت بیان شفاهی بدون نیاز به دانش صریح زبانی: بر اساس یک روش آموزش زبان با عنوان رویکرد عصب زبان شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کلود ژرمن و یوان نِتِن در سال ۱۹۹۷ در کانادا، با تکیه بر علوم اعصاب و نظریه عصب شناسی زبان و نظریه عصب زبان شنا سی در دوزبانگی میشل پارادی، روش نوینی در حوزه یاددهی/ یادگیری زبان خارجی با نام رویکرد عصب زبان شناختی ابداع کردند. این روش پس از کسب موفقیت در کانادا از سال 2011 تاکنون در کشور های دیگر نظیر چین، ژاپن، اسپانیا و فرانسه کاربرد یافت. بر اساس این رویکرد، یادگیری قواعد دستوری در ابتدای یادگیری سبب کندی و یا اختلال در مهارت بیان شفاهی می شود. از این رو، در این رویکرد اولویت اصلی کسب مهارت بیان شفاهی در زبان آموزان بدون فراگیری قواعد دستوری است. در این مقاله که مبتنی بر روش تحقیق توصیفی تحلیلی است ضمن معرفی رویکرد مذکور در پی پاسخ به این پرسش هستیم: چگونه مهارت بیان شفاهی بدون فراگیری دانش صریح (قواعد دستوری) در این رویکرد شکل می گیرد؟ برای یافتن پاسخ به این پرسش، فرایند یادگیری زبان خارجی طبق رویکرد مذکور بررسی می شود. پرسش دیگر این تحقیق این است که رویکرد عصب زبان شناختی زبان تا چه اندازه می تواند در کسب مهارت بیان شفاهی در زبان فرانسه نزد زبان آموزان ایرانی مؤثر باشد؟ برای یافتن پاسخ، یک گروه کنترل و یک گروه آزمایش انتخاب شد. مطالعه تجربی مقایسه ای (تحلیل کمی) و نظرسنجی ( تحلیل کیفی) انجام گرفت. بر اساس نتایج این تحقیق، زبان آموزانی که با رویکرد مذکور زبان فرانسه را یاد گرفته اند، نتایج بهتری از نظر میزان دقت در بیان شفاهی کسب می کنند، حین مکالمه اشتباهات زبانی کمتری را مرتکب می شوند و خود تصحیحی نیز در میان این زبان آموزان بسیار زیاد است.
Thematic Progression Patterns in the English News and the Persian Translation(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۱, No. ۱, ۲۰۱۹
113 - 160
حوزههای تخصصی:
Thematic progression pattern as the method of development of the text ensures that the reader follows the right path in understanding the text; in this regard, this subject is attracting considerable interest among discourse analysts. This paper calls into question the status of thematic progression in the process of translating English news into Persian. With this in mind, we analyzed the thematic progression patterns of a total of 643 T-units of English news along with their Persian translated version employing Daneš and McCabe progression patterns. The results of the Chi-square analysis revealed there was not a significant difference between the progression patterns in English and Persian except for the simple linear pattern. Nevertheless, there were some structural changes resulting in the alterations in progression patterns: Adding the theme that pushes the theme to the rheme, changing the postpositioned declaratives, omitting expletives, dislocating the theme in the T-unit and others. In spite of having linguistically motivated and unmotivated alterations, we also found that Persian translation seems to retain the progression pattern of the English news texts.
بررسی پدیده رمزگردانی از دیدگاه زبان شناسی اجتماعی: مطالعه گفتار روزمرّه دانش آموزان مقطع متوسطه شهرستان ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از پی آمدهای ناشی از تماس زبانی در جوامع چندزبانه، رمزگردانی یا گردش متناوب بین دو یا چند زبان است. پژوهش حاضر مطالعه ای میدانی است که به بررسی مقایسه ای میزان و جهت رمزگردانی درمیان دانش آموزان دختر و پسر مقطع متوسّطه در سه طبقه اجتماعی پردرآمد، متوسّط و کم درآمد در جامعه چندزبانه شهرستان ارومیه پرداخته است. داده های مورد نیاز به روش ضبط گفتمان طبیعی به دست آمده و متخصّص آمار و نرم افزار اس.پس.اس.اس. آن ها را تحلیل کردند. براساس نتایج به دست آمده، ارتباط بین جهت رمزگردانی و طبقه اجتماعی افراد معنی دار بود؛ بدین ترتیب که جهت غالب رمزگردانی در طبقه پردرآمد از فارسی به ترکی است، درحالی که در دو طبقه دیگر برعکس است؛ افزون بر این، طبق نتایج به دست آمده بین جنسیت و جهت رمزگردانی ارتباط معنی داری وجود ندارد؛ همچنین تفاوت میزان رمزگردانی در طبقات اجتماعی مورد بررسی و گروه های جنسی معنی دار نبود.
Impact of Metacognitive Strategy Instruction on Iranian EFL Learners’ Listening Anxiety(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
international Journal of Foreign Language Teaching & Research, Volume ۷, Issue ۲۶, Summer ۲۰۱۹
57-68
حوزههای تخصصی:
This study aimed to investigate the efficacy of metacognitive strategy instruction intervention on reducing language listening anxiety of Iranian EFL learners in the light of 2 listening metacognitive strategy instruction models of Integrated Experiential Learning Task (IELT) (Goh, 2010) and Metacognitive pedagogical Sequence (MPS) (Vandergrift, 2004). Participants were 63 B1 level learners who were chosen through random sampling and were randomly assigned to 2 experimental and 2 control groups. Before and after the intervention, Kim’s (2000) Foreign Language Listening Anxiety scale (FLLAS) and the listening section of Preliminary English Test (PET) were administered to all groups as pre and post tests. All four groups were taught by the same researcher and the listening comprehension material was constant over the groups. The first experimental group received IELT intervention, the second experimental group received MPS intervention, and both control groups received traditional product-based listening comprehension instruction while the active control group also received explicit instruction of the metacognitive strategies. ANCOVA results proved that although both IELT and MPS were effective in lowering anxiety level, the performance of MPS was of a large effect size, and it was a better model to lower learners’ anxiety. Both models significantly improved learners’ listening comprehension.
چندمعنایی حروف ربط در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چند معنایی از موضوعات مهم و سنتی مطالعات معنی شناسی و روابط واژگانی است. واژه چند معنا واژه یا تک واژی است که دارای چند معنای مرتبط است. مطالعه چند معنایی حروف ربط در زبان فارسی می تواند گامی در جهت شناخت پیچیدگی های آن و کمک در جهت تبیین صحیح ساخت زبان فارسی باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی چند معنایی دو حرف ربط هم پایه «اما» و «ولی» در زبان فارسی بر اساس انگاره چند معنایی اصول مند (انگاره چما) (ایوانز و گرین، 2006) است. ماهیت روش انجام این پژوهش توصیفی تحلیلی است. پیکره انتخاب شده از مصاحبه با سخنوران فارس زبان، استفاده از روزنامه ها ی کثیر الانتشار و کتب دستور زبان فارسی به دست آمده و با استفاده از رویکرد شناختی تحلیل شده است. نگارندگان برای معانی متمایز این دو حرف ربط، به دلیل محدودیت حجم مقاله، تنها به ذکر نمونه هایی از هر مفهوم بسنده و هر یک را جداگانه در یک شبکه معنایی ترسیم کرده اند. یافته های پژوهش نشان می دهد که مفهوم اولیه «اما» ، «ولی» است و در شبکه معنایی آن سیزده معنای متمایز و دو خوشه معنایی وجود دارد. همچنین مفهوم اولیه «ولی» ، نیز «اما» است و در شبکه معنایی آن هشت معنای مجزا و دو خوشه معنایی وجود دارد.
تهمینه یا تهمیمه؟ بررسی نسخه شناختی و ریشه شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ارتباط میان سطح بسندگی زبانی و دانش منظور ضمنی فردی و قاعده مند در بین دانشجویان زبان انگلیسی ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منظور ضمنی گفتار، یکی از اجزای معنای سخن گویشور است و بی آنکه بخشی از جمله گویشور را تشکیل دهد، وجهی از مفهوم آن جمله را می رساند. این مقوله در حوزه منظورشناسی بین زبانی بررسی می شود و توجه بسیاری از متخصصان و نظریه پردازان حوزه منظورشناسی را به خود جلب کرده است. با این حال، شمار پژوهش هایی که به مطالعه ارتباط میان دانش منظور ضمنی و سطح بسندگی زبانی پرداخته اند، بسیار محدود است. بنابراین، پژوهش حاضر بر روی 102 (35 آقا و 76 خانم) دانشجوی آموزش زبان انگلیسی و ادبیات زبان انگلیسی دانشگاه گلستان اجرا شده است و هدف آن نه تنها شناسایی رابطه و تفاوت احتمالی میان سطح بسندگی زبانی (بالا یا پایین) و دانش منظور ضمنی در آن ها بلکه بررسی زیرمجموعه های تلویح فردی و تلویح قاعده مند است. علاوه بر این، امکان پیش بینی و تشخیص (زیر)مجموعه های تلویح های فردی و قاعده مند با استناد به سطح بسندگی زبانی در این تحقیق، بررسی شده است. نتایج حاصل از آزمون هم بستگی پیرسون نشان داد که رابطه معنادار مثبتی میان سطح بسندگی زبانی و تلویح های ضمنی فردی و قاعده مند وجود دارد. به علاوه، از میان سه زیرمجموعه منظورهای ضمنی قاعده مند، درک نقد بالاترین و پرسش پاپ پایین ترین سطح هم بستگی را با بسندگی زبانی داشته اند. از میان چهار زیرمجموعه تلویح فردی نیز تناسب افشای اطلاعات دارای بالاترین سطح هم بستگی مثبت معنادار و تناسب کلی دارای پایین ترین سطح هم بستگی با میزان بسندگی زبانی بوده اند. نتایج حاصل از مدل سازی معادله ساختاری نشان می دهند هر دو نوع تلویح، رابطه معنادار مثبتی با سطح بسندگی زبان دارند. بنابراین، یکی از کاربردهای آموزشیِ پژوهش حاضر این است که طراحان کتاب های درسی می توانند مصادیق فرهنگ وابسته منظورهای ضمنی قاعده مند و فردی را در متون و مباحث کتاب های درسی بگنجانند تا درک زبان آموزان از آن منظورها را ارتقا دهند. معلمان نیز می توانند به جای تمرکز صرف بر مشخصه های زبان شناختی، اهمیت درک و تعبیر منظورهای ضمنی گفتار را مورد توجه قرار دهند.