فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۲۶۱ تا ۳٬۲۸۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
73 - 98
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به تحلیلِ گفتمانِ استعاره مفهومیِ عشق، بر پایه رویکرد پیکره ایِ تحلیلِ انتقادیِ استعاره (Charteris-Black, 2004) در ترانه های فارسی، با مضامین عاشقانه و اجتماعی می پردازد. بر این مبنا، این مقاله می کوشد تا دریابد استعاره های مفهومی عشق در گفتمان ترانه های عاشقانه و اجتماعی چگونه طبقه بندی می شوند و مفهوم سازی استعاری عشق در گفتمان های عاشقانه و اجتماعی نیز چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند. حجمِ نمونه، مشتمل بر 150 ترانه است (75 ترانه در هر ژانر) که با روش های پیکره ای و رایانه ای، از پیکره ترانه های فارسی معاصر -که شامل 1000 ترانه (177377 واژه) است، (Amiri, 2016) انتخاب شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در ۲۱۹ مورد کاربرد استعاری عشق، استعاره های هستی شناختی (۱۱۹ مورد)، ساختاری (۹۸ مورد) و جهتی (۲ مورد) به ترتیب بیشترین تا کمترین رخ داد را داشته اند. همچنین دو کلید مفهومیِ عشق وحدت است و عشق نیرو است شناسایی گردیدند. میزان رخ داد انواع استعاره های مفهومی عشق، در ترانه های عاشقانه در کلید استعاری عشق وحدت است، در تمامی موارد بیشتر از ترانه های اجتماعی به دست آمد. در کلید مفهومیِ عشق نیرو است، رخ داد استعاره های مفهومی [عشق انگیزه / عذاب / درمانگر است] در ترانه های اجتماعی بیشتر از ترانه های عاشقانه بود. یافته های به دست آمده از آزمونِ آماری یومان ویتنی بر داده های پژوهش، نشان داد که تفاوت رخ داد استعاره های عشقِ سوزاننده، انگیزه و سفر گیاه است و نیز کلید استعاریِ عشق وحدت است، در دو گفتمان در سطح P
چارچوب های نحویِ و کارکردهای کلامی تقابل واژگانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
149 - 177
حوزه های تخصصی:
در انگاره نظری جونز (Jones, 2002)، کارکردهای کلامی گوناگونی برای تقابل واژگانی در نظر گرفته شده و پژوهش در زبان های مختلف و از جمله زبان فارسی نمایان گر آن است که با وجود برخی تفاوت ها، بیشترِ زبان ها در پیاده سازی الگوهای کلامی تقابل از الگوهای کم و بیش مشابهی بهره می گیرند. پیکره پژوهش، مشتمل بر 4000 جمله فارسی است که جفت واژه های متقابل دارند. این جمله ها از متن های نوشتاری، گفتاری و همچنین متن های موجود در فضای مجازی استخراج شده اند. یافته ها نشان می دهد که کارکرد کلامی هم پایه، بیشترین سهم را در میان کارکردهای کلامی دارد و کارکردهای کلامیِ منفی ساز، انتقالی، اصطلاحی، کمکی و تفضیلی در جایگاه های بعدی قرار دارند. همچنین مشخص شد که میان برخی چارچوب های نحوی و کارکردهای کلامی نوعی ارتباط معنی دار وجود دارد، برای نمونه، چارچوب نحوی X و Y در الگوی کلامی هم پایه از بسامد بسیار بالایی برخودار است. از سوی دیگر، مشخص شد که میان ماهیت معنایی برخی جفت واژه ها با بسامد آن ها در برخی ژانرها ارتباط وجود دارد. برای مثال، در پیکره مطالعه حاضر مشاهده شد که جفت واژه متقابلِ «واقعی-مجازی» صرفاً در متون مجازی به کار رفته است. این گونه یافته ها، به پژوهشگران زبان شناسی پیکره ای، کمک می کنند تا بتوانند با تکیه بر برخی جفت واژه های متقابل، ژانر پیکره های مختلف را پیش بینی کنند.
مقایسه مراحل در چکیده های مقالات رشته های علوم انسانی و پایه/ پزشکی طبق مدل دادلی ایوانز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۳۰
203 - 226
حوزه های تخصصی:
این پژوهش، در حوزه گسترده زبان شناسی اجتماعی صورت گرفته است تا از زاویه گونه گونگی زبانی و با به کارگیری شیوه ای توصیفی و تحلیلی به بررسی گوشه ای از رفتار زبانی یکی از قشرهای برجسته جامعه ایرانی، یعنی استادهای دانشگاه، بپردازد. تمرکز این مقاله، از میانِ متغیرهای زبانی ممکن، بر مرحله های نگارش چکیده های مقاله هاییاست که از جامعه گفتمانی مقاله نویس ها استخراج شده است. داده های پژوهش مشتمل بر 60 چکیده از مقاله های چاپ شده مستخرج از طرح های پژوهشی است که در فاصله سال های 1375 تا 1393 به وسیله اعضاء هیئت علمی دانشکده های علوم انسانی و علوم پایه/پزشکیِ دانشگاه آزاد اسلامی به نگارش درآمده اند. به منظور مشخص نمودن نوع مرحله ها و فراوانیِ آن ها در چکیده مقاله ها از مدل دادلی-ایوانز (Dudley-Evans, 1989) استفاده شده است. یافته های پژوهش،نشان می دهد که بیشترین گونه گونگی در چکیده های مورد بررسی مربوط به زیرمرحله های دوم و سوم از مرحله ششم بوده و تفاوت معناداری در دیگر مرحله های چکیده های مورد اشاره وجود ندارد.
Relationship between classroom environment, teacher behavior, cognitive and emotional engagement, and state motivation(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This study investigated the relationship between classroom environment and teacher behavior, and EFL (English as a foreign language) learners’ engagement and state motivation. To do so, 110 intermediate Iranian EFL learners with an average age of 18.37 were asked to complete What is Happening Inside the Classroom scale (WIHIC), Questionnaire for Teacher Interaction (QTI), Student Engagement Instrument (SEI), and Student State Motivation scale (SMS). The results of statistical analysis showed that there was a moderate relationship between all aspects of classroom environment (student cohesiveness, teacher support, equity, involvement, cooperation, and task orientation) and learners’ engagement (emotional and cognitive engagement). Moreover, there was a relationship between some aspects of classroom environment (student cohesiveness, task orientation, cooperation, and involvement) and state motivation. However, there was no relationship between teacher behavior, learners’ engagement, and state motivation. Implications are discussed and avenues for future research are outlined.
ارتباط آگاهی واج شناختی و خواندن در کودکان فارسی زبان مبتلا به اُتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجا که کودکان فارسی زبان مبتلا به اُتیسم، کتاب ویژه ای برای آموزش خواندن و نوشتن ندارند و توانایی شناختی و زبانی آن ها متفاوت است، بررسی عوامل تأثیرگذار در خواندن آن ها می تواند گامی مهم در جهت ارزیابی و اصلاح کتب آموزشی مورداستفاده، باشد. از سوی دیگر به دلیل متفاوت بودن رسم الخط و تطابق واج نویسۀ زبان فارسی از زبان های دیگر (انگلیسی، ایتالیایی و...)، تأثیر آگاهی واج شناختی در خواندن زبان فارسی متفاوت است، لذا لازم است هم بستگی میان آگاهی واج شناختی و خواندن در کودکان فارسی زبان مبتلا به اُتیسم مشخص شود. در این پژوهش که بر روی 2 6 کودک مبتلا به اُتیسم و 30 کودک فارسی زبان طبیعی شهر تهران انجام شد، از دو آزمون آگاهی واج شناختی و خواندن استفاده شد و نتایج آن ها با استفاده از آزمون های آماری تحلیل گردید . نتایج نشان داد در گروه کودکان مبتلا به اُتیسم میان خواندن واژه با ترکیب واجی و واج آغازین یکسان و میان خواندن ناواژه با تجانس، تقطیع واجی، حذف واج آغازین و پایانی ، هم بستگی معنی داری وجود دارد؛ و در گروه شاهد میان امتیاز خواندن واژه و خواندن ناواژه با امتیاز آگاهی درون هجایی، آگاهی واجی، تجانس، واج آغازین یکسان، حذف واج آغازین و حذف واج میانی هم بستگی معنی دار وجود دارد. در ضمن تفاوت معنی داری میان گروه اُتیسم و شاهد در تمام خرده آزمون ها غیر از خرده آزمون های تقطیع هجایی (075/0) و ترکیب واجی (163/0) وجود دارد. بنابراین، میزان مهارت و هم بستگی در کودکان مبتلا به اُتیسم متفاوت از کودکان طبیعی است و باید در آموزش خواندن آن ها مورد توجه جدی قرار گیرد.
تقابل های تکیه ای واژگانی و فراواژگانی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در زبان فارسی واژه ها و ساخت هایی با معانی متفاوتی وجود دارند که به استثناءِ جایگاهِ تکیه، تلفظی یکسان دارند. این ها «تقابل تکیه ای» نامیده می شوند. «تقابل های تکیه ای» دو دسته اند؛ دست ه نخست شامل تقابل تکی ه واژگانی بین دو واژه است که «جفت کمین ه تکیه ای» نامیده می شود. دست ه دوم حاصل رخداد فرایندهای واجی یا تعامل برخی عوامل ساخت واژی، نحوی و آوایی در سطح فراواژگانی است. تقابل تکیه ای واژگانی تنها ملاک قابل بررسی در تقابل های تکیه ای نیست؛ بلکه تقابل های تکیه ای فراواژگانی نیز وجود دارند که شایستۀ بررسی اند. در این راستا، اهداف این پژوهشِ توصیفی - تحلیلی شامل موارد زیر است: معرفی و بررسی ویژگی های جفت های کمینۀ تکیه ای؛ لزوم گردآوری، معرفی، دسته بندی و موشکافی علت ایجاد تمام تقابل های تکیه ای واژگانی و فراواژگانی بر اساس مقول ه واژگانی/ نحوی عناصر متقابل؛ و پاسخ به این پرسش مهم که آیا جابه جایی تکیه، علت اصلی تمایز معنایی آن ها بوده است یا تکیه خود پیامد تفاوت عناصر تشکیل دهند ه این تقابل هاست. دستاوردهای این پژوهش شامل معرفی، دسته بندی و موشکافی دلایل ایجاد تقابل های تکیه ای و همچنین، هویت بخشی به این تقابل ها از طریق انتخاب نام «واژگانی و فراواژگانی» برای آن هاست.
نسبیتِ زبانی و گفتمان در زندگینامه های خودنوشت از منظر پست مدرنیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وقتی متن در یک بستر آشنا درک شود و برای خواننده کلیتی منسجم داشته باشد، یک «پاره کلامی» یا «گفتمان» خوانده می شود . قرائت یک گفتمان هم در گرو دانش زبانی و هم دانش غیرزبانی است . زندگینامه خودنوشت نیز در مقام یک روایت، جهان متنیِ خود را دارد . واقعیت آن، حاصل شیوه رمزگذاری زبانی، یعنی همان نسبیت زبانی و جبر زبانی از سوی نگارنده اش است که فعالانه جهان و خویشتن را برمی سازد . از این رو، از رهگذر تحلیل دامنه زبان به کار رفته در یک متن زندگینامۀ خودنوشت، به لحاظ معانی صریح و زنجیره ای از معانی ضمنی، می توان شناختی از جهان بینی مؤلف به دست آورد . به بیان دیگر، سوژه زندگینامه خودنوشت، محصول لحظه به لحظه، و از یک تجربه به تجربه دیگر است که در گستره ای از زبان، در موقعیت های چندگانه برخاسته از گفتار ایستا قرار می گیرد . اجرای همین خویشتن چندپاره به یک هنجار پست مدرن تبدیل شده است . حال باید پرسید، ارتباط میان زبان با واقعیت زندگینامه خودنوشت چیست و چه جنبه هایی از هویت فرهنگی خویشتن را بازنمایی می کند؟ با توجه به این مسئله، هدف از این مقاله، پاسخ به این پرسش است که در قرائت ما از سوژه پست مدرن در کانون زندگینامه خودنوشت، با درنظر گرفتن زبان به منزله واسطه بیان و نیز با توجه به فرازبان در مقام زبانی که برای توضیح درخصوص زبانِ چنین متنی به منظور بازنمود خویشتن به کار می رود، چگونه «من» چندگانه و مبهم و هم چنین «دیگران» برآمده از این متون، در زبان تحقق می یابند و در گقتمان های گوناگون شرکت می جویند .
بررسی و تحلیل سکوت در گفتمان ادبی با رویکرد نشانه - معناشناختی؛ مطالعۀ موردی: کلیدر و جای خالی سلوچ اثر محمود دولت آبادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نشانه معناشناسی گفتمان در پی کشف روابطی است که به تولید معنا منجر می شوند. در فرایند زایشی گفتمان، سطحی ترین لایه با ژرف ترین لایه ارتباطی تنگاتنگ دارد. ازجمله عناصر صوری گفتمانی که در زیرینی ترین لایه ها به تولید معنا منجر می شود، فضاست که اخیراً در مطالعات ادبی مطرح شده است. سکوت غیاب عنصر زبانی در گفتمان است به نحوی که نشانۀ چیزی باشد. اما همین عنصر غایب، به وسیلۀ عناصر ساختاری و متنی در گفتمان تجلی می یابند و در پس زمینۀ متن حاضر می شوند. سکوت به عنوان عنصری دلالتگر، در ارتباط با عنصر متضاد خود یعنی صدا دریافت می شود. محمود دولت آبادی، نویسندۀ واقع گرای ایرانی، یکی از داستان پردازان ادبیات اقلیمی نیز هست و بر این اساس، فضا در آثارش نقش بسزایی ایفا می کند. به علاوه، با وجود جایگاه ویژۀ زبان در رمان هایش، سکوت نزد وی به عنوان عنصری معناآفرین بروز می یابد. پژوهش حاضر، با هدف نشان دادنِ فرایند شکل گیری سکوت در کلیدر و جای خالی سلوچ و با تکیه بر رویکرد تنشی گفتمان و نشانه معناشناسی فضا، سعی دارد سکوت را در برخی از ساخت های فضابنیان این دو رمان بررسی کند. در این راستا، مطالعۀ رده های حسّی گفتمان، میدان شنیداری و ارتباط آن ها با تکوین سکوت در فضاها اجتناب ناپذیر است. همچنین، بررسی ها نشان می دهد که ساخت های گفتمانی از اصل فرایند زایشی تبعیت می کنند و فضاهای هراس آلود و سیاهی که در لایۀ صوری این دو رمان به تصویر کشیده شده، به دور از نقش ارجاعی صرف، در سطحی عمیق تر ناظر به خفقان موجود در دورۀ هم عصر این دو رمان، و در ژرف ترین لایه ها، نشان دهندۀ زوال و مرگ است.
A Shift from Classroom to Distance Learning: Advantages and Limitations
حوزه های تخصصی:
As there is a great improvement in technology, the demand for innovative ways of delivering education is increasing and this has led to changes in learning and teaching methods. Distance education, which is so different from traditional education, consists of studying from home where students and teachers are physically distant while classroom learning is the type of education system in which the learners and the teachers work under one roof. Electronic means are used to keep students in touch with teachers, provide access to communication between students and bridge the gap and distribute educational material though distance learning programs. Both learning systems have their own advantages and disadvantages. Choosing between these two learning methods highly depends on learners’ requirements. In this paper, the researcher aims to discuss history and theories of distance learning, review literature on distant learning, state advantages and disadvantages of distance learning, express implications of the study to learners and teachers, and finally mention suggestions for improving distance learning.
The Study of Relationship between Learning Autonomy, Language Anxiety, and Thinking Style: The Case of Iranian University Students
حوزه های تخصصی:
One of the important abilities of learners is to monitor their own learning process and take charge of their development. To this end and based on the correlational nature of the study design, total of 125 students (for the Winter semester of 2017) educating at Zanjan Universities (89 B.A. students of Islamic Azad University and 60 B.A. students of Payam-e-Noor University) were chosen as the statistical population. Using Cochran formula and stratified random sampling method (each university was considered as one separate strata), the sample size was determined as 108 (65 students educating at Islamic Azad University and 43 students educating at Payam-e-Noor University). To gather the information, Horwitz, Horwitz and Cope’s, Foreign Language Classroom Anxiety Scale, Sternberg’s Thinking Styles Inventory, and Learner Autonomy Questionnaire (LAQ) developed by Zhang and Li were used. The results of K-S test showed that non-parametric test was liable to be used in order to study the research hypotheses. Using Spearman correlation coefficient, a relationship was found between autonomy and language anxiety among Iranian university students. The other research question was an attempt to determine if there was a relationship between learner autonomy and thinking style which was confirmed through the use of Spearman correlation coefficient. Ultimately, the association between language anxiety and thinking style was addressed through the use of Spearman test which confirmed this relationship. Findings of the current study suggest pedagogical implications for second or foreign language teaching and learning as well as textbook writers and curriculum designers.
The Impact of Pre-Speaking Activities on Iranian Intermediate EFL Learners’ Oral Performance
حوزه های تخصصی:
This study aimed to investigate the impact of pre-speaking activities on Iranian intermediate English as a Foreign Language (EFL) learners’ oral performance. The study followed a quasi-experimental design in which subjects of the study were non-randomly selected. Oxford Placement Test (OPT) was used to select 100 intermediate EFL learners as the main sample. Then they were divided randomly into two experimental and control groups. Prior to the treatment, participants of both groups were given a pre-test of speaking to ensure their speaking ability. After a treatment of pre-speaking activities to members of the experimental group, a post-test of speaking was administered to seek the effect of it. A t-test was run to examine the difference between the mean scores of each group in post-tests. It was found that there was a statistically significant difference between the experimental and the control group. That is, the experimental group outperformed the control group in oral performance.
تحلیل فشرده سازی در سینما در چارچوب نظریه آمیختگی مفهومی در فیلم سینمایی رقص در غبار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فشرده سازی از مفاهیم کلیدی و نقطه عطف نظریه آمیختگی مفهومی (فوکونیه و ترنر، 2002) است. این نظریه که در چارچوب معنی شناسی شناختی تدوین شده است، درپی ارائه مدلی شناختی برای ساخت معنا است. فشرده سازی به انسان امکان می دهد تا به طور هم زمان زنجیره های پی درپی و پراکنده استدلال منطقی را کنترل و معنای آن ها را درک کند. پژوهش حاضر سعی دارد با هدف تبیین فرایند فشرده سازی در ایجاد نوآوری، تصویرسازی و ماهیت پویای ساخت معنا در شبکه آمیختگی مفهومی به بررسی مضامین نهفته در فیلم رقص در غبار به کارگردانی اصغر فرهادی (1381) بپردازد. یافته ها بیان گر آن است که رابطه حیاتی برون فضاییِ بازنمایی به کاررفته، از بسامد تکرار بالایی نسبت به سایر روابط حیاتی برخوردار بوده و پس از آن، به ترتیب بسامد کاربرد روابط قیاس و تغییر، علّت - معلول و جزء - کل و درنهایت، روابط زمان، واسنجی و مکان قرار می گیرند که در فضای آمیخته در روابط حیاتی درون فضایی یکتایی، هویت، زمان سنجه ای، رابطه مقوله ای و ویژگی فشرده می شوند. افزون بر این، یافته ها نشان می دهد این نظریه در ایجاد مفاهیم نوظهور و پیوستگی معنایی کفایت قابل قبولی دارد، امّا به نظر می رسد در بازنمایی انسجام روایی فیلم چندان توانمند ظاهر نمی شود.
اهمیت ترجمه در مستنداتِ زبان های ایرانی باستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال دهم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۱۹)
107-126
حوزه های تخصصی:
در این مقاله به بررسی اهمیت ترجمه بر اساس مستندات موجود از زبان های ایرانی در سه دوره تاریخی ایرانِ باستان شامل هخامنشی، اشکانی و ساسانی پرداخته شده است. یافته ها نشان می دهد که گستردگی جغرافیایی هر کدام از این سه فرمانروایی ایرانی و تنوع و تکثر جمعیت های انسانی با زبان ها، آداب و رسوم، و روابط سیاسی، اقتصادی، اجتماعی متفاوت؛ ضرورت استفاده از ترجمه شفاهی و مکتوب را در میان مردم اجتناب ناپذیر ساخته بود. مستندات موجود و مباحث تاریخیِ پیرامون آنها، حاکی از آن است که غالبِ این ترجمه ها از نوعِ فرمان های شاهان، متون مذهبی، متون علمی، معاملات اقتصادی، و اسنادخانوادگی بود که هر کدام در جای خود هدف یا ضرورتی را در پی داشت، آن چنانکه بخشی ازاقدامات شاهان ساسانی مانند شاپور اول، شاپور دوم و خسرو انوشیروان را دراین خصوص، می توان به نام نهضت ترجمه تعبیر کرد. بررسیِ این ترجمه ها نشان می دهدکه چندین زبان با درجه اهمیت متفاوت به صورت همزمان در این امپراتوری ها رواج داشته است. حاصل این مقاله می تواند امروز به علومی مانند تاریخ، تاریخِ علم، باستان شناسی، زبان شناسیِ تاریخی، ایران شناسی، و فرهنگ و ادبیاتِ ایرانی کمک کند.
بررسی واژه های شناور در رساله «ارشاد المریدین» کمال الدین حسین خوارزمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
واژه های شناور یا مفردات، آن دسته از واژه هایی هستند که عنوان صرفی ثابتی ندارند. به عبارتی، این واژه ها ما بین دو حوزه ساختواژه و نحو قرار می گیرند. از یک سو، واژه اند و از دیگرسو، تعیین معنای دقیق آنها مستلزم دقت در روابط نحوی و جایگاه آنهاست. بنابراین، مقولاتی واژگانی-نحوی به شمار می روند. از این رو، باید در ارتباط با دیگر واژه های جمله سنجیده شوند تا بتوان آن ها را به یکی از مقولات نحوی زبان فارسی نسبت داد. مقاله حاضر با شیوه توصیفی- تحلیلی سعی دارد که این واژه ها را در متن کتاب «ارشاد المریدین» کمال الدین حسین خوارزمی بررسی کند. برایند پژوهش حاکی از آن است که واژه های بس/ بسی، تا، چند/ چندین، چنین/ چنان، چون/ چو، همچو/ همچون، چه، دگر/ دیگر، که، مگر، هم، همه، هیچ، یک/ از واژه های شناوری هستند که در این متن به کار رفته اند. بیشتر این واژه ها در نقش های دستوری قید (پرسش، منظور، زمان، شرط، استثنا، تردید، افزایش، نفی و ترتیب)، صفت (مقدار، پرسشی، مبهم و تعجبی)، حرف اضافه، مسندالیه، همپایگی، ضمیر (مبهم، پرسشی، غیرپرسشی و شمارشی) به کار رفته اند. در این میان «که» پرکاربردترین واژه شناور این متن است که جمله بعد از آن در نقش ضمیر غیرپرسشی، پیوند، مسندالیه، صفت، مفعول، قید زمان و قید شرط ظاهر شده است.
تحلیل نشانه معناشناختیِ «پرسش» در مجموعه شعرِ هزاره دوم آهوی کوهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره دهم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۵۳)
129-155
حوزه های تخصصی:
زبان و بیان بخشی از اعجاز آفرینش و یکی از مهارت های ارزشمند هستند که از دنیای پیچیده و پر رمز و راز آدمی آشکار می شود. صرف نظر از کارکرد ارتباطیِ زبان، کارکردهای دیگر همچون عاطفی، ارجاعی، اندیشگانی و ادبی و هنری، ضرورت تولید شیوه های متفاوتِ به کارگیری زبان را برای دست یابی به مقاصد گوناگون تبیین می کنند. «پرسش» نیز با لحن های متفاوت، به خلق دلالت های ثانویه منجر می شود که از دیرباز، همواره یکی از مباحث علم معانی در حوزه بلاغت بوده است. در نگرش نوین نشانه شناسی، یعنی نشانه معناشناسی، شناخت با اهمیت دادن به کارکردهای دیگر زبان، حالت فعال تری به خود می گیرد. طرح «پرسش» افزون بر ترغیب مخاطب به جست وجوی لایه های پنهان معنایی متن، به کارگیری لحن های متفاوت در طرح آن، امکان تولید معناهای فراوان را ایجاد می کند. از این رو، علامت پرسش «؟» به عنوان یک نشانه ظاهری و لحن پرسشی در جایگاه یک نشانه پنهان، در تولید معناهای متفاوت نقش دارد. هدف اصلی این پژوهش، تحلیل نشانه معناشناختی آن دسته از شعرهای شفیعی کدکنی است که حاوی پرسش هستند؛ ازجمله نتایج به دست آمده این است که سروده ها بیشتر با تکیه بر حس دیداری و شنیداری، زمینه حضور و اتصال گفتمانی با مخاطب را فراهم می کند و با ایجاد فضاهایی همچون حاضر سازی غایب و غایب سازی غایب، زمینه تعامل گفتمانی و رسیدن به «منِ متعالی» را ممکن می سازد. این مقاله به شیوه تحلیل محتوای کیفیِ متن، با گزینش بعضی از شعرهای حاوی «پرسش» به انجام رسیده است.
خطاهای آوایی در یادگیری زبان فرانسه: خوشه های دو-همخوانی [pʀ] و [tʀ](مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای زبانی دوره دهم آذر و دی ۱۳۹۸ شماره ۵ (پیاپی ۵۳)
183-207
حوزه های تخصصی:
خوشه های دو همخوانی که ترکیبی از /R/ و همخوانی دیگر است؛ از جمله ویژگی های آوایی زبان فرانسه هستند. در فرایند یادگیری زبان فرانسه، زبان آموزان همواره در مراحل اولیه و گاهی تا سال ها بعد در تولید آوایی درست خوشه های دو همخوانی دچار مشکل هستند. با وجود اینکه در زبان مادری فراگیران فارسی زبان ساختار هجایی CC در جایگاه پایانی واژه وجود دارد؛ اما در آغازه حضور ندارد. در این پژوهش، با به کارگیری آواشناسی فیزیکی، ساختار فیزیکی خوشه های دو همخوانی [pR] و [tR] در چند واژه ، هدف بررسی شد . با فرض بر اینکه، زبان آموزان به ویژه در مراحل اولیه یادگیری در باز تولید خوشه دو همخوانی در آغازه نسبت به پایانه واژه های هدف، در زبان فرانسه دچار خطای آوایی می شوند. تولیدات آوایی 6 نفر از دانشجویان ترم اول کارشناسی زبان و ادبیات فرانسه دانشگاه اصفهان، با در نظر گرفتن سازه اول، دوم و سوم و همچنین، میزان انرژی بسامد ها، مطالعه و خطایابی آوایی شدند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده های به دست آمده، بیانگر این نکته است که میزان خطای زبان آموزان مورد مطالعه در باز تولید خوشه های همخوانی [pR] و [tR] در آغازه و پایانه با میزان نشان دار بودن خوشه های دو همخوانی، رابطه معنا داری دارد و خوشه دو همخوانی نشان دار در آغازه و پایانه واژه های هدف، خطای آوایی ایجاد می کند.
طراحی و اعتبار بخشی آزمون استاندارد زبان فارسی (بر پایه چهار مهارت زبانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، طراحی آزمون مهارت (بسندگی) زبان فارسی بر پایه چهار مهارت زبانی درک شنیداری، درک خوانداری، صحبت کردن و نگارش است. فرضیه این پژوهش بر این اصل استوار است که این آزمون به لحاظ تجزیه و تحلیل آزمون سازی دارای پایایی و روایی لازم ، دارای سودمندی لازم ، قابل اجرا و کاربردی است و در نهایت منطبق با معیارهای استاندارد شده، طراحی شده است. جامعه آماری این پژوهش، فارسی آموزان مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) بودند و 130 نفر به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند که این زبان آموزان حداقل 4 ماه و حداکثر 12 ماه در این مرکز مشغول یادگیری زبان فارسی بوده اند. به منظور استاندارد سازی آزمون، پرسش های آزمون به صورت پیش آزمون در آزمون های پایان ترم بهار 94 و تابستان 94 مرکز آموزش زبان فارسی دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) استفاده و بعد از آسیب شناسی پرسش ها و تجزیه و تحلیل، برای این آزمون انتخاب شده است. پرسش های آزمون پس از اجرا تحلیل شدند و پایایی و روایی آزمون، دو مشخصه مهم آزمون استاندارد، اندازه گیری شدند. پس از بررسی آزمون طراحی شده، نتایج آماری نشان دهنده این موضوع بوده اند که این آزمون، ضریب دشواری و ضریب تمیز بهینه ای دارد و دارای پایایی و روایی قابل قبولی نیز است و پیش بینی می شود که این آزمون سودمند و دارای کاربردی نیز است.
واکاوی شناختی - کاربردشناختی جمله های شرطی در زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر تحقیقی بنیادی و توصیفی است که داده های آن عمدتاً برگرفته از گفتار محاوره ای محیط در طول یک دوره سه ماه بوده است. پس از ضبط و آوانویسی داده ها، پیکره ای مشتمل بر حدود سی و پنج جمله شرطی زبان فارسی با روش نمونه گیری کنترل شده انتخاب شد و سپس بر اساس رویکردهای شناختی کاربردشناختی، در سه بخش عمده تحلیل و نتایج حاصل شد. در بخش نخست مطالعه، ضمن معرفی چارچوب نظری، سویتسر ( 1990 ) درباره وجود روابط سه گانه محتوایی، معرفتی و کارگفتی در جمله های شرطی، کارایی این چارچوب در تحلیل جمله های شرطی زبان فارسی را می سنجد. در بخش دوم، انواع خوانش های برگرفته از حرف شرط «اگر» که مشتمل بر خوانش شرط لازم و کافی، خوانش بیانگر مبتدا و خوانش امتیازی بودند معرفی و تبیین می شود. بخش سوم که بر نقش مفاهیم ذهنیت ( Langacker, 1990, 1999 ) و بیناذهنیت ( Traugott & Dasher, 2005 ) در کاربرد جمله های شرطی تمرکز دارد، نشان می دهد که مفاهیم مذکور چارچوب قابل قبولی را برای فهم بهتر ماهیت فرض انگاری در ساخت های شرطی ارائه می دهد. در مجموع، علاوه بر تحلیل جمله های شرطی از یک دیدگاه شناختی جدید، آنچه این کاوش را از بررسی های پیشین متمایز می سازد، بررسی ماهیت جمله های شرطی سرخود است که در مطالعات محققان زبان فارسی عمدتاً مغفول مانده است. در این زمینه نگارندگان با بهره گیری از چارچوب جدید دستور کلام ( Kaltenböck, Heine & Kuteva, 2011; Heine, Kaltenböck & Kuteva, 2016 ) نشان می دهند که چنین بندهایی برگرفته از جمله های شرطی کامل و با فرایند عضوگیری ساخته شده است که انگیزه این فرایند بیشتر برجسته سازی عناصر موقعیت کلام چون ذهنیت و بیناذهنیت است.
Process Writing and Enhancement of Critical Thinking Ability: Is Writing a Vehicle or an Ingredient of Critical Thinking?(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Applied Language Studies,Vol ۱۱, No. ۱, ۲۰۱۹
181 - 200
حوزه های تخصصی:
The study aimed to investigate the relationship between process writing (PW) and critical thinking (CT) ability of Iranian EFL learners. Furthermore, the role of PW in the enhancement of CT was investigated. In so doing, 65 upper-intermediate language learners were selected from Rasht Islamic Azad University based on convenience sampling. The results of the pretests indicated that participants were homogeneous regarding language proficiency as determined by Babel test, CT by Watson-Glaser critical thinking appraisal (W-GCTA), and writing ability by a writing test. By implementing a quasi-experimental design, the participants were randomly assigned to experimental and control groups. The experimental group received a step-by-step process of teaching CT and utilized CT skills in developing an essay. The control group, in contrast, merely practiced PW. After applying the non-parametric Spearman rank-order correlation, the results revealed that there was a significant correlation between PW and CT ( rs =.632, p <.05). The results of the non-parametric Mann-Whitney U test substantiated that there was a significant difference in CT ability of control and experimental groups ( U =.000, p <.05), revealing that PW is a vehicle of CT, not an ingredient.
Exploring Phrasal Complexity Features in Graduate Students’ Data Commentaries and Research Articles(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The present study aimed at exploring phrasal complexity features in data commentaries produced by graduate students and in research articles written by expert writers. To this end, 25 empirical RAs in the field of Applied Linguistics and 158 data commentaries generated by graduate students of English Language Teaching were comparatively examined. The results revealed that students approximated expert writers in terms of producing two linguistic features (i.e., N+N structures and nominalizations). However, they differed significantly from expert writers in generating four linguistic elements (i.e., attributive adjectives, appositive structures, of -genitives, and PPs as noun post-modifiers). The results also revealed that expert writers’ texts comprise varied presence of exceedingly complex patterns of pre-modification, triple/quadruple/quintuple (pre)modification, a hybrid of novel appositive structures, and multiword hyphenated adjectives. Conversely, graduate students’ language could be characterized by less variety, single/dual (pre)modification, a far less extensive range of noun-participle compounds functioning as nominal pre-modifiers, linguistically limited complex modifications, and minimally multifarious patterns of use associated with N+N formulations. Overall, the findings can give fresh insights into the needs of the L2 student writers in developing an academic text.