محمدعارف امیری

محمدعارف امیری

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری زبان شناسی همگانی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۶ مورد از کل ۶ مورد.
۱.

بررسی رشد ساختار روایی در کودکان دوزبانه مازندرانی- فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل روایت دوزبانه ساختار کلان و خرد مازندرانی - فارسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۳۴۰
ایران کشوری چندفرهنگی و چندزبانه است. بررسی تأثیر دوزبانگی بر توانایی های زبانی کودکان و روند فراگیری و یادگیری زبان هم از منظر روان شناسی زبان و هم جامعه شناسی زبان در مقوله برنامه ریزی زبانی مهم است. هدف پژوهش حاضر که از نوع توصیفی تحلیلی و مقایسه ای است بررسی و تحلیل روایت های داستانی شفاهی کودکان دوزبانه مازندرانی فارسی جویبار است تا از یک سو تأثیر سن بر رشد ساختار روایی کودکان و از سوی دیگر، مهارت روایی کودکان در هر یک از این دو زبان بررسی و از دو منظر پیچیدگی ساختار و طول روایت مقایسه شود. به این منظور، ساختار ۳۲ روایت شفاهی مازندرانی و فارسی 16 دختر و پسر 4 تا 6 ساله دوزبانه (در چهار گروه سنی الف: 4 - 5/4، ب: 5/4 - 5، ج: 5 - 5/5، د: 5/5 - 6) بررسی شده اند. نتایج نشان می دهند که متغیر سن بر پیچیدگی ساختار روایت در هر دو سطح کلان و خرد و در هر دو زبان مازندرانی و فارسی تأثیر معناداری دارد. مقایسه روایت های فارسی و مازندرانی کودکان دوزبانه نشان می دهد که روایت های فارسی این کودکان پیچیده تر از روایت های مازندرانی شان است و این تفاوت به لحاظ آماری معنادار است. این تفاوت ناشی از تفاوت معنادار در مقوله های کنش، پیامد، حروف ربط هم پایه و نیز کاربرد افعال ذهنی و بیانی است. بررسی و مقایسه و طول روایت با استفاده از محاسبه میانگین طول پاره گفتار و تعداد واژه تفاوت معناداری را با توجه به متغیر سن و زبان نشان نمی دهد، هر چند که طول روایت با بالا رفتن سن بیشتر شده است.
۲.

نمود در زبان فارسی از منظر دستور گفتمان نقش گرا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فارسی ستور گفتمان نقش گرا نمود وضعیت ویژگی ترکیبی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۴ تعداد دانلود : ۱۶۱
نمود از دیرباز در حوزه های مختلف علم ازجمله فلسفه، منطق، ادبیات و تدوین دستور و زبان شناسی موردتوجه و مطالعه بوده است. این مفهوم از ابتدای دستورنویسی برای زبان فارسی مورد توجه قرار نداشته است، باوجوداین، از مهم ترین خلط مبحث هایی که در این زمینه صورت گرفته است تمایز قائل نشدن بین زمان دستوری و نمود در بسیاری از این آثار (دستور سخن، دستور پنج استاد و ...) است. در این جستار با بهره گیری از مفاهیم و مفروضات موجود در دستور گفتمان نقش گرا (Hengeveld and Mackenzie, 2009) مقوله نمود در زبان فارسی با استفاده از شیوه ای توصیفی - تحلیلی بررسی می شود و تلاش می شود تا ابعاد جدیدی از رفتار زبان فارسی در ارتباط با این مقوله دستوری بحث شود. در این دستور که اساساً نظریه ای رده شناختی برای ساختار زبان است با معرفی ساختار چند لایه فرمول بندی و رمزگذاری، امکان مقایسه های قابل اتکاتری از نظام های زبانی فراهم می شود. نتایج نشان می دهد که در زبان فارسی در یک سطح نمود کمّی (شامل عادت، تکرری، تک وقوعی، بسامدی) و در سطح دیگر کیفی (تام و ناقص و مرحله ای) از یکدیگر متمایز می شوند. نمود های تام-ناقص و مرحله ای، به سازوکار درونی وضعیت مربوط هستند؛ این نمود ها در مقابل مفهوم نمود کمی قرار می گیرند که بسامد رخداد یک وضعیت را مشخص می کنند. نتایج بررسی ها نشان می دهد که در زبان فارسی عملگر اختصاصی برای نشان گذاری نمود کمی وجود ندارد و غالباً از واحدهای واژگانی و عبارت های قیدی برای این نوع نمودنمایی استفاده می شود. درحالی که در میان نمود های کیفی به جز در مورد نمود مرحله ای ممتد، تمامی موارد دارای ابزار دستوری ویژه ای برای نشان گذاری نمود هستند. به طورکلی، در چارچوب دستور گفتمان نقش گرا می توان توصیف جامعی از تمایز های نمودی و شیوه های مختلف نمودنمایی و سازماندهی آن ها در زبان فارسی ارائه کرد.
۳.

پیچیدگی ساختاری و تنوع واژگانیِ گفتار بیماران زبان پریشِ روان و ناروان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زبان پریشی حروف ربط قید عبارت اسمی گسترده تنوع واژگانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۶ تعداد دانلود : ۳۷۴
زبان پریشی به عنوانِ اختلالی که مستقیماً بر تواناییِ زبانیِ فرد تأثیر می گذارد، به کاهشِ تعاملِ فرد با اعضای خانواده و جامعه منجر می شود. شناخت هرچه دقیق ترِ ویژگی های شناختی و زبانیِ این افراد برای تدوینِ برنامه مناسبِ مداخله ایِ درمانی از اهمیت بسیاری برخوردار است. پژوهش حاضر که از نوعِ توصیفی-تحلیلی است، با هدفِ بررسیِ پیچیدگیِ ساختاری و تنوعِ واژگانیِ گفتارِ پیوسته بیمارانِ زبان پریش انجام شده است. پیچیدگیِ ساختاری با بررسیِ چهار مشخصه زبانیِ کاربردِ حرفِ ربطِ هم پایه، ناهم پایه، قید و عبارتِ اسمیِ گسترده و مقایسه آن با افراد سالم در گروهِ کنترل بررسی شده است. پیچیدگیِ بند با بررسیِ میانگینِ طولِ پاره گفتار و تنوعِ واژگانی با مقایسه نسبتِ نوع به نمونه در گفتارِ این افراد با استفاده از نرم افزار ورداسمیت (Wordsmith 6.0) صورت می گیرد. آزمودنی ها، شامل 20 بیمارِ زبان پریش (11 روان و 9 ناروان) و 10 فرد عادی به عنوان گروه کنترل هستند. آزمودنی ها به روشِ نمونه گیریِ دردسترس و با حضور در مراکزِ درمانیِ این بیماران صورت گرفته است. برای گردآوریِ داده از داستانِ مصورِ «قورباغه کجایی» (مِیِر، 1969) استفاده شده است. نتایج نشان می دهند که عملکردِ بیمارانِ زبان پریش، درمقایسه با گروه کنترل، در تمام مشخصه های زبانیِ مورد بررسی ضعیف تر بوده است. بیمارانِ زبان پریشِ ناروان در تمامی مقوله ها ضعیف ترین عملکرد را نسبت به دو گروهِ دیگر داشته اند. نتایج نشان می دهند که تفاوتِ رخدادِ حروفِ هم پایه «ولی»، «یا»، «و» و «بعد» بین گروه کنترل و زبان پریشِ ناروان و رخدادِ «ولی»، «یا» و «و» بین گروه کنترل و زبان پریشِ روان به لحاظِ آماری معنادار و در دو گروهِ زبان پریش کمتر از گروه عادی است. مقایسه دو گروهِ روان و ناروان حاکی از آن است که حروفِ «و» و «بعد» معنادار و در گروه روان بیشتر است. تفاوتِ رخدادِ حروفِ ربط ناهم پایه «که و وقتی که» بین گروه کنترل و زبان پریشِ ناروان و روان معنادار و در گروه کنترل بیشتر است. بین دو گروهِ آزمودنی در کاربردِ حرفِ ربطِ ناهم پایه، قید و عبارتِ اسمیِ گسترده تفاوتِ معناداری مشاهده نمی شود. میانگینِ طولِ پاره گفتار در گروهِ ناروان به طورِ قابل ملاحظه ای کمتر از دو گروهِ دیگر است. با این حال، روایت های این گروه، درمقایسه با بیماران زبان پریشِ روان، از تنوعِ واژگانیِ بیشتری برخوردار است که می تواند ناشی از حذفِ واژه های نقشی در روایت های گروه ناروان باشد.
۴.

تحلیل انتقادی استعاره عشق در ترانه های فارسی: رهیافتی پیکره ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استعاره عشق ترانه های فارسی تحلیل انتقادی تحلیل پیکره ای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸۳ تعداد دانلود : ۵۵۵
پژوهش حاضر به تحلیلِ گفتمانِ استعاره مفهومیِ عشق، بر پایه رویکرد پیکره ایِ تحلیلِ انتقادیِ استعاره (Charteris-Black, 2004) در ترانه های فارسی، با مضامین عاشقانه و اجتماعی می پردازد. بر این مبنا، این مقاله می کوشد تا دریابد استعاره های مفهومی عشق در گفتمان ترانه های عاشقانه و اجتماعی چگونه طبقه بندی می شوند و مفهوم سازی استعاری عشق در گفتمان های عاشقانه و اجتماعی نیز چه تفاوت هایی با یکدیگر دارند. حجمِ نمونه، مشتمل بر 150 ترانه است (75 ترانه در هر ژانر) که با روش های پیکره ای و رایانه ای، از پیکره ترانه های فارسی معاصر -که شامل 1000 ترانه (177377 واژه) است، (Amiri, 2016) انتخاب شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که در ۲۱۹ مورد کاربرد استعاری عشق، استعاره های هستی شناختی (۱۱۹ مورد)، ساختاری (۹۸ مورد) و جهتی (۲ مورد) به ترتیب بیشترین تا کمترین رخ داد را داشته اند. همچنین دو کلید مفهومیِ عشق وحدت است و عشق نیرو است شناسایی گردیدند. میزان رخ داد انواع استعاره های مفهومی عشق، در ترانه های عاشقانه در کلید استعاری عشق وحدت است، در تمامی موارد بیشتر از ترانه های اجتماعی به دست آمد. در کلید مفهومیِ عشق نیرو است، رخ داد استعاره های مفهومی [عشق انگیزه / عذاب / درمانگر است] در ترانه های اجتماعی بیشتر از ترانه های عاشقانه بود. یافته های به دست آمده از آزمونِ آماری یومان ویتنی بر داده های پژوهش، نشان داد که تفاوت رخ داد استعاره های عشقِ سوزاننده، انگیزه و سفر گیاه است و نیز کلید استعاریِ عشق وحدت است، در دو گفتمان در سطح P
۵.

تحلیل گفتمان غزلیات عاشقانه سعدی و ابتهاج با تاکید بر نظام گذرایی

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان نظام گذرایی سعدی ابتهاج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۸ تعداد دانلود : ۱۸۳
پژوهش حاضر با هدف تحلیل گفتمان غزلیات عاشقانه دو شاعر نامدار (سعدی و ابتهاج) از دو دوره زمانی مختلف انجام شده است تا به این وسیله چگونگی بازنمایی جهان بینی موجود در این گفتمان در قالب نظام گذرایی و انواع فرایند و نیز تفاوت ها و شباهت های احتمالی چنین بازنمایی در غزلیات عاشقانه این دو شاعر مشخص گردد. یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در پیکره مورد بررسی فرایند های مادی، رابطه ای و ذهنی بیشترین کاربرد را داشته اند. همچنین سعدی از فرایند های ذهنی و بیانی بیشتر از ابتهاج استفاده کرده است. درحالی که کاربرد فرایند های مادی، وجودی و رفتاری در غزلیات ابتهاج بیشتر مشاهده می شود.
۶.

تحلیل گفتمان پیکره - بنیاد ترانه های فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تحلیل گفتمان ترانه کلیدواژه باهم آیی پیکره بنیاد

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۵۹ تعداد دانلود : ۶۱۷
هدف مقاله حاضر تحلیل و مقایسه ترانه های فارسی موسیقی پاپ است. این پژوهش از نوع توصیفی-تحلیلی است و چارچوب تحلیل الگوی بیکر (2006) می باشد که مبتنی بر تلفیق دو حیطه تحلیل گفتمان و زبان شناسی پیکره -بنیاد است. متغیرهای مستقل پژوهش ژانر ترانه، جنسیت ترانه سرا و زمان ترانه و متغیرهای وابسته تفاوت های واژگانی می باشند. فرضیه های پژوهش به این شرح هستند: ژانر ترانه تأثیر معناداری بر انتخاب های واژگانی در ترانه های فارسی دارد، جنسیت ترانه سرا بر انتخاب های واژگانی ترانه های فارسی تأثیر معنی داری دارد. تعلق ترانه به دوران پیش یا پس از انقلاب بر انتخاب های واژگانی ترانه های فارسی تأثیر معنی داری دارد. جامعه آماری کلیه ترانه های فارسی موسیقی پاپ در دو ژانر اجتماعی و عاشقانه است و حجم نمونه پیکره ای متشکل از 1000 ترانه می باشد که با استفاده از نرم افزار تحلیل پیکره ای ورداسمیت و نیز نرم افزار آماری SPSS تحلیل شده است. نتایج نشان می دهند که ترانه های عاشقانه و اجتماعی به لحاظ واژه های پربسامد، کلیدواژه ها و باهم آیی ها تفاوت معناداری با یکدیگر دارند. جنسیت ترانه سرا بر گزینش های واژگانی تأثیر معناداری دارد. بررسی واژگانی ترانه های پیش و پس از انقلاب حکایت از معناداری تأثیر متغیر زمان ترانه بر واژه های دو پیکره دارد. بنابراین هر سه فرضیه تأیید می شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان