فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۹٬۷۱۴ مورد.
منبع:
علم زبان سال ۱۰ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۸
180 - 153
حوزه های تخصصی:
امروزه تلاش های پرثمری را در حوزه آموزش زبان فارسی شاهدیم؛ باوجوداین، به علت فقدان مطالعات وافی و کافی و نیز پژوهش های بنیادین در این زمینه، هنوز کاستی هایی به چشم می خورد. واژه گزینی و آموزش علمی واژه یکی از همین حوزه هاست که با ابهاماتی، چون اصول گزینش واژه های آموزشی زبان فارسی، سطح بندی واژه ها و نحوه آموزش آنها مواجه است. در آموزش واژه های زبان دوم/ خارجی، بسامد واژگانی و کاربردی بودن واژه ها دو اصل مهم تلقی می شوند. پژوهش حاضر با هدف بررسی واژه گزینی دو مجموعه آموزشی شیراز و پرفا و مقایسه بسامد واژه های آموزشی آنها انجام گرفته و از این رو، بسامد واژگانی این دو مجموعه با یکدیگر مقایسه شده است. واژه های هر مجموعه به روش کتابخانه ای از واژه نامه انتهای کتاب ها جمع آوری شده است. سپس، میزان بسامد واژه های این دو مجموعه با فهرست واژه های چند پژوهش دیگر مقایسه شد. تحلیل داده ها در این پژوهش با استفاده از نرم افزار مایکروسافت اکسل و روش های جدول محوری و فرمول نویسی انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهند که در مجموع، 864 واژه، یعنی بیش از 30 درصد از واژه های این دو مجموعه مشترک هستند. همچنین، 15/47 درصد از واژه های مجموعه شیراز و 75/38 درصد از واژه های مجموعه پرفا حداقل در یک فهرست آمده اند. در نهایت، می توان چنین برداشت کرد که مجموعه شیراز با اشتراک حدود 50 درصد از واژگان آموزشی خود با حداقل یکی از فهرست های بسامدی انتخابی، وضعیت بهتری از جهت بسامد واژگانی نسبت به مجموعه پرفا دارد.
پسایندسازی: آزمونی برای شناسایی سازه های نحوی در فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
65 - 83
حوزه های تخصصی:
یکی از واحدهای زبانی که در تحلیل دستوری و در پژوهش های مختلف بسیار مورد بررسی قرار گرفته، «سازه ها» هستند. تقریباً همه عملیات نحوی بر روی سازه ها اعمال می شود و شناسایی نکردن درست آن ها، افزون بر ایجاد ابهام نحوی، تحلیل عملیات نحوی را نیز در عمل ناممکن خواهد نمود. «آزمون های تعیین سازه» ابزارهایی هستند که در سنّت نحو ساختارگرا و در پی آن در کمینه گرایی برای شناسایی سازه ها و مرز بین آن ها معرفی شده اند. این در حالی است که در زبان فارسی به این موضوع کمتر از این دید توجه شده است. در پژوهش حاضر، پس از مرور آزمون های اشاره شده در منبع های گوناگون و بررسی ساخت سازه ای زبان فارسی، نخست، فرایند نحوی «پسایندسازی» را که در زبان فارسی بسیار رخ می دهد، تعریف کردیم. سپس، آن را با دیدی متفاوت و به عنوان آزمونی جدید برای شناسایی سازه ها که متناسب با نحو فارسی باشد، مورد تحلیل و بررسی قرار دادیم. در پایان، این نتیجه به دست آمد که می توان سازه های اصلی جمله، همچون گروه حرف تعیین، گروه حرف اضافه ای، گروه صفتی، گروه قیدی و گروه متمم نما را با موفقیت با استفاده از این آزمون شناسایی کرد. همچنین، به برخی محدودیت های این آزمون نیز در شناسایی بعضی سازه ها اشاره شده است.
زایایی صرفی پسوندهای اشتقاقی غیرفعلی فارسی: شواهدی از "پیکره وابستگی"(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم بهار ۱۴۰۲ شماره ۴۶
111 - 147
حوزه های تخصصی:
زایایی صرفی، موضوعی بنیادی در واژه سازی اشتقاقی است که در سنجش و تحلیل، ابعاد پیچیده خود را به نمایش می گذارد. توجه به تفاوتِ بین سنجش زایایی گذشته، میزانِ استفاده کاربران و زایایی کنونی، موضوع در خور توجهی است. در بیشتر سنجش های زایایی صرفی، شمارش ساده واژه های موجود (بالفعل) در فرهنگ های لغت و پیکره هایِ زبانی، انجام می شود. در صورتی که سنجش زایایی با تعیین بسامدِ واژه های دیگری همچون واژه های ممکن (بالقوه)، نوواژه ها و تک بسامدی ها نیز سر و کار دارد. زایایی، هر چند با شمارش این بسامدها، مرتبط است اما شمارشِ صِرف با مفهوم زایایی صَرفی، برابر نیست. در این مقاله، گروه بندیِ نوینی از همه سنجش های کمّی زایایی صرفی، بر مبنای مفاهیم آمار و احتمالات ارائه گردید که در چهار مدل کلی؛ تعیین نسبت، تعیین بسامد، تعیین نوواژه ها و تعیین تک بسامدی ها (برآورد احتمال)، گنجانده شد. سپس زایایی صرفی50 پسونداشتقاقی غیر فعلی زبان فارسی بر اساس «پیکره وابستگی» ارزیابی شده و رتبه بندی پسوندها در پیوستار احتمالی زایایی، تحلیل شد. این پیکره دارای469643 واژه است. یافته ها نشان می دهد، در این پیکره مطابق با چارچوبِ سنجشِ زایایی جهانی (Bauer, 2004) و (Baayen, 2009)، سه پسوند«-ی» و «- َن و -اِ »، با مقادیر (1. 0)، (1. 0) و (47. 0)، بالاترین احتمال زایایی را دارند. 25 پسوند دارای پایین ترین احتمال (001. 0) زایایی اند. 22 پسوند دیگر با احتمالی بین (01. 0) و (007. 0)، در میانه پیوستار قرار گرفتند. استفاده از زایایی جهانی به دلیل محاسبه سهم ِ عددی مجموعِ تک بسامدی های پیکره در تغییرِ احتمالِ زایایی، دارای پایایی اند. بدیهی است یافته های این پژوهش فقط در «پیکره وابستگی» دارای روایی است. برای تحلیل دقیق تر پیوستار احتمالی زایایی پسوندها، به بررسی های مبتنی بر پیکره های بزرگ تر نیازمندیم.
یادگیری تلفظ و اصول آواشناسی در کتاب های آموزش زبان آلمانی به غیر آلمانی زبان ها بر اساس نگاهی تحلیلی به اثرهای آموزشی نسل شش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و معرفی راهکارهای متداول در قلمرو یادگیری اصول آواشناسی و تلفظ در رویکرد عملگرا در کتاب های نسل شش آموزش زبان آلمانی به غیر آلمانی زبان ها انجام می گردد. به طور کلی، انتقال عادت های تلفظی نادرست از زبان مادری به زبان های خارجی هنگام یادگیری این زبان ها امری اجتناب ناپذیر تلقی می گردد. حال آن که نقش اثرهای آموزشی در حل این مسئله بسیار حائز اهمیت است. بنابراین، تمرکز روی تلفظ و آموزش اصول آواشناسی هنگام انتخاب اثر آموزشی مناسب برای کلاس از اهمیت بالایی برخوردار است. این مقاله نخست به تبیین معیارهای کارآمد در عصب شناسی آموزش و رویکرد عملگرا برای یادگیری اصول آوا شناسی و تلفظ در کتاب های آموزش زبان آلمانی به غیرآلمانی زبان ها می پردازد. سپس از نتایج خلاصه شده در این قسمت برای معرفی جدول تدوین شده توسط پژوهشگر برای انجام پژوهش های تحلیلی استفاده می گردد. این پژوهش ها با کمک دو کتاب Schritte plus Neu و Menschen از نسل نو اثرهای آموزشی در کشورهای آلمانی زبان در سطح A1 بر اساس چارچوب اروپایی مشترک برای زبان ها (GER) انجام خواهد شد. بعد از معرفی جدول معیارها، کلیه تمرین های مرتبط با یادگیری اصول آواشناسی آلمانی در این کتاب ها مورد ت بررسی دقیق قرار گرفته و پس از انجام مقایسات نشان داده خواهدشد که کدام اثر در ارائه نکات مرتبط با یادگیری قواعد آوایی موثرتر عمل کرده است. نتیجه این که، مدرسان زبان آلمانی می توانند با استفاده از جدول معیارها الف) در انتخاب اثر آموزشی با راهکارهای مناسب برای آموزش اصول آواشناسیبا دقت بیشتری عمل کنند و ب) همواره در کلاس های خود از شیوه های کارآمدتری برای یادگیری قواعد آوایی بهره مند شوند.
ارزیابی مقایسه ای انواع تمرین ها در کتاب های انگلیسی دانشگاهی ایران در برابر همتاهای بین المللی آن ها با تمرکز بر گفتمان ارتباطی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبانشناختی در زبانهای خارجی دوره ۱۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱
129 - 144
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با رویکرد انتقادی شناختی و باهدف آگاهی رسانی و تکیه بر چهارچوب های نظری سعی دارد به وجود یک خلأ بزرگ و مورد غفلت واقع شده در حوزه آموزش زبان انگلیسی با اهداف دانشگاهی بپردازد که همان نبود رویکرد ارتباطی یا به طور دقیق تر نبود تمرینات ارتباطی در این کتاب ها است. ازاین رو این پژوهش به بررسی و مقایسه انواع تمرین ها در سه کتاب انگلیسی با اهداف دانشگاهی ایرانی و سه همتای بین المللی آن ها پرداخته است. همچنین نظرات اساتید ایرانی از طریق انجام مصاحبه مورد بررسی قرار گرفته است. یافته های تحقیق نشان داد که در اکثر کتاب های درسی انگلیسی با اهداف دانشگاهی ایرانی تمرینهای ارتباطی وجود ندارد. از سوی دیگر در کتاب های همتای بین المللی تمرینهای ارتباطی به وفور و تنوع بالا دیده می شود. علاوه بر این نتایج ضمنی مطالعه نشان داد که کتاب های بین المللی حاوی تمرین های ارتباطی در حوزه مهارت های شناختی فرازبانی نیز بودند. تمامی مصاحبه شوندگان از نظر شناختی با یافته های حاصل از بخش اول این مطالعه موافق بودند. همچنین آن ها به موانع طراحی تمرینات ارتباطی و ارائه راهکار های مناسب اشاره کردند. پیشنهاد این مقاله این است که طراحی تمرین هایی در کتابها که ارتباط را بر می انگیزد می تواند در زمینه بهبود قدرت ارتباط دانشجویان در انگلیسی با اهداف ویژه بسیار راهگشا باشد. امید است این نتایج به عنوان یک ابزار شناختی باعث افزایش آگاهی در نویسندگان کتاب ها، اساتید و دانشجویان در شاخه انگلیسی با اهداف دانشگاهی شود.
Learning styles, Technology Savviness, and Iranian EFL learners’ Vocabulary Knowledge: The Mediating Role of Learners’ Preferences and Needs during Agile App Development(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Juxtaposing the ubiquitous facets of mobile technology as everyware (Greenfield, 2010) and vocabulary as one of the most axial aspects of language learning (Bowles & Cogo, 2016; Schmitt & Schmitt, 2020) , besides the importance of considering learners’ attributes and needs (Taghizadeh, 2019) while developing a mobile vocabulary application (app), necessitates analyzing the relationship and impact of all these elements in a single structural model. To tackle the issue, first, via a mixed-methods design, the researcher developed a bespoke mobile application using the task model and the principles of agile methodology. and then investigated the impact of using the app on a sample of 62 Iranian EFL university students’ vocabulary recognition and recall, the results of which were published in two other articles. In this study, the researcher integrated the obtained data within a proposed structural model and assessed the model's fitness to investigate the interaction and interrelationship among the latent variables mentioned above. The results obtained from SEM-PLS analyses revealed that within the unified structural model, the learners’ preferences and needs were favorably influenced by their learning style orientation and technology savviness. Similarly, the findings verified the positive impact of considering learners’ preferences and needs during the agile app development lifecycle on the target participants’ vocabulary knowledge, encompassing vocabulary recognition and recall. Finally, the fitness of the proposed structural model was verified based on the criteria for model assessment mentioned by Sparks and Alamer (2022) . The SEM-PLS data analyses and the implications of the study are presented and discussed.
Computer-Generated vs. Direct Written Corrective Feedback and Iranian EFL Students’ Syntactic Accuracy and Complexity(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Teaching Language Skills (JTLS), Volume ۴۲, Issue ۲, Spring ۲۰۲۳
111 - 148
حوزه های تخصصی:
To date, with the everyday growth of technology and the increase of online classes, busy modern teachers seek to lighten their burdens and boost their learners’ autonomy. Thus, this multi-method action research aimed to probe the differences between receiving computer-generated and direct corrective feedback (CF) on the syntactic accuracy and complexity of female adolescent Iranian EFL learners’ writing. Two intact classes took part in the study; one group (Group C) received CF from an AWE (Automated Writing Evaluation) tool, called Ginger software, and the other group (Group T) received CF from their teacher. Subject-verb agreement and verb form errors were considered to measure the syntactic accuracy while the average sentence length and verb form variation were regarded as the syntactic complexity. Moreover, via a questionnaire, the students’ perceptions of the kind of CF they had received were taken into account to see which one was more effective. Findings obtained from MANOVA revealed that both groups made significant improvements regarding syntactic accuracy. Group C produced more complex outputs after being exposed to the treatment while Group T didn’t make such progress. The results obtained from the questionnaire also indicated that both groups found the CF satisfactory. However, Group C held more positive attitudes. Not only was the Ginger application effective in decreasing the number of students’ writing errors but also it motivated them to be better writers and write more. The study further points to the likely merits of technology-enhanced feedback in improving EFL learners' writing ability in general, and their written syntactic accuracy/complexity in particular.
نقش گفتمان شناختی برای مجاب سازی در متون اقتصادی: رویکرد نشانه - معناشناختی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبانشناخت سال ۱۴ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
307-329
حوزه های تخصصی:
شناخت جریانی فعال است که موجب بروز راهکارها یا شگردهای زبانی می گردد. نمی توان شناخت را فقط عنصری برای انتقال اطلاعات دانست؛ بلکه باید آن را به جریانی دانست که با تاثیرگذاری بر اطلاعات، منحرف یا کامل نمودن آن یا تغییر جهت دادن در چرخه انتقالی آن، عمل می نماید. در نظام گفتمان شناختی، تنها؛ جریان مجابی و زورآزمایی استدلالی است که سبب برتری و پیروزی یکی بر دیگری می گردد؛ چون مجاب سازی می تواند باوری را تغییر داده و باور دیگری را جایگزین آن کند. هدف اصلی مقاله حاضر آنست که با رویکرد نشانه- معناشناختی در چارچوب تحلیل گفتمان انتقادی، تغییر نظام گفتمانیِ کنش محور به نظام گفتمانی تنش محور در اقتصاد ایران را بررسی نماید. در این مقاله برای آشنایی هر چه بیشتر با ارتباط نظام گفتمانی کنشی القایی(مجابی) برای بیان واقعیت موجود، بحران اقتصادی اخیر ایران را با تمرکز بر یک متن تولیدشده توسط محمود بهمنی، رئیس کل بانک مرکزی دولت دهم در پنجم بهمن ماه 1390 مورد بررسی قراردادیم. نتایج حاکی از آن بودکه رعایت و یا عدم پایبندی کنشگران اقتصادی به نظام گفتمان کنشی القایی(مجابی) برای بیان واقعیت در متون اقتصادی را می توان به عنوان عامل تاثیرگذاری در وضع معیشت مردم قلمداد نمود.
Google Translate in Foreign Language Learning: A Systematic Review(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Thanks to the significant achievements in Artificial Intelligence (AI), Machine Translation (MT), in general, and Google Translate (GT), in particular, have been extensively used in all facets of life, including language learning. However, faced with a plethora of research evidence on GT’s educational contributions, erroneous translations create disparity regarding its use in language learning. To address this lacuna, the present study systematically reviewed 10 databases, namely, Web of Science, Scopus, ERIC, ScienceDirect, Taylor & Francis Online, Wiley Online Library, SAGE Journals, Springer Link, Springer Open, and DOAJ. Additionally, it hand searched the reference lists of 44 studies selected to be included in the synthesis from database search along with references cited in three previous systematic reviews on similar topics to capture a comprehensive view of the literature related to the use of GT in language learning between 2010-2021. It reviewed 50 studies witnessing a rise in the number of studies in this area. Studies reported that although significant improvements in the quality of GT led to pedagogical gains and more tendency to implement it in language learning, instructors still distrust it. Accordingly, this research provides pedagogical implications and suggests avenues for future research on the use of GT in language learning.
رابطۀ بین عناصر گفتمانی در پیکره های موازی: موردپژوهیِ ترجمۀ شفاهی همزمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زبان پژوهی سال پانزدهم تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
239 - 262
حوزه های تخصصی:
این مقاله با رویکردی تحلیلی-تطبیقی و با بهره گیری از پیکره های موازی، به تجزیه و تحلیل روش های ایجاد رابطه مابین واحدهای گفتمان پرداخته است. در این راستا، داده های برگرفته از متون مبدأ و مقصد، با تمرکز بر مقایسه و تحلیل تطبیقی عناصر زبانی در سطح واژه و جمله در این پیکره ها مورد بررسی قرار گرفته اند. پیکره پژوهش، شامل حدود 35000 هزار واژه برگرفته از سه سخنرانی به زبان فارسی و ترجمه شفاهی همزمان آن ها به زبان انگلیسی بود. انتخاب پیکره های موازی بر اساس نمونه برداری تصادفی از میان پیکره های موازی موجود در سال ۱۳۹۹ انجام گرفت. با استناد به یافته های پژوهش های پیشین، پراکندگی فراوانی جمله ها، واژه ها، و گفتمان نماها به عنوان معیار مقایسه و بررسی روش ایجاد رابطه بین واحدهای گفتمان در این دو پیکره در نظر گرفته شد تا میزان انطباق آن ها با اصول همکاری گرایس تحلیل گردد. تحلیل داده ها نمایانگر افزایش چهارپنجم روش های طراحی رابطه بین واحدهای گفتمان (80 درصد) و کاهش بخش محدود (20 درصد) این روابط در پیکره های سه گانه متن مقصد بود. به این معنا که مترجم از دو اصل کمیت و شیوه بیان از اصول همکاری گرایس در ایجاد روابط گفتمانی بهره گرفته است. این یافته نشان می دهد که مترجم شفاهی همزمان ایرانی برای ارایه گفتمانی سلیس، روان، و قابل فهم برای مخاطب خویش، در ۸۰ درصد موارد به راهبرد تصریح روابط بین واحدهای گفتمان متوسل شده است و در 20 درصد موارد هم از راهبرد تلویح استفاده نموده است. به سبب بهره گیری از دو نظریه منظورشناسی و ترجمه شناسی، استنباط علمی، آموزشی، و پژوهشی نگارنده این است که چنین یافته هایی دارای اعتبار علمی بیشتری در شناخت نظام گفتمان و روش های ایجاد روابط بین واحدهای گفتمان هستند و کاربرد مهم علمی، آموزشی، و پژوهشی این مطالعه برداشتن گامی اولیه در کشف و معرفی اصول همکاری مترجم در فرایند ترجمه شفاهی همزمان برای طراحی گفتمانی مناسب برای مخاطب از طریق تجزیه و تحلیل ابعاد روابط بین واحدهای گفتمان است. کاربردهای دیگر این پژوهش شامل زمینه سازی برای ارایه و ابداع چشم اندازها، راهبردها، و نظریه های گوناگون در تحلیل و شناخت جامع تر نظام منظورشناختی تعاملات انسانی در دیگر حوزه های علمی، آموزشی، و پژوهشی مورد بررسی است.
Vocabulary Size and Flow Experience: Unexplored Realms of Game-Based Learning in Iranian EFL Programs
حوزه های تخصصی:
In the past few years, there have been many studies about how game-based learning can help people learn languages. Since little research has been conducted on games in the Iranian EFL context, a deeper study of how games affect vocabulary size and flow is needed. The current study, conducted as a quasi-experimental research design with a pre- and posttest control group structure, investigated this effect by recruiting 60 Iranian intermediate EFL learners through a convenience sampling procedure and assigning them to experimental and control groups. The researchers utilized the EF Standard English Test (EF SET) to ascertain the proficiency level of the participants. Before the treatment phase, version A of Nation and Beglar’s (2007) vocabulary size test was given to both groups, and their vocabulary sizes were measured. The experimental group then participated in an eight-week massively multiplayer online role-playing game. The control group only received traditional, ordinary instruction. After this, version B of Nation and Beglar’s test was conducted. Along with this, learners’ flow experiences in the experimental group were measured through a questionnaire adopted from Egbert (2004). A comparison of the experimental and control groups suggested a statistically significant difference between the vocabulary sizes of learners in the experimental and control groups, whereby an increase in the vocabulary sizes of learners in the experimental group was witnessed. Moreover, flow was observed in 83% of the participants in the experimental group. Implications of the study, including using games in language instruction in the Iranian EFL setting, have been considered.
بررسی تطبیقی فرایندهای واژه سازی دخیل در ساخت نام آواواژه ها در زبان های روسی و فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نام آواها از جمله جهانی های زبانی به شمار می آیند و دوگان ساخت بودن یا استفاده از فرایند تکرار در ساخت واژه نیز از ویژگی های جهانی آن ها است. یکی از ویژگی های بارز نام آواها حضور فعال آن ها به عنوان پایه مولّد در ساخت نام آواواژه ها و ساخت اسم، فعل، صفت و قید است. این پژوهش که در زمره پژوهش های ترکیبی با اولویت کیفی قرار می گیرد با بررسی ساختار 596 نام آواواژه غیرعاطفی در زبان های روسی و فارسی به توصیف و تحلیل فرایندهای واژه سازی دخیل در ساخت آن ها و استخراج بسامد روش های به کاررفته می پردازد. نمونه های مورد مطالعه زبان فارسی از « فرهنگ نام آواهای زبان فارسی » و نمونه های مورد بررسی زبان روسی از مقالاتی که به بررسی نام آواهای روسی پرداخته اند، « فرهنگ واژه سازی زبان روسی » و فرهنگ های روسی به روسی گردآوری شده اند. این پژوهش نشان می دهد که روند کلی فرایند اشتقاق نام آواواژه ها در زبان های روسی و فارسی متفاوت است و تفاوت گونه شناختی زبان روسی به عنوان زبانی تصریفی و پیوندی و زبان فارسی به عنوان زبانی تحلیلی و پیوندی در تفاوت الگوی حاکم بر ساخت نام آواواژه ها و تفاوت فرایندهای واژه سازی مؤثر بوده است؛ بررسی بعد معنایی فرایندهای ساخت واژی اعمال شده نیز نشان می دهد در زبان روسی آن ها نقش مقوله ساز داشته اند در حالی که نام آواواژه های زبان فارسی علاوه بر معنای اولیه نام آوا و معنای مقوله ای جنبه های معنایی دیگری نظیر کثرت، تنوع، تحبیب، توالی و غیره را نیز به نام آواواژه ها اضافه کرده اند.
گفتمانِ موکبانگ-کوکبانگ در جریان خلق تا هم آفرینی ارزشِ برندهای خوراکِ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان موکبانک، گونه ای از همگرایی برخط است که نمایانگر آماده سازی خوراک (کوکبانگ) یا خوردن خوراک (موکبانگ) به وسیله تأثیرگذار در جلوی دید کاربران است. این جریان به عنوان ابزاری برای ترویج غذاهای کره ای و بخشی حیاتی از هالیوا یا موج کره ای شناخته شده که در ایران و در جریان تعاملی غیرمستقیم و با واسطه تأثیرگذار با کاربران شبکه اجتماعی به شکل ویژه ای بازبافت سازی شده است. بی گمان، واکاوی ابعاد نهفته معناپردازِ موکبانگ در ایران، به کشف و شناسایی لایه های گفتمانی پنهان جریان هالیوا در پیوند با ارزش برندهای خوراک ایرانی منجر می شود که در این پژوهش برآنیم با رویکردی تفسیری و با ماهیتی چندروشی به آن بپردازیم. پیکره مورد بررسی، مشتمل بر موکبانگ هایی است که به روش هدفمند و با در نظر گرفتن ویژگی های معناپرداز رمزگان خوراک در گفتمان موکبانگ-کوکبانگ انتخاب شده اند. یافته های پژوهش با تحلیل پیکره پژوهش به روش تلفیقی نشان داد که رمزگان فرهنگی خوراک در گفتمان موکبانگ-کوکبانگ ایرانی، شکل ویژه ای در بازنمایی ارزش برندهای خوراک- در زمینه نوع خوراک، شیوه خوردن و آماده سازی خوراک- دارد: در پیوند با نوع خوراک، گفتمان تعاملی موکبانگ بومی ایرانی، خوردن برخی از خوراکی های غیربومی، همچون اختاپوس، هشت پا و کالاماری، را شامل می شود. در جریان بیناکنش مکتوب دنبال کننده ها، برخی با تضعیف سازه های فرهنگی بومی و تقویت عناصر موج جهانی هالیوا، افراد را به سوی پذیرش این جریان در میان کاربران ایرانی ترغیب کرده و برخی با ارجاع به مفهوم سنت از پذیرش آن پرهیز کرده اند. در گفتمان موکبانگ، شیوه خوردن اغلب با صدای تقویت شده به تحریک حسی کاربران پرداخته که با تکیه بر چالش های پرخوری و تندخوری- به صورت تک نفره یا دونفره- انجام می شود. گفتمان کوکبانگ ایرانی، به بازنمایی روش آماده سازی خوراک های روش های گوناگونی همچون آماده سازی خوراک های ملل به ویژه آسیای شرقی با ارجاع به منشأ آن، روش پختن فست فودهای مدرن همسو با جریان های جهانی مک دونالدسازی، بازبافت سازی خوراک های ایرانی سنتی با تکیه بر روایت های تاریخی و موارد مشابه می پردازد.
تعیین درجه رسایی واج های زبان فارسی براساس یک مطالعه آکوستیکی و مقایسه آن با مدل پارکر (2008)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رسایی و جنبه های مختلف آن علاوه بر تأثیر بر ساختار هجا در مواردی می تواند به عنوان محرکِ وقوع برای برخی فرایندهای واجی و واژ- واجی زبان ایفای نقش کند. مبنای تحلیل رسایی بنیاد این فرایندها در این است که ابتدا درجه رساییِ واج های زبان به صورت سلسله مراتبی مشخص شود. برای این منظور، ابتدا با توجه به بنیان های نظری ارائه شده پیرامون رسایی، جدول سلسله مراتب رسایی واج های زبان فارسی به صورت یک فرضیه مطرح شد. سپس براساس روش تحقیق پارکر(2008) همه 23 همخوان زبان فارسی در جایگاه آغازه و در جایگاه پایانه هجای CVC در بافت های یکسان به کار رفت. 6 واکه زبان فارسی نیز در بین دو همخوان مشترک قرار گرفت. همه داده ها، در قالب جملات حامل توسط 10 گویشور تک زبانه فارسی زبان سه بار خوانده و ضبط شد و توسط نرم افزار پرت تقطیع و اندازه گیری شد. تمامی واج های هدف از نظر چهار پارامتر شدت، دیرش، بسامد پایه و سازه اول (با توجه به طبقات آوایی مختلف) اندازه گیری شدند. تحلیل آماری داده های زبان فارسی و مقایسه آن با نتایج پارکر(2008) نشان داد که رسایی واج های زبان فارسی با مدل وی منطبق است. بدین معنی که شدت مهمترین همبسته فیزیکی رسایی است و براساس آن مدل سلسله مراتب رسایی زبان فارسی ارائه شد. به دلیل محدودیت فضا در این مقاله صرفاً نتایج آماری مربوط به متغیر شدت ارائه می شود.
فرایند دوگان سازی کامل در زبان تاتی در چارچوب نظریۀ دوگان سازی صرفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوگان سازی یکی از فرایندهای ساخت واژی است که در آن تمام یا بخشی از یک واژه برای اهدافی ساخت واژی تکرار می شود. این فرایند در بیشتر زبان ها دو نوع کامل و ناقص دارد. در این تحقیق می کوشیم تا انواع دوگان سازی کامل در زبان تاتی را براساس نظریه دوگان سازی صرفی اینکلاس و زول (2005) طبقه بندی کنیم و کارکردهای معنایی انواع دوگان سازی کامل را در این زبان تشخیص دهیم. این تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی، و داده های آن شامل حدود 150 دوگان ساخت کامل در زبان تاتی است که به روش کتابخانه ای جمع آوری شده اند. در گردآوری داده ها از شمّ زبانی نگارنده اول نیز استفاده شده است. در زبان تاتی دو نوع دوگان سازی کامل وجود دارد، دوگان سازی کامل ناافزوده و افزوده که هرکدام زیرمجموعه های خردتری نیز دارند. در این زبان عناصری از مقوله های دستوری اسم، صفت، فعل، قید، گروه، نام آوا و صوت در دوگان سازی شرکت می کنند. دوگان ساخت ها در تاتی مفاهیمی مانند تداوم یک حالت یا استمرار در انجام یک عمل، کثرت، درنگ، افزایش و کاهش شدت را نشان می دهند.
Effects of Exemplar-Based, Rule-Based, and Analogy-Based Written Corrective Feedback on Iranian Intermediate EFL Learners’ Writing
حوزه های تخصصی:
Rested in analogical theories of learning and syntactic configuration in discourse, this study attempted to explore the efficiency of rule-based, exemplar-based, and analogy-based corrective feedback in the writings of Iranian EFL learners regarding the third- person singular’ s. To this aim, three intact classes, each containing 25 students, were assigned to analogy-based, rule-based and exemplar-based groups at random in which the teacher accentuated the learners’ errors by different feedback types. Post-tests (immediate and delayed) were used to test the learners’ acquisition of the target grammar under question and the efficacy of corrective feedback varying in mode. The results of the study indicated significant delayed gains for analogy-based corrective feedback. No evident gain was found for exemplar-based or rule-based types. Descriptive statistics demonstrate diverse patterns over progressive testing times, where, unlike the other two corrective feedback types, the analogy-based group displayed the worst performance on the immediate post-test but nonetheless exhibited advances and progress on the delayed post-test.
تحلیل گفتمان مولانا در غزلیات شمس براساس «فرا نقش بینافردی» برمبنای نظریه هلیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا در چارچوب دستور نقش گرای هلیدی به تحلیل گفتمان مولانا در غزلیات شمس بر اساس "فرانقش بینافردی" بپردازد. درمطالعه و بررسی متون ، آن چه اهمیت دارد درک پیام و هدف اصلی نویسنده از نگارش آن متن است. در متون ادبی همواره منظور گوینده آن چیزی نیست که در نگاه اول به نظر مخاطب می رسد. بلکه مفاهیم و لایه های معنایی پنهانی در پس کلمات ظاهری آورده می شود که هدف اصلی نویسنده را در بر دارد. دستیابی به دنیای فکری و جهان بینی نویسنده، فضای ذهنی عمیق و متفاوتی برای خواننده ایجاد می کند. این پژوهش به این پرسش ها پاسخ می دهد که دستور نظام مند نقش گرای هلیدی چگونه در تجزیه و تحلیل متون ادبی کارآمد است. در فرانقش بینافردی چگونه به ساختی بزرگ تر از جمله یعنی متن پرداخته می شود و امکان تحلیلِ متن ایجاد می گردد. فرضیه پژوهش این است که فرانقش بینافردی میزان تعامل گوینده با مخاطب را و فضای بازتری برای تحلیل گفتمان ایجاد می کند. جامعه آماری، غزلیات شمس و روش به کار رفته تحلیلی- توصیفی است. این تحقیق نشان داده است نظریه نظام مند نقش گرای هلیدی در بررسی کیفی و کمّی متن، در تجزیه و تحلیل گفتمان کارآمد است. بر اساس فرانقش بینافردی، میزان تعامل گوینده با مخاطب و ویژگی های غزلیات شمس مشخص شده است و امکان تحلیل گفتمان ایجاد گردیده است. ر من فرو فرستی، نیازمندم سوره قصص-آیه 24
خوانش نمودی محمول های حصولی و غایتمند در حضور عبارت تداومی؛ رویکردی کمینه گرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقوله نمود یکی از مهم ترین ویژگی های ساختاری و معنایی فعل هاست. بحث عبارت تداومی و تأثیر آن بر خوانش نمودی انواع افعال نیز ازجمله مباحث مهم در بررسی نمود واژگانی به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر این است که به بررسی خوانش نمودی محمول های حصولی و غایتمند، که هردو از نوع نهایت پذیرند، در حضور عبارت تداومی در زبان فارسی بپردازد تا مشخص شود که افزودن یک عبارت تداومی به جمله حاوی محمول حصولی یا غایتمند چه تأثیری بر خوانش نمودی آن خواهد داشت. نتایج این تحلیل که براساس رویکرد مک دونالد (2008) و در چارچوب برنامه کمینه گرا انجام شده است نشان داد که افزودن عبارت تداومی به محمول های حصولی تکرارشدنی و چرخه ای به خوانش «پایان زمان» منجر می شود، اما در کنار محمول های حصولی تکرارنشدنی اضمحلالی خوانش نهایت ناپذیر تک رویدادی به دست می دهد. بررسی تأثیر حضور عبارت تداومی بر خوانش نمودی محمول های غایتمند نیز نشان داد که خوانش نمودیِ این محمول ها هم مانند محمول های حصولی در حضور عبارت تداومی نه تنها به نوع مفعول (از لحاظ کمیت دار بودن یا نبودن) بستگی دارد، بلکه به ماهیت خود رویداد نیز بستگی دارد که آیا تکرارپذیر است یا تکرارناپذیر.
دیدگاه های دانشجویان رشته زبان انگلیسی در مورد کارآمدی تجربه مشترک در ساخت فیلم های کوتاه آموزشی برای درس مکالمه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر آموزش درس مکالمه زبان انگلیسی با چالش هایی برای جایگزینی روش های سنتی و معلم محور با روش های جدید و دانشجو محور مواجه بوده است. پژوهش حاضر با به کارگیری آموزش زبان به روش پروژه محور (Project-based Language Learning) در درس مکالمه زبان انگلیسی یکی از دانشگاه های تهران در طول یک ترم تحصیلی، نظرات دانشجویان در مورد اجرایی بودن، اثربخشی، مزایا و معایب ساخت فیلم های کوتاه به صورت گروهی به زبان انگلیسی را مورد بررسی قرار داد. به همین منظور در انتهای ترم نظرات دانشجویان در دو گروه ده نفره از طریق مصاحبه گروهی نیمه ساختاریافته جمع آوری و به روش استقرایی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که همه شرکت کنندگان در مجموع نظر مثبتی نسبت به به کارگیری این روش در کلاس درس خود داشتند و معتقد بودند که این روش نوآورانه و ابتکاری مهارت مکالمه صحیح و روان انگلیسی و مهارت های دیگر همچون روابط اجتماعی، خوداتکایی، برنامه ریزی، سازماندهی، مدیریت زمان، توانایی مشارکت در کار گروهی، خلاقیت و تخیل و حس انتقاد کردن و شنیدن انتقاد را در محیطی دوستانه، هیجان انگیز و حمایتی در آنها تقویت نموده است. براساس یافته ها می توان نتیجه گیری کرد که با توجه به نظرات مثبت زبان آموزان به اجرای آموزش زبان به روش پروژه محور، مدرسان زبان انگلیسی می توانند از آن به عنوان روش آموزشی جایگزین یا مکمل روش های کنونی معلم محور تدریس مکالمه در کلاس های خود استفاده نمایند.
Unpacking EFL Teachers’ Understandings and Strategies of Self-Awareness Competence in the Classroom(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The Collaborative for Academic, Social, and Emotional Learning (CASEL) defines self-awareness competence as the ability to assess one's emotions, values, and skills realistically. Utilizing this definition as a theoretical framework, this qualitative study aimed to explore EFL teachers' perceptions and strategies regarding self-awareness competence in the classroom. To accomplish this goal, 19 EFL teachers from Iran were recruited through convenience sampling and took part in one semi-structured written interview and four focus group interviews to exchange their perspectives and strategies for developing their self-awareness competence. Adopting the routine analytical steps in grounded theory, i.e., open, axial, and selective coding, the study identified three key components for the participants’ self-awareness perceptions: knowing one’s emotions, having a growth mindset, and having a realistic sense of self-perception. The participants also outlined two primary categories of self-reflection strategies - practical and cognitive - to enhance their self-awareness competence. It was found that reflective practices were essential tools for cultivating the self-awareness competence of EFL teachers. Additionally, the study unveiled that EFL teachers' attitudes and strategies toward self-awareness competence were harmonious. Ultimately, the findings demonstrated promising prospects for future EFL teachers to enhance their personalized reflective strategies.