آرشیو

آرشیو شماره ها:
۴۹

چکیده

این مقاله با رویکردی تحلیلی-تطبیقی و با بهره گیری از پیکره های موازی، به تجزیه و تحلیل روش های ایجاد رابطه مابین واحدهای گفتمان پرداخته است. در این راستا، داده های برگرفته از متون مبدأ و مقصد، با تمرکز بر مقایسه و تحلیل تطبیقی عناصر زبانی در سطح واژه و جمله در این پیکره ها مورد بررسی قرار گرفته اند. پیکره پژوهش، شامل حدود 35000 هزار واژه برگرفته از سه سخنرانی به زبان فارسی و ترجمه شفاهی همزمان آن ها به زبان انگلیسی بود. انتخاب پیکره های موازی بر اساس نمونه برداری تصادفی از میان پیکره های موازی موجود در سال ۱۳۹۹ انجام گرفت. با استناد به یافته های پژوهش های پیشین، پراکندگی فراوانی جمله ها، واژه ها، و گفتمان نماها به عنوان معیار مقایسه و بررسی روش ایجاد رابطه بین واحدهای گفتمان در این دو پیکره در نظر گرفته شد تا میزان انطباق آن ها با اصول همکاری گرایس تحلیل گردد. تحلیل داده ها نمایانگر افزایش چهارپنجم روش های طراحی رابطه بین واحدهای گفتمان (80 درصد) و کاهش بخش محدود (20 درصد) این روابط در پیکره های سه گانه متن مقصد بود. به این معنا که مترجم از دو اصل کمیت و شیوه بیان از اصول همکاری گرایس در ایجاد روابط گفتمانی بهره گرفته است. این یافته نشان می دهد که مترجم شفاهی همزمان ایرانی برای ارایه گفتمانی سلیس، روان، و قابل فهم برای مخاطب خویش، در ۸۰ درصد موارد به راهبرد تصریح روابط بین واحدهای گفتمان متوسل شده است و در 20 درصد موارد هم از راهبرد تلویح استفاده نموده است. به سبب بهره گیری از دو نظریه منظورشناسی و ترجمه شناسی، استنباط علمی، آموزشی، و پژوهشی نگارنده این است که چنین یافته هایی دارای اعتبار علمی بیشتری در شناخت نظام گفتمان و روش های ایجاد روابط بین واحدهای گفتمان هستند و کاربرد مهم علمی، آموزشی، و پژوهشی این مطالعه برداشتن گامی اولیه در کشف و معرفی اصول همکاری مترجم در فرایند ترجمه شفاهی همزمان برای طراحی گفتمانی مناسب برای مخاطب از طریق تجزیه و تحلیل ابعاد روابط بین واحدهای گفتمان است. کاربردهای دیگر این پژوهش شامل زمینه سازی برای ارایه و ابداع چشم اندازها، راهبردها، و نظریه های گوناگون در تحلیل و شناخت جامع تر نظام منظورشناختی تعاملات انسانی در دیگر حوزه های علمی، آموزشی، و پژوهشی مورد بررسی است.

A Study of the Relationship between Discoursal Elements in Parallel Corpora: A Case Study of Simultaneous Interpretation

Simultaneous interpretation is a complex interactional process involving the simultaneous decoding and encoding of information in both source and target languages. Discourse relations play a crucial role in establishing and maintaining coherence within units of discourse, encompassing semantic and pragmatic links. Coherence can be achieved through various frameworks such as elaboration, contrast, inference, and temporal sequence, often facilitated by the use of discourse markers. However, despite the importance of studying discourse relations in simultaneous interpretation, there is a lack of research in this area, particularly in Iranian scientific and educational environments. This study aims to address this gap by analyzing the discourse relations in parallel corpora during the process of simultaneous interpretation, focusing on linguistic and metalinguistic elements and drawing on Coherence Theory and a discourse marker inventory.

تبلیغات